eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🌑 برنامه عبادت شبانه پرهيزکاران ▪️ أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلًا، يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ؛ فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ، رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ؛ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ، أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ؛ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَكُفِّهِمْ وَ رُكَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، يَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي فَكَاكِ رِقَابِهِمْ.  ▪️  پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه مى خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مى يابند. وقتى به آيه اى برسند كه تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خيره شوند، و گمان مى برند كه نعمت هاى بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد، و هر گاه به آيه اى مى رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى سپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعله هاى آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانى و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مى طلبند.  📋 امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه به ذکر برنامه شبانه پرهيزکاران مى پردازد و انگشت بر جزئيات آن مى نهد و راه را براى پيمودن جهت همگان هموار مى سازد و مى فرمايد : «اما در شب بر پاى خود (به نماز) مى ايستند و آيات قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت مى کنند. به وسيله آن، جان خويش را محزون مى سازند و داروى درد خود را از آن مى طلبند»; اين جمله ممکن است اشاره به تلاوت قرآن در نماز شب باشد، زيرا .... 👈 ادامه ی این کلمات نورانی در لینک زیر👇 📋 https://1da.ir/36Fy4 👌بخشی از ( خطبه ) - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
mottaghin+3.mp3
5.04M
🔈 احوال متقین در شب و روز 👌 آیت الله ره بر بخشی از ( خطبه ) - 📋 https://1da.ir/1A8YH 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ صفت اجنِحه ی طیورِ عقول الهی ♦️ مولانا در اینجا موقتا از قصه ی طوطی و بازرگان خارج می شود و به توصیف عقل های خداجویی می پردازد که همچون پرندگان بالهایی دارند که از آنها برای پرواز به سوی خداوند و شناخت او استفاده می کنند.در حقیقت در اینجا سخن از جان ها و روح هایی است که در قفس تن اسیر شده اند و حالا می خواهند خود را آزاد نموده و به عالم غیب سفر نمایند.تنها راه موفقیت در این سفر نیز همانطور که در قصه طوطی و بازرگان آمد مرگ اختیاری است. ❇️قصه ی طوطی جان زین سان بود کو کسی، کو محرم مرغان بود؟ ♦️ قصه ی طوطی جان یعنی سرنوشت جان های عاشق حقیقت نیز به ماجرای طوطی بازرگان شبیه است .ولی کو کسی که محرم راز این مرغان (جانهای عاشق حقیقت) باشد؟ ❇️کو یکی مرغی، ضعیفی، بی گناه و اندرون او، سلیمان با سپاه؟ ♦️ از صفات طوطی جان یا روح مرد کامل و یا به تعبیری انسان کامل یا مرد حق این است که او در ظاهر مانند مرغی ضعیف است اما در درون دارای قدرتی عظیم همچون قدرت سلیمان و سپاه اوست که همین قدرت اورا از سرپیچی از فرمان الهی باز می دارد و بنا به گفته ی مولانا باعث می شود او به سمت گناه نرفته و«بی گناه» باشد. ❇️چون بنالد زار، بی شکر و گله افتد اندر هفت گردون غلغله ♦️ وقتی مرد حق به در گاه الهی می نالد در هفت آسمان غلغله ای برپا می شود زیرا در ناله ی او نشانی ازگله و یا حتی شکر از معشوق وجود ندارد بلکه ناله ی او تنها از عشق برمی خیزد و این قدرت عشق است که درآسمانها و اهل آن ولوله برپا می کند.این که مرد حق نه از معشوق خویش می نالد و نه حتی شکر گزار اوست به این دلیل است که او چنان در معشوق فانی شده که اصلا خودی نمی بیند تا این خود بخواهد شکر گوید یا گله کند. ❇️هر دَمَش صد نامه صد پیک از خدا یا ربی زو، شصت لبیک از خدا ♦️ صد نامه و صد پیک هر دم از جانب خدا به مرد حق می رسد و هر «یا ربّی» که از دهان او خارج می شود با صد «لبیک» از جانب حق مواجه می شود.یعنی مرد حق هر لحظه به یاری خدا در حال کشف اسرار غیب است و دمادم این فیض الهی بر او جاریست. ❇️زلّتِ او بِه ز طاعت نزد حق پیشِ کفرش، جمله ایمان ها خَلَق ♦️ لغزش و خطای مرد حق از طاعت ظاهری و بی روح دیگران نزد خداوند با ارزش تر است و ایمان های اهل ظاهر در مقابل کفر ظاهری مرد حق کهنه و بی ارزش(خَلَق) است.یعنی اهل حق چنان به خداوند نزدیک شده اند که اعمال و اعتقادات آنها باید در ساحتی فراتر از اعمال و اعتقادات عوام بررسی و دیده شود.