eitaa logo
سلمان رئوفی
5.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
338 ویدیو
188 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) 2 ☀گوشه ای از دروس مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره پیاده شده از دروس ارائه شده باسمه تعالی برای غیر مجتهدین 1. تسهیل در شناخت یکی از مشکلات خواندن و این است که این کتب به گونه ای درس خارج اند و کسی که میخواهد این مطالب را بفهمد ، نکته ای که طرح نمی شود تئوری این مسائل و نقشه راه این مباحث است یعنی طلبه نمیداند که ره میخواهد به چه روندی به حکم برسد البته غیر از بعضی تقدم و تاخرهایی که فکر جوال شیخ دارد و نظم مباحث را کمی به هم می ریزد، طلبه در و یا که وارد می شود دقیقا مثل این است که بدون مقدمه و شناخت تئوری و روند و روش کار او را به اتاق جراحی ببرند و بگویند جراحی کنید. در درس خارج، استاد می آید موضوعی یا فرعی را مطرح می کند بعد اقوال یا ادله را مطرح می کند، بعد این اقوال و ادله را به روش خودش نقد می کند و بعد به یک نتیجه می رسد، این کلیت درس خارج است، البته در یا در ممکن است مقداری کار متفاوت باشد، ولی محصل باید خیلی گیرایی داشته باشد که متوجه بشود که این استاد چه روندی و چه روشهایی برای رسیدن به نتیجه دارد. مشکلی که در داریم همین است یعنی وارد عمل می شوند اما تئوری و روش کار گفته نمی شود شما باید تئوری و روش را در حین کار یاد بگیرید در واقع اگر کسی هم در شود می شود گفت مجتهد تجربی شده یعنی بدون دانستن نظریة کار، کار را یاد گرفته است. اگر طلبه در ابتدا یک آشنایی اجمالی با روش داشته باشد می داند که الان قاعدتا شیخ این طور کار را شروع می کند و اینطور ادامه می دهد و اینطور به پایان میبرد حالا گاهی تقدم و تاخرهایی در کار هست ولی بالاخره می داند روش کار این است و الان کجای روش کار در است و لذا سر در گمی در کل روش کار ندارد بلکه می داند این روش اجتهادی روندش این گونه است و من مثلا ایستگاه موضوع شناسی یا ظهور گیری یا حل تعارض یا غیره هستم و اشراف به روند دارد الان برای طلبه مکاسب خوان اصلا اشراف به روند در ورود به درس نیست لذا اصلا طلبه از اساس در کار شیخ سر در گم است چون نه تئوری اجتهاد را به طور اجمالی می داند و نه روش کار را مطلع است لذا یک فایده اشراف به روند و گم نشدن در روند اجتهاد مجتهدینی مثل است یا است که این فایده برای غیر مجتهد خیلی بیشتر است ولی برای مجتهد هم نسبتا فایده دارد. @salmanraoofi
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) 3 🔆گوشه ای از دروس مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره پیاده شده از دروس ارائه شده باسمه تعالی فایده برای غیر مجتهدین 👈👈2. شناخت روش اساتید و شاگردان ادامه دهنده آن روش به طور دقیق در زبان اساتید ممکن است زیاد شنیده شود و و بعد گفته می شود. 🔆مکتب قم فرد شاخص و شاگردهای ایشان هستند بعد چه کسانی مکتب آیت الله العظمی بروجردی را ادامه می دهند؟ می گویند و ، 🔆شما وقتی خیلی دقیق دروس خارج این افراد را می شکافید می بینید که آیت الله منتظری روح کار آیت الله العظمی بروجردی را درک کردند ولی انگار دقیق برای ایشان روشن نیست که آیت الله العظمی بروجردی به چه روش و روندی کار اجتهادی می کنند لذا ایشان در مکاسب محرمه ای که نوشته اند، تقریبا هم شبیه کار آیت الله العظمی بروجردی است ولی یک بزنگاه هایی دارد که در آن بزنگاه ها اصلا ایشان شبیه آیت الله العظمی بروجردی نیست 🔆و همینطور آیت الله العظمی شبیری که