#منتخب
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
یقیناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان می خواند و [از آلودگی های فکری و روحی] پاکشان می کند، و کتاب و حکمت به آنان می آموزد، و به راستی که آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
#آل_عمران_164
🔹و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي مَنَّ عَلَيْنا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ - سپاس مخصوص خداست، كه بر ما به وجود محمد صلي الله عليه و آله منّت نهاد؛ دُونَ الْاُمَمِ الْماضِيَةِ، وَالْقُرُونِ السَّالِفَةِ، نه بر امّتهاي گذشته و زمانهاي سپري شده ...
👌بخشی از دعای #دوم #دعا_دوم_1
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2 #شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ #عبدالمطلب جد پيامبر صلى الله عليه و آله
قسمت اول
🔴 عمروالعلا كه مردى بذول و بزرگ و متشخّص بود، پس از عبد مناف به سيادت خاندان قريش رسيد و چون مهمان بسيار مىپذيرفت و شتر بسيار به خاطر پذيرايى از مهمان نحر مىكرد و با اين ترتيب قهراً بر سفره مهمانىاش استخوان بسيار شكسته مىشد به «هاشم» لقب يافت. و چون از اين جهان به جهان ديگر رخت بر بست مقام سيادت قريش و حفظ خانه كعبه و سقايت حاجّ به رشيدترين فرزندانش كه به عبدالمطّلب معروف شده بود رسيد.
عبدالمطّلب در ميان قريش شخصيّت و عنوان بسيار درخشانى به دست آورد تا آن جا كه با هيچ يك از گذشتگان خود طرف مقايسه و نسبت نبود.
«از افتخارات عبدالمطّلب موارد زير را مىتوان ياد كرد:
1- وصى و جانشين پدرى همچون هاشم بود و مىتوانست مفاخر و مكارم او را در ميان عرب حفظ كند، توانست مهمانخانه عمومى وى را نگاه بدارد و از مهمانان پدرش كه به شمار نمىآمدند پذيرايى كند و حتّى بر سنّت سنيّه پدرش به مرغان هوا و جانوران بيابان از سفره عام خويش بهرهها برساند.
عادت هاشم اين بود كه همه روزه شترى نحر مىكرد و بر روى كوههاى مكّه مىگذاشت تا وحش و طيور از اين نعمت بهرهمند شوند. عبدالمطّلب هم اين روش را تا زنده بود از دست نداد.
2- عبدالمطّلب درنتيجه كند و كاوى كه خود و پسر بزرگش حارث در مكّه به عمل آورد، چاه زمزم را از نو باز يافت و آب سرشارش را پس از سالها پنهانى آشكار ساخت تا مردم مكّه و طوايفى كه به خاطر زيارت كعبه از دور و نزديك به مكّه مىآيند تشنه نمانند و طلاهايى را كه در اين كند و كاو به دست آورده بود همه را يكجا، به خانه كعبه هديه كرد.
3- عبدالمطّلب علاوه بر اين همه مفاخر و مآثر، به خدمت پر افتخارى نايل آمد كه نه تنها افتخارات درخشان خويش، شايد هر چه در جهان مباهات و فخريه است همه را تحت الشّعاع قرار داد و آن مقام خدمتگزارى نسبت به سيّد البشر و الشّفيع المشفّع فى المحشر محمّد بن عبداللَّه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله است.
فرزندش تازه عروسى كرده بود كه به قصد تجارت از مكّه روى به يثرب نهاد و در شهر يثرب در جوانى زندگانى را بدرود گفت.
در اين هنگام همسر جوانش آمنه بنت وهب حامله بود و اين حمل همان امانت مقدّس بود و همان نور الهى كه مقدّر بود ظلمتكده جهان را روشن سازد.
