🚩 کلام شهید...
ای عاشقان اباعبدالله! بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند.
#سردار_شهید_مهدی_باکری❤️
#سالروز_شهادت🕊
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
🔸️میگفت: « پاسدار یعنی کسی که کار کنه، بجنگه، خسته نشه کسی که نخوابه، تا وقتی خود به خود خوابش ببره...»
🔸️یه بار توی جلسهی فرماندهان داشت روی کالک، شرایط منطقه رو توضیح میداد؛ یه دفعه وسطِ صحبت صداش قطع شد. از خستگی خوابش برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد عذر خواهی کرد ؛ گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیدم...
#سردار_شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم. رفته بود پیش شهردار!! آقای شهردار بهش مرخصی داده بود و خودش رفته بود جاش...
#سردار_شهید_مهدی_باکری🕊
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم❤
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
وقتی با خانواده از اهواز بر می گشتیم، نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر. باران تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر فرماندهی اجازه بگیرم برویم تو. آقا مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم گفت: قدمتون روی چشم. فقط باید بیاین توی همین چادر، جای دیگه ای نداریم. صبح که داشتیم راه می افتادیم، توی لشکر گشتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت آقا مهدی حالش خوب نیست؛ گفتم چرا؟ گفت دیشب توی چادر جا نبود بخوابد تا یه جای دیگه پیدا کنه زیر بارون موند، سرما خورد...
#سردار_شهید_مهدی_باکری🕊
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
وقتی با خانواده از اهواز بر می گشتیم، نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر. باران تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر فرماندهی اجازه بگیرم برویم تو. آقا مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم گفت: قدمتون روی چشم. فقط باید بیاین توی همین چادر، جای دیگه ای نداریم. صبح که داشتیم راه می افتادیم، توی لشکر گشتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت آقا مهدی حالش خوب نیست؛ گفتم چرا؟ گفت دیشب توی چادر جا نبود بخوابد تا یه جای دیگه پیدا کنه زیر بارون موند، سرما خورد...
#سردار_شهید_مهدی_باکری🕊
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم. رفته بود پیش شهردار!! آقای شهردار بهش مرخصی داده بود و خودش رفته بود جاش...
#سردار_شهید_مهدی_باکری🕊
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم❤
💠 @sajdeh63
🚩 کلام شهید...
پاسدار یعنی کسی که کار کند، بجنگد، خسته شود، نخوابد تا وقتی که خود به خود خوابش ببرد، خیلی از چیزهایی که بر همه مباح است بر پاسدار حرام است.
#سردار_شهید_مهدی_باکری
💠 @sajdeh63
🚩 کلام شهید...
پاسدار یعنی کسی که کار کند، بجنگد، خسته شود، نخوابد تا وقتی که خود به خود خوابش ببرد، خیلی از چیزهایی که بر همه مباح است بر پاسدار حرام است.
#سردار_شهید_مهدی_باکری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
🔸️میگفت: « پاسدار یعنی کسی که کار کنه، بجنگه، خسته نشه کسی که نخوابه، تا وقتی خود به خود خوابش ببره...»
🔸️یه بار توی جلسهی فرماندهان داشت روی کالک، شرایط منطقه رو توضیح میداد؛ یه دفعه وسطِ صحبت صداش قطع شد. از خستگی خوابش برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد عذر خواهی کرد ؛ گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیدم...
#سردار_شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگره_خاطره
یک روز گرم تابستان، آقا مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا از محور به قرارگاه بازگشت. یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد، که ناگهان کمپوت را پایین آورد و پرسید: امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید؟ جواب دادیم: نه، جزء جیره امروز نبود. مهدی با ناراحتی پرسید: پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید؟ گفتیم: اونا که مثل شما شناسایی نبودن و اینقدر خسته نیستن، دیدیم شما خیلی خسته و تشنهاید و کی بخورد بهتر از شما. مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: از من بهتر، بچه های بسیجیاند که بی هیچ چشمداشتی میجنگند و جان میدهند. گفتیم: حالا باز کردیم، اینبار بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. مهدی با صدای گرفته ای پاسخ داد: خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی.
▪️راوی : حاج رحیم صارمی
#سردار_شهید_مهدی_باکری
💠 @sajdeh63