eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ پرهيز از و سستي ⏹ بخشي از اشعار شاعران پارسي گو در زمينه فرهنگ سازي براي كار، به پرهيز دادن از سستي و تنبلي اختصاص يافته است. تنبلي و سستي كه از آفت هاي جدي شكوفايي و رشد استعدادهاست، همانند پيچكي است كه چون به دست و پاي انسان مي پيچد، او را از شكوفايي و سرسبزي از خواهد داشت، و هرگز نخواهد گذاشت كه نهال وجودش بارور و حاصلخيز شود. حضرت علي عليه السلام فرموده است: «آفَةُ النُّجْحِ الكَسَلُ؛ آفت پيروزي، كاهلي و تنبلي است.» و به تعبير زيباي حكيم گنجه اي: اي بسا تيز طبع كاهل كوش كه شد از كاهلي سفال فروش اي بسا كور دل كه از تعليم گشت اَقْضَي القضات هفت اقليم فردوسي در اين زمينه گفته است: تن آسايي و كاهلي دور كن بكوش و ز رنج تنت سور كن چنين گفت: كان كس كه كوشاتر است دو گوشش به دانش نيوشاتر است ني آساني اي ديد بي رنج كس كه روشن زمانه بر اين است و بس چو كاهل شود مرد هنگام كار از آن پس نيابد چنان روزگار كه چون كاهلي پيشه گيرد جوان بماند منش پست و تيره روان و به گفته : ما ره نزديك، دور از طبع كاهل كرده ايم در ميان ره ز غفلت خواب منزل كرده اي (( اين باديه از كاهلي توست پر از خار از خار شود ساده اگر گرم براني((( در گرشاسب نامه مي خوانيم: دهد كاهلي هركسي را گزند درِ دانش و روزي آرد به بند تو را چون نباشد غم كار خويش غم تو ندارد كسي از تو بيش شيرازي، در نكوهش تنبلي و بر جاي نشستن، سخن را بدان جا رسانده است كه حتي «بي هدف به راه باديه رفتن» را بسي بهتر از «نشستن باطل» دانسته است؛ چرا كه دست كم در روي آوردن به باديه، جنبش و تكاپو و حركت نهفته است، برخلاف «به باطل نشستن» كه در آن چيزي جز سكون و ركود نيست: به راه باديه رفتن، بِه از نشستن باطل كه گر مراد نجويم به قدر وسع بكوشم و به تعبير زيباي مولانا: دوست دارد يار اين آشفتگي كوشش بيهوده، به از خفتگي ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
👤مرحوم شیرازی ❤️هزار گمشده را در می یابی چرا به فکر خود ای بی خبر نمی افتی؟ 🔆" اگر دستور العمل مى‏خواهى مگر اين آيه را تلاوت نكرده ‏اى؟ وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً . 👤آیت الله ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
❤️هزار گمشده را در می یابی!!!! چرا به فکر خود ای بی خبر نمی افتی؟!!! 👤 شیرازی ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ كسى كه عمرش باقى است روزى اش مى رسد: قسمت 2 📜 بر اين پايه، اگر مشيت الهيه بر حيات كسى تعلق گيرد اسباب حيات او را حتى در اتاق دربسته يا در زندان و غارى كه كسى در آن راه نمى يابد فراهم مى سازد و همانگونه كه فرشته مرگ مى تواند از اين موانع عبور كند فرشته اى كه اسباب حيات را فراهم سازد نيز مى تواند از آن عبور نمايد. بسيار ديده ايم يا شنيده ايم كه در زلزله هاى خطرناك افرادى را بعد از يك هفته يا بيشتر و حتى بچه هاى كوچكى را زنده از زير آوار درآورده اند. در حالى كه طبق موازين عادى نه هواى كافى براى زنده ماندن داشته اند و نه غذا. به تعبير ديگر، رزق دوگونه است: رزق حتمى و رزق غير حتمى. يا رزق مقسوم و رزق غير مقسوم؛ رزق حتمى روزى اى است كه انسان بخواهد يا نخواهد به او مى رسد. جنين كه در شكم مادر زنده است خداوند رزق حتمى به او مى دهد چه بخواهد و چه نخواهد و حتى اگر قادر به تلاش باشد تلاش او هيچ گونه تأثيرى ندارد. اما روزى غير حتمى چيزى است كه انسان بايد براى به دست آوردن آن به كوشش برخيزد. اگر تلاش كند به آن مى رسد و اگر تنبلى كند به آن نخواهد رسد، ازاينرو در روايتى مى خوانيم: كسى كه در خانه اش بنشيند و كار نكند و بگويد: خدا روزى رسان است، دعايش مستجاب نمى شود و به او گفته مى شود: «أَلَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَب؟؛ آيا من به تو دستور ندادم برخيزى و براى به دست آوردن روزى تلاش كنى؟». شعرا نيز هر دو قسم روزى را در اشعار خود آورده اند؛ درمورد قسم اوّل، شاعرى مى گويد: از مرگ مينديش و غم رزق مخور كين هر دو به وقت خويش ناچار رسد درمورد قسم دوم روزى كه نيازبه تلاش وكوشش دارد تبريزى مى گويد: چون شير مادر است مهيا اگرچه رزق اين جهد و كوشش تو به جاى مكيدن است ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
◀️ كسى كه عمرش باقى است روزى اش مى رسد: قسمت 2 📜 بر اين پايه، اگر مشيت الهيه بر حيات كسى تعلق گيرد اسباب حيات او را حتى در اتاق دربسته يا در زندان و غارى كه كسى در آن راه نمى يابد فراهم مى سازد و همانگونه كه فرشته مرگ مى تواند از اين موانع عبور كند فرشته اى كه اسباب حيات را فراهم سازد نيز مى تواند از آن عبور نمايد. بسيار ديده ايم يا شنيده ايم كه در زلزله هاى خطرناك افرادى را بعد از يك هفته يا بيشتر و حتى بچه هاى كوچكى را زنده از زير آوار درآورده اند. در حالى كه طبق موازين عادى نه هواى كافى براى زنده ماندن داشته اند و نه غذا. به تعبير ديگر، رزق دوگونه است: رزق حتمى و رزق غير حتمى. يا رزق مقسوم و رزق غير مقسوم؛ رزق حتمى روزى اى است كه انسان بخواهد يا نخواهد به او مى رسد. جنين كه در شكم مادر زنده است خداوند رزق حتمى به او مى دهد چه بخواهد و چه نخواهد و حتى اگر قادر به تلاش باشد تلاش او هيچ گونه تأثيرى ندارد. اما روزى غير حتمى چيزى است كه انسان بايد براى به دست آوردن آن به كوشش برخيزد. اگر تلاش كند به آن مى رسد و اگر تنبلى كند به آن نخواهد رسد، ازاينرو در روايتى مى خوانيم: كسى كه در خانه اش بنشيند و كار نكند و بگويد: خدا روزى رسان است، دعايش مستجاب نمى شود و به او گفته مى شود: «أَلَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَب؟؛ آيا من به تو دستور ندادم برخيزى و براى به دست آوردن روزى تلاش كنى؟». شعرا نيز هر دو قسم روزى را در اشعار خود آورده اند؛ درمورد قسم اوّل، شاعرى مى گويد: از مرگ مينديش و غم رزق مخور كين هر دو به وقت خويش ناچار رسد درمورد قسم دوم روزى كه نيازبه تلاش وكوشش دارد تبريزى مى گويد: چون شير مادر است مهيا اگرچه رزق اين جهد و كوشش تو به جاى مكيدن است ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