آمنه آن عروس دور از شوهر و دور از مزار همسر، فرزندش را به دنيا آورد و مقام پدرى و خدمتگزارى رسول اكرم صلى الله عليه و آله به عهده عبدالمطّلب كه جدّ گرانمايهاش بود افتاد، عبدالمطّلب تا زنده بود نواده نازنينش را همچون جان شيرين به آغوش داشت و به هنگام وفات هم جز نام محمّد نامى به زبان نمىآورد و جز سفارش و وصيّت در حق محمّد صلى الله عليه و آله وصيّتى به فرزندانش نكرد!!
4- مردم مكّه خواه قريش و خواه ثقيف و هوازن و خواه بطون ديگر از اعراب، بيشتر بت پرست بودند، احياناً در ميانشان مسيحى و يهودى هم ديده مىشد، تنها خاندان هاشم به ويژه عبدالمطّلب بود كه به دين ابراهيم خليل مىزيست، عقيدهاش توحيد و عبادتش اطاعت در راه پروردگار يكتا و يگانه بود و اين خود افتخار عظيمى است؛ زيرا خدا پرستيدن در ميان خداپرستان چيزى و خداپرستيدن در ميان بت پرستان چيزى ديگر است.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 108
دعای #دوم #دعا_دوم_1
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2 #شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ عبدالمطلب جد پيامبر صلى الله عليه و آله
قسمت 2
🔴 آرى، از مناقب و مفاخر عبدالمطّلب ايمان كامل او به پروردگار بزرگ بود تا آن جا كه وى را در عداد اوصيا بر شمردهاند. داستان حمله ابرهه پادشاه حبشه با فيل به مكّه، جهت ويران ساختن كعبه و بر خورد مؤمنانه عبدالمطّلب با وى، شاهد صدق گفتار ماست.
عبدالمطّلب بدون آن كه از اين حادثه كمترين هراسى به خود راه دهد و بى آن كه در برابر عظمت و شوكت ظاهرى ابرهه خود را ببازد و از او تقاضاى بازگشت كند، تنها از او مىخواهد كه شتران به غارت رفته او را به وى باز گرداند و حفظ خانه خدا را به قدرت لايزال الهى احاله مىكند. سرانجام مسأله همان طور كه عبدالمطّلب پيش بينى كرده بود از كار در آمده و ابرهه با سپاهيانش به وسيله دستهاى از پرندگان كه لشكر الهى را تشكيل مىدادند به عذاب دنيا گرفتار آمده و همگى به هلاكت مىرسند.
از سخنان اوست:
ظالم از دنيا نمىرود تا انتقام خود را پس دهد. از پس اين سرا، سراى ديگرى است كه نيكوكار و بد كار جزاى عمل خود را دريافت مىدارند. اگر ظالم در اين دنيا به عقوبت نرسد، در آخرت براى او مهيّاست.
عرفاى بزرگ در باب روح و عالم ارواح و مراتب آن مىگويند:
«بدان كه روح جوهرى بسيط است، مكمّل و محرّك جسم است در مرتبه نباتْ بالطبع و در مرتبه حيوانْ بالاختيار و در مرتبه انسانْ بالعقل. به عبارتى ديگر روحْ، جوهرى لطيف است و قابل تجزّى و تقسيم نيست و از عالم امر است، بلكه خودِ عالمِ امر است، جسمْ جوهر كثيف است و قابل تجزّى و تقسيم است و از عالم خلق است، بلكه خودِ عالم خلق است.
چون معنى روح را دانستى اكنون مراتب عالم ارواح را بدان:
چون خداى تعالى و تقدّس خواست كه عالم ارواح را بيافريند به آن زبده نورانى نظر كرد، آن زبده بگداخت و به جوش آمد، از زبده و خلاصه آن زبده روح خاتم الأنبياء صلى الله عليه و آله بيافريد و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح اولواالعزم بيافريد و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح رسل بيافريد و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح انبياء بيافريد و از خلاصه آن باقى ارواح اوليا بيافريد و از خلاصه آن باقى ارواح عارفان و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح زهّاد و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح عبّاد بيافريد و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح مؤمنان بيافريد و از زبده و خلاصه آن باقى ارواح بد دينان بيافريد و از آن پس ارواح كافران و از آن پس ارواح حيوانات و از آن پس ارواح نباتات بيافريد.
