eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️ #مراجع معظم تقلید #بیانیه #گام_دوم_انقلاب 🌺 ⬅️ آیت الله #مکارم_شیرازی 👇 🌺 yon.ir/uYQIk ⬅️ آیت الله #نوری_همدانی 👇 🌺 yon.ir/YFPdm 🍀 هر روز در همین کانال با ما همراه باشید ....... 👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
🌹 علاقه شدید روزنامه نگار ایرلندی به صحیفه سجادیه 🌺 چندی قبل ، چهارمین دوره آموزشی "واتیکان شناسی ویژه خبرنگاران حرفه ای" از سوی دانشگاه پاپی واتیکان برگزار شد. در این دوره که به زبان انگلیسی برگزار شد، خبرنگارانی از 30 کشور جهان همچون آرژانتین، ایرلند، ایران، اسپانیا، انگلستان، پاکستان، استرالیا، غنا، آمریکا و برزیل حضور داشتند. حسن صدرایی عارف دبیر بین‌الملل خبرگزاری حوزه، تنها خبرنگار ایرانی بود که از طرف خبرگزاری رسمی «حوزه» در این دوره شرکت کرد. وی اخیرا طی یادداشتی نوشت: 📋 " دو سال قبل بود که برای شرکت در دوره آموزشی "واتیکان شناسی" به یکی از دانشگاه های واتیکان رفتم که در آن، حدود 40 نفر از رسانه های مختلف جهان حضور داشتند و من، تنها مسلمان حاضر در دوره بودم و همین سبب شده بود که با سوالات مختلفی از اسلام و مکتب اهل بیت مواجه شوم که به لطف خدا، گفتگوهای خوبی انجام گرفت. یادم هست که آخرین روز از دوره و هنگام خداحافظی، چند جلد صحیفه سجادیه به زبان به همراه داشتم و به تعدادی از هم¬دوره ای ها که بیشتر از بقیه سوال می پرسیدند، هدیه دادم که همان موقع، شاهد شگفتی روزنامه نگاران مسیحی از وجود یک کتاب غنی با تاریخ هزار ساله و با مضمون دعا و نیایش بودم. یک هفته بعد از دوره، "مارتین" از روزنامه نگاران ایرلندی و مدیرمسئول یک خبرگزاری کاتولیکی به من ایمیل داد و دوباره از اهدای این کتاب تشکر کرد و نوشت: 🌹 "این کتاب، یادگاری ارزشمند از دوستی ام با شماست؛ کتابی که همراه همیشگی ام شده است. ملاقات با شما یک اتفاق ناگهانی دوست‌داشتنی و دلپذیر بود و از امروز به بعد هرگاه خبری درباره ایران ببینم به یاد شما، و رابطه خاصی که با دوستی شما داشته‌ام خواهم افتاد." این ماجرا گذشت تا اینکه چند روز قبل، آیت الله نامه ای به پاپ فرانسیس نوشتند؛ من هم فرصت را مناسب یافتم و لینک نامه به را به تمام هم¬دوره ای ها فرستادم و آنها از این نامه استقبال کردند اما جواب "مارتین" برایم متفاوت و قابل تامل بود. مارتین در ایمیلش که امروز صبح به من رسید نوشت: 🌹 "متشکرم من ارزش کتابی را که شما در رم به من دادید خواهم دانست. من تازه از تعطیلات برگشته‌ام و این نامه را مطالعه خواهم کرد و به همکارانم در میز خارجی در دوبلین خواهم داد. رحمت و برکت بر شما و دوستان و همکارانتان در ایران مارتین" برایم خیلی جالب بود که مارتین هنوز از صحیفه سجادیه برایم می نویسد و با اینکه ایمیل من به او درباره موضوع دیگری بوده است، اما قبل از هر چیز به یادگار امام سجاد علیه السلام اشاره می کند. و این تجربه ای بود که اولا خودم با این کتاب شریف انس بیشتری پیدا کنم و ثانیا از ظرفیت بالای آن برای ارتباطات و تعاملات بین المللی بهره بگیرم. امید آن که مبلغان و چهره هایی که تردد بین المللی و بین الادیانی دارند، از "صحیفه" غافل نشوند. ان شاء الله 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
تفسیر نمونه.apk
17.98M
📱 #نرم_افزار 📚 مجموعه آثار ✍ آیت الله #مکارم_شیرازی 👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
🔸 آيت ‌الله‌ و صحیفه سجادیه ( 1 ) ♦️ قاطبه علما و دانشمندان که صحیفه سجادیه را مورد بررسى قرار داده اند، اعم از شیعه و اهل سنت و حتى غیر مسلمانان اعتراف به عظمت اعجاز مانند آن کرده اند. از جمله علامه مفتى اسکندریه در مصر و مؤلف تفسیر معروف الجواهر فى تفسیر القرآن هنگامى که آیت الله نجفى مرعشى (رحمة الله علیه) یک نسخه از صحیفه سجادیه به ضمیمه نامه اى براى او فرستاد از آن هدیه گرانبها بسیار خوشوقت شد و آن را فوق العاده ستود و در پاسخ مرحوم آیت الله نجفى مرعشى چنین نوشت : «نامه گرامى مدتى پیش به ضمیمه کتاب صحیفه على بن حسین زین العابدین ریحانة المصطفى (صلی الله علیه و آله) رسید، کتاب را با دست تکریم گرفتم و آن را کتابى یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمت هایى است که در غیر آن یافت نمى شود، به راستى این از بدبختى ماست که تاکنون بر این اثر گرانبهاى جاوید که از میراث هاى نبوت و اهل بیت (علیهم السلام) است دست نیافته بودیم، من هر چه در آن مطالعه و دقت مى کنم آن را از گفتار مخلوق برتر و از کلام خالق پایین تر مى یابم، راستى چه کتاب کریمى است، خداوند شما را در برابر این هدیه عالى بهترین پاداش دهد و به نشرعلم و هدایت موفق و مؤید بدارد، نکته دیگر این که آیا کسى از علماى اسلام این کتاب را شرح کرده و چیزى از آن شروح نزد شما یافت مى شود؟». مرحوم آیت الله نجفى در پاسخ به نامه علامه طنطاوى تعدادى از شروح صحیفه سجادیه را نام مى برد و به همراه آن نامه کتاب ریاض السالکین شرح معروف مرحوم سید على خان را براى او مى فرستد و او مجددآ نامه تشکرآمیز جالبى براى آن عالم ربانى ارسال مى دارد. 👈🏻 ادامه دارد ... 🙏کانال 🆔 @sahife2
🔸 آيت ‌الله‌ و صحیفه سجادیه ( 2 ) ♦️ امام راحل امام خمینى (قدس سره) هنگامى که کتاب صحیفه سجادیه را به عنوان هدیه براى نوه خود فرستاد در نامه اى خطاب به ایشان چنین نوشت : «صحیفه کامله سجادیه ... از بزرگ ترین مناجات هاى عرفانى در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیل به برکات آن است، کتابى است الهى که از سرچشمه نور خداوند نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیاء بزرگ و اوصیاى عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهى مى آموزد. کتاب شریفى است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات براى تشنگان معارف الهیه بیان مى کند، این کتاب مقدس همچون قرآن کریم سفره الهى است که در آن همه گونه نعمت موجود است و هر کس به مقدار اشتهاى معنوى خود از آن استفاده مى کند» . پروفسور آنه مارى محقق آلمانى مسیحى مذهب، هنگامى که دسترسى به «صحیفه سجادیه» پیدا کرد چنین گفت : «من خودم همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامى را از اصل عربى آن مى خوانم، بخش کوچکى از کتاب مبارک صحیفه سجادیه را به آلمانى ترجمه و منتشر کردم». سپس این نویسنده به تأثیر مهم ترجمه این کتاب بر یک خانم کاتولیک متعصب اشاره کرده، مى نویسد: «این خانم کاتولیک وقتى فهمید من دعاهاى اسلامى را ترجمه مى کنم دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودى داریم که تو به ادعیه اسلامى روى آوردى، وقتى کتابم چاپ شد یک نسخه براى او فرستادم، یک ماه بعد تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جاى دعا آن را مى خوانم». 👈🏻 ادامه دارد ... 🙏کانال 🆔 @sahife2
