⏺ آنچه را از بهر من او خواست آن آید مرا
خواستش از راز پنهان ناگهان آید مرا
سعی در تحصیل #دنیا و فضولش بیهده است
در ازل قدری که روزی شد همان آید مرا
سوی مشرق گر روم یا راه مغرب بسپرم
برجبینم آنچه بنوشته است آن آید مرا
بر سرم گرچه نمیدانم چه خواهد آمدن
اینقدر دانم که مردن بی امان آید مرا
هیچ تمهیدی نکردم بهر مهمان اجل
با وجود آنکه دانم ناگهان آید مرا
زندگانی شد تلف سودی نیامد زان بکف
نیست از کس شکوه ام از خود زیان آید مرا
هر که خیری میکند اضعاف آن یابد جزا
میدهم جان در رهش تا جان جان آید مرا
هر که بخشد جرمی از کس بگذرند ازجرم او
میکنم من اینچنین تا آنچنان آید مرا
هر که بر تن میفزاید نور جان کم میکند
میگذارم #فیض تن تا نور جان آید مرا
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_22
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
👈 يا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ
اى آن كه، شگفتىهاى عظمتش به پايان نمىرسد!
✔️( لطفا برای دیدن ذره ای از #عجايب_انسان و #سلول ها ی بدن انسان روی اعداد " 1 2 3 " کلیک کنید )
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 7
#سلول ها ی بدن انسان 1
🔴 كارل در مقاله اى بسيار مهم درباب ساختمان درونى بدن، سلولها و اجتماعات و ساختمان آنها، نژادهاى مختلف سلولى مىگويد:
«دنياى درونى ما هرگز به آن چيزى شبيه نيست كه كالبدشناسى كلاسيك به ما مىآموزد، زيرا اين علم از وجود آدمى جز شبحى كه مطلقاً ساختمانى و مجازى است توصيف نمىكند.
تنها كافى نيست كه جسد انسان را براى شناسايى ساختمان وى بشكافند، البته از اين راه مىتوان عضلات انسان و استخوان بندى را كه چون تار و پودى براى نگهدارى وضع بدن به كار مىرود ديد و در ميان قفسهاى كه در پشت با ستون مهرهها و از اطراف با دندهها و در جلو به وسيله عظم قَصّ (سينه يا سر سينه و يا استخوان او يا ميانه او ) محدود مىشود قلب و ريتين را معلّق يافت، و كبد و طحال و كليهها و معده و رودهها و غدد تناسلى را ملاحظه كرد كه به وسيله چينهاى صِفاق (پوست نازك كه روى موى رويد يا پوستى كه رودهها را گرد گرفته يا تمام پوست شكم ) به سطح داخلى حفره بزرگ شكم چسبيدهاند. همچنين ظريفترين اندامهاى بدن يعنى مغز و نخاع را مشاهده نمود كه در جعبههاى استخوانى محكمى محفوظ گشتهاند و بر عليه ديواره سخت آنها با واسطه پردههايى چند و مايع ميانى آنها نگهدارى مىشوند.
ولى روى جسد بىجان، فهم ساختمان حقيقى موجود زنده غير ممكن است، زيرا در اين حال او را فاقد اعمال و محروم از محيط طبيعى يعنى خون و هورمونها مىبينيم. در حقيقت يك عضو دور از محيط داخلى خود نمىتواند زيست. هنگام حيات خون با جريان مرتب خود همه جا گردش مىكند، در شرايين مىتپد، در وريدهاى آبى رنگ مىلغزد و مويرگها را پر مىكند و تمام بافتها را از لنف شفافى مشروب مىسازد.
