eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
4 5 در خلقت 2 ✳️ فرضيّه اوّل كاملًا منافى و مخالف كليّه مقياس‏ها و اصول طبيعت است. هر سلسله از سلاسل عالم خلقت و آفرينش مى‏تواند سلسله ديگرى مشابه خود يا مادون خود به وجود آورد، نجّارى ميزى مى‏سازد، يا مردى طفلى به وجود مى‏آورد و يا پرنده‏اى آشيانه‏اى مى‏سازد، ولى هيچ امكان ندارد كه ميزى مرد نجّارى را بسازد، يا طفلى مردى را به وجود آورد و يا آشيانه‏اى پرنده‏اى را ايجاد نمايد. با اين وصف مشاهده مى‏شود در عين اين كه ايجاد يك حيات به وسيله يك قوّه مافوق، موافق و مطابق اصول و قوانين طبيعت مى‏باشد، ايجاد يك سلسله عالى‏تر و والاتر در عالم خلقت به وسيله موادّ فاقد قوّه فعل و انفعال، از قبيل خاك و سنگ نيز كاملًا مخالف عقل و تجربه است. علاوه بر اين، مشخصّات اشياى فاقد قوّه فعل و انفعال در طىّ قرن‏ها مورد دقيق‏ترين مطالعات واقع گرديده و نتايج آن ثبت و ضبط شده و مدلّل گرديده است كه هيچ كدام از آنها واجد استعداد ايجاد حيات نمى‏باشد. اين موضوع ما را به سوى فرضيّه دوم مى‏كشاند كه مى‏گويد: حيات خود به خود وجود يافت. در جواب اين فرضيّه بايد گفت: على رغم مجاهدات و مساعى بى شمار در اثبات اين فرضيّه، به بهترين علماى دنيا ثابت شده است كه ايجاد حيات به خودى خود و در تحت بهترين وسايل فنّى دارالتجزيه‏ها از دايره امكان خارج مى‏باشد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 175 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
4 5 در خلقت 3 ✳️ حيات در هر جا و هميشه به وسيله حيات پديد مى‏گردد و هيچ گاه به وسيله ديگرى به وجود نمى‏آيد. تا آن جا كه علم مى‏تواند بطلان يك عقيده باطلى را اثبات نمايد، بر روى اين فرضيّه نيز كه مى‏گويد حيات خود به خود پديد آمده خط بطلان كشيده است. در اين صورت، حياتى كه دراين كره يافت مى‏شود و در همه جا به چشم مى‏خورد از كجا پديد آمده و مبدأ و منشأ آنچه مى‏باشد؟ قبلًا مشاهده نموديم كه حيات هميشه وجود نداشته است و نيز ثابت نموديم كه ايجاد آن به خودى خود و يا به وسيله موادّ بى جان و غير ذى روح، خارج از دايره امكان بوده است؛ بنابراين تنها يك جواب معقول و منطقى در جلو ماست و آن مبنى بر اين است كه حيات از يك منشأ حيات عالى‏تر و والاتر و غير مرئى كه تمام اطراف ما را احاطه نموده پديدار گرديده است؛ اين منشأ و مبدأ حيات را خدا مى‏دانيم. وقتى مشاهده مى‏كنيم كه حيات غير مرئى مى‏باشد، در آن صورت غير مرئى بودن اين منشأ حيات نيز اشكال مخصوصى نتواند داشت. ما اجسام زنده را توانيم ديد، ولى نمى‏توانيم حيات در وجود آنها را ببينيم؛ هنگامى كه شخصى مى‏ميرد، هيچ نمى‏بينيم كه چيزى از وجود وى خارج گردد، بدن وى در ظاهر پنج دقيقه بعد از مرگ عين همان است كه پنج دقيقه قبل از مرگ بود، ولى ما مى‏دانيم كه حيات به طور كامل او را ترك كرده است؛ لذا اين عقيده كاملًا قابل قبول و منطقى است كه بگوييم همان گونه كه خود حيات غير مرئى است همان طور نيز منشأ و منبع آن غير مرئى است.» « ايمان به خدا در قرن بيستم: 16» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 175 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