همانگونه که امام علی علیه السلام در وصف متقین در فرموده اند : " گاهی اعمال و رفتار پارسایان چنان است که از نظر عوام غیر منطقی و جنون آمیز می نماید ، در حالی که کردار و افکار آنان مرضی خداوند است. " ❇️هر دمی او را یکی معراج خاص بر سر تاجش نهد صد تاج خاص ♦️ مرد حق که در رابطه ی تنگاتنگ با خداوند است هر دمی در حال کشف و شهود است وهر لحظه بر درجاتش افزوده می شود. مولانا از کشف و شهود مرد حق به «معراج» به معنی بالا رفتن به سوی حق که اشاره ای به معراج پیامبر اسلام صل الله علیه و آله است تعبیر کرده است. ❇️صورتش بر خاک و جان، بر لامکان لامکانی فوق وَهمِ سالکان ♦️ جسم (صورت) مرد حق بر روی همین عالم خاکی است اما جان او در عالمی سیر می کند که لامکان است یعنی حد و مرزی ندارد و به عبارت دیگر جسم او در زمین و جانش در عالم غیب است. این عالم بی حد و مرز جایی است که اندیشه ی سالکان مبتدی راه بدان ندارد و نمی توانند تصور درستی از آن داشته باشند. ❇️لامکانی نه که در فهم آیدت هر دمی در وی خیالی زایدت ♦️ لامکان یا همان عالم غیب را تنها کسی می فهمد که جان او به آن عالم پیوسته باشد و در غیر این صورت هر اندیشه ای راجع به آن خیالی و توهمی بیش نیست. ❇️بل مکان و لامکان در حکم او همچو در حکم بهشتی چار جو ♦️ مرد حق به جایی می رسد که مکان و لامکان یعنی عالم مادی و عالم غیب هردو، در اختیار او قرار می گیرند، درست مانند چهار جوی بهشت (جوی شیر، عسل، شراب، و آب گوارا) که در اختیار اهل بهشت هستند.در واقع این بدان معناست که مرد حق چنان در حق فانی می شود که حکم او همان حکم حق است . ❇️شرح این کوته کن و رُخ زین بتاب دم مزن، والله و اعلم بِاالصّواب باز می گردیم ما ای دوستان ! سوی مرغ و تاجر و هندوستان مرد بازرگان پذیرفت این پیام کو رساند سوی جنس از وی سلام ♦️ مولانا در اینجا ترجیح می دهد به این بحث فعلا خاتمه دهد و به قصه طوطی و بازرگان برگردد. به آنجا رسیده بودیم که مرد بازرگان قبول کرد پیام طوطی خود را به طوطیان هندوستان برساند. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
(پرهيزگاران) به هنگام شب بپا میخيزند وآيات قرآن را بادقت وتامل میخوانند و باخواندن وانديشيدن در آن خودرا محزون میسازند ومیكوشند كه باآن درد خود رادرمان كنند. 🌺امام علی(علیه السلام) ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
1 ✳️ طبيعت حيات و زندگى، جاذب سختى‏ها و پيشامدهاست. بافت حيات، بر دشوارى‏ها و رنج و تعب و مشكلات و مصايب است. آفرينش انسان بنايى است كه عناصرش را درد و غم و دشوارى و بلا و ابتلا تشكيل داده است. اين رنج‏ها و سختى‏ها و دردها، پله‏هاى نردبان ترقى و رشد و تكامل هستند. برخورد انسان اگر با مصايب و مكاره و سختى‏ها و دردها هماهنگ با دستورهاى حضرت حق باشد سعادت همه جانبه انسان در پرتو آن تضمين مى‏گردد. جهان از خداست، انسان از خداست، رقم پرونده هر موجودى از خداست، حركات منظم تمام موجودات از خداست و صحنه پهناور آفرينش از خداست، اين انسان است كه بايد اين واقعيّت‏ها را با عمق قلب خود لمس كند تا تحمّل مشكلات و سختى‏ها كه كليد حلّش به دست خداست بر او آسان گردد و از آزمايش الهى سربلند بيرون آمده به مقام قرب و توحيد صفاتى و افعالى و ذاتى برسد و به سبب‏ هموار كردن سختى‏ها به مقامات عاليه ملكوتى نايل گردد. چشيدن حقيقت توحيد، آدمى را براى برخورد صحيح با مكاره و مشكلات آماده مى‏كند و انسان را از اين طريق به اوج كمال انسانى مى‏رساند. اميرالمؤمنين عليه السلام در يكى از صفات برجسته اهل دل را صبر و حوصله و بردبارى در مكاره و شدايد شمرده و مقام شكيبايى را كليد حلّ مشكلات و رسيدن به آسانى بعد از سختى دانسته است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 160 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1 حضرت امیر علیه السّلام در توصیف اهل تقوا می فرمایند: «تَرَاهُ ... مَيِّتَةً شَهْوَتُهُ ‏». متقین را می بینی در حالی که : خود را کشته اند ✳️ «مَيِّتَةً شَهْوَتُهُ». شهوتش را مرده می بینی. شهوت در لغت به معنای: «اشْتِيَاقُ النَّفْسِ إِلَى الشَّى‏ءِ». اشتیاق داشتن نفس به چیزی، می باشد.[١] در نتیجه معنای لغوی شهوت، مفهوم عامی است که شامل تمام اشتیاقات و خواسته های نفس می شود، امّا شهوت، علاوه بر مفهوم عامّش، در خصوص معنای: «تمایلات جنسی» نیز به کار رفته است. تمايل و اشتیاق نفس در دنيا دو گونه است: ١- تمايل كاذب ٢- تمايل صادق. ميل و خواهش صادق چيزى است كه اگر برآورده نشود كار بدن بدون آن مختلّ مى ‏شود، مثل تمايل به غذا در موقع گرسنگى. و امّا تمايل و شهوت دروغ يا كاذب چيزيست كه بدون آن، كار بدن مختلّ نمى‏ شود بلکه به عکس سلامت روح و بدن انسان در پرهیز از آن است. (مثل پُرخوری مخصوصاً در غذاهای لذیذ و متنوّع و یا ارضای میل جنسی از طریق حرام و غیر شرعی). تمایلات صادق که نظام بدن به آن بستگی دارد باید طبق موازین و دستورات شرع مقدّس و به میزان لازم پاسخ داده شده و ارضاء شود. مثلاً تمایل و اشتیاق نفس به خوردن غذا و آشامیدن آب و یا ازدواج و ... باید از طریق خوردن آب و غذای حلال و به میزانی که قبلاً بیان شد (منزوراً أکله) و همچنین تمایلات جنسی نیز از راه ازدواج و تشکیل خانواده، تأمین گردد. اصل وجود این تمایلات در انسان موهبتی است که پروردگار متعال برای تداوم زندگی و سلامت بشر به او عنایت نموده است. فرض کنید اگر از درون انسان میل و اشتیاقی به خوردن غذا نبود، چه بسیار انسان تنبل و رفاه طلبی که دچار سوء تغذیه می شدند ولی همین تمایل از درونشان ایشان را به تلاش برای تهیه غذا وا می دارد، و یا این که تصوّر کنید اگر انسان هیچ تمایلی به ازدواج نداشت، آن وقت با توجّه به گرانی، مشکلات کار و مسکن و ...