eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ 4 ادامه داستان اعرابی و زنش ❇️ زن برو زد بانگ کای ناموس ‌کیش من فسون تو نخواهم خورد بیش ترهات از دعوی و دعوت مگو رو سخن از کبر و از نخوت مگو چند حرف طمطراق و کار بار کار و حال خود ببین و شرم‌دار کبر زشت و از گدایان زشت‌تر روز سرد و برف وانگه جامه تر چند دعوی و دم و باد و بروت ای ترا خانه چو بیت العنکبوت از قناعت کی تو جان افروختی از قناعتها تو نام آموختی گفت پیغامبر قناعت چیست گنج گنج را تو وا نمی‌دانی ز رنج این قناعت نیست جز گنج روان تو مزن لاف ای غم و رنج روان تو مخوانم جفت کمتر زن بغل جفت انصافم نیم جفت دغل چون قدم با میر و با بگ می‌زنی چون ملخ را در هوا رگ می‌زنی با سگان زین استخوان در چالشی چون نی اشکم تهی در نالشی سوی من منگر بخواری سست سست تا نگویم آنچ در رگهای تست عقل خود را از من افزون دیده‌ای مر من کم‌عقل را چون دیده‌ای همچو گرگ غافل اندر ما مجه ای ز ننگ عقل تو بی‌عقل به چونک عقل تو عقیلهٔ مردمست آن نه عقلست آن که مار و کزدمست خصم ظلم و مکر تو الله باد فضل و عقل تو ز ما کوتاه باد هم تو ماری هم فسون‌گر این عجب مارگیر و ماری ای ننگ عرب زاغ اگر زشتی خود بشناختی همچو برف از درد و غم بگداختی مرد افسونگر بخواند چون عدو او فسون بر مار و مار افسون برو گر نبودی دام او افسون مار کی فسون مار را گشتی شکار مرد افسون‌گر ز حرص کسب و کار در نیابد آن زمان افسون مار مار گوید ای فسون‌گر هین و هین آن خود دیدی فسون من ببین تو به نام حق فریبی مر مرا تا کنی رسوای شور و شر مرا نام حقم بست نی آن رای تو نام حق را دام کردی وای تو نام حق بستاند از تو داد من من به نام حق سپردم جان و تن یا به زخم من رگ جانت برد یا که همچون من به زندانت برد زن ازین گونه خشن گفتارها خواند بر شوی جوان طومارها 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ #خلیفه_و_اعرابی 4 ادامه داستان اعرابی و زنش ❇️ زن برو زد بانگ کای ناموس ‌کیش من فسون تو نخواهم
✳️ نصيحت كردن زن شوهرش را 👈 زن گفت من فريب افسون ترا نخواهم خورد. سخنانى كه از دعوى و دعوت گفتن ترهاتى بيش نيست برو و سخن از روى كبر و نخوت مگوى. كار و بار خود را با طمطراق نگو در كار و حال خود دقت كرده و شرم كن. كبر زشت است و از گدايان زشت‏تر است مثل اينكه روز برف و سرما جامه انسان تر باشد. تو كه خانه‏ات چون خانه عنكبوت بى‏استحكام است چرا اين قدر باد و بروت راه انداخته‏اى.] تو چه وقت جان خود را بوسيله قناعت روشن كرده‏اى تو كه از قناعت فقط اسم او را ياد گرفته‏اى پيغمبر فرموده كه قناعت گنج است تو گنج را از رنج تميز نداده و رنج را بجاى گنج گرفته‏اى. قناعتى كه گفته‏اند گنج جان و روان است تو لاف مزن كه رنج روان هستى. مرا جفت خود مخوان من جفت انصافم و جفت دغل‏بازى نيستم. تو كه از شدت فقر در هوا را رگ مى‏زنى از شاه و بيك چرا دم مى‏زنى. با سگها بر سر يك استخوان نزاع مى‏كنى و مثل نى تو خالى ناله‏ات بلند است. مرا بخوارى و تحقير نگاه نكن تا آن چه در رگ و پوست تو پنهان است آشكارا نگويم تو عقل خودت را از من بيشتر تصور كرده‏اى من كم عقل را تو چگونه ديده‏اى. مثل گرگ زشت بما حمله نكن اى آن كه بى‏عقلى بهتر از عقل ننگين تو است. عقل تو كه پايبند مردمى است آن عقل نيست بلكه مار و كژدم است. خدا خصم ظلم و مكر تو بوده و دست مكر تو از ما كوتاه باد. تو هم مارى و هم فسون‏گر عجب است اى ننگ عرب با اينكه يك نفر هستى هم مار و هم مارگيرى زاغ اگر بزشتى خود پى مى‏برد از غم و درد چون برف گداخته بزمين فرو مى‏رفت. مرد افسونگر چون دشمنى بر مار افسون مى‏خواند و مار هم بر او افسون مى‏خواند و بدامش گرفتار مى‏كند. اگر افسون كردن مار براى خود افسونگر دام نبود كى شكار افسونگرى شده و اين شغل را شعار خود قرار مى‏داد. مرد افسونگر از بس حريص و طالب كسب و كار است ملتفت نيست كه چگونه مار او را افسون كرده است. مار مى‏گويد اى افسونگر افسون خود را ديدى اكنون افسون مرا ببين. تو بنام حق مرا فريب مى‏دهى تا رسواى شر و شورم كنى. نام حق مرا بست و نگاه داشت نه اراده تو واى بر تو كه نام حق را دام خود قرار داده‏اى همان نام بوسيله زخم من رگ جانت را مى‏برد يا ترا هم مثل من بزندان مى‏برد. 👈ترجمه ابیات 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2