eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
⏺ آنچه را از بهر من او خواست آن آید مرا خواستش از راز پنهان ناگهان آید مرا سعی در تحصیل و فضولش بیهده است در ازل قدری که روزی شد همان آید مرا سوی مشرق گر روم یا راه مغرب بسپرم برجبینم آنچه بنوشته است آن آید مرا بر سرم گرچه نمیدانم چه خواهد آمدن اینقدر دانم که مردن بی امان آید مرا هیچ تمهیدی نکردم بهر مهمان اجل با وجود آنکه دانم ناگهان آید مرا زندگانی شد تلف سودی نیامد زان بکف نیست از کس شکوه ام از خود زیان آید مرا هر که خیری میکند اضعاف آن یابد جزا میدهم جان در رهش تا جان جان آید مرا هر که بخشد جرمی از کس بگذرند ازجرم او میکنم من اینچنین تا آنچنان آید مرا هر که بر تن میفزاید نور جان کم میکند میگذارم تن تا نور جان آید مرا ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 يا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ اى آن كه، شگفتى‏هاى عظمتش به پايان نمى‏رسد! ✔️( لطفا برای دیدن ذره ای از و ها ی بدن انسان روی اعداد " 1 2 3 " کلیک کنید ) 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 7 ها ی بدن انسان 1 🔴 كارل در مقاله ‏اى بسيار مهم درباب ساختمان درونى بدن، سلول‏ها و اجتماعات و ساختمان آنها، نژادهاى مختلف سلولى مى‏گويد: «دنياى درونى ما هرگز به آن چيزى شبيه نيست كه كالبدشناسى كلاسيك به ما مى‏آموزد، زيرا اين علم از وجود آدمى جز شبحى كه مطلقاً ساختمانى و مجازى است توصيف نمى‏كند. تنها كافى نيست كه جسد انسان را براى شناسايى ساختمان وى بشكافند، البته از اين راه مى‏توان عضلات انسان و استخوان بندى را كه چون تار و پودى براى نگهدارى وضع بدن به كار مى‏رود ديد و در ميان قفسه‏اى كه در پشت با ستون مهره‏ها و از اطراف با دنده‏ها و در جلو به وسيله عظم قَصّ (سينه يا سر سينه و يا استخوان او يا ميانه او ) محدود مى‏شود قلب و ريتين را معلّق يافت، و كبد و طحال و كليه‏ها و معده و روده‏ها و غدد تناسلى را ملاحظه كرد كه به وسيله چين‏هاى صِفاق (پوست نازك كه روى موى رويد يا پوستى كه روده‏ها را گرد گرفته يا تمام پوست شكم ) به سطح داخلى حفره بزرگ شكم چسبيده‏اند. همچنين ظريف‏ترين اندام‏هاى بدن يعنى مغز و نخاع را مشاهده نمود كه در جعبه‏هاى استخوانى محكمى محفوظ گشته‏اند و بر عليه ديواره سخت آنها با واسطه پرده‏هايى چند و مايع ميانى آنها نگهدارى مى‏شوند. ولى روى جسد بى‏جان، فهم ساختمان حقيقى موجود زنده غير ممكن است، زيرا در اين حال او را فاقد اعمال و محروم از محيط طبيعى يعنى خون و هورمون‏ها مى‏بينيم. در حقيقت يك عضو دور از محيط داخلى خود نمى‏تواند زيست. هنگام حيات خون با جريان مرتب خود همه جا گردش مى‏كند، در شرايين مى‏تپد، در وريدهاى آبى رنگ مى‏لغزد و مويرگ‏ها را پر مى‏كند و تمام بافت‏ها را از لنف شفافى مشروب مى‏سازد. براى درك حقيقت دنياى درونى ما، تكنيك‏هاى دقيق‏ترى از كالبدشناسى و بافت‏شناسى ضرورى است. بايستى اندام‏ها را بر روى جانوران و انسان‏هاى زنده همان طورى كه در جريان يك عمل جراحى مى‏بينيم مطالعه كرد و فقط به جسدهاى بى جانى كه براى كالبد شكافى آماده شده‏اند اكتفا ننمود. همچنين بايد ساختمان آنها را در عين حال روى برشهاى ميكروسكپى بافت‏هاى مرده و روى بافت‏هاى زنده در حين عمل و فيلم‏هاى سينما كه حركاتشان رسم شده باشد تحقيق نمود، زيرا ما نبايد مصنوعاً بين سلول و محيطش، و ميان شكل و عمل جدايى بيندازيم. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 247 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 7 ها ی بدن انسان 2 🔴 در داخل بدن سلول‏ها شبيه به جانوران كوچك دريايى هستند كه در محيطى تاريك و نيم گرم شناورند. تركيب اين محيط نيز نظير با آب درياست ولى با نمك كمتر و عناصر متنوع‏تر و فراوان‏تر. گلبول‏هاى سفيد خون و سلول‏هايى كه جدار عروق خونى و لنفاوى را مفروش مى‏سازند به ماهى‏هايى شباهت دارند كه برخى به آزادى در ميان آب شناورند و بعضى در شن‏هاى كف دريا مى‏خزند، ولى سلول‏هاى بافت‏ها و اندام‏ها در مايع آزاد نيستند و آنها را مى‏توان به ذوحياتين شبيه دانست كه هم در باتلاق‏ها و هم در شن‏هاى مرطوب ساحلى زندگى مى‏كنند. سلول‏ها مطلقاً تابع شرايط محيط خود هستند و دائماً موجد تغييراتى در اين محيط مى‏شوند و يا خود تحت تأثير محيط تغيير مى‏كنند. در حقيقت سلول‏ها از محيط خود جدايى ناپذيرند و چگونگى ساختمان و اعمال آنها به وسيله وضع فيزيكى و فيزيكو شيميايى مايعى كه آنها را احاطه كرده است تعيين مى‏گردد. اين مايع لنف بينابينى آنهاست كه خود از خون حاصل مى‏شود، و در عين حال نيز موجد خون است. سلول و محيط ساختمان و عمل يك چيز است، معهذا براى فهم موضوع، ما مجبوريم اين مجموعه غير قابل تفكيك را به سلول‏ها و بافت‏ها از طرفى، و محيط و بين اندام‏ها يعنى خون و مايعات از طرف ديگر تقسيم كنيم. اجتماع سلول‏ها، بافت‏ها و اندام‏ها را مى‏سازد، ولى مشابه دانستن آن با زندگى اجتماعى حشرات يا انسان خيلى سطحى است، زيرا فرديت سلول‏ها خيلى از انسان‏ها و حتى حشرات مشخص‏تر است. در هر كدام از اين اجتماعات مقرّراتى كه افراد را به هم پيوند مى‏دهد و نزديك مى‏كند معرّف خصايص حياتى آنهاست. شناسايى خصايص‏ افراد آدمى از اجتماعات انسانى آسان‏تر است، ولى در مورد اجتماعات سلولى بر عكس اين است. كالبد شناسان و فيزيولوژيست‏ها از مدت‏ها پيش خصايص عمومى بافت‏ها و اندام‏ها را مى‏شناسند ولى جز اخيراً به مطالعه خواص سلولى يعنى واحد ساختمانى اعضا موفق نشده‏اند. به كمك طريقه‏هايى كه كشت بافت‏هاى زنده را در آزمايشگاه ممكن مى‏سازد، اطلاعات بيشتر و عميق‏ترى از زندگى سلولى به دست آمده است. در اين موقع سلول‏ها از خود خصايص شگفت‏انگيز و قدرت مسلّمى نشان مى‏دهند كه گرچه در شرايط عادىِ زندگى نهان است، با تأثير برخى حالات فيزيكو شيميايى محيط ظاهر مى‏شود. نه تنها خصايص آناتوميكى، بلكه اين خصايص عملى است كه آنها را به ساختن بدن موجود زنده قادر مى‏كند. هر سلول با وجود خردى خود وجود بسيار پيچيده و غامضى است و به هيچ وجه با انتزاعات شيميدان‏ها، يعنى يك قطره ژلاتين كه دورادورش را پرده نيمه تراوايى فرا گرفته باشد، شبيه نيست. همچنين در هسته يا بدن سلول جسمى را كه بيولوژيست‏ها به آن پرتوپلاسما نام داده‏اند نمى‏توان ديد. امروز مى‏توان تصوير سلول‏ها را به روى پرده‏هاى سينمايى از اندازه قد آدمى نيز بزرگتر كرد و مطالعه نمود، در اين حال تمام نكات ساختمانى سلول قابل رؤيت خواهد بود. هسته كه مانند بالون بيضى شكلى با جدار قابل ارتجاع خود در آن غوطه‏ور است، و گويى به وسيله ژله كاملًا شفافى پر شده دو نوكلئول دارد