، میزان ازدواج و تولید مثل تا حدّ زیادی فرو کش می کرد و بقاء نسل انسان پس از مدّتی با مشکل جدّی رو به رو می شد چنان که سال ها است جوامع غربی به خاطر آلودگی و ولنگاری های جنسی با مشکل کمی ازدواج و تولید مثل دست به گریبان هستند و میانگین سنّ جمعیت ایشان به پیری رسیده که همین موضوع منجر به رکود نیروی جوان در عرصه های علم و کار و ... شده است. پس اصل وجود شهوت و تمایلاتِ صادق، نعمت است و خدای متعال برای تأمین و ارضای آن راه های حلالی قرار داده که انسان مؤمن موظّف به انجام آن هاست، پس این که امیر المؤمنین علیه السّلام در بیان صفات انسان متّقی می فرمایند: «شهوتش را مرده می بینی» بدان معنا نیست که ایشان به طور کلّی تمایلات نفس اعمّ از تمایلات طبیعی و صادق را در درون خودشان سرکوب نموده اند چراکه تأمین نیازها و تمایلات صادق و طبیعی، جزء وظایف شرعی و عقلی انسان با تقواست و ترک کردن و سرکوب آن موجب آسیب های جدّی و اضرار به نفس است که از نظر شرع مقدّس معصیت و گناه محسوب می شود و با مقام متّقین سازگار نیست. امّا در مورد شهوات و تمایلات کاذب که بدون آن ها سلامتی و نظام بدن انسان مختلّ نمی شود بلکه ارتکاب آن ها منجر به بروز بیماری های روحی و معنوی فراوان است، اهل تقوا در برابر این تمایلات نفسانی مقابله نموده و دامن عدالت و تقوای خود را به کثافت این شهوات نیالوده اند. پس در واقع مرده بودن شهوت به این نوع از تمایلات نفس اشاره دارد و کنایه از آن است که متّقین جلوی طغیان و سرکشی نفس را گرفته و اسیر خواسته های غیر شرعی آن نگردیده اند، یعنی همان طور که از انسان مرده کاری بر نمی آید، متّقین نیز چنان مهار نفس را به دست گرفته اند که در برابر قدرت تقوای ایشان، از نفس و شهواتش کاری بر نمی آید. 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 حضرت امیر علیه السّلام در توصیف اهل تقوا می فرمایند: «تَرَاهُ ... مَيِّتَةً شَهْوَتُهُ ‏». متقین را می بینی در حالی که : خود را کشته اند ✳️ در روایات اسلامی بین کمال عقل و کم شدن شهوت رابطه مستقیمی وجود دارد. در حدیثی نورانی از مولای متّقیان علی علیه السّلام آمده است: «إِذَا كَمُلَ الْعَقْلُ نَقَصَتِ الشَّهْوَةُ». هر گاه عقل به کمال برسد، شهوت نقصان یافته و کم می شود.[٣] همچنین فرمودند: «لا عقلَ معَ شَهوَةٍ». با وجود شهوت، عقلی وجود نخواهد داشت.[٤] هر قدر نور عقل در دل انسان بیشتر شود، او به حقیقت پوچ بودن و مفاسد شهوت رانی بیشتر دست پیدا می کند و در نتیجه نسبت به آن منزجر می گردد و از سوی دیگر طغیان شهوت از نقص نیروی تعقّل و بیماری نفس خبر می دهد، علی علیه السّلام می فرمایند: «قَرِينُ‏ الشَّهْوَةِ مَرِيضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ». کسی که قرین و همراه شهوت است صاحب نفسی مریض و عقلی بیمار و دردمند است. از مضرّاتی که در روایات برای شهوت رانی شمرده شده است خاموش شدن نور حکمت در درون انسان است. امیر المؤمنین علی علیه السّلام می فرمایند: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ عَقْلٍ مَغْلُولٍ بِالشَّهْوَةِ أَنْ يَنْتَفِعَ بِالْحِكْمَةِ». بر هر عقلی که به وسیله شهوت به غل و زنجیر کشیده شده حرام است که با حکمت سودمند گردد و باز فرمودند: «لَا تَجْتَمِعُ الشَّهْوَةُ وَ الْحِكْمَةُ». شهوت و حکمت با هم جمع نمی شوند. ضدّ شهوت و تمایلات نفسانی کاذب، ملکه عفّت نفس است حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس که در سراچه ترکیب تخته بند تنم ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم بَلِ اللَّهُ يُزَكّىِ مَن يَشَآءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً آیا ندیدى كسانى كه خود را پاك و بى عیب مى شمردند؟ (چنین نیست) بلكه خداوند، هر كس را بخواهد پاك مى گرداند و آنان به اندازه نخ هسته خرما نمى شوند. 👌خودستایى و خویشتن را بى عیب دانستن و خود را برگزیده و ممتاز دیدن، مورد نكوهش قرآن است، چنانكه مى فرماید: «فلا تزكّوا انفسكم هو اعلم بمن اتّقى »از خود ستایش نكنید، خداوند داناتر است كه متّقى كیست. حضرت على علیه السلام در به ، یكى از نشانه هاى متّقین را این مى داند كه هرگاه ستایش شوند، مى هراسند. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
خطبه‏ ( ) ، از خطب معروف على (ع) است. امام در اين خطبه اوصاف متقين را بيان نموده، از آن جمله فرموده است: و ملبسهم الاقتصاد. متقین و جامه ‏اى را كه مى‏پوشند، بر وفق و در حد ‏روى است، نه لباسى در بر مى‏كنند كه آنان را به گروه مترف و ثروتمندان گناهكار ملحق كند و موجب بغض تهيدستان و افراد بى‏بضاعت گردند و نه لباسى در بر مى‏كنند كه مردم آنان را افرادى پست و دنى الطبع به حساب آورند و مورد تحقيرشان قرار دهند.
