eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
آن كه به مقدار كفافش اكتفا كند به آسودگى پيوسته و در خوشى جاى گرفته است. در جاى ديگر مى‏فرمايد: شگفتا از اين انسان با رسيدن به چيزى كه از دستش نمى‏رفت خوشحال مى‏شود و براى از دست دادن چيزى كه به آن نمى‏رسيد، اندوهگين مى‏شود؛ حال آن كه اگر مى‏انديشيد مى‏يافت كه كارش تدبير شده است و روزى او مقدر گشته و به آنچه ميسر اوست بسنده مى‏كرد و به آنچه برايش دشوار است نمى‏پرداخت. «2» در حديث معراج آمده است كه خداوند مى‏فرمايد: هر كه براى خشنودى من عمل كند، سه خصلت با او همراه كنم: شكرى را به او بشناسانم كه با جهل آميخته نباشد، و ذكرى را كه با فراموشى نياميخته باشد، و محبتى را كه محبّت مخلوقات را بر محبت بر من ترجيح ندهد. «3» امام عارفان و اسوه سالكان راه حقيقت در وصف سالك راه خدا مى‏فرمايد: قَدْ احْيى‏ عَقْلَهُ وَ أَماتَ نَفْسَهُ حَتَّى دَقَّ جَليلُهُ وَ لَطُفَ غَليظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لامِعٌ كَثيرُ الْبَرْقِ فَابانَ لَهُ الطَّريقَ وَ سَلَكَ بِهِ السَّبيلَ وَ تَدافَعَتْهُ الأَبوابَ إلى‏ بابِ السَّلامَةِ، وَ دارِالإِقامَةِ وَ ثَبَتَتْ رِجلاهُ بِطُمَأنِينَةِ بَدَنِهِ فى قَرارِ الأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ، بِما اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ، وَ أَرْضى‏ رَبَّهُ. همانا عقل خو د را زنده كرد، و نفسش را ميراند، به طورى كه جسمش باريك، و دلش نرم شد، و نورى در نهايت فروزندگى برايش درخشيد، كه راه را براى او روشن كرد، و به آن نور راه را پيمود، ابواب سلوك او را به در سلامت و خانه اقامت راندند، و قدمهايش همراه آرامش تن در جايگاه امن و راحت استوار شد، چرا كه قلبش را به كار گرفت و پروردگارش را خشنود ساخت. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 416 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 در ياد خداوند 3 حركت زبان در بيان عطاياى الهى‏ يكى از ابزارهاى مأموريتى حضرت موسى عليه السلام؛ درخواست گره گشايى زبان در دعوت فرعون به پذيرش الوهيت است. خداوند خواسته موسى عليه السلام را چنين بازگو مى‏فرمايد: وَاحْلُلْ عُقْدَةً مّن لّسَانِى* يَفْقَهُواْ قَوْلِى و گِرِهى را [كه مانع روان سخن گفتن من است‏] از زبانم بگشاى،* [تا] سخنم را بفهمند. موسى عليه السلام به خاطر دعوت؛ گشادگى سينه، گره گشايى زبان و پشتيبانى هارون را وسيله‏اى براى درك دعوت خود و رسيدن به هدف‏هاى مقدس قرار مى‏دهد و مى‏فرمايد: كَىْ نُسَبّحَكَ كَثِيرًا* وَ نَذْكُرَكَ كَثِيرًا تا تو را [در ميان مشركان از داشتن شريك‏] بسيار و فراوان تنزيه كنيم،* وبسيار به يادت باشيم. يعنى هنگامى كه موسى عليه السلام مى‏گويد: سخنم را بفهمند مرادش اين است كه: از زبان من به وجود خدا ايمان آورند و به ياد پروردگار باشد و بسيار او را تسبيح و ستايش كنند؛ پس هدف نهايى موسى عليه السلام همان ستايش و بيان عطاياى خداوند است. مرحوم علامه طباطبايى در اين زمينه مى‏فرمايد: «ذكر و تسبيحى كه با وزارت هارون هم ارتباط داشته باشد؛ ذكر و تسبيح علنى و در بين مردم است نه در خلوت و نه در دل؛ زيرا ذكر و تسبيح در خلوت و قلب، هيچ ارتباطى با وزارت هارون ندارد، پس مراد اين است كه آن دو در بين مردم و مجامع عمومى و مجالس آنان، هر وقت كه شركت كنند، ذكر خداى را بگويند، يعنى مردم را به سوى ايمان دعوت نموده و نيز او را تسبيح گويند. در نتيجه اين امر يعنى رسالت و دعوت در پيروزيش سخت محتاج به تنزيه تو از شرك و ذكر ربوبيت و الوهيت تو دارد، تا در اثر كثرت اين دو ياد تو در دل‏هاشان رخنه كرده، رفته رفته به خود آيند و ايمان آورند. و اين ذكر و تسبيح بسيار؛ كارى نيست