صحیفه انقلاب
♨️ این را میگویم که به دولت برسد! ❌ نباید این #تزیینات فوق العادهای که صرف شده است در اینجا و آنج
♨️ الآن وزارتخانهها- این را میگویم که به دولت برسد، آن طوری که برای من نقل میکنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن #معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.
♨️ نباید در آنجا ظرف طلا و نقره- که به نص اسلام #حرام است- استعمال بشود. نباید این تزیینات فوق العادهای که صرف شده است در اینجا و آنجا باز محفوظ باشد. اینها را بگذارید در بانکها، بگذارید در [خزانه] برای #ملت خرج بکنید. ملت #عدالت میخواهد، اتاق بزرگ نمیخواهد. ملت وزارتخانه میخواهد، وزارتخانه اسلامی، نه آن وزارتخانه کاخ دادگستری، کاخ نخستوزیری، کاخ وزارتِ مالی، هی کاخ! #کاخ_مال_ملت_است.
♨️ این تزییناتی که الآن در این کاخها موجود است، علاوه بر اینکه بسیاریاش یا بعضیاش از #محرّمات است و حتماً باید دولت توجه کند به آن، دولتی که میگوید دولت اسلامی است- و هستند- نباید تحت تاثیر واقع بشود و هر طوری سابق بوده همان طوری که در زمان محمد رضا شاه خان بوده است حالا هم همان فرم باشد.
♨️ پس شما چکارهاید! تو که میگویی من #مسلمان هستم، چکاره هستی؟ ما یکی یکی باید بگوییم؟ دانه دانه باید بسپاریم؟ اینها باید #اصلاح بشود و شماها - من میدانم- مسلمانید- من همه افراد اینها را بعضیشان را میشناسم، بعضیشان را هم معرفی کردهاند به من- اینها همه متعهدند، همه مسلمانند، لکن ضعیف النفسند! میترسند که مبادا یک وقت میهمانی از اجانب بیاید در کاخ دادگستری یا در کاخ نخستوزیری و آنجا ببیند که یک [محیط] محقری است؛ باید حتماً به فرم غرب باشد؟!
♨️ ضعیفید آقا! تا #ضعیفید زیر بار #اقویا هستید. آن وقتی که نَفْس شما #قوی شد و اعتنا نکردید، اعتنا به این #زخارف نکردید، آن وقت است که از شما حساب میبرند. صدر اسلام را مطالعه کنید ببینید چه جور بوده وضع. آنهایی که ممالک را فتح کردند، آنهایی که دنیا را گرفتند، آنهایی که قدرتشان را بر عالَم نشان دادند، زندگیشان چه جور بود؟
♨️ وقتی حریر فرش کرده بودند در یکی از دار السلطنهها؛ این #جوانهای اسلام آمدند آنجا گفتند: «اگر چه حرام نفرموده است فرش حریر را لکن چون لباس حریر را- این طور نقل میکنند- حرام فرموده، ما روی فرش حریر هم نمینشینیم». با سر شمشیر در حضور سلطان کنار گذاشتند اینها را و روی زمین نشستند. اینها آدم بودند، اینها قوی بودند.
♨️ آن کسی که در راس بود، در زندگی از همه افراد پایین تر بود: شاید در یمامه، شاید در سرحدات یک نفر باشد که گرسنه باشد؛ یک نفر باشد که درست نتواند زندگی خوب بکند؛ بنا بر این من اینجا که هستم باید زندگیام این باشد یعنی یک لقمه نان با یک قدری نمک. این حکومت ما بود. و ما هم البته قدرت نداریم خودشان فرمودند شما قدرت ندارید لکن اَعِینُونی بِالوَرَعِ وَ الاْجْتِهادِ- بالتَّقوی و الوَرَع وَ الاْجْتِهاد اعانت کنید امیر المومنین- سلام الله علیه- را.
♨️ دولتها بفهمند که #قدرت به این نیست که #ظرف_طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به این نیست که پردههای کذا باشد، بزرگی و عظمت به این نیست که پردههای کذا باشد و مبلهای کذا باشد از مال این ملت ضعیف!
♨️ خود ملت توی این غارها زندگی بکند و شما در کاخهای دادگستری و در کاخهای نخستوزیری؟! تعدیل کنید خودتان را؛ اگر از #خودتان شروع نکنید نمیتوانید اصلاح کنید. وزارتخانهها را اصلاح کنید.
♨️ همه درد و بلای ما این است که ما #غربزده هستیم. ما سالهای طولانی زیر بار غرب بودیم، زیر بار #امریکا بودیم، سالهای متمادی مانوس شدیم ما. اصلًا قلوبمان #قلوب_غربی است. متبدل شدیم به یک #انسان_غربی.
🔸امام خمینی (ره)؛ 15 اسفند 1357
🔸جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۳۲۳ تا صفحه ۳۳۳
#لطفا_این_پست_را_منتشر_کنید
@sahifeh_entezar
💢قاعدهيى كه ما از آن صحبت مىكنيم، قاعدهى بناى محكم و استوارى است و سه عنصر قطعى در وجود و ذات خودش لازم دارد، كه البته هريك از آن سه عنصر بر امورى متوقف است و بر او نيز امورى مترتب مىباشد:
💠اولين عنصر، #فقه است. فقاهت را به همان معناى #پيچيده و #ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مىكردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مىكنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): #فقه_جواهرى. فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است.
💠 اين فقاهت، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، #اصول #معتدل و #قوى و #آگاه به همهى جوانب #استنباط است، و ركن دوم، #تطور_فقه مىباشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مىفرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند #استفهامها و سؤالهاى #زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است.