🔸 آيت ‌الله‌ و صحیفه سجادیه ( 3 ) ♦️ در موسوعه الفرق المنتسبة للاسلام که تحت اشراف یکى از علماى بزرگ اهل سنت شیخ علوى بن عبدالقادر السقاف نوشته شده (در جلد 6، ص 85) چنین آمده است : بعد از جریان کربلا که امام سجاد على بن الحسین (علیهما السلام) دردناک ترین حوادث را در روز عاشورا مشاهده کرد و سپس آن حضرت را به اسارت توهین آمیز به دمشق بردند شب و روز مى گریست تا آنجا که عنوان «بکاء» (بسیار گریه کننده) لقب گرفت.در این حال طبیعى بود که آن اندوه دائمى را که قلب امام را مى فشرد در سخنان و خطبه هایش تجلى کند و خلافت اموى حاکم را به شدت بکوبد، همان خلافتى که در آن زمان هنوز نام جدش على (علیه السلام) را بر منابر بعد از هر نماز مى بردند و سبّ مى کردند. امام سجاد (علیه السلام) پنجاه و چهار دعا را در یک کتاب جمع کرد، کتابى که به نام دعاهاى صحیفه سجادیه نامیده شد، که هر کس این دعاها را بخواند یقین پیدا مى کند که امام (علیه السلام) در این دعاها هرگز تقیه نکرد و خلافت اموى را تحت ضربات سنگین خود قرار داد. این دعاها به یقین دعاهاى انقلابى است و از امامى صادر شده که شاهد مهم ترین انقلاب اسلامى از نظر حجم و کوتاه ترین آنها از نظر زمان (یعنى واقعه کربلا) بود. هنگامى که امام (علیه السلام) نتوانست با خون خود انقلاب کربلا را آبیارى کند با زبانش که همچون شمشیر برنده اى بود در آن شرکت جُست! آرى این همان امام سجاد (علیه السلام) است که هنگامى که به زیارت خانه خدا مى رود حاجیان به عنوان احترام و اکرام راه براى او مى گشایند، اما خلیفه «هشام بن عبدالملک» این جریان را مى بیند در حالى که خودش بین مردم مشغول طواف است و کسى به او اعتنایى ندارد و امام (علیه السلام) نیز خلیفه را مى بیند و به او اعتنا نمى کند، هنگامى که هشام این جریان را از امام (علیه السلام) و از مردم دید به عنوان تجاهل و بى اطلاعى از اطرافیان خود سؤال کرد : «مَن هذا؟؛ این مرد کیست؟» در حالى که اشاره به امام سجاد (علیه السلام) مى کرد ومقدّرات چنین اقتضا کرده بود که فرزدق شاعر در آنجا حاضر بود، ارتجالا (بدون مطالعه قبلى) آن قصیده معروف مهم خود را بیان کرد که هشام شرمنده شد».بخشى از اشعار او چنین است : هَذا الّذى تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ وَالبَیْتُ یعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ هذا ابنُ خَیرِ عِبادِ الله کُلّهِمُ هذا التّقىّ النّقىّ الطّاهِرُ العَلَمُ وَلَیْسَ قَوْلُکَ: مَن هذا؟ بضَائرِه العُرْبُ تَعرِفُ من أنکَرْتَ وَالعَجمُ «این همان کسى است که سرزمین مکه جاى قدم هاى او را مى شناسد خانه کعبه او را مى شناسد، حِلّ و حرم او را مى شناسند این فرزند بهترین بندگان خداست این انسانى است با تقوا و مشهور در میان مردم این که تو مى گویى: این مرد کیست؟ (او را نمى شناسم) به او زیان نمى رساند کسى را که تو نمى شناسى تمام عرب و عجم او را مى شناسند». اینها بخش کوچکى از گواهى صاحب نظران است. همان گونه که مى بینیم عارفان به عنوان درس عرفان و نسخه والاى سیر و سلوک به آن مى نگرند، و معلمان اخلاق به عنوان سرچشمه جوشان فضائل اخلاقى و انقلابیون به عنوان درسى بزرگ از انقلاب و ادامه قیام عاشوراى حسینى و درهم کوبنده نظام حاکمان ظالم و بیدادگر. تا از کدام دریچه به آن نگاه کنى و چه بهتر که از تمام زوایا تجلیات آن نگاه شود. با صد هزار جلوه برون آمدى که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را خداوندا بار بزرگى را بر دوش گرفته ایم، ما را براى رساندن آن به مقصد یارى ده، «إنَّکَ خَیرُ ناصِرٍ وَمُعینٍ». آمین یا رب العالمین. 🙏کانال 🆔 @sahife2
#انس_با_نهج_البلاغه ♦️ « #نهج_البلاغه » در میان ما هنوز مهجور است !!! 📱 برادران و خواهران عزیز! فضلا و دانشمندان محترم بهترین آینۀ سیرۀ امام به حق و ولی مطلق امیرمؤمنان علی(ع) همین نهج البلاغه است، خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار.... افسوس که نهج البلاغه در میان ما هنوز مهجور است. هنگامی که می خواستیم با کمکی جمعی از فضلا شرح جامعی بر نهج البلاغه بنویسیم که بحمدالله در پانزده جلد پایان یافت نگاه کردیم و دیدیم شرح های قابل توجه نهج البلاغه از عدد انگشتان فراتر نمی رود، در حالی که بحمدالله برای قرآن بیش از هزار تفسیر نوشته شده است. عزیزان! اگر می خواهیم با سیرۀ آن حضرت آگاه شویم باید نهج البلاغه را در متن زندگی خود قرار دهیم، در حوزه های علمیه و دانشگاه ها کتاب درسی باشد، در مساجد بعد از تلاوت قرآن بخشی از کلمات امیرمؤمنان علی(ع) خوانده شده و توضیح داده شود، در مطالعات خود هرگز آن را فراموش نکنیم، تا از این مشعل فروزان سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت بهره مند شویم. 👤 آیت الله #مکارم_شیرازی 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
👆📚 « پیام امام » 💠 دانلود شرح 15 جلد 👤 آیت الله 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ پیامبر صل الله علیه و آله و سلم هم نمازش قضا شده است ؟! (قسمت دوم ) 📜در برابر این روایت و روایات معتبر دیگری که دراین زمینه داریم، ادله دیگری وجود دارد که متعارض با این روایات به نظر می رسند، مثل : 1- روایاتی که دلالت بر معصوم بودن پیغمبر و ائمه سلام الله علیهم می کنند،از جمله روایتی که در آن امام صادق (ع) حضرت علی (ع) نقل می کند که حضرت فرمودند:«از صفات امام این است که از تمامی گناهان صغیره و کبیره معصوم باشد، در فتوا دادن هیچ اشتباهی نکند، در جواب سوالات خطایی از او سر نزند و در هیچ یک از امور دنیایی سهو (اشتباه) و فراموشی یا بیهودگی در او راه نیابد» 2. روایاتی که بیان می کنند: (...و ینام عینه ولا تنام قلبه ...) یعنی :و چشمان امام می خوابد اما قلبش نمی خوابد. 3. دلیلهای عقلی که علما برای اثبات عصمت پیغمبر بیان می کنند مثل این دلیل که می فرماید:"پیغمبر(ص) برای هدایت مردم مبعوث شده و رفتار او باید طوری باشد که مردم او را به طور کامل بپذیرند، کوچکترین خطا یا اشتباهی پیغمبر(ص) را از درجه اعلای اعتبار پایین می آورد و هدفی که پیغمبر(ص)، برای آن مبعوث شده، تأمین نمی شود.