محمّد آن كه گفتش ايزد پاك
نبودى خلقت افلاك، لَوْلاك
هنوز آدم درون آب و گل بود
كه او مبعوث حق از جان و دل بود
اگر چه چون بشر جلوه گر آمد
ملائك را سراسر رهبر آمد
به صورت چون بشر معنى ملك بود
نه بلكه علّتِ بودِ فلك بود
كسى كورا بشر دانست يا گفت
خطا كرد و خطا ديد و خطا گفت
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 108
دعای #دوم #دعا_دوم_1
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت #پادشاهی_که_دو_غلام_ارزان_خرید
🌺 جان داوود از شعاعش گرم شد
آهن اندر دستبافش نرم شد
چون سلیمان بد وصالش را رضیع
دیو گشتش بنده فرمان و مطیع
در قضا یعقوب چون بنهاد سر
چشم روشن کرد از بوی پسر
یوسف مهرو چو دید آن آفتاب
شد چنان بیدار در تعبیر خواب
چون عصا از دست موسی آب خورد
ملکت فرعون را یک لقمه کرد
نردبانش عیسی مریم چو یافت
بر فراز گنبد چارم شتافت
چون محمد یافت آن ملک و نعیم
قرص مه را کرد او در دم دو نیم
چون ابوبکر آیت توفیق شد
با چنان شه صاحب و صدیق شد
چون عمر شیدای آن معشوق شد
حق و باطل را چو دل فاروق شد
چونک عثمان آن عیان را عین گشت
نور فایض بود و ذی النورین گشت
چون ز رویش مرتضی شد درفشان
گشت او شیر خدا در مرج جان
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_23
قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 جان داوود از شعاعش گرم شد
آهن اندر دستبافش نرم شد
✳️حضرت داوود که مطابق روایات زره میبافته، آهن را به قدرتِ این نورحق نرم کرده است. حضرت سلیمان از این نور معرفت شیرخورده بود که برجنّ و انس مسلط بود. هنگامی که برادران یوسف او را به چاه انداختند و به پدر گفتند که او را گرگ ربوده است، حضرت یعقوب در برابر قضای الهی تسلیم شد و سنت رضا را پیش گرفت؛ پس آن نور بهوسیلهْ بوی حضرت یوسف، چشمان او را روشن و بینا کرد. همینکه یوسف زیبا رخسار آن خورشید را در خواب دید، در تعبیرخواب دانا و آگاه شد.چون عصا از دست موسی آب خورد، حکومت فرعون را یک لقمه کرد. چون حضرت عیسی، نردبان آن نور معرفت را پیدا کرد، پس بر فراز آسمان چهارم عروج کرد. چون حضرت محمد(ص) به آن حکومت و نعمت پایدار معرفت حق رسید، در لحظهای قرص ماه را دو نیم کرد. مولانا از این جا تأثیر همان نور صاف و آن سنابرق معرفت حق را در اولیا و عرفا مورد بحث قرار میدهد. «با چنان شه صاحب و صدیق شد»، یعنیابابکر صدیق با پیامبر دوست و یار صمیم او گردید. همینکه عمر، شیفتهْ آن معشوق شد، مانند قلب که آگاه و هوشیار است میان حق و باطل فرق نهاد. چونکه عثمان، چشم شد و آن نور را میدید، نوری فیضبخش شد و دارای دو نور شد. دُرفشان شدن مولا علی، تعبیری از بیان حقایق الهی است. مولا علی(ع) از دیدار روی پیامبر و از پیوند با او، قدرت بیان حقایق را یافت و در عالم به عنوان شیرمرد راه حق شناخته شد.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_23
قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
Makaremolakhlagh51_(Hedayat)_lobolmizan[H].mp3
8.12M
#شرح_صحیفه_سجادیه
✳️دعای #مکارم_الاخلاق
#دعا_بیستم_14
🔹 استاد اصغر #طاهرزاده
✔️ جلسه 51
👌هدایت الهی در فهم انواع گمراهیها
#بیستم #مکارم_اخلاق
#مثنوی_معنوی_154
🔅بسیار کاربردی
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انشاالله از فردا دعای 42 صحیفه سجادیه رو بند به بند شروع می کنیم ..... انشاالله
#فهرست
#صحیفه_سجادیه_ختم
🙏 دعای #چهل_دو
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" هنگام #ختم_قرآن " 👇
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ خَتْمِ الْقُرْآنِ
Upon Completing a Reading of the Qur'an
این دعا 22 بند دارد
👌متن و صوت دعا 👇
📋 https://b2n.ir/652186
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#آموزه_های دعای #چهل_دو صحیفه سجادیه
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" هنگام #ختم_قرآن "
👌این دعا از جامعترین و معروفترین دعاهای ختم قرآن است
🔴 خدا قرآن را نور نازل کرد.