كه از من به تنهايى برآيد، پس هارون را وزيرم كن تا به اتفاق او بسيار تسبيح و ذكر تو گوييم، بلكه به اين وسيله امر دعوت، موفقيتى به دست آورد و سودى بخشد.» در اين جا انطلاق از طلق لسان به معناى جارى و روان بودن زبان و شيوايى و شيرين سخنى است. و منت به معناى نعمت سنگين و بزرگ است. خلاصه اين كه مراد حضرت سجاد عليه السلام در اين فراز اين است كه زبان و شيرين‏ سخنى ما در وصف حال نعمت‏هاى بزرگ و زيباى تو جارى باشد. و اين راست‏ترين سخن است كه معصوم به ما آموخته است، از اين رو حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: اصْدَقُ المَقالِ ما نَطَقَ بِهِ لِسانُ الحالِ. راست‏ترين گفته، آن گفته‏اى است كه زبان حال بگويد. و حضرت زين العابدين عليه السلام حق زبان را چنين تشريح مى‏فرمايد: حَقُّ اللِّسانِ إِكْرامُهُ عَنِ الْخَنَا وَ تَعْويدُهُ الْخَيْرَ، وَ تَرْكُ الْفُضُولِ الّتى‏ لافائِدَةَ لَها، وَ الْبِرُّ بِالنَّاسِ وَ حُسْنُ الْقَولِ فِيهِمْ. حق زبان، منزّه داشتن آن از زشتگويى است و عادت دادنش به خوبى و فرو گذاشتن زياده گويى‏هاى بيهوده و نيكى به مردم و خوب گفتن درباره آنان است. اين خير و برّ زبانى همان توصيف منت‏هاى الهى است كه بايد بر منوال درستى و راستى هدايت شود تا از لغزش‏ها مصون بماند و جايگاه واقعى‏اش را پيدا كند. اين است كه امير بيان؛ مولاى متقيان از اين بابت از خداوند پوزش مى‏طلبد: اللَّهُمَّ اغْفِرْلى‏ ما تَقَرَّبْتُ بِهِ الَيْكَ بِلِسانى‏ ثُمَّ خالَفَهُ قَلْبى‏ اللَّهُمَّ اغْفِرْلى‏ رَمَزَاتِ الْالْحاظِ وَ سَقَطاتِ الْالْفاظِ، وَ شَهَواتِ الْجَنانِ وَ هَفَواتِ اللِّسانِ. الهى آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش. الهى اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل و لغزش‏هاى زبانم را بر من ببخش. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 416 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز عید و روز " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز عید و روز " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عید قربان و روز جمعه: 🔹إلَهِى إِنْ رَفَعْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يَضَعُنِى، وَ إِنْ وَضَعْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يَرْفَعُنِى، وَ إِنْ أَكْرَمْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يُهِينُنِى، وَ إِنْ أَهَنْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يُكْرِمُنِى، وَ إِنْ عَذَّبْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يَرْحَمُنِى، وَ إِنْ أَهْلَكْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يَعْرِضُ لَكَ فِى عَبْدِكَ، أَوْ يَسْأَلُكَ عَنْ أَمْرِهِ، وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِى حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لا فِى نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّمَا يَعْجَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّمَا يَحْتَاجُ إِلَى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعَالَيْتَ - يَا إِلَهِى - عَنْ ذَلِكَ عُلُوّا كَبِيرا🔹 🔸خدايا اگر مرتبه مرا بلند گردانى كه مى تواند (مرا) زير دست كند؟ و اگر مرا زير دست كنى كه مى تواند مرا سربلند گرداند؟ و اگر مرا گرامى دارى كيست مرا خوار كند؟ و اگر مرا خوار كنى كيست كه مرا گرامى دارد، اگر مرا تو عذاب كنى كيست كه بر من ببخشايد و اگر خواهى مرا نابود سازى كه مى تواند تو را از تاءديب بنده خود باز دارد يا علت عمل تو را بپرسد، و من دانسته ام كه در فرمان تو ستم نيست، و در كيفر گناه شتاب نمى فرمايى. كسى شتاب كند كه بترسد قدرت از چنگ او بيرون رود، و كسى ظلم كند كه ناتوان باشد تو از اين صفات نكوهيده بالاترى اى خداى من🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر (بار خداوندا اگر تو (درجه و مقام) مرا بالا برى چه كسى مى‏تواند مرا پست گرداند؟) (الهى ان رفعتنى فمن ذا الذى يضعنى). (اگر تو (مقام) مرا پائين آورى چه كسى مى‏تواند مرا بالا ببرد؟) (و ان وضعتنى فمن ذا الذى يرفعنى). (اگر تو مرا اكرام كنى چه كسى مى‏تواند به من اهانت كند؟) (و ان اكرمتنى فمن الذى يهيننى). (اگر تو به من اهانت كنى چه كسى مى‏تواند مرا اكرام نمايد؟) (و ان اهنتنى فمن ذا الذى يكرمنى). (اگر مرا عذاب نمايى چه كسى مى‏تواند به من رحمت آورد؟) (و ان عذبتنى فمن ذا الذى يرحمنى). (و اگر مرا هلاك فرمائى چه كسى مى‏تواند نسبت به تو در مورد بنده‏ات اعتراض كند يا درباره‏ى او از تو سئوال و پرسش نمايد؟) (و ان اهلكتنى فمن ذا الذى يعرض لك فى عبدك، او يسالك عن امره). (اما من به خوبى دانسته‏ام كه در حكم تو هيچ ستمى نيست) (و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم). (در كيفر و عقوبت تو هيچ عجله‏اى به كار نمى‏رود) (و لا فى نقمتك عجله). (و اين بدان خاطر است كسى شتاب مى‏كند كه از فوت شدن فرصت بيم داشته باشد) (و انما يعجل من يخاف الفوت). (و كسى دست ستم دراز مى‏كند كه ضعيف و ناتوان باشد) (و انما يحتاج الى الظلم الضعيف). (در حاليكه- اى خداى من- تو از اين (نقائص) بسيار پيراسته، والاتر و برترى) (و قد تعاليت يا الهى عن ذلك علوا كبيرا). ⏺ (اسناد الظلم الى الحكم و العجله الى النقمه من باب المجاز العقلى) (اللهم ان رفعتنى فمن ذا الذى يضعنى، و ان وضعتنى فمن ذا الذى يرفعنى و ان اكرمتنى فمن ذا الذى يهيننى، و ان اهنتنى فمن ذا الذى يكرمنى، و ان عذبتنى فمن ذا الذى يرحمنى، و ان اهلكتنى فمن ذا الذى يعرض لك فى عبدك او يسالك عن امره، و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم، و لا فى نقمتك عجله، و انما يعجل من يخاف الفوت، و انما يحتاج الى الظلم الضعيف، و قد تعاليت يا الهى عن ذلك علوا كبيرا). رفعت الشى‏ء: اعليته عن مقره و اصله فى الاجسام ثم استعير فى المنزله و الرتبه فقيل: رفعه: اذا شرف منزلته و اعلى رتبته و منه: و رفعنا لك ذكرك و يقابله الوضع بمعنى الحط و هو انزال الشى من علو. و اكرمته اكراما: عظمته و اهنته اهانه: اذللته و منه: و من يهن الله فما له من مكرم و العذاب: الايجاع الشديد و هو اسم من عذبه تعذيبا. و الرحمه: رقه تقتضى الاحسان الى المرحوم و اذا وصف بها البارى تعالى فليس يراد بها الا مجرد الاحسان دون الرقه. و عرض له فى الامر عرضا من باب قعد: تعرض له فمنعه باعتراضه ان يبلغ مراده لانه يقال: سرت فعرض لى فى الطريق عارض من جبل و نحوه اى مانع يمنع من المضى و اعتراض له: بمعناه. و المراد بالسئوال فى قوله عليه‏السلام: او يسئلك عن امره: السئوال على طريق المناقشه و الاعتراض و منه قوله تعالى: لا يسئل عما يفعل اى ليس لاحد ان يناقشه و يسئله عما يفعل. و من، فى جميع الفقرات للاستفهام الانكارى. قوله عليه‏السلام: و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم و لا فى نقمتك عجله، الواو ابتدائيه و الجمله مستانفه استينافا نحويا و الضمير فى انه للشان. و النقمه ككلمه: الانتقام و اسناد الظلم الى الحكم و العجله الى النقمه من باب المجاز العقلى لمشابهتهما الفاعل فى الملابسه. و انما، لقصر الصفه على الموصوف اى لا يعجل الا من يخاف الفوت و لا يحتاج الى الظلم الا الضعيف. اما الاول فظاهر، و اما الثانى فلان الظلم قبيح عقلا و شرعا فلا يرتكبه الاضعيف العقل جاهل بقبحه، و الله سبحانه لا يخاف فوتا لانه بالمرصاد و لا يحتاج الى الظلم لانه عالم بقبح القبايح مع غناه عنها