لذا خداوند متعال کسی را به عنوان رابط خود با مردم انتخاب نمی کند که با خطا یا سهوی که مرتکب می شود مردم از او دور شوند و غرض الهی محقق نشود. بلکه وقتی خداوند امر به اطاعت بی چون و چرا از کسی می فرماید، باید تمام حرکات و اعمال او قابل الگو گیری و تبعیت باشد و کسی که اشتباه می کند از چنین قابلیتی برخوردار نیست. 4. دلیل دیگر اجماع واتفاق همه علما بر عدم اشتباه و خطای پیامبر(ص) است . از این رو فقهاء در بر خورد با این روایات دو گروه شده اند: الف) عده ای از فقهاء روایات قضا شدن نماز صبح پیامبر (ص) را به جهت قطعی نبودن سند و یا احتمال خطای راویان و یا جعل روایان و یا به جهت تقیه و یا مخالفت با ادله قطعی دیگر، قبول نکرده اند مانند؛ صاحب جواهر ره [5] و صاحب حدایق ره [6] و شیخ انصاری ره و... مرحوم شیخ جواد تبریزی ره و مرحوم آیت الله سید محسن حکیم ره به عنوان رد این روایات می گویند از این روایت که پیامبر (ص) خطاب به اصحاب خود می فرمایند:...در سرزمین شیطان خواب ماندید. استفاده می شود که شیطان به دلیل آیه قرآن ودلیل های قطعی دیگر از پیغمبر دور می باشد و توانایی غافل کردن یا تاثیر درخواب آن حضرت را ندارد لذا وجود این عبارت در روایت که خواب ماندنشان را در اثر القائات شیطانی می داند دلیل بر عدم صحت این روایت می باشد. ب) در مقابل عده ای دیگر فقها این روایات را پذیرفته اند و آن ها را معارض و مخالف با ادله دیگر و نیز منافی با عصمت پیامبر(ص) نمی دانند . مثل شیخ صدوق ره،که در ذیل یکی از این روایات به شدت از آنها دفاع می کند و بین سهو شیطانی و غیر آن فرق می گذارد و شیخ مفید ره که بر خلاف شیخ صدوق ره فرق می گذارد بین سهو پیامبر و خواب ماندن ایشان ، شیخ مفید ره سهو پیامبر را رد و از کلام ایشان این طور فهمیده می شود که خواب ماندن پیامبر را قبول می کنند . شهید اول ره نیز بعد از بیان یکی از این روایات می گوید: کسی را نمی شناسیم که بخاطر توهم مخالفت این روایات با عصمت ، آنها را کنار گذاشته باشد. شیخ بهایی ره می گوید: اصحاب، این روایات را قبول کرده اند و این نشان دهنده این است که بین خواب پیامبر(ص) و سهو آن حضرت فرق گذاشته اند و طبق آن فتوا داده اند. مرحوم مجلسی ره نیز این روایات را پذیرفته است. در بین علمای عصر ما تا آنجایی که ما اطلاع داریم آیت الله بهجت این روایات را منافی با عصمت نمی دانند (بهجت الفقیه ص 150 ) 👌در پایان تذکر می دهیم که علاوه بر ارائه دلیلهای بالا نباید قطع به وقوع چنین اتفاقی حاصل شود چون به هر دلیل احتمال خدشه در روایات می رود و در درباره مقام پیامبر (ص) باید باید با دقت و احتیاط بیشتری بحث نمود. 👈 توضیحات بیشتر توسط حضرت آیت الله در لینک زیر 👇 https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=44&mid=406783 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِيهِ ... قسمت اول 🔹 سعد و نحس ایام از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضى داراى ویژگیهاى نحوست و بعضى ویژگیهاى ضد آن، هر چند از نظر استدلال عقلى راهى براى اثبات یا نفى چنین مطلبى در اختیار نداریم، همین اندازه مى گوییم ممکن است ولى از نظر عقل ثابت نیست. بنابراین اگر دلایل شرعى از طریق وحى که افقهاى وسیعترى را روشن مى سازد بر این معنى در دست داشته باشیم قبول آن نه تنها بى مانع بلکه لازم است. در آیات قرآن تنها در دو مورد اشاره به "نحوست ایام" شده است: یکى در آیه 19 سوره قمر و دیگرى در آیه 16 سوره فصلت که درباره ماجراى قوم عاد سخن مى گوید در آنجا مى خوانیم: فارسلنا علیهم ریحاً صرصراً فى ایام نحسات: "مانند بادى سخت و سرد در روزهاى شومى بر آنها مسلط ساختیم." و در نقطه مقابل، تعبیر "مبارک" نیز در بعضى از آیات قرآن دیده مى شود، چنانکه درباره شب قدر مى فرماید انا انزلناه فى لیلة مبارکة "، "ما قرآن را در شبى پر برکت نازل کردیم" "نحس" در اصل به معنى سرخى فوق العاده افق است که آنرا به صورت "نحاس" یعنى "شعله آتش خالى از دود" در مى آورد، سپس به همین مناسبت در معنى "شوم" به کار رفته است. به این ترتیب قرآن جز اشاره سربسته اى به این مسئله ندارد، ولى در روایات اسلامى به احادیث زیادى در زمینه "نحس و سعد ایام" برخورد مى کنیم که هرچند بسیارى از آنها روایات ضعیف است و یا احیانا آمیخته با بعضى روایات مجعول و خرافات است، ولى همه آنها چنین نیست، بلکه روایات معتبر و قابل قبولى در میان آنها بدون شک وجود دارد، چنانکه مفسران نیز در تفسیر آیات فوق بر این معنى صحه نهاده اند. 👈 ادامه دارد .... 👤 آیت الله ☘️کانال انس با 🆔 @sahife2
هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِيهِ ... قسمت 2 🔹 محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسى نیز روایات فراوانى در بحارالانوار در این زمینه آورده است. در روایات متعددى سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثى که در آن واقع شده است تفسیر شده، فى المثل در روایتى از امیرمؤمنان على(ع) مى خوانیم شخصى از امام(ع) درخواست کرد تا درباره روز "چهارشنبه" و فال بدى که به آن مى زنند و سنگینى آن، بیانى فرماید که منظور کدام چهارشنبه است؟ فرمود: "منظور چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد، و در همین روز "قابیل" برادرش "هابیل" را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد" لذا بسیارى از مفسران به پیروى بسیارى از روایات آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس مى دانند، و از آن تعبیر به "اربعاء لاتدور" مى کنند (یعنى چهارشنبه اى که تکرار نمى شود). در بعضى دیگر از روایات مى خوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکى است چرا که آدم (ع) در آن آفریده شد، همچنین روز بیست و ششم چرا که خداوند دریا را براى موسى (ع) شکافت. یا این که روز سوم ماه روز نحسى است، چرا که آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند و لباس بهشتى از تن آنها کنده شد. یا این که روز هفتم ماه روز مبارکى است، چرا که نوح (ع) سوار بر کشتى شد (و از غرقاب نجات یافت). یا اینکه در مورد نوروز در حدیثى از امام صادق(ع) مى خوانیم که فرمود: «روز مبارکى است که کشتى نوح (ع) بر جودى قرار گرفت، و جبرئیل بر پیامبر اسلام (ص)نازل شد، و روزى است که على (ع) بر