بسم الله
#حدیث
🔸 کرامتی از مولا علی (علیه السلام)
🔹 وصیّ حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) برتر از آصف، وصی حضرت سلیمان (علیهما السلام)
🔸 تصرف امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عالم هستی، طبق اذن و امر الهی
(ترجمه حدیث)
🔸
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/315111
خصائص الأئمة علیهم السلام ج ۱، ص ۴۶
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/409298
البرهان في تفسير القرآن ج ۴، ص ۲۱۹
امیرالمؤمنین (علیه السلام)
🔻اَلسَّيِّدُ اَلرَّضِيُّ فِي ( اَلْخَصَائِصِ ) قَالَ: رُوِيَ:
⚡ أَنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً (علیه السلام) كَانَ جَالِساً فِي اَلْمَسْجِدِ، إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلاَنِ، فَاخْتَصَمَا إِلَيْهِ، وَ كَانَ أَحَدُهُمَا مِنَ اَلْخَوَارِجِ ، فَتَوَجَّهَ اَلْحُكْمُ عَلَى اَلْخَارِجِيِّ، فَحَكَمَ عَلَيْهِ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ،
⚡فَقَالَ لَهُ اَلْخَارِجِيُّ: وَ اَللَّهِ، مَا حَكَمْتَ بِالسَّوِيَّةِ، وَ لاَ عَدَلْتَ فِي اَلْقَضِيَّةِ، وَ مَا قَضِيَّتُكَ عِنْدَ اَللَّهِ تَعَالَى بِمَرْضِيَّةٍ.
⚡فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ، وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَيْهِ: «اِخْسَأْ، عَدُوَّ اَللَّهِ»، فَاسْتَحَالَ كَلْباً أَسْوَداً.
⚡فَقَالَ مَنْ حَضَرَهُ: فَوَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَا ثِيَابَهُ تَطَايَرَ عَنْهُ فِي اَلْهَوَاءِ، فَجَعَلَ يُبَصْبِصُ لِأَمِيرِاَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ، وَ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ فِي وَجْهِهِ،
⚡وَ رَأَيْنَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) وَ قَدْ رَقَّ لَهُ، فَلَحَظَ اَلسَّمَاءَ، وَ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ بِكَلاَمٍ لَمْ نَسْمَعْهُ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَاهُ وَ قَدْ عَادَ إِلَى حَالِ اَلْإِنْسَانِيَّةِ، وَ تَرَاجَعَتْ ثِيَابُهُ مِنَ اَلْهَوَاءِ، حَتَّى سَقَطَتْ عَلَى كَتِفَيْهِ،
⚡ فَرَأَيْنَاهُ وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ اَلْمَسْجِدِ، وَ إِنَّ رِجْلَيْهِ لَتَضْطَرِبَانِ، فَبُهِتْنَا نَنْظُرَ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ، فَقَالَ لَنَا: «مَا لَكُمْ تَنْظُرُونَ وَ تَعْجَبُونَ؟»
⚡فَقُلْنَا: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ، كَيْفَ لاَ نَتَعَجَّبُ، وَ قَدْ صَنَعْتَ مَا صَنَعْتَ؟
⚡ فَقَالَ: «أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ آصَفَ بْنَ بَرْخِيَا وَصِيَّ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ (علیهما السلام) قَدْ صَنَعَ مَا هُوَ قَرِيبٌ مِنْ هَذَا اَلْأَمْرِ، فَقَصَّ اَللَّهُ جَلَّ اِسْمُهُ قِصَّتَهُ، حَيْثُ يَقُولُ:
⚡«أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهٰا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ، قٰالَ عِفْرِيتٌ مِنَ اَلْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقٰامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ، قٰالَ اَلَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ اَلْكِتٰابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمّٰا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قٰالَ هٰذٰا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ» (النمل، ٣۸_۴۰) اَلْآيَةَ،
⚡ فَأَيُّمَا أَكْرَمُ عَلَى اَللَّهِ، نَبِيُّكُمْ ، أَمْ سُلَيْمَانُ (علیهما السلام)؟»
⚡ فَقَالُوا: بَلْ نَبِيُّنَا (صلی الله علیه و آله) أَكْرَمُ، يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ.
