فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 #شهادت ؛ اجر ۴ دهه مجاهدت سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی
✳️ شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
من از رندی نخواهم کرد توبه
و لو آذیتنی بالهجر و الحجر
برآی ای صبح روشن دل خدا را
که بس تاریک میبینم شب هجر
دلم رفت و ندیدم روی دلدار
فغان از این تطاول آه از این زجر
وفا خواهی جفاکش باش #حافظ
فان الربح و الخسران فی التجر
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_251
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
🇮🇷 #شهادت ؛ اجر ۴ دهه مجاهدت سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی ✳️ شب وصل است و طی شد نامه هجر سلام فیه
👈۱/شب وصال است و دوره ی فراق به پایان رسیده و این شب تا سپیده دم سرشار از آرامش و سلامتی است شبی که عاشق به وصال معشوق می رسد، شبی سرشار از آرامش و زیبایی است.(اشاره ی به آیه ۵ سوره ی قدر).
۲/ای دل!در کار عشق، محکم و استوار باش که در این راه، هیچ کاری بی اجر و پاداش نیست.
۳/ای یار!حتی اگر با دوری و جدایی و منع کردن از دیدار خود مرا بیازاری، من از این رندی و لاابالی گری که شیوه ی عاشقان و آزادگان است، دست بر نخواهم داشت.عاشق واقعی از سختی ها و آزارها نمی هراسد.
۴/ای صبح تابان و روشن وصل!به خاطر خدا طلوع کن که شب هجران را بسیار تاریک می بینم.
۵/عاشق و شیدا شدم و دلم از دست رفت، اما روی زیبای معشوق را ندیدم.فریاد از ستم بی وفایی و از زجر فراق که بر من روا می دارد.عاشق همیشه در رنج و عذاب دوری از معشوق خواهد سوخت.
۶/ای حافظ!اگر خواهان مهر و وفا هستی، جفای معشوق را تحمل کن.به درستی که در تجارت، سود و زیان، هر دو وجود دارد.عاشق، دوری از معشوق و سختی های این راه را عاشقانه باید بپذیرد.
#حافظ_غزل_251
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت #کودک_حلوافروش
شیخ احمد خضرویه از عرفای قرن سوم هجری است. درگذشت او را به سال 240ق، نوشته اند. حکایتی که مولانا از او نقل می کند در تذکرة الاولیاء #عطار و رسالهْ قُشیریه با اختلاف در جزئیات آمده وصاحب اسرار التوحید مشابه آن را از کرامات شیخ ابو سعید ابوالخیر نقل کرده است.
او که کارش گرفتن وام از ثروتمندان و خرج آن برای فقرا بود تا در بستر مرگ افتاد و چون طلبکاران و وامداران با خبر شدند هجوم آوردند تا طلب خود را که چهارصد دینار بود بستانند اما شیخ به جای پرداخت وام آنان در دنیای خیال خوش خویش سیر می کرد و این بی توجهی شیخ به طلب کاران موجب ترشرویی و ناراحتی آنان می شد تا اینکه صدای کودک حلوافروشی از کوچه رسید و شیخ به خدمتکارش دستور داد تا برود و همه حلوا را بخرد و خادم همه حلوا را به نیم دینار خرید و به دستور شیخ بین طلبکاران تقسیم کرد تا بخورند و مدتی از ترشرویی غافل شوند. زمانی که ظرف حلوا خالی شد کودک حلوا فروش پول حلوا را طلب کرد اما شیخ از پرداخت پول حلوا خودکاری کرد و کودک دائما التماس می کرد و شیخ از پرداخت بهای حلوا خودداری می نمود که موجب اعتراض بقیه طلبکاران شد که مال ما را خوردی بس نبود دیگر مال این کودک درمانده را چرا می خوری؟ تا آنکه مدتی گذشت و کودک همچنان گریه می کرد و بقیه طلبکاران نا امید و منتظر نشسته بودند که خادم با طبقی که در آن چهارصد دینار زر و نیم دینار دیگر قرار داشت آورد و گفت که این را یکی از کریمان فرستاده است و در اینجا بود که طلبکاران به عذر خواهی بر خاسته و راز این کار را از شیخ جویا شدند که شیخ بصیر فرمود سر این کار در این بود که دریای رحمت الهی به گریه کودک حوا فروش موکول شده بود:
تا نگرید کودک حلوا فروش
بحر رحمت در نمی آید به جوش
نتیجه: از نظر مولانا دیدگان ما همچون کودک حلوا فروش هستند که برای جذب و جلب رحمت الهی باید آنها را بگریانیم تا قطرات اشک ما با لطف و نظر آن کریم یگانه تکریم گردد و ارزش یابد و به اقیانوس رحمت الهی تبدیل شود و این اشک می تواند اشک ندامت یا اشک شوق و امید باشد اما هرچه که هست باید ناب و خالص باشد و از دل که جایگاه تجلی حق است سرچشمه گرفته باشد.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_11
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت #کودک_حلوافروش
(این قسمت به علت طولانی بودن در چند بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید)
بخش 1
🌺 بود شیخی دایما او وامدار
از جوامردی که بود آن نامدار
ده هزاران وام کردی از مهان
خرج کردی بر فقیران جهان
هم بوام او خانقاهی ساخته
جان و مال و خانقه در باخته
وام او را حق ز هر جا میگزارد
کرد حق بهر خلیل از ریگ آرد
گفت پیغامبر که در بازارها
دو فرشته میکنند ایدر دعا
کای خدا تو منفقان را ده خلف
ای خدا تو ممسکان را ده تلف
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_11 قسمت 1
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت #کودک_حلوافروش (این قسمت به علت طولانی بودن در چند بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید) بخش 1
🔴 بود شیخی دایما او وامدار
از جوامردی که بود آن نامدار
⏹ معنای لغات
از: براى، به خاطر.
از ریگ آرد کردن: اشارت است به داستانى که در تفسیر طبرى آمده است که خدا را ابراهیم خلیل خود خواند که وى در قحط سالى نزد دوستى به موصل یا مصر رفت تا گندمى فراهم آرد، لیکن چیزى به دست نیاورد. با خود گفت: جوال خود را پر از ریگ کنم تا کسان نپندارند دست خالى آمدهام و غمگین شوند. چون به خانه رسید کسان وى جوال بگشودند، آن را پر از آرد دیدند و از آن نان پختند. ابراهیم گفت: آرى او را از دوستم، اللَّه، گرفتم.
ریگها هم آرد شد از سَعیشان
پشمِ بُز ابریشم آمد کش کشان
گفت پیغمبر...: برگرفته از حدیث «ما مِن یَومٍ یُصبِحُ العِبادُ فِیهِ إلاَّ مَلَکانِ یَنزِلانِ فَیَقُولُ اَحَدُهُما اللَّهُمَّ أعطِ مُنفِقاً خَلَفاً وَ یَقُولُ الآخِرُ اللَّهُمَّ أعطِ مُمسِکاً تَلَفاً: هیچ روز بندگان در آن بامداد نکنند جز آن که دو فرشته فرود آید. پس یکى گوید: خدایا انفاق کننده را جایگزینى بخش و دیگرى گوید: خدایا امساک کننده را نابودى (مال) ده.» و نظیر این روایت با اندک اختلاف در الفاظ، از امالى صدوق آمده است و جمله آخر روایت چنین است: «اللَّهُمَّ عَجِّل لِلمُنفِق مالَهُ خَلَفاً وَ لِلمُمسِکِ تَلَفاً فَهذا دُعاؤُهُما حَتَّى تَغرُبَ الشَّمسُ».
ایدر: همیشه، دائماً، اینگونه و چنین است.
انفاق:از ارزشهای دینی است که از سوی افراد مؤمن و جوانمرد انجام میپذیرد و در اصطلاح اهل طریقت به آن «فتوت» گویند. فتوت، ترجیح دادن دیگری بر خود است که آن را به ایثار به مال، ایثار به جاه و مقام و ایثار به نفس تعریف کردهاند. جوانمرد باید در کار دیگران همّت گمارد و لغزشهای مردمان را نبیند و نفس را به اعمال نیک وادارد.