فيستحيل عليه ان يفعل القبيح و يرتكب الظلم. ✍️ ادامه دارد ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 اى خداى من، اگر تو مرا بلند گردانى، چه كسى تواند فرود آورد. و اگر تو مرا خوار و پست گردانى، چه كسى تواند بالايم برد. و اگر تو مرا بزرگ بدارى، كيست كه تواند مرا ذليل گرداند و اگر تو مرا كوچك كنى، كيست كه بتواند بزرگم بدارد. و اگر تو مرا عذاب فرمايى، چه كس بر من رحم آورد و اگر هلاكم سازى چه كسى تواند در كار تو نسبت به بنده ‏ات اعتراض و يا درباره‏ى او سوال كند. و من مى‏دانم كه در حكم تو هرگز ستمى روا نمى‏شود و در انتقام تو هرگز شتابى نيست و شتاب فقط در كار كسى است كه مى‏ترسد فرصت از دستش برود و تنها فرد ضعيف است كه نيازمند كار ظالمانه است و اى معبود من، تو بسيار بلندمرتبه‏ تر از آنى كه به اين امور آلوده باشى. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
یکی از چهار ماه حرام و آخرین ماه در تقویم هجری قمری و از ماه‌های پربرکت سال است و از آنجا که مناسک حج در آن انجام می‌شود، ذی‌الحجه نام گرفته‌ است. در فضیلت این ماه همین بس که حضرت امام جعفربن محمد الصادق علیه السلام در تفسیر این بخش از آیات 203 بقره و 22 حج که خداوند می‌فرماید «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فی‏ أَیَّامٍ مَعْدُودات؛ و خدا را در روزهایی معین یاد کنید»، ‏فرمود «أَیَّامُ التَّشْرِیقِ الثَّلَاثَةُ وَ الْأَیَّامُ الْمَعْلُومَاتُ الْعَشَرَةُ مِنْ ذِی‌الْحِجَّة؛ یعنی منظور از ایام معدودات سه روز یازدهم تا سیزدهم و ایام معلومات (حج22) 10 روز اول ذی‏‎الحجه است». (تفسیر قمی، ج1، ص71) و یا رسول مکرم خدا حضرت محمدبن عبدالله صلّی الله علیه و آله،‌ 10 روز ابتدایی این ماه را از پاکیزه‌ترین ایام سال برشمرده فرمود «مَا مِنْ أَیامٍ أَزکَی عِندَ الله تعالی وَ لاَ أعظَمَ أجراً مِن [فی‏] خَیرٍ مِنْ عَشْرَ اْلأضْحَی قِیلَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ، قَالَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ إلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِمَالِهِ وَ بِنَفْسِهِ ثُمَّ لَمْ‌یرْجِعْ مِنْ ذَلِکَ بِشَی‏ءٍ؛ پاک‌ترین و پراجرترین روزها نزد خداوند، دهۀ اول ماه ذی‌حجه است. سؤال می‌شود "آیا جهاد در راه خدا به پایۀ آن می‌رسد؟" می‌فرماید: خیر، مگر اینکه شخصی به جان و مالش خارج شود و دیگر برنگردد.» از این جهت است که حضرات معصومین علیهم السلام برای درک بیشتر این ماه،‌ آداب و اعمالی را بیان فرمودند که بخشی از آنها در کتب روایی ما آمده است. یکی از این آداب، روزه گرفتن است. حضرت امام موسی‌بن جعفر الکاظم درباره فضیلت روز اول ماه رمضان فرمود «مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ ذِی‌الْحِجَّةِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ ثَمَانِینَ شَهْراً.» یعنی هرکه در روز اول ذی‌الحجه روزه بگیرد، خداوند ثواب هشتاد ماه روزه را برای او درج می‌کند. مرحوم شیخ طوسی نیز بیان کرده است: مستحب است در این روز، نماز حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را بخواند و این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و همانند نماز حضرت امیرالمؤمنین است؛ در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند و بعد از سلام تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام را بگوید، آنگاه این دعا را بخواند «سُبْحَانَ ذِی‌الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ سُبْحَانَ ذِی‌الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ ذِی‌الْمُلْكِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ‏ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَالَ سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّى بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ سُبْحَانَ مَنْ یَرَى أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا سُبْحَانَ مَنْ یَرَى وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا لَا هَكَذَا غَیْرُه.»