eitaa logo
سجده بر خاک
279 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
364 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 پاسدار یعنی کسی که کار کنه، بجنگه، خسته نشه کسی که نخوابه، تا وقتی خود به خود خوابش ببره...» 💠 @sajdeh63
🚩 یه بار توی جلسه‌ی فرماندهان داشت روی کالک، شرایط منطقه رو توضیح می‌داد؛ یه دفعه وسطِ صحبت صداش قطع شد. از خستگی خوابش برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد عذر خواهی کرد ؛ گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیدم... 💠 @sajdeh63
نغمه ملکوتی عشاق را جز عاشق نمی‌تواند بفهمد؛ اگر عاشق باشی خواهی دید که نغمه‌های پرندگان وادی عشق چیزی جز شهادت نیست...! 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
📊 اینفوگرافی 🔻زندگینامه سردار شهید محمد‌ابراهیم همت 💠 @sajdeh63
عمليات خیبر گره خورده بود. فشار مى‌آوردند خط طلاييه شكسته‌ شود! زير آتش ميگ‌هايى كه جزيره‌ را شخم‌ مى‌زدند. كسى‌ نمانده بود خبر بياورد. خودش رفت و از "سه‌ راهى مرگ" عبور كرد..! قبل رفتن فقط گفت: «مثل اينكه خدا ما رو طلبيده». ۱۷ اسفند ۶۲ وسطِ جزیره مجنون در سه‌راهی مرگ، بی‌سر افتاد و آرام گرفت و آنها که ماندند را شرمنده خودش کرد... 💠 @sajdeh63
🚩 یه بار توی جلسه‌ی فرماندهان داشت روی کالک، شرایط منطقه رو توضیح می‌داد؛ یه دفعه وسطِ صحبت صداش قطع شد. از خستگی خوابش برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد عذر خواهی کرد ؛ گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیدم... 💠 @sajdeh63
🚩 مرخصی داشتیم. قرار شد با حاج‌ حسین بریم اصفهان. حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم! بهش گفتم: ‌با اتوبوس؟ تویِ این گرما؟! حاج‌ حسین تا این حرفم رو شنید گفت: گرما؟ پس بسیجی‌ها توی‌ِ گرما چیکار می‌کنن؟ من یکدفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک هلاک شدم، اونا چی بگن؟ با همون اتوبوس می‌بَرمت تا حالت جا بیاد... 📚یادگاران ۷ "کتاب خرازی" ص ۳۳ 💠 @sajdeh63
🚩 مرخصی داشتیم. قرار شد با حاج‌ حسین بریم اصفهان. حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم! بهش گفتم: ‌با اتوبوس؟ تویِ این گرما؟! حاج‌ حسین تا این حرفم رو شنید گفت: گرما؟ پس بسیجی‌ها توی‌ِ گرما چیکار می‌کنن؟ من یکدفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک هلاک شدم، اونا چی بگن؟ با همون اتوبوس می‌بَرمت تا حالت جا بیاد... 📚یادگاران ۷ "کتاب خرازی" ص ۳۳ 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
📊 #اینفوگرافی 🔻زندگینامه سردار شهید محمد‌ابراهیم همت 💠 @sajdeh63
عمليات خیبر گره خورده بود. فشار مى‌آوردند خط طلاييه شكسته‌ شود! زير آتش ميگ‌هايى كه جزيره‌ را شخم‌ مى‌زدند. كسى‌ نمانده بود خبر بياورد. خودش رفت و از "سه‌ راهى مرگ" عبور كرد..! قبل رفتن فقط گفت: «مثل اينكه خدا ما رو طلبيده». ۱۷ اسفند ۶۲ وسطِ جزیره مجنون در سه‌راهی مرگ، بی‌سر افتاد و آرام گرفت و آنها که ماندند را شرمنده خودش کرد... 🕊 💠 @sajdeh63
🚩 بعد از عملیات خیبر؛ فرماندهان را بردند زیارت امام رضا علیه السلام وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان. اما مهدی حال همیشگی را نداشت! گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواسته‌ای که این چنین شده ای!! نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟» چیزی نمی‌گفت. به جان امام قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه چیز؟ گفت: «مصطفی! دیگر نمیتوانم بمانم. باور کن. همین‌ را به امام‌ رضا علیه السلام گفتم. گفتم: واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد». عجیب بود. قبلا هر وقت حرف از شهادت می‌شد، میگفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است؛ اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی‌چه؟ اما دیگر انقطاعی شده بود... امام رضا علیه السلام هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش... ▫️راوی: مصطفی مولوی 📚نمی توانست زنده بماند 💠 @sajdeh63
🚩 مرخصی داشتیم. قرار شد با حاج‌ حسین بریم اصفهان. حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم! بهش گفتم: ‌با اتوبوس؟ تویِ این گرما؟! حاج‌ حسین تا این حرفم رو شنید گفت: گرما؟ پس بسیجی‌ها توی‌ِ گرما چیکار می‌کنن؟ من یکدفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک هلاک شدم، اونا چی بگن؟ با همون اتوبوس می‌بَرمت تا حالت جا بیاد... 📚یادگاران ۷ "کتاب خرازی" ص ۳۳ 💠 @sajdeh63