eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 1 ✳️ بدون شك اگر انسان، آشناى با قرآن و حقايق الهيّه و برنامه‏هاى نبوّت و امامت و عارف به نفس خويش و عظمت مقام انسان و حقيقت ربوبيت حضرت حق نباشد، قلبش مركز و غلبه و حكومت اين صفت هلاك كننده و عامل نابودى خير دنيا و آخرت مى‏گردد. حسد به اين معنى است كه انسان چشم ديدن نعمت را از هر نوعش كه باشد، به ديگران نداشته و علاوه بر آن آرزوى زوال و از بين رفتن آن و بدبختى و سيه روزى طرف مقابل را آرزو كند. بزرگان علم اخلاق در پرتو آيات قرآن و روايات، مباحثى جالب در زمينه حسد دارند كه دانستن آن براى هر مؤمن و مسلمان، جهت مصون ماندن از ضربه‏هاى مهلك اين صفت، لازم است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 8 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 2 1 ✳️ ‏مرحوم ملّا مهدى در كتاب پرقيمت «جامع‏السعادت» كه براى استفاده عموم مردم تحت عنوان «علم اخلاق اسلامى» ترجمه شده مى‏فرمايد: «حسد، آرزوى زوال نعمت از برادر مسلمان است، از نعمت‏هايى كه صلاح او باشد. البته اگر زوال نعمت را از او نخواهد، بلكه مثل آن را براى خود آرزو نمايد «غِبطه و منافسه» است و اگر زوال چيزى را از كسى بخواهد كه صلاح او نيست آن را «غيرت» خوانند. بيان تفصيلى آن، اين است كه اگر انگيزه حسد صرفاً حرص بر اين باشد كه آن نعمت به تو برسد، اين از پستى و زبونى قوه شهويّه است و اگر انگيزه آن تنها رسيدن مكروهى به محسود باشد از رذايل قوه غضبيّه است و از نتايج كينه توزى است و اگر باعث آن تركيبى است از هر دو، اين از پستى و زبونى هر دو قوه است. و ضدّ حسد «خيرخواهى» است، يعنى درخواست دوام نعمت از حضرت حق بر برادر مسلمان كه صلاح او در آن است. و شكّى نيست كه حكم قطعى به اين كه اين نعمت صلاح است يا فساد، ممكن نيست. چه بسا كه چيزى در آغاز و در نظر اول نعمت شمرده شود و سرانجام بر صاحب خود وبال و فساد باشد. پس ملاك و مناط در اين امر ظنّ و گمان غالب است، بنابراين اگر ظنّ غالب اين است كه به صلاح اوست، خواستن زوال و نابودى آن «حسد» است و تمنّاى دوام آن خيرخواهى است و آنچه گمان رود كه موجب فساد باشد، خواستن زوال آن «غيرت» است. اما آنچه صلاح و فساد آن بر تو مشتبه است، نظرى و حالتى نسبت به آن نداشته باش تا از حسد در امان بمانى و در طريق خيرخواهى قرار بگيرى. معيار و ميزان در خيرخواهى اين است كه آنچه را براى خود مى‏خواهى براى برادر خود نيز بخواهى و آنچه را براى خود نمى‏خواهى و نمى‏پسندى براى او نيز نخواهى و نپسندى. و معيار در حسد اين است كه آنچه براى خود نمى‏خواهى براى او بخواهى و آنچه را براى خود مى‏خواهى براى او نخواهى. حسد، سخت‏ترين و دشوارترين بيمارى‏هاى روانى و بدترين و پليدترين رذايل است و صاحب خود را به عقوبت دنيا و عذاب آخرت گرفتار مى‏سازد؛ زيرا در دنيا لحظه‏اى از حزن و الم خالى نيست و به هر نعمتى كه در دست ديگران مى‏بيند رنج مى‏برد و نعمت‏هاى خداى بزرگ نامتناهى است و هرگز از بندگان بريده و منقطع نمى‏شود، پس حسود پيوسته در اندوه و رنج است و وبال و سرانجامِ بد آن گريبانگير خود او خواهد شد و اصلًا به محسود ضررى نمى‏رساند، بلكه موجب ازدياد حسنات و بالارفتن درجات او مى‏شود، از اينرو كه حسود بر او عيب مى‏گيرد و آنچه در شرع جايز نيست درباره او مى‏گويد. پس نسبت به محسود، ظالم است و قسمتى از وزر و وبال محسود را بر دوش‏ خود مى‏گيرد و اعمال شايسته خود را به دفتر اعمال او منتقل سازد، بنابراين حسد وى براى محسود جز خير و نفع اثرى ندارد. و با وجود اين در مقام عناد و ضدّيت با آفريدگار بندگان است؛ زيرا اوست كه نعمت‏ها و خيرات را بر بندگان چنانكه اراده فرموده به مقتضاى حكمت و مصلحت خود ارزانى داشته است. پس حكمت حق و عنايت و مصلحت او چنين اقتضا كرده كه آن نعمت بر آن بنده حاصل و باقى باشد و حسود بيچاره زوال آن را مى‏خواهد و آيا اين چيزى جز ناخشنودى از قضاى الهى در برترى دادن بعضى بندگان بر بعض ديگر است؟ و اين نيست مگر آرزوى قطع فيوضات الهى كه بر حسب حكمت بالغه مقدّر و صادر شده و خواستنِ خلاف آنچه خداوند به مقتضاى مصلحت اراده فرموده است. بلكه حسود طالب نقص بر خداى سبحان است و نمى‏خواهد خدا را متّصف به صفات كماليّه بداند؛ زيرا افاضه نعمت‏ها از سوى خداوند در وقت شايسته و در جاى مستعد، از صفات كماليّه خداى تعالى است كه عدم آنها نقص است بر او و حسود ثبوت اين نقص را مى‏خواهد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 8 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 2 2 ✳️ از سوى ديگر حسود، چون زوال نعمت‏هاى الهى را كه وجوداتند مى‏خواهد و بازگشت شرور و بدى‏ها به عدم است پس وى طالب شرّ و دوستدار آن است و حكما تصريح كرده‏اند: هر كه به شرّ، اگر چه براى دشمن، راضى و خشنود باشد در واقع شرير است. پس حسد بدترين رذايل و حسود شريرترين مردم است و چه معصيتى بالاتر از اين كه كسى از راحت مسلمانى بدون آن كه براى وى ضررى داشته باشد ناراحت و متألّم شود و از اينرو در آيات و اخبار از اين صفت مذمّت شديد شده است. خداى سبحان در بدى و پستى اين صفت و تيره‏بختى و شقاوت گرفتار اين رذيلت، مى‏فرمايد: أمْ يَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «نسا 54» بلكه آنان به مردم [كه در حقيقتْ پيامبر و اهل بيت اويند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا كرده، حسد مى‏ورزند. نمى‏خواهند نبوت و امامت، حكومت و رهبرى صحيح، علم و دانش، مال و ثروت، اخلاق و فضيلت، زيبايى و نشاط را بر بندگانم ببينند، آن قدر پست و زبون و بى مروّت هستند كه آرزوى زوال اين نعمت‏ها را از بندگانم دارند. وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنْفُسِهِمْ» «بقره 109» بسيارى از اهل كتاب پس از آن كه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى كه از وجودشان شعله كشيده، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند. إنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» «آل عمران 120» اگر به شما خير و خوشى [و پيروزى و غنيمت‏] رسد، آنان را بدحال [و دلتنگ‏] مى‏كند، و اگر بدى و ناخوشى [و حادثه تلخى‏] رسد به سبب آن خوشحال مى‏شوند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 8 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 3 1 ✳️ انگيزه‏هاى حسد هفت چيز است: اوّل- خباثت نفس و بخل نسبت به خير بندگان خدا، در گوشه و كنار عالم كسانى را مى‏يابى كه از گرفتارى و رنج و مصيبت بندگان شاد و خوشدل مى‏شوند و از راحت و نيكويى حال و وسعت معاش آنان ناراحت و محزون مى‏گردند. چنين شخصى هرگاه نگرانى و اضطراب احوال مردم و گرفتارى و ادبار و تنگى معيشت آنان را بشنود، به سبب خبث باطن و رذالت طبع در خود احساس شكفتگى و شادمانى مى‏كند هر چند ميان او و ايشان