eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ نشانه هاى : قسمت 1 ⏺ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه نشانه هاى ظالمان و ستمگران را روشن مى سازد و نشان مى دهد كه ظالم، تنها كسى نيست كه حق ديگران را ببرد و آنها را در فشار قرار دهد، بلكه ظالم معناى وسيعى دارد كه سه نشانه آن را امام عليه السلام بيان فرموده است. البته كسانى كه هر سه نشانه در آنها باشد در مرحله بالاى ظلم و ستم قرار دارند؛ ولى هر يك از اين سه نشانه نيز به تنهايى مى تواند دليل بر ظالم بودن باشد. نخست مى فرمايد: «ظالم سه نشانه دارد (نشانه اول اينكه) به مافوق خود از طريق نافرمانى ستم مى كند»؛ (لِلظَّالِمِ مِنَ آلرِّجَالِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ: يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ). غالباً مردم وصف ظالم را براى چنين شخصى به كار نمى برند، بلكه او را عاصى و نافرمان مى دانند؛ ولى هرگاه آن را درست بشكافيم مى بينيم داشتن چنين خصلتى ظلم است. نه تنها از اين جهت كه ظلم معناى وسيعى دارد و هرچيزى كه در غير محل قرار دهند نوعى ظلم محسوب مى شود، بلكه ازاينرو كه واقعآ ظلم و ستم بر شخص مافوق است، زيرا ابهت او را دَرهم مى شكند وديگران را به او جسور مى سازد و به مديريت و فرماندهى او لطمه وارد مى كند وچه ظلم وستمى از اين بدتر كه انسان مدير و مدبرى را در كار خود تضعيف يا فلج كند. آنگاه در بيان دومين نشانه ظالم، مى فرمايد: «با قهر و غلبه، به زيردستان خويش ستم مى كند»؛ (وَمَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ). مصداق روشن ستم همين است كه انسان درباره زيردستانش موازين عدالت را رعايت نكند، حقوق آنها را محترم نشمرد، در ميان آنها تبعيض قائل شود، بيش از آنچه در توان دارند از آنها كار بخواهد، سوابق خدمت آنها را فراموش كند، درمشكلات به فكر آنها نباشد و يا حتى بعد از وفاتشان از آنها يادى نكند. همه اينها مصداقهايى براى ستم نسبت به زيردستان است و هركدام مى تواند نشانه اى باشد. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ نشانه هاى : قسمت 2 ⏺ حضرت در سومين نشانه مى فرمايد: «و جمعيت ستمگران را پشتيبانى مى كند»؛ (وَيُظَاهِرُ الْقَوْمَ الظَّلَمَةَ). همكارى با ظالمان و ستمگران در هر مرحله كه باشد نوعى ظلم محسوب مى شود و به همين دليل معاونت ظلمه يكى از گناهان بزرگ در اسلام شمرده شده است و حتى در روايتى مى خوانيم: «إِذَا كَانَ يوْمُ الْقِيامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَينَ الظَّلَمَةُ وَأَعْوَانُ الظَّلَمَةِ وَأَشْبَاهُ الظَّلَمَةِ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً وَلاقَ لَهُمْ دَوَاةً قَالَ فَيجْتَمِعُونَ فِى تَابُوتٍ مِنْ حَدِيدٍ ثُمَّ يرْمَى بِهِمْ فِى جَهَنَّمَ؛ هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد ندا كننده اى ندا مى دهد: ظالمان و كمككاران آنها و شبيهان آنها كجا هستند؟ حتى كسى كه قلمى براى آنها تراشيده و يا دوات آنها را براى نوشتن فرمان ظلم آماده كرده همه آنها را جمع مى كنند و در تابوتى از آهن مى نهند سپس آنها را به جهنّم پرتاب خواهند كرد». روايات در اين زمينه بسيار است كه در كتب حديث و كتب فقهى در باب «اعانت ظالم» ذكر شده است. در حديث ديگرى كه در كتاب وسائل الشيعه از رسول خدا صلي الله عليه وآله آمده است مى خوانيم: «مَنْ مَشَى إِلَى ظَالِمٍ لِيعِينَهُ وَهُوَ يعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الاِْسْلام؛ كسى كه به سوى ستمگرى برود تا به او كمك كند در حالى كه مى داند او ظالم است، از اسلام (راستين) خارج شده است». اين سه نشانه كه امام عليه السلام براى ظالم ذكر كرده در