براى درك حقيقت دنياى درونى ما، تكنيكهاى دقيقترى از كالبدشناسى و بافتشناسى ضرورى است. بايستى اندامها را بر روى جانوران و انسانهاى زنده همان طورى كه در جريان يك عمل جراحى مىبينيم مطالعه كرد و فقط به جسدهاى بى جانى كه براى كالبد شكافى آماده شدهاند اكتفا ننمود. همچنين بايد ساختمان آنها را در عين حال روى برشهاى ميكروسكپى بافتهاى مرده و روى بافتهاى زنده در حين عمل و فيلمهاى سينما كه حركاتشان رسم شده باشد تحقيق نمود، زيرا ما نبايد مصنوعاً بين سلول و محيطش، و ميان شكل و عمل جدايى بيندازيم.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 247
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 7
#سلول ها ی بدن انسان 2
🔴 در داخل بدن سلولها شبيه به جانوران كوچك دريايى هستند كه در محيطى تاريك و نيم گرم شناورند. تركيب اين محيط نيز نظير با آب درياست ولى با نمك كمتر و عناصر متنوعتر و فراوانتر.
گلبولهاى سفيد خون و سلولهايى كه جدار عروق خونى و لنفاوى را مفروش مىسازند به ماهىهايى شباهت دارند كه برخى به آزادى در ميان آب شناورند و بعضى در شنهاى كف دريا مىخزند، ولى سلولهاى بافتها و اندامها در مايع آزاد نيستند و آنها را مىتوان به ذوحياتين شبيه دانست كه هم در باتلاقها و هم در شنهاى مرطوب ساحلى زندگى مىكنند.
سلولها مطلقاً تابع شرايط محيط خود هستند و دائماً موجد تغييراتى در اين محيط مىشوند و يا خود تحت تأثير محيط تغيير مىكنند. در حقيقت سلولها از محيط خود جدايى ناپذيرند و چگونگى ساختمان و اعمال آنها به وسيله وضع فيزيكى و فيزيكو شيميايى مايعى كه آنها را احاطه كرده است تعيين مىگردد. اين مايع لنف بينابينى آنهاست كه خود از خون حاصل مىشود، و در عين حال نيز موجد خون است.
سلول و محيط ساختمان و عمل يك چيز است، معهذا براى فهم موضوع، ما مجبوريم اين مجموعه غير قابل تفكيك را به سلولها و بافتها از طرفى، و محيط و بين اندامها يعنى خون و مايعات از طرف ديگر تقسيم كنيم. اجتماع سلولها، بافتها و اندامها را مىسازد، ولى مشابه دانستن آن با زندگى اجتماعى حشرات يا انسان خيلى سطحى است، زيرا فرديت سلولها خيلى از انسانها و حتى حشرات مشخصتر است. در هر كدام از اين اجتماعات مقرّراتى كه افراد را به هم پيوند مىدهد و نزديك مىكند معرّف خصايص حياتى آنهاست. شناسايى خصايص افراد آدمى از اجتماعات انسانى آسانتر است، ولى در مورد اجتماعات سلولى بر عكس اين است.
كالبد شناسان و فيزيولوژيستها از مدتها پيش خصايص عمومى بافتها و اندامها را مىشناسند ولى جز اخيراً به مطالعه خواص سلولى يعنى واحد ساختمانى اعضا موفق نشدهاند. به كمك طريقههايى كه كشت بافتهاى زنده را در آزمايشگاه ممكن مىسازد، اطلاعات بيشتر و عميقترى از زندگى سلولى به دست آمده است. در اين موقع سلولها از خود خصايص شگفتانگيز و قدرت مسلّمى نشان مىدهند كه گرچه در شرايط عادىِ زندگى نهان است، با تأثير برخى حالات فيزيكو شيميايى محيط ظاهر مىشود. نه تنها خصايص آناتوميكى، بلكه اين خصايص عملى است كه آنها را به ساختن بدن موجود زنده قادر مىكند.
هر سلول با وجود خردى خود وجود بسيار پيچيده و غامضى است و به هيچ وجه با انتزاعات شيميدانها، يعنى يك قطره ژلاتين كه دورادورش را پرده نيمه تراوايى فرا گرفته باشد، شبيه نيست. همچنين در هسته يا بدن سلول جسمى را كه بيولوژيستها به آن پرتوپلاسما نام دادهاند نمىتوان ديد. امروز مىتوان تصوير سلولها را به روى پردههاى سينمايى از اندازه قد آدمى نيز بزرگتر كرد و مطالعه نمود، در اين حال تمام نكات ساختمانى سلول قابل رؤيت خواهد بود.