هيچ گونه سابقه دشمنى و رابطه آشنايى نبوده باشد و تفاوتى در حال او از رسيدن به جاه و يا مال و مانند اينها حاصل نشود و هرگاه خوبى حال و سر و سامان داشتن زندگى يكى از بندگان خدا را بشنود بر او گران مى‏آيد اگر چه هيچ نقص و ضررى به نرسد. اين بيچاره نسبت به نعمت‏هاى خدا بر بندگان بخل مى‏ورزد بدون اين كه قصد و غرضى داشته باشد و يا تصور كند كه آن نعمت به وى منتقل مى‏شود، پس اين خوى ناشى از خبث نفس و پستى و پليدى طبع است. دوّم- دشمنى و كينه توزى و اين بزرگترين اسباب حسد است؛ زيرا هر انسانى- مگر كمى از اهل مجاهده با نفس- به گرفتارى و رنج دشمن خود شاد و فرحناك مى‏گردد، يا به گمان اين كه اين حال، مكافاتى است كه خداوند به خاطر او به طرف مقابل رسانده، يا براى اين كه طبعاً ضعف و نابودى دشمن را دوست دارد. و هرگاه نعمتى به دشمن رسد ناراحت مى‏شود؛ زيرا ضدّ مراد و خواهش اوست و گاه تصور كند كه خود او در نزد خدا منزلتى ندارد كه انتقام او را از دشمن نگرفته و بلكه به او نعمت داده و از اين خيالات اندوهگين مى‏شود. سوّم- حبّ رياست و حب مال و جاه، پس كسى كه نام و آوازه را دوست دارد، طالب مدح و ستايش است، از اين كه او را در فنّ خود وحيد زمان و يگانه عصر خوانند و از حيث شجاعت يا علم يا عبادت يا صنعت يا جمال يا غير اينها مشهور و معروف گردد، اگر بشنود كه در دورترين نقاط جهان نظير و مانند او هست ناراحت و بد دل مى‏شود و به مرگ او يا زوال نعمتى كه در آن با او مشارك است شاد مى‏گردد، تا در فنّ خود از همه برتر و در ستايشى كه از صفت او مى‏شود يكتا و بى‏همتا باشد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 11 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 3 2 ✳️ چهارم- ترس از بازماندن از مقصود و مطلوب خود و اين مخصوص دو نفر است كه هر دو يك چيز را بخواهند، پس هر يك از آن دو در وصول به مقصود به ديگرى حسد مى‏ورزد، از اين جهت كه آن را در انحصار خود مى‏خواهد، مثل حسد هووها نسبت به يكديگر در مسائل همسرى و حسد برادران با هم درنزديكى به پدر و مادر براى دست يافتن به مال آن دو و حسد شاگردان به يكديگر در مورد يك استاد براى جلب توجّه او و حسد نديمان و خواص بزرگان در نيل به منزلت و مقام در نزد او و حسد وعاظ و فقهائى كه اهل يك شهرند با هم در رسيدن به درجه قبول و به دست آوردن مال، اگر غرض و مقصود آنها همين باشد. پنجم- تعزّز و آن عبارت است از اين كه بر او گران باشد كه يكى از همگنانش از او بالا و برتر شود، به اين گمان كه اگر آن شخص به نعمت‏هايى دست يابد بر او تكبّر خواهد كرد و او را كوچك خواهد شمرد و او به واسطه اين كه مى‏خواهد عزيز و ارجمند شمرده شود خواهان آن است كه آن نعمت به او نرسد. ششم- تكبّر و آن عبارت است از اين كه صفت تكبّر بر طبع كسى غالب باشد و بخواهد بر يكى از اقران برترى نمايد و از او توقّع انقياد و دنباله روى داشته باشد، پس اگر نعمتى به وى رسد، چنين تصور كند كه ديگر متحمّل تكبّر او نخواهد شد و از اطاعت و خدمت او سرباز خواهد زد، يا داعيه برابرى با او يا برترى از او را خواهد داشت و بدين سان خادم وى مخدوم او خواهد شد، از اين جهت در رسيدن نعمت به وى حسد مى‏برد و حسد بيشتر كفّار نسبت به رسول صلى الله عليه و آله از اين قبيل بوده، چنانكه مى‏گفتند: چگونه جوانى فقير و يتيم بر ما مقدم شود! وَ قَالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظيمٍ» «زخرف31» و