eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
910525.mp3
10.64M
🔊 شرح دعای امام سجاد (ع) در اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور و الإنابه الی دارالخلود و الإستعداد للموت قبل حلول الفوت ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️بیان لطیف مرحوم ره در شرح دعای امام سجاد (ع) در 🙏"اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجَافِيَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ " ✳️"در توضيح معناى اين دعا مى‌توان گفت: آنچه قرآن كريم، روايات آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مكاشفات اهل يقين بر آن گواهى مى‌دهد اين است كه دنيا سراى فريب بوده و آنچه در آن است آنگونه نيست كه ديده مى‌شود. بلكه صفات موجودات اين عالم كه ديده يا حس مى‌گردد، نظير منظره‌اى است كه از سراب ديده مى‌شود، و ماهيت آن آنگونه كه ديده مى‌شود نيست، و بهمين جهت آن را سراى فريب ناميده‌اند. و اگر قبول اين مطلب براى كسى سخت باشد بايد از خود بپرسد كه آيا خطاى حس را قبول دارى؟ و در صورت قبول كردن خطاى حس از خود بپرسد چه فرقى بين خطاى حس و عدم خطاى حس وجود دارد و در صورتى كه بين آنها فرقى وجود نداشت بايد بگوييم: ممكن است در جايى كه فكر مى‌كنيم حس خطا نداشته، خطا داشته باشد. و وقتى امكان خطا در تمامى حواس ثابت شد، وقوع خطاى حواس با رواياتى كه به اين مطلب تصريح مى‌كند ثابت مى‌گردد. تعدادى از اين روايات دل بر سخن گفتن جمادات هستند در حالى كه حس آن را منكر است. تعدادى از آنها درباره حالتهاى قبر كه عبارتند از ايستادن، فرياد زدن، آتش، سخن گفتن، باغ و نعمتهاست كه باز هم حس آن را انكار مى‌كند. و تعدادى، دال بر وجود فرشتگان و دخل و تصرف آنها در اين عالم هستند. و تعدادى دلالت مى‌كنند بر اين كه روزى تمام مخلوقاتى كه در اين عالم است، از قبيل جماد و نبات و حيوان از عالم ملكوت مى‌آيد. و تمامى اين روايات دال بر وجود چيزهاى زياد و عوالم بسيارى هستند كه حس آن را انكار مى‌كند. بهر صورت اين عالم سراى فريب ناميده مى‌شود چون با شكلهايى كه حقيقتى نداشته و با حقايقى كه شكلى ندارد اهل خود را فريب مى‌دهد. ذاتيات آن مانند اعراض و واقعيتهاى خارجى آن مانند سراب است. چيزهايى كه در آن ثابت ديده مى‌شوند در واقع غير ثابت و چيزهايى كه اهل دنيا درباره حقيقتهاى آن مى‌گويند و اوصافى كه براى آن ذكر مى‌كنند واقعيتى ندارند. و هر چيزى كه باقتضاى اين عالم بوجود مى‌آيد در غير اين عالم حكم به محال بودن واقعيت آن مى‌نمايند. و هر چه در آن است فريب، توهم و خيال است. و مؤمنى كه حجاب ناسوت از ديدگانش برداشته شد، ماهيت اشياء همانگونه كه هست براى او جلوه‌گر خواهد شد. و از بين رفتن حجاب«تجافى عن دار الغرور ، آرام نگرفتن در سراى فريب» و آشكار شدن حقايق«انابة الى دار الخلود ، بازگشت به سراى جاويد» ناميده مى‌شود. در چنين اوقاتى كه خداوند در آن بيش از ساير اوقات درهاى رحمت خود را باز نموده، بندگان را تشويق به ذكر، عبادت و دعاى خود نموده و الطاف خاص خود را براى آنان تضمين نموده است بنده مراقب بايد جهت اميدوارى را بيشتر در نظر گرفته و دستهاى آرزوى خود را به طرف كرم خداوند و بخششهاى فراوان او دراز كند. ولى شيطان در اين اوقات اصرار در ترجيح جهت ترس و نااميدى دارد تا بدين وسيله مانع عمل بندگان گردد. " ✍ منبع: کتاب 📎 کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی برتری عقل بر امور حسی وَ قَالَ (علیه السلام): لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ، فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ‏. حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمودند : انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهى چشم ها دروغ مى نماياند، امّا آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نمى كند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ خطاى حس را با عقل اصلاح كنيد: قسمت 1 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به خطاى حسّ اشاره مى كند كه گاه منشأ مشكلات عظيمى مى گردد آن حضرت مى فرمايد: «تفكّر و انديشه همچون ديدن با چشم نيست»؛ (لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الاِْبْصَارِ). سپس به دليل آن اشاره كرده، مى فرمايد: «چه بسا چشم به صاحبش دروغ مى گويد؛ ولى عقل (سليم) به كسى كه از او راهنمايى بخواهد خيانت نمى كند»؛ (فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَلاَ يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ). برخلاف آنچه علماى حسّى و تجربى مى پندارند هميشه حسّ و تجربه صحيح ترين اطلاعات را در اختيار انسان نمى گذارد؛ خطاهاى حسّ را بسيارى از دانشمندان جمع آورى كرده اند كه ليست بزرگى را تشكيل مى دهد. مثال هاى ساده آن را در زندگى روزانه خود مى بينيم هنگامى كه آتش گردان را به دور خود مى گردانند از دور دايره كامل آتش مى بينيم در حالى كه آتش همواره در يك نقطه از اين دايره بيش نيست؛ ولى چون به سرعت گردش مى كند چشم ما فاصله ها را نمى بيند. زمانى كه باران با سرعت مى بارد ما دانه هاى باران را به صورت خط مستقيم مثلا به طول نيم متر، كمتر يا بيشتر، مشاهده مى كنيم در حالى كه دانه باران يك نقطه بيشتر نيست. آنگاه كه در انتهاى خيابانى كه دو طرف آن را درخت پوشانده است مى ايستيم و نگاه به طول خيابان مى كنيم احساس مى كنيم درخت ها هرچه از ما دورتر مى شوند به هم نزديك تر مى گردند و فاصله آنها پيوسته كم مى شود در حالى كه مى دانيم اين فقط خطاى باصره است. و خطاهاى فراوان ديگر. هنگامى كه چشم كه مهم ترين حسّ ماست داراى خطاهاى فراوان است چگونه مى توانيم به ساير حواس خود صد درصد اطمينان كنيم؟ اگر بخواهيم خطاى حواس را در گوش و حس لامسه و چشيدن و بوييدن نقل كنيم يك كتاب مى شود، به همين دليل ما بايد پيوسته خطاهاى حس را از طريق عقل اصلاح كنيم. مبادا خطاهاى حسى، ما را به كارهايى كه خلاف وظيفه و مسئوليت ما وخلاف رضاى خداست بكشاند. درست است كه عقل نيز گاه خطا مى كند و انسان، معصوم نيست؛ ولى به هر حال وسيله خوبى براى اصلاح خطاهاى حس محسوب مى شود. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ خطاى حس را با عقل اصلاح كنيد: قسمت 1 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به خطاى حسّ اشاره مى كند كه گاه منشأ مشكلات عظيمى مى گردد آن حضرت مى فرمايد: «تفكّر و انديشه همچون ديدن با چشم نيست»؛ (لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الاِْبْصَارِ). سپس به دليل آن اشاره كرده، مى فرمايد: «چه بسا چشم به صاحبش دروغ مى گويد؛ ولى عقل (سليم) به كسى كه از او راهنمايى بخواهد خيانت نمى كند»؛ (فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَلاَ يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ). برخلاف آنچه علماى حسّى و تجربى مى پندارند هميشه حسّ و تجربه صحيح ترين اطلاعات را در اختيار انسان نمى گذارد؛ خطاهاى حسّ را بسيارى از دانشمندان جمع آورى كرده اند كه ليست بزرگى را تشكيل مى دهد. مثال هاى ساده آن را در زندگى روزانه خود مى بينيم هنگامى كه آتش گردان را به دور خود مى گردانند از دور دايره كامل آتش مى بينيم در