دوش پیامبر(ص)رفت بتهاى کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود. این گونه تعبیرات، در روایات فراوان است که سعد و نحس ایام را با بعضى از حوادث مطلوب، یا نامطلوب پیوند مى دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنى امیه به گمان پیروزى بر اهل بیت آن را روز مسعودى مى شمردند، و در روایات شدیداً از تبرک به آن روز نهى شده و حتى دستور داده اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن نکنند بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده و عملا از برنامه بنى امیه فاصله بگیرند مجموع این روایات سبب شده که بعضى مسئله سعد و نحس ایام را چنین تفسیر کنند که مقصود اسلام توجه دادن مسلمین به این حوادث است تا از نظر عمل خود را بر حوادث تاریخى سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرب و روش بنیانگذاران آنها فاصله گیرند. این تفسیر ممکن است در مورد قسمتى از این روایات صادق باشد ولى در مورد همه آنها بطور حتم صادق نیست، چرا که از بعضى از آنها استفاده مى شود تأثیر مرموزى در بعضى ایام احیاناً وجود دارد که ما از آن آگاهى نداریم. این نکته نیز قابل دقت است که بعضى در مسئله سعد و نحس ایام به اندازه اى راه افراط را پوئیده اند که به هر کارى مى خواهند دست بزنند قبلا به سراغ سعد و نحس ایام مى روند و عملاً از بسیارى فعالیتها باز مى مانند و فرصتهاى طلایى را از دست مى دهند. یا اینکه بجاى بررسى عوامل شکست و پیروزى خود و دیگران و استفاده از این تجربیات گرانبها در زندگى، گناه همه شکستها را به گردن شومى ایام مى اندازند، همانگونه که رمز پیروزیها را در نیکى ایام جستجو مى کنند! این یکنوع فرار از حقیقت، و افراط در مسئله و توضیح خرافى حوادث زندگى است که باید از آن به شدت پرهیز کرد و در این مسائل نه گوش به شایعات میان مردم داد، نه سخن منجمان، نه گفته فالگیران، اگر چیزى در حدیث معتبر در این زمینه ثابت شود باید پذیرفت، وگرنه بى اعتنا به گفته این و آن باید خط زندگى را ادامه داد و با تلاش و سعى و کوشش محکم گام برداشت و از توکل بر خدا یارى جست و از لطف او استعانت خواست. 👈 ادامه دارد .... 👤 آیت الله ☘️کانال انس با 🆔 @sahife2
هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِيهِ ... قسمت 3 🔹 مسئله توجه به سعد و نحس ایام علاوه بر اینکه غالباً انسان را به یک سلسله حوادث تاریخى آموزنده رهنمون مى شود، عاملى است براى توسل و توجه به ساحت قدس الهى، و استمداد از ذات پاک پروردگار و لذا در روایات متعددى مى خوانیم که در روزهایى که نام نحس بر آن گذارده شده مى توانید با دادن صدقه و یا خواندن دعا و استمداد از لطف خداوند و قرائت بعضى آیات قرآن و توکل بر ذات پاک او به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید. از جمله در حدیثى مى خوانیم که یکى از دوستان امام حسن عسکرى(ع) روز سه شنبه خدمتش رسید، امام فرمود: دیروز تو را ندیدم، عرض کرد: دوشنبه بود و من در این روز حرکت را ناخوش داشتم! فرمود: "کسى که دوست دارد از شر روز دوشنبه در امان بماند در اولین رکعت نماز صبح سوره هل اتى بخواند، سپس امام(ع) این آیه از سوره هل اتى را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود: فوقاهم الله شر ذلک الیوم... "خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه مى دارد او به آنها خرمى و طراوت ظاهر و خوشحالى درون عطا مى کند" در حدیث دیگر مى خوانیم که یکى از یاران امام ششم(ع) از آن حضرت پرسید: آیا در هیچ روزى از روزهاى مکروه چهارشنبه و غیر آن سفر کردن مناسب است؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیة الکرسى را به هنگامى که مى خواهى حرکت کنى تلاوت کن" (و هر کجا مى خواهى برو) در حدیث دیگرى نیز آمده است که یکى از یاران امام دهم على بن محمد الهادى (ع) مى گوید: خدمت حضرت(ع) رسیدم در حالى که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود و سوارى از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو اى روز حفظ کند، عجب روز شومى هستى! امام فرمود: با ما ارتباط دارى و چنین مى گویى؟! و روز را که گناهى ندارد گناهکار مى شمرى؟ آن مرد عرض مى کند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطاى خود پى بردم، عرض کردم اى مولاى من، من استغفار مى کنم و از خدا آمرزش مى طلبم، امام(ع) افزود: روزها چه گناهى دارد که شما آنها را شوم مى شمرید هنگامى که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را مى گیرد؟! راوى مى گوید: عرض کردم براى همیشه از خدا استغفار مى کنم و این توبه من است اى پسر رسول خدا. امام (ع) فرمود: این براى تو فایده اى ندارد، خداوند شما را مجازات مى کند به مذمت کردن چیزى که نکوهش ندارد، آیا تو نمى دانى که خداوند ثواب و عقاب مى دهد، و جزاى اعمال را در این سرا و سراى دیگر خواهد داد، سپس افزود: دیگر این عمل را تکرار مکن و براى روزها در برابر حکم خداوند کار و تأثیرى قرار مده"! این حدیث پرمعنى اشاره به این است که اگر روزها هم تأثیرى داشته باشد به فرمان خدا است، هرگز نباید براى آنها تأثیر مستقلى قائل شد، و از لطف خداوند خود را بى نیاز دانست، ضمن اینکه نباید حوادثى را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان است به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد 👤 آیت الله ☘️کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺پرسش : امام علی(عليه السلام) درباره شگفتی های آفرینش « » چه فرموده است؟ : ⏺پاسخ : حشرات را مى توان بر سه گونه تقسيم كرد: گروهى از آنها خدمتگزار انسان ها هستند مانند « عسل» كه شهد گل ها را براى ما جمع آورى مى كند و عموم زنبورها كه گردهاى گل را جابه جا كرده و آنها را بارور مى كنند و ميوه هاى درختان را پربركت مى سازند. بخش ديگرى از حشرات بى آزارند كه (در ظاهر) نه خدمتى دارند و نه زحمت و دردسرى، و گروه سومى هستند كه جزء آفات و بلاها محسوب مى شوند؛ مانند «ملخ». امام علي(عليه السلام) در بخشى از خطبه 185 «نهج البلاغه» درباره حشره اى سخن مى گويد كه از مأموران عذاب الهى است و مى تواند لشكرى فراهم كند و به باغ ها و زراعت ها چنان حمله ور شود كه هيچ قدرت و لشكرى نتواند با آن مقابله كند و به اين ترتيب خداوند قدرت نمايى خود را در تمام جهات آشكار مى سازد و خوف و رجاء را در انسان ها تقويت كرده، مى فرمايد: (و اگر بخواهى درباره ملخ گفتگو كن كه خداوند براى او دو چشم سرخ رنگ و دو حدقه همچون دو قرص ماه آفريده و گوش پنهان و دهان مرتب و متناسب به او بخشيده است)؛ «وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِي الْجَرَادَةِ ، إِذْ خَلَقَ لَهَا عَيْنَيْنِ حَمْرَاوَيْنِ، وَ أَسْرَجَ لَهَا حَدَقَتَيْنِ قَمْرَاوَيْنِ ، وَ جَعَلَ لَهَا السَّمْعَ الْخَفِيَّ، وَ فَتَحَ لَهَا الْفَمَ السَّوِيَّ ». در ادامه سخن مى افزايد: (خداوند براى او حس قوى و دو دندان كه با آنها [ساقه و شاخه گياهان و برگ هاى درختان را] مى چيند و دو وسيله همچون دو داس كه با آنها اشياى مورد نظر را مى گيرد)؛ «وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِيَّ، وَ نَابَيْنِ بِهِمَا تَقْرِضُ، وَ مِنْجَلَيْنِ بِهِمَا تَقْبِضُ». بعضى از دانشمندان مى گويند: ملخ موجود عجيبى است كه در هر بخشى از اعضاى خود شبيه يكى از حيوانات است و به تعبير ديگر با اينكه ظاهراً حيوان ضعيفى است ده شباهت به ده حيوان نيرومند دارد: صورتش همچون صورت اسب، چشمانش مانند چشمان فيل، گردنش همانند گردن گاو، شاخك هايش همچون شاخ هاى گوزن، سينه اش همچون سينه شير، شكمش همچون شكم عقرب، بال هايش همانند بال هاى عقاب، ران هايش همچون ران هاى شتر، پاهايش مانند پاهاى شترمرغ و دم او مانند دم مار است و امام(عليه السلام) در بيان بالا به هفت ويژگى شگفت آور او اشاره فرموده؛ چشم ها، حدقه ها، گوش پنهان، دهان مخصوص، احساس قوى، دندان هاى نيرومند و دو عضو شبيه دو داس در دو طرف دهان. سپس امام(عليه السلام) به خطرات عظيم اين حشره ظاهراً ضعيف پرداخته، مى افزايد: (كشاورزان براى زراعت خود از آنها مى ترسند؛ ولى هرگز قادر بر دفع آنها نيستند، حتى اگر همه دست به دست هم دهند. ملخ آنچنان نيرومندانه پيش مى آيد تا با جست و خيز خود در كشتزارها وارد شود و آنچه را ميل دارد بخورد [و هر زمان مايل بود ـ و احتمالا پس از نابودى كشتزارها ـ آنجا را ترك گويد] اينها همه در حالى است كه تمام پيكر او به اندازه يك انگشت باريك نيست)؛ «يَرْهَبُهَا الزُّرَّاعُ فِي زَرْعِهِمْ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ ذَبَّهَا، وَ لَوْ أَجْلَبُوا بِجَمْعِهِمْ، حَتَّى تَرِدَ الْحَرْثَ فِي نَزَوَاتِهَا)، وَ تَقْضِي مِنْهُ شَهَوَاتِهَا، وَ خَلْقُهَا كُلُّهُ لَا يُكَوِّنُ إِصْبَعاً مُسْتَدِقَّةً راستى عجيب است هرگاه فرماندهان بزرگ تاريخ، لشكر خود را براى مبارزه با اين حشره كوچك بسيج كنند قادر بر دفع آن نيستند؛ دسته هاى ملخ ها همچون قطعات بزرگ ابر در آسمان ظاهر مى شوند و ناگهان بر باغ ها و زراعت هاى وسيع فرود مى آيند و در مدّت كوتاهى ساقه هاى گياهان و شاخه ها و برگ ها را مى خورند و بيابانى خشك يا درختانى عريان از هرگونه برگ و ميوه از خود به يادگار مى گذارند. حتى امروز كه با هواپيماى سمپاشى و وسايل ديگر به مبارزه با آنها بر مى خيزند تنها در بعضى از موارد ممكن است توفيقى نصيبشان شود، اگر حمله ملخ ها شديد باشد وسايل امروز نيز قادر به مبارزه با آنها نيست ✍️ گردآوری از کتاب: پيام امام امير المؤمنين(عليه السلام)‏، ، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 7، ص 175. 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امام حسین (ع) و قیام در برابر ها 1 👌 پرسش : چه بدعتی در دین ایجاد شده بودکه امام حسین (علیه السلام) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ 👈 پاسخ : بنى امیّه در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و بناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) بود. به نمونه هایى از این بدعت ها توجّه فرمایید: 1 ـ د ر عصر جاهلیّت شخصیّت افراد بر محور ثروت و فرزندان دور مى زد. هر کس پول بیشتر و فرزندان فزون ترى داشت، شخصیّتش در نگاه مردم مهم تر بود. خداوند متعال در آیه شریفه 37 سوره سبأ ضمن بى اعتبارى این ملاک، معیار جدیدى را جایگزین آن کرد. مى فرماید: «وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلاَ أَوْلاَدُکُمْ بِالَّتِى تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِى الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ»؛ (اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند، که براى آنان در برابر کارهایى که انجام داده اند پاداش مضاعف است; و آنها در غرفه هاى (بهشتى) در (نهایت) امنیت خواهد بود).و نیز در آیه شریفه 13 سوره حجرات «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ»؛ (گرامى ترین شما در نزد خداوند، با تقواترین شماست.) این مطلب را واضح تر بیان فرموده است.بدین ترتیب، اسلام معیار شخصیّت را از ثروت و فرزند، به ایمان و تقوا و عمل صالح تغییر داد. یعنى هر کس تقواى بیشتر داشته باشد به خداوند نزدیک تر است، هر چند اصلا فرزندى نداشته و فقیرترین فرد جامعه باشد. و کسى که تقواى کمترى داشته باشد از خداوند دورتر است هر چند داراى فرزندان فراوان و ثروت زیادى باشد. در پى این تغییر ملاک، ابوسفیان ها و ابولهب ها و ابوجهل ها جاى خود را به سلمان ها و ابوذرها و مقدادها دادند، و در پى آن، مردم در برابر ثروتمندان به خاطر پول و ثروتشان تواضع نمى کردند. امّا با رحلت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) دوباره معیارها دستخوش تغییر و تحوّل شد، و در عصر خلیفه سوم به حال سابق برگشت و ثروتمندان و صاحبان فرزندان و نیروى انسانى بیشتر هر چند بویى از تقوا نبرده بودند، جاى انسان هاى متقى را گرفته، و به عنوان شخصیّت هاى اسلامى معرفى شدند. در عصر معاویه پیشقراولان و کسانى که زودتر از همه اسلام را پذیرفته بودند کنار گذاشته شده، و آزادشدگان دست پیامبر (صلى الله علیه وآله) و فرزندانشان (طلقاء و ابنا طلقاء) که اسلام را به اجبار و فشار محیط و نه از روى میل و علاقه و اشتیاق، پذیرفته بودند سر کار آمدند. در جنگ صفین تعداد فراوانى از صحابه پیامبر (صلى الله علیه وآله) در سپاه امام على (علیه السلام) و تنها افراد بسیار معدودى از صحابه خود فروخته در اردوگاه معاویه بودند. دستگاه بنى امیّه که براساس تقوا و ایمان بنا نشده بود، بلکه شالوده آن بر اساس مطامع دنیوى ریخته شده بود کسانى که شیطنت بیشتر، قساوت قلب شدیدتر، دین فروشى زیادترى داشتند را به خود جذب مى کرد. امام حسین (علیه السلام) براى از بین بردن این بدعتها و احیاى آن سنّت ها قیام کرد. ادامه دارد .... ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب: اهداف قيام حسينى ص 48. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امام حسین (ع) و قیام در برابر ها 2 👈 2 ـ در عصر جاهلیّت امتیازات قومى غوغا مى کرد. آنان اوّلا: عرب را (هر چند داراى انحطاط اخلاقى بود) بر عجم (غیر عرب) برترى مى دادند. ثانیاً: در میان عرب ها، هر قبیله اى خود را برتر از دیگر قبیله ها مى دانست و براى این منظور به شمارش تعداد افراد قبیله خود مى پرداختند و اگر دو قبیله از این جهت مساوى بودند، به سراغ گورستان ها رفته و سرشمارى مردگان هر قبیله را آغاز مى کردند تا قبیله برتر مشخّص شود! اسلام این ملاک و معیار نادرست را برچید، و معیار بشریّت و انسانیّت را جایگزین آن کرد و براى همه انسانها، فارغ از قبیله، نژاد، زبان و رنگ، ارزش قائل شد. در آیه شریفه 70 سوره اسراء مى خوانیم: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِى آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیر مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا»؛ (ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنها را در صحرا و دریا (بر مرکب هاى راهوار) سوار کردیم; و از نعمت هاى پاکیزه به آنان روزى دادیم; و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده ایم، برترى بخشیدیم).آرى با آمدن اسلام، انسان محورى، جاى قبیله محورى را گرفت و لذا طرفداران پیامبر (صلى الله علیه وآله) و جذب شدگان به اسلام از قبیله و نژاد و زبان و رنگ خاصّى نبودند; بلکه عرب و عجم، سیاه و سفید، قریشى و غیر قریشى، فوج فوج به اسلام رو آورده و تسلیم امر خدا شدند. با رحلت پیامبر (صلى الله علیه وآله)، این سنّت حضرت نیز دستخوش تغییر شد و کم کم همان قومیّت گرایى رخ نمایى کرد، تا در دوران خلیفه سوم به اوج رسید واین مطلب مخصوصاً در مناطق تحت نفوذ معاویه به وضوح دیده مى شد. تعصّبات قومى جاى انسان محورى را گرفت و همین امر باعث اختلافات و درگیرى میان قبایل شد. اتّحاد و یکپارچگى و وحدت ناشى از انسان محورى به تدریج از میان مسلمانان رخت بربست و دیگر خبرى از آن جامعه متّحد و یکپارچه نبود. امام حسین (علیه السلام) قیام کرد تا دوباره همه مسلمانان را متّحد نموده، و یادگار جدّش، یعنی انسان محورى را حاکم کند. ادامه دارد .... ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب: اهداف قيام حسينى ص 48. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امام حسین (ع) و قیام در برابر ها 3 👈 3ـ عصر جاهلیّت عصر تبعیض هاى نابجا و ظالمانه بود و نمونه بارز آن تبعیض بین زن و مرد بود، تا آنجا که نه تنها زنان از بسیارى از حقوق فردى و اجتماعى نظیر ارث محروم بودند بلکه گاه حقّ حیات نداشته، و در بعضى از قبایل ملک مرد محسوب مى شدند! با بعثت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) تبعیض ها رو به افول نهاد. امّا پس از رحلت آن حضرت دوباره تبعیض ها شروع شد و در دوران خلیفه سوم به اوج خود رسید. تبعیض ها در این دوران مخصوصاً در تقسیم بیت المال و واگذارى پست ها غوغا کرد. علاّمه امینى (رحمه الله)آمار تکان دهنده اى از حیف و میل هاى انجام شده در دوران عثمان بیان کرده است. پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) عدالت محورى را شعار خویش قرار داده بود و مى فرمود: «أُمِرْتُ لاَِعْدِلَ بَیْنَکُمُ»؛ (مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم) و جانشین برحق و بلافصل آن حضرت نیز حاضر نشد. بیش از دیگران، حتّى به مقدار کم، به برادر نیازمندش عقیل از بیت المال کمک کند. امّا در عصر عثمان و معاویه ریخت و پاش هاى شگفت آورى به چشم مى خورد. معاویه چهارصد هزار درهم از بیت المال مسلمین را به سمرة بن جندب مى دهد تا یک حدیث در مذمّت حضرت على (علیه السلام)بسازد و او حدیثى مى سازد که آیه شریفه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ وَاللهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ») در مورد على (علیه السلام) نیست، بلکه در شأن ابن ملجم نازل شده، و آیه شریفه َ«ومِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِى الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِى قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِى الاَْرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا ..». ). در مورد على (علیه السلام)نازل شده است. در حالى که این آیه مطابق سخن مفسّران درباره «اخنس بن شریق» نازل شده، او منافق بود و در عصر رسول خد (صلى الله علیه وآله)دست به جنایاتى زد. امام حسین (علیه السلام) بر علیه یزید قیام کرد تا تبعیض ها را برچیده و عدالت را جایگزین آن کند. ادامه دارد .... ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب: اهداف قيام حسينى ص 48. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امام حسین (ع) و قیام در برابر ها 4 👈 4 ـ در عصر جاهلیّت قبل از اسلام و جاهلیّت مدرن امروز، مقام را براى مقام مى خواهند، و براى آن ارزش ذاتى قائلند و لذا براى به دست آوردن آن به هر وسیله مشروع و نامشروعى چنگ مى زنند. امّا پیام پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) به جهان بشریّت آن روز و امروز و تا قیام قیامت این است که پست و مقام هدف نیست و ارزش ذاتى ندارد، بلکه وسیله اى براى پیاده کردن اهداف عالى انسانى است، به همین خاطر دلیل بر شخصیّت نیست، بلکه تکلیف آور است. آرى، مقام تکلیف است نه افتخار، وسیله است نه هدف.حضرت على (علیه السلام) در نامه پنجم نهج البلاغه خطاب به اشعث بن قیس، حاکم آن زمان آذربایجان، مى فرماید: «وَإِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَة وَلکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ»؛ (فرماندارى (وپست و مقام) براى تو وسیله آب و نان نیست بلکه امانتى است در گردنت).