برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_368
فلسفه #ثواب و پاداش و #عقاب و کیفر خدا
وَ قَالَ (علیه السلام) : إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ، ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ، وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ.
حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمودند : همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، و كيفر را بر نافرمانى قرار داد، تا بندگان را از عذابش برهاند، و به سوى بهشت كشاند.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ فلسفه #ثواب و #عقاب:
⏺ امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى و فشرده و كوتاه به فلسفه ثواب و عقاب در برابر اطاعت و معصيت اشاره كرده، مى فرمايد: «خداوند سبحان ثواب را بر اطاعتش و كيفر را بر معصيتش مقرر داشته است تا بندگانش را از عذاب خود بازدارد و آن ها را به سوى بهشتش سوق دهد»; (إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ، ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نَقْمَتِهِ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ).
«ذيادة» در اصل از ماده «ذود» (بر وزن ذوب) به معناى منع كردن و جلوگيرى نمودن است كه در قرآن مجيد در سوره قصص آيه 23 درمورد دختران شعيب به آن اشاره شده و مى فرمايد: «(وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمْ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ); در كنار چاه آب مدين به جز چوپان ها دو زن را ديد كه از رفتن گوسفندان خود به سوى چاه آب جلوگيرى مى كردند». در كلام نورانى مورد بحث مفهومش اين است كه خداوند عقاب را بر گناه قرار داده تا بندگانش را از عذاب خود بازدارد. «حياشة» مصدر حاش يحوش ـ آن گونه كه ارباب لغت ازجمله ابن منظور در لسان العرب، گفته اند ـ به معناى سوق دادن صيد به سوى دام يا به سوى افرادى كه آماده صيد كردن هستند مى باشد سپس به معناى هرگونه سوق دادن، به كار رفته و در كلام نورانى بالا به همين معنا استفاده شده است زيرا امام(عليه السلام) مى فرمايد: خداوند ثواب و عقاب را بر طاعت و معصيت قرار داده تا بندگانش را به سوى بهشتش سوق دهد. (توجه داشته باشيد كه اين واژه اجوف واوى است و اجوف يايى آن به معناى ديگرى است.)
تعبير به «وضع الثواب...» سبب شده است كه در ميان شارحان نهج البلاغه بحث هايى درباره هماهنگى اين كلام با مذهب اشاعره يا عدليه صورت گيرد. مى دانيم اشاعره منكر حسن و قبح عقلى هستند بنابراين اوامر و نواهى را تابع مصالح و مفاسد نمى دانند و همچنين ثواب و عقاب را امر عقلى نمى شمرند بلكه معتقدند همه اين ها قراردادى و طبق وضع شارع مقدس است در حالى كه پيروان مكتب عدل (شيعه و معتزله) معتقدند كه حسن و قبح، عقلى است; آنچه خداوند امر فرموده داراى مصلحتى بوده و آنچه نهى كرده داراى مفسده اى و اين مصالح و مفاسد سبب اوامر و نواهى پروردگار شده است. ثواب و عقاب نيز يك امر عقلى است چراكه مطيع و عاصى نمى توانند در ترازوى عقل يكسان باشند به همين دليل خداوند به مطيعان پاداش نيك و به عاصيان كيفر و مجازات مى دهد.
ولى قابل توجه اين كه اگر خداوند هيچ ثواب و عقابى بر اطاعت و معصيت قرار ندهد بلكه همان مصالح و مفاسد را كه در طاعات و معاصى است سبب امر و نهى قرار دهد كارى برخلاف عدالت و حكمت و حكم عقل انجام نداده است. مثلاً اگر طبيب به بيمار دستور دهد فلان دارو را مصرف كن و اين امر طبيب داراى فوائدى براى اين بيمار باشد همين نكته براى صحت امر طبيب كافى است و نياز به پاداش و جزاى اضافه اى ندارد و همچنين اگر بيمار را از بعضى كارها بازدارد به دليل زيانى كه در آن كارهاست، نهى او حكيمانه است و نيازى به كيفر ندارد. اوامر و نواهى الهى نيز اگر تنها به دليل مصالح و مفاسد آن ها باشد كاملاً حكيمانه است و نيازى به پاداش و كيفر ندارد. ولى خداوند براى لطف و رحمت بيشتر و ايجاد انگيزه در طاعات و نفرت از معاصى، براى اطاعت ثوابى قرار داده و براى معصيت عقابى.
اين در واقع شبيه همان قاعده لطف است كه ارباب علم كلام مى گويند و خلاصه اش اين است كه شخص حكيم هنگامى كه چيزى را از كسى مى خواهد آنچه او را به اطاعت نزديك مى كند و از معصيت بازمى دارد در نظر مى گيرد بى آن كه او را اجبار كرده باشد: (اللُّطفُ هو ما يكونُ المكلَّفُ معه أقرَبَ إلى فعلِ الطاعةِ وأبعَد مِن فِعلِ المَعصيةِ ولم يَكُن له حظٌّ فى التَّمكينِ (أي القدرَةِ) ولم يبلُغْ حَدَّ الإلجاءِ). بنابراين حسن و قبح عقلى، و وضع ثواب و عقاب بر طاعت و معصيت بر اساس حكمت الهى نه تنها منافاتى با يكديگر ندارند بلكه مؤيد يكديگرند.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_368
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
👈 بیشتر بخوانید :
📘 کتاب #ثواب_الاعمال و #عقاب_الاعمال (#شیخ_صدوق رحمت الله علیه)
https://eitaa.com/sahife2/32406
#نهج_البلاغه_حكمت_368
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_9
#44_مسأله_دعای_هشتم 43
#محروميت_از_پاداش
✳️ در قرآن و شرح آيات آن، هر جا سخن از خسران و خاسرين به ميان مىآيد؛ مراد محروميت از پاداشهاى معنوى و بركات اخروى است كه در اثر نپذيرفتن دين اسلام و ايمان به حق و ولايت ائمه اطهار عليهم السلام اسباب هلاكت نفس را به وجود مىآورد.