👈 شیخ مورد نظر مولانا، از اشخاصی بوده است که همهچیز را در راه خدا داده است. حضرت حق نیز با عنایت خاص به چنین شخصی، موجبات ادای وامهای او را فراهم میآورد. عنایت الهی بهگونهای است که گاه ریگ را هم به آرد تبدیل میکند؛ همانگونه که برای دوستش ابراهیم خلیل(ع) انجام داد. خلاصه این است که: ابراهیم پیامبر و آن روز که او برای گذران خانوادهاش آرد نداشت، به فرمان حق کیسهای را پر از ریگ بیابان کرد و ریگها تبدیل به آرد شد. سپس مولانا به حدیث نبوی اشاره میکند که: «هر روز که بندگان برمیخیزند، دو فرشته فرود میآیند؛ یکی از آن دو میگوید: خدایا! بخشندگان را عوض نیکو بده و دیگری میگوید: خدایا بخیلان را دچار تباهی مال کن». مولانا میگوید از این حدیث، ارزش انفاق فهمیده میشود.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_11 قسمت 1
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_198
دعای #سی_چهار
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در هنگام مبتلا دیدن کسی به #رسوایی #گناه "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_چهار_3
دعای سیدالساجدین (ع ) در هنگام مبتلا دیدن کسی به رسوایی #گناه:
🔹فاجْعَلْ مَا سَتَرْتَ مِنَ الْعَوْرَةِ، وَ أَخْفَيْتَ مِنَ الدَّخِيلَةِ، وَاعِظا لَنَا، وَ زَاجِرا عَنْ سُوءِ الْخُلُقِ، وَ اقْتِرَافِ الْخَطِيئَةِ، وَ سَعْيا إِلَى التَّوْبَةِ الْمَاحِيَةِ، وَ الطَّرِيقِ الْمَحْمُودَةِ🔹
🔸عيب ما را پوشيدى و راز ما را پنهان داشتى. اين همه ما را پندى بود كه از خوى بد و كار زشت باز دارد و سوى توبه كشاند كه محو گناه كند و به راه پسنديده بدارد🔸
#سی_چهار #ستار
🔗کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_چهار_4
دعای سیدالساجدین (ع ) در هنگام مبتلا دیدن کسی به رسوایی #گناه:
🔹و قَرِّبِ الْوَقْتَ فِيهِ، وَ لا تَسُمْنَا الْغَفْلَةَ عَنْكَ، إِنَّا إِلَيْكَ رَاغِبُونَ، وَ مِنَ الذُّنُوبِ تَائِبُونَ🔹
🔸هنگام آن را نزديك گردان و ما را به غفلت از خود مبتلا مكن چون كه ما روى سوى تو آورده ايم و از گناه بازگشته🔸
#سی_چهار #ستار
🔗کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
دعای 34 صحیفه سجادیه – استاد حاج علی اکبری.pdf
1.74M
#شرح_صحیفه_سجادیه
🌺 دعای #سی_چهار
شرح کامل دعای 34 صحیفه سجادیه
👤 حجهالاسلام #حاج_علی_اکبری
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ دعای #سی_چهار صحیفه سجادیه ، یک راه میانبر برای تربیت
🔴در این دعای نورانی سیوچهارمین صحیفهی سجادیه که جزء دعاهای کوتاه صحیفهی نوریهی عرشیه است، مطلب بسیار عالی ای مطرح شده که اگر خدای متعال به ما توفیق دهد تا مقصد عالی و راقی و لطیفهی تربیتیِ این دعا را درک و دریافت کنیم، باب جدیدی به روی ما توسط امام سجاد (علیهالسلام) باز میشود و در این راهنمایی ارائه شده، مسیری نزدیک برای تربیت خودمان پیدا میکنیم. راهی متفاوت و نو برای خودسازی در این دعا ارائه میشود که خیلی لطیف است.
👤استاد #حاج_علی_اکبری
✳️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_88
◀️ راه امان از عذاب خدا
🔴 و حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ (علیه السلام) أَنَّهُ (علیه السلام) قَالَ: كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا، فَدُونَكُمُ الْآخَرَ، فَتَمَسَّكُوا بِهِ؛ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالاسْتِغْفَارُ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى "وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ".
🔴 (امام باقر عليه السّلام از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نقل فرمود) دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود: يكى از آن دو برداشته شد، پس ديگرى را دريابيد و بدان چنگ زنيد، امّا امانى كه برداشته شد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، و أمان باقى مانده، استغفار كردن است، كه خداى بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمى كند در حالى كه تو در ميان آنانى، و عذابشان نمى كند تا آن هنگام كه #استغفار مى كنند».