بسيارى از موارد لازم وملزوم يكديگرند و گاه ممكن است از هم جدا شوند و هركدام نشانه مستقلى محسوب گردند. ممكن است كسى با ظالمان همكارى كند اما به زيردستانش ظلم نكند ويا توانايى آن را نداشته باشد. يا نسبت به بالادست خود عصيان كند؛ اما نسبت به كسانى كه زيردست او هستند ستم روا مدارد. به هر حال هركدام نشانه اى است براى شناخت ظالمان و اگر هر سه در يك فرد جمع شوند وى مصداق اتم ظالم و ستمگر است. اين تعبيرات نشان مى دهد كه اسلام با ظلم و ستم در هر چهره و هر مرحله وهر شكلى كه باشد مخالف است. بحث را با حديث ديگرى از رسول خدا صلي الله عليه و آله پايان مى دهيم: «إنَّهُ لَيَأْتِي الْعَبْدُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَقَدْ سَرَّتْهُ حَسَناتُهُ فَيَجِيُ الرَّجُلُ فَيَقُولُ: يا رَبِّ ظَلَمَني هذا فَيُوْخَذُ مِنْ حَسَناتِهِ فَيُجْعَلُ فِي حَسَناتِ الَّذي سَأَلَهُ فَما يَزالُ كَذلِکَ حَتّى ما يَبْقى لَهُ حَسَنَةٌ فَإذا جاءَ مَنْ يَسْأَلُهُ نَظَرَ إلى سَيِّئاتِهِ فَجُعِلَتْ مَعَ سَيِّئاتِ الرَّجُلِ فَلا يَزالُ يُسْتَوْفى مِنْهُ حَتّى يَدْخُلُ النّارَ؛ روز قيامت بنده اى از بندگان خدا را (براى حساب) مى آورند در حالى كه حسناتش او را مسرور ساخته است. در اين هنگام كسى مى آيد ومى گويد: خداوندا! اين مرد به من ستم كرده. در اين هنگام از حسنات او برمى دارند و به حسنات مظلوم مى افزايند و همين گونه اين كار تكرار مى شود تا آنكه حسنه اى از او باقى نمى ماند. سپس هنگامى كه مدعى ديگرى پيدا مى كند نگاه به گناهان او مى كنند و به نامه اعمال ظالم منتقل مى نمايند و اين كار پيوسته ادامه پيدا مى كند تا داخل در آتش دوزخ شود». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِى بِيَدِهِ عُقْدَةُ الْنِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى‏ وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ واگر زنان را قبل از آمیزش دهید، در حالى كه براى آنها مهریه تعیین كرده‌اید، نصف آنچه را تعیین كرده‌اید (به آنها بدهید،) مگر اینكه آنها (حقّ خود را) ببخشند و یا كسى كه عقد ازدواج به دست اوست آنرا ببخشد، و اینكه شما گذشت كنید، (و تمام مهر آنان را بپردازید) به پرهیزگارى نزدیكتر است. و گذشت و نیكوكارى در میان خود را فراموش نكنید كه همانا خداوند به آنچه انجام مى‌دهید بیناست. 1- در گفتگو ردرباره‌ى مسائل زناشویى خانواده، عفت كلام را مراعات كنید. «تمسّوهن» 2- تعیین و پرداخت مهریه، بر مرد واجب است. «فریضة» 3- عفو و گذشت از سوى زن و مرد، هر دو پسندیده است. یا زن نصف مهریه را ببخشد، یا مرد تمام مهریه را بدهد. «یعفون... تعفوا» 4- اجازه ازدواج زن، با ولىّ اوست. «بیده عقدة النكاح» 5 - كسانى كه بخشش دارند، به تقوى نزدیك‌ترند. «وان تعفوا اقرب للتّقوى» 6- طلاق باید همراه با عفو و فضل باشد. «تعفوا... لاتنسوا الفضل» 7- در طلاق نباید مسائل اخلاقى و كرامت‌هاى انسانى را به فراموشى سپرد. «ولا تنسوا الفضل بینكم» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک زیبای دیگر با حضرت دوست : 👈 بیمار زارم دریاب دریاب جز تو ندارم دریاب دریاب در راه عشقت از پا فتادم رحمی که زارم دریاب دریاب دو از رخ تو در خاک و در خون جان می سپارم دریاب دریاب جان شد خیالی تن شد هلالی زار و نزارم دریاب دریاب با سخت جانی ابرو کمانی افتاده کارم دریاب دریاب شد زاشک خونین رویم منقّش زیبا نگارم دریاب دریاب دل شد زشوق آب بشتاب بشتاب طاقت ندارم دریاب دریاب شد در فراقت نامهربانا از دست کارم دریاب دریاب مشکل که فیضت زین غم برد جان بیمار و زارم دریاب دریاب ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در و : «9» أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَكَ ... شب را براى تو صبح كرديم، و همه آفريده‏ها براى تو قدم در عرصه صبح گذاشتند...... https://eitaa.com/sahife2/42804 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