4 ✳️ اولياى الهى آن چنان غرق صفات جمال و جلال او هستند و آن چنان محو مشاهده ذات پاك او مى‏باشند كه غير او را به دست فراموشى مى‏سپرند. روشن است در غم و اندوه و ترس و وحشت نياز به تصور از دست دادن چيزى و يا مواجهه با دشمن و موجود خطرناكى وجود دارد، كسى كه غير خدا در دل او نمى‏گنجد و به غير او نمى‏انديشد و جز او را در روح خود پذيرا نمى‏شود، چگونه ممكن است غم و اندوه وترس و وحشتى داشته باشد. از آنچه گفتيم اين حقيقت نيز آشكار شد كه منظور غم‏هاى مادى و ترس‏هاى دنيوى است، و گرنه دوستان خدا وجودشان از خوف او مالامال است، ترس از عدم انجام وظايف و مسئوليت‏ها، و اندوه بر آنچه از موفقيت‏ها از آنان فوت شده، كه اين ترس و اندوه جنبه معنوى دارد و مايه تكامل وجود انسان و ترقّى اوست، به عكس ترس و اندوه‏هاى مادى كه مايه انحطاط و تنزل است. اميرمؤمنان على عليه السلام در خطبه‏ معروف ( ) نهج_البلاغه ( امتن کامل خطبه ینجا ) كه حالات اولياى خدا، در آن به عالى‏ترين وجه ترسيم شده، مى‏فرمايد: *️⃣ قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ، وَ شُرُورُهمْ مَأْمُونَةٌ. دلهايشان محزون، همگان از آزارشان در امان. و نيز مى‏فرمايد: *️⃣ وَلَوْلَا الْاجَلُ الَّذى كَتَبَ اللّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ ارْواحُهُمْ فى اجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً الَى الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ. و اگر خداوند براى اقامتشان در دنيا زمان معينى را مقرّر نكرده بود از شوق به ثواب و بيم از عذاب به اندازه چشم بر هم زدنى روحشان در بدنشان قرار نمى‏گرفت. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 387 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 ✳️ مقصود از غم‏ها و ترس‏ها از امور مادى و دنيوى مى‏باشد وگرنه دوستان خدا كه وجودشان پر از شوق و اشتياق خوفناكى است به خاطر ترس از انجام ندادن تكاليف و مسئوليت‏ها و آنچه از موفقيت‏ها كه از دست آنان مى‏رود و اين ترس اشتياقى جنبه معنوى دارد كه مايه تكامل و رشد وجود انسان است. برخلاف ترس‏هاى مادى كه مايه سقوط و گمراهى است. اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه‏ ( ) ( ( متن کامل خطبه اینجا ) ) كه حالات اولياى خدا را در آن به عالى‏ترين وجه ترسيم كرده؛ مى‏فرمايد: نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِى الْبَلاءِ كَالَّتى نُزِّلَتْ فِى الرَّخاءِ وَ لَوْ لَاالْاجَلُ الَّذى‏ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ ارْواحُهُمْ فى‏ اجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ، شَوْقاً الى‏ الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ ... قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ، وَ اجْسادُهُمْ نَحيفَةٌ وَ حاجاتُهُمْ خَفيفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفيفَةٌ آنان را در بلا و سختى و آسايش و راحت حالتى يكسان است، و اگر خداوند براى اقامتشان در دنيا زمان معينى را مقرر نكرده بود از شوق به ثواب و بيم‏ از عذاب به اندازه چشم به هم زدنى روحشان در بدنشان قرار نمى‏گرفت ... دلهايشان محزون، همگان از آزارشان در امان، بدنهايشان لاغر، نيازهايشان سبك، ونفوسشان با عفت است. سوز اشتياق كه همراه با درد و واهمه است، دواى اميد رسيدن به محبوب است كه هر عارفى را از لذت‏ها و شيرينى‏ها دور مى‏سازد و سختى‏ها و اضطراب‏ها او را آماده مى‏كند. امام صادق عليه السلام در باب شوق و حب خداوند؛ مشتاق را چنين توصيف مى‏فرمايد: مشتاق كسى است كه اشتهاى غذا نداشته و از آشاميدنى‏هاى لذيذ بهره نبرده. هرگز خواب راحت نداشته و با كسى انس به گرمى پيدا نكرده و خانه‏اى براى خود اختيار ننموده و در ميان آبادى‏ها سكونت نگرفته، پوشاك نرم و لطيف در برنگرفته، بريك حال قرار ندارد، شب و روز سرگرم عبادت است. تمام اميدها و هدف او رسيدن به مطلوب شوق اوست و در همه حال با زبان شوق از دل آرزومند مناجات مى‏كند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 106 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش اول: آفرینش خداوند *️⃣ أمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ، آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ، لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ، وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ. فَقَسَمَ بَيْنَهُمْ مَعَايِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُمْ. *️⃣ پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان پديده ها را در حالى آفريد كه از اطاعتشان بى نياز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانى مى رساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد، روزى بندگان را تقسيم، و هر كدام را در جايگاه خويش قرار داد. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * خطبه در يك نگاه بخشى از آن از صفات اخلاق فردى آنها سخن مى گويد. بخش ديگرى از اخلاق اجتماعى آنها بحث مى كند. قسمتى از خطبه، ناظر به علو شأن آنها در مباحث اعتقادى و معارف دين است، در حالى كه در بخش ديگرى به مقام پرهيزكارى آنها از نظر گفتار و رفتار اشاره دارد. در بخش ديگرى از خطبه علامتها و نشانه هاى آنها بحث شده كه اگر بخواهيم اهل تقوا را در ميان جمع بشناسيم با چه اوصافى مى توان شناخت. در بخش پايانى خطبه سخن از حادثه عجيبى به ميان آمده كه براى همام- همان پرسشگرى كه با اصرار و تأكيد، بيان اوصاف متقين را خواسته بود- اتفاق افتاد كه صيحه اى زد و مدهوش شد. سپس جان به جان آفرين تسليم كرد و به دنبال آن امام عليه السلام فرمود: مواعظ بالغه در كسانى كه اهل آن هستند چنين اثر مى گذارد. به دنبال آن شخص جسورى سؤال كرد، چرا اين حادثه درباره شخص شما اتفاق نمى افتد، و امام جواب قانع كننده اى دادند. از بعضى طرق روايت استفاده مى شود كه امام عليه السلام اين خطبه را به عنوان صفات شيعه ايراد فرمود. *پاسخ به يك سؤال: چرا امام در آغاز از بيان و پاسخ مشروح به سؤال همام خوددارى كرد و پس از اصرار به اين كار تن در داد؟ 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش دوم: صفات پرهیزکاران *️⃣ فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛ 1. مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ 2. وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ 3. وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ؛ 4. غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، 5. وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ؛ 6. نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي الْبَلَاءِ، كَالَّتِي نُزِّلَتْ فِي الرَّخَاءِ؛ 7. وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِي كَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ‏] عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ؛ 8. عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ؛ 9. فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ، 10. وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ؛ 11. قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ 12. وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ 13. وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِيفَةٌ 14. وَ حَاجَاتُهُمْ‏ خَفِيفَةٌ 15. وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِيفَةٌ؛ 16. صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً، 17. أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً، 18. تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ؛ 19. أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا، 20. وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا. ✳️ 1. سيماى پرهيزكاران *️⃣ امّا پرهيزكاران در دنيا داراى فضيلت هاى برترند، 1. سخنانشان راست، 2. پوشش آنان ميانه روى، 3. و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است، 4. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام كرده مى پوشانند، 5. و گوش هاى خود را وقف دانش سودمند كرده اند. 6. و در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است. 7. و اگر نبود مرگى كه خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدن ها قرار نمى گرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم. 8. خدا در جانشان بزرگ و ديگران كوچك مقدارند، 9. بهشت براى آنان چنان است كه گويى آن را ديده و در نعمت هاى آن به سر مى برند، 10. و جهنّم را چنان باور دارند كه گويى آن را ديده و در عذابش گرفتارند. 11. دل هاى پرهيزكاران اندوهگين، 12. و مردم از آزارشان در أمان، 13. تن هايشان لاغر، 14. و درخواست هايشان اندك، 15. و نفسشان عفيف و 16. دامنشان پاك است. 17. در روزگار كوتاه دنيا صبر كرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند: 18. تجارتى پر سود كه پروردگارشان فراهم فرموده، 19. دنيا مى خواست آنها را بفريبد امّا عزم دنيا نكردند، 20. مى خواست آنها را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * صفات والاى پرهيزکاران (بيست صفت) *محورهاى اين بخش از خطبه 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش سوم: شب پرهیزکاران ( 2 صفت ) *️⃣ أمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلًا، يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ؛ فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ، رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ؛ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ، أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ؛ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَكُفِّهِمْ وَ رُكَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، يَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي فَكَاكِ رِقَابِهِمْ. ✳️ 2. شب پرهيزكاران *️⃣ پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه مى خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مى يابند. وقتى به آيه اى برسند كه تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خيره شوند، و گمان مى برند كه نعمت هاى بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد، و هر گاه به آيه اى مى رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى سپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعله هاى آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانى و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مى طلبند. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * برنامه شبانه پرهيزکاران *.اساس اين برنامه : 1- نماز با حضور قلب كامل 2- تلاوت قرآن در نماز و خارج نماز در دل شب 🆔 @sahife2