كه به آهستگى تغيير شكل مى‏دهند. در اطراف هسته جنب و جوش زيادى حكمفرماست كه مخصوصاً در مجاورت حباب‏هايى كه كالبدشناسان به آن دستگاه گولژى يا رنو نام مى‏دهند، بيشتر مشهود است. دانه‏هايى غير مشخص به مقدار زياد در اين ناحيه دائماً حركت مى‏كنند و حتى به پرده‏هاى سلول نيز مى‏رسند. قسمت‏هاى جالب‏تر رشته‏هاى دراز ميتوكندرى‏ است كه اغلب به مار و در برخى سلول‏ها به باكترى‏هاى كوتاهى شباهت دارد. حباب‏ها و دانه‏ها و رشته‏ها نيز به شدت و دائماً در مايع بين سلولى جنبش و حركت دارند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 248 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 7 ها ی بدن انسان 3 🔴 هر چند ساختمان ظاهرى سلول‏هاى زنده خيلى زياد پيچيده به نظر مى‏آيد، ولى پيچيدگى حقيقى آن بيشتر از اين است. هسته كه گويى به جز نوكلئول‏ها چيزى در بر ندارد، معهذا مواد ديگرى را شامل است كه ماهيت شگفت انگيزى دارند و ساختمان ساده‏اى كه شيميست‏ها براى نوكلئول پروتيين‏هاى سازنده آن قائلند تصورى واهى است. در حقيقت هسته سلول، ژن‏ها را شامل است. از اين عوامل چيزى نمى‏دانيم جز اين كه خصايص ارثى را با خود نقل مى‏كنند. ژن‏ها غير قابل رؤيتند ولى به تحقيق در كروموزون‏ها جاى دارند. كروموزون‏ها قطعات كوچكى هستند كه هنگام تقسيم سلول در هسته پديدار مى‏شوند، چنانكه روى فيلم سينما ديده مى‏شود. در اين هنگام كروموزون‏ها مراحل مختلف تقسيم غير مستقيم سلولى را طى مى‏كنند و به شكل دو توده كوچك از يكديگر جدا مى‏شوند و بالأخره تكان‏هاى شديدى در تمام جهات در بدن سلول ديده مى‏شود و سرانجام سلول اوليه به دو سلول جديد تقسيم مى‏گردد و به اين ترتيب دو عنصر تازه جاندار به وجود مى‏آيد!» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 247 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 7 ها ی بدن انسان 4 🔴 «سلول‏ها نيز مانند جانوران نژادهاى گوناگونى دارند. نژادهاى سلولى در عين حال به وسيله خواصّ ساختمانى و خصايص عملى خود مشخص مى‏گردند. سلول‏هاى نواحى و اعضاى مختلف بدن مانند غده تيروييد و طحال و پوست طبيعةً از يكديگر متفاوتند، ولى عجب در اين است كه در مراحل مختلف زندگى سلول‏هاى يك ناحيه عضوى نيز، از يك نژاد نيست و مى‏توان گفت كه موجود زنده‏ در مكان نيز همچون زمان نامتجانس است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 250 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 7 ها ی بدن انسان 5 🔴 دسته‏هاى سلولى را مى‏توان تقريباً به دو طبقه تقسيم كرد: يكى سلول‏هاى ثابت كه براى ساختمان اندام‏ها به يكديگر متصل مى‏شوند، و سلول‏هاى متحرك كه در تمام بدن گردش مى‏كنند. دسته اول نژاد سلول‏هاى هم بند و پوششى و سلول‏هاى شريف مغز و پوست و غدد مترشحه را شامل مى‏گردد. سلول‏هاى هم بند تار و پود اندام‏ها را مى‏سازد و در همه جا وجود دارد و اطراف آنها را مواد گوناگون غضروفى و استخوانى و بافت ليفى و رشته‏هاى قابل ارتجاع فرا مى‏گيرد كه به استخوان بندى و عروق خونى و ديگر اندام‏ها استحكام و سختى يا نرمى و قابليت ارتجاع آنها را مى‏بخشد، گاهى نيز به صورت عوامل قابل انقباضى مانند عضلات قلب و عروق و دستگاه گوارشى و ماهيچه‏هاى دستگاه حركتى در مى‏آيند. گر چه اين سلول‏ها بى حركت به نظر مى‏آيند