بينش در بهره‏ گيرى از نعمت ‏ها و بلا ها 1 🔴 «9» أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَكَ .... شب را براى تو كرديم، و همه آفريده‏ها براى تو قدم در عرصه صبح گذاشتند .... شخصى به امام باقر عليه السلام گفت: چگونه صبح كردى؟ فرمود: در حالى كرديم كه غرق نعمتيم و آلوده به گناهان بسيار، پروردگارمان با نعمت‏هايش به ما اظهار محبت مى‏كند و ما با گناهانمان با او دشمنى مى‏ورزيم در حالى كه ما به او نيازمنديم و او از ما بى‏نياز است. اندازه‏ شناسى و شناخت قدر نعمت‏ ها و حكمت حوادث و آفات انسان را در رساندن به كمالات برتر موفّق مى‏سازد؛ به ويژه اگر به اسرار باطنى خلقت اشيا بيشتر نگريسته شود به معرفت حقيقى نزديكتر مى‏شود. اگر آدمى‏ «سرّ القَدَر» داشته باشد و همه چيز را مانند آب و آتش بشناسد پى مى‏برد كه چرا خداوند حكيم، صفت خوبى را به فرد زشتى داده يا زيبايى را به فرد ناشايست و نادان داده است. اگر تيز نگر شود، پاسخ همه اين پرسش‏ها به عدالت و حكمت حق مى‏رسد. هنگامى كه انسان سرّ قَدَر هر چيزى و حكمت حق در آن را نشناسد، هميشه از خود مى‏پرسد، چرا و چگونه چنين كرده است؟ اگر به سرّ درون آفرينش برسد، همه اشكالات و شبهات او از بين مى‏رود. بيشتر ناله‏ها و شكايت‏هاى بشر از روى جهل به راز هستى و آفرينش است و ظاهربينى و ساده‏نگرى و به كار نگرفتن عقل و انديشه، او را به موجودى مادى و حيوانى تبديل مى‏كند كه همه همّت او صرف شكم چرانى و سرگرمى در دنياست ولى چراغ زندگى و عقلش تعطيل است. يكى از صفات ژرف نگرى در امور حقيقى دنياست كه امام على عليه السلام در اين باره به اصحاب فرمود: شِيعَتُنا هُمْ العارِفُونَ بِاللَّهِ العامِلُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ، أَهْلُ الفَضائِلِ، النَّاطِقُونَ بِالصَّوابِ، مَأكُولُهُم الْقُوتُ وَ مَلْبَسُهُم الأِقتِصادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ ... تَحْسَبُهُم مَرْضى‏ وَ قَدْ خُولِطُوا وَ ما هُمْ بِذلِكَ، بَلْ خامَرَهُم مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهِم وَ شِدَّةِ سُلطانِهِ ما طاشَتْ لَهُ قُلُوبُهُم وَ ذَهَلَتْ مِنْهُ عُقُولُهُم، فإِذا اشْتاقُوا مِنْ ذلكَ بادَرُوا إِلى‏ اللَّهِ تَعَالى‏ بِالأَعْمالِ الزَّكِيَّة لايَرْضَونَ لَهُ بِالقَلِيلِ و لايَستَكْثِرُونَ لَهُ الجَزيلَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمالِهِم مُشْفِقُونَ. ما آنانند كه خداشناسند، به فرمان خدا عمل مى‏كنند، اهل فضايلند؛ زبانشان گوياى راستى و درستى است؛ خوراكشان بخور و نمير است. پوشاكشان ميانه روى است، راه رفتنشان با فروتنى است ... آنان را بيمار و ديوانه مى‏پندارى در حالى كه چنين نيستند، بلكه عظمت پروردگارشان و شكوه قدرت او چنان در آنان اثر گذاشته كه دلهايشان ديوانه او، خردهايشان در برابرش حيران و سرگشته شده است، اشتياق آنان سبب گشته كه با كارهاى پاك و پاكيزه به سوى خداى تعالى بشتابند، به عمل اندك براى او رضايت نمى‏دهند و اعمال زياد را براى خود زياد نمى‏شمارند، پيوسته خود را متّهم مى‏دارند و از اعمال خويش بيمناكند. بخشى از رزق و سرمايه انسان، اموالى است كه از راه كسب حلال به دست مى‏آيد و در راه حق و حمايت از ضعيفان مصرف مى‏گردد. و گاهى آدمى در اثر هوا و هوس از راه باطل درآمدى بياندوزد و در راه شيطان خرج مى‏كند كه هر دو بر باد رفته است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 53 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
