eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَقَالُواْ لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلّا مَنْ كَانَ هُوداً أَوْ نَصَرَى‏ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَنَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَدِقِينَ‏ وگفتند: هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنكه یهودى یا نصرانى باشد. اینها آرزوهاى آنهاست، بگو: اگر راستگویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید. 🔴 غرور دینى، باعث شد تا یهود ونصارى خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «الاّ مَن كان هوداً او نصارى» 🔴 امتیازطلبى وخودبرتربینى، آرزویى خام وخیالى واهى است. «تلك امانیّهم» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
بنفسی انت یا عجل ✳️ به جان او که گرم دسترس به جان بودی کمینه پیشکش بندگانش آن بودی بگفتمی که بها چیست خاک پایش را اگر حیات گران مایه جاودان بودی به بندگی قدش سرو معترف گشتی گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی به خواب نیز نمی‌بینمش چه جای وصال چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی اگر دلم نشدی پایبند طره او کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی به رخ چو مهر فلک بی‌نظیر آفاق است به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور که بر دو دیده ما حکم او روان بودی ز پرده ناله برون کی افتادی اگر نه همدم مرغان خوان بودی 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
بنفسی انت یا #امام_زمان عجل ✳️ به جان او که گرم دسترس به جان بودی کمینه پیشکش بندگانش آن بودی بگفتم
به جان او که گرم دسترس به جان بودی کمینه پیشکش بندگانش آن بودی معنی بیت: به جان محبوب سوگند، اگر مرا به جان خویش دسترسی می بود واختیارآن راداشتم کمترین هدیه ای که به غلامان او تقدیم می کردند همان جان بود. جان نقد محقّر است حافظ از بهر نثار خوش نباشد بگفتمی که بها چیست خاک پایش را اگرحیات گرانمایه جاودان بودی معنی بیت: باخود می گفتم که ارزش وقیمت خاک پای معشوق چقدراست؟ (ازدل پاسخ شنیدم اگرزندگانی جاوید می بود زندگیِ جاوید بهای خاک پای دوست بود(حال که زندگی جاوید نیست بنابراین نمی توان قیمتی برای آن تعیین کرد) باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور با خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم ترجمه ی ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 عبد براى رسيدن به مقام عبوديّت و به دست آوردن رشد و كمال و تأمين سعادت دنيا و آخرت و از همه مهم‏تر جلب رضا و خشنودى حق ، راهى جز دريافت مفاهيم حقيقى اسماء خداوند ندارد. ✍️ استاد حسین در ذیل شرح (شرحی بر ) آورده اند که ما آن را در این صفحه می آوریم (به توفیق الهی انشاالله) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 26 🔴 74- وجود بى نيازى كه كبريايى، يعنى كمال ذات وقف حريم مقدّس اوست و كمالش از باب لطف و عنايت و رحمت و محبّت سرايت به غير دارد. كمال عبد در عقل و ورع و علم است و سريان آن حقايق به غير خود. كبير به معناى عالم با تقوا و مرشد و معلّم مردم است كه صلاحيّت دارد تمام خلق خدا از انوار فضايل و معارف و علوم وى اقتباس كنند، به همين جهت حضرت عيسى عليه السلام فرمود: مَنْ عَلِمَ وَعَمِلَ وَعَلَّمَ عُدَّ فِى المَلَكُوتِ الأعظمِ عظيماً. كسى كه بياموزد و عمل كند و تعليم دهد، در ملكوت آسمان از او به عنوان بزرگ و عظيم ياد مى‏شود. 🔴 75- آن آقا و بزرگوارى كه هر كس به او توكّل كند او را كفايت نمايد و نيازى براى رجوع به غير برايش نگذارد. بر عبد است كه هر نيازمند خواهنده‏اى را به اندازه قدرت و وسعش كفايت كند، تا از نور اسم الكافى دلش منوّر گردد. 🔴 76- او به هر كس كه به مشكل دچار شده و روى حاجت به درگاهش برد گشايش دهد. او برطرف كننده سوء و بدى از عبد، و اجابت كننده دعوت مضطر و گرفتار است. او دوست دارد عبد و بنده‏اش نيز اينچنين باشد، از رحمت آوردن بر ديگران و اجابت دعوت مضطر و برطرف كردن همّ و غمّ مهموم و مغموم روى نگرداند. 