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_88 ◀️ راه امان از عذاب خدا 🔴 و حَكَى عَنْهُ أَبُو
◀️ دو امان از عذاب الهى
📋 مرحوم سیّد رضى این گفتار حکیمانه امیر مؤمنان على(علیه السلام) را به توسط فرزندزاده گرامى اش امام باقر(علیه السلام) نقل کرده مى گوید: ابو جعفر محمد بن على الباقر(علیهما السلام) از آن حضرت چنین نقل کرده است که فرمود: «در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهى بود که یکى از آنها برداشته شد دومى را دریابید و به آن چنگ زنید»;
آنگاه امام(علیه السلام) به شرح این دو بر اساس استنباطى که از یکى از آیات قرآن مجید کرده مى پردازد و مى فرماید: «اما امانى که برداشته شد وجود رسول الله(صلى الله علیه وآله) بود (که خداوند به برکت وجود او هرگز عذابى بر این امت نازل نکرد; ولى او از میان ما رفت) و امانى که باقى مانده استغفار است، همان گونه که خداوند متعال مى فرماید: «تا تو در میان آنها هستى خداوند آنها را عذاب نمى کند و تا آنان نیز از گناهان خود استغفار مى کنند خداوند عذابشان نخواهد کرد»
به گفته مرحوم سیّد رضى «این استنباط امام یک نمونه از بهترین استفاده ها و لطیف ترین استنباط ها از آیات قرآن کریم است»; (قالَ الرَّضىُ: وَهذا مِنْ مَحاسِنِ الاْسْتِخْراجِ وَلَطائِفِ الاْسْتِنْباطِ).
هنگامى که به عقل و خرد خویش رجوع کنیم نیز آنچه را که در این آیه مبارکه آمده و استنباطى را که امام(علیه السلام) از آن کرده درمى یابیم. پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مطابق آیه شریفه (وَما أَرْسَلْناکَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ) رحمتى براى تمام جهانیان بود چگونه ممکن است این کانون رحمت الهى در میان امت باشد و خدا آنها را عذاب کند.
از سویى دیگر، استغفار یکى از وسایل جلب رحمت خداست، زیرا خودش بندگان را دعوت به استغفار کرده و وعده غفران و آمرزش داده و فرمود: «(قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ); اى بندگانى که راه اسراف به خود را درپیش گرفته اید و مرتکب گناهان شده اید از رحمت خداوند مأیوس نشوید، چرا که او همه گناهان (توبه کنندگان) را به یقین او آمرزنده مهربان است».
بنابراین بعد از رحلت پیغمبر خدا و رفتن آن حضرت به دیار باقى مسلمانان مى توانند خود را به وسیله توبه و انابه و استغفار از عذاب الهى مصون دارند و امام(علیه السلام) با استنباطى که در بالا آمد راه را به آنها نشان داده و بر آن تأکید ورزیده است.
ایشان نه تنها مى توانند از عذاب الهى در امام بمانند بلکه با استغفار درهاى رحمت و نعمت و سعادت را مى توانند به روى خود بگشایند. همان گونه که در سوره «نوح» آمده است: «(اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَبَنِینَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا); من به آنها گفتم از پروردگار خویش آمرزش بطلبید او بسیار آمرزنده است تا باران هاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد».
#نهج_البلاغه_حكمت_88
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
🏴 هرکس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند...
اگر چه خواندن داستان را سودی نیست، اگر دل کربلایی نباشد !!!
اگر صراط مستقیم میجویی بیا، از این مستقیمتر راهی وجود ندارد: حُبّ حسین(ع).
آری کربلا از زمان و مکان بیرون است و اگر تو میخواهی که به کربلا برسی، باید از خود و بستگیهایت از سنگینیها و ماندنها گذر کنی...
از عاشورای سال 61 هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همة روزها عاشوراست. زمان بر امتحان من و تو میگردد تا ببیند که چون صدای هَل مِن ناصرِ امام عشق برخیزد، چه میکنیم؟...
شریان قیام ما نیز به قلب عاشورا میرسد و این چنین ما هرگز از جنگ خسته نخواهیم شد...
