#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_5
#كرامت_انسان 5
كرامت_انسان_فيض 2
🔴 و راحله اين سفر بدن است و قواى آن. و همچنان كه در سفر صورى اگر راحله ضعيف و معلول باشد، راه را طى نتواند كرد، همچنين در اين سفر تا صحّت بدن و قوّت قوى نباشد كارى نتوان ساخت. پس تحصيل معاش از اين جهت ضرورى است و آنچه از براى ضرورت است به قدر ضرورت بايد، پس طلب فضول در معاش مانع است از سلوك؛ و دنياى مذموم كه تحذير از آن فرمودهاند عبارت از آن فضول است كه بر صاحبش وبال است، و اما قدر ضرورى از آن داخل امور آخرت است و تحصيلش عبادت.
و همچنان كه اگر كسى راحلهاى را در سفر صورى در اثناى راه سر دهد تا خود سر مىچرد راه او طى نمىشود.
همچنين در اين سفر معنوى اگر بدن و قوى را بگذارد تا هر چه مشتهاى آنهاست به فعل آورند و به آداب و سنن شرعيّه مقيّد نگرداند و لجام آن را در دست نداشته باشد راه حق طى نمىشود.
و رفيقان اين راه علما و صلحا و عباد سالكانند كه يكديگر را مُمِد و معاونند، چه هر كسى بر عيب خود زود مطلع نشود، امّا بر عيب ديگرى زود واقف مىشود، پس اگر چند كس با هم بسازند و يكديگر را از عيوب و آفات باخبر سازند، زود راه برايشان طى مىشود و از دزد و حرامى دين ايمن مىگردند، چه:
الشَّيْطانُ إلَى الْمُنْفَرِدِ أقْرَبُ مِنْهُ إلَى الْجَماعَةِ، وَيَدُ اللّهِ عَلَى الْجَماعةِ.
تسلّط شيطان به فرد نزديكتر است از سلطه او به جمع، و دست خدا بر سر جمع است.
اگر يكى از راه بيرون رود ديگرى او را خبردار مىگرداند، و اگر تنها باشد تا واقف شود هيهات است.
و راهنماى اين راه پيغمبر صلى الله عليه و آله و ساير ائمه معصومين صلوات اللّه عليهماند، كه راه نمودهاند و سنن و آداب وضع كرده و از مصالح و مفاسد راه، خبر دادهاند و خود به اين راه رفتهاند و امّت را به تأسّى و اقتفاى خود فرمودهاند:
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ
يقيناً براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است.
قُلْ إنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونى يُحْبِبْكُمُ اللّهُ
بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 358
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_5
#كرامت_انسان 5
كرامت_انسان_فيض 3
🔴 «و محصَّل آنچه ايشان انجام مىدادهاند و به آن امر مىفرمودند، چنانكه از روايات معتبره به طريق اهل بيت عليهم السّلام مستفاد مىشود از امورى كه سالك را لابدّ است از آن، و اخلال به آن به هيچ وجه جايز نيست، بعد از تحصيل عقايد حقّه، بيست و پنج چيز است:
اول- محافظت بر صلوات خمس، يعنى گزاردن آن در اول وقت به جماعت و سنن و آداب. پس اگر بى علّتى و عذرى از اول وقت تأخير كند يا به جماعت حاضر نشود يا سنّتى از سنن يا ادبى از آداب آن را فرو گذارد الّا نادراً، از سلوك راه بيرون رفته و با ساير عوام كه در بيداى جهالت و ضلالت سرگردان مىچرند و از راه و مقصد بى خبرند و ايشان را هرگز ترقّى نيست، مساوى است.
دوم- محافظت بر نماز جمعه و عيدين و آيات با اجتماع شرايط، الّا مع العذر المُسقِط، كه سه جمعه متوالى ترك نماز كند بى علّتى، دل او زنگ گيرد به حيثيّتى كه قابل اصلاح نباشد.
سوم- محافظت بر نماز معهوده رواتب يوميّه، كه ترك آن را معصيت شمردهاند، الّا چهار ركعت از نافله عصر و دو ركعت از نافله مغرب و وُتَيْره كه ترك آن بى عذر نيز جايز است.