گفتند: اين قرآن چرا بر مردمى بزرگ از ميان يكى از اين دو شهر [مكه و طايف‏] نازل نشد؟! هفتم-/ تعجّب و اين در وقتى است كه محسود در نزد حاسد حقير و نعمتى كه به وى رسيده بزرگ باشد و از رسيدن مثل وى به چنان نعمتى در شگفت شود و حسد ورزد و زوال آن را بخواهد و از اين قبيل است حسد امّت‏ها نسبت به پيامبران خود كه مى‏گفتند: مَا أنْتُمْ إلّا بَشَرٌ مِثْلُنا» «یس 15» شما جز بشرهايى مانند ما نيستيد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 11 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 3 3 ✳️ گاهى اين اسباب و عوامل يا بيشتر آنها در يك نفر جمع مى‏شود و بدينگونه حسد در او نيرومند مى‏گردد به حدّى كه ديگر نمى‏تواند آن را پنهان دارد و دشمنى را آشكار مى‏سازد و گاه حسد چندان نيرومند شود كه حسود آرزو كند كه هر نعمتى را نزد هر كسى مى‏بيند از او زايل شود و به دست وى برسد.» رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُوسَى بْنِ عِمْرانَ: يَابْنَ عِمْرانَ، لا تَحْسُدَنَّ النّاسَ عَلى ما آتَيْتُهُمْ مِنْ فَضْلى، وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إلى ذلِكَ وَ لا تُتْبِعْهُ نَفْسَكَ، فِإنَّ الْحاسِدَ ساخِطٌ لِنِعَمى، صادٌّ لِقَسْمِىَ الَّذى قَسَمْتُ بَيْنَ عِبادى، وَ مَنْ يَكُ كَذلِكَ فَلَسْتُ مِنْهُ وَ لَيْسَ مِنْى. اى پسر عمران! از فرآورده‏هاى فضل و رحمتم بر مردم حسادت مورز و به اين نعمت‏ها و مزاياى زندگانى آنها چشم مدوز و در قلب و روان خود آن را پى‏گيرى مكن؛ زيرا انسان حسود نسبت به احسان من در باره مردم خشمگين است و مى‏خواهد از كمّ و كيف مزايا و بهره‏هايى كه ميان مردم توزيع كرده‏ام جلوگيرى نمايد، اگر او بدينسان باشد من از او نيستم و او نيز از آنِ من نخواهد بود. حسدى كه مذموم و ناستوده است عبارت از همان چاه و پرتگاهى است كه مؤمن و كافر ممكن است در آن سقوط كنند. فرد حسود حالت روانى خود را در نگرانى از نعمت ديگران و علاقه به زوال اين نعمت از ديگران ظاهر مى‏سازد. آنگاه كه مى‏بيند ديگران از نظر دين و يا دنيا از مزيتى برخوردارند و يا به او خبر مى‏دهند كه فلان كس سرشار از رفاه و نعم الهى است، اين خبر و آگاهى چنان براى او ناخوشايند و دردناك است كه نمى‏خواهد آن را بشنود و در آرزوى زوال اين نعمت و تباه شدن خوشبختى وى خود را رنج مى‏دهد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 11 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 4 در كلام راوندى ✳️ راوندى در «شرح شهاب» آورده است: حسد داراى تأثيرى كارساز و نيرومندى در طرز نگرش روانى انسان است. چون حسود از ديدگاه روانى خاصّ به خودش خواهان زوال نعمت از محسود و در آرزوى آن مى‏باشد، به همين جهت اين حالت روانى او، وى را بر آن مى‏دارد كه كشتن او و يا از ميان بردن مال و ثروتش و يا تباه كردن زندگانيش را آهنگ نمايد. گويا او مى‏كوشد كه سرنوشت ديگران را مغلوب خواسته‏هاى اعوجاج آميز خود سازد، چون خداوند متعال خير و نعمت را براى فردى كه محسود است مقدّر فرموده است، ولى حسود در جهت از ميان بردن آنها كوشش خود را به كار مى‏اندازد. فردى كه مبتلاى به بيمارى حسد است همواره با زبان خود مكنونات قلبى خويش را اظهار مى‏كند تا سرانجام به انحراف از راه راست كشانده مى‏شود. نتيجه و آثار عملى آن ايذاى ديگران و دست‏يازى و يورش بر كسانى است كه‏ مشمول