از آن آيات هشدار دهنده است كه مىفرمايد:
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْأَخِرَةِ مِنَ الْخسِرِينَ «آل عمران 85»
و هركه جز اسلام، دينى طلب كند، هرگز از او پذيرفته نمىشود و او در آخرت از زيانكاران است.
انتخاب نابجا در دين و مذهب و گذران زندگى پوچ در دنيا به محروميّت حقيقى و خسارت ابدى در آخرت مىانجامد.
#ثواب در لغت، جزا و پاداش خير است و كسى از ثواب منع و محروم مىشود يعنى بهره خوب عمل براى او شمارش نمىشود و سودى برايش مقرر نمىگردد.
اين بازتاب؛ بازگشت نتيجه اعمال بر انسان است كه حضرت حق تعالى مىفرمايد:
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ* وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «زلزال 7»
پس هركس هموزن ذرهاى نيكى كند، آن نيكى را ببيند.* و هركس هموزن ذرهاى بدى كند، آن بدى را ببيند.
چه چيز خير و چه چيز شر را مىبيند؟ آيا خود عمل را مىبيند يا نامه عمل را يا جزاى عمل را، به هر حال خوبى و بدى در عرصه قيامت كبرى را مشاهده مىكند.
همه كيفرها و پاداشها بر اين محور است كه انسان به جايگاه حقيقى خويش برسد؛ همان گونه كه اميرالمؤمنين على عليه السلام در بيان حكمتها مىفرمايد:
إِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ وَضَعَ الثَّوابَ عَلى طاعَتِهِ وَ الْعِقابَ عَلى مَعْصِيَتِهِ، ذِيادَةً لِعِبادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ، وَ حَياشَةً لَهُمْ الى جَنَّتِهِ. «#نهج_البلاغه_حكمت_368 »
خداوند سبحان پاداش را بر طاعت و كيفر را بر گناه قرار داده، تا بندگان را از خشمش بازدارد و آنان را به بهشتش روانه نمايد.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
#بلا و گرفتارى انبيا از همه مردم بزرگتر بود سپس كسانى كه شباهت بيشتر به آنان داشتند؛ خداوند #ايوب نبى عليه السلام را به آن بلاى بزرگ كه در نظر مردم كوچك گرديد، مبتلا ساخت تا هر گاه نعمتهاى بزرگى را كه خداوند مىخواهد در آينده به او عطا كند؛ ديدند، درباره او ادّعاى ربوبيت نكنند و به اين وسيله بفهمند كه ثواب و پاداش خداوند دو گونه است: استحقاقى و اختصاصى و همچنين دريابند كه هيچ ناتوان و نادار و بيمارى را به خاطر فقر و كمبود، كوچك نشمارند و بدانند كه خداوند هر كس را بخواهد به بيمارى مبتلا مىسازد و هر كس را بخواهد، به هر گونه #شفا مىبخشد و اين گرفتارىها و شفا بخشيدنها را براى هر كه بخواهد، مايه #عبرت قرار مىدهد.
و براى هر كه بخواهد موجب #شقاوت يا #سعادت مىگرداند. خداوند عزّوجلّ در كليه اين امور به #عدالت حكم مىكند و كارهايش از روى حكمت است و آن كارى را براى بندگانش مىكند كه بيشتر به صلاح آنان باشد و هر نيرويى از آن اوست.
به هر حال بايد كف ترازوى عمل را با پاداش كار نيك سنگين نمود و از برترى گناهان دورى جست كه زيانى بس بزرگ است.
مولاى متقيان در اين باره به همه پويندگان راه ثواب توصيه مىفرمايد:
فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنينَ الْوُلَّهِ الْعِجالِ وَ دَعَوْتُمْ بِهَديلِ الْحَمامِ، وَ جَارْتُم جُؤارَ مُتَبَتِّلِ الرُّهْبانِ وَ خَرَجْتُمْ الَى اللَّهِ مِنْ الْامْوالِ وَ الْاوْلادِ، الْتِماسَ الْقُرْبَةِ الَيْهِ فِى ارْتِفاعِ دَرَجَةً عِنْدَهُ، اوْ غُفْرانِ سَيِّئَةٍ احْصَتْها كُتُبُهُ وَ حَفِظَها رُسُلُهُ لَكانَ قَليلًا فِيما ارْجُو لَكُمْ مِنْ ثَوابِهِ وَ اخافُ عَلَيْكُم مِنْ عِقابِهِ.
به خدا قسم! اگر همچون شتر فرزند مرده غمزده بناليد و به مانند كبوتر دور از همدم صدا كنيد و به مثل راهبى تارك دنيا زارى نماييد و در راه خدا از اموال و فرزندانتان دل برداريد، براى درخواست قرب حق در مرتبهاى بالا، يا براى آمرزش گناهانى كه كتابهاى حق شماره كرده و فرشتگانش آن را حفظ نموده، هر آينه در برابر پاداشى كه براى شما از خدا اميد دارم و عقابى كه از آن بر شما مىترسم، كم و اندك است.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج6، ص: 216
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2