هسته كه مانند بالون بيضى شكلى با جدار قابل ارتجاع خود در آن غوطهور است، و گويى به وسيله ژله كاملًا شفافى پر شده دو نوكلئول دارد كه به آهستگى تغيير شكل مىدهند. در اطراف هسته جنب و جوش زيادى حكمفرماست كه مخصوصاً در مجاورت حبابهايى كه كالبدشناسان به آن دستگاه گولژى يا رنو نام مىدهند، بيشتر مشهود است.
دانههايى غير مشخص به مقدار زياد در اين ناحيه دائماً حركت مىكنند و حتى به پردههاى سلول نيز مىرسند. قسمتهاى جالبتر رشتههاى دراز ميتوكندرى است كه اغلب به مار و در برخى سلولها به باكترىهاى كوتاهى شباهت دارد.
حبابها و دانهها و رشتهها نيز به شدت و دائماً در مايع بين سلولى جنبش و حركت دارند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 248
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 7
#سلول ها ی بدن انسان 3
🔴 هر چند ساختمان ظاهرى سلولهاى زنده خيلى زياد پيچيده به نظر مىآيد، ولى پيچيدگى حقيقى آن بيشتر از اين است. هسته كه گويى به جز نوكلئولها چيزى در بر ندارد، معهذا مواد ديگرى را شامل است كه ماهيت شگفت انگيزى دارند و ساختمان سادهاى كه شيميستها براى نوكلئول پروتيينهاى سازنده آن قائلند تصورى واهى است.
در حقيقت هسته سلول، ژنها را شامل است. از اين عوامل چيزى نمىدانيم جز اين كه خصايص ارثى را با خود نقل مىكنند. ژنها غير قابل رؤيتند ولى به تحقيق در كروموزونها جاى دارند. كروموزونها قطعات كوچكى هستند كه هنگام تقسيم سلول در هسته پديدار مىشوند، چنانكه روى فيلم سينما ديده مىشود. در اين هنگام كروموزونها مراحل مختلف تقسيم غير مستقيم سلولى را طى مىكنند و به شكل دو توده كوچك از يكديگر جدا مىشوند و بالأخره تكانهاى شديدى در تمام جهات در بدن سلول ديده مىشود و سرانجام سلول اوليه به دو سلول جديد تقسيم مىگردد و به اين ترتيب دو عنصر تازه جاندار به وجود مىآيد!»
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 247
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 7
#سلول ها ی بدن انسان 4
🔴 «سلولها نيز مانند جانوران نژادهاى گوناگونى دارند. نژادهاى سلولى در عين حال به وسيله خواصّ ساختمانى و خصايص عملى خود مشخص مىگردند.
سلولهاى نواحى و اعضاى مختلف بدن مانند غده تيروييد و طحال و پوست طبيعةً از يكديگر متفاوتند، ولى عجب در اين است كه در مراحل مختلف زندگى سلولهاى يك ناحيه عضوى نيز، از يك نژاد نيست و مىتوان گفت كه موجود زنده در مكان نيز همچون زمان نامتجانس است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 250
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 7
#سلول ها ی بدن انسان 5
🔴 دستههاى سلولى را مىتوان تقريباً به دو طبقه تقسيم كرد:
يكى سلولهاى ثابت كه براى ساختمان اندامها به يكديگر متصل مىشوند، و سلولهاى متحرك كه در تمام بدن گردش مىكنند.
دسته اول نژاد سلولهاى هم بند و پوششى و سلولهاى شريف مغز و پوست و غدد مترشحه را شامل مىگردد. سلولهاى هم بند تار و پود اندامها را مىسازد و در همه جا وجود دارد و اطراف آنها را مواد گوناگون غضروفى و استخوانى و بافت ليفى و رشتههاى قابل ارتجاع فرا مىگيرد كه به استخوان بندى و عروق خونى و ديگر اندامها استحكام و سختى يا نرمى و قابليت ارتجاع آنها را مىبخشد، گاهى نيز به صورت عوامل قابل انقباضى مانند عضلات قلب و عروق و دستگاه گوارشى و ماهيچههاى دستگاه حركتى در مىآيند.