🔴 77- او در ذات و در صفات تنها و فرد است، و احدى از موجودات عرصه گاه هستى به حضرتش در هيچ واقعيّتى شباهت ندارد. عبد بايد از نظر علم و معرفت و تقوا و بصيرت و كمال و فضيلت و عبادت و خدمت به خلق در ميان اقران و امثالش بى‏نمونه گردد و تنها متفرّد شود. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 60 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 27 🔴 78- آن آشكار و ظاهرى كه ظهور هر چيزى به حضرت اوست، او ظهور محض است، اظهر از حضرت او نيست، منزّه از هر نقص و عيبى است و پاك و برى از هر ظلمتى است. آرى، آن وجود مباركى كه كلّ اشيا را از تاريكى عدم به ظهور وجود آورد سزاوار اين است كه نور خوانده شود. او نور سماوات و ارض و نور قلب و دل عاشقان و روشنايى جان عارفان و خالق نور و نازل كننده نور و منوّر نور است. او چنانكه در آيات قرآنش آمده، انبيا و كتب آسمانى را جهت اخراج عباد از ظلمت و سفر دادن به منطقه نور فرستاده است، و چه نيكوست كه عبد با توسّل به وحى و نبوّت انبيا و آيات قرآن مجيد به نور ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه منوّر شود و به نورانى شدن ديگران كمك نمايد. 🔴 79- وجود مقدّسش به تمام موجودات بدون غرض و عوض و توقّع ثنا و حمد و منهاى شهرت و تخلّص از مذمّت و به غير طلب كمال، كثير الإعطا است. او رادر عطايش هيچ منظور و مقصودى براى خود نيست، بلكه ذات مباركش نسبت به تمام هستى، بخشنده فيض و عنايت كننده لطف و رحمت است، او از اين طريق مى‏خواهد نيازِ نيازمندان را برطرف و ناقصان جهان را به كمال برساند. عبدى كه موجوديت خود را بدون توقّع بهشت و ترس از عذاب در راه خدا مى‏دهد و حتّى در زمينه گذشتن از جان در جبهه حق عليه باطل جز رضاى محبوب را در نظر ندارد جواد و وهّاب است و در اين برنامه از مولايش رنگ گرفته است. 🔴 80- آن ذات مباركى كه تمام موجودات جهان هستى را براى رسيدن به نقطه‏اى كه بايد برسند به خوبى يارى مى‏دهد و به هنگام حوادث و گرفتارى‏ها در كمال لطف و محبّت به انسان نصرت مى‏رساند و درهاى فتح و پيروزى را به روى يارانش مى‏گشايد. انسان نسبت به ديگران بايد از چنين صفتى برخوردار باشد، به كمك محتاجان و يارى ناتوانان و نصرت مظلومان با تمام وجود برخيزد و در اين زمينه از هيچ كوششى دريغ و مضايقه نكند كه يارى دادن به مظلوم از پرارزش‏ترين اعمال و از پرثواب‏ترين عبادات است. على عليه السلام در خطاب به حسنين عليهما السلام مى‏فرمايد: كُونا لِلظّالِم خَصْماً وَلِلمَظْلُومِ عَوناً. دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 61 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 28 🔴 81- وجود مقدّسش به تمام ظاهر و باطن هستى سعه علم و قدرت و احسان و رحمت و لطف و كرامت دارد، كه براى درياى علم و قدرت و ساير اوصاف جمالش ساحلى نيست و نهايتى نمى‏باشد، هر سعه و عظمتى منتهى به اوست و در برابر واسعيّت آن جناب چيزى نيست. عبد اگر در علم و عبادت و فهم و فكر و اخلاقش بر اساس معارف الهيّه وسعت دهد و از تنگى حقد و حسد و كبر و نفاق و ساير رذايل بپرهيزد و متخلّق به اخلاق حضرت ربّ العزّه شده و به وصف واسع متّصف گشته است. او بايد آن چنان شود كه هواى نفس و شيطان و فساد و مفاسد بر او غلبه ننمايد، كه غلبه رذايل او را به خفقان روحى و قلبى دچار كرده به عرصه فنا و نابودى و شقاوت و هلاكت مى‏رساند. 🔴 82- اوست آن پروردگار عزيزى كه براى جميع مخلوقات خير و خوبى مى‏خواهد. اوست آن خالق مهربانى كه در ابتدا نعمت عنايت مى‏كند و موجودات هستى را در احسان و لطف خود غرق مى‏نمايد. وَدود از عباد كسى است كه آنچه براى خود مى‏خواهد براى ديگران هم بخواهد، و مرتبه بالاتر اين كه نسبت به عباد حق به ايثار برخيزد و كمال اين ايثار در اين است كه خشم و كينه نسبت به طرف، وى را از احسان و محبّت درباره او بازندارد. چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله به هنگامى كه پيشانى و دندانش در جنگ احد شكسته بود دست به دعا برداشت و براى دشمنانش از حضرت رب طلب هدايت كرد: اللّهُمَّ اهْدِ قَومى فَإنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ. خداوندا! قوم مرا هدايت نما، كه ايشان نمى‏دانند. بد كردارى دشمن و جنايت‏هاى آنان و آن همه رنج و مشقّتى كه براى حضرت فراهم آوردند، مانع خيرخواهى آن حضرت در حقّ آنان نشد، كه قلب و روح مطهّرش اوسع اشيا در پهنه گاه هستى بود و مهر و محبّتش نسبت به مردم، درياى بى‏ساحل و بحر بيكران مى‏نمود. 