آماده باشید که وقت رفتن است.
هر شهید کربلایی دارد...
و کربلا را تو مپندار که شهری است میان شهرها و نامی است در میان نامها، نه!
کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقتی نیست...
هر شهید کربلایی دارد...
و برای ما کربلا پیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است.
👤 شهید سید مرتضی #آوینی
#عبرتهای_عاشورا
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_10 (قسمت 1)
حاج جلیل عصری نوبری که از نوحه خوان های افتخاری امام حسین علیه السلام ، چند مرتبه با رسول ترک به کربلا مشرّف بوده و سال های زیادی نیز در تهران با او رفاقت و آشنایی داشته است. حاج جلیل عصری در مورد الهامات و روضه خوانی های رسول ترک می گفت: حاج رسول واقعاً مصداق این یک بیت شعر بود که:
آن راز که در حوصله بحر نگنجد
تا عرشِ خدا در دلِ دیوانه زند موج
انگار این بیت را مخصوص او ساخته اند، حاج رسول گاهی یک حرف هایی می زد که همه را مات و مبهوت می کرد، واقعاً گاهی از یک قطره ای دریا درست می کرد. او یک اعجوبه ای بود... به یاد دارم روزی را که در غیر محرّم و در یکی از هیئت های هفتگی بود. آن روز به حضرت علی اصغرعلیه السلام متوسل شده بودند.
در وسطهای آن جلسه، حاج رسول نیز یک دفعه از جایش بلند شد و با آن حال و هوای خودش فقط شروع به خواندن این یک بیت شعر کرد:
عشقِ دیوانگی ماست که فرزانه ما
گریه می کرد از این پیش، کنون می خندد
آن روز او تند تند این یک بیت را تکرار می کرد و یک حرف هایی می زد و شرح هایی می داد که خیلی عجیب و شنیدنی بود. او آن روز با آن تفسیرهایی که فقط بر این یک بیت شعر داشت غوغایی بر پا کرده بود. این بیت در رابطه با آن لحظه تیر خوردن حضرت علی اصغرعلیه السلام می باشد که نقل است حضرت علی اصغر علیه السلام از خیمه ها تا وسط میدان گریه می کرد ولی زمانی که تیر به گلوی نازکتر از گُلش اصابت کرد شروع به خندیدن نمود.
عشقِ دیوانگی ماست که فرزانه ما
گریه می کرد از این پیش، کنون می خندد
ادامه دارد ...
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_10 (قسمت 2)
حاج جلیل عصری می گفت: در یکی از سال هایی که قرار بود من از تبریز به کربلا مشرّف بشوم از دو سه روز قبل از رفتن، بعضی از دوستان و آشنایان برای خداحافظی به دیدنم می آمدند. یکی از آقایانی که برای بدرقه و خداحافظی آمده بود، شاعر شهیر و با صفای آذربایجانی مرحوم رجایی بود. آن بزرگوار یک برگه کاغذی را نیز به همراه خود آورده بود. آن کاغذ حاوی یکی از آخرین سروده های آن شاعرِ با اخلاص بود.
ایشان زمانی که آن شعر را به من دادند گفتند: به جای شیرینی و هدیه این سفر، این شعر را که به تازگی سروده ام برای شما آورده ام. من در بین راه نگاهی به آن اشعار انداختم و مقداری از آنها را نیز حفظ شدم. وقتی وارد کربلا شدیم دیدیم حاج رسول نیز به کربلا آمده است. در آن سفر در شب نیمه شعبان که مصادف با #شب_جمعه نیز بود، به همراه چند نفر از دوستان با حاج رسول به حرم حضرت سیدالشهداءعلیه السلام مشرف شدیم. آن شب حرم بسیار بسیار شلوغ بود و ما در نزدیکی های ضریح ایستاده بودیم و گاهی یک اشعاری را با خود زمزمه می کردیم. من هم آن شب شروع به خواندن قسمتی از همان اشعاری که از مرحوم رجایی گرفته بودم نمودم. آن اشعار به شدّت بر روح و جان حاج رسول نافذ و مؤثر واقع شد. به خصوص دو بیت از آن اشعار به اندازه ای بر روی حاج رسول تأثیر گذاشت که اورا از خود بیخود کرد. حاج رسول دو بیت از آن شعرها را که برای او بسیار سوزنده و شکننده بود فوری حفظ شده بود و تند تند آن دو بیت را می خواند و گریه می کرد و ضجّه می زد. آن شعرها زبان حال حضرت زینب علیها السلام است که آن بانوی عاشق و داغدیده با جنازه تکّه تکّه شده برادرش با تعبیر سوزنده و کشنده «یارالی» یعنی «زخمدار» سخن می گوید. آن دو بیتی که حاج رسول را دیوانه کرده بود این بود:
من نجه آغلامیوم صبرن اولن قارداشیما
(من چگونه می توانم برای برادری که همراه با صبر کشته شد گریه نکنم؟!)