بينش در بهره‏ گيرى از نعمت ‏ها و بلا ها 2 🔴 «عدّه‏اى از مردم خراسان خدمت امام صادق عليه السلام رسيدند. حضرت بى مقدمه فرمود: هر كس مالى را از «مهاوش» به دست آورد، خداوند آن را در «نهابر» از بين ببرد. عرض كردند: فدايت شويم معنى اين جمله را نمى‏فهميم، حضرت فرمود: از باد آيد به دم بشود. اين برداشت همان ضرب المثل خود ماست كه گفته‏اند: باد آورده را باد ببرد. بنابراين بايد از وزر و وبال اين مال ترسيد كه عاقبتش دوزخ است. از اينرو پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: مَنْ لَمْ يُبالِ مِنْ أىِّ بابٍ اكْتَسَبَ الدِّينارَ وَ الدِّرهَمَ لَمْ أُبالِ يَوْمَ القِيامَةَ مِنْ أَىِّ أَبوابِ النَّارِ أَدْخَلْتُهُ. خداى متعال فرمود: هر كس پروايى نداشته باشد از چه راهى درهم و دينار كسب كند روز قيامت باكى نداشته باشم كه از كدام درهاى دوزخ واردش كنم. و اين حالت مال اندوزى يك نوع آفت زدگى نفس است كه روح و قلب را هم آلوده مى‏سازد و سپس انسان را به موجودى مانند قارون و فرعون تبديل مى‏كند كه ادعاى ملك و ملكوت را شيوه حكومت خود قرار مى‏دهد. بنده ذليل پس به كجا بايد توقّف كند و در چه آغوشى پناه گيرد كه راه نجات او باشد. اميرالمؤمنين در خود به درگاه الهى اين پناهندگى را درخواست مى‏فرمايد: خدايا! براى من پيكرى آفريدى و در آن ابزارها و اندام‏هايى نهادى كه من با آنها تو را فرمان مى‏برم و نافرمانى مى‏كنم، تو را به خشم مى‏آورم و خشنودت مى‏سازم و در نفس من انگيزه به سوى شهوات قرار دادى و مرا در سرايى آكنده از آفات جاى دادى و آن گاه به من فرمودى باز ايست. پس من به كمك تو باز مى‏ايستم و به تو توسّل مى‏جويم و به تو پناه مى‏برم و با يارى تو خودم را حفظ مى‏كنم و براى انجام آنچه خشنودت مى‏سازد، از تو توفيق مى‏طلبم. پس بايد سپرى از ابزار دفاع معنوى برگزيد كه حضرت على عليه السلام فرمود: لاتُخْلِ نَفْسَكَ مِنْ فِكْرَةٍ تَزيدُكَ حِكْمَةً وَ عِبْرَةٍ تُفيدُكَ عِصْمَةً. خود را از انديشه‏اى كه برفرزانگى تو مى‏افزايد و از عبرت آموزى كه تو را از لغزش نگه مى‏دارد؛ خالى مدار. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 53 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه بزرگ حدیث ولایت در سه بخش: 👌عمومی: لبیک یا رسول الله 👌نوجوان:امامت را بشناس 👌کودکان: خبر بزرگ 📅۳۰تیر لغایت ۱۳ مرداد 🎁هدایا: 💫۱۴پلاک طلای یا علی 💫۱۱۰پک معنوی نگین انگشتری مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه علیها السلام لینک شرکت در مسابقه: Fatemi.amfm.ir 🔷🔸💠🔸🔷 جوان نو؛ رسانه اختصاصی نوجوانان فاطمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔http://eitaa.com/joinchat/3295150098C8f44199aee ⌨️https://javaneno.amfm.ir
مسابقه بزرگ حدیث ولایت 👌بخش کودک: خبر بزرگ 📅۳۰تیر لغایت ۱۳ مرداد 🎁جایزه‌ها: 💫۱۴پلاک طلای یا علی 💫۱۱۰پک فرهنگی معنوی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام 📎لینک شرکت در بخش کودک: https://fatemi.amfm.ir/hvk/ لینک شرکت از طریق اپلیکیشن ماهک: http://cafebazaar.ir/app/com.dabestaniha.mahak
برنامه ی و گشایش بعد از سختی‌ ها وَ قَالَ (علیه السلام): عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ، تَكُونُ الْفَرْجَةُ؛ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ، يَكُونُ الرَّخَاءُ. حضرت علی که درود خدا بر او باد در اميدوارى در سختى ها فرمودند: چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ گرفتاران، اميدوار باشند: قسمت 1 ⏺ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از اصول زندگى بشر نه به عنوان قانونى كلى، بلكه قانونى غالبى