4 6 نتیجه گیری ✳️ ما نياز بيشترى به توضيح اين مسئله نمى‏بينیم، اين قدر هست كه منابع اسلامى به خصوص قرآن مجيد و منابع علمى و تحقيقى و تجربى مى‏گويند: مادّه اوليّه آفرينش توده ‏اى عظيم از گاز بود و اين گاز بر اثر فعل و انفعالاتى كه‏ ميليون‏ها سال در آن به وجود آمده، تبديل به اين مجموعه شگف ت‏انگيز شده كه آن را جهان مى ‏نامند؛ و منشأ اين همه عجايب بهت‏ انگيز و عناصر پر از اسرار و اين نظام متقن و با حساب با توجّه به هزاران استدلال منطقى و حكمت استوار، وجود مقدس اللَّه و ذات اقدس حقّ است كه انبياى گرامى و ائمّه طاهرين عليهم السلام و اولياى عظام و عرفاى شامخ و كتب آسمانى و به خصوص قرآن مجيد آن چنان كه شايسته است او را معرّفى كرده و دستورهاى حضرتش را كه ضامن خير دنيا و آخرت انسان است تبليغ كرده و از آدمى خواسته ‏اند در تمام زمينه ‏هاى زندگى، بنده آن حضرت باشد. وحشى بافقى، در وصف آن جناب گويد: آن كه به ما قوّت گفتار داد گنج گهر داد و چه بسيار داد كرد به ما لطف ز لطف عميم نادره گنجىّ و چه گنج عظيم‏ آن كه از اين گنج نشد بهره‏مند قيمت اين گنج چه داند كه چند دخل جهان گشته مهيّا از اين بلكه دو عالم شده پيدا از اين‏ بود جهان بر سر كوى عدم بى خبر از وضع جهان قِدَم‏ بيند و گويد نه به چشم و زبان زو شده موجود همين و هم آن‏ ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 176 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 1 ✳️ در پيام آسمانى توحيد، به نقل از مجله نيوزويك 25/ 5/ 1964 آمده است : «بشر روى سوّمين سيّاره يك ستاره صغير، واقع در كهكشانى به نام كهكشان داخلى زندگى مى‏كند، مع ذلك آن چنان هوشمند است كه مى‏خواهد عظمت خيره كننده تمام جهان را درك كند. نمودارهاى زير نشان مى‏دهد كه او تا چه اندازه در اين كوشش خود موفّقيّت حاصل كرده است. مسافاتى كه در اين جا داده مى‏شود بر حسب سال نورى است، يعنى براى‏ احتساب آن بايد در نظر بگيريم كه نور در هر ثانيه 000/ 186 ميل معادل 000/ 300 كيلومتر مى‏پيمايد، با اين حساب يك سال نورى بالغ بر شش تريليون ميل است. مسافات اين جهان‏هاى تو در تو از يكديگر آن قدر زياد است كه هر طبقه فضايى به نوبه خود فقط لكّه خالى در ميان طبقه ديگر فضا محسوب مى‏شود. مثلًا منظومه شمسى كه فضاى نخست ناميده مى‏شود در داخل فضاى 2 تنها يك خال تلقّى مى‏شود و همين طور فضاى 2 در قبال فضاى 3 تا آخر. فضاى 1 منظومه شمسى: خورشيد هشت دقيقه نورى يا 93 ميليون ميل از زمين دور است و عرض آن فقط يك هزارم سال نورى است. فضاى 2 نزديك‏ترين ستاره: اين ستاره را كه آلفاسنتورى نامگذارى كرده اند 3/ 4 سال نورى از زمين فاصله دارد، يعنى هرگاه يك سفينه فضايى با سرعت يك ميليون ميل در ساعت از زمين حركت كند تقريباً سه هزار سال طول مى‏كشد تا به اين ستاره خيلى نزديك برسد. فضاى 3 كهكشان داخلى: كهكشانى كه زمين