گر چه اين سلولها بى حركت به نظر مىآيند و هنوز نام قديمى سلولهاى ثابت روى آنها مانده است، ولى در حقيقت به طورى كه تصاوير سينمايى نشان مىدهد داراى حركتاند ولى حركتشان خيلى آهسته است و در محيط خود مانند روغنى كه روى آب پخش مىشود مىلغزند و هسته خود را كه در ميان مايع درونى آنها شناور است با خود مىكشانند. سلولهاى متحرك كه شامل اقسام مختلف گلبولهاى سفيد خون و بافتها مىگردد حركتشان سريع است. گلبولهاى سفيد چند هستهاى به آميبها شباهت دارند.
لمفوسيتها خيلى آهستهتر و شبيه به كرمهاى كوچكى مىخزند.
مونوسيتها كه بزرگترند شبيه به ستاره دريايى و علاوه بر بازوهاى متعدد دورادور خود پرده موّاجى نيز دارند كه در چينهاى اين پرده سلولها و ميكربها را جاى مىدهند و سپس با ولع زياد آنها را مىخورند.
وقتى كه انواع مختلف سلولها را در آزمايشگاه رشد دهند، خصايص آنها نيز مانند نژادهاى مختلف ميكربى آشكار مىگردد. هر دسته سلول يك رشته صفات مخصوص به خود دارد كه حتى اگر ساليان دراز از بدن موجود جدا باشد باز آنها را نگه مىدارد. نژادهاى مختلف سلولى به واسطه طرز حركت و چگونگى اجتماع و منظره كولونىهاى خود و ميزان رشد و موادى كه ترشح مىكنند و غذاى خاصى كه بدان نيازمندند و همچنين شكل ظاهرى خود مشخص مىگردند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 251
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 7
#سلول ها ی بدن انسان 6
🔴 قوانين اختصاصى هر مجموعه سلولى يعنى هر عضوى با خواص فردى سلولها بستگى دارد. اگر سلولها منحصراً خواصى را كه كالبدشناسان شناختهاند دارا بودند، نمىتوانستند بدن را بسازند. سلولها به كمك خصايص عادى و خواص بى شمار پوشيدهاى كه تنها در برابر تغييرات فيزيكو شيميايى محيط آشكار مىشود، با موقعيتهاى تازهاى كه در جريان زندگى عادى و موارد بيمارى پيش مىآيد مواجه مىگردند و به صورت اجتماعات متراكمى در مىآيند كه ترتيب آن برحسب مصالح و احتياجات ساختمانى و عملى بدن تنظيم مىشود.
بدن انسان، واحد متراكم و متحركى است و هماهنگى آن در عين حال به وسيله خون و رشتههاى عصبى بى شمارى كه به تمام بافتهاى بدن مىرسد تأمين شده است. ادامه زندگى براى بافتها بدون وجود يك محيط مايع ممكن نيست. شكل اندامها را روابط بين سلولها و عروق مغذّى آنها و همچنين وضع مجارى دفع ترشحات غددى تعيين مىكند.
تمام تشكيلات درونى بدن با احتياجات غذايى عوامل تشريحى بستگى دارد و ساختمان هر عضوى بر حسب ضرورت به قسمى است كه هر جا سلولها هستند هميشه محيطى شامل مواد غذايى كافى در دسترس آنها باشد تا هيچ گاه به وسيله باقى مانده و مازاد تغذيه خود در زحمت نيفتند و مسموم نشوند».