اشاره كرده و به وسيله آن به تمام گرفتاران اميد مى بخشد و مى فرمايد: «هنگامى كه سختى ها به آخرين درجه شدت برسد گشايش روى مى دهد و در آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ مى شود نوبت آسايش و راحتى فرا مى رسد»؛ (عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ، وَعِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلاَءِ يَكُونُ الرَّخَاءُ). اين حقيقت به كرار تجربه شده كه پايان شبهاى سياه سپيد است و عاقبت گرفتارى ها راحتى و استراحت است. به همين دليل انسان هرگز نبايد به هنگام هجوم مشكلات و درد و رنجها مأيوس گردد و دست به كارهاى نامعقول بزند ويا زبان به ناشكرى بگشايد و بى تابى كند، بلكه پيوسته اميدوار باشد كه به دنبال اين شدتها و تنگى حلقه هاى بلا گشايش حاصل مى شود، طوفان بلا فرو مى نشيند و ابرهاى نوميدى كنار مى رود و آفتاب شفاف اميد آشكار مى گردد. قرآن مجيد نيز به همين حقيقت در سوره «انشراح» خطاب به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله اشاره كرده مى فرمايد: «(فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا)؛ زيرا با سختى آسانى است (باز هم) با سختى آسانى است». در تفسير سوره «انشراح» كه خدا در آن مى فرمايد: راحتى به همراه سختى است پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مى فرمايد: «لَوْ كانَ الْعُسْرُ فِي حُجْرٍ لَدَخَلَ عَلَيْهِ الْيُسْرُ حَتّى يُخْرِجَهُ؛ هرگاه سختى وارد لانه اى شود، راحتى وارد مى شود و آن را بيرون مى كند» سپس آيه شريفه (إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرآ) را تلاوت فرمود. بسيار مى شود كه اين سختى ها و تنگى حلقه بلاها آزمون الهى و مقدمه اى است براى ترفيع مقام انسان. در حالات انبياى الهى نيز اين مطلب بسيار ديده مى شود؛ نمونه روشن آن زندگى ايوب عليه السلام است. اين پيامبر داراى همه امكانات، زن و فرزند و زندگى مناسب بود؛ اما خدا در آزمونى سخت يكى را پس از ديگرى از او گرفت و او همچنان صبر كرد. سرانجام دست به دعا برداشت و از پيشگاه پروردگار تقاضاى گشايش كرد، همانگونه كه در آيه 83 و 84 سوره «انبياء» مى خوانيم: «(وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ)؛ و ايوب را (به ياد آور) هنگامى كه پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالى و مشكلات به من روى آورده؛ و تو مهربان ترين مهربانانى!». به دنبال آن آمده است: «(فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ)؛ ما دعاى او را مستجاب كرديم؛ وناراحتى هايى را كه داشت برطرف ساختيم؛ و خاندانش را به او بازگردانديم؛ وهمانندشان را بر آنها افزوديم؛ تا رحمتى از سوى ما و تذكرى براى عبادت كنندگان باشد». 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ گرفتاران، اميدوار باشند: قسمت 2 ⏺ در سوره «بقره» نيز به مومنانى كه در كوران حوادث جنگ احزاب و احد بى تابى مى كردند و پيوسته در انتظار رسيدن يارى خداوند بودند گوشزد مى كند كه اين مشكلات مخصوص شما نيست، انبياى پيشين نيز گرفتار مشكلات عظيمى شدند و سرانجام يارى خداوند بعد از يك دوران سخت به سراغ آنان آمد، مى فرمايد: «(أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ)؛ آيا گمان كرديد داخل بهشت مى شويد، بى آنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان كه گرفتارى ها وناراحتى ها به آنها رسيد، و آن چنان ناراحت شدند كه پيامبر و افرادى كه ايمان آورده بودند گفتند: «پس يارى خدا كى خواهد آمد؟!» (در اين هنگام، تقاضاى يارى از او كردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشيد، يارى خدا نزديك است!)». بى شك اين كلام حكمت آميز پيام هاى متعددى دارد: از