⚡ قَالَ: « فَوَصِيُّ نَبِيِّكُمْ أَكْرَمُ مِنْ وَصِيِّ سُلَيْمَانَ ، وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ وَصِيِّ سُلَيْمَانَ مِنِ اِسْمِ اَللَّهِ اَلْأَعْظَمِ حَرْفٌ وَاحِدٌ، فَسَأَلَ اَللَّهُ جَلَّ اِسْمُهُ، فَخُسِفَ لَهُ اَلْأَرْضُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ ، فَتَنَاوَلَهُ فِي أَقَلَّ مِنْ طَرْفِ اَلْعَيْنِ، وَ عِنْدَنَا مِنِ اِسْمِ اَللَّهِ اَلْأَعْظَمِ اِثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً، وَ حَرْفٌ عِنْدَ اَللَّهِ تَعَالَى، اِسْتَأْثَرَ بِهِ دُونَ خَلْقِهِ».
⚡فَقَالُوا: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ، فَإِذَا كَانَ هَذَا عِنْدَكَ، فَمَا حَاجَتُكَ إِلَى اَلْأَنْصَارِ فِي قِتَالِ مُعَاوِيَةَ وَ غَيْرِهِ، وَ اِسْتِنْفَارِكَ اَلنَّاسَ إِلَى حَرْبِهِ ثَانِيَةً؟
⚡ فَقَالَ: «بَلْ عِبٰادٌ مُكْرَمُونَ لاٰ يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» (انبیاء ٢۶و٢٧)، إِنَّمَا أَدْعُو هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمَ إِلَى قِتَالِهِ لِثُبُوتِ اَلْحُجَّةِ، وَ كَمَالِ اَلْمِحْنَةِ، وَ لَوْ أُذِنَ لِي فِي إِهْلاَكِهِ لَمَا تَأَخَّرَ، لَكِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَمْتَحِنُ خَلْقَهُ بِمَا شَاءَ».
⚡ قَالُوا: فَنَهَضْنَا مِنْ حَوْلِهِ، وَ نَحْنُ نُعَظِّمُ مَا أَتَى بِهِ (علیه السلام).
🔸
✅ ترجمه حدیث
🌐 eitaa.com/salehi786/3626
🔸
@Salehi786
بسم الله
🔸 ترجمه #حدیث کرامتی از مولا علی (علیه السلام)
(متن عربی حدیث)
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/315111
🔸
🔻سید رضی در کتاب «خصائص الأئمه (علیهم السلام)» میگوید:
نقل شده است که امیر المؤمنین علی (علیه السلام در مسجد نشسته بود که دو مرد برای رفع خصومت نزد امام آمدند.
یکی از این دو نفر از خوارج بود و حُکم به ضرر وی بود.
بنابراین امیر المؤمنین (علیه السلام) علیه او حکم کرد.
آن مرد خارجی (جزو خوارج) با خشم به امام گفت: به خدا سوگند، که به عدالت قضاوت نکردی، و در این قضیه، راه دادگری پیش نگرفتی، و حکم تو در درگاه خدا پذیرفته نیست.
پس در اینهنگام امیر المؤمنین (علیه السلام) در حالی که با انگشت به وی اشاره نمود، به وی فرمود:
«اِخْسَأْ!، عَدُوَّ الله»
«دورشو (چخه!)، ای دشمن خدا!»
در همین حال، با کلام و اشاره حضرت، آن مرد تبدیل به یک سگ سیاه شد!!
کسانی که در مجلس حاضر بودند گفته اند: به خدا سوگند! دیدیم که چگونه لباسهای وی در هوا پرتاب شد. سپس دیدیم که آن مرد که بصورت سگ درآمده بود، بسوی امیرالمؤمنین تَبَصبُص میکند [یعنی از روی التماس یا ترس، دم خود را میجنباند] و اشک در چشمانش حلقه زده و بر صورتش جاری شده است.
و بعد دیدیم که امیر المؤمنین (علیه السلام) دلش برای او سوخت و به او رحم کرد. سپس نگاهی به آسمان کرده و به لبهایش چیزهایی فرمود که ما نمیشنیدیم، و به خدا سوگند ناگهان دیدیم که آن مرد دوباره به صورت انسان مبدّل گشت و لباس هایش از هوا برگشته و روی کتف هایش افتادند، و دیدیم که چگونه دستپاچه و وحشت زده از مسجد گریخت.
در این حال، ما همگی حیرت زده به امیر المؤمنین (علیه السلام) نظر دوخته بودیم.
امام (علیه السلام) فرمود: شما را چه میشود که اینطور شگفت زده، اینچنین نگاه میکنید؟
عرض کردیم: ای امیر مؤمنان! چگونه تعجّب نکنیم، در حالی که دیدیم چه کردید؟
حضرت فرمود: مگر نمی دانید که آصف بن برخیا، وصیّ سلیمان بن داود (علیهما السلام) کاری شبیه به این انجام داد و خداوند متعال داستان او را در قرآن نقل کرده و فرموده است:
«أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ * قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ * قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ»
[نمل/ ۴۰-۳۸]
[ (سپس) سلیمان گفت: ای سران (کشور)! کدام یک از شما تخت بلقیس را پیش از آن که مطیعانه نزد من آیند برای من میآورد * عفریتی از جن گفت: من آن را پیش از آن که از مجلس خود برخیزی برای تو میآورم و بر این (کار) سخت توانا و مورد اعتمادم * (سپس آصف بن برخیا) کسی که نزد او دانشی از کتاب (الهی) بود، گفت: من آن را پیش از آن که چشم خود را بر هم زنی برایت میآورم.