و هنوز نام قديمى سلول‏هاى ثابت روى آنها مانده است، ولى در حقيقت به طورى كه تصاوير سينمايى نشان مى‏دهد داراى حركت‏اند ولى حركتشان خيلى آهسته است و در محيط خود مانند روغنى كه روى آب پخش مى‏شود مى‏لغزند و هسته خود را كه در ميان مايع درونى آنها شناور است با خود مى‏كشانند. سلول‏هاى متحرك كه شامل اقسام مختلف گلبول‏هاى سفيد خون و بافت‏ها مى‏گردد حركتشان سريع است. گلبول‏هاى سفيد چند هسته‏اى به آميب‏ها شباهت دارند. لمفوسيت‏ها خيلى آهسته‏تر و شبيه به كرم‏هاى كوچكى مى‏خزند. مونوسيت‏ها كه بزرگترند شبيه به ستاره دريايى و علاوه بر بازوهاى متعدد دورادور خود پرده موّاجى نيز دارند كه در چين‏هاى اين پرده سلول‏ها و ميكرب‏ها را جاى مى‏دهند و سپس با ولع زياد آنها را مى‏خورند. وقتى كه انواع مختلف سلول‏ها را در آزمايشگاه رشد دهند، خصايص آنها نيز مانند نژادهاى مختلف ميكربى آشكار مى‏گردد. هر دسته سلول يك رشته صفات مخصوص به خود دارد كه حتى اگر ساليان دراز از بدن موجود جدا باشد باز آنها را نگه مى‏دارد. نژادهاى مختلف سلولى به واسطه طرز حركت و چگونگى اجتماع و منظره كولونى‏هاى خود و ميزان رشد و موادى كه ترشح مى‏كنند و غذاى خاصى كه بدان نيازمندند و همچنين شكل ظاهرى خود مشخص مى‏گردند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 251 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 7 ها ی بدن انسان 6 🔴 قوانين اختصاصى هر مجموعه سلولى يعنى هر عضوى با خواص فردى سلول‏ها بستگى دارد. اگر سلول‏ها منحصراً خواصى را كه كالبدشناسان شناخته‏اند دارا بودند، نمى‏توانستند بدن را بسازند. سلول‏ها به كمك خصايص عادى و خواص بى شمار پوشيده‏اى كه تنها در برابر تغييرات فيزيكو شيميايى محيط آشكار مى‏شود، با موقعيت‏هاى تازه‏اى كه در جريان زندگى عادى و موارد بيمارى پيش مى‏آيد مواجه مى‏گردند و به صورت اجتماعات متراكمى در مى‏آيند كه ترتيب آن برحسب مصالح و احتياجات ساختمانى و عملى بدن تنظيم مى‏شود. بدن انسان، واحد متراكم و متحركى است و هماهنگى آن در عين حال به وسيله خون و رشته‏هاى عصبى بى شمارى كه به تمام بافت‏هاى بدن مى‏رسد تأمين شده است. ادامه زندگى براى بافت‏ها بدون وجود يك محيط مايع ممكن نيست. شكل اندام‏ها را روابط بين سلول‏ها و عروق مغذّى آنها و همچنين وضع مجارى دفع ترشحات غددى تعيين مى‏كند. تمام تشكيلات درونى بدن با احتياجات غذايى عوامل تشريحى بستگى دارد و ساختمان هر عضوى بر حسب ضرورت به قسمى است كه هر جا سلول‏ها هستند هميشه محيطى شامل مواد غذايى كافى در دسترس آنها باشد تا هيچ گاه به وسيله‏ باقى مانده و مازاد تغذيه خود در زحمت نيفتند و مسموم نشوند». راستى، مسأله خلقت بدن و ظاهر انسان و اين واحدى كه از اجتماع سلول‏ها به وجود آمده و چيزى جز محصول اراده حضرت حق نيست، بهت آور است، و تعجب در اين است كه علوم انسانى هنوز نتوانسته به تمام زواياى وضع يك سلول آگاه شود، تا چه رسد به تمام بدن و تا چه رسد به دنياى روان و روح و جهان عقل و نفس كه از نظر گستردگى و اوضاع و احوال قابل مقايسه با ظاهر آدمى نيست. بياييد پس از توجه به قادر متعال، قلب خود را با گفتار حضرت سجّاد عليه السلام آرام كنيم: «يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائبُ عَظَمَتِهِ» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 