حالى كه آتش همواره در يك نقطه از اين دايره بيش نيست؛ ولى چون به سرعت گردش مى كند چشم ما فاصله ها را نمى بيند. زمانى كه باران با سرعت مى بارد ما دانه هاى باران را به صورت خط مستقيم مثلا به طول نيم متر، كمتر يا بيشتر، مشاهده مى كنيم در حالى كه دانه باران يك نقطه بيشتر نيست. آنگاه كه در انتهاى خيابانى كه دو طرف آن را درخت پوشانده است مى ايستيم و نگاه به طول خيابان مى كنيم احساس مى كنيم درخت ها هرچه از ما دورتر مى شوند به هم نزديك تر مى گردند و فاصله آنها پيوسته كم مى شود در حالى كه مى دانيم اين فقط خطاى باصره است. و خطاهاى فراوان ديگر. هنگامى كه چشم كه مهم ترين حسّ ماست داراى خطاهاى فراوان است چگونه مى توانيم به ساير حواس خود صد درصد اطمينان كنيم؟ اگر بخواهيم خطاى حواس را در گوش و حس لامسه و چشيدن و بوييدن نقل كنيم يك كتاب مى شود، به همين دليل ما بايد پيوسته خطاهاى حس را از طريق عقل اصلاح كنيم. مبادا خطاهاى حسى، ما را به كارهايى كه خلاف وظيفه و مسئوليت ما وخلاف رضاى خداست بكشاند. درست است كه عقل نيز گاه خطا مى كند و انسان، معصوم نيست؛ ولى به هر حال وسيله خوبى براى اصلاح خطاهاى حس محسوب مى شود. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ‏ در آن هنگام كه عذاب را مشاهده كنند و پیوند میانشان بریده (و دستشان از همه چیز قطع) گردد، پیشوایان (كفر)، از پیروان خود بیزارى جویند. وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوُاْ مِنَّا كَذَ لِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَلَهُمْ حَسَرَ تٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَرِجِينَ مِنَ‏النَّارِ و (در آن موقع) پیروان گویند: اى كاش بار دیگرى براى ما بود (كه به دنیا برمى‌گشتیم) تا از این پیشوایان بیزارى جوئیم، همانگونه كه آنها (امروز) از ما بیزارى جستند. بدینسان خداوند اعمال آنها را كه مایه حسرت آنهاست، به آنها نشان مى‌دهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرون آمدنى نیستند. به هوش باشیم كه رهبرمان كیست و محبّت و عشق چه كسى را در دل داریم؟ بدانیم طاغوت‌ها و غیر خدا، ما را براى خودشان مى‌خواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهاى خود در دنیا برسند، ولى در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود. ⏺ هر عشق وعلاقه، كه مایه‌اى از عقل وفطرت نداشته باشد، دیر یا زود به سردى گرائیده و یا به دشمنى كشیده مى‌شود. «یحبّونهم كحبّ اللّه... تبرّء الّذین اتّبعوا» طاغوت‌ها را رها كنیم. تا آنان ما را در قیامت رها نكرده‌اند، آنها را در دنیا رها كنیم. «فنتبرّأ منهم» 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین. خدایا روزى كن مرا در آن فضیلت را وبگردان در آن كارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش. 👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651 http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 قرآن بصورت (تندخوانی) https://qurantv.ir/qariinfo/6827 👈 از صفحه 339 تا صفحه 344 http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf 👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 339 تا صفحه 344 مطالعه شود