2 4 ‏ 3 ✳️ رسول بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: در حال خشم و إعمال غضب، دوده متراكم و تيره‏اى به طرف مغز آدمى اوج مى‏گيرد و بر معادن و سرمايه‏هاى انديشه او مستولى مى‏گردد و بلكه احياناً اين دوده‏ها به مراكز حسّى نيز سرايت مى‏كند و چشمان آدمى در حال خشم تيره شده و رو به سياهى مى‏گذارد. در چنين حالتى است كه انسان همچون فرد نابينا جايى را نمى‏بيند. «1» گاهى آتش غضب آن چنان در وجود آدمى پايگاهى فراهم مى‏آورد كه فرد نمى‏تواند نه از درون و نه از بيرون، اين آتش سعادت سوز را خاموش سازد و اين آتش سوزى همچنان پيشروى مى‏كند تا گوهر گران‏بهاى وجود آدمى را در زير فشار لهيب خود بسوزاند و به خاكستر تبديل كرده و نابودى شخصيت او را فراهم سازد. و احياناً بر اثر شدت خشم، مايه حيات قلب انسان مى‏خشكد و آدمى از شدت خشم و كينه دچار مرگ زودرس مى‏گردد و سكته و مرگ ناگهانى او در مى‏رسد، چون خطر يك كشتى كه در دريايى ژرفناك و گرفتار طوفان حركت مى‏كند از خطر حالت روانى فرد كه مالامال از خشم و كينه است كمتر است؛ زيرا ناخدايان كشتى در نجات اين مركبى كه گرفتار تلاطم است مى‏كوشند، ولى در حالت غضب، قلب انسان، ناخداى كشتى وجود و شخصيت روانى اوست، بديهى است كه اين ناخدا در حال خشم روايى نيرويى است فرسوده و از كار افتاده كه تراكم تيرگى‏هاى خشم، بصيرت آن را از كار انداخته و نابينايش ساخته است. چنين قلبى كه خارهاى خشم در چشم بصيرت او خليده نمى‏تواند چاره‏سازى كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ألا إنّ الْغَضَبَ جَمْرَةٌ تُوقَدُ فى جَوْفِ ابْنِ آدَمَ، ألا تَرَوْنَ إلى حُمْرَةِ عَيْنِهِ وَ انْتِفاخِ أوْداجِهِ؟ فَإذا وَجَدَ أحَدُكُمْ شَيْئاً مِنْ ذلِكَ فَالأْرْضَ الأْرْضَ. ألا إنَّ خَيْرَ الرِّجالِ مَنْ كانَ بَطى‏ءَ الْغَضَبِ، سَريعَ الرِّضا، وَ شَرَّ الرَّجُلِ مَنْ كانَ سَريعَ الْغَضَبِ، بَطى‏ءَ الرِّضا به هوش باشيد كه غضب پاره آتش و گدازه‏اى است كه در قلب آدم برافروخته مى‏گردد، براى پى بردن به چنين حقيقت به سرخى چشمان و برجستگى رگهاى چنبره گردن آدم خشمگين بنگريد. اگر كسى خود را در چنين حالت بيابد بر زمين نشيند. بدانيد كه بهترين مردم كسانى هستند كه دچار غضب زودرس نمى‏گردند، در خشم روايى گامشان كُنْد و آهسته است، ولى در رضا و خشنودى پيشتاز و سريع هستند. و بدترين مردم آنانند كه به سرعت خشم مى‏گيرند و به كندى تن به رضا و خوشحالى مى‏دهند. كسى به ملك رضا خشمگين نمى‏باشد در اين رياض گل آتشين نمى‏باشد ز خنده گل صبح اين دقيقه روشن شد كه عيش جز نفس واپسين نمى‏باشد دراز دستى ما كرد كار بر ما تنگ وگرنه جامه بى‏آستين نمى‏باشد به هر طرف نگرى دور باش برق بلاست به گرد خرمن ما خوشه چين نمى‏باشد ز سرافرازى ما اين قَدَر تعجّب نيست هميشه دانه به زير زمين نمى‏باشد تمام مهر و سراپا محبّتم به عالمى كه منم خشم و كين نمى‏باشد 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 368 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2