راستى، مسأله خلقت بدن و ظاهر انسان و اين واحدى كه از اجتماع سلولها به وجود آمده و چيزى جز محصول اراده حضرت حق نيست، بهت آور است، و تعجب در اين است كه علوم انسانى هنوز نتوانسته به تمام زواياى وضع يك سلول آگاه شود، تا چه رسد به تمام بدن و تا چه رسد به دنياى روان و روح و جهان عقل و نفس كه از نظر گستردگى و اوضاع و احوال قابل مقايسه با ظاهر آدمى نيست. بياييد پس از توجه به قادر متعال، قلب خود را با گفتار حضرت سجّاد عليه السلام آرام كنيم:
«يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائبُ عَظَمَتِهِ»
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 251
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏺ دعای #پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید.
این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست.
👤 #مقام_معظم_رهبری
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_318
دعای #چهل_هشت
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
"در روز عید #قربان و روز #جمعه"
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_هشت_6
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عید قربان و روز جمعه:
🔹اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لا تُخَيِّبِ الْيَوْمَ ذَلِكَ مِنْ رَجَائِى، يَا مَنْ لا يُحْفِيهِ سَائِلٌ وَ لا يَنْقُصُهُ نَائِلٌ، فَإِنِّى لَمْ آتِكَ ثِقَةً مِنِّى بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَ لا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ إِلا شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ سَلامُكَ🔹
🔸خدايا! پس درود بر محمد و آل او فرست، و در اين روز مرا نااميد مگردان. اى كه اصرار هيچ خواهنده تو را به ستوه نياورده، و گنج تو را به پايان نرساند، و هيچ عطايى از تو نكاهد، من كه نزد تو آمدم دلگرمى به آن ندارم كه كردار شايسته پيش آورده ام، و به شفاعت هيچ آفريده اى اميدوار نباشم غير شفاعت محمد و خاندان او (عليهم السلام)🔸
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_6
بار الها پس بر محمد و آلش درود فرست، و امروز اين اميد را از من مگير، اى كسى كه خواهش هيچ درخواستكنندهاى او را به رنج نمىافكند، و هيچ بخششى از او كم نمىكند، زيرا من از باب اطمينان به عمل شايستهاى كه از خود پيش فرستاده باشم، يا به شفاعت مخلوقى جز شفاعت محمد و اهلبيت او- كه صلوات و سلام تو بر او و بر آنان باد- كه اميد داشته باشم به جانب تو نيامدم،
«اللهم فصل على محمد و آل محمد، و لا تخيب اليوم ذلك من رجائى».
بار خدايا، رحمت كن بر محمد و آل او. و نااميد مكن مرا امروز از اميدوارى من.
«يا من لا يحفيه سائل و لا ينقصه نائل».
لا يحفيه، اى: لا يبالغ. من الحفاوه بمعنى المبالغه فى الشىء و فى الطلب. و منه حديث انس: «انهم سالوا النبى عليهالسلام حتى احفوه»، اى: استقصوا فى السئوال. قاله ابنالاثير فى نهايته. اى: لا يحمله سوالات السائلين و آمال الموملين على حفاوه و استقصاء فى الجود و تكلف و تجشم فى العطاء. اذ كل عظيم فى مذهب جوده حقير و كل عسير على منه قدرته سهل يسير.
و فى بعض النسخ: «لا يحيفه»، من: احافه، اذا حمله على الحيف و الميل. كما
ازاره يزيره، اذا حمله على الزياره. اى: لا يوقعه سائل يستصرخ و يستغيث اليه فى الحيف على احد اذا استعداه عليه، بل انما يصرخ المستصرخين و يغيث المستغيثين و ياخذ للمتظلمين من الظالمين بالقسط و العدل.
و النائل: العطاء. قال فى الصحاح: النوال: العطاء. و النائل مثله.
يعنى: اى آنكه طلب سوال كنندگان حامل و باعث نباشد بر مبالغه نمودن او در جود و عطا- چرا كه هر امر عظيمى كه از او طلب مىنمايند در جنب جود او حقير و بىمقدار است. يا: آنكه سوال سائلان و دادخواستن دادخواهان و شكوه مظلومان او را بر حيف و ميل ندارد، بلكه هر چه مىكند از روى قسط و عدل مىكند- و كم نسازد خزانهى جود او را عطايى كه به بندگان خود مىنمايد.