چهارم- محافظت بر صوم ماه رمضان و تكميل آن، چنانچه زبان را از لغو و غيبت و دروغ و دشنام و نحو آن، و ساير اعضا را از ظلم و خيانت و فَطور را از حرام و شبهه بيشتر ضبط كند كه در ساير ايّام مىكرد.
پنجم- محافظت بر صوم سنّت كه سه روز معهود است از هر ماهى كه معادل صوم دهر است، چنانكه بى عذرى ترك نكند و اگر ترك كند قضا كند يا به مُدّى از طعام تصديق نمايد.
ششم- محافظت بر زكات بر وجهى كه تأخير و توانى جايز ندارد مگر عذرى باشد، مثل فقد مستحق، يا انتظار افضل مستحقّين و نحو آن.
هفتم- محافظت بر انفاق حقّ معلوم از مال، يعنى مقرّر سازد كه هر روز يا هر هفته يا هر ماه چيزى به سائل يا محروم مىداده باشد به قدر مناسب مال، چنانكه اخلال به آن نكند، و اگر كسى را نيز بر آن مطلع نسازد بهتر است.
هشتم- محافظت بر حَجة الاسلام، چنانكه در سال وجوب به فعل آورد و بىعذرى تأخير روا ندارد. در حديث ديگر وارد است كه: هر امام را عهدى است بر گردن اوليا و شيعه خود، و از جمله تمامى وفاى به عهد، زيارت قبور ايشان است.
نهم- زيارت قبور مقدّسه پيغمبر و ائمه معصومين عليهم السلام خصوصاً امام حسين عليه السلام چه در حديث آمده كه: زيارت حسين عليه السلام فرض است بر هر مؤمن، هر كه ترك كند حقى از خدا و رسول ترك كرده باشد.
دهم- محافظت بر حقوق اخوان و قضاى حوايج ايشان، چه تأكيدات بليغه در آن شده بلكه بر اكثر فرائض مقدّم است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 358
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_5
#كرامت_انسان 5
كرامت_انسان_فيض 4
🔴 يازدهم- تدارك نمودن هر چه از مذكورات فوت شده باشد وقتى كه متنبّه باشد مَهما أمكن.
دوازدهم- اخلاق مذمومه مثل كبر و بخل و حسد و نحو آن را از خود سلب كردن به رياضت و مضادّت، و اخلاق پسنديده مثل حُسن خلق و سخا و صبر و غير آن بر خود بستن تا مَلكه شود.
سيزدهم- ترك منهيّات جملةً، و اگر بر سبيل ندرت معصيتى واقع شود زود به استغفار و توبه و انابت تدارك نمايد تا محبوب حق باشد:
إنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهّرِينَ
يقيناً خدا كسانى را كه بسيار توبه مىكنند، و كسانى را كه خود را [با پذيرش انواع پاكىها از همه آلودگىها] پاكيزه مىكنند. دوست دارد.
وَإنَّ اللّهَ يُحِبَّ كُلِّ مُفْتَنٍ تَوّابٍ
و به حقيقت كه خداوند دوستدار هر انسانى است كه به فتنه گناه دچار شده به عرصه گاه توبه آمده است.
چهاردهم- ترك شبهات كه موجب وقوع در محرّمات است. و گفتهاند:
هر كه ادبى را ترك كند از سنّتى محروم مىشود، و هر كه سنّتى را ترك كند از فريضهاى محروم مىشود.
پانزدهم- در مالا يعنى خوض نكردن، كه موجب قسوت و خسران است، و فى الحديث:
مَنْ طَلَبَ مالا يَعْنيهِ فاتَهُ ما يَعْنيهِ.
كسى كه دنبال امور بىفائده و كارهاى بيهوده باشد، كارهاى بافايده از دستش مىرود.
و اگر از روى غفلت صادر شود، بعد از تنبّه تدارك نمايد به استغفار و انابت:
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ* وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لَايُقْصِرُونَ
مسلماً كسانى كه [نسبت به گناهان، معاصى و آلودگىهاى ظاهرى وباطنى] تقوا ورزيدهاند، هرگاه وسوسههايى از سوى شيطان به آنان رسد [خدا و قيامت را] ياد كنند، پس بىدرنگ بينا شوند [و از دام وسوسههايش نجات يابند.* و برادران بىتقوايان [كه شياطين هستند] همواره آنان را به عمق گمراهى مىكشانند؛ سپس [در به گمراهى كشيدنشان] كوتاهى نمىورزند.