251 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز عید و روز " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عید قربان و روز جمعه: 🔹اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لا تُخَيِّبِ الْيَوْمَ ذَلِكَ مِنْ رَجَائِى، يَا مَنْ لا يُحْفِيهِ سَائِلٌ وَ لا يَنْقُصُهُ نَائِلٌ، فَإِنِّى لَمْ آتِكَ ثِقَةً مِنِّى بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَ لا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ إِلا شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ سَلامُكَ🔹 🔸خدايا! پس درود بر محمد و آل او فرست، و در اين روز مرا نااميد مگردان. اى كه اصرار هيچ خواهنده تو را به ستوه نياورده، و گنج تو را به پايان نرساند، و هيچ عطايى از تو نكاهد، من كه نزد تو آمدم دلگرمى به آن ندارم كه كردار شايسته پيش آورده ام، و به شفاعت هيچ آفريده اى اميدوار نباشم غير شفاعت محمد و خاندان او (عليهم السلام)🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر بار الها پس بر محمد و آلش درود فرست، و امروز اين اميد را از من مگير، اى كسى كه خواهش هيچ درخواست‏كننده‏اى او را به رنج نمى‏افكند، و هيچ بخششى از او كم نمى‏كند، زيرا من از باب اطمينان به عمل شايسته‏اى كه از خود پيش فرستاده باشم، يا به شفاعت مخلوقى جز شفاعت محمد و اهل‏بيت او- كه صلوات و سلام تو بر او و بر آنان باد- كه اميد داشته باشم به جانب تو نيامدم، «اللهم فصل على محمد و آل محمد، و لا تخيب اليوم ذلك من رجائى». بار خدايا، رحمت كن بر محمد و آل او. و نااميد مكن مرا امروز از اميدوارى من. «يا من لا يحفيه سائل و لا ينقصه نائل». لا يحفيه، اى: لا يبالغ. من الحفاوه بمعنى المبالغه فى الشى‏ء و فى الطلب. و منه حديث انس: «انهم سالوا النبى عليه‏السلام حتى احفوه»، اى: استقصوا فى السئوال. قاله ابن‏الاثير فى نهايته. اى: لا يحمله سوالات السائلين و آمال الموملين على حفاوه و استقصاء فى الجود و تكلف و تجشم فى العطاء. اذ كل عظيم فى مذهب جوده حقير و كل عسير على منه قدرته سهل يسير. و فى بعض النسخ: «لا يحيفه»، من: احافه، اذا حمله على الحيف و الميل. كما ازاره يزيره، اذا حمله على الزياره. اى: لا يوقعه سائل يستصرخ و يستغيث اليه فى الحيف على احد اذا استعداه عليه، بل انما يصرخ المستصرخين و يغيث المستغيثين و ياخذ للمتظلمين من الظالمين بالقسط و العدل. و النائل: العطاء. قال فى الصحاح: النوال: العطاء. و النائل مثله. يعنى: اى آنكه طلب سوال كنندگان حامل و باعث نباشد بر مبالغه نمودن او در جود و عطا- چرا كه هر امر عظيمى كه از او طلب مى‏نمايند در جنب جود او حقير و بى‏مقدار است. يا: آنكه سوال سائلان و دادخواستن دادخواهان و شكوه مظلومان او را بر حيف و ميل ندارد، بلكه هر چه مى‏كند از روى قسط و عدل مى‏كند- و كم نسازد خزانه‏ى جود او را عطايى كه به بندگان خود مى‏نمايد. «فانى لم آتك ثقه منى بعمل صالح قدمته، و لا شفاعه مخلوق رجوته الا شفاعه محمد و اهل‏بيته عليه و عليهم صلواتك و سلامك». پس به درستى كه نيامده‏ام من به نزد تو از روى استوار و اعتماد به كردار نيكى كه پيش فرستاده باشم آن را، و نه به درخواست كردن مخلوقى نزد تو كه اميد داشته‏ام آن را، مگر شفاعت و درخواست كردن محمد و اهل بيت او، صلوات تو و سلام تو بر او و بر اهل‏بيت مطهرين او باد. ادامه دارد ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خدايا! مرا ناامید از در خانه ات بر مگردان چرا که هیچ امیدی به اعمال و کردار خودم ! و همچنین امیدی به یاری و مدد کسی ندارم! ... به غیر از ، وساطت و عنایت حضرت محمد و آل محمد علیهم السلام قلباً یقین دارم که روی آنها را زمین نمیگذاری!!! ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏خدايا بجان محمد (ص) درود تو بفرست و بر عترتش آنكه بود خدايا ز خواهنده‏ ات دستگير ببخشم، خدايا اميدم مگير نكاهد ترا هيچ بخشندگى وثوقم بود بر تو در بندگى نباشم به مخلوق اميدوار نكردم از اين بيش شايسته كار بجز احمد (ص) و آل آن مهربان نمى‏خواهم از ديگران خدايا بجان محمد (ص) درود تو بفرست و بر عترتش آنكه بود ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی اعتماد به خدا، لازمۀ ایمان وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ، أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه. حضرت علی که درود خدا بر او باد در ضرورت اطمينان به وعده هاى الهى فرمودند: ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از نشانه هاى اصلى ايمان: قسمت اول ⏺ امام عليه السلام در اين گفتار شريف خود به يكى از نشانه هاى مهم ايمان اشاره كرده، مى فرمايد: «هيچكس در ادعاى ايمان، صادق نيست مگر اينكه به آنچه نزد خداست (ازپاداش هاى مادى ومعنوى) مطمئن تر باشد نسبت به آنچه نزد خودش است. (تا جايى كه آنچه را دارد سخاوتمندانه مى دهد تا عوضش را از خدا بگيرد)»؛ (لا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ آللّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ). اشاره به اينكه خدا از يكسو رزق بندگان خود را تضمين كرده و از سوى ديگر وعده داده است كه با انفاق، انسان چيزى را از دست نمى دهد، بلكه خدا پاداشى بيشتر در جنبه هاى مادى و معنوى به او مى بخشد. در آيه 268 سوره «بقره» مى خوانيم: «(الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللهُ يَعِدُكُمْ مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلا وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)؛ شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر وتهيدستى مى دهد؛ و به فحشا (و زشتى ها) امر مى كند؛ ولى خدا وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى دهد؛ و خدا قدرتش وسيع، و (به هرچيز) داناست. (به همين دليل، به وعده هاى خود، وفا مى كند)». همانگونه كه در بيان اسناد اين حديث شريف اشاره شد، «مسعودى» در مروج الذهب آن را در لابه لاى حديث عبرت آموزى نقل مى كند و آن اينكه شخص سائلى نزد امام اميرمؤمنان عليه السلام آمد و تقاضايى كرد. حضرت به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود: به مادرت بگو يك درهم به او بدهد. امام حسن عليه السلام عرض كرد: ما شش درهم داريم كه براى خريد آرد گذاشته ايم. اميرمؤمنان فرمود: لا يَكُونُ الْمُؤمِنُ مُؤمِنآ حَتّى يَكُونَ بِما فِي يَدِ اللهِ أوْثَقُ مِنْهُ بِما في يَدِهِ. سپس دستور داد هر شش درهم را به آن سائل بدهند. اندكى بعد اميرمؤمنان عليه السلام از كنار مردى مى گذشت كه شترى را در معرض فروش گذاشته بود. امام عليه السلام آن را به صد وچهل درهم خريد و فرمود: بعد از هشت روز وجه آن را مى پردازم (وفروشنده قبول كرد). هنوز حضرت طناب آن حيوان را باز نكرده بود كه مردى از آنجا گذشت در حالى كه شتر، عقال شده بود و نشسته بود. به امام عليه السلام عرض كرد: اين شتر را چند مى فروشى؟ امام عليه السلام فرمود: دويست درهم. عرض كرد: خريدم. وقيمت آن را نقدآ پرداخت. امام عليه السلام صد و چهل درهم را به فروشنده اولى داد وشصت درهم باقى مانده را به فاطمه سلام الله عليها سپرد. فاطمه سلام الله عليها عرض كرد: از كجا اين شصت درهم فراهم شد؟ حضرت فرمود: اين تصديق چيزى است كه پدرت از سوى خدا آورده است. «(مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا)؛ كسى كه حسنه اى انجام دهد خداوند ده برابر به او مى دهد». بعضى از شارحان نهج البلاغه مانند «شيخ محمد عبده» و سپس «مغنيه» در فى ظلال، اين كلام شريف را به پاداش هاى معنوى تفسير كرده و گفته اند: منظور از «بِما فِي يَدِ اللهِ» ثوابهايى است كه خدا براى كار خير تعيين كرده و جمله «لا يَصْدُقُ إيمانُ عَبْدٍ» اشاره به اين است كه تا انسان، ايمان به روز جزا وپاداش هاى الهى در آن روز نداشته باشد مؤمن واقعى نيست. البته ممكن است كلام امام عليه السلام شامل هر دو باشد؛ هم پاداش هاى مادّى و هم پاداش هاى معنوى؛ ولى منحصر ساختن آن به پاداش هاى معنوى، افزون بر اينكه با اطلاق كلام امام عليه السلام ناسازگار است، با حديثى كه در شأن ورود اين سخن شريف در بالا آمد نيز سازگار نيست، بنابراين چه بهتر كه ما معناى كلام امام عليه السلام را محدود به يك جنبه نكنيم و معتقد باشيم كه هم جنبه هاى مادى را شامل مى شود و هم جنبه هاى معنوى را. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از نشانه هاى اصلى ايمان: قسمت 2 ⏺ از جمله قرائنى كه شهادت مى دهد مفهوم كلام امام عليه السلام اختصاص به جنبه هاى معنوى ندارد حديثى است كه از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل شده و نويسنده كتاب مصادر، كلام اميرمؤمنان عليه السلام را مأخوذ از آن مى داند. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله طبق اين حديث مى فرمايد: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَتْقَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَمَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْيَكُنْ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ؛ كسى كه دوست دارد پرهيزكارترين مردم باشد توكل بر خدا كند و كسى كه دوست دارد غنى ترين مردم باشد، به آنچه نزد خداى متعال است مطمئن تر باشد نسبت به آنچه در دست خودش است». آيه شريفه اى كه آورديم ـ كه هم وعده آمرزش مى دهد و هم وعده فضل ـ نيز تأييد مى كند كه كلام امام عليه السلام ازنظر جهات مادى و معنوى مفهوم عامى دارد. گفتنى است كه «ما»ى موصوله در جمله «بما فى يده» مفهوم وسيعى دارد فقط شامل اموال نيست، بلكه هرگونه امكانات ازنظر مقام و موقعيت اجتماعى و قوت و قدرت را دربر مى گيرد و اعلام مى دارد كه آنچه در دست داريم از اموال وثروتها و مقامها و قدرتها، نبايد بيش از آنچه نزد خداست مورد علاقه واعتماد باشد. اگر از آنها در راه خدا بگذريد، خداوند بهتر و خوبتر از آن را فراهم خواهد ساخت. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2