👈ادامه ی مطلب قبل 👇 https://eitaa.com/sahife2/41381 4 ⏺ امير المؤمنين عليه السلام نيز نه تنها به كفّار، بلكه به تمامى اقشار جامعه اعم از مؤمن و كافر هشدار مى‏دهد كه مواظب عذاب استدراجى خداوند باشند، مبادا مهلت دادن و تأخير در عذاب باعث بيشتر شدن غفلت انسانى از توبه و بازگشت شود. امام على عليه السلام در نهج البلاغه مى‏فرمايد: انَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فى‏ ذاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَذلِكَ اسْتِدْراجاً فَقَدْ امِنَ مَخُوفاً. چرا كه به هر كس نعمت وسيع بخشيده شود و آن را مقدمه كيفر تدريجى به حساب نياورد از برنامه ترسناكى، خود را ايمن دانسته. امام صادق عليه السلام در تفسير آيه: وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بَايتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مّنْ حَيْثُ لَايَعْلَمُونَ» و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج ازجايى كه نمى‏دانند [به‏ ورطه سقوط و هلاكت مى‏كشانيم تا عاقبت به عذاب دنيا و آخرت دچار شوند.] مى‏فرمايد: هُوَ الْعَبْدُ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَتُجَدَّدَ لَهُ النِّعْمَةُ مَعَهُ تُلْهيه تِلْكَ النِّعْمَةُ عَنِ الْاسْتِغْفارِ مِنْ ذلِكَ الذَّنْبِ. بنده گنهكارى است كه پس از انجام گناه، خداوند اورا مشمول نعمتى قرار مى‏دهد، ولى او نعمت را به حساب خوبى خودش گذاشته و از استغفار در برابر گناه غافلش مى‏سازد. و نيز در روايتى ديگر مى‏فرمايد: انَّ اللَّهَ اذا ارادَ بِعَبْدٍ خَيْراً فَاذْنَبَ ذَنْباً اتْبَعَهُ بِنِقْمَتِهِ وَ يُذَكِّرَهُ الْاسْتِغْفارَ وَ اذا اراد بِعَبْدٍ شَرَّاً فَاذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَةٍ لِيُنْسِيَهُ الْاسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى‏ بِها. هر گاه خداوند خير بنده‏اى را بخواهد، به هنگامى كه گناهى انجام مى‏دهد او را گوشمالى مى‏دهد تا به ياد توبه بيفتد و هنگامى كه شرّ بنده‏اى را (بر اثر اعمالش) بخواهد، موقعى كه گناهى مى‏كند نعمتى به او مى‏بخشد تا استغفار را فراموش نمايد و به آن ادامه دهد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 12 ، ص: 43 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
بند 24 تا 25 (بند آخر) «24» وَ قَدْ قَصَّرَ بِيَ السُّكُوتُ عَنْ تَحْمِيدِكَ وَ فَهَّهَنِيَ الْإِمْسَاكُ عَنْ تَمْجِيدِكَ وَ قُصَارَايَ الْإِقْرَارُ بِالْحُسُورِ لَا رَغْبَةً- يَا إِلَهِي- بَلْ عَجْزاً «25» فَهَا أَنَا ذَا أَؤُمُّكَ بِالْوِفَادَةِ وَ أَسْأَلُكَ حُسْنَ الرِّفَادَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اسْمَعْ نَجْوَايَ وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ لَا تَخْتِمْ يَوْمِي بِخَيْبَتِي وَ لَا تَجْبَهْنِي بِالرَّدِّ فِي مَسْأَلَتِي وَ أَكْرِمْ مِنْ عِنْدِكَ مُنْصَرَفِي وَ إِلَيْكَ مُنْقَلَبِي إِنَّكَ غَيْرُ ضَائِقٍ بِمَا تُرِيدُ وَ لَا عَاجِزٍ عَمَّا تُسْأَلُ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. اكنون نبود زبان سخن، مرا از سپاسگزاريت ناتوان ساخته و خوددارى از بزرگداشتت، مرا عاجز و ناتوان كرده، و نهايت قدرتم اين است كه به درماندگى از سپاست اقرار كنم. اى خداى من! اين درماندگى از سپاس نه از بى‏رغبتى؛ بلكه از ناتوانى من است. اينك منم كه آمدن به درگاه تو را قصد مى‏كنم، و از حضرتت توقع پذيرايى نيك دارم. پس بر محمد و آلش درود فرست، و رازم را بشنو، و دعايم را مستجاب كن، و روزم را به نوميدى ختم مفرما، و نسبت به گداييم، دست ردّ به سينه‏ام نزن، و رفتنم را از نزدت، و بازگشتم را به سويت گرامى دار؛ زيرا هر چه را اراده كنى، از انجامش دچار سختى نمى‏شوى، و در برآوردن آن‏چه از تو خواسته شود، عاجز نمى‏باشى، و تو بر هر كارى توانايى، و حول و قوّه‏اى نيست‏ جز به خداى بلند مرتبه بزرگ. دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1 ⏺ درماندگى انسان در سپاس از خداوند براى به جا آوردن حق شكر، ابتدا بايد نعمت را شناخت و دانست كه خداوند چه نعمت‏هايى به انسان ارزانى داشته است؛ سپس بايد ببيند آيا شكر نعمت را مى‏تواند به جا آورد يا نه. با كمى دقّت و مطالعه و نگاه انسان به خود و ديگر مخلوقات مى‏بيند كه بازگو كردن و برشمردن همه نعمت‏ها از عهده ما خارج است و ما نمى‏توانيم با عقل ناقص و قاصر بشرى، نعمت‏هاى الهى را برشمريم، چه رسد به اين كه بخواهيم در صدد شكر آن برآييم. ملا احمد نراقى در تفسير حقيقت نعمت مى‏نويسد: « نعمت بر دو نوع است: اوّل: آنچه لِذاتِه مطلوب است نه به جهت تحصيل خير ديگر، يعنى غرض از آن وصول به مطلوبى ديگر نيست و اين نوع مخصوص به لذّات عالم آخرت است، يعنى مشاهده جمال الهى و سعادت لقاى او و ساير لذّات بهشت از بقايى كه فنا ندارد و شادى كه غم با او نيست و علمى كه جهل پيرامون آن نمى‏گردد و غنايى كه فقر از پى ندارد و غير اينها، از آنچه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده، و به هيچ خاطرى خطور نكرده، و اين نوع، نعمت حقيقى و لذّت واقعى است و از اين جهت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: لا عَيْش الَّا عَيْشَ الْآخِرَة. عيشى نيست مگر عيش آخرت. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 12 ، ص: 50 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 ⏺ دوّم: آن كه وسيله خير و لذّتى ديگر مى‏شود، خواه به خودى خود هم مطلوب باشد يا نه و آن بر چهار قسم است: قسم اول: اخلاق فاضله و صفات حسنه كه جامع همه چهار صفت است. صفت علم و عفّت و شجاعت و عدالت كه اين‏ها علاوه بر اين كه خود موجب لذّت و بهجت‏اند، وسيله رسيدن به لذّات حقيقيّه اخرويّه نيز هستند و خود اين اخلاق و صفات لذيذند در دنيا و آخرت و نافعند در هر دو عالم و باعث راحتند در هر دو سراى و مستحسن‏اند در جميع احوال و اين قسم از نعمت، نعمت است در دنيا و آخرت. قسم دوم: فضايلى كه متعلّق به بدن انسان است و آن چهار چيز است. صحّت و قوّت و طول عمر و جمال يعنى خالى بودن از نقص و زيادتى و عيب و استقامت و تناسب اعضا. قسم سوم: نعمت‏هاى دنيويّه خارج از بدن انسان كه عبارت است از مال و جاه، اهل و قبيله. قسم چهارم: اسبابى كه فى الجمله مناسبتى با اخلاق حسنه و فضايل ربانيّه دارد كه هدايت از جانب خداوند و رشد او و تأييد او باشد. آرى، نعمت‏هاى خداوند خارج از احصا و شمارش است و عقول بشر قاصر از شمردن است چه رسد به شكرگزارى از آن نعمت‏ها. از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش به درآيد بنده همان به كه ز تقصير خويش عذر به درگاه خداى آورد ورنه سزاوار خداونديش كس نتواند كه به جاى آورد ( شيرازى) البته بايد توجّه داشت كه اگر چه خداوند ما را امر به شكرگزارى از نعمت‏ها نموده و مى‏فرمايد: اعْمَلُواْ ءَالَ دَاوُدَ شُكْرًا وَ قَلِيلٌ مّنْ عِبَادِىَ الشَّكُورُ اى خاندان داود! به خاطر سپاس گزارى [به فرمان‏ها حق‏] عمل كنيد؛ و از بندگانم اندكى سپاس گزارند. ولى در عين حال بايد بدانيم كه خداوند نيازى به شكر ما ندارد و دستور به شكر، خود نعمت ديگرى است بر ما و توفيق شكرگزارى پيدا كردن خود موجب شكر ديگرى مى‏شود، از اين رو مجالى براى اداى حق شكرگزارى نمى‏ماند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 12 ، ص: 50 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خدایا من از هایت عاجزم 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
انشا الله فردا قسمت پایانی ادامه ی شرح این بند از دعا بارگذاری و دعای 46 هم به پایان میرسد ....