«فانى لم آتك ثقه منى بعمل صالح قدمته، و لا شفاعه مخلوق رجوته الا شفاعه محمد و اهلبيته عليه و عليهم صلواتك و سلامك».
پس به درستى كه نيامدهام من به نزد تو از روى استوار و اعتماد به كردار نيكى كه پيش فرستاده باشم آن را، و نه به درخواست كردن مخلوقى نزد تو كه اميد داشتهام آن را، مگر شفاعت و درخواست كردن محمد و اهل بيت او، صلوات تو و سلام تو بر او و بر اهلبيت مطهرين او باد.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت #شفاعت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏 خدايا! مرا ناامید از در خانه ات بر مگردان
چرا که هیچ امیدی به اعمال و کردار خودم !
و همچنین امیدی به یاری و مدد کسی ندارم!
... به غیر از #شفاعت ، وساطت و عنایت
حضرت محمد و آل محمد علیهم السلام
قلباً یقین دارم که روی آنها را زمین نمیگذاری!!!
#چهل_هشت #دعا_چهل_هشت_6
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏خدايا بجان محمد (ص) درود
تو بفرست و بر عترتش آنكه بود
خدايا ز خواهنده ات دستگير
ببخشم، خدايا اميدم مگير
نكاهد ترا هيچ بخشندگى
وثوقم بود بر تو در بندگى
نباشم به مخلوق اميدوار
نكردم از اين بيش شايسته كار
بجز احمد (ص) و آل آن مهربان
#شفاعت نمىخواهم از ديگران
خدايا بجان محمد (ص) درود
تو بفرست و بر عترتش آنكه بود
#چهل_هشت #دعا_چهل_هشت_6
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_310
اعتماد به خدا، لازمۀ ایمان
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ، أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه.
حضرت علی که درود خدا بر او باد در ضرورت اطمينان به وعده هاى الهى فرمودند: ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ از نشانه هاى اصلى ايمان:
قسمت اول
⏺ امام عليه السلام در اين گفتار شريف خود به يكى از نشانه هاى مهم ايمان اشاره كرده، مى فرمايد: «هيچكس در ادعاى ايمان، صادق نيست مگر اينكه به آنچه نزد خداست (ازپاداش هاى مادى ومعنوى) مطمئن تر باشد نسبت به آنچه نزد خودش است. (تا جايى كه آنچه را دارد سخاوتمندانه مى دهد تا عوضش را از خدا بگيرد)»؛ (لا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ آللّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ).
اشاره به اينكه خدا از يكسو رزق بندگان خود را تضمين كرده و از سوى ديگر وعده داده است كه با انفاق، انسان چيزى را از دست نمى دهد، بلكه خدا پاداشى بيشتر در جنبه هاى مادى و معنوى به او مى بخشد. در آيه 268 سوره «بقره» مى خوانيم: «(الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللهُ يَعِدُكُمْ مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلا وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)؛ شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر وتهيدستى مى دهد؛ و به فحشا (و زشتى ها) امر مى كند؛ ولى خدا وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى دهد؛ و خدا قدرتش وسيع، و (به هرچيز) داناست. (به همين دليل، به وعده هاى خود، وفا مى كند)».
