eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
امام هادى عليه‌السلام در حديثى به جاى نيت عمل از عامل عمل نام برده و فرموده است: از كار نيك بهتر، عامل نيك است، و از سخن خوب خوبتر گوينده‌ى آن سخن است، و از علم بالاتر عالمى است كه علم را در بر دارد، و بدتر از شر كسى است كه شر را به وجود مى‌آورد. در اين حديث، عامل عمل بهتر از نفس عمل خوانده شده و در احاديث نيت، قصد مومن، بهتر از عمل مومن معرفى گرديده و اين هر دو بر اساس يك معيار است و آن برترى منشاء عمل از اصل عمل است. اين منشاء در روايت امام هادى (ع)، عامل عمل، و در روايات نيت، توطين نفس مومن است.
امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم‌الاخلاق» به پيشگاه خداوند عرض مى‌كند: و حسن السيره: بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه در جميع شئون زندگى سيره ‌ى حميده و روش پسنديده در پيش گيرند. حسن سيره ناشى از حسن سريره است و روش خوب از نيت خوب سرچشمه مى‌گيرد و افراد علاقمند به حسن سيره بايد در راه به دست آوردن حسن سريره مجاهده نمايند و اگر از فكر بد و انديشه‌ ى پليد مصونيت يافتند، قطعا در زندگى، سيره و روش خوب خواهند داشت و عامل بزرگى كه مى‌تواند دل را پاك و سريره را منزه نمايد، ايمان به ذات اقدس الهى و پيروى عملى از مكتب آسمانى پيمبران است. اگر جامعه‌اى به اين توفيق نايل آيد و در پرتو ايمان به خدا، سريره‌ى خويش را اصلاح نمايد، قطعا از حسن سيره و پاكى عمل برخوردار مى‌شود. و مطمئنا در چنين جامعه ‌اى عدل اجتماعى حاكم خواهد بود و بسط عدل كه اول خواسته‌ ى امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم‌الاخلاق» است تحقق مى‌يابد.
پس از مسافرتهاى طولانى و پيمودن راهها و ديدن شهرها و مواجهه با اقوام مختلف وارد محيطى شد كه در نگاههاى اول چيزهاى غير عادى در آنجا مشاهده كرد، مثلا ديد قبور مردگان در جلو منزلهاست، خانه‌هاى مسكونى در و دربند ندارد، قدرى بيشتر توقف نمود و بررسى كرد متوجه شد كه آن مردم، مومن به خدا و پيرو يكى از انبياى بزرگ الهى هستند. جالب آنكه فهميد آنان با روشهاى خاص و مزايايى كم‌نظير زندگى مى‌كنند. تصميم گرفت آنچه را كه ديده و از آنها مطلع شده است از آنان پرسش نمايد و به عللشان واقف گردد و چون پرسشها و پاسخها از نتايج پاكى سريره و حسن سيره حكايت مى‌كند در اينجا بيشتر آن پرسشها و پاسخها ذكر مى‌شود: * ذوالقرنين گفت: اى مردم! مرا از خبر خود آگاه سازيد كه من زمين را گشتم، شرق و غربش را، صحرا و دريايش را، جلگه و كوهش را، محيط نور و ظلمتش را ديدم و مانند شما مشاهده ننمودم، به من بگوييد، *چرا قبور گذشتگانتان جلو خانه‌هاى شماست؟ گفتند: براى آنكه مرگ را فراموش نكنيم و از دلمان خارج نشود. *پرسيد چرا منزلهاى شما در ندارد؟ گفتند: براى اينكه بين ما دزد يا افراد مورد سوءظن وجود ندارد و همه امين و مورد اعتمادند. *پرسيد: چرا كسى بر شما فرمانروا نيست. پاسخ دادند: ما به يكديگر ستم نمى‌كنيم تا فرمانروا جلو ظلم ما را بگيرد. *پرسيد: چرا بين خود قاضى و حاكم نداريد؟ گفتند: ما با يكديگر خصومت نمى‌كنيم تا نياز به قاضى باشد. *گفت: چرا از نظر مالى تفاوت نداريد و بعضى بر بعضى برتر نيستند؟ پاسخ گفتند: براى آنكه تعاون و عطوفت بين ما هست. *پرسيد: چرا با هم نزاع و اختلاف نداريد؟ پاسخ دادند: براى محبت دلمان و رعايت صلاح مابينمان. *پرسيد: چرا شما به يكديگر دشنام نمى‌گوييد و فكر قتل يكديگر را در سر نمى‌پروريد؟ گفتند: براى اينكه ما با اراده‌ى جدى و عزم قاطع بر غرايزمان غلبه كرده‌ايم و نفس سركش را با حلم و بردبارى مهار نموده‌ايم. *پرسيد: چرا كلمه‌ى شما يكى است و راهتان مستقيم است؟ گفتند: از اين جهت است كه به هم دروغ نمى‌گوييم، با يكديگر خدعه نمى‌كنيم، و بعضى از بعض ديگر غيبت نمى‌نمايند. *پرسيد: چرا بين شما فقير و مسكين نيست؟ گفتند: از اين جهت كه ما اموال را به طور متساوى بين خود تقسيم مى‌كنيم. *پرسيد: چرا در شما خشونت و غلظت مشاهده نمى‌شود؟ گفتند: براى فروتنى و تواضعى است كه نسبت به هم داريم. *پرسيد: چرا خداوند به شما عمر طولانى داده؟ گفتند: براى آنكه در عمل، حق را رعايت مى‌كنيم و بين خود به عدل حكم مى‌نماييم. *ذوالقرنين گفت: اى مردم! به من بگوييد كه : *آيا پدرانتان همانند شما عمل مى‌كردند؟ در پاسخ كارهاى پدران خود را اينچنين شرح دادند: *به تهيدستان ترحم داشتند، *با فقرا مواسات مى‌نمودند، *اگر از كسى ستم مى‌ديدند مشمول عفوش قرار مى‌دادند، *و اگر بدى مى‌ديدند عمل نارواى بدكننده را با احسان تلافى مى‌كردند، *به علاوه در پيشگاه الهى براى وى استغفار مى‌نمودند، *صله‌ى رحم داشتند، *امانت را به صاحبش برمى‌گرداندند، *گفته ‌ى افراد را تصديق مى‌نمودند و آنان را تكذيب نمى‌كردند، و خداوند بر اثر اين اعمال، امور آنان را اصلاح نمود. ذوالقرنين به آن مردم علاقمند شد، در آن سرزمين سكونت گزيد و آنجا ماند تا سرانجام از دار دنيا رفت.
حسن سيره موضوع درخواست حضرت زين‌العابدين (ع) در اين قطعه از دعا هر زمان و در هر محيط تحقق يابد منشاء درستكارى و صحت عمل جامعه مى‌شود و موجب مى‌گردد كه عدل اجتماعى در سطح وسيع باقى و پايدار بماند.
امام سجاد (ع) در قسمت دوم اين قسمت از دعاى شريف «مكارم‌الاخلاق» در پيشگاه خداوند عرض مى‌كند: و سكون الريح: بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه در مقابل برادران دينى خود نرم‌خو و ملايم باشند و امواج قدرت و شدتى را كه بايد در مقابل كفار داشته باشند فرونشانند و آن را به آرامش و سكون آميخته به مهر و محبت تبديل كنند.
علامه‌ى بزرگ، مرحوم ، در كتاب رياض‌السالكين، شرح صحيفه ‌ى سجاديه، ذيل همين كلمه در دعاى «مكارم‌الاخلاق» دو احتمال را ذكر كرده است: در احتمال اول مى‌گويد: سكون ريح كنايه از وقار است و زمخشرى در كتاب اساس گفته: «مرد ساكن الريح» يعنى «شخص باوقار». «باد» سمبل سرعت حركت است و ما هم در فارسى مى‌گوييم: من در جايى ايستاده بودم و فلانى مثل باد، با سرعت آمد و از مقابل من گذشت. كسى كه با وقار حركت مى‌كند گويى سرعت سير، در وجودش آرام گرفته و به وقار و طمانينه مبدل شده است. به نظر مى‌رسد اين احتمال در توضيح عبارت امام (ع) ضعيف باشد زيرا حضرت زين‌العابدين (ع) در آغاز اين قطعه از دعا در پيشگاه الهى درخواست بسط عدل نموده، سپس كظم غيظ و فرونشاندن آتش خشم، پيوند اهل تفرق و اصلاح ذات‌البين، افشاى خوبيها و پوشاندن عيبها، نرم‌خويى و تواضع، و ديگر صفاتى از اين قبيل را تقاضا نموده است.