🔴 قرآن گواه بر همه کتابهای آسمانی و برتر از هر سخنی است که خدا بیان کرده است.
🔴 قرآن فرقگذار بین حلال و حرام است (فرقان).
🔴 قرآن وحیای است که خدا به شایستگی بر محمد(ص) فرو فرستاده است.
🔴 قرآن نوری است که با پیروی از آن از تیرگیِ گمراهی و نادانی نجات مییابیم.
🔴 قرآن ترازوی عدلی است که به سوی باطل میل نکند.
🔴 خدا قرآن را به صورت سربسته و مجمل بر پیامبر(ص) نازل کرد، اما:
🔴 علم به شگفتیهای قرآن را به او عطا کرد.
🔴 علم به قرآن با تفسیر و توضیحش را به ائمه بخشید.
🔴 فهم ظاهر و باطن قرآن را به ائمه داد تا والاتر و بالاتر از دیگران باشند.
🔴 خاندان محمد(ص) خزانهداران [علوم] قرآناند.
🔴 در اموری که حق و باطل در آنها به هم آمیخته، قرآن دژ استوار و نور صبحگاهی هدایت است.
🔴 خدا محمد(ص) را با قرآن نشانه راه قرار داد تا مردم را به سوی او راهنمایی کند.
🔴 قرآن وسیله رسیدن به والاترین مرتبه کرامت و سبب رستگاری در قیامت است.
🔴 خدایا در روز رستاخیز شفاعت حضرت محمد(ص) را پذیرفته و مقامش را افزودنتر گردان.
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ دعای #چهل_دو صحیفه سجادیه در این آثار شرح شده است:
👈 شرحهای فارسی
دیار عاشقان اثر حسین انصاریان، جلد ۷، صفحه ۳۲۳ تا ۳۸۰..
شهود و شناخت اثر محمدحسن ممدوحی کرمانشاهی، جلد ۳، صفحه ۳۱۵ (به صورت مختصر).).
شرح صحیفه سجادیه اثر محمد بن سلیمان تنکابنی.
• اشنایی با صحیفه سجادیه اثرمحمد علی مجد فقیهی.
👈 شرح های عربی
آفاق الروح اثر سید محمدحسین فضل الله.
ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین اثر سید علیخان حسینی، جلد ۵، صفحه ۳۸۱ تا ۴۹۷.
فی ظلال الصحیفه السجادیه اثر محمد جواد مغنیه، صفحه ۴۶۷ تا ۴۹۳.
👈 شرح های لغوی
تعلیقات علی الصحیفه السجادیه اثر محمد بن مرتضی فیض کاشانی.
حل لغات الصحیفه السجادیه اثر محمدباقر شفیع حسینی.
شرح الصحیفه السجادیه اثر عزالدین جزائری.