نوعى از نعمت و احسان پروردگار هستند، چنانكه برادران يوسف با يوسف همين رفتار را در پيش گرفته بودند. إذا قالُوا لَيُوسُفُ وَ أخُوهُ أحَبُّ إلى أبينا مِنّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إنَّ أبانا لَفى ضَلالٍ مُبينٍ* اقْتُلُوا يُوسُفَ أوِاطْرَحُوهُ أرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أبيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحينَ» « يوسف 8» [ياد كن‏] هنگامى را كه برادران گفتند: با اين كه ما گروهى نيرومنديم، يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما محبوب‏ترند، و قطعاً پدرمان در اشتباه روشن و آشكارى است.* [يكى گفت:] يوسف را بكشيد و يا او را در سرزمين نامعلومى بيندازيد، تا توجه و محبت پدرتان فقط معطوف به شما شود. و پس از اين گناه [با بازگشت به خدا و عذرخواهى از پدر] مردمى شايسته خواهيد شد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 15 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 5 ✳️ بيمارى مهلك و عجيبى است كه گاهى آتش اين بيمارى خودِ انسان را گرفته و به ديار عدم و نيستى و مرگ و هلاكت مى‏برد. نويسنده كتاب «الضوء اللّامع» داستان عجيبى درباره حسد نوشته است: «مردى كه معاصر با موسى‏الهادى بود و در بغداد مى‏زيست، نسبت به يكى از همسايگان خود حسد مى‏ورزيد و با تمام امكاناتش عليه او مى‏كوشيد، ولى نتوانست به او زيانى برساند. برده خردسالى را خريدارى كرد و او را تربيت نمود تا سرانجام پا به سنّ جوانى و رشد گذاشت. روزى به او دستور داد كه وى را روى پشت بام منزلِ حريف و موردِ حسدش به قتل رساند تا همسايه او را به جرم قتلش‏ دستگير كرده و اعدام كنند. كاردى تهيه كرده آن را تيز و بُرّان ساخت و در اختيار غلامش قرار داده و گواهينامه يا وصيت‏نامه‏اى را نوشت كه بر طبق آن، غلام مذكور پس از مرگش بايد آزاد شود و حدود يك ثلث از اموالش را به او بپردازند. اين فرد حسود شفاهاً نيز به غلام گفت: پس از كشتن من آزادى و به هر كجا كه دلت مى‏خواهد مى‏توانى مسافرت كنى. مرد حسود غلام را پس از آن كه از چنين كارى سخت امتناع مى‏ورزيد وادار به اطاعت از فرمان خود ساخت. غلام به او مى‏گفت: من از خدا نسبت به جان تو بيمناك هستم، اى مولاى من! چرا براى كارى كه معلوم نيست بر وفق مرادت انجام گيرد جانت را به خطر مى‏اندازى؟ و بر فرض هم كه مطابق ميل تو، اين كار به ضرر همسايه‏ات تمام شود پس از مرگِ تو چه سودى عايد تو خواهد ساخت؟ مرد حسود نيمه‏هاى شب از بستر بيرون آمد و غلام را از خواب بيدار كرد. غلام با چهره‏اى سرشار از بيم و هراس از جا برخاست، چاقوى تيز را در اختيار غلام قرار داد و آرام آرام روى بام خانه همسايه رفتند، روى زمين خوابيد و بدنش را در برابر قبله قرار داد و به غلام گفت: زودتر كار را تمام كن. غلام هم چاقو را به حلق او آشنا ساخته و رگ‏هاى گردن او را بريد و به بستر خود بازگشت و او را در حالى كه در خون خويش در مى‏غلطيد رها كرد. بامدادان اهل منزل ديدند كه از پدر بچه‏ها خبرى نيست، سرانجام پس از تجسّس كافى بدن بى‏سر او را بر روى پشت‏بام همسايه يافتند و همسايه را دستگير كردند. اما وقتى براى موسى الهادى حقيقت قضيه مكشوف گرديد او را آزاد ساختند.» ✅ حسد تا اين پايه در آدمى پيشروى مى‏كند كه انسان، خود را براى رسيدن به‏ هدف خويش در حسد ورزيدن به كشتن مى‏دهد، علاوه بر آن كه خود مى‏خواهد با سرنوشت و تقدير الهى نيز به ستيز برخيزد. منصور فقيه مى‏گويد: ألا قُلْ لِمَنْ كانَ لى حاسِداً أتَدْرى عَلى مَنْ أسَأْتَ الأْدَبْ‏ أسَأْتَ عَلَى اللَّهِ فى فِعْلِهِ إذا أنْتَ لَمْ تَرْضَ لى ما وَهَبْ‏ جَزاؤُكَ مِنْهُ الزّياداتُ لى وَ أنْ لاتَنالَ الَّذى تَطْلُبُ هان، به كسى كه نسبت به من حسد مى‏ورزد بگو، آيا مى‏دانى به چه كسى اسائه ادب مى‏كنى؟ به حضرت حق در كارهايش اسائه ادب مى‏نمايى، آنگاه كه از بخشش او نسبت به من احساس بى‏تابى و اظهار نارضايى مى‏نمايى. جزا و عوائد تو از رهگذر حسد اين است كه بر پاداش من افزوده گردد و تو به مطلوب خويش دست نيابى. 👌چه خوب است انسان در همه امور، ديده از همه چيز برگيرد و جز به حضرت محبوب ننگرد، در اين صورت است كه درون و باطن و نفس و روان از آرامش عجيبى برخوردار مى‏شود و ديو رذيلت انسان را رها كرده و جاى خود را به فرشته فضيلت خواهد داد. آنان كه بدون او زندگى مى‏كنند، البته بايد دچار رذايل اخلاقى گردند و از پى آن گرفتار اضطراب و ناامنىِ درون شوند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 16 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای ‏ 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 6 ‏ ✳️ فقهاى بزرگ شيعه نسبت به حسود فتاواى جالبى دارند كه قسمتى از آن را مى‏خوانيد: شيخ مفيد آن بزرگ مرد عالم اسلام مى‏فرمايد: گواهى و شهادت فاسق و كينه‏دار و حسود پذيرفته نمى‏شود. ابن‏ادريس در «سرائر» فرموده: حسد، حرام و نگاهدارى خود از آن واجب است. علّامه حلّى كه در علم و عمل وجودى كم‏نظير است مى‏فرمايد: حسد حرام است و همچنين دشمنى مؤمن و آشكار كردن آن، دو برنامه‏اى است كه ثابت كننده بى‏عدالتى است. محقّق در كتاب با عظمت «شرايع» مى‏فرمايد: حسد گناه است و همچنين دشمنى مؤمن و آشكار ساختن آن فاسد كننده عدالت است. شهيد اول در كتاب «دروس» در شماره گناهان كبيره كه منافى با عدالت است فرموده: آشكار كردن حسد به مؤمن و دشمنى با او گناه كبيره است. شهيد ثانى در «مسالك» فرموده: بين فقهاى اسلام در حرام بودن حسد و دشمنى مؤمن مخالفى نيست و نهى از آن و وعده عذاب بر آن در اخبار فراوان است و هر دو از گناهان كبيره و فاسد كننده عدالتند، خواه تنها در دل نهان باشد و يا به وسيله دست و زبان آشكارش كنند. آقا جمال خوانسارى در شرح اين جمله اميرالمؤمنين عليه السلام كه فرمود: دورى كن از حسد؛ زيرا آن بدتر خصلتى و زشت‏تر خويى است و خوى شيطان است. مى‏فرمايد: حسد آن است كه كسى آرزو كند زوال نعمت ديگرى را مثل مال يا جاه يا علم و مانند آن، خواه بخواهد كه به او برسد يا نه و اين مذموم و حرام است. از كسانى كه حرمت حسد را مسلّم دانسته محقّق مازندرانى در «شرح اصول كافى» است. فاضل مقداد در «كشف اللّثام» فرموده: حسد حرام است و چون امر نهانى است، تظاهر به آن ضرر رساننده به عدالت است. و از «مبسوط» شيخ طوسى نقل مى‏كند كه اگر حاسد حسادت خود را به سبّ و ستم آشكار كرد فاسق است. علّامه مجلسى در «شرح كافى» و «بحار الأنوار» فرموده: مشهور فقها فرموده‏اند: حسد حرام است مطلقاً، يعنى خواه آن را آشكار كند يا نكند و برخى از فقها به ملاحظه پاره‏اى از اخبار، آشكار كردن آن را حرام دانسته‏اند؛ تا اين كه گويد: صرف نظر از آيات فراوان و اخبار متواتره كه در نكوهش و نهى از حسادت رسيده، عقل، به طور صريح به زشتى آن حكم مى‏كند؛ زيرا حسد خشم نمودن به قضاى