پس چون (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسی میکنم]،
[این کرامت، فضل خدا بر ایشان بود،] حال شما بگویید که کدام یک نزد خدا بزرگوارترند و کرامتشان بالاتر است، پیامبر شما حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله)، یا حضرت سلیمان (علیهما السلام) [که این واقعه را برایش در قرآن بیان فرموده] ؟
یاران گفتند: بلکه پیامبر ما بالاتر است ای امیر المؤمنین.
حضرت فرمود: بنابراين وصیّ نبی شما (یعنی امیرالمؤمنین) نیز ارجمندتر از وصیّ سلیمان است.
و همانا وصیّ سلیمان فقط یک حرف از حروف اسم اعظم خدا را میدانست و خداوند به وسیله همان یک حرف زمین میان او و تخت بلقیس را برایش شکافت و #طی_الارض داد، به گونه ای که توانست در کمتر از یک چشم برهم زدن تخت را بیاورد، [و اینهمه را با همان یک حرف از ۷۳ حرف اسم اعظمِ خدا انجام داد]،
و حال آن که ما (اهل البیت علیهم السلام) هفتاد و دو حرف از اسم اعظم خدا را میدانیم، و یک حرف هفتاد و سوم و نهایی آن (اسم مستأثر و مکنون و مخزون الهی) نزد خود خداست، و آن را به خودش مختص فرموده، دون از مخلوقاتش!
[یعنی در دامنهی خَلق، بجهت حدود خلقی، امکان ظهور و بروز آن حرف مستأثر و مختص خدا نیست. چونکه در آن مقام، خلق فانیست، و جنبهی خلقی را نیاز و ظرفیت یافتن آن حرف و اسم و وجه مختص احدیت الهی نیست].
یاران عرض کردند: ای امیر مؤمنان! وقتی شما این حقیقت اسم اعظمِ الهی را به تمامه دارید، دیگر چه نیازی به انصار و یاران برای جنگ با معاویه و دیگران دارید؟ چرا مردم را برای جنگیدن دوباره با معاویه فرا میخوانید و آنها را برای جنگ بسیج میکنید؟
حضرت فرمود:
«بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ * لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ» [انبیاء/ ۲۷-۲۶]
[من از آنهایم که خداوند فرمود: بلکه (ایشان) بندگانی ارجمند هستند * که در سخن بر خداوند سبقت نمیگیرند، و خود فقط به دستور خداوند عمل میکنند]،
لذا من در این دعوت مردم به جهاد و جنگ با معاویه، آن را برای ثبوت و اتمام حجت الهی بر مردم، و کمالی [الهی] که در این سختی و محنت [برای مردم] است، انجام میدهم و مردم را به جنگ با معاویه فرا میخوانم،
و اگر از جانب خداوند متعال اجازهی هلاک کردن معاویه را داشتم، تأخیری در این امر پیش نمیآمد، لیکن خداوند آن گونه که خودش اراده نموده، میخواهد بندگانش را [طبق مشیتش] امتحان نماید.
یاران گفتند: پس ما [پس از شنیدن کلام حضرت] در حالی که آنچه (از اسم اعظمِ الهی) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) داده شده را امری عظیم یافتیم، از حضورش مرخص شدیم.
🔹
🌐 [ترجمه تفسیر روایی البرهان (با کمی تغییر)، ج۷، صفحه ۴۲]
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/409298
🔸
@Salehi786
🔸 #مباحثه و شرح کتاب بهار بی باران
🔹 در قبض و بسط های معنوی
(فهرست کتاب)
🔻رسالهای #سلوکی با متنی زیبا، در مواجهه با موانع طریق سلوک در گرفتگی دل و قبض معنوی، در مقابل شکفتگی و بسط معنوی
🔻در این امتحانِ گرفتگی و قبض معنوی، شخص سالک، با حالی روبهرو میشود که حس میکند سینهاش تنگ و درهای آسمان به رویش بسته شده است.
حال اگر دلت مبتلاست و در حسرت قطرۀ آبی به آسمان چشم دوختهای، با بهار بیباران همراه شو.