يكسو پيام اميد به همراه خود دارد و از سوى ديگر جلوى بى تابى ها و جزع را مى گيرد و از سوى سوم به رهروان راه حق نويد مى دهد كه اگر صبر و استقامت پيشه كنند و با مشكلات به مبارزه برخيزند سرانجام امدادهاى الهى و فرج بعد از شدت به سراغ آنان خواهد آمد. اين نكته را نيز مى توان از اين كلام شريف و از ساير روايات اسلامى استفاده كرد كه برطرف شدن مشكلات گاه نياز به زمان دارد كه اگر انسان پيش از رسيدن وقت آن زياد دست و پا بزند مشكلى بر مشكلات خود مى افزايد. اين سخن را با حديث جالبى كه «قاضى تنوخى» در كتاب الفرج بعد الشدة از اميرمومنان عليه السلام نقل كرده است پايان مى دهيم. در اين حديث چنين آمده كه مرد عربى خدمت اميرمومنان عليه السلام آمد و عرضه داشت: من گرفتارى ها و مشكلات زيادى دارم، نكته اى به من بياموز كه از آن استفاده كنم. امام عليه السلام فرمود: اى اعرابى! «إنَّ لِلْمِهَنِ أوْقاتآ وَلَها غاياتٌ فَاجْتِهادُ الْعَبْدِ فِي مِهْنِتَهِ قَبْلَ إزالَةِ اللهِ تَعالى يَكُونُ زِيادَةٌ فِيها؛ مهنتها ومشكلات، زمان و سرآمدى دارد وتلاش انسان براى برطرف ساختن آن پيش از آنكه فرمان الهى برسد بر حجم آن مشكلات مى افزايد». سپس امام عليه السلام به آيه شريفه 38 سوره زمر استدلال كرد آنگاه افزود: «لكِنِ اسْتَعِنْ بِاللهِ وَاصْبِرْ وَأكْثِرْ مِنَ الاِْسْتِغْفارِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ وَعَدَ الصّابِرينَ خَيْرآ كَثِيرآ؛ از خدا يارى بطلب و شكيبايى پيشه كن و بسيار استغفار كن كه خداى متعال به صابران وعده خير بسيار داده است». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره حَفِظُواْ عَلَى الْصَّلَوَ تِ وَالْصَّلَوةِ الْوُسْطَى‏ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَنِتِينَ‏ بر انجام همه‌ى و(خصوصاً) نماز وسطى (ظهر)، مواظبت كنید و براى خدا خاضعانه بپاخیزید. حفظ هر چیزى باید مناسب با خودش باشد؛ حفظ مال از دست برد دزد است، حفظ بدن از میكرب است، حفظ روح از آفات اخلاقى نظیر حرص، حسد وتكبّر است، وحفظ فرزند از دوست بد مى‌باشد. امّا حفظ نماز به چیست؟ حفظ نماز، آشنایى با اسرار آن، انجام به موقع آن، صحیح بجا آوردن، فراگرفتن احكام و آداب آن و حفظ مراكز عبادت و تمركز فكر به هنگام آن است. در حدیثى مى‌خوانیم: نماز به گروهى مى‌گوید: مرا ضایع كردى خدا تو را ضایع كند و به گروهى مى‌گوید: مرا حفظ كردى خداوند تو را حفظ كند. 1- اقامه نماز باید مداوم باشد. «حافظوا» 2- همه‌ى مردم مسئول حفظ نمازند. «حافظوا» 3- نماز را به جماعت برپا كنید. «حافظوا، قوموا» 4- هركجا زمینه‌ى سهل انگارى یا غفلت احساس مى‌شود، هشدار بیشترى لازم است. «والصلوة الوسطى» 5 - اقامه‌ى نماز، به توجّه، نشاط، معرفت و اخلاص نیاز دارد. «قوموا لِلّه قانتین» 6- انسان نباید وصله‌ى ناهمرنگ هستى باشد. قرآن درباره هستى مى‌فرماید: «كل له قانتون» پس اگر ما قانت نباشیم، وصله ناهمرنگ هستى خواهیم بود. «قوموا للّه قانتین» 7- ارزش نماز به خضوع آن است. «قانتین» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک توصیه به و در دل سحر با حضرت دوست: 👈 شبی رو بحق آر ای جان مخسب بنال از غم درد پنهان مخسب ترا چارهٔ باید از بهر درد بسوز شبش ساز درمان مخسب بیک شب اگر چاره شد خواب کن وگرنه شبی دیگر ای جان مخسب کجا یک شب و ده شب این میشود بمان خواب راحت بدو نان مخسب نخسبی بسی شب ز درد تنت اگر جان زتن به بود هان مخسب بخسب از نفهمیدهٔ درد جان و گرنه بجای عزیزان مخسب چو خواب آیدت سربزانو بنه ببستر میفت و بسامان مخسب سحر گه خروسان خروشان شوند تو هم چون خروسان خروشان مخسب اگر خواب تن را فزونی دهد برد روح را خواب نقصان مخسب اگر اول شب نخسبی چو فیض چو نیمی رود یا که ثلثآن مخسب ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در و : «10» أَصْبَحْنَا فِي قَبْضَتِكَ يَحْوِينَا مُلْكُكَ وَ سُلْطَانُكَ …. خداوندا كرديم درحالی که در عرصه گاه ملكيّت و سلطنت تو هستیم .... https://eitaa.com/sahife2/42804 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