‏ یعنی منزه است خدای صاحب عزت بلند و والا، منزه است صاحب شوکت مرتفع و بزرگ، منزه است صاحب فرمانروایی گرانمایه و دیرینه، منزه است آن کس که بیند جای پای مور را به‌روی سنگ خارا، منزه است آن کس که بیند رد عبور پرنده را در هوا، منزه است آن کس که فقط او چنین است و جز او چنین نیست. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 🔊 سالروز حضرت زهرا و حضرت علی علیهما السلام مبارک باد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی سختی روز مجازات وَ قَالَ (عليه السلام): : يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ، أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ. علی علیه السلام که درود خدا بر او باد فرمود : روز انتقام گرفتن از ظالم سخت تر از ستمكارى بر است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ روز اجراى عدل بر ستمگران: قسمت 1 📜 اين كلام حكيمانه پيش از اين نيز با تفاوتى تحت آمده و در آنجا هم چنين ذكر شده بود: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ!». درواقع كلام حكيمانه مورد بحث مى تواند شرحى بر روايت 241 باشد، زيرا در آنجا گفته شده بود «يوم المظلوم» در اينجا مى فرمايد: «يوم العدل» بنابراين منظور از روز مظلوم، روز اجراى عدالت است نسبت به ظالم و گرفتن انتقام مظلوم از ستمگر و همانگونه كه در آنجا اشاره كرديم درباره اين روز، خواه روز عدالتش ناميم يا روز مظلوم، دو احتمال هست: نخست اينكه منظور از آن روز رستاخيز است كه بسيارى از شارحان نهج البلاغه آن را پذيرفته اند و در اين صورت شدت اين روز نسبت به روز ظلم و جور آشكار است؛ دنيا و ستمهاى ستمگران هرچه باشد به سرعت مى گذرد؛ اما مجازات آنها در قيامت پايدار وبرقرار است. هم ازنظر طول زمان بيشتر است و هم ازنظر كيفيت مجازات الهى، شديدتر. تفسير ديگر اينكه منظور از روز اجراى عدالت اعم از دنيا و آخرت است، زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بسيارى از ظالمان در همين دنيا به مجازاتهاى سختى گرفتار شده اند و حتى در عمر كوتاه خود نيز بارها صحنه آن را ديده ايم كه اگر آن را جمع آورى كنيم كتابى مى شود. با توجه به مطلق بودن كلمه «عدل» تفسير دوم مناسبتر به نظر مى رسد به خصوص اينكه جور در دنيا واقع مى شود و اگر عدل هم در دنيا باشد تناسب بيشترى دارد و مى دانيم كه مجازاتهاى ظالمان در دنيا مانع از مجازات آنها در آخرت نيست و بايد كفاره ظلم خود را هم در دنيا بدهند و هم در آخرت، بنابراين كلام حكيمانه پيشگفته، مفهوم عامى دارد كه دنيا و آخرت، هر دو را فرا مى گيرد. بنابر آنچه گفته شد جمله «يَوْمَ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ» نيز شرح «يَوْمَ الظّالِمُ عَلَى الْمَظْلُومِ» است؛ يعنى روز ظلم ظالم نسبت به مظلوم. اميرمؤمنان على عليه السلام در سخنان ديگرش نيز با تعبيرات ديگرى به اين حقيقت اشاره كرده مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ غَداً يَكْفِيهِ عَضُّهُ يَدَيْه؛ ظالم فردايى دارد كه هر دو دست خود را با دندان مى گزد و همين براى او كافى است». از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى نيز استفاده مى شود كه خدا در همين دنيا ظالمانى بر ظالمان ديگر مسلط مى كند كه از آنها انتقام بگيرند. امام باقر عليه السلام در حديثى مى فرمايد: «مَا انْتَصَرَ اللهُ مِنْ ظالِمٍ إِلّا بِظالِمٍ وَذلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ : (وَكَذَلِکَ نُوَلِّى بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضا)؛ خداوند از ظالمان به وسيله ظالمان انتقام مى گيرد واين همان است كه در قرآن فرمود: اينگونه بعضى از ظالمين را بر بعضى مسلط مى كنيم». مى دانيم: اگر عادلى بخواهد انتقام مظلومى را بگيرد اولاً روى حساب و قانون عدالت رفتار مى كند، ثانياً چون از دست شخص عادلى ضربه مى خورد، بر او گواراتر است از اينكه از دست ظالم ديگرى همچون خودش ضربه بى حساب وكتاب بخورد. از اينها گذشته، روايات، نكته دقيق ديگرى را بيان مى كند و آن اينكه ظالم در همان لحظه كه ظلم مى كند بخشى از دين و ايمان خود را از دست مى دهد واين انتقام بزرگى است. امام صادق عليه السلام فرمود: «أَمَا إِنَّ الْمَظْلُومَ يَأْخُذُ مِنْ دِينِ الظَّالِمِ أَكْثَرَ مِمَّا يَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ مَالِ الْمَظْلُومِ؛ بدانيد مظلوم از دين ظالم بيش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى گيرد خواهد گرفت». در حديث ديگرى از رسول خدا صلي الله عليه و آله مى خوانيم: «مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ كَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاسِ؛ كسى كه از قصاص (در دنيا و آخرت) بترسد از ظلم مردم خوددارى مى كند». ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ روز اجراى عدل بر ستمگران: قسمت 2 📜 اضافه بر اين، از روايات استفاده مى شود كه مجازات و كيفر ظلم و ستم سريع تر از هر گناه ديگرى به انسان مى رسد، همانگونه كه نيكوكارى درباره ديگران سريعتر از كارهاى خير ديگر پاداشش به انسانها خواهد رسيد. در كتاب شريف كافى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَإِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْي؛ سريعترين چيزى كه ثوابش به انسان مى رسد نيكوكارى در حق ديگران وسريع ترين شرى كه كيفرش دامان انسان را مى گيرد ظلم و ستم است». اين مسئله به قدرى داراى اهميت است كه امام باقر عليه السلام در حديث ديگرى مى فرمايد: در كتاب على عليه السلام آمده است: «ثَلاثُ خِصَالٍ لا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَالْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا؛ سه عمل است كه صاحب آنها هرگز از دنيا نمى رود تا وبال و آثار سوء آن را ببيند: ظلم و قطع رحم و قسم دروغين كه با اينها با خدا مبارزه مى كند». اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام پايان مى دهيم. آنجا كه فرمود: «مَا مِنْ ذَنْبٍ أَجْدَرَ أَنْ يُعَجِّلَ اللَّهُ لِصَاحِبِهِ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا مَعَ مَا يَدَّخِرُ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنَ الْبَغْيِ وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛ سزاوارترين گناهانى كه خداوند عقوبتش را در دنيا به زودى به صاحبش مى رساند به اضافه كيفرهايى كه در آخرت براى او ذخيره كرده، ظلم و قطع رحم است». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِنْ عَزَمُواْ الْطَّلَقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏ و اگر تصمیم به گرفتند (آن هم با شرائطش، مانعى ندارد.) همانا خداوند شنوا و داناست. 1- اسلام، طلاق را با همه تلخى‌ها و زشتى‌هایش مى‌پذیرد، ولى بلا تكلیف گذاشتن همسر را نمى‌پذیرد. «و ان عزموا الطلاق» 2- تصمیم طلاق با مرد است. «عزموا» 3- در طلاق، قصد جدّى لازم است. «عزموا» 4- از هواپرستى وتصمیمى كه زندگى زن را تباه مى‌كند پرهیز نمایید. «فانّ اللّه سمیع علیم» 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2