همانگونه كه در بيان اسناد اين حديث شريف اشاره شد، «مسعودى» در مروج الذهب آن را در لابه لاى حديث عبرت آموزى نقل مى كند و آن اينكه شخص سائلى نزد امام اميرمؤمنان عليه السلام آمد و تقاضايى كرد. حضرت به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود: به مادرت بگو يك درهم به او بدهد. امام حسن عليه السلام عرض كرد: ما شش درهم داريم كه براى خريد آرد گذاشته ايم. اميرمؤمنان فرمود: لا يَكُونُ الْمُؤمِنُ مُؤمِنآ حَتّى يَكُونَ بِما فِي يَدِ اللهِ أوْثَقُ مِنْهُ بِما في يَدِهِ. سپس دستور داد هر شش درهم را به آن سائل بدهند. اندكى بعد اميرمؤمنان عليه السلام از كنار مردى مى گذشت كه شترى را در معرض فروش گذاشته بود. امام عليه السلام آن را به صد وچهل درهم خريد و فرمود: بعد از هشت روز وجه آن را مى پردازم (وفروشنده قبول كرد). هنوز حضرت طناب آن حيوان را باز نكرده بود كه مردى از آنجا گذشت در حالى كه شتر، عقال شده بود و نشسته بود. به امام عليه السلام عرض كرد: اين شتر را چند مى فروشى؟ امام عليه السلام فرمود: دويست درهم. عرض كرد: خريدم. وقيمت آن را نقدآ پرداخت. امام عليه السلام صد و چهل درهم را به فروشنده اولى داد وشصت درهم باقى مانده را به فاطمه سلام الله عليها سپرد. فاطمه سلام الله عليها عرض كرد: از كجا اين شصت درهم فراهم شد؟ حضرت فرمود: اين تصديق چيزى است كه پدرت از سوى خدا آورده است. «(مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا)؛ كسى كه حسنه اى انجام دهد خداوند ده برابر به او مى دهد».
بعضى از شارحان نهج البلاغه مانند «شيخ محمد عبده» و سپس «مغنيه» در فى ظلال، اين كلام شريف را به پاداش هاى معنوى تفسير كرده و گفته اند: منظور از «بِما فِي يَدِ اللهِ» ثوابهايى است كه خدا براى كار خير تعيين كرده و جمله «لا يَصْدُقُ إيمانُ عَبْدٍ» اشاره به اين است كه تا انسان، ايمان به روز جزا وپاداش هاى الهى در آن روز نداشته باشد مؤمن واقعى نيست.
البته ممكن است كلام امام عليه السلام شامل هر دو باشد؛ هم پاداش هاى مادّى و هم پاداش هاى معنوى؛ ولى منحصر ساختن آن به پاداش هاى معنوى، افزون بر اينكه با اطلاق كلام امام عليه السلام ناسازگار است، با حديثى كه در شأن ورود اين سخن شريف در بالا آمد نيز سازگار نيست، بنابراين چه بهتر كه ما معناى كلام امام عليه السلام را محدود به يك جنبه نكنيم و معتقد باشيم كه هم جنبه هاى مادى را شامل مى شود و هم جنبه هاى معنوى را.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_310
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ از نشانه هاى اصلى ايمان:
قسمت 2
⏺ از جمله قرائنى كه شهادت مى دهد مفهوم كلام امام عليه السلام اختصاص به جنبه هاى معنوى ندارد حديثى است كه از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل شده و نويسنده كتاب مصادر، كلام اميرمؤمنان عليه السلام را مأخوذ از آن مى داند. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله طبق اين حديث مى فرمايد: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَتْقَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَمَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْيَكُنْ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ؛ كسى كه دوست دارد پرهيزكارترين مردم باشد توكل بر خدا كند و كسى كه دوست دارد غنى ترين مردم باشد، به آنچه نزد خداى متعال است مطمئن تر باشد نسبت به آنچه در دست خودش است». آيه شريفه اى كه آورديم ـ كه هم وعده آمرزش مى دهد و هم وعده فضل ـ نيز تأييد مى كند كه كلام امام عليه السلام ازنظر جهات مادى و معنوى مفهوم عامى دارد.
گفتنى است كه «ما»ى موصوله در جمله «بما فى يده» مفهوم وسيعى دارد فقط شامل اموال نيست، بلكه هرگونه امكانات ازنظر مقام و موقعيت اجتماعى و قوت و قدرت را دربر مى گيرد و اعلام مى دارد كه آنچه در دست داريم از اموال وثروتها و مقامها و قدرتها، نبايد بيش از آنچه نزد خداست مورد علاقه واعتماد باشد. اگر از آنها در راه خدا بگذريد، خداوند بهتر و خوبتر از آن را فراهم خواهد ساخت.
#نهج_البلاغه_حكمت_310
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2