✳️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️اهمیت و ارزش #ختم_قرآن
قسمت اول
🔴 در مطلع این دعای نورانی که از غرر صحیفهی مبارکهی سجادیه است، آمده است که این دعا هنگام ختم قرآن انشاء میشد: «وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ خَتْمِ الْقُرْآنِ
ختم قرآن یکی از سنتهای نبوی و علوی و سجادی است. تلاوت و قرائت از آغاز تا انجام، یعنی از بسم الله سورهی حمد تا سین پایانی سورهی ناس، از سنتهای شناختهشده و مورد توصیه است. مؤمنان باید تلاوت و قرائت را در برنامهی خود داشته باشند و تلاوت خود را از آغاز تا انجام قرار دهند.
کل قرآن کریم، یک حقیقت است و نوعی وحدت و یکپارچگی بر آن حاکم است. این مجموعه بهعنوان یک کل مطرح است و خدای متعال خواسته است که مؤمن، این حقیقت مقدس را در چهرهی یکپارچهاش تماشا کند. جمال، کمال، شکوه، جلال و عظمت قرآن، در آن چهرهی کامل خود را نشان میدهد. قرآن به منزلهی شخصی است که شما او را با وجه و سیما و چهرهی کلی میتوانید ببینید، بشناسید، تشخیص دهید و طرف ارتباط قرار دهید.
احادیثی در کتابهای روایی از جمله کافی شریف در این زمینه آمده و یکی از فصلهای کتاب شریف کافی، «فضل القرآن» است. کتاب کافی از کتب اربعهی شیعه و از اسناد اصلی و کلان است. در آن فصل، در مورد برتری و فضیلت و زیبایی قرآن کریم، روایاتی آمده است. اولین روایت آن، یک روایت طولانی از امام صادق (علیه السلام) است که طلوع قرآن کریم در روز قیامت و در چهرهی یک انسان را معرفی کرده است. این چهره بر هر یک از مؤمنان وارد میشود، او را میشناسند و احساس میکنند که قبلاً او را دیدهاند. در ادامهی روایت بیان شده که قرآن به محضر اولیا، انبیا و فرشتگان میرود، خود را عرضه میکند و گفتگوهایی مطرح شده که ما در این جلسه در مقام تبیین این روایت نیستیم.
غرض آنکه قرآن آنجا در چهرهی یک انسان بروز میکند و یک چهرهی کامل را نشان میدهد؛ پس قرآن کریم یک کل متحد، بههمپیوسته، نظاممند و دارای سیما و چهرهی خاص خود است. بنابراین یک سوره، به اندازهی بخشی از اندامها و ده سوره به اندازهی ده اندام خواهد بود و کل قرآن، مانند کل اندامها است. کل قرآن در بین دو جلد این مصحف قرار گرفته و همهی این آیهها و واژهها و کلمات و حروف را با همان ترتیب و چینش خاص در بر گرفته است.
👈 ادامه دارد ....
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️اهمیت و ارزش ختم قرآن
قسمت 2
🔴 اگر خدای متعال توفیق دهد، از رهگذر این دعای نورانی و با راهنمایی امام سجاد (علیه السلام) قرآن کریم را بیشتر بشناسیم و از مسیر این راهنمایی، با آداب، فضیلت و حقیقت قرآن آشنا شویم. این دعا خیلی عجیب است و حاوی معارف فرازمند و بسیار باشکوه است. حضرت در این دعا در قالب واژهها و کلماتی، عوالم قرآن کریم را بیان میکنند و نوعی رمزگشایی است.
عنوانگذاری این دعا نیز دقیق است و به ختم قرآن اشاره دارد. در ابتدای دعا به ختم قرآن اشاره شده است و حضرت در مقام دعا به پروردگار متعال میگوید که تو به من کمک کردی تا قرآن را ختم کنم. به همین دلیل ختم قرآن موضوعیت دارد. یک وقت صحبت از تلاوت قرآن است که ممکن است بعضی سورههای خاص یا آیات خاص را شامل شود و خوب هم هست و توصیه شده است. اما عزیزان دقت داشته باشند که ختم قرآن، موضوعیت دارد. ما در سیرهی اولیای خدا با شگفتیهایی در این زمینه مواجه میشویم.
راز ختم قرآن چیست؟! راز ختم قرآن، ارتباط با کل قرآن و تماشای چهره و سیمای قرآن است. یک وقت شما از یک پیکر دست را یا پا را دیدهاید، ولی وقتی دیگر کل را به تماشا نشستهاید. در این کل است که حقیقت تجلی میکند و سیما و چهره و تناسب و زیبایی و جلال و جمال خود را نشان میدهد. برای این که تو آن چهره را ببینی، باید با این کل ارتباط بگیری و نمی شود فقط با یک بخش ارتباط داشته باشی و گمان کنی که کل را دیده ای. به همین دلیل، ختم کل قرآن توصیه شده است. قرائت و تلاوت، سیرهی جاری انسان مومن است اما برنامه داشتن برای ختم قرآن، موضوعیت دارد.
در سیرهی اولیای خدا ختم مکرر، به حسب ظاهر، موضوعیت دارد و نمونههای جالبی در این باره داریم. امام رضا (علیه السلام) در ازای شعر دعبل، پیراهن خود را بهعنوان صله به او تقدیم کردند و فرمودند: «من با این پیراهن، هزار ختم قرآن انجام دادهام».[۱] در روایت دیگری آن حضرت فرمودند: «من هر سه روز، یک ختم قرآن انجام میدهم. اگر میخواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، میتوانستم؛ اما نخواستم چنین کنم؛ زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که میرسیدم، در آن فکر و اندیشه میکردم».
البته هر کس ظرفیتی دارد و تلاوت قرآن بنا است در یُسر انجام شود. بعداً برای شما خواهم گفت که «تیسّر» در آیهی «فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ پس هر چه از [قرآن] ميسر شد، تلاوت كنيد» معنا دارد و اینگونه نیست که هر کس به هر میزان که خواست، وسع خود را تعیین کند. سیرهی اولیای خدا و پیروان درجه یک آنان که صدرنشین آنان در زمان ما، امام راحل عظیمالشأن است، ختم قرآن در روزهای محدود بوده است.
بنابراین کلمهی «ختم» یادتان باشد و این کلمه به این معنا است که کل قرآن را باید تلاوت کنید.
👈 ادامه دارد ....
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️اهمیت و ارزش ختم قرآن
قسمت 3
🔴 باید در سال، چند ختم قرآن داشته باشیم
معمولاً در ماه مبارک رمضان، کل قرآن را تلاوت میکنیم و در هر روز، یک جزء میخوانیم. بعد از ماه مبارک هم گاهی تصمیم میگیریم که بعد از ماه مبارک رمضان همین کار را انجام دهیم. از روز اول شوال شروع میکنیم تا بتوانیم طی یک سال یک ختم قرآن داشته باشیم؛ یعنی یک ماه در یک طرف و کل آن یازده ماه در طرف دیگر! اما جنابعالی از ماه مبارک رمضان تا به حال، چند بار قرآن کریم را ختم کردهاید؟ ممکن است کسی بگوید هنوز یک بار هم نشده است یا دیگری بگوید شروع کردهام، اما هنوز تمام نشده است. این فاصلهی زیاد نشان میدهد که توالی از دست رفته است. در نماز، یکی از اموری که باید رعایت شود، موالات است؛ یعنی کسی که عرفاً نگاه میکند، بگوید شخص در حال نماز است. اگر کسی یک قسمت را آنقدر طولانی کند که فاصله بیفتد و معلوم نباشد نماز میخواند، از حالت موالات خارج میشود. در ختم قرآن باید موالات رعایت شود تا این چهره دیده شود. ما نمیخواهیم صرفاً ثواب ببریم، بلکه میخواهیم جمال قرآن کریم را در این کل مشاهده کنیم و لازمهاش آن است که در تلاوت توالی داشته باشیم. این توالی باید به گونهای باشد که در زمانی مناسب و متناسب با ظرفیت اشخاص، یک ختم انجام شود.
برخیها را میشناسم که در ماه مبارک رمضان، سی ختم قرآن دارند. خود شما هم معمولاً یک ختم قرآن در ماه رمضان دارید. در غیر ماه رمضان، حداقل هر دو یا سه ماه یکبار، یک ختم قرآن باید داشته باشید تا این توالی حفظ شود و گسسته نشود.
« دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ خَتْمِ الْقُرْآنِ ». معنای ختم کاملاً شفاف است و به قرائت از آغاز تا پایان ترجمه میشود.
دعاهایی از ائمه (علیهم السلام) برای آغاز و پایان تلاوت قرآن وارد شده که در برخی مصاحف آمده است.
امشب محاسبه کنید و ببینید در ختم قرآن چه کارهاید و چه کردهاید. باید محاسبهی جدی براساس شاخص ماه مبارک رمضان داشت؛ چراکه ماه مبارک رمضان، آغاز سال اهل قرآن است. این یک ملاک است تا ببینیم ارتباط ما با کل قرآن بما هو کل چگونه است. امشب خود را در پیشگاه قرآن کریم و خدای متعال محاکمه کنید تا ببینید باید به خود جایزه دهید یا خود را مجازات کنید.
پس این جلسه دربارهی ختم قرآن است که موضوعیت دارد و توالی آن مهم است. این ارتباط باید حفظ شود؛ چراکه در این ختم، رازی نهفته است که، تماشای کل است. اینجا البته حرفها و اسراری است که بماند؛ مثلاً بین نزول تدریجی و دفعی از این جهت تفاوتها و ملاحظاتی است. مؤمن در طول عمر خود، در جستجوی نزول دفعی است و تلاوتها و ختمهای مکرر دارد تا به آن نزول دفعی برسد. مؤمن به این فکر میکند که قرآن کریم در هیئت کلی و ترکیبی خودش بر قلب و روح او نازل شود. آیا چنین چیزی امکان دارد؟! آرزوی مؤمنان و اولیای الهی در این تلاوتها و مراجعات و تدریس و تدرّس و تعلیم و تعلّمها، همین است.
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ به محض بیکاری، قرآن بخوانید
🔴ما باید رابطه مان را با قرآن روزبه روز مستحکم تر کنیم. در خانه ها قرآن بخوانید. حتی در هنگام بی کاری، چنانچه مختصر فراغتی پیدا میکنید، خودتان را به قرآن وصل کنید. هر روز مقداری قرآن بخوانید و آن را فرابگیرید.
👤 #مقام_معظم_رهبری
#چهل_دو #فرهنگ_جبهه
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_142
◀️ ارزش دوستی با مردم
🔴 و قَالَ (علیه السلام): التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ
🔴 دوستى كردن نيمى از خردمندى است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ نقش #محبّت در #زندگى
📋 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اشاره به آثار محبت و دوستى با مردم كرده مى فرمايد: «اظهار محبت و دوستى با مردم نيمى از عقل است»; (التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ).
تعبير به «نيمى از عقل» اشاره به اين است كه كارى است فوق العاده عاقلانه و منظور از «تودد» اين است كه كارهايى انجام دهد كه نشانه كمال محبت و دوستى باشد; در مشكلات به يارى آنها بشتابد و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام جويى عفو كند و با چهره گشاده با مردم روبه رو شود، در برابر آنها تواضع كند، سخنان آنها را بشنود و به آنها احترام بگذارد. مجموعه اين امور و مانند آن را «تودد» مى گويند كه آثار فراوانى دارد از جمله: دوستان زيادى در سايه تودد براى انسان پيدا مى شوند، اگر اهل كسب و تجارت باشد مشتريان او فراوان مى گردند و اگر مدير تشكيلاتى باشد افرادى كه در زيرمجموعه او هستند به او عشق مى ورزند و وظايف خود را به خوبى انجام مى دهند، چنانچه فرمانده لشگرى باشد افراد لشگر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر عالم و روحانى باشد مردم به او اقتدا مى كنند و ارشادات و نصايحش را به گوش جان مى پذيرند و چنانچه پدر و بزرگ تر خانواده باشد همسر و فرزندان به او علاقه مند مى شوند و محيط خانواده محيطى مملوّ از محبت و آرامش و همكارى خواهد بود و همچنين افراد ديگر در محيط ها و پست هاى ديگر. ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم خشن باشد و با قيافه درهم كشيده روبه رو شود، بى اعتنايى كند، تكبر بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظّ غليظ القلب» باشد از اطراف او پراكنده مى شوند، در ميان جمع زندگى مى كند ولى تك و تنهاست. به گفته شاعر:
نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد *** درخت دشمنى بركن كه رنج بى شمار آرد
در بحارالانوار از امام حسن عسکرى(علیه السلام) در ضمن مواعظ آن حضرت چنین نقل شده: «مَنْ کانَ الْوَرَعُ سَجِیَّتَهُ وَالْکَرَمُ طَبیعَتَهُ وَالْحِلْمُ خَلَّتَهُ کَثُرَ صَدیقُهُ وَالثَّناءُ عَلَیْهِ وَانْتَصَرَ مِنْ أعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَیْهِ; کسى که تقوا و ورع خوى و خصلت او باشد و جود و بخشش طبیعتش و حلم و بردبارى عادتش، دوستانش بسیار مى شوند و ثنا خوانانش فراوان و از این طریق بر دشمنانش پیروز مى گردد».
البته نباید خوش رفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه کرد که آن حساب جداگانه اى دارد و به یقین از صفات مذموم است.
مرحوم مغنیه مى گوید: بعضى از شارحان نهج البلاغه تعبیر به «نصف العقل» را چنین تفسیر کرده اند: «اَلْمُرادُ بِنِصْفِ الْعَقْلِ تَدْبیرُ الْمَعاشِ; منظور از نصف عقل تدبیر معاش است» ولى به یقین این تفسیر، تفسیر تمام جمله امام(علیه السلام) نیست بلکه مى تواند بخشى از آن را تشکیل دهد، زیرا کسانى که خوش رفتارند در امر معاش و جلب شرکاى خود و مشتریان فراوان موفق تر خواهند بود.
مرحوم کلینى در کتاب کافى بابى تحت عنوان «التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ وَالتَّوَدُّدُ إِلَیْهِمْ» ذکر کرده و در ذیل آن احادیث متعددى از معصومین(علیهم السلام) آورده است. از جمله در حدیثى از پیغمبر خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که مرد عربى از طایفه بنى تمیم خدمت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمد عرض کرد یا رسول الله توصیه اى به من بفرما! از جمله امورى که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود چنین بود: «تَحَبَّبْ إلَى النّاسِ یُحِبُّوکَ; به مردم اظهار محبت کن تا تو را دوست دارند».
و نیز در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل مى کند که فرمود: «ثَلاثٌ یُصْفینَ وُدَّ الْمَرْءِ لاِخیهِ الْمُسْلِمِ یَلْقاهُ بِالْبُشْرِ إذا لَقِیَهُ، وَیُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ إذا جَلَسَ إلَیْهِ، وَیَدْعُوهُ بِأحَبِّ الاْسْماءِ إلَیْهِ; سه چیز است که اظهار محبت هرکسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مى بخشد: او را با چهره گشاده ملاقات کند و در مجلس که مى نشیند (هنگام ورود برادر مسلمانش) براى او جا باز کند و وى را به بهترین نام هایش خطاب نماید».
#نهج_البلاغه_حكمت_142
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2