🔴 83- او هدايت كننده تمام موجودات آفرينش است. آسمان‏ها، ستاره‏ها، سحابى‏ها، كهكشان‏ها به عنايت او در مسير لازم هدايت مى‏شوند. طفل به هدايت او پستان مادر مى‏گيرد. جوجه به هدايت او پس از بيرون آمدن از تخم دانه برمى‏چيند. زنبور به هدايت او آن خانه عجيب را در كندو بنا مى‏كند. مورچه و موريانه به هدايت او لانه‏هاى عظيم در دل زمين مى‏سازند و گياه به هدايت او از زير خاك سر برمى‏آورد. او خواصّ عبادش را به معرفت ذاتش هدايت مى‏كند، به طورى كه بگويند: يا مَنْ دَلَّ عَلى‏ ذاتِهِ بِذاتِهِ. اى كه خودت به سوى خودت رهنمايى. و عرضه بدارند: بِكَ عَرَفْتُكَ وَأنتَ دَلَلتَنى عَلَيْكَ. تو را به خودت شناختم، و تو مرا بر خودت ره نمودى. تا جايى كه وجود مقدّس او را شاهد بر وجود تمام اشيا و عناصر هستى بدانند. و عوام عباد را به توجّه قلبى به مخلوقات هدايت مى‏نمايد، تا وجود اشيا را شاهد بر وجود او بدانند. الَّذى أعْطى‏ كُلَّ شَىْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى او را [آن گونه كه سزاوارش بود] به وى عطا كرده، سپس هدايت نمود. انبيا و ائمّه عليهم السلام به طور كامل مظهر اسم هادى هستند، آنان از جانب حق نور هدايت تشريعى را جهت تأمين خير دنيا و آخرت به عباد حق مى‏رسانند و پس از آن بزرگواران، اوليا و علما و صلحا و ناصحان و دانشمندان تجلّى گاه اسم هادى‏اند. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 62 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 29 🔴 84- آنچه را به انبيا و عبادش وعده داد به آن وفا كرد و هر چه را در قرآن مجيد وعده داد وفا مى‏كند. خلف وعده در هيچ زمينه‏اى براى حضرتش متصوّر نيست، كه: إنَّ اللّهَ لا يُخْلِفُ الْميعادَ بى‏ترديد خدا وعده خلافى نمى‏كند. در قرآن مجيد در آيات متعددى به بندگانش سفارش به وفاى عهد كرده و آنان را در برابر تعهّداتشان موظَّف و مسؤول شمرده، بر عبد لازم است در زمينه وفاى به عهد از مولايش متابعت كند و اين اخلاق الهى را در همه جا به كار بندد، كه وفاى به عهد از علائم ايمان و از خصوصيّات عاشقان حق و مردم مؤمن است. 🔴 85- آن ذات مباركى كه تمام امور هستى، موكول به اراده و قدرت و علم و عنايت و رحمت اوست. عبد بايد در امور ظاهر و باطنش بر آن حضرت تكيه كند و موجوديت و هويّت و زندگيش را به او واگذار نمايد و كسى كه وكيلش خدا است در همه جا و در همه چيز پيروز و فاتح است. عبد بايد در تمام برنامه‏هاى مثبت اعم از ظاهرى و باطنى با كمال شور و نشاط قدم بردارد و بر ذات مقدّس حضرت رب توكّل كند تا به مقصود برسد. عبد بايد چون مولايش وكيل و تكيه گاه مردم به خصوص ضعيفان و دردمندان و مستمندان باشد، تا از اين راه مردم به خير و سعادت برسند و او هم به جلب خشنودى حضرت حق و رضايت جناب محبوب موفّق شود. 🔴 86- اوست آن وجود مقدّسى كه تمام مُلك‏ها پس از فناى ملّاك به او برمى‏گردد، چرا كه وجود باقى اوست و ديگران در مسير فنا هستند، او مرجع و مصير كلّ شى‏ء است، اوست كه وقتى بگويد: لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَومَ‏ امروز فرمانروايى ويژه كيست؟. پاسخ گويى جز خودش نباشد: لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ ويژه خداى يكتاى قهّار است. آنان كه در امور براى خود مالكيّت و مُلكيّت قائلند از بينايى و بصيرت دورند. آنان كه ارباب فهم و بصيرتند در هر روز و در هر ساعت و در هر لحظه حقيقت لِمَنِ الْمُلكى را مى‏بينند و يقين دارند كه ازلًا و ابداً مالك حقيقى اوست، حقيقت وراثت و مالكيّت ذاتى حق براى آنان چون آفتاب وسط روز است. او وارث مردم مؤمن است و خير الوارثينى، وقف حريم مبارك حضرت او مى‏باشد. عبد بايد وارث صفات معبود باشد، عبد بايد از انبيا، اخلاق و علم و معرفت و عمل به ارث ببرد، كه در روايات آمده: الْعُلَماءُ وَرَثَةُ الْأنْبِياءِ. عالمان وارثان پيامبرانند. و در زيارت وارث آمده كه: حضرت سيّد الشهدا عليه السلام تمام حسنات را از گذشتگان و به خصوص انبياى اولوالعزم به ارث برده است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 65 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 30 🔴 87- وجود حضرت او محسن و نيكوكار است، او از فعل قبيح برى و مبرّاست، كلّ بِرّ و احسان از اوست. عبد چون به احسان و برّ به والدين و خوبى به مردم اقدام كند خود را تجلّى گاه آن صفت عالى نموده و به تأمين خير دنيا و آخرت خود برخاسته است. 🔴 88- اوست كه تمام خلق را در روز قيامت مبعوث مى‏كند و براى جزا دادن در عرصه محشر حاضر مى‏نمايد. او باعث مَنْ فِى الْقُبورِ ومُحَصِّل ما فِى الصُّدورِ است، و كسى را در اين زمينه راه فرار از حكومت او نيست. او مبعوث كننده انبيا به رسالت براى هدايت مردم است. كسى كه باعث نجات ديگرى از جهل و فساد گردد و حيات علمى و فكرى و اخلاقى در مملكت وجود انسان‏ها برانگيزد و عباد را به سوى حضرت ربّ العزّه بخواند و در حقيقت آنان را از نشأه مادّى به نشأه معنوى و از حيات حيوانى به حيات طيّبه برساند، مظهر اسم باعث است. 🔴 89- اوست كه اسباب توبه را از قبيل ارائه آيات و عرضه تنبيهات و توجه به آيات عذاب و حقايق تحذيريّه براى بندگان فراهم مى‏آورد و راه بازگشت به حضرتش را براى عباد آسان مى‏نمايد. به فضل و رحمتش گناهكار را از گناه پشيمان مى‏نمايد و وى را به راه توبه و انابه هدايت مى‏نمايد و توبه عبد را با عنايت خاصّش قبول مى‏نمايد. بر عبد است كه به دنبال مولايش عذرِ عذرخواه را بپذيرد، و معذرت دوستان و رفيقان و آشنايان را قبول نمايد، تا تخلّقش را به اخلاق حضرت محبوب نشان دهد و بهره و نصيبش را از اسم توّاب بنماياند. 🔴 90- وجود عزيزش موصوف به صفات جلال، چون مُلك و تقدّس و علم و قدرت و ساير كمالات است. گويى وصف كبير دلالت بر كمالات ذات، و جليل نشانگر كمال صفات، و عظيم نشان دهنده كمال ذات و صفات باهم است. جليل به معناى سيّد و عظيم و صاحب جلال و اكرام آمده است، و روشن است كه تمام آقايى و عظمت و جلال و كرم از آن حضرت اوست. آنچه سيادت و آقايى و عظمت و بزرگوارى و كمال و حسن و بها است از او و راجع به اوست. جليل و از عباد آن كسى است كه صفات باطنش نيكو و زيباست، كه جمال ظاهر را قدرى نيست و نهايتش در هم ريختگى و فناست. 🔴 91- وجود مباركش محسن و منعم و كثيرالانعام و الإحسان است، سخاوتش را حدّ و نهايتى نيست و درياى بخشش و كرمش را ساحل نمى‏باشد. جواد و كريم و به تعبير دعاهاى وارده از ائمّه طاهرين عليهم السلام أجْوَد الأجوَدين است. عبد را بايد از اين صفت حظّ و نصيب باشد، كه بخل امرى مبغوض و منفور حضرت حق و پاكان عالم است و در شأن خليفة اللّه نيست كه آلوده به اين صفت شيطانى و رذيلت ظلمانى باشد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 67 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 31 🔴 92- اوست آن ذات مقدّسى كه اخبار باطنه از حضرتش پوشيده نيست، در مُلك و در ملكوت چيزى نمى‏گذرد و ذرّه‏اى حركت نمى‏نمايد و ساكن نمى‏شود و نفسى به اطمينان و اضطراب متّصف نمى‏گردد مگر اين كه خبرش نزد حضرت اوست. خبير به معناى عليم است، اما وقتى علم به امور نهانيّه و خفاياى باطنيّه اضافه شود خبرگى، و صاحب آن علم خبير است. عبد بايد خبير به هويّت و موجوديّت و ماهيّت جهان وجود و هستى خود باشد، به اين معنا كه بر خفاياى قلبش آگاه بوده و بداند كه در دنياى درونش چه مى‏گذرد. اگر آنچه مى‏گذرد پسند مولاست بر حفظ و تداوم و ثبوت آن بكوشد، و اگر آنچه مى‏گذرد منفور حضرت محبوب است در مقام زدودن و پاك كردن آن برآيد، كه قلب همراه با غشّ و خيانت و دغلى و حرص و كبر و حسد و ريا، پسند حضرت مولا نيست و جاهل به باطن از حريم رحمت حضرت دوست دور است. 