eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 هرکو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد کِلک: قلم کِلک خیال انگیز : قلم آفرینش ِ نقّاش هستی ” نقشش به حرام ” یعنی کسی که زیبائی رانمی فهمد درتاریکی زندگی می کند و زندگانیش بیهوده است هیچ نقشی موثری ندارد، کارش فقط خوردن وخوابیدن است. صورتگرچین: مجسمّه سازان ونقّاشانِ چینی به ویژه درمینیاتور درقدیم زبانزدِ همگان بودند وشهرتی جهانی داشتند. معنی بیت: هرکس که از این نقّاشی ِ خیال انگیز جهان هستی، وازهنرمندی ِقلم زیبا آفرینِ نقّاش کائنات به ذوق وشوق نیاید، زیبائیها رانبیند و درک نکند، اگرچه این شخص،خود نقّاش ومجسمّه ساز چینی بوده باشد،زندگانیش باطل وبیهوده باد. حافظ جهان بینی ِ جالبی دارد. اوکائنات راهمانندِ نقّاشی ِ سحرانگیز می بیند وعبادت وبندگی را درفهم ِ زیبائیها وتحسین کردن ِ نقّاش هستی می داند. اوبه جای تعظیم کردن،تحسین کردن رامی پسندد. تفاوتِ اساسی وبنیادی ِ نگرش ِ حافظ بازاهد وعابد دقیقاً درهمین نکته هست. اوبا دیدن ِ زیبائیها به زیبای مطلق ونقّاش ِ هستی می اندیشد. اوزیبا می بیند وبه زیبائیها نظرمی افکند(نظربازی) ودرغایت به زیبائی نیز می رسد. خیزتابرکِلکِ آن نقّاش جان افشان کنیم کاین همه نقش ِعجب درگردش ِ پرگارداشت. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
🔹 در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد در مورد گل و گلاب نیزبعضی از شارحان محترم به خطا رفته وجای گلابِ بازاری وگلِ پرده نشین را اشتباه گرفته اند! حافظ می فرماید: اراده و فرمان خالقِ زیبائیها درموردِ هرکس متفاوت است. تقدیر بر این بوده که گلاب همیشه ودرهمه جا دردسترس باشد. زمستان وبهار ندارد هرکس هروقت اراده کند می تواند گلاب راازبازارتهیّه وازآن استفاده کند. درست است که گلاب عصاره ی گل است،امّا این حاصل دسترنج بشریست وطی فرآیندی به منظوردسترسی ِ راحت تر و بیشترحاصل ودرطول ِ سال موردِ استفاده قرارمی گیرد. درشیشه بودن ِ گلاب به معنی پرده نشینیِ او نیست. اتّفاقاً درشیشه بودن یعنی دربازار ودردسترس بودن است. این گل است که درپرده ی غنچه پنهان است. درنظرگاهِ حافظ گل نماد وسمبل ِ معشوق است. معشوق همیشه درپرده نهانست. معشوق حافظ هرگز شخصیّتِ بازاری ندارد وپرده پنهانست. ضمن ِ آنکه حافظ خود درهمین بیت سرنخ رمزرا به جویندگان داده است. به خوانش بیت دوباره نظری می افکنیم تاببینیم او چه می فرماید: حافظ ابتدا “گلاب” را مطرح کرده سپس “گل” را. درادامه ودرمصرع دوّم: وان شاهدبازاری وین پرده نشین باشد. چون ابتدای سخن گلاب آمده پس “آن”(که برای اشاره به دورتربکارمی رود) به گلاب که نسبت به گل دورتراست تعلّق دارد و”وین”(که اشاره به نزدیک است) به گل متعلّق است. برای اطمینان ازاین نظریه به دیوان آنحضرت که رجوع می کنیم، می بینیم که درجای دیگر می فرماید: به غنچه می زد ومی گفت درسخنرانی که تنگدل چه نشینی زپرده بیرون آی پس می بینیم که گل درپرده ی غنچه نهان شده وعاشقانش منتظربیرون آمدنِ گل ازپرده هستند. یادرجایی دیگرمی فرماید: چون گل ومِی دَمی ازپرده بردن آی ودرآ که دگرباره ملاقات نه پیداباشد به هرصورت منظورحافظ ازبیان این مطلب این است که بسیاری ازمسایل خارج ازاختیار واراده ی ماست. به هرکس نقشی داده شده،باید درآن نقش فرورود وخوب بازی کند. گل نمی تواند ازاین موضوع که چرامن پرده نشین باشم وگلاب بازاری؟ دلگیرشود. حُکم ازلی براین بوده وبایدپذیرفت. قبلن گفته شد که مانمی توانیم ازاینکه چرا پدرومادر من این دونفرهستند ناراحت شویم! دراینجا ماهیچ اختیاری نداریم،حکم ازلی چنین بوده که ماحاصل ازدواج این دونفرباشیم. مابایدسعی کنیم با نقشی که به ماداده اند ارتباط ب قرارکنیم وآن راخوب بازی کنیم.شایدکسی دوست داشته باشد ای کاش به جای خودش ، مثلن فلان کس می بود وشب وروز ازاینکه چرابه جای فلان کس آفریده نشده نق وناله کند! قطعاً این شخص هرکاری کند نمی تواندبه جایِ آن شخص موردِ نظرش بوده باشد. باید به نقش ِ خود توجّه کند وبپذیرد که بسیاری ازامورات رانمی توان تغییر داد.روانشادشریعتی جمله دعاییِ جالبی دراین مورددارد می فرماید: پروردگارا! به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و شهامتی،تا تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی تا تفاوت این دو را بدانم. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
❇️ ترجمه ابیات 16 قسمت اول خليفه چون حال مرد عرب را ديده و تفصيل كار او را شنيد سبوى او را پر از زر نموده و علاوه بر آن. بخششهاى زيادى باو نموده و از افلاس و فقر نجاتش داد پس پادشاه، همان درياى بخشش و مركز عدل و داد بيكى از ملازمانش فرمود. پس از آن كه سبوى زر را باو دادى در مراجعت او را از سمت دجله ببر. چون او از راه خشكى آمده و راه دجله نزديكتر است. وقتى بكشتى بنشيند رنج راهى كه آمده فراموشش خواهد شد. عرب چون در كشتى نشسته و دجله را ديد خجل گرديده از حيا و خجلت سر را خم كرد بطورى كه بحال سجده در آمده‏ گفت عطا و لطف شاهنشاه بس عجب است و از او عجيب ‏تر اين است كه آن كوزه آب را از من پذيرفت راستى آن جنس پست را آن درياى بخشش چگونه از من به آن اشتياق قبول كرد. بلى همه عالم يك سره با تمام لطف و خوبيش سبويى است كه تمام آن قطره‏اى از دجله حسن اوست كه از پرى و خوبى در پوست نمى‏گنجد و پنهان نمى‏ماند. گنج پنهانى بود كه از پرى پرده را شكافته و خاك را روشنتر از افلاك نمود. آرى آن گنج نهان از پرى جوش و خروش آغاز كرده خاك تيره را لباس اطلس پوشانيده خلعت سلطنت پوشيد. اگر قطره‏اى از دجله خداوندى مى‏ديد آن سبو را معدوم و فانى مى‏نمود. آنان كه ديده‏اند هميشه از خود بى‏خود بوده و بى‏اختيار سبو را بسنگ زده‏اند . اى آن كه از روى غيرت بر سبو سنگ زده‏اى آن سبو از شكستن درست‏تر و كاملتر شده خم شكسته شده ولى آبش نريخته و از اين شكستن صد درستى بوجود آمده است جزء جزء خم در حال رقص و طربند ولى عقل جزئى اين كيفيت را باور ننموده و محال تصور مى‏كند. خوب بين باش كه در اين حالت نه سبو پيدا است و نه آب ديده مى‏شود اگر در معنى را بكوبى باز خواهند كرد با پر فكرت پرواز كن تا بلطف حق شهباز شوى پر فكرت تو گل آلود و سنگين شده براى اينكه گل خوار هستى و گل را چون نان همى‏خورى نان و گوشت از خاك و گلند از اينان كمتر بخور تا چون گل بزمين نچسبى وقتى گرسنه شوى چون سگ تند و خشم آلود و حريص مى‏گردى و چون سير شوى مثل مردار و نقش ديوار بى‏حس و بى‏خبر مى‏گردى پس تو كه ساعتى سگ و ساعت ديگر مردارى كجا در راه شيران قدم توانى زد وسيله شكار و نفس حيوانى تو جز سگ چيز ديگر نيست جلو اين سگ كمتر استخوان بريز زيرا كه سگ اگر از استخوان سير شود عقب شكار نخواهد رفت بى‏نوايى بود كه آن عرب را بدرگاه خليفه كشيده بدولت رسانيد 👈ادامه دارد ... 