قلبومون قانی قاریشسا یری وارگوز یاشیما
(بلکه اگر خون های قلبم با اشک های چشم هایم مخلوط شود باز هم خیلی عادی می باشد و بی مورد نیست)
بوتسلّی دی مگر قمچی ووریلاّر باشیما
(مگر این نیز تسلّی و دلداری به حساب می آید که اینها به جای تسلّی دادن شلاّق های آهنین بر سرم می زنند و می کوبند؟!)
نجه بی رحم و شقی دور بو جماعت یارالی
(واقعاً این جماعت چقدر بی رحم و شقی هستند ای برادرِ زخمدار و تکّه تکّه شده من!)
و عاقبت حاج رسول در حالی که با آه و فغان این دو بیت را تند تند تکرار می کرد، به قدری بی تاب و از خود بیخود شد که در آخر هم با آنکه آن شب، شب ولادت قائم آل محمد (عجل اللَّه تعالی فرجه) بود باز هم طاقت نیاورد و سرش را هم زخمی کرد. هفت هشت نفر از دوستان و همراهان، او را که بی وقفه بر شدّت گریه اش افزوده می شد از کنارِ ضریح بیرون کشیدند و به صحن حرم سیدالشهداء آوردند. حاج رسول باز هم مثل دیوانه ها شده بود.
حاج رسول در صحن نیز همچنان همان دو بیت را با سوز و فغان تکرار می کرد. بسیاری از زائران نیز در اطراف حاج رسول جمع شده بودند و با تماشای او زار زار گریه می کردند. حاج رسول باز هم دوباره یک حالتی پیدا کرده بود که به تعریف و شرح نمی آید، واقعاً از خود بیخود شده بود، باز هم به عالمِ دیگری رفته بود که من نمی توانم مثالی بزنم که او چه جوری شده بود. من فکر می کنم اگر سنگ هم حالِ او را درک می کرد، آب می شد...
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
👤حاج جلیل عصری نوبری که از نوحه خوان های افتخاری امام حسین علیه السلام (هیات زنجیر زنان محله نوبر تبریز) ، که چند مرتبه با #رسول_ترک به کربلا مشرّف بوده و سال های زیادی نیز در تهران با او رفاقت و آشنایی داشته است.
#پیرغلامان
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
(( برکات روضه های #خانگی))
حکمت بسیار دارد روضه های خانگی
رحمت سرشار دارد روضه های خانگی
مشتری زهراست جنس اشک و فروشنده دو چشم
رونق بازار دارد روضه های خانگی
می توان با قطره ای شش دانگ دریا را خرید
ارزش بسیار دارد روضه های خانگی
خانواده زیر پرچم با بصیرت می شوند
معجز عمار دارد روضه های خانگی
روضه های خانگی را فاطمه سر می زند
عطر و بوی یار دارد روضه های خانگی
منزل بی روضه ظلمانی ست با روضه بهشت..
حاصل پر بار دارد روضه های خانگی
زرق و برق ظاهری خواب و خیالی بیش نیست
با درونت کار دارد روضه های خانگی
نیست کمّیت مهم، چون با حضور فاطمه
مطلع الانوار دارد روضه های خانگی
بر حرم نزدیک شو تا دور باشی از گناه
حال استغفار دارد روضه های خانگی
مهدیا جانم فدایت روضه مادر بخوان
سوزش مسمار دارد روضه های خانگی
آجرک الله مولا، خاطرات سهمگین
از در و دیوار دارد روضه های خانگی
گوئیا زینب زند بر سر، نوا ونوحه ی
سینه و مسمار دارد روضه های خانگی
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2