🔴 93- آنچه به اراده و عنايت حضرت او از عدم به ديار هستى مى‏آيد و خلق مى‏گردد نيازمند به تقدير و اندازه است و اوست كه اندازه و تقدير اشيا به دست حضرتش مى‏باشد. عبد بايد در تمام امورش به پيروى از مولاى مهربانش داراى اندازه و تقدير باشد تا درهاى سعادت و فتح و پيروزى به رويش باز شود و از لطف حضرت محبوب بهره‏مند گردد. 🔴 94- خير الناصرين‏ او بهترين يارى دهندگان است، خواهنده يارى و نصرت از درگاهش محروم و نااميد نمى‏رود و چه بسا كه بدون درخواست و دعا به يارى و نصرت بنده‏اش گر چه غرق در گناه و نسيان است عنايت فرمايد. بر عبد است كه از جناب حق درس گرفته و به يارى نيازمندان با نصرت و كمك اقدام كند، كه خوش كردن دل مؤمن باعث جلب خشنودى خداست. 🔴 95- اوست كه مزد و جزاى نيكوكاران و جريمه و عقاب بدكاران چه در دنيا و چه در آخرت به دست اوست. قلب عبد بايد مالامال از مفهوم اين حقيقت باشد تا در هر كارى و در هر برنامه‏اى تقوا را رعايت كند و از آنچه باعث جريمه دنيايى و آخرتى است بپرهيزد كه دنيا و آخرت دار مكافات و عرصه‏گاه جزاى تمام اعمال انسانى است. 🔴 96- اوست آن وجود مقدّسى كه طاعت اندك را جزاى كثير مى‏دهد و عمل محدود و معدود نيك را در آخرت ثواب و اجر نامحدود مى‏بخشد. براى عمل انسان آخر هست، ولى جزا و مزدش را از جانب حق نهايت نيست. شكر حق از عبد همان احسان و جزا و ثواب و انعام حضرت اوست. تشكّر عبد از خوبى و احسان عباد كه گاهى به صورت ثنا و زمانى به شكل احسان است از خصال حميده و از اخلاق الهى است و آن چنان از اهميّت برخوردار است كه فرموده‏اند: «هر كس از مخلوق تشكر نكند از خالق تشكر نكرده است! عبد بايد با تمام وجود از احسان حق نسبت به خودش شكر كند و شكر او به اين است كه تمام نعمت‏هاى خداوند را در همان راهى كه به او دستور داده‏اند خرج كند، كه خرج نعمت در راه غير او عين كفران و ناسپاسى است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 70 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 32 🔴 97- اوست كه متّصف به وصف عظمت و بزرگى است و غير او حقير و كوچك و فقير و ناچيز است. عظمتش در ذات و صفات و افعال و غلبه‏اش بر اشيا و احاطه قدرتش بر تمام هستى آن چنان آشكار است كه جاى بحث و گفتگو و استدلال و برهان نيست. عبد با آراسته شدن به عقايد حقّه و پيراسته شدن از رذايل و متَّصف شدن به حسنات اخلاقيّه و اعمال صالحه مى‏تواند كسب عظمت و سيادت و مجد و بزرگى كند. 🔴 98- وجود مقدّسش آگاه به دقايق مصالح، خالق و آفريننده موجودات غير قابل رؤيت و نيكى كننده به عباد و نعمت بخش به موجودات و لطيف در تدابير امور جهان هستى است. چون عبد رفق و نرمى به عباد پيشه كرد و در دعوت مردم به صراط مستقيم و شناخت حق و هدايت آنان به سعادت ابدى مهر و محبّت به خرج داد و از عنف و زور و جبر نسبت به هر كسى در هر امرى پرهيز داشت و خود نيز حق را در چهره ايمان و اخلاق به خوبى قبول كرد، مظهر اسم لطيف شده است. توضيح لطف به اين آسانى ميسّر نيست، كه شرح مفهوم آن از گنجايش كتاب‏ها خارج است. 🔴 99- حضرتش با علل و اسباب و وسايل لازم، شفابخش بيماران، و با عنايت و لطف نجات دهنده جسم از امراض، و با نبوّت و امامت و قرآن مجيد شفادهنده آلام و امراض عقلى و روحى و قلبى است. وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ و ما از قرآن آنچه را براى مؤمنان مايه درمان ورحمت است، نازل مى‏كنيم. چون عبد با علم طب به معالجه دردمندان برخيزد، يا با معارف و علوم الهى امراض روحيّه و قلبيّه را به علاج برساند، تجلّى گاه اسم شافى شده و از اخلاق محبوب و معبودش رنگ گرفته است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 72 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 33 قسمت پایانی 🔴 معرفت اسماى الهى‏ در پايان توضيح محدود و مختصر اين اسما اين نكته را ناگفته نگذارم كه در كتب مهمّ حديث از قول حضرت صادق عليه السلام آمده است: نَحْنُ وَاللّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنَى الَّتى لا يَقْبَلُ اللّهُ مِنَ الْعِبادِ عَمَلًا