آفرينش در خدمت خداوند 1 🔴 مالكيّت خداوند بر اشيا و انسان‏ها از نوع مالكيت در ميان انسان‏ها نيست؛ زيرا ملكيت بشر اعتبارى و مجازى است كه براى حفظ اعتبار حقيقى و حقوقى خود قوانينى را جعل نموده به گونه‏اى كه با سلب ملكيت از فردى نسبت به مال معين در خارج، او ديگر صاحب آن نيست. امّا نسبت به ذات حق تعالى ملكيت مطلق است و در آن اعتبار و تعلق معنى ندارد؛ زيرا وابستگى و ارتباط حياتى موجودات به رابطه معلول با علّت است كه مبدأ آفرينش هستى سبب پديد آمدن آنان شده است و پديده‏ها ربط محض به خدايند و همه معارف عميق در جهان بينى از اين مبادى‏ وحى به دست آمده است. جملگى با زبان حال مى‏گويند: آنچه در فضا يا خاك در حركت است از سيطره خداوند بر هستى است. و آن قانون هستى كه عبارت از حكمت رابطه‏هاى گوناگون بين مخلوقات و تدبير امور و تنظيم حركات و سكنات بر پايه نظم و حساب است؛ از مديريت تكوينى قادر حكيم بر همه آفرينش است. حضرت على عليه السلام درباره آفرينش جهان فرمود: أَنْشَأَ الْخَلْقَ انْشاءً، وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِداءً بَلا رَوِيةً اجالَها وَ لا تَجْرِبَةً اسْتَفادَها، وَ لا حَرَكَةٍ احْدَثَها، وَ لا هَمامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فيها. احالَ الْأشْياءِ لِاوْقاتِها، وَ لاءَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفاتِها، وَ غَرَّزَ غَرائِزَها، وَ الْزَمَها اشْباحَها، عَالِماً بِها قَبْلَ ابْتِدائِها، مُحيطاً بِحُدُودِها وَ انْتِهائِها، عارِفاً بِقَرائِنِها وَ احْنائِها. بى‏سابقه ماده و مواد مخلوقات را لباس هستى پوشاند و آفرينش را آغاز كرد، بدون به كارگيرى انديشه و سود جستن از تجربه و آزمايش و بدون آن كه حركتى از خود پديد آورده و فكر و خيالى كه ترديد و اضطراب در آن روا دارد. موجودات را پس از به وجود آوردن به مدار اوقاتشان تحويل داد و بين اشياى گوناگون ارتباط و هماهنگى برقرار كرد، ذات هر يك را اثر و طبيعتى معين داد و آن اثر را لازمه وجود او نمود، در حالى كه به تمام اشيا پيش از به وجود آمدنشان دانا و به حدود و انجام كارشان محيط و آگاه و به اجزا و جوانب همه آنها آگاه و آشنا بود. به راستى، شكوه و عظمت آفرينش بر ما پنهان مانده است كه خود را در برابر بزرگى چون خداوند منّان عددى فرض مى‏كنيم. بزرگى را بايد از كلام بزرگان آموخت كه در عظمت خلقت او متحيّر مانده‏اند. امام على عليه السلام درباره آن شكوهمندى چنين مى‏فرمايد: منزهى از هر عيب چه بزرگ است شأن تو! چه عظيم است آنچه از آفرينش تو مى‏بينيم! و چه كوچك است هر بزرگى در برابر قدرت تو! چه دهشت آور است آنچه ما از ملكوت تو مى‏بينيم! و چه اندازه حقير است آنچه ديده مى‏شود در برابر آنچه از سلطنت تو براى ما ناپيداست. چه نعمت‏هايت در اين دنيا گسترده و فراوان است و با اين حال در برابر نعمت‏هاى آخرتت چقدر كوچك است. «1» آيات قرآن تنها براى خواندن نيامده است، بلكه براى فهم و درك اهل ايمان و عمل فرستاده شده است كه: إِنَّ فِى خَلْقِ السَّموَ تِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلفِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَأَيتٍ لِاُوْلِى الْأَلْببِ* الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيمًا وَقُعُودًا وَعَلَى‏ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّموَ تِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بطِلًا سُبْحنَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ يقيناً در آفرينش آسمان‏ها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هايى [بر توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى خردمندان است.