1_1007549574.mp3
11.79M
💥 22 👤استاد دعای صحیفه سجادیه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی علت بی اثر بودن وَ قَالَ (علیه السلام): بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ. حضرت علی که درود خدا بر او باد در ، آفت پند پذيرى فرمودند : ميان شما و پند پذيرى ، پرده اى از غرور و خودخواهى وجود دارد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ معرفت: قسمت 1 📜 امام عليه السلام در اين گفتار كوتاه و حكيمانه، به يكى از حجاب هاى معرفت و علم و حكمت و تربيت اشاره كرده مى فرمايد: «ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد»؛ (بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ). «غِرَّة» به معناى غفلت و بى خبرى و كم تجربگى است. مى دانيم، در جهانى كه زندگى مى كنيم هم واعظان بسيارند و هم موعظه ها؛ تاريخ پيشينيان، واعظ بسيار گويايى است، حوادثى كه در طول تاريخ رخ مى دهد و دگرگونى قدرتها، سرنگونى دولت ها و از كار افتادن قهرمانان و فقر گروهى از ثروتمندان، هركدام واعظى هستند، حتى مردگان كه همه روزه مى بينيم بر دوش بستگان و عزيزانشان به سوى ديار خاموشان برده مى شوند ـ به فرموده اميرمؤمنان على عليه السلام ـ بهترين واعظانند. كاخهاى ويران شده شاهان مقتدر و قصرهاى آباد آنها همه در حال وعظند؛ دندانه هرقصرى پندى دهدت نونو پند سر دندانه بشنو ز بن دندان در كلام امام موسى بن جعفر عليه السلام خطاب به هارون ـ كه درخواست موعظه كرده بود ـ آمده است: «هرچيزى را كه در گرد خود مى بينى همه داراى موعظه است»؛ (مَا مِنْ شَيْءٍ تَرَاهُ عَيْنُکَ إِلاَّ وَفِيهِ مَوْعِظَةٌ). اضافه بر همه اينها، خيل انبيا و اوليا و معصومان همگى واعظان بزرگى بودند كه در طول تاريخ به وعظ و اندرز انسانها پرداختند و امروز بسيارى از مواعظ آنها در اختيار ماست. با اين حال چرا اين موعظه هاى بسيار قوى در دلهاى گروهى تأثير نمى گذارد؟ قطعاً دليلى دارد؛ امام عليه السلام در اين بيان كوتاه به يكى از مهمترين آنها اشاره مى كند و مى فرمايد: «حجاب غفلت، جلوى تأثير اندرزها را مى گيرد». اين غفلت ممكن است هنگام شنيدن مواعظ باشد كه انسان گوش دل به واعظ نمى سپارد و در فكر مال و منال و شهوت خويش است و يا اينكه همچون هارون موقتاً با شنيدن موعظه مردى الهى بيدار مى شود؛ اما به زودى حجاب غفلت بر دل او مى افتد و موعظه را به فراموشى مى سپارد. بسيارند كسانى كه در يك مجلس فاتحه كه براى دوست و يا يكى از بستگان نزديكشان برپا شده در فكر فرو مى روند و لحظاتى بيدار مى شوند، مخصوصاً اگر واعظ آگاهى در آنجا سخنرانى كند، اما هنگامى كه از آن مجلس پا بيرون گذاشتند همه چيز فراموش مى شود و به حال اول بازمى گردند. سرچشمه اين غفلت ممكن است هوا و هوس هاى نفسانى و شهوت و زرق و برق دنيا و يا وسوسه هاى شيطانى جن و انس باشد. قرآن مجيد مى فرمايد: «(فَلاَ تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلاَ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ)؛ پس مبادا زندگانى دنيا شما را بفريبد، و مبادا (شيطان) فريبكار شما را به (كرم) خدا مغرور سازد!». ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ معرفت: قسمت 2 📜 در حديث عبرت انگيزى از امام هادى عليه السلام آمده است كه متوكل عباسى شبى آن حضرت را به كاخ خود فرا خواند. دليل آن اين بود كه به وى خبر داده بودند آن حضرت مشغول جمع آورى اموال و سلاح در خانه خود است تا قيام كند ومردم را بر ضد او بشوراند. او دستور داد به خانه امام برويد، آنجا را با دقت تفتيش كنيد و او را در هر حال كه بود نزد من بياوريد. مأموران به خانه امام عليه السلام ريختند و چيزى نيافتند و امام عليه السلام را در دل شب مشغول عبادت ديدند. با اين حال، حضرت را با خود به قصر متوكل آوردند. متوكل كه سرمست شرابِ قدرت و مشغول به نوشيدن خمر بود، همين كه چشمش به آن حضرت افتاد از جا برخاست و احترام كرد و