إلّا بِمَعْرِفَتِنا. به خدا قسم، ما اسماى حسناى اوييم كه عملى از بندگان جز از طريق معرفت به ما قبول نمى‏شود. اين روايت اشاره به اين حقيقت است كه شعاع نيرومند و پرقدرتى از مفاهيم آن اسما در وجود ماست كه شناخت ما به شناخت حضرت او كمك مى‏كند. غرض و مقصد نهايى از معرفت اسماى الهى و احصاى آن، اين است كه به اين اسما و صفات ايمان داشته باشد پس از آن بكوشد در وجود خود پرتوى از مفاهيم آنها را منعكس سازد، در اين صورت هم دعايش مستجاب مى‏شود و هم اهل بهشت مى‏گردد. اين نكته را نيز بايد توجه كرد كه شكى نيست صفات حضرت حق قابل احصا و شماره نمى‏باشد؛ زيرا كمالات او نامتناهى است و براى هر كمالى از كمالات او اسم و صفتى مى‏توان انتخاب كرد. ولى چنانكه از احاديث استفاده مى‏شود، از ميان صفات او بعضى داراى اهميّت بيشترى مى‏باشد و شايد اسماى حُسنى‏ اشاره به همين گروه ممتازتر است. «2» در اين جا به توضيح نكات پرارزش جملات آخر دعاى چهارم كه هفت نكته بود بر مى‏گرديم: در نكته اوّل مسأله رغبت به حق و شوق به جناب ربّ الأرباب مطرح بود، با ذكر حديث بسيار مهم اسماى حسنى‏ و توضيح هر اسم، اين حقيقت را بايد بازگو كنم كه بدون معرفت به اين اسما و شناخت مفاهيم ملكوتى اين صفات، تحقّق شوق و رغبت به حضرت او در قلب ميسّر نيست. هر كس طالب رغبت و شوق و عشق به محبوب هستى و معشوق عشّاق و مولاى موالى و ربّ ارباب و مالك وجود و محيط به كلّ شى‏ء و خالق و رازق آفرينش است، بايد به درك مفهوم اين اسما نايل گردد و به تدريج مفاهيم اين صفات را در خود تحقّق دهد، تا عشق و رغبت انسان را فناى محبوب كند و به بقاى او بقا پيدا نمايد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 73 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷 اسماء خدا دو نوع هستند : یکی اسمائی که مختص خدا می باشند، مانند : احد ، صمد و غیره و یکی هم اسمائی که بین خالق و مخلوق مشترک هستند، مانند : رئوف، رحیم، ستار، جواد، این از من یادگاری باشد سعی کنید آن اسمائی که بین خالق و مخلوق مشترک است را در خودتان محقق کنید . 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷خداوند متعال می فرماید: وَ للَّهِ الأَسمَاءُ الحْسني فَادْعُوهُ بها «و مخصوص خداست همه نیکوترین نامها پس بخوانید او را با آنها» خداوند دارای اسماء حسنایی است که باید با حواس جمع و با توجه و اعتقاد به معانی آنها، استفاده کنیم و تعداد هم ندارد، عدد داشتن اذکار و اسماء فقط در دو صورت است: یکی اینکه در حدیث معصوم وارد شده باشد که مثلا فلان دعا یا ذکر را با عدد خاص بخوانید، مثل تسبیح حضرت صدیقه سلام الله علیها و بسیاری ازموارد دیگر. و یا این که شخصی که دستور عدد خاصی می دهد، از اولیاء خداست و کسی است که یقین داریم روی حساب حرف می زند و متصل به ولایت است، مانند مرحوم حسنعلی نخودکی و یا بالاتر از ایشان مرحوم قاضی. اسماء حسنی که در آیات و روایات آمده چیست؟ نود و نه تا از اسماء الله موجود است که اصلی است و سایر اسماء، متفرع برآنها هستند. خداوند سفره را باز کرده و اجازه فرموده که ما با اینها خدا را بخوانیم. گرچه اسمائی که در دعای جوشن کبیر و سایر ائمه و احادیث آمده و بسیاری از آنها ترکیبی هستند، همه شریف و دارای فواید و آثار می باشند، اما این نود و نه تا یک خصوصیت دیگری دارند. در روایت است که : من احصاها دخل الجنه «کسی که این نود و نه تا اسم را بشمارد، وارد بهشت می شود.» که منظور صرف شمارش نیست، بلکه مراد این است که توجه به معانی آنها نموده و متصف به آنها شود. مثلا وقتی خداوند ستار است او هم بفهمد که آبروی کسی را نیاسد بریزد، یا خدا رئوف و رحیم و مهربان است، چرا من داد و فریاد می کنم؟! من هم مهربان باشم. احصا یعنی تدبر کند در معنای آن و در خود، معنای آن را تحقق دهد. خلاصه هر کس یکی از اسماء خداوند را به اندازه قدرت و توان خود، در وجودش تحقق بخشد، نور آن اسم را به او می دهند. از طرفی در روایت داریم که امام صادق علیه السلام می فرماید: نحن والله اسماء الحسنی «قسم به خدا که ما اسماء حسنای