در عصر بنى امیّه دوباره مقام ارزش ذاتى پیدا کرد تا آنجا که وقتى معاویه پس از شهادت حضرت على (علیه السلام)وارد کوفه شد، این سخن معروف را گفت: «من نیامدم که شما را به نماز و روزه دعوت کنم، بلکه هدف من حکومت بر شماست». امام حسین (علیه السلام) قیام کرد تا این نوع بدعت ها را ریشه کن کرده و مردم را با سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله) آشنا کند. امروز این هدف بزرگ براى همه ما پیام روشنى دارد، که باید در کنار عزادارى ها براى از بین بردن بدعتها تلاش کنید، و اجازه ندهید گروهى نادان یا سودجو براى تأمین منافع شخصى خود به سراغ بدعت ها رفته، یا آن را گسترش دهند. هرگاه به بدعت گزاران با سکوت خود چراغ سبز نشان دهیم، کارهایى به نام دین انجام مى شود که همه از آن شرم خواهیم داشت و چهره اسلام را در نظر جهانیان دگرگون خواهد ساخت، به خصوص اینکه یکى از راه هاى نفوذ دشمن در صفوف متّحد ما، حمایت و برنامه ریزى براى همین بدعت هاست. پایان ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب: اهداف قيام حسينى ص 48. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امر به معروف و نهی از منکر، (علیه السلام) 1 👌 پرسش : آیا امام حسین(علیه السلام) برای امر به معروف و نهی از منکر قیام نمود؟ 👈 پاسخ : ا آن که به حسب ظاهر عواملى چون امتناع امام حسین(علیه السلام) از بیعت با یزید و یا پاسخ به دعوت کوفیان، در تحقّق این قیام خونین بى تأثیر نبود، ولى در عین حال در کلمات امام(علیه السلام)، به طور مکرّر از اصلاح امّت و دو فریضه مهمّ امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یکى از انگیزه هاى اساسى این نهضت بزرگ یاد شده است. به راستى امام حسین(علیه السلام) را باید قهرمان این میدان دانست. آن حضرت علاوه بر امر به معروف قلبى و زبانى، عمل به آن را نیز به منتهاى اوج خود رساند و بالاترین مرحله عملى آن را انجام داد، و با شجاعتى وصف ناپذیر به همگان اعلام کرد: «أَیُّهَا النّاسُ! فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ یَصِبرُ عَلى حَدِّ السَّیْفِ، وَ طَعْنِ الاَسِنَّةِ، فَلْیَقُمْ مَعَنا وَ إِلاَّ فَلْیَنْصَرِفْ عَنَّا»؛ (اى مردم! هر کس از شما در برابر تیزى شمشیر و زخم نیزه ها شکیبا است، با ما بماند و الاّ از ما جدا شود!!). مطابق روایات، قیام با شمشیر (در جاى خود) عالى ترین و پرفضیلت ترین مرحله از مراحل امر به معروف و نهى از منکر است که امام حسین(علیه السلام) به آن اقدام کرد. امیرمؤمنان پس از بیان مراحل سه گانه امر به معروف و نهى از منکر (قلبى، زبانى و عملى)، فرمود: «وَ اَفْضَلُ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ کَلِمَةُ عَدْل عِنْدَ إِمام جائِر»؛ (امّا از همه مهم تر سخن به حقّى است که در برابر پیشواى ستمگرى گفته شود). امام حسین(علیه السلام) نه تنها با سخنانش به افشاى جنایات بنى امیّه پرداخت که با شمشیر بر ضدّ آنان به مبارزه برخاست و تا پاى جان ایستادگى کرد و این حرکت خویش را «امر به معروف و نهى از منکر و اصلاح امور جامعه» نامید و در بیان و سخنان خویش، به طور مکرّر از این فریضه بزرگ یاد کرد، و با صراحت، یکى از انگیزه هاى حرکتش را احیاى همین امر مهم شمرد. ادامه دارد .... ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب : عاشورا ريشه‏ها، انگيزه‏ها، رويدادها، پيامدها ، ص 237. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امر به معروف و نهی از منکر، (علیه السلام) 2 👈 اکنون به مهمترین بخش از سخنان آن حضرت و یارانش، در این مورد گوش جان مى سپاریم. 1ـ آن حضرت دو سال قبل از هلاکت معاویه، در میان جمع زیادى از مهاجرین و انصار در سرزمین مقدّس «منا»، طىّ یک خطابه بسیار مهم، سرشناسان جامعه اسلامى آن روز را به سبب مسامحه و سهل انگارى نسبت به فریضه امر به معروف و نهى از منکر در اصلاح امور جامعه، مورد ملامت و سرزنش قرار داد و فرمود: چرا از نکوهشى که خداوند نسبت به علماى یهود فرموده است پند نمى گیرید؟ آنجا که فرمود: «لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالاَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الاِثْمَ وَأَکْلِهِمْ السُّحْتَ»؛ (چرا علماى یهود، مردم را از سخنان گناه آلود و خوردن حرام نهى نمى کردند). (از فساد و تباهى جامعه جلوگیرى نمى کردند). آنگاه امام(علیه السلام) در ادامه چنین فرمود: «وَ إِنَّما عابَ اللهُ ذلِکَ عَلَیْهِمْ، لاَنِّهُمْ کانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِینَ بَیْنَ اَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسادَ، فَلا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذلِکَ»؛ (خداوند تنها از این جهت بر آنها عیب مى گیرد که آنها با چشم خود شاهد زشتکارى و فساد ستمکاران بودند ولى (هیچ عکس العملى نشان نمى دادند و) آنان را نهى نمى کردند). سپس در مورد اهمّیّت و عظمت این دو فریضه فرمود: «اِذا اُدِّیَتْ وَ اُقِیمَتْ، إِسْتَقامَتِ الْفَرائِضُ کُلُّها هَیِّنُها وَ صَعِبُها»؛ (هرگاه فریضه امر به معروف و نهى از منکر به درستى انجام شود و اقامه گردد، فرایض دیگر اعمّ از آسان و دشوار انجام خواهد شد). این خطابه بسیار مهمّ امام(علیه السلام) در آن شرایط خفقان بار و در آن جمع کثیر، نشان مى دهد که امام منتظر فرصتى بود تا این فریضه الهى را در حدّ اعلا جامه عمل بپوشاند. همان گونه که در نامه اى به معاویه مى نویسد: «اى معاویه! به خدا سوگند از این که الان با تو نبرد نمى کنم، مى ترسم در پیشگاه الهى مقصّر باشم». یعنى من دنبال فرصت مناسبى هستم تا با تو بستیزم. 2ـ بعد از هلاکت معاویه، زمانى که امام(علیه السلام) از سوى والى مدینه به بیعت با یزید فراخوانده شد، امام(علیه السلام) به شدّت بر آشفت و آن را مردود شمرد و شبانگاه به سوى روضه شریف نبوى رفته به راز و نیاز پرداخت و در آن نیایش خالصانه به درگاه الهى چنین عرضه داشت: «اَللّهُمَّ هذا قَبْرُ نَبِیِّکَ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) وَ أَنَا ابْنُ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ قَدْ حَضَرَنِی مِنَ الاَمْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ، اَللّهُمَّ إِنِّی اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ وَ اُنْکِرُ الْمُنْکِرَ... »؛ (خداوندا! این قبر پیامبر تو محمّد(صلى الله علیه وآله) و من هم فرزند دختر او هستم، از آنچه براى من پیش آمده تو آگاهى، خداوندا! من معروف را دوست داشته و از منکر بیزارم!) در واقع امام(علیه السلام) انگیزه هاى اصلى قیام خویش را در این جمله کوتاه، آن هم در کنار مرقد پاک جدّ بزرگوارش(صلى الله علیه وآله) در مقدّس ترین مکان ها بیان داشت و آن را به سینه تاریخ سپرد. ادامه دارد .... ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب : عاشورا ريشه‏ها، انگيزه‏ها، رويدادها، پيامدها ، ص 237. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امر به معروف و نهی از منکر، (علیه السلام) 3 👈 3ـ شاید بتوان صریح ترین و رساترین تعبیر امام(علیه السلام) در تبیین انگیزه اصلى قیامش را جمله اى دانست که در وصیّت نامه آن حضرت به برادرش محمّد حنفیّه آمده است. آن حضرت پس از آن که انگیزه هایى چون هوى و هوس و کسب مقام را از قیام خود دور دانست، چنین نوشت: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِب»؛ (من تنها به انگیزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب(علیه السلام) رفتار نمایم!) امام(علیه السلام) در این عبارات کوتاه و گویا در همان آغاز راه، هدف حرکت الهى خویش را بیان مى کند که قصدش کشورگشایى و به چنگ آوردن مال و مقام دنیا نیست، بلکه هدفش فقط اصلاح جامعه اسلامى و احیاى امر به معروف و نهى از منکر است. 4ـ بعد از آن که مسلم بن عقیل(علیه السلام) ـ سفیر آن حضرت در کوفه ـ توسّط نیروهاى ابن زیاد با مکر و حیله دستگیر شد و به مجلس او وارد گشت و او، مسلم را متّهم به فتنه انگیزى ساخت، آن حضرت در پاسخ گفت: «ما لِهذا آتَیْتُ، وَ لکِنَّکُمْ أَظْهَرْتُمُ الْمُنْکَرَ، وَ دَفَنْتُمُ الْمَعْرُوفَ... فَأَتَیْناهُمْ لِنَأْمُرَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ»؛ (من براى این چیزها که تو مى گویى به کوفه نیامدم، بلکه شما منکرات و زشتى ها را ظاهر و معروف و خوبى ها را دفن کرده اید... پس ما به پا خواستیم تا مردم را به معروف دعوت کنیم و از منکرات دور سازیم) ادامه دارد .... ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب : عاشورا ريشه‏ها، انگيزه‏ها، رويدادها، پيامدها ، ص 237. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امر به معروف و نهی از منکر، (علیه السلام) 4 👈 5ـ هنگامى که امام(علیه السلام) با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى وفایى کوفیان آشکار شد و امام(علیه السلام) خود را با شهادت مواجه دید در میان اصحاب خویش برخواست و طىّ سخنانى چنین فرمود: «أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الحقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقاءِ اللهِ مُحِقّاً»؛ (آیا نمى بینید به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگیرى نمى گردد، در چنین شرایطى بر مؤمن لازم است [قیام کند و] شیفته ملاقات پروردگار [و شهادت] باشد). از این سخن امام(علیه السلام) استفاده مى شود که در چنین شرایطى از جان باید گذشت یعنى در مرحله اى که خطر، کیان دین و مذهب را تهدید مى کند، وجود ضررهاى مالى و جانى نمى تواند مانع امر به معروف و نهى از منکر، گردد. 6ـ طبق نقل مورّخان آنگاه که حرّ مانع حرکت امام شد، امام(علیه السلام) در نامه اى به بزرگان کوفه نوشت: «... فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله) قَدْ قالَ فِی حَیاتِهِ: مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِ اللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ، ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِفِعْل وَ لا قَوْل، کانَ حَقِیقاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ»؛ (شما مى دانید پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) در زمان حیاتش فرمود: هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده و پیمان خدا را شکسته، با سنّت پیامبر مخالفت مى ورزد و در میان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى کند ولى با او به مبارزه عملى و گفتارى برنخیزد، سزاوار است که خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر [جهنّم] وارد کند). امام(علیه السلام) با این سخنان ضمن گوشزد کردن وظایف همه قشرهاى مردم، خصوصاً بزرگان کوفه، عزم جزم خویش را براى اصلاح امور و مبارزه کامل با خودکامگان و ستمگران بنى امیّه اعلام مى دارد، و این مبارزه را مشروط به حمایت آنها هم نمى کند و آماده است جان گرامى خویش را در این راه نیز فدا کند و لذا ما امروز در برابر مرقد آن حضرت ایستاده، و مى گوییم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ اَتَیْتَ الزَّکاةَ وَ أمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»؛ (من شهادت مى دهم که تو نماز را بپا داشتى و زکات را ادا کردى و امر به معروف کرده و نهى از منکر را بجا آوردى). نکته قابل توجّه آن است که این گواهى، گواهى در محکمه قضا و در حضور قاضى و داور نیست بلکه به این معنى است که من به این حقیقت اذعان دارم که نهضت تو، نهضت امر به معروف و نهى از منکر و اصلاح جامعه اسلامى بود. پایان ⏺ ✍️ آیت الله ، کتاب : عاشورا ريشه‏ها، انگيزه‏ها، رويدادها، پيامدها ، ص 237. کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ ✅ پرسش : تاریخی ( سلام الله علیها ) در کوفه چگونه بود؟ 👌پاسخ اجمالی آیت الله : حضرت زینب(س) در خطبه کوفه، این گونه فرمودند: «اى كوفيان! اى نيرنگ بازان و پيمان شكنان و...! هرگز اشك چشمانتان خشك مباد و ناله هايتان آرام نگيرد. آيا براى برادرم گريه مى كنيد؟ آرى به خدا سوگند بايد كه بگرييد، چرا كه شما شايسته گريستنيد؛ پس فراوان گريه كنيد و اندك بخنديد، چرا كه ننگ گريبان شما را گرفت و لكه آن براى هميشه به دامن شما نشست... شما به خشم خدا گرفتار گشته و خوارى و بيچارگى بر شما حتمى شد... اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه با اهل بيت من كرديد،... چه پاسخ خواهيد داد؟». 👈 پاسخ تفصیلی و متن کامل این خطبه را در لینک زیر می توانید بخوانید و بشنوید 🆔 @sahife2
🙏 اللَّهُمَّ … وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ مَعِيشَةٍ فِي شِدَّةٍ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از زندگی و ❇️﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا﴾«طه 124» و هر كس از هدايت من [كه سبب ياد نمودن از من در همه امور است‌] روى بگرداند، براى او زندگى تنگ [و سختى‌] خواهد بود. 👈پرسش : در قـرآن می خوانیم كـه «هـر كس از ياد خدا روي گرداند معيشت تنگي خواهد داشت»؛ در حالی است که اكثر كساني كه به خدا توجهي ندارند زندگي خوبي دارند! آیا این نوعی نقض در سخن قرآن نیست؟! 👌پاسخ حضرت آیت الله (اینجا ) ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
📚 متن پی دی اف ۱۵ جلد کتاب پیام امیرالمومنین علیه السلام شرح جامعی بر   ✍ایت الله جلد ۱ تا ۱۵ 🖇دانلود ۱۵ جلد کتاب به صورت پی دی اف 🆔 @sahife2