0193.mp3
6.47M
🔊 ( ) *️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ.... 🆔 @sahife2
حجت‌الاسلام صالحی ساداتی ۱۲ بهمن.mp3
5.77M
شرح ( ) شب پرهیزکاران : أمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلًا ... https://eitaa.com/sahife2/58558 🆔 @sahife2
* برنامه شبانه پرهيزکاران ( بخشی از ) *.اساس اين برنامه : 1- نماز با حضور قلب كامل 2- تلاوت قرآن در نماز و خارج نماز در دل شب https://eitaa.com/sahife2/58558 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش چهارم: روز پرهیزکاران *️⃣ وَ أَمَّا النَّهَارَ فَحُلَمَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِيَاءُ، قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْيَ الْقِدَاحِ، يَنْظُرُ إِلَيْهِمُ النَّاظِرُ فَيَحْسَبُهُمْ مَرْضَى، وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ؛ وَ يَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا، وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِيمٌ؛ لَا يَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِيلَ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ الْكَثِيرَ، فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ؛ إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ، خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ، فَيَقُولُ أَنَا أعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي، اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُونَ. ✳️ 3. روز پرهيزكاران *️⃣ پرهيزكاران در روز، دانشمندانى بردبار، و نيكوكارانى با تقوا هستند كه ترس الهى آنان را چونان تير تراشيده لاغر كرده است، كسى كه به آنها مى نگرد مى پندارد كه بيمارند امّا آنان را بيمارى نيست، و مى گويد، مردم در اشتباهند در صورتى كه آشفتگى ظاهرشان، نشان از امرى بزرگ است. از اعمال اندك خود خشنود نيستند، و اعمال زياد خود را بسيار نمى شمارند. نفس خود را متّهم مى كنند، و از كردار خود ترسناكند. هرگاه يكى از آنان را بستايند، از آنچه در تعريف او گفته شد در هراس افتاده مى گويد: «من خود را از ديگران بهتر مى شناسم و خداى من، مرا بهتر از من مى شناسد، بار خدايا، مرا بر آنچه مى گويند محاكمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده كه مى گويند، و گناهانى كه نمى دانند بيامرز». http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * برنامه روزانه پرهيزکاران ( 5 صفت ) * آنها نقّادان عمل خويشند : در حالى که برنامه شبانه پرهيزگاران، خودسازى در سايه ، و عبادت و راز و نياز با خداست، روزانه آنها برنامه اى کاملا مردمى و اجتماعى دارند ... 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش پنجم: نشانه های پرهیزکاران *️⃣ فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ؛ يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ؛ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ؛ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً، حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ؛ إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكْرَهُ لَمْ يُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِيمَا تُحِبُّ؛ قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيمَا لَا يَزُولُ وَ زَهَادَتُهُ فِيمَا لَا يَبْقَى؛ يَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ؛ تَرَاهُ قَرِيباً أَمَلُهُ، قَلِيلًا زَلَـلُه، خَاشِعاً قَلْبُهُ، قَانِعَةً نَفْسُهُ، مَنْزُوراً أَكْلُهُ، سَهْلًا أَمْرُهُ، حَرِيزاً دِينُهُ، مَيِّتَةً شَهْوَتُهُ، مَكْظُوماً غَيْظُهُ؛ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛ إِنْ كَانَ فِي الْغَافِلِينَ كُتِبَ فِي الذَّاكِرِينَ، وَ إِنْ كَانَ فِي الذَّاكِرِينَ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ. ✳️ 4. نشانه هاى پرهيزكاران *️⃣ و از نشانه هاى يكى از پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه مى بينى: در ديندارى نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراى ايمانى پر از يقين، حريص در كسب دانش، با داشتن علم بردبار. در توانگرى ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهيدستى آراسته، در سختى ها بردبار، در جستجوى كسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز كننده از طمع ورزى، مى باشد. اعمال نيكو انجام مى دهد و ترسان است، روز را به شب مى رساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مى آورد با ياد خدا، شب مى خوابد اما ترسان، و بر مى خيزد شادمان، ترس براى اينكه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى كه به او رسيده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مى كند. روشنى چشم پرهيزكار در چيزى قرار دارد كه جاودانه است، و آن را ترك مى كند كه پايدار نيست، بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، در مى آميزد. پرهيزكار را مى بينى كه: آرزويش نزديك، لغزش هايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند. اگر در جمع بى خبران باشد نامش در گروه ياد آوران خدا ثبت مى گردد، و اگر در ياد آوران باشد نامش در گروه بى خبران نوشته نمى شود. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * 21 خصوصیت از اوصاف برجسته پرهيزکاران 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش ششم: سیرۀ پرهیزکاران قسمت اول *️⃣ يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ بَعِيداً فُحْشُهُ، لَيِّناً قَوْلُهُ، غَائِباً مُنْكَرُهُ، حَاضِراً مَعْرُوفُهُ، مُقْبِلًا خَيْرُهُ، مُدْبِراً شَرُّهُ؛ فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ؛ لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَ لَا يَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ؛ يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْهِ؛ لَا يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا يَنْسَى مَا ذُكِّرَ وَ لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ وَ لَا يُضَارُّ بِالْجَارِ وَ لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ وَ لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛ إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَنْتَقِمُ لَهُ؛ نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ؛ أَتْعَبَ نَفْسَهُ لِآخِرَتِهِ وَ أَرَاحَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ؛ بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَةٌ، وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِينٌ وَ رَحْمَةٌ، لَيْسَ تَبَاعُدُهُ بِكِبْرٍ وَ عَظَمَةٍ، وَ لَا دُنُوُّهُ بِمَكْرٍ وَ خَدِيعَةٍ. قَالَ: فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِيهَا. فَقَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ أَهَكَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا! فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ: فَمَا بَالُكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ (علیه السلام) وَيْحَكَ، إِنَّ لِكُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا يَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا يَتَجَاوَزُهُ؛ فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا، فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّيْطَانُ عَلَى لِسَانِك. ادامه دارد ... 🆔 @sahife2
برنامه ی ( ) *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ يَصِفُ فِيهَا الْمُتَّقينَ رُوي أنّ صاحِباً لأَميرالمُؤمنِينَ عليه السلام يُقالَ لَهُ هَمّامُ كانَ رَجُلًا عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا أَميرالمُؤمنينَ، صِفْ لِي الْمُتَّقينَ حَتّى كَأَنى أَنظُرُ إِلَيْهِمْ. فَتَثاقَلَ عليه السلام عَنْ جَوابِهِ ثُمَّ قالَ: يا همَّام! اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ: فَ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ الَّذينَ هُمْ مُّحْسِنُونَ». فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامُ بِهذَا الْقَولُ حَتّى عَزَمَ عَلَيْه، فَحَمِداللَّهَ و أَثنى عَلَيهِ، وَ صلّى عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ عليه السلام:... از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن صفات و روحيات پرهيزكاران را شرح مى دهد. (شأن ورود خطبه از اين قرار است كه) يكى از ياران اميرمؤمنان على عليه السلام به نام «» كه مرد عابد و پرهيزكارى بود، به آن حضرت عرض كرد: اى اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان وصف كن كه گويى آنها را با چشم مى نگرم. امام عليه السلام در پاسخ او درنگ كرد و آن گاه فرمود: اى همام تقواى الهى پيشه ساز و نيكى كن كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كسانى كه نيكوكارند؛ ولى همام به اين مقدار قانع نشد (و توضيح بيشتر خواست و اصرار ورزيد) تا اينكه امام عليه السلام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحاً براى او بازگو كند، پس حمد خداى را بجا آورد و ثنا نمود و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود فرستاد. سپس فرمود. https://eitaa.com/sahife2/45723 👈 این حاوی 110 صفت براى پرهيزكاران است ، که در شش بخش می آید : ✳️ بخش ششم: سیرۀ پرهیزکاران قسمت دوم ✳️ ادامه ی بخش قبل ( 4. نشانه هاى پرهيزكاران ) *️⃣ ستمكار خود را عفو مى كند، به آن كه محرومش ساخته مى بخشد، به آن كس كه با او بريده مى پيوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدى هاى او پنهان، و كار نيكش آشكار است. نيكى