خدا هستیم» این فرمایش منافاتی با مطلب قبلی ندارد، هر دو صحیح است. وجود امیر المومنین اسم خداست. و جود امام حسین و سایر ائمه علیهم السلام، اسم خداست. این بزرگواران اسم های عینی خدا هستند، چنانچه مثلا در قرآن خود حضرت عیسی را کلمه خدا معرفی کرده است. اسم و کلمه فقط چیزی نیست که از دهان بیرون می آید، بلکه گاهی یک وجود خارجی است. نفوس و ارواح مقدسه انبیاء و اولیاء که به مقام بالایی از پاکی و طهارت رسیده اند و نشانه علم و قدرت و سایر کمالات خداوند می باشند، کلمات خدا و اسماء او هستند. وجود چهارده معصوم علیهم السلام که مظهر و نشان دهنده صفات خدا هستند، اسماء حسنای الهی بلکه اسم اعظم خدا می باشند. بنده در جوانی با یکی از اولیاء خدا آشنا شدم که علما و عملا شخص بی نظیر یا کم نظیر بود. ایشان شش ماه شبانه روز با مرحوم نخودکی اصفهانی مصاحبت و معاشرت داشته است.از ایشان پرسیدم: آقای حاج شیخ حسنعلی اصفهانی چگونه به مقامات رسیده بود؟! فرمود: از اسماء استفاده می نمود و آثار را حفظ می کرد! این جمله یک کتاب مطلب دارد، اجمالا این که: اسماء خدا دو اسم است: اسماء علمی یا لفظی، و اسماء عینی. اسماء لفظی ماننده الله، رحمن، رحیم، ، جلیل و سایر اسماء که در روایات آمده است. اسماء عینی یعنی وجود معصومین علیهم السام که مظاهر اکمل کمالات خدا هستند. از اسماء استفاده می کرد، یعنی از هر دو قسم اسماء استفاده می کرد، از اسماء لفظی با تکرار و توجه به معنا و تحقق معنای آنها در خود و حضور قلب، بهره می برد.از از اسماء عینی با توجه و حضور و توسل به آن ذوات مقدسه. پس از هز دو قسم از اسماء بهره می گرفت ولی اثر و نورش را با مراقبه و مواظبت، حفظ می نمود و از دست نمیداد. ما ها متاسفانه غالبا ولخرج هستیم، ولخرج نور هستم. اگر از عبادتی نوری کسب کنیم، آن را حفظ نمی کنیم، فورا آن را با رفتارمان خرج می کنیم و از بین مب بریم. می خوانیم ، بعد غیبت میکنیم، یک نورانیت هم اگر بدهند، صبح خرجش می کنیم. یک دعا می خوانیم، با جواب تلخی که مثلا به مادرمان می دهیم، از بین می بریم. خلاصه هر عمل خیر، نوری دارد که باید حفظ شود تا به تدریج این نور ها جمع شده و قوی شده و دارای آثار عالیه بشوند، وگرنه آن نور با اعمال سیئه از بین می رود. 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷 این یک خصوصیت هایی دارند. در روایت است که : من احصاها دخل الجنه «کسی که این نود و نه تا اسم را بشمارد، وارد بهشت می شود.» که منظور صرف شمارش نیست، بلکه مراد این است که توجه به معانی آنها نموده و متصف به آنها شود 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊خداوند اسماء الحسنی دارد که بنا بر روایات هر کس آنها را بشمارد به سعادت می رسد. منظور از شمردن این اسماء، شمارش ظاهری نیست بلکه منظور بهره بردن از این اسامی در زندگی است. به طوری که بشود معانی آن را در قلب جای داد. انسان باید مُتِخَلّق به اخلاق خداوند باشد. 👈اشاره ای به مقام والای عرفانی مرحوم شیخ محمد 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
سلسله مباحث علیه السلام در ◀️ درباره خداوند امور فاسد بندگانش را از راه توبه اصلاح ميکند. به خدا پناه ببريد. توبه کنيد. براي خداوند درگذشتن از گناهان بزرگ دشوار نيست. عفو خداوند ازمعصيت بزرگ ما، عظيمتر است. عفو خداوند از انتقامش فزونتر، و خشنودي او از خشمش بيشتر است. محبوبترين بندگان نزد خداوند کسي است که نافرماني و سرکشي را فرو گذارد. 👈بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_12 به خداوند پناه بريد، از اينکه سرکشي اوامر الهي را بکنيد و اصرار در گناه نمائيد. خداوند توبه کنندگان را دوست دارد، توبه آنها را و از گناهان آنها درميگذرد. پيمان توبه اينست که به آنچه ناپسند خداست، باز نگرديد و کاري که پيش خدا نکوهيده است، انجام ندهيد و از همه گناهان دوري کنيد. 👈بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_13 اگر در حضور شما به مظلومي ستم شده باشد و شما او را ياري نکرده باشيد، بايد به پيشگاه خدا توبه کنيد و طلب عفو و مغفرت نمائيد. 👈بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/u52556 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