🔸
🔉 صوت شرح و مباحثهی طلبگی این کتاب در طی ۲۰ جلسه 👇
🌐 eitaa.com/salehi786/3640
🔹
#عرفان #سلوکی
🔸
@Salehi786
@Salehy
بهار بی باران_ تا ص۴٠ سر فصل دوم .pdf
21.75M
🔸 فهرست و بخشی از متن مباحثهی «کتاب بهار بیباران»
(مشکلات طریقت، در قبض و بسطهای معنوی)
#PDF
(جهت اطلاع از نوع محتوای آن | برای دریافت کل کتاب، از لینکهای ارسالی در ادامه👇، آن را خریداری نمایید)
🔖فایل #PDF تا سر فصل دوم، در ص۴۰ (از ١٢۵ صفحه کتاب)
🔸
🔉 صوت شرح و مباحثهی طلبگی این کتاب در طی ۲۰ جلسه 👇
🌐 eitaa.com/salehi786/3640
🔹
🔰 #کتاب_بهار_بیباران، در قبض و بسطهای معنوی، رسالهای #سلوکی با متنی زیبا، در مواجهه با موانع طریق سلوک در گرفتگی دل و قبض معنوی، در مقابل شکفتگی و بسط معنویست.
🔻در این امتحانِ گرفتگی و قبض معنوی، شخص با حالی روبهرو میشود که حس میکند سینهاش تنگ و درهای آسمان به رویش بسته شده است.
حال اگر دلت مبتلاست و در حسرت قطرۀ آبی به آسمان چشم دوختهای، با بهار بیباران همراه شو.
🔸
✍اثر هیأت تحریریه مؤسسه مطالعاتی شمس الشموس
🔻نشر شمس الشموس -چاپ اول١٣٨۵
🔸
✅ خرید ویرایش جدید این کتاب خوب👇 (و کمی نایاب)
📌 نسخه دیجیتال epub
🌐 taaghche.com/book/15687
📌 نسخه چاپی
🌐 ketabejamkaran.ir/84048/بهار-بی-باران/
🌐 ketabresan.net/book/بهار-بی-باران
#عرفان #سلوکی
🔸
@Salehi786
01 - بهار بی باران - در قبض و بسط معنوی - چهارشنبه ۶ دی ١۴۰٢ .mp3
20.35M
🔸جلسه ١
- بهار بی باران تا صفحه ۵
🔻مقدمه
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
🔸
02 - بهار بی باران - در قبض و بسط معنوی - شنبه ۹ دی ١۴۰٢ .mp3
23.92M
🔸جلسه ٢
- بهار بی باران تا صفحه ۸
🔻مقدمه (تا سر اقسام قبض)
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
🔸
03 - بهار بی باران تا سر ص١٠ - اقسام قبض - در قبض و بسط معنوی - چهارشنبه ١٣ دی ١۴۰٢ .mp3
14.79M
🔸 جلسه ٣
- بهار بی باران تا سر ص١۰
🔻 اقسام قبض
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
- چهارشنبه ١٣ دی ١۴۰٢
🔸
04 - بهار بی باران تا وسط ص١۴ - قبض تنبیهی - در قبض و بسط معنوی - شنبه ١۶ دی ١۴۰٢ .mp3
21.12M
🔸 جلسه ۴
- بهار بی باران تا وسط ص١۴
🔻 قبض تنبیهی
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
- شنبه ١۶ دی ١۴۰٢
🔸
05 - بهار بی باران تا وسط ص٢٠- قبض تطهیری - در قبض و بسط معنوی - چهارشنبه ٢٠ دی ١۴۰٢ .mp3
16.81M
🔸 جلسه ۵
- بهار بی باران تا وسط ص٢۰
🔻 قبض تطهیری
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
- چهارشنبه ٢٠ دی ١۴۰٢
🔸
06 - بهار بی باران تا وسط ص٣٠- قبض استقامت - در قبض و بسط معنوی - شنبه ٢٣ دی ١۴۰٢ .mp3
16.49M
🔸 جلسه ۶
- بهار بی باران تا وسط ص٣۰
🔻 قبض استقامت
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
- شنبه ٢٣ دی ١۴۰٢
🔸
07 - بهار بی باران تا وسط ص٣۵- انتهای قبض استقامت - در قبض و بسط معنوی - چهارشنبه ٢۷ دی ١۴۰٢ .mp3
15.13M
🔸 جلسه ٧
- بهار بی باران تا وسط ص٣۵
🔻 اتمام بحث قبض استقامت
🔰 #کتاب_بهار_بیباران در قبض و بسط معنوی
- چهارشنبه ٢٧ دی ١۴۰٢
🔸