در داخل آن قرار دارد شبيه يك ظرف پر از ستاره و گاز و غبار است كه 000/ 100 سال نورى فاصله دارد، ما بين 100 ميليون ستاره‏اش، خورشيد زمين و ستاره آلفاسنتورى فقط يك نقطه نور در لبه خارجى اين كهكشان مارپيچى به حساب مى‏آيد. فضاى 4 نزديكترين كهكشان: اين كهكشان را (آندرومدا) نام گذاشته‏اند و 2/ 2 ميليون سال نورى از كهكشان داخلى دور است، مع ذلك منجّمان آن را آن قدر نزديك مى‏دانند كه به آن كهكشان خواهر نسبت داده و قسمتى از گروه كهكشان‏هاى داخلى تلقّى مى‏كنند. (آندرومدا) نيز به شكل مارپيچ است كه در كناره‏هاى آن ستاره‏هاى جوان سكونت اختيار كرده و درون غليظش را ستارگان قديمى سوخته شده اشغال كرده‏اند. فضاى 5 دورترين كهكشان‏ها: (كازارها) از تازه‏ترين اكتشافات علوم نجوم هستند، نزديك‏ترين آنها با علامت 273- 3 در فاصله 2 ميليون سال نورى واقع است. دورترين آنها كه با علامت 147- 3 شناخته شده شش بيليون سال نورى فاصله دارد. تا اين جا منجّمان معتقدند كه تازه تا نيمه راه كناره قابل رؤيت جهان با عظمت، پيش رفته‏اند و هنوز فضاهاى نامكشوف ديگرى را بايد بيابند.» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 178 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
چ 5 3 1 ✳️ با جمع شدن اسباب و علل، جهت پديد آمدن حيات بر صفحه خاك، مشيّت عاشقانه‏اش به ظهور اين واقعيّت اسرارآميز كه تا ابد براى احدى روشن نخواهد شد تعلّق گرفت و حيات كه پرتوى از امر حضرت او و شعاعى از هستى اوست ماهيّات امكانيّه را گرفت و جنب و جوش موجودات زنده از هر طبقه و نوعى در روى زمين آغاز شد. كه از دانشمندان بنام مغرب زمين است و قسمت‏هاى عمده كتاب پر ارزشش: «راز آفرينش انسان» با معارف الهيّه مطابقت دارد، محصول تحقيقات بزرگترين دانشمندان جهان علم را همراه با نظريّات خودش در باب حيات بدين صورت در كتابش آورده: حيات جاودانى است، ازمنه و اعصار بى حساب و عصور طبقات الأرضى‏ سپرى شده‏اند و حيات همچنان باقى است. « برگرفته از آيه «وَيَبْقَى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ»؛ «و تنها ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى مى‏ماند.» الرحمن (55): 27.» قارّه‏ها از زير آب درآمده و در آب فرو رفته‏اند و آثار حيات پا برجا مانده است. حيات، اعماق درياها و سطح امواج و شن‏هاى ساحلى اقيانوس‏ها را با جود خود فرا گرفته است. « برگرفته از آيه «ألا إنَّهُ بِكُلِّ شَئ مُحيطٌ»؛ «آگاه باش! كه يقيناً او به همه چيز [با قدرت و دانش بى‏نهايتش‏] احاطه دارد.» فصّلت (41): 54.» هر دفعه كه دوره‏هاى يخ سپرى شده و قسمتى از سطح زمين را آزاد كرده است، حيات بالفور جاى آن را تصرّف نموده است. هر وقت دوره يخبندان فرا رسيده و منطقه قطبى پيش آمده است باز حيات در برابر پيشرفت آن مقاومت به خرج داده و همچنان برجاى مانده است. كوهها از سطح پرچين و چروك زمين بيرون جسته، سطح كره را زلزله‏هاى هولناك درهم ريخته، قلل شامخه جبال در طىّ ميليون‏ها سال به تدريج شسته شده و طبقه به طبقه از بين رفته