💠عنصر دوم، #تهذيب و #اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. در آن محفل، از حوزهى قم صحبت شد. يكى از بزرگان اساتيد و علماى اعلام قم كه مورد احترام و قبول همهى ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنايت داشته باشيد. آن روز امام (ره) فرمودند كه اين چيزها لازم نيست؛ شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزهى قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، فقاهت است- كه گمان مىكنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعلهى فقاهت فروننشيند- و دوم، اخلاق و تهذيب است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چهبسا كه در جهت #عكس هم قرار گيرد.
💠تاريخچهى حوزههاى علميه و سرگذشت شگفتانگيز علماى بزرگ و اسلاف درخشان ما، حامل تجربههاى بسيار زيادى در اين زمينه است كه تهذيب چقدر اثر مىگذارد. نزديكترين تجربهاى كه ما در اختيار داريم، وجود همين شخصيت عظيمى است كه امروز دنيا را به خود متوجه كرده است.
امام (ره) مدرّسى #منزوى در قم بودند. درسشان در مسجد #سلماسى كه داخل يك كوچه- نه در مركز حوزه- قرار گرفته بود، ارايه مىشد. خانهى ايشان هم در انتهاى همان كوچه واقع شده بود؛ يعنى براى رفت و آمد به مسجد محل درس كه روزى دوبار انجام مىگرفت، حتّى احتياج به ديدن خيابان نداشتند و طبيعتاً هميشه مسير خانه به مسجد و مسجد به خانه را طى مىكردند. ايشان علىالظّاهر منزوى بودند؛ ولى در حقيقت مدرّسى بزرگ و قطبى جذاب براى طلاب و فضلاى جوان و سرشار از خصلتها و صفات خوب به شمار مىآمدند.
اعتقاد من اين است كه #اخلاص و صفاى باطن و رابطهى #معنوى و پيوند مستحكم بين قلب او و خداى مقلب القلوب، موجب شد كه اين مرد بتواند از انزواى ظاهرى خود خارج شود و دست نيرومندى براى دگرگون كردن بنياد ارزشهاى مادّى در سطح جهان شود.
💠براستى بنيان ارزشهاى مادّى در دنيا لرزيده است. رهبر كمونيست كشورى دوردست با قدرت مادّى بالا و داراى پيشرفتهاى زياد مىگويد: خواهش مىكنم كتابى در بارهى اسلام بدهيد تا مطالعه كنم (!) قبل از پيروزى انقلاب، شما نمىتوانستيد به زور دست جوانى كه باد ماركسيسم به دماغش خورده بود، يك جلد كتاب اسلامى بدهيد و بگوييد اين كتاب را مطالعه كن! ما با زحمت زياد و هزار كلام شيرين، تعدادى جوان را گرد هم جمع مىكرديم، تا چند كلمه از مبانى اسلام را به صورت شفاهى و يا كتبى به گوش و دل آنها برسانيم؛ ولى بازهم نمىرسيد. در آن روزها همهى ما- حوزههاى علميه، علما و مدرّسان و فضلا- بوديم، ولى عملًا به نتيجهى دلخواه نمىرسيديم. سرانجام به بركت قيام امام (ره)، ملت ايران و دنيا تكان خوردند و دگرگونى عظيمى در افكار و انديشههاى مردم و جوانها به وجود آمد.
💠امروز نمايندهى مجلس يك كشور مادّى كه هفتاد سال بر مبناى ماترياليسم ديالكتيك اداره شده است، به من مىگويد: به بركت امامِ شما، در پارلمان كشورم سخنرانيها با «بسم الله الرّحمن الرّحيم» شروع مىشود. شخصيتهاى معروف فكرى دنيا نيز نسبت به آنچه كه در مشت اين مرد بزرگ بود و بر دنيا عرضه مىكرد، احساس عطش مىكنند. بنابراين، با حركت آن رهبر عزيز، بنياد ارزشها و قراردادها و مسلّمات مادّى تكان خورد و دگرگون شد.
💠 مسئله اين نيست كه ما چند شرابخانه را در مملكتمان بستيم و نگذاشتيم فلان منكر انجام بگيرد؛ اينها ظواهر كار و پديدارهاى قضيه است؛ عمق كار خيلى از اينها بيشتر است. به بركت قيام اين مرد، دنيا و ايران تكان خورد. هرچند ما نقش ملت ايران را در انقلاب، نقش اول و درجهى يك مىدانيم، اما چه كسى اين ملت را اينگونه هدايت كرد؟ چه كسى اين همه سرچشمه را در آنها به جوشش در آورد و اين همه استعداد را زنده كرد؟ آيا غير از آن روح بزرگ و آن انسان عظيم، كس ديگرى بود؟
💠 عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذيب نفس او برمىگردد. امام (ره) يك انسان مهذب بود. دشمنان داخلى و خارجى او نيز اين ويژگى را قبول داشتند و اعتراف مىكردند كه او آدم مؤمنى است. آن گروگان امريكايى كه چهارصد و چهل و چهار روز در ايران اسير بوده و طبيعتاً همهى آن ماجراها را از چشم امام مىديده است، مصاحبه مىكند و مىگويد: من از كسانى نيستم كه از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهاى اخلاقى مخصوص خودش را داشت و هيچكس در حد او نبود.
💠 عنصر سوم، آگاهى سياسى است. آگاهى سياسى به مثابهى چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزهى علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزهى علميه، جايگاه قداست و پاكى است.
📚22/ 03/ 1368 / سخنرانى در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزه ى علميه ى قم و روحانيون بيست كشور جهان
@sahifeh_entezar