خداست كه به زيادتى كه به برخى از بندگانش داده خشم مى‏كند و چه گناهى بالاتر از اين كه ناراحت و ناراضى شود از اين كه مسلمانى در راحتى است، در حالى كه راحتى او هيچ زيانى براى آن بدبخت ندارد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 18 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای روايات_حسد 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 7 ‏ 1 ✳️ از حضرت صادق عليه السلام روايت شده: إنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الإْيمانَ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ. حسد ايمان را مى‏خورد، چنانكه آتش هيزم را. حضرت امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: از خدا بپرهيزيد و به يكديگر حسد نبريد، راستى عيسى بن مريم را شريعت بر پايه گردش در جهان بود. در يكى از گردش‏هاى خود بيرون شد و مرد كوتاه قدى از دوستانش به همراهش بود و بسيار ملازم خدمت آن حضرت. چون عيسى به دريا رسيد از روى يقين صحيح نام خدا را برد و روى آب به راه افتاد. چون آن مرد كوتاه به عيسى نظر كرد كه بر روى آب راه رفت، او هم با يقين كامل نام خدا را برد و به روى آب به راه افتاد و تا به عيسى رسيد. در آن حال خودبينى او را فراگرفت و با خود گفت: اين روح‏اللَّه است كه به روى آب راه مى‏رود و من هم به روى آب راه مى‏روم، او را بر من چه است؟ به محض اين كه چنين انديشه‏اى برايش آمد به زير آب رفت، عيسى را به يارى خود طلبيد، آن حضرت او را از زير آب بيرون آورد، سپس به او فرمود: اى كوتاه قد، چه گفتى كه زير آب رفتى؟ در جواب گفت آنچه را خيال كرده بود، عيسى فرمود: خود را به جايى واداشتى جز آن جا كه خدايت واداشته، خداوند از انديشه و گفتارت غضبناك شد، از آنچه گفتى توبه كن. آن مرد توبه كرد و به مقامش بازگشت؛ از خدا بپرهيزيد و به يكديگر حسد نبريد. از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده: كادَ الْفَقْرُ أنْ يَكُونَ كُفْراً، وَ كادَ الْحَسَدُ أنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ چه بسيار نزديك است كه فقر به كفر انجامد و چه اندازه نزديك است كه حسد بر مقدّر چيره شود. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 20 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 7 ‏ 2 ✳️ راوندى فرمود: فقير بر اثر سختى حال خود و عيالش در معرض اين است كه به‏ دزدى و خيانت و غصب افتد و چه بسا كه دست به قتل بزند و يا به خدمت ظَلَمه درآيد و خلاصه از در غصب و ظلم، نان بخورد و اين اعمال بر اساس بى‏ايمانى و كفر انجام مى‏شود. و در پى مسأله حسد فرمود: حسد مايه زوال نعمت خود حسود شود و بر مقدَّر او تأثير كند. از حضرت صادق عليه السلام روايت شده: آفَةُ الدّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْرُ. آفت دين، حسد و خودبينى و فخر فروشى است. و نيز فرمود: إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ. مؤمن غِبطه مى‏خورد ولى حسد نمى‏ورزد و منافق حسد مى‏ورزد و غبطه ندارد. از رسول خدا عليه السلام روايت شده: أقَلُّ النّاسِ لَذَّةً الْحَسُودُ. در ميان مردم، آن كس كه از همه كمتر لذّت و بهره مى‏برد حسود است. از حضرت باقر عليه السلام روايت شده: لا يُؤْمِنُ رَجُلٌ فيهِ الشُّحُّ وَالْحَسَدُ وَ الْجُبْنُ. ايمان ندارد مردى كه در او بخل و حسد و ترس است. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: لقمان به فرزندش فرمود: لِلْحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَغْتابُ إذا غابَ، وَ يَتَمَلَّقُ إذا شَهِدَ، وَ يَشْمَتُ بِالْمُصيبَةِ. براى حسود سه نشانه است: پشت سر غيب مى‏كند، در حضور مى‏گويد و در مصيبت سرزنش مى‏نمايد. رسول خدا صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: يا عَلىُّ، أنهاكَ عَنْ ثَلاثِ خِصالٍ عِظامٍ: الْحَسَدِ، وَ الْحِرْصِ، وَ الْكِذْبِ. يا على، تو را از سه خصلت بزرگ نهى مى‏كنم: حسد، حرص، دروغ. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 20 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 7 ‏ 3 ✳️ حضرت صادق عليه السلام فرمود: لا راحَةَ لِحَسُودٍ. حسود راحتى ندارد. و نيز حضرت فرمود: كانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَتَعَوَّذُ فى كُلِّ يَوْمٍ مِنْ سِتٍّ: مِنَ الشَّكِّ وَ الشِّرْكِ وَ الْحَمِيَّةِ وَالْغَضَبِ وَ الْبَغْىِ وَ الْحَسَدِ. رسول خدا صلى الله عليه و آله در همه روز از شش چيز به حضرت ربّ العزّه پناه مى‏برد: شكّ، شرك، نخوت، خشم، تجاوز، حسد. امام صادق عليه السلام از پدرانش از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت مى‏فرمايد: لا تَتَحاسَدُوا، فَإنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الإْيمانَ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ الْيابِسَ. به يكديگر حسد نورزيد، به راستى كه حسد ايمان را مى‏خورد چنانكه آتش چوب خشك را. حضرت صادق عليه السلام مى‏فرمايد: بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى‏ رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ. موسى بن عمران در مناجات و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: الهى! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است. گفته‏اند: حسود از شش جهت با حضرت ربّ العالمين به جنگ است؛ «دشمن هر نعمتى است كه از جانب حقّ به غير او داده شده، بر قسمت حق خشمگين است، با قضاى الهى در تضادّ است، ولىّ خدا را خوار دارد، دشمن خدا را معاون و يار است و با مقدّرات الهى سرِ ستيز دارد.» اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: الْحَسَدُ لا يَجْلِبُ إلّا مَضَرَّةً وَ غَيْظاً يُوهِنُ قَلْبَكَ، وَ يُمْرِضُ جِسْمَكَ وَ شَرُّ مَا اسْتَشْعَرَ قَلْبُ الْمَرْءِ الْحَسَدُ. حسد جز ضرر و خشمى كه قلب را از عظمت مى‏اندازد چيزى جلب نمى‏كند، جسم را به مرض آلوده مى‏نمايد. و بدترين چيزى كه شعار قلب مرد است حسد است. مولى‏الموحدين اميرالمؤمنين على عليه السلام مى‏فرمايد: الْحاسِدُ مُغْتاظٌ عَلى مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ إلَيْهِ، بَخيلٌ بِما لا يَمْلِكُهُ. حسود نسبت به كسى كه گناهى بر او نيست خشمگين و نسبت به آنچه در ملكيت او نمى‏باشد بخيل است. الْحَسَدُ آفَةُ الدّينِ، وَ حَسْبُ الْحاسِدِ مَا يَلْقى. حسد آفت دين است و براى حسود آنچه از ضرر حسدش با آن روبه رو مى‏شود كافى است. لا مُرُوَّةَ لِكَذُوبٍ، وَ لاراحَةَ لِحَسودٍ. براى آن كه دچار دروغ زياد است جوانمردى نيست و براى حسود راحت و آسايش نمى‏باشد. الْحَسُودُ مَغْمومٌ، وَ اللَّئيمُ مَذْمُومٌ. آدم حسود اندوهگين و آدم پست نكوهيده است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 20 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2