هاى او به همه رسيده، آزار او به كسى نمى رسد. در سختى ها آرام، و در ناگواريها بردبار و در خوشى ها سپاسگزار است. به آن كه دشمن دارد ستم نكند، و نسبت به آن كه دوست دارد به گناه آلوده نشود. پيش از آن كه بر ضد او گواهى دهند به حق اعتراف مى كند، و آنچه را به او سپرده اند ضايع نمى سازد، و آنچه را به او تذكّر دادند فراموش نمى كند. مردم را با لقب هاى زشت نمى خواند، همسايگان را آزار نمى رساند، در مصيبت هاى ديگران شاد نمى شود. و در كار ناروا دخالت نمى كند، و از محدوده حق خارج نمى شود. اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمى كند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمى شود، و اگر به او ستمى روا دارند صبر مى كند تا خدا انتقام او را بگيرد. نفس او از دستش در زحمت، ولى مردم در آسايشند. براى قيامت خود را به زحمت مى افكند، ولى مردم را به رفاه و آسايش مى رساند. دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسايى، و نزديك شدنش با بعضى ديگر از روى مهربانى و نرمى است. دورى او از تكبّر و خود پسندى، و نزديكى او از روى حيله و نيرنگ نيست. (سخن امام كه به اينجا رسيد، ناگهان همّام ناله اى زد و جان داد. امام عليه السّلام فرمود) سوگند به خدا من از اين پيش آمد بر همّام مى ترسيدم. سپس گفت: آيا پندهاى رسا با آنان كه پذيرنده آنند چنين مى كند؟ شخصى رسيد و گفت: چرا با تو چنين نكرد؟ امام عليه السّلام پاسخ داد: واى بر تو، هر أجلى وقت معيّنى دارد كه از آن پيش نيفتد و سبب مشخّصى دارد كه از آن تجاوز نكند. آرام باش و ديگر چنين سخنانى مگو، كه شيطان آن را بر زبانت رانده است. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * اوصافی دیگر از پرهيزگاران ( جمعا 27 صفت) *سرنوشت همّام پس از شنيدن اين خطبه تکان دهنده 🆔 @sahife2
3 ✳️ را سه مرتبه است: ، مانند شناختن آتش به دود، و اين علمى است كه براى اهل نظر و استدلال از روى براهين به دست مى‏آيد. مانند ديدن جسم آتش، و آن علمى است كه براى برگزيدگان از مؤمنان از روى كشف به دست مى‏آيد. مانند افتادن در آتش و سوختن به آن، و آن علمى است كه براى اهل شهود و فناى در خدا از روى اتصال معنوى به دست مى‏آيد.» و اين مرتبه از يقين، كامل ‏ترين آن است كه حضرت سجّاد عليه السلام آن را از حضرت حق درخواست نموده، يقينى كه با هيچ عامل ظاهرى و باطنى قابل شكستن نيست، و هيچ گونه ترديد و شك و اضطرابى در آن راه ندارد. اهل يقين كه از اصفيا و نخبگان عبّاد حضرت محبوبند، حضرت امير المؤمنين عليه السلام در درباره ايشان فرمود: عَظُمَ الْخالِقُ فِى انْفُسِهِمْ فَصَغُرَ ما دُونَهُ فِى اعْيُنِهِمْ. در ذات جانشان حضرت حق عظيم است و بس، و غير او در چشمشان كوچك و پست است. https://eitaa.com/sahife2/58539 اهل یقین جز او نمى‏شناسند و غير او نمى‏دانند، و منهاى او نمى‏بينند و نمى‏خواهند، و اين همه عظمت و شگفتى در ايمان و يقين را از انبيا و امامان و يكى شدن با قرآن گرفته ‏اند. ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏8، ص: 215 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
13 13- ‏ 2 ✳️ امير المؤمنين على عليه السلام آنچه را كه در به عنوان اوصاف پاكان و پرهيزكاران برشمرده از فضايل به حساب آورده است: فَالْمُتَّقُونَ فيها هُمْ اهْلُ الْفَضائِلِ. پرهيزكاران در اين دنيا اهل فضائلند. و نيز آن حضرت فرموده: مَنْ احْسَنَ الى مَنْ اساءَ الَيْهِ فَقَدْ اخَذَ بِجَوامِعِ الْفَضْلِ هر كس خوبى كند با كسى كه به او بدى كرده، چنگ به تمام زده است. كُنْ عَفُوّاً فِى قُدْرَتِكَ، جَواداً فِى عُسْرَتِكَ، مُؤْثِراً مَعَ فاقَتِكَ، يَكْمُلْ لَكَ الْفَضْلُ. به وقت قدرت تمام، گذشت را داشته باش، در زمان تنگدستى به بخشش‏ برخيز، و به وقت ندارى ديگرى را بر خود مقدم كن، فضيلت در تو كامل مى‏گردد. اذَا اتَّقَيْتَ الْمُحَرَّماتِ، وَ تَوَرَّعْتَ عَنِ الشُّبُهاتِ، وَ ادَّيْتَ الْمَفْرُوضاتِ، وَتَنَفَّلْتَ بِالنَّوافِلِ، فَقَدْ اكْمَلْتَ فِى الدِّينِ الْفَضائِلَ. زمانى كه از محرّمات الهى بپرهيزى، و دامن از شبهات پاك نگهدارى. و واجبات را عمل كنى، و به مستحبات روى آورى، فضايل را در دين كامل كردى. الْانْصافُ افْضَلُ الْفَضائِلِ. انصاف برترين فضايل است. حِفْظُ اللِّسانِ وَ بَذْلُ الْاحْسانِ مِنْ افْضَلِ فَضائِلِ الْانْسانِ. نگهدارى زبان، و بذل نيكى از برترين فضايل انسان است. اكْرِمْ مَنْ وَدَّكَ، وَاصْفَحْ عَنْ عَدُوِّكَ يَتِمَّ لَكَ الْفَضْلُ. گرامى دار آن كه تو را دوست دارد، و از دشمنت گذشت كن، فضلت تام و تمام مى‏شود. انَّ مُقابَلَةَ الاساءَةِ بِالْاحْسانِ، وَ تَغَمُّدَ الْجَرائِمِ بِالْغُفْرانِ لَمِنْ احْسَنِ الْفَضائِلِ وَا فْضَلِ الْمَحامِدِ. بدى را با نيكى تلافى كردن، و جرائم ديگران را با عفو و گذشت پوشاندن از بهترين فضايل و برترين خوبى‏هاست. رأْسُ الْفَضائِلِ مُلْكُ الْغَضَبِ، وَ اماتَةُ الشَّهْوَةِ. سرآغاز تمام فضايل مالك بودن بر خشم و ميراندن شهوت حرام است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏8، ص: 378 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2