* آنان كه همواره خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى‏كنند، و پيوسته در آفرينش آسمان‏ها و زمين مى‏انديشند، [و از عمق قلب همراه با زبان مى‏گويند:] پروردگارا! اين [جهان با عظمت‏] را بيهوده نيافريدى، تو از هر عيب و نقصى منزّه و پاكى؛ پس ما را از عذاب آتش نگاهدار. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 56 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
آفرينش در خدمت خداوند 2 🔴 انديشه در اسرار آفرينش آسمان‏ها و زمين به انسان آگاهى و بينش مى‏دهد و نخستين اثر آن توجه به هدفمند بودن آفرينش است و اين كه همگان در خدمت دستگاه خداوندند. صاحبان عقل و خرد پس از اعتراف به وجود هدف در خلقت به ياد شريف‏ترين موجود در آفرينش مى‏افتند كه انسان ميوه اين جهان هستى مى‏باشد و همه حركت و گردش كرات و طبيعت به خاطر تربيت و پرورش و تكامل انسان است. «نوف بِكالى كه از ياران صميمى امام على عليه السلام بود گفت: شبى در خدمت حضرت بودم هنوز چشم مرا خواب نگرفته بود، ديدم امام از بستر برخاست و به ستارگان آسمان چشم دوخت و سپس مرا صدا زد و فرمود: اى نوف! خوابى يا بيدارى؟ عرض كردم بيدارم يا امير. فرمود: اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنيا ودلدادگان به آخرت، آنان مردمى هستند كه زمين را فرش و خاكش را بستر و آبش را خوشگوار قرار دادند، قرآن را لباس دل و دعا را جامه رو نموده و دنيا را بر روش مسيح از خود بريدند چه بريدنى!» مرحوم علّامه در تفسير الميزان نگاشته است: «انديشيدن و دقت در آفرينش اشيا و اين كه هر يك اجزايشان متناسب با يكديگر و مجموع وجودشان براى رسيدن به كامل و سعادت به نحو تمام و كمال؛ مجهز به ابزار و وسايل هستند؛ نشان مى‏دهد كه هر پديده‏اى در جاى خود از كمال حسن و نيكويى برخوردار است.» امام صادق عليه السلام به مفضّل بن عمر مى‏فرمايد: اى مفضل! نخستين پند و دليل بر وجود آفريدگار، پديد آوردن جهان و تركيب اجزاى آن و نظم بخشيدن آن اجزا به شكل كنونى است. هر گاه درباره اين جهان به انديشه دقت كنى آن را همانند خانه‏اى يابى كه هر آنچه بندگانش‏ بدان نياز دارند در آن فراهم است. آسمان همچون سقف برافراشته شده و زمين همانند فرش گسترده است و ستارگان مانند چراغ‏ها كنار هم چيده شده‏اند و گوهرها همانند گنجينه‏ها در دل زمين اندوخته شده‏اند و هر چيز عالم به جاى خود فراهم گشته است و انسان همچون مالك و صاحب وسايل و لوازم آن است. انواع گياهان براى اهداف او آماده گشته و حيوانات گوناگون در خدمت مصالح و منافع او مى‏باشند. «1» در عهد سليمان بن داود مردم گرفتار خشكسالى سختى شدند. پس به آن حضرت شكايت كردند و از ايشان خواستند كه طلب باران كند. سليمان فرمود: بعد از نماز صبح براى طلب باران بيرون خواهم رفت. چون نماز صبح خواند به همراه مردم بيرون رفت. در راه مورچه‏اى را ديد كه بر دو پاى خود ايستاده دست به آسمان برداشته است و مى‏گويد: پروردگارا! ما نيز از آفريدگان تو هستيم و از روزى تو بى‏نياز نيستيم، ما را به سبب گناهان آدميان هلاك مفرما. در اين هنگام سليمان به مردم گفت: برگرديد كه به سبب موجوداتى غير از شما باران داده شديد. پس در آن سال بارانى آمد كه هرگز مانند آن را به خود نديده بودند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 56 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2