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ترجمه ابیات 16 قسمت دوم ما بعنوان حكايت احسان شاه را در باره آن بى‏نوا گفتيم مرد عاشق هر چه بگويد در كوى عشق بوى عشق از دهانش مى‏جهد اگر كلمه فقه بگويد بوى فقر از دهان او استشمام شده و اگر كفر بگويد رايحه دين و اگر كلمه شك ادا كند بوى يقين از آن استشمام مى‏شود. اگر كج بگويد راست را نمايش مى‏دهد و كجى است كه راستى را مجسم مى‏كند كف كج كه از درياى صاف برخاسته همان اصل صاف است كه آن فرع را بوجود آورده يقين بدان كه آن كف هم صاف و راست است و چون دشنامى است كه از لب معشوق شنيده شود اين دشنام كه از هر لبى نامطلوب است چهره زيبا و محبوب معشوق آن را مطلوب و مطبوع مى‏كند واضح است اگر از شكر شبيه نان درست كنند در ذائقه طعم شكر خواهد داشت. اگر مؤمنى بتى از زر پيدا كند كى او را براى سجده بكار خواهد برد بلكه او را در آتش گداخته صورت عاريه‏اش را مى‏شكند تا صورت بت بر زر باقى نماند زيرا صورت راه زن و مانع است ماده زر همان است كه خداوند داده ولى نقش بر ماده زر عاريتست براى استخلاص از كيكى گليمى را آتش نزن و روزگار خود را براى درد سر هر مگس از دست نده اگر پاى‏بند صورت باشى بت پرستى صورت را رها كرده بمعنى بنگر اگر مرد حج هستى همراهى بطلب كه حاجى باشد خواه آن حاجى ترك يا هندى يا رومى يا عرب باشد برنگ و شكل نگاه نكن بلكه متوجه باش كه چه عزمى داشته و مقصدش كجا است اگر هم آهنگ تو بوده و با تو هم مقصد باشد اگر رنگش سياه است تو سفيد فرض كرده و هم رنگ خود بشمار 👈ادامه دارد ... 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ترجمه ابیات 16 قسمت سوم اين حكايت در هم و بر هم گفته شد و چون فكر عاشقان سر و پا ندارد سر ندارد براى اينكه با ازل هم آهنگ بوده و پا ندارد براى اينكه با ابد هم آغوش است بلكه چون آبست كه هر قطره آن هم سر است و هم پا و هم بى‏سر و پا حاشا اين حكايت نيست بلكه حالت كنونى من و تو است پس در آن دقت و تأمل كن هر صوفى با حشمتى نظر بگذشته ندارد و چون تمام همش مصروف حال است به آينده نيز متوجه نيست هم عرب ما هستيم و هم سبو و هم شاه آرى همه ما هستيم و بمضمون آيه شريفه إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ 51: 8- 9 (سوره و الذاريات) شما گفتار مختلف نسبت بپيغمبر داريد و كسى كه از روز ازل رو گردان شده از او رو گردان خواهد شد عقل را شوهر و زن را نفس و طمع فرض كن نفس و طمع ظلمانى و تاريك و منكر بوده و عقل بمنزله شمع است اكنون متوجه باش كه انكار از كجا پيدا شده و علت پيدايش انكار اين است كه كل جزءهاى مختلف دارد كه هر جزئى مغاير با جزء ديگر و مغاير با كل است جزء نسبت بكل هميشه چنين نيست كه مثل بوى گل نسبت بگل باشد و با او سنخيت كامل داشته باشد خود نيستند. اگر در اينجا بخواهم در رد اشكالات بحث كنم از مقصود اصلى باز مى‏مانم و تشنگان حقيقت را نتوانم سيراب نمود اگر تو مشكلاتى دارى صبر كن كه صبر كليد حل مشكلات است از انديشه‏هاى پريشان و افكار گوناگون پرهيز كن كه در اين بيشه‏ها شيران درنده‏اى خفته‏اند پرهيز بهترين دواها است زيرا كه هضم كردن دارو در معده خود باعث علت و درد ديگرى است بلى پرهيز سرور و سلطان دواها است زيرا خوردن دوا مثل كاوش و خاريدن محل درد است و خاريدن كچلى باعث ازدياد آن است همان طور كه گوش سخن را مى‏پذيرد تو نيز اين گفته‏ها را بپذير تا من از زر ناب براى تو گوشوار بسازم گوشوار چيست گوش كن تا كان زر شوى و قدر تو تا ماه و ثريا بالا رود 👈ادامه دارد ... 