است، قارّه‏ها را آب شسته و به درون درياها فرو برده و رسوبات سرزمين‏هاى عتيق همچو كفنى سپيد كف اقيانوس‏ها را پوشيده است، با اين حال حيات همچنان جاودانى و سرمد باقى مانده است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 182 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 3 2 ✳️ حيات، ذرّات خاك را به مصرف مى‏رساند و بنا به ناموس طبيعت هر روز شگفتى‏هاى تازه ايجاد مى‏كند، امّا هر ذرّه را كه به كار برده است در مسير خود باقى مى‏گذارد و مى‏گذرد. صخره‏هاى سپيد «دوور» كه از طبقات گچ و آهك و سنگ چخماق تشكيل شده است تاريخ گويايى از داستان زندگانى حيوانات دريايى و نباتات بحرى و موجودات زنده ذرّه بينى قرون و اعصار متماديه هستند. جنگل‏هاى سر سبز، ذغال‏ سنگ و نفت و گاز، يادگار و باقى مانده دوره فعّاليّت‏هاى ادوار گذشته زمين اند كه حيات به وسيله آن نيروى آفتاب را اقتباس كرده و براى مصرف امروزى نوع بشر باقى گذاشته است! همين ميراث‏هاى گران‏بهاست كه از حيث قيمت و ارزش ما فوق همه جواهرات عالم محسوب مى‏شود و بشر را به درجات ما فوق حيوانى ارتقا داده است. از كوره گداخته قشر زمين كه در اوايل تكوين همه موادّ در آن ذوب مى‏شد و به صورت نيم سوز و خاكستر در مى‏آمد، حيات نيروى آفتاب رابه كار انداخته، ذرّات مركّب آب را تجزيه كرد و كربن را در اسيد كربنيك از اكسيژن جدا نمود و از مجموع آنها نيروى سوخت را در سراسر سطح زمين ذخيره نمود؛ همين سوخت است كه اساس اوّليّه و آلات و ادوات تمدّن بشر بوده و اين همه شگفتى‏ها در جهان پديد نيامده است، مگر بر اثر آن كه حيات قواى منتشر از خورشيد را جذب و نگهدارى كرده است. « برگرفته از آيات «وَسَخَّرَ لَكُمُ الَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ»؛ «و شب و روز و خورشيد و ماه را نيز رام و مسخّر شما قرار داد، وستارگان هم به فرمانش رام و مسخّر شده‏اند.» نحل (16): 12. «وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ»؛ «از نشانه‏هاى [ربوبيت و قدرت‏] او شب و روز و خورشيد و ماه است.» فصّلت (41): 37. «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ»؛ «آيا ندانسته‏اى كه هر كه در آسمان‏ها و هر كه در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مى‏كنند؟» حج (22): 18.» حيات، بر اوضاع و احوال متغيّر آب و زمين و هوا غلبه كرده ودر هر گوشه دنيا، نبات يا حيوان ظاهر كرده است. حيات در اشكال عديده و مختلف خود از موجودات تك سلّولى تا ماهى‏ها و حشرات و پستانداران و مرغان هوا و از ميكرب‏ها و انگل‏ها و حيوانات ذرّه بينى تا نباتات و جانوران و ماموت‏ها وانسان، در هر شكل و هيئتى باشد بر عناصر طبيعت‏ چيره مى‏شود و آنها را وادار مى‏كند از تركيبات اصلى خود خارج شوند و به وضع و تركيب جديدى درآيند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 183 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 3 3 ✳️ حيات، جانداران رنگارنگ و متنوّعى را از روى نمونه و قالب اجداد آنها به وجود مى‏آورد و به آنها قدرتى مى‏دهد كه نسل‏هاى نامحدود ديگرى را تا ابد به همان اشكال و قواره‏ها به وجود آورند. حيات، بى نهايت كثير التّوالد است تا حدّى كه خود از مازاد توالد خويش تغذيه مى‏كند، امّا در عين حال بر تعداد مواليد، نظارت دقيق مى‏نمايد تا مبادا مخلوقات آن بيش از ظرفيّت زمين شود. فى المثل، هرگاه در امر توالد ملخ جلوگيرى نشود در ظرف چند سال نسل نباتات و هر گونه رستنى را از زمين بر مى‏اندازد و طولى نمى‏كشد كه زندگى حيوانى در بالاى سطح آب معدوم مى‏شود. حيات، پيكر تراش ماهرى است كه شكل و هيئت موجودات زنده را طرّاحى مى‏كند، هنرمندى است كه نقش هر برگ سبز يا تنه درختى را ترسيم مى‏كند و گل‏ها و ميوه‏ها و جنگل‏ها و بال و پر مرغان بهشتى را به انواع رنگ‏ها مزيّن مى‏سازد. حيات، رامشگرى است كه نغمه سرايى عشق را به مرغان آموخته است و در آواى مطّرد و خوش آهنگ حشرات، رمزى نهاده است كه با هم راز و نياز كنند. اين همه صداها و اصوات متعدّد كه از حنجره حيات بر مى‏خيزد از قرقر غوكان در فصل بهار و قدقد مادرانه ماكيان تا نعره غرورآميز شير و بوق و كرناى فيل، همه و همه مظهرى از نوع احساسات و تأثّرات موجودات زنده است و از همه بالاتر صداى انسانى است كه زير و بم و تنوّع عجيب آن از اصوات ساير جانداران دلكش‏تر است». ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 184 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 4 1 ✳️ در کتاب راز آفرینش انسان صفحه 51 در خصوص عظمت خلقت آمده : «حيات، تنها انسان را مسلّط بر انواع صداها ساخته و او را به استادى در جمع آورى الحان و ارتعاشات صدا برگزيده و در عين حال لوازم و مصالح كافى نيز در دسترس او نهاده است تا از اين اصوات به صورتى خوش استفاده كند. حيات، مهندسى ز بر دست است كه طرح پاى ملخ و مگس و عضلات ماهيچه و مفاصل و دستگاه خودكار قلب و سلسله الكتريكى اعصاب كلّيّه جانوران و همچنين اعضاى دستگاه عجيب دَوَران دَم همه موجودات زنده را او كشيده است. سوسن صحرا را همين مهندس چيره‏دست طرح ريخته و تخم آن را به دست باد صبا به اطراف مى‏افشاند، گل‏ها را هم او رسم مى‏كند و گرد تناسلى آنها را به وسيله حشرات از بوته‏اى به بوته ديگر مى‏رساند و آنها را بارور مى‏كند. حيات، كيمياگرى افسونكار است كه به ميوه‏ها طعم و به ادويه بو و به گلها عطر مى‏بخشد!! حيات موادّ جديدى تدارك مى‏كند كه طبيعت از تهيّه آنها براى موازنه افعال خود و براى جلوگيرى از تهاجم مادّه حيات عاجز مانده بوده است. حيات، به پروانه‏ها و كرم‏هاى شب تاب تشعشع و نورى عطا مى‏كند كه در عشق‏ بازى‏هاى شبانه آنها به كار آيد و كيمياگرى حيات، متضمّن خير و صلاح عالم هستى است؛ زيرا نه تنها به نيروى آفتاب، اسيد كربونيك و آب را تبديل به چوب و قند مى‏كند، بلكه در ضمن اين فعل و انفعال، اكسيژن زندگى بخش را براى تنفس جانداران تدارك مى‏كند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 185 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 4 2 ✳️ حيات، مورّخى داناست كه تاريخ پيدايش خود را ورق به ورق در طىّ ازمنه و اعصار نوشته است و سرگذشت خود را در دل سنگ‏هاى خارا نقش كرده است و فقط چشم و دل بينا مى‏خواهد كه آن را درست بخواند و تفسير كند. حيات، بارقه شعف و شوق زنده بودن را در وجود زندگان مى‏تاباند. برّه جوان با نشاط تمام مى‏رود و فرياد شوق بر مى‏آورد و خودش هم نمى‏داند براى چه اين كار را مى‏كند. گونه طفل را افسونگر حيات رنگ مى‏كند و از چشم او برق تلألؤ مى‏ريزد و لب‏هاى نازك او را با تبسّم مى‏گشايد. مادّه بدون حيات هرگز تبسّم نمى‏كند. حيات، براى حفظ و پرورش مخلوقات خود مادّه غذايى فراوان در بيضه فراهم مى‏كند و نوزادان را به قدر كافى تغذيه مى‏كند كه زندگى و فعّاليّت را آغاز نمايند. همچنين در سينه مادران حسّى نهفته و ناگفتنى پرورش مى‏دهد كه براى نوزادان خود غذاى كافى تدارك نمايند. حيات، خود موجد حيات است، حوايج آنى نوزادان را با شير رفع مى‏كند و احتياجات آينده آنان را پيش بينى مى‏نمايد. حيات عشق مادرى را به دنيا آورده است و حسّ خانه و خانواده و عشق به وطن را به مردان عطا نموده و در راه همين عشق است كه مردان مى‏جنگند و جان فدا مى‏كنند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 186 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 4 3 ✳️ حيات، براى حفظ و حراست موجودات وسايل عديده مى‏انگيزد. از جمله مخلوقات خود را در مواقع خطر با الوان مختلف مخفى مى‏كند، به آنها ياد مى‏دهد كه فرار كنند، پر مى‏دهد كه پرواز نمايند، وسايل تدافعى چون شاخ و دندان و چنگال مى‏دهد كه از خويشتن دفاع نمايند، حسّ شامّه و سامعه و باصره آنها را تقويت مى‏كند كه گاهِ حمله يا دفاع آنها را يارى نمايد. حيات، گاهى به معصوم‏ترين حشرات، صورتى كريه و وحشتناك عطا مى‏كند تا ساير جانوران از آن بترسند و به اوتعرّضى نكنند. مادّه جز بر طبق قوانين و نظامات خود عملى انجام نمى‏دهد، ذرّات و اتم‏ها تابع قوانين مربوط به قوّه جاذبه زمين و فعل و انفعالات شيميايى و تأثيرات هوا و الكتريسته هستند. مادّه از خود قوّه ابتكار ندارد و فقط حيات است كه هر لحظه نقش‏هاى تازه و موجودات بديع به عرصه ظهور مى‏آورد. بدون وجود حيات عرصه پهناور زمين عبارت از بيابانى قَفْر « قَفْر: زمين متروك و بى‏آب و علف » و لم يزرع و دريايى مرده و بى فايده مى‏شد، مادّه بدون حيات، جامد و بى جنبش و حركت است و تنها خاصيّت آن اين است كه حيات را به صورت جانداران مختلف متجلّى مى‏سازد و سلسله وجود زندگان را الى الأبد ادامه مى‏دهد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 187 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 4 4 ✳️ انسان هنوز نتوانسته است بفهمد كه عبارت از چيست؟ حيات نه وزن دارد و نه ابعاد و نه هيچ صورت هندسى؛ حيات داراى قدرت و نيروى زياد است؛ زيرا ريشه‏هاى درختى كه در حال رشد و توسعه است صخره ‏هاى سخت را مى‏تركاند، درخت عظيمى را به وجود مى‏آورد و آن را قرن‏هاى متمادى برخلاف اثرات جاذبه زمين سر پا نگاه مى‏دارد. هر روز هزارها خروار آب از زمين مى‏كشد و آن را به صورت برگ و ميوه درختان در مى‏آورد. قديمى‏ترين موجودات زنده در روى زمين، درختى است كه پنج هزار سال از عمر آن گذشته و تازه اين عمر طولانى به منزله لحظه‏اى در حيات زمين مى‏باشد. حيات با كوششى تزلزل ناپذير به كالبد مادّه جان مى‏بخشد و در عين انجام اين‏ امر خطير هيچ گونه تبعيضى قائل نمى‏شود و نه به حال چيزى دلش مى‏سوزد و نه از انجام كارى احساس مسرّت و خوشحالى مى‏كند. با اين حال، حيات اسّ و اساس هر گونه شعور و قوّه مدركه در اين عالم است و تنها از راه حيات است كه ما با فهم ناقص خود به صنع خداى بى چون پى مى‏بريم و اعمال او را ستايش مى‏كنيم؛ حيات وسيله و دست آويزى است كه مقاصد «عقل كلّ» را به موقع اجرا مى‏گذارد؛ حيات جاويد و سرمدى است.» آرى، به قول حضرت زين العابدين عليه السلام: «ابْتَدَعَ بِقُدرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِداعاً، و اخْتَرَعَهُمْ عَلى مَشِيَّتِهِ اخْتِراعاً» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 188 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
6 نکته پایانی ✳️ در احاديث نبويّه آمده است: أعْلَمُكُمْ بِاللَّهِ أَخْوَفُكُمْ للَّهِ. آگاه‏ترين شما به خدا، خائف‏ترين شما براى خداست. ملاصدرا در رسائل فلسفى آورده : «شناسايى و حقِّ اوّل، سه نحو متصوّر است: 1. معرفت ذات‏ 2. معرفت صفات‏ 3. معرفت افعال‏ دركتاب الهى؛ قرآن مجيد از علم به ذات و علم به صفات و اسما و علم به افعال الهيّه بحث و گفتگو مى‏شود و غايت خلقت انسانى و علّت غايى خلقتِ حقايق ملكوتى و موجودات واقع در مواطن غيب و سكّان ملأ اعلى، معرفت حقّ و عرفان جمال و جلال وجود مطلق است، همان معرفتى كه اصل الاصول علم اعلى به شمار مى‏رود.» « رسائل فلسفى ملّاصدرا: 167» «نهج البلاغه» و «صحيفه سجاديه» و دعاها و معارف الهيّه همه و همه توضيح و تفسيرى بر آيات كتاب خدا و به انضمام آثار عينى كه در دايره وجود است نشانى از ذات و توضيحى از اسما و تفسيرى از افعال آن وجود مقدّس و ذات اقدس است و اين همه براى برانگيختن عشق و معرفت در قلب انسان براى پيمودن راه او تا رسيدن به مقام وصال و منزل قرب و در افتادن در عرصه فنا و باقى شدن به بقاى اوست. امّا افسوس كه اكثر مردم از حقايق الهيّه بى خبرند و به جاى سفر به سوى دوست در ماتم شكم و شهوتند، از اين وادى نور دورند و جملگى مست و مغرورند، نمى‏دانند منشأ اين همه جنگ و نزاع و فساد وافساد، جدايى از اصل عالم و ريشه هستى يعنى حضرت اللَّه است. به قول عطار نيشابورى: چه مقصود است ار چه دويديم كه از مقصود خود بويى نديديم‏ بسى زارى و دلتنگى نموديم بسى خوارىّ و بى برگى كشيديم‏ بسى در گفتگوى دوست بوديم بسى در جست و جويش ره بريديم‏ گهى سجّاده و محراب جستيم گهى رندى و قلّاشى گزيديم‏ به هر ره كان كسى گيرد گرفتيم به هر پر كان كسى پرّد پريديم‏ (عطار نيشابورى) ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏1، ص: 189 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2