و تا ترك مجالست بطّالين و مغتابين و آنهايى كه سخنان پراكنده گويند و روز مىگذرانند نكند از مالايعنى خلاص نشود، چه هيچ چيز مثل اين نيست در ايجاب قسوت و غفلت و تضييع وقت.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 358
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_5
#كرامت_انسان 5
كرامت_انسان_فيض 5
🔴 شانزدهم- كم خوردن و كم خفتن و كم گفتن را شعار خود ساختن كه دخل تمام در تنوير قلب دارد.
هفدهم- هر روز قدرى از قرآن تلاوت كردن، و اقلّش پنجاه آيه است، به تدبّر و تأمّل و خضوع، و اگر بعضى از آن در نماز واقع شود بهتر است.
هيجدهم- قدرى از اذكار و دعوات ورد خود ساختن در اوقات معيّنه، خصوصاً بعد از نمازهاى فريضه، و اگر تواند كه اكثر اوقات زبان را مشغول ذكر حق دارد و اگر چه جوارح در كارهاى ديگر مصروف باشد زهى سعادت.
از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام منقول است كه:
زبان مبارك ايشان اكثر اوقات مترنّم بوده است به كلمه طيّبه: لاإلهَإلَّااللّهُ، اگر چيزى مىخوردهاند و اگر سخن مىگفتهاند و اگر راه مىرفتهاند، إلى غير ذلك، چه اين مُمِد و معاونى قوى است مر سالك را، و اگر ذكر قلبى رانيز مقارن ذكر لسانى سازد به اندك زمانى فتوح بسيار روى مىدهد. تا مىتواند سعى نمايد كه دم به دم متذكّر حق مىبوده باشد تا غافل نشود، كه هيچ امرى به اين نمىرسد در سلوك، و اين مددى است قوى در ترك مخالفت حق سبحانه وتعالى به معاصى.
نوزدهم- صحبت عالم و سؤال از او و استفاده علوم دينيّه به قدر حوصله خود تا مىتواند، كه علمى بر علم خود بيفزايد:
أَعَلَمُ النّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النّاسِ إلى عِلْمِهِ
داناترين مردم كسى است كه علم ديگران رابه علم خود بيفزايد.
صحبت اعلم از خود را فوزى عظيم شمرد، و اگر عالمى يابد كه به علم خود عمل كند، متابعت او را لازم شمرد و از حكم او بيرون نرود. و مراد از علم، علم آخرت است نه علم دنيا، و اگر چنين كسى نيابد و اعلم از خود نيز نيابد، با كتاب صحبت دارد و با مردم نيكوسيرت، كه از ايشان كسب اخلاق حميده كند، و هر صحبتى كه او را خوشوقت و متذكّر حق و نشأه آخرت مىسازد از دست ندهد.
بيستم- با مردم به حسن خلق و مباسطت معاشرت كردن تا بر كسى گران نباشد، و افعال ايشان را محملى نيكو انديشيدن و گمان بد به كسى نداشتن.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 358
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_5
#كرامت_انسان 5
كرامت_انسان_فيض 6
🔴 بيست و يكم- صدق در اقوال و افعال را شعار خود ساختن.
بيست و دوم- توكّل بر حق- سبحانه و تعالى- كردن در همه امور، و نظر بر اسباب نداشتن، و در تحصيل رزق اجمال كردن و بسيار به جدّ نگرفتن در آن، و فكرهاى دور به جهت آن نكردن، و تا مىتوان به كم قناعت كردن و ترك فضول نمودن.
بيست و سوم- بر جفاى اهل و متعلّقان صبر كردن، و زود از جا در نيامدن و بدخويى نكردن، كه هر چند جفا بيشتر مىكشد و تلقّى بلا بيشتر مىكند زودتر به مطلب مىرسد.
بيست و چهارم- امر به معروف و نهى از منكر به قدر وسع و طاقت كردن، و ديگران را نيز بر خير داشتن و غمخوارى نمودن، و با خود در سلوك شريك ساختن اگر قوّت نفسى داشته باشد، والّا اجتناب از صحبت ايشان نمودن با مدارا و تقيّه تا موجب وحشت نباشد.
بيست و پنجم- اوقات خود را ضبط كردن، و در هر وقتى از شبانه روز وِردى قرار دادن كه به آن مشغول مىشده باشد، تا اوقاتش ضايع نشود، چه هر وقتى تابع موقوتٌ له است، و اين عمده است در سلوك.
اين است آنچه از ائمّه معصومين صلوات اللّه عليهم به ما رسيده كه خود انجام مىدادهاند و ديگران را مىفرمودهاند».
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 358
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌷 دعای #پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید.
این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست.
👤 #مقام_معظم_رهبری
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_334
تأثیر #ياد_مرگ در ترک آرزوها
قَالَ (علیه السلام) : لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه.
علی علیه السلام که درود خدا بر او باد در ياد مرگ و آرزوها فرمود : اگر بنده خدا أجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ اگر پايان كار را مى ديديد...:
📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى فرمايد كه هركس در آن بينديشد و با تمام وجود باور كند از دنياپرستى كنار خواهد رفت. مى فرمايد: «اگر انسان، سرآمد زندگى و عاقبت كارش را مى ديد، آرزوها و غرورش را دشمن مى شمرد»؛ (لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الآجَلَ وَمَصِيرَهُ لاَبْغَضَ الاَْمَلَ وَغُرُورَهُ).
سرآمد زندگى و پايان عمر بر هيچكس روشن نيست؛ خواه جوان باشد يا پير، سالم باشد يا زمين گير، زيرا هر روز ممكن است حادثه اى رخ دهد و حتى جوانان و افراد سالم و نيرومند را با خود از اين جهان ببرد؛ ولى با توجه به اينكه انسان از پايان عمر خويش به طور دقيق آگاه نيست همين امر گاهى سبب اشتباه او مى شود و زندگى را جاودانه مى پندارد، دامنه آرزوهايش گسترش پيدا مى كند و غرور ناشى از آن تمام وجود او را فرا مى گيرد. البته مكتوم بودن پايان زندگى فلسفه مهمى دارد و آن اين است كه اگر هركس از پايان عمر خود باخبر بود، هرگاه پايان آن را نزديك مى ديد در اضطراب شديدى به سر مى برد و زندگى در كام او تلخ مى شد و اگر پايان آن را دور مى ديد در غفلت و غرور فرو مى رفت، خداوند آن را مكتوم داشته تا انسان دائمآ در ميان خوف و رجا باشد نه زندگى در كامش تلخ شود و نه غرور و غفلت و آرزوهاى دور و دراز او را احاطه كند.
امام صادق عليه السلام در حديث معروف مُفضّل اين مطلب را با عبارات زيبايى بيان كرده، مى فرمايد: «اى مفضل! در اين امر انديشه كن كه خداوند مدت حيات انسان را بر انسان پوشيده داشت؛ چراكه اگر مقدار عمر خود را مى ديد و كوتاه بود هرگز زندگى براى او گوارا نبود، زيرا هر زمان در انتظار مرگ بود و انتظار وقتى را مى كشيد كه مى دانست پايان عمر است و همچون كسى بود كه اموالش بر باد رفته و يا نزديك است بر باد برود، چنين كسى احساس فقر مى كرد و از فناى اموالش وحشت به او دست مى داد با اينكه وحشتى كه بر انسان از فناى عمر دست مى دهد بيش از وحشتى است كه از فناى مال دست مى دهد، زيرا كسى كه مالش كم مى شود يا از بين مى رود اميد دارد در آينده مال ديگرى به دست بياورد؛ اما كسى كه يقين به پايان عمر خود داشته باشد نوميدى مطلق بر او حاكم مى شود و هرگاه عمر طولانى داشته باشد و مطمئن به بقاى در دنيا گردد در لذات و گناهان فرو مى رود و چنين مى پندارد كه فعلا به شهوترانى مى پردازم ودر اواخر عمر كه از آن آگاهم به سراغ توبه مى روم (و به اين دليل خداوند مقدار عمر را بر انسان مخفى داشته است)».
ولى اميرالمؤمنين عليه السلام از زاويه ديگرى به اين مسئله مى نگرد و مى فرمايد: اگر هركس باخبر بود ـ خواه عمر خود را طولانى مى ديد يا كوتاه ـ و مشاهده مى كرد با سرعت به مقصد نهايى و پايان عمر نزديك مى شود همين حركت پرشتاب به سوى پايان عمر سبب مى شد كه آرزوها و غرور ناشى از آن را دشمن بشمارد. به راستى عمر با شتاب مى گذرد؛ هنوز دوران كودكى تمام نشده جوانى فرا مى رسد، جوانى تمام نشده كهولت و سپس پيرى و فرسودگى است. بسيارند كسانى كه به گذشته عمر خود مى نگرند و مى گويند چه با سرعت گذشت؛ چقدر كوتاه بود؛ چه اندازه در غفلت و غرور بوديم. البته مؤمنان راستين و آگاه گرچه از پايان عمر خود باخبر نيستند؛ ولى با توجه به احوال ديگران دائمآ آماده ترك دنيا هستند و به همين دليل تلاش وكوشش بيشترى براى سراى آخرت و انجام كارهاى خير دارند و هرگز گرفتار آرزوهاى دور و دراز و غرور و غفلت نمى شوند.
#نهج_البلاغه_حكمت_334
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_220
فِى الْدُّنْيَا وَالْأَخِرَةِ وَيَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتَمَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَنَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
(تا اندیشه كنید) در دنیا و آخرت. و از تو درباره یتیمان مىپرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بیامیزید (مانعى ندارد،) آنها برادران (دینى) شما هستند. خداوند، مفسد را از مصلح باز مىشناسد و اگر خدا مىخواست شما را به زحمت مىانداخت، (و دستور مىداد در عین سرپرستى یتیمان، زندگى و اموال آنها را بكلّى از اموال خود جدا سازید، ولى خداوند چنین نمىكند.) همانا او عزیز و حكیم است.
1- دنیا وآخرت را سطحى ننگرید و در آن فكر كنید. «یتفكّرون فى الدنیا و الاخرة»
2- رها كردن كار یتیمان، مصلحت نیست، بلكه به نیّت خیر و با چشم برادرى معاشرت نمودن با آنان مصلحت است. «قل اصلاح لهم خیر»
3- هرگونه اصلاح در وضعیّت یتیمان، ارزش است. كلمه «اصلاح» به صورت مطلق آمده تا شامل همهى اصلاحات اعمّ از اصلاح مالى، علمى، عملى، تربیتى و دینى بشود. «اصلاح لهم خیر»
4- یتیمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلكه برادر كوچك ما و جزء خود ما هستند. «فاخوانكم»
🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک #مناجات زیبای دیگر با حضرت دوست:
👈 هان رستخیز جان رسید شد در بدن زلزالها
افکند تن اثقالها بگشود جانرا بالها
افکند هر حامل چنین از هول زلزال زمین
گشتند مست اینچنین انداختند احمالها
بیهوش شد هر مرضعه از شدت این واقعه
دست از رضاعت بازداشت بیخود شد از اهوالها
انسان چو دید این حالها گفت از تعجب مالها
گفتند از ارض بدن بیرون فتاد اثقالها
گفت این زمین اخبارها وحی آمدش در کارها
از ربک اوحی لها کرد او عیان احوالها
درامتزاج جسم و جان کردند حکمتها نهان
کشتند در تن تخم جان تا بر دهد اعمالها
تن را حیاه از جان بود جان زنده از جانان بود
جان او بدن عریان شود تا گستراند بالها
ابدان زجان عمران شود وز رفتنش ویران شود
جان از بدن عریان شود تا گستراند بالها
زآمدشد این جسم و جان نگسست یکدم کاروان
افتاد شوری در جهان زین حلّ و زین ترحالها
پرشد دل #فیض از انین زان میکند چندان چنین
تا از دلش چون از زمین بیرون فتد اثقالها
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_45
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2