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ترجمه ابیات 16 قسمت چهارم اولا بدان كه افراد مختلف بشر در اين جهان مثل حروف الفبا ساختمان و روح و روانشان با هم اختلاف دارد در حروف مختلف اختلافاتى هست اگر چه سر هم رفته همه حرف هستند و يكى محسوب مى‏شوند اينها مثل ساعات روزاند كه از اول تا آخر يك روز محسوب مى‏شود ولى هر ساعت و دقيقه با ساعات و دقايق ديگر اختلاف دارد. از يك رو با هم ضدند و از يك روى ديگر با هم متحدند زيرا همه بشرند. روز قيامت روزى است كه حقيقت اين افراد را خوب يا بد عرضه مى‏كنند و آشكار مى‏سازند و البته طالب عرضه شدن كسى است كه داراى جلال و حشمت و زيور و زينت باشد. هر كس كه روان او چون هندو سياه باشد آن روز نوبت رسوايى او است چون چهره روشنى نداشته زشت و بد تركيب است طالب شب و تاريكى خواهد بود كه پرده بدى و نقاب چهره زشت او باشد او چگونه برگ گل را خار نشمارد در صورتى كه بهار دشمن اسرار او بوده زشتيش را آشكار مى‏سازد. ولى آن كسى كه سر تا پا گل و سوسن است بهار براى او چون دو چشم روشن مطبوع و دل پذير است. خار بى‏معنى طالب خزان است تا با گلستان دعوى همسرى كند. خزان را دوست دارد براى اينكه حسن گل و عيب او را بپوشاند و كسى رنگ گلستان و ننگ خار را نبيند پس خزان بر او بهار و مايه زندگى است كه سنگ با ياقوت پاك در آن فصل يكى ديده مى‏شوند باغبان هم مى‏داند كه خزان اين خاصيت را دارد ولى ديدن يكى از ديدن جهانى بهتر است‏ تمام جهان يك نفر است و آن يك نفر شاه است چنان كه در فلك هر ستاره‏اى جزء ماه است جهان عبارت از همان يك نفر است و باقى ديگر طفيلى وجود او هستند پس از گذشتن خزان و زمستان هر نقش و نگارى از طبيعت با زبان طبيعى مى‏گويند مژده مژده كه بهار رسيد تا شكوفه‏ها درختان را چون زره در بر گيرند و تكمه ميوه‏ها ظاهر شوند وقتى شكوفه ريخت ميوه از زير آن سر بر مى‏آورد مثل اينكه وقتى تن شكسته شد جان سر بلند مى‏كند ميوه بمنزله معنى است كه صورت آن شكوفه است ميوه نعمت و شكوفه مژده رسيدن آن است وقتى شكوفه ريخت ميوه آشكار شد اينكه كم شد آن افزون گرديد نان اگر خورد و شكسته نشود كى قوت بدن خواهد شد خوشه‏هاى انگور تا فشرده نشوند كى تبديل بشراب خواهند شد اگر هليله با داروها خورد نشود كى باعث صحت مزاج خواهد شد 👈پایان ترجمه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "برای انشان" ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (ع ) برای فرزندانشان: 🔹اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِى وَ بِإِصْلاحِهِمْ لِى و بِإِمْتَاعِى بِهِمْ🔹 🔸خداوندا بر من منت گذار و فرزندان مرا نگهدارى كن و آن ها را برای من نيكو گردان و مرا از آن ها بهره مندی ده🔸 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح ( اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِي_ ...).pdf
666.7K
اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِى.... خدايا! به باقى ماندن فرزندانم، بر من منت گذار چه و چه از عظيم‏ترين نعمت‏هاى حضرت حق بر انسان است. رسول خدا صلى الله عليه و آله از هر دو تعبير به نعمت و احسان فرموده است. در تعابير اسلامى از اولاد انسان به عنوان پاره تن، جگر گوشه، ميوه قلب ياد شده است. انسان نسبت به فرزندش مسؤوليت و تكليف و وظيفه سنگينى دارد. ✳️ اولاد انسان‏ ✳️ رواياتى درباره فرزندان‏ ✳️ ارزش فرزند دختر در روايات‏ ✳️ رواياتى ديگر درباره فرزندان‏ ✳️ نقش پدر و مادر در فرزندان‏ ✳️ در مصايب از ديدگاه روايات‏ ✳️ فرزند ‏ دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ توصیه ای از آیت الله در مورد دعا برای ان 🔴 « یک می فرستی و بعد یک می فرستی که این فرمایش ایشان هم مبتنی بر روایات است و روایت داریم که بنده اگر حاجت خود را بین دو صلوات قرار دهد خدا می کند که طرفین را که صلوات است اجابت کند و وسط را باقی بگذارد و فرمودند استغفار می کنی و دوباره صلوات می فرستی صلوات دوم را که فرستادی همین طور فارسی می گویی: خدایا این اولاد من را و فرزندان من را سالم، صالح، خوش قدم، خوش روزی و عاقبت به خیر قرار بده و بعد از این هم دوباره یک صلوات بفرست. 👤 به نقل از میثم 👈 متن کامل در لینک زیر 👇 📜 https://plink.ir/JFTeq دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
💥 عرضه ی اندرویدی «جامع‌الاحادیث» بصورت رایگان 🔘 محتوا: • عرضۀ مجموعه روایات موجود در ۱۹۹ عنوان از مصادر حدیثی شیعه شامل حدود ۴۰۰ هزار روایت و ترجمه‌ها و شروح نگاشته شده بر آنها • احادیث مرتبط و اطلاعات مربوط به اسناد روایات 🔘 امکانات و قابلیت‌ها: • جستجوی حدیث در منابع روایی شیعه • مشاهده احادیث موجود در منابع روایی شیعه • دسترسی به شروح و سند روایات • مشاهده دیگر احادیث هم موضوع با حدیث مورد نظر (احادیث مرتبط) • مشاهده ترجمه روایات • امکان نمایه‌زنی بر احادیث • امکان تعین دامنه احادیث • امکان ایجاد قفسه دلخواه از روایات • اتصال روایات به کتاب در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور • امکان تغییر قلم • نمایش یا عدم نمایش اعراب روایات ▶ noorsoft.org/fa/software/View/73958 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
07-abu-bashir-najafi.mp3
1.2M
🔈 دعای امام سجاد علیه السلام در هنگام سختی 👤 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 دعای امام سجاد علیه السلام در هنگام سختی دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺گاهى براى سير انسان، لازم هست🌺 ✅ در بعضى از موارد اين صحبت را هم انسان بايد ترك كند در آنجايى كه احتياج به يك مرتبه بالاتر دارد. چرا رسول خدا آمد و مكان عزلت براى خود اختيار كرد؟ چرا؟ چون رسول خدا هم احتياج به جايى دارد كه با كسى صحبت نكند و كسى با او حرف نزند. 🔹 پيغمبر در طول سال، چهل روز كمتر يا بيشتر به غار حراء مى رفتند، و در آنجا تنها بودند و اميرالمومنين هم كه در آن ايام طفل بودند، گاهى اوقات مى آمدند. رسول خدا هم احتياج به سكوت دارد. حتى اگر كلمه «خدا» را هم بگويد، اين خدا گفتن صحبت است، كلام است. 📚 شرح حديث عنوان بصرى، جلسه 123. 👤 مرحوم سیدمحمد محسن حسینی ره کانال انس با @SAHIFE2
⏺ به توصیه بزرگان اخلاق حتما بخوانید: باب چهارم : در فواید خاموشی و 👇 https://ganjoor.net/saadi/golestan/gbab4/ ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife