برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_192
*️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ تُسَمّى الْقاصِعَةُ وَ هِيَ تَتَضَمَّنُ ذَمُ إبليسَ لَعَنَهُ اللَّهُ، عَلَى اسْتِكْبارِهِ وَ تَرْكِه السُّجُودَ لِآدَمَ عليه السلام، وَ أنَّه أوّلُ مَنْ أَظْهَرَ الْعَصَبيَّةَ وَ تَبِعَ الْحَمِيَّةَ، وَ تَحْذيرُ النَاسِ مِنْ سُلُوكِ طَريقَتِهِ.
از خطبه هاى امام عليه السلام كه خطبه #قاصعه ناميده شده است. اين خطبه متضمن نكوهش #شیطان (لعنةاللّه عليه) مى باشد به جهت تكبر ورزيدن و ترك #سجده براى آدم عليه السلام و اين كه او نخستين كسى است كه #تعصب و #تكبر را ظاهر ساخت و نيز امام عليه السلام در اين خطبه مردم را از پيمودن راه و رسم #ابليس (و تعصب و تكبّر) بر حذر مى دارد.
👈 این خطبه نورانی در 18 بخش می آید :
✳️ بخش هفتم: تواضع و ساده زیستی پیامبران
قسمت 2
✳️ 8. فلسفه #امتحان و #آزمايش ها :
*️⃣ وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهما السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند». اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت.
در حالى كه اگر خداى سبحان اراده مى فرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاى گنج ها، و معدن هاى جواهرات، و باغات سرسبز را به روى پيامبران مى گشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان به حركت در مى آورد.
امّا اگر اين كار را مى كرد، آزمايش از ميان مى رفت، و پاداش و عذاب بى اثر مى شد، و بشارت ها و هشدارهاى الهى بى فايده مى بود، و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمى شد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمى يافتند، و واژه ها، معانى خود را از دست مى داد.
در صورتى كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتى كه دل ها و چشم ها را پر سازد، هر چند فقر و ندارى ظاهرى آنان چشم و گوش ها را خيره سازد.
اگر پيامبران الهى، داراى چنان قدرتى بودند كه مخالفت با آنان امكان نمى داشت، و توانايى و عزّتى مى داشتند كه هرگز مغلوب نمى شدند، و سلطنت و حكومتى مى داشتند كه همه چشم ها به سوى آنان بود، از راه هاى دور بار سفر به سوى آنان مى بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود مى آوردند، و تظاهر به ايمان مى كردند، از روى ترس يا علاقه اى كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّت هاى خالص يافت نمى شد، و اهداف غير الهى در ايمانشان راه مى يافت، و با انگيزه هاى گوناگون به سوى نيكى ها مى شتافتند.
امّا خداى سبحان اراده فرمود كه پيروى از پيامبران، و تصديق كتب آسمانى، و فروتنى در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبردارى، با نيّت خالص تنها براى خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايى در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* درسى از داستان موسى بن عمران
* چرا زندگى انبيا ساده بود؟
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_21
#دعای_بیست_یک_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام هجوم اندوه و نگرانى از گناه :
https://eitaa.com/sahife2/57859
#بیست_یکم صحیفه سجادیه
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_21
#دعای_بیست_یک_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_یکم_2
#خداوند_پناهگاه_واقعى_انسان 3
✳️ امام عليه السلام تنها منطقه ايمن را، باب رحمت پروردگار مىداند و به گرفتار مىآموزد كه به هر جا رود در امان نيست و تنها راه رهايى سرگشتگان برهوت دنيا، كوچ به خانه لطف و كرامت الهى است.
منطق امام عليه السلام، آموزش خودباورى از راه پيوند به خداوند است تا آدمى، راه را از چاه تشخيص دهد و به بهترين شكل براى آن چارهاى بيانديشد. چه بسيار حوادث و بلاهايى كه از كنار زمين بدون خطر مىگذرد و يا در آسمان، حوادث بزرگ كيهانى و برخورد اجرام فضايى به يكديگر بدون زحمت براى بشر عبور مىكنند؛ و يا آسيبهاى برگرفته از مسائل پيرامون ما مانند آلودگى هوا، بيمارى حيوانات، خطاهاى پزشكى و خطرات زندگى ماشينى كه بى شمار است كه ما از وجود و حدوث آن بىخبريم، خداى حكيم آنها را دور مىسازد و انسان در اين وضعيت هولناك با آسايش به زندگى خود ادامه مىدهد.
بنابراين حضرت سجّاد عليه السلام به بشر هشدار مىدهد كه يگانه نگهبان و يار و سايه اميد در زندگى، پناه خداوند منان است. با چنين خدايى، بنده بايد از ستايش و سپاس او غفلت نورزد و حضرت حق را در آرامش و امنيّت، از خاطر نبرد.
زيرا غالب مطلق بر نظام هستى، خداوند جبّار است كه آفرينش بر سلطه او مىچرخد و مردم از اين نظم و نظام احسن غافلند. همان گونه كه حق تعالى در قصّه يوسف عليه السلام مىفرمايد:
وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَايَعْلَمُونَ «یوسف 21»
و خدا بر كار خود چيره و غالب است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج9، ص: 85
ادامه دارد ...
#بیست_یکم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_21
#دعای_بیست_یک_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_یکم_2
#خداوند_پناهگاه_واقعى_انسان 4
✳️ امام حسن عسكرى عليه السلام در تفسير بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فرمود:
خداوند كسى است كه هر مخلوقى در هنگام نيازها و گرفتارىها وقتى اميدش از همه، غير او قطع مىشود؛ و رشته هر سببى جز او بريده مىگردد؛ به او روى مىآورد مىگويد: بِسْمِ اللَّهِ . يعنى در همه كارهايم از خدايى كمك مىگيرم كه عبادت و پرستش سزاوار اوست و هر گاه فرياد خواهى شود به فرياد مىرسد. و هر گاه خوانده شود، اجابت مىكند.
اين همان نكتهاى است كه مردى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: اى پسر رسول خدا! مرا به وجود خدا راهنمايى كن كه مجادله كنندگان بر من هجوم آورده و مرا سرگردان كردهاند.
امام صادق عليه السلام به او فرمود: اى بنده خدا! آيا هرگز كشتى سوار شدهاى؟ عرض كرد: آرى.
فرمود: آيا پيش آمده كه كشتى بشكند و در آن جا نه كشتى ديگر باشد كه تو را برهاند و نه شنايى كارساز باشد؟ عرض كرد: آرى.
فرمود: آيا در آن هنگام دلت متوجه موجودى شده است كه مىتواند تو را از هلاك نجات دهد؟ عرض كرد: آرى.
امام صادق عليه السلام فرمود: آن موجود، همان خداى توانايى است كه نجات بخشد؛ آن جا كه از هيچ منجى خبرى نيست؛ نجات مىدهد و آن جا كه فريادرسى نيست به فرياد مىرسد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج9، ص: 85
ادامه دارد ...
#بیست_یکم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#سی_نه #دعا_سی_نه_4
🔹اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَدْرَكَهُ مِنِّى دَرَكٌ،
أَوْ مَسَّهُ مِنْ نَاحِيَتِى أَذًى،
أَوْ لَحِقَهُ بِى أَوْ بِسَبَبِى ظُلْمٌ فَفُتُّهُ بِحَقِّهِ،
أَوْ سَبَقْتُهُ بِمَظْلِمَتِهِ،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ أَرْضِهِ عَنِّى مِنْ وُجْد
https://eitaa.com/sahife2/27286
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث (برداشت من) ( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم
وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ فِي أَيَّامِ الْمُهْلَةِ
بار الها! در ايام عمر كه #مهلت خودساز ى و نيل به كمال انسانى است، مرا به طاعت و فرمانبرى خودت وادار ساز.
بیان شد یاد خداوند راه رسیدن به رشد و کمال است و غفلت مانع آن.
در این جمله«واستعملنی بطاعتک...»منظور انجام فرائض و واجبات نیست بلکه تمام کارهای انسان بایستی در جهت طاعت و رضایت خداوند باشد یعنی یاد خدا در همه حال.
اکنون ببینیم نسبت یاد خداوند با رشد و کمال انسان چگونه است.
روشن است که این امر مهم به آسانی میسر نمیشود ریاضت می خواهد.
ابتدا باید زبان را به ذکر عادت دادتا کم کم خطورات ذهنی فرصت جولان نیابد سپس قلب را با زبان همراه کرد بعد از مدتی ذکر ویاد خداوند به فکر راه می یابدیعنی شخص نمی اندیشد مگر با یاد خداوند.
اندیشه همراه با ذکر خداوند،باور درونی انسان را می سازد
به تدریج عقیده او نسبت به خداوند استوار می گردد حال می توان گفت چنین انسانی در ابتدای راه رشد و کمال قرار گرفته است وباید طی مسیر کند....
كلمه ى «#مهلت»
المهله الرفق و امهله انظره و رفق به و لم يعجل عليه.
مهلت عبارت از مدارا نمودن است و به معناى به ديگرى مهلت دادن، با او مدارا نمودن و بر وى تعجيل نكردن است.
#رفق و مدارا همانند حلم و عفو، از جمله ى صفات حضرت بارى تعالى است و انسانها نيز اگر خود را به آن صفات متصف نمايند، به نسبت از نعمت كمال برخوردار گرديدهاند.