او را نزد خود نشاند و با نهايت جسارت جام شرابى را كه در دست داشت به آن حضرت تعارف كرد! امام عليه السلام رو به سوى او كرده فرمود: به خدا سوگند اين مايع ننگين هرگز با گوشت و خون من آشنايى نداشته و ندارد. متوكلِ مست شرمنده شد و دست خود را عقب كشيد. آنگاه به امام عليه السلام گفت: شعرى براى من بخوان (لابد شعرى كه بزمش را گرمتر كند). امام عليه السلام فرمود: من كمتر شعر به خاطر دارم. متوكل گفت: حتمآ بايد بخوانى. هنگامى كه حضرت اصرار متوكل را ديد، اشعار تكان دهنده اى خواند كه متوكل به گريه افتاد و حاضران نيز گريستند. اشعار اين بود: بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الاَْجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ وَاسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ وَاسْكِنُوا حُفَراً يَا بِئْسَمَا نَزَلُوا نَادَاهُمْ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ أَيْنَ الاَْسَاوِرُ وَالتِّيجَانُ وَالْحُلَلُ أَيْنَ الْوُجُوهُ الَّتِي كَانَتْ مُنْعِمَةً مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الاَْسْتَارُ وَالْكِلَلُ قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَقَدْ شَرِبُوا وَأَصْبَحُوا الْيَوْمَ بَعْدَ الاَْكْلِ قَدْ أُكِلُوا يعنى: «گروهى بودند كه بر قله هاى كوهها، دژهاى محكمى ساخته بودند ومردانى نيرومند از آنها پاسدارى مى كردند؛ اما هرگز اين قله ها به حال آنها سودى نداشت. چيزى نگذشت كه از پناهگاه خود، از آن مقام عزت، به ذلت كشانده شدند، ودر حفره هاى گور ساكن گشتند و چه بد فرود آمدند. فريادگرى بعد از دفن آنها صدا زد: كجا رفت آن دستبندهاى طلا و آن تاجها وزينتها؟! كجا رفتند آن صورتهايى كه آثار ناز و نعمت در آنها نمايان بود و در پشت پرده ها قرار داشتند؟! آرى مدت طولانى خوردند و نوشيدند؛ ولى امروز همه آنها در كام زمين فرو رفته اند». ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ معرفت: قسمت 3 📜 در حديث ديگرى در بحارالانوار آمده است كه متوكل بعد از شنيدن اين اشعار، جام شراب را بر زمين زد و مجلس عيشش به هم خورد. متوكل شرمنده شد و آن حضرت را با احترام به منزل بازگرداند. آرى، گاهى حجاب غفلت كنار مى رود و موعظه ها اثربخش مى شود؛ اما افسوس كه اين كنار رفتن حجاب براى بسيارى موقتى است. جريان عبرت انگيز ديگرى درباره يكى ديگر از خلفاى عباسى؛ يعنى هارون الرشيد نقل شده كه طعام زيادى ترتيب داد و مجلس خود را آراست وشاعر معروف عرب، «ابوالعتاهيه» را دعوت كرد و از وى خواست تا حال او را توصيف كند. ولى ابوالعتاهيه برخلاف انتظار هارون و حاضران به جاى اينكه اشعار سرگرم كننده اى درباره زيبايى مجلس وى و اقتدار هارون بخواند، اشعار زير را خواند: عِشْ ما بَدا لَکَ سالِمآ فِي ظِلِّ شاهِقَةِ الْقُصِورِ! يُهْدى إلَيْکَ بِمَا اشْتَهَيْـتَ لَدَى الرَّواحِ وَفِي الْبُكُورِ! فَإذَا النُّفُوسُ تَقَعْقَعَتْ في ظِلِّ حَشْرِجة الصُّدُورِ فَهُناکَ تَعْلَمُ مُوقِنآ ما كُنْتَ إلّا فِي غُرُورٍ! تا مى خواهى در سايه قصرهاى سر به آسمان كشيده، سالم زندگى كن! در حالى كه آنچه مورد علاقه توست هر صبح و شام براى تو هديه مى كنند. ولى هنگامى كه جان در فضاى سينه به ناله مى افتد ـ به يقين خواهى دانست كه عمرى در غرور و غفلت بودى! اطرافيان هارون از خواندن اين اشعار كه به گمان آنها متناسب با چنان مجلسى نبود و موجب كدورت خاطر هارون مى شد ناراحت شدند؛ ولى عجب اينكه هارون ناراحت نشد و اشعارش را ستود و اظهار داشت: مايه بيدارى من گشت. در تاريخ كامل ابن اثير آمده است كه هارون بعد از شنيدن اين اشعار گريه كرد. وزيرش، فضل بن يحيى، رو به ابوالعتاهيه نمود و گفت: خليفه تو را دعوت كرده بود كه مسرورش كنى، چرا غمگينش ساختى؟ هارون به فضل بن يحيى گفت: رهايش كن، او ما را در غرور و غفلت ديد، نخواست بر آن بيفزايد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2