893263618_-210037.m4a
25.44M
👌جلسه 8 آشنایی اجمالی با دوران تاریخی امام سجاد علیه السلام 👤استاد علی اصغر 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ « دست برنداشتن از گدایی در خانه‌ی خداوند » 🔆 « مرحوم جمال السالکین، آقای شیخ محمّد (رضوان الله علیه) در یکی از مکتوبات خود به شاگردش می‌نویسد: " در هیچ حال دست از گدایی برندارید، هیچ وقت گدایی را ترک نکنید، درخواست از خدا را ترک نکنید." 👈 آیت الله 🎥 _ زندگی علامه شیخ محمد بهاری👇 🎥 1da.ir/9q2J 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
1_888552117.mp3
2.86M
👌 شرح از این کسان مباش! 7 ❇️ نباش ازکسانی که از مرگ به سبب زیادى گناهانش متنفر است; اما به اعمالى ادامه مى دهد که مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ آغازگر جنک نباش وَ قَالَ (علیه السلام): ا تَدْعُوَنَّ إِلَی مُبَارَزَةٍ، وَ إِنْ دُعِیتَ إِلَیْهَا فَأَجِبْ؛ فَإِنَّ الدَّاعِیَ إِلَیْهَا بَاغٍ، وَ الْبَاغِیَ مَصْرُوعٌ علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السّلام فرمود : کسی را به پیکار دعوت نکن، اما اگر تو را به نبرد خواندند بپذیر، زیرا آغازگر پیکار تجاوزکار، و تجاوزکار شکست خورده است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ آغازگر جنگ نباش 📜امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اندرز مهمی به فرزندش می دهد و می فرماید: «هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکن (و آغازگر جنگ مباش) ولی اگر کسی تو را به مبارزه فراخواند اجابت کن (و سستی در جهاد با دشمن مکن) زیرا دعوت کننده به مبارزه ستمکار و ستمکار در هر حال مغلوب است»; (لاَ تَدْعُوَنَّ إِلَی مُبَارَزَة، وَإِنْ دُعِیتَ إِلَیْهَا فَأَجِبْ، فَإِنَّ الدَّاعِیَ إِلَیْهَا بَاغ، وَالْبَاغِیَ مَصْرُوعٌ). «مبارزة» به معنای جنگ تن به تن است و «باغی» به معنای ستمگر و «مصروع» به معنای شکست خورده بر زمین افتاده است. شاید بعضی از شارحان چنین پنداشته اند که این سخن اشاره به جنگ های تن به تن در بیرون از دایره جهاد است در حالی که هرگز چنین نیست. هرگاه کسی ما را در غیر میدان جهاد به مبارزه طلبد نه تنها پذیرش دعوت او مطلوب نیست بلکه حرام است، زیرا القای نفس در تهلکه است تنها جایی که می توان دعوت به مبارزه را پذیرفت میدان جهاد است، زیرا در بسیاری از میدان های جهاد در آغاز، جنگ های تن به تن انجام می شد; کسی از لشکر دشمن بیرون می آمد و مبارز می طلبید، دیگری در برابر او قرار می گرفت و سرانجام یکی از آن دو بر خاک می افتاد. مسلمانان دستور داشتند آغازگر مبارزه در میدان های جنگ نباشند; ولی در صورتی که کسی از لشکر دشمن در وسط میدان قرار گرفت و مبارز طلبید، سکوت در برابر او جایز نیست، زیرا چنین سکوتی مساوی با شکست به شمار می آید و می دانیم امیرمؤمنان(علیه السلام) کرارا در میدان های جنگ با دشمنان اسلام به مبارزه طلبیده شد و امام(علیه السلام) در برابر حریف خود قرار گرفت و او را از پای در آورد که بارزترین نمونه آن میدان جنگ خندق و قرار گرفتن در مقابل «عمرو بن عبدود» است، زیرا او بارها در وسط میدان مبارز طلبید و هیچ کس جرأت نکرد در مقابل او ظاهر شود و امیرمؤمنان(علیه السلام) بارها از پیغمبر(صلی الله علیه وآله) تقاضا کرد که اجازه دهد در برابر او قرار گیرد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای این که دیگران را آزمایش کند رخصت نمی داد; ولی آخرین بار اجازه داد و آن حضرت در برابر عمرو قرار گرفت و با مبارزه ای قهرمانانه او را بر خاک افکند و حدیث معروف «لَضَرْبَةُ عَلِیّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَیْنِ; ضربه ای که علی(علیه السلام) در روز خندق (بر پیکر عمرو بن عبد ود) وارد کرد از عبادت جن و انس بالاتر است» را بیان فرمود. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2