وجود هر يك از اين خواسته‌ها در ابقاى عدل اجتماعى و پايدارى آن موثر است و صفات مخالف آنها يعنى برون افكندن غيظ و فروكش آتش خشم، ادامه‌ى اختلاف و جداييها، پنهان داشتن خوبيها و افشاى عيبها، تندخويى و تكبر، به عدل اجتماعى زيان مى‌رساند و مردم را به گناهكارى و اعمال ضد عدل سوق مى‌دهد.
جالب آنكه امام (ع) پيش از «سكون ريح» خواستار حسن سيره‌ ى مسلمانان شده است. «حسن سيره» كه اداى تمام فرائض و ترك همه‌ ى محرمات را در جميع شئون فردى و اجتماعى در بر دارد پايه ‌ى بزرگ حفظ عدل است و سكون ريح كه در كنار آن ذكر شده، اگر به معناى «وقار» باشد، با عدل اجتماعى تناسب ندارد زيرا اگر تمام مردم در راه رفتن مثل باد با سرعت حركت كنند به عدل اجتماعى ضرر نمى‌زنند و اگر همه‌ ى آنان آرام و باوقار راه بروند عدل اجتماعى را تقويت و تاييد نمى‌نمايند، بنابراين نبايد معناى «سكون ريح» در دعاى امام به معناى «وقار» باشد،
قرآن شريف براى آنكه مسلمانان را از خطر اختلاف و نزاع در مواقع جنگ و مقابله با دشمنان آگاه سازد كلمه‌ى ريح را به كار برده و فرموده است: و اطيعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم. خداوند و رسول خدا را اطاعت نماييد، نزاع نكنيد كه دچار ضعف و ترس مى‌گرديد و پيروزى و قدرتتان از ميان مى‌رود.
راغب در مفردات مى‌گويد: و قد يستعار الريح للغلبه. گاهى كلمه ‌ى ريح را براى پيروزى و غلبه به استعاره مى‌آورند و سپس به آيه ‌ى مورد بحث استشهاد مى‌كند و مى‌گويد: «و تذهب ريحكم». شيخ طبرسى در مجمع‌البيان ذيل اين آيه‌ى شريفه‌ ى «و تذهب ريحكم» مى‌گويد: معناى آيه اين است كه صولت و قدرتتان مى‌رود. مجاهد مى‌گويد: نصرتتان، و اخفش مى‌گويد: دولتتان. ريح در اين آيه كنايه از نفوذ امر و جريان كار بر وفق مراد است. عرب اين كلمه را وقتى به كار مى‌برد كه امور طبق اراده‌ى شخصى، جريان داشته باشد.
مرحوم سيد على خان نيز در احتمال دوم معناى كلام امام سجاد (ع) اين آيه را آورده و سخن را چنين آغاز نموده است: در بيشتر موارد «سكون ريح» در مورد مذموم و نامطلوب به كار برده مى‌شود، چه مراد از ريح، دولت و غلبه و نصرت است و كلام حضرت بارى ‌تعالى كه فرموده: و تذهب ريحكم، يعنى دولت و صولت شما. كلمه‌ى «ريح» به استعاره آورده شده، براى دولت، از اين جهت كه تمشى كارهاى دولت و نفوذ امرش، شبيه به باد است در وزيدن و جريان روان آن. مدلول كلام آقاى سيد على خان چنين مى‌شود: با توجه به اينكه ريح به معناى دولت و غلبه و نصرت است پس سكون ريح به معناى «از دست دادن دولت و غلبه» خواهد بود و در بيشتر موارد، سكون ريح در امر مذموم و نامطلوب به كار برده مى‌شود. به فرموده‌ ى ايشان بايد گفت: اينكه امام سجاد (ع) در دعاى «مكارم‌الاخلاق» «سكون‌الريح» را در مورد امرى پسنديده و ممدوح به كار برده ، از موارد نادر و كم‌نظير است.
كلمه‌ى «ريح» در مفردات و مجمع‌البيان و رياض‌السالكين به طور استعاره براى چند معنى به كار برده شده: غلبه، صولت، قدرت، نصرت، و دولت. ممكن است نظير اين كلمات در كتب ديگران نيز آمده باشد. جمله‌ى «تذهب ريحكم» كه خداوند در قرآن شريف فرموده، و همچنين «و سكون الريح» كه امام سجاد (ع) در دعاى «مكارم‌الاخلاق» آورده، هر دو به يك معنى است با اين تفاوت كه مخاطب حضرت بارى‌تعالى در قرآن شريف، مسلمانان مجاهدند كه در جبهه ‌ى جنگ با كفار و مشركين، پيكار مى‌نمايند و براى خدا جهاد مى‌كنند. به آنان مى‌فرمايد: نزاع نكنيد، بذر اختلاف و پراكندگى نيفشانيد كه دچار ضعف و ترس خواهيد شد و در نتيجه، صولت و قدرت اسلامى شما از ميان مى‌رود.
منظور امام سجاد (ع) در دعاى «مكارم‌الاخلاق» از عبارت «و سكون الريح» دعا نمودن درباره‌ ى مسلمانان است، از خدا مى‌خواهد كه آنان را موفق بدارد در حين صلح و آرامش، موقعى كه در كوچه و بازار يا در مسجد و خانه يكديگر را ملاقات مى‌نمايند در كمال صفا و آرامش باشند، امواج قدرتى را كه در مقابل كفار و مشركين از خود بروز مى‌دادند فرونشانند و در مقابل برادران دينى خويش چهره‌ى صولت و غلبه به خود نگيرند و با آرامش و سكون، آنان را ملاقات نمايند.
پس «ريح» در هر دو مورد به معناى قدرت و صولت است. آشكار ساختن امواج غلبه و پيروزى در مقابل كفار و مشركين در حين جنگ است، سكون ريح و فرونشاندن امواج قدرت و صولت، با برادران ايمانى در وضع عادى و معاشرتهاى معمولى است و اين تفاوت در چگونگى مواجهه و كيفيت برخورد، در قرآن شريف آمده است: محمد رسول‌الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم. حضرت محمد (صلى الله عليه و آله) فرستاده ‌ى خداوند است و كسانى كه با او هستند در مقابل كفار شديد و سختگيرند و نسبت به برادران دينى و ايمانى خود بسيار مشفق و مهربان. يا ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتى الله بقوم يحبهم و يحبونه اذله على المومنين اعزه على الكافرين. ذل به كسر ذال به معناى رحمت و رفق است، و ذل به ضم ذال به معناى پستى و خوارى. خداوند مى‌فرمايد: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر مرتد شويد و دين الهى را ترك گوييد طولى نمى‌كشد كه خداوند مردمى را جايگزين شما مى‌كند كه او دوستدار آنان است و آنان نيز دوستداران خدا. در مقابل مومنين، نرم‌خو و مهربان‌اند و نسبت به كفار با غلظت و شدت برخورد مى‌نمايند. عبدالله ابن عباس كه در صدر اسلام از افراد عادل و عارف به تعاليم قرآن شريف و دين خدا بود درباره‌ى اين گروه مردم باايمان چنين مى‌گويد: مى‌بينى اينان را كه در حضور مومنين همانند فرزندى در مقابل پدر يا برده‌اى در مقابل مولاى خود هستند، اما در غلظت و شدت نسبت به كفار، همانند شيرى در مقابل شكار خويشتن‌اند.
درباره‌ ى عطوفت و رحمت مسلمين نسبت به يكديگر و آميزشهاى محبت‌آميز آنان با هم علاوه بر آياتى كه در قرآن شريف آمده روايات زيادى نيز رسيده كه در اينجا پاره‌ اى از آنها ذكر مى‌شود: رسول اكرم (ص) فرمود: قسم به كسى كه جان من در قبضه‌ ى قدرت اوست خداوند رحمت خود را قرار نمى‌دهد مگر بر كسى كه او خود اهل رحمت و عطوفت باشد. عرض كردند يا رسول‌الله! همه‌ى ما داراى رحمت و رافتيم. فرمود: رحيم آن كس نيست كه خود و اهل‌بيت خود را به رحمت اختصاص دهد بلكه شايسته‌ ى رحمت الهى كسى است كه نسبت به عموم مسلمين اعمال رحمت و عطوفت نمايد.
امام صادق (ع) فرمود: سزاوار است مسلمين در راه اتصال با يكديگر مجاهده كنند و نسبت به اهل حاجت، اعمال عطوفت و مواسات نمايند تا آنچنان باشيد كه خداوند امر فرموده است، عطوفت نماييد آنچنان كه جمعيت انصار در عهد رسول گرامى عمل كردند.
خداوند در آيه‌ى شريفه فرموده است: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم. مسلمانان را از تنازع در ميدانهاى جنگ برحذر داشته و خاطرنشان فرموده است كه اختلاف در اين مواقع حساس، شما را دچار ضعف و ترس مى‌نمايد و بدون اينكه خودتان بخواهيد به طور ناآگاه، قدرت و سلطه‌ى مسلمانى شما را از ميان مى‌برد و دچار ضعف و شكست خواهيد شد.
امام سجاد (ع) در دعاى «مكارم‌الاخلاق» از پيشگاه خداوند براى مسلمانان درخواست مى‌كند: «و سكون الريح»، بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه با اراده و عمد در مقابل برادران ايمانى خود امواج قدرت و غلبه را فرونشانند و با سكون ريح و از بين بردن حالت صولت با آنان برخورد كنند و بدين وسيله رشته ‌ى محبت و مودتشان هر چه بيشتر محكم گردد.
سكون ريح ناپسند و مذموم در جايى است كه مسلمانان بر اثر نزاع و اختلاف، قدرت مسلمانى و نصرت دينى خود را از دست بدهند و خويشتن را گرفتار تجاوز و تعدى كفار و مشركين بنمايند و موجبات خوارى و ذلت خود را فراهم آورند، اما سكون ريح پسنديده و ممدوح كه از كرايم اخلاق و سجاياى حميده است و امام سجاد (ع) آن را براى مسلمانان از پيشگاه خداوند درخواست نموده فرونشاندن امواج قدرت و غلبه در مواجهه‌ى برادران دينى و ايمانى با يكديگر است، بايد كيفيت برخورد و چگونگى ملاقات اينان با هم بر اساس سكون و رفق آميخته به محبت باشد تا هر چه بيشتر بهم نزديكتر شوند و به پيروزى زيادترى در اعلاى حق و نشر تعاليم اسلام دست يابند.
به هر نسبت آميزش مسلمانان با هم، آميخته به رفق و سكون ريح باشد و منزه از ابراز قدرت و صولت، به همان نسبت عدل و دادگرى در سطح وسيعترى گسترش مى‌يابد و از ثبات و استوارى فزونترى برخوردار مى‌گردد. بر عكس اگر مواجهه و برخورد برادران دينى با يكديگر رنگ تفوق‌طلبى و برترى‌جويى داشته باشد و افراد با چهره‌ى صولت و قدرت با هم ملاقات نمايند، به همان نسبت دلسردى و بى‌مهرى كه سرآغاز اختلاف است، افزايش مى‌يابد و دادگسترى و عدل اجتماعى به ضعف و تزلزل مى‌گرايد.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
برنامه ی ✳️ و آزمودن افراد برای شناخت بهتر 👈 و قَالَ (عليه السلام) : أخْبُرْ، تَقْلِهِ. قال الرضي و من الناس من يروي هذا للرسول (صلى الله عليه وآله وسلم) و مما يقوي أنه من كلام أمير المؤمنين (عليه السلام) ما حكاه ثعلب عن ابن الأعرابي قال المأمون: لو لا أن عليا قال اخبر تقله، لقلتُ اقله تخبر. 👈 حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمود: مردم را بيازماى، تا دشمن گردى. سید رضى مى گويد: بعضى اين حكمت را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل كردند، و نقل ثعلب از ابن اعرابى را تأييد مى كند كه اين كلام از على عليه السّلام است، اعرابى از مأمون نقل كرد: اگر على عليه السّلام نگفته بود «بيازماى تا دشمن گردى» من مى گفتم كه «دشمن دار تا بيازمايى». 👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇 👈 ( نخست او را بيازماى !!!) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى حسد و ناتوانى ، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
4 ‏ 4 8 ‏ ✳️ حضرت زين‏العابدين عليه السلام فرمود: أخَذَوا النّاسُ ثَلاثَةً مِنْ ثَلاثَةٍ: أخَذُوا الصَّبْرَ عَنْ أيُّوبَ عليه السلام، وَ الشُّكْرَ عَنْ نُوحٍ عليه السلام، وَ الْحَسَدَ عَنْ بَنى يَعْقُوبَ عليه السلام. مردم سه چيز را از سه نفر گرفتند: صبر را از ايّوب، شكر را از نوح و حسد را از فرزندان يعقوب. اميرالمؤمنين عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت مى‏كند: عَلامَةُ الصّابِرِ فى ثَلاثٍ: أوَّلُها أنْ لا يَكْسَلَ، وَ الثّانِيَةُ أنْ لا يَضْجَرَ، وَ الثّالِثَةُ أن لايَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، لِأَنَّهُ إذا كَسِلَ فَقَدْ ضَيَّعَ الْحَقَّ، وَ إذا ضَجِرَ لَمْ يُؤَدِّ الشُّكْرَ، وَ إذا شَكا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصاهُ. نشانه صابر در سه چيز است: اول: كسل و سست و بيحال نمى‏شود. دوم: دلتنگ و بى‏قرار نمى‏گردد. سوم: از خداى خود شكايت نمى‏كند؛ زيرا اگر كسل شود حق را (كه ادامه راه براى رسيدن به سعادت دنيا و آخرت است) ضايع مى‏كند و اگر دلتنگ گردد به شكر بر نمى‏خيزد و اگر از حضرت محبوب شكايت كند به راه عصيان رفته است. امام صادق عليه السلام از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت مى‏فرمايد: ثَلاثٌ مِنْ أبْوابِ الْبِرِّ: سَخاءُ النَّفْسِ، وَ طيبُ الْكَلامِ، والصَّبْرُ عَلَى الأْذى. سه چيز از موارد نيكى است: سخاوت، پاكيزگى سخن و صبر بر آزار مردم. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 38 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
4 ‏ 4 9 ‏ ✳️ جابربن عبداللَّه انصارى از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى‏كند: مِنْ كُنُوزِ الجَنَّةِ الْبَرُّ، وَ اخْفاءُ الْعَمَلِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزايا، وَ كِتْمانُ الْمَصائِبِ. نيكى و پنهان داشتن عمل براى دورى از ريا و صبر بر ناراحتى‏ها و كتمان مصيبت‏ها از گنج‏هاى بهشت است. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد خداوند به داود خطاب كرد: همنشينت در بهشت خلاده دختر أوس است، نزد او برو و اين خبر را به او برسان و به جنّت بشارتش ده و او را آگاه كن كه قرين تو در آخرت است. داود در خانه او آمد و در كوبيد، خلاده بيرون شد، داود فرمود: خلاده دختر اوسى؟ عرضه داشت آن كه تو او را مى‏طلبى من نيستم. داود دوباره پرسيد، گفت: چرا خبر حق را در اختيارش گذاشت، خلاده گفت: شايد ديگرى باشد كه با من تشابه اسمى دارد، داود گفت: به من دروغ گفته نشده و من هم دروغ نگفته‏ام، تو همانى. خلاده گفت: به خدا قسم دروغ نمى‏گويم، واللَّه در خودم آنچه را گفتى نمى‏يابم. داود فرمود: از باطنت به من خبر ده، عرضه داشت: دردى به من نمى‏رسد به هر صورت كه باشد و مرضى عارضم نمى‏گردد و گرسنگى به من هجوم نمى‏آورد مگر اين كه صبر مى‏كنم و رفعش را از او نمى‏خواهم تا خود حضرت او، مشكلم را آسان نمايد، من بر آنچه مى‏گذرد خدا را شكر و سپاس مى‏گويم. داود فرمود: به همين خاطر به آن مقام رسيده‏اى. آنگاه حضرت صادق عليه السلام فرمود: به خدا قسم اين است دينى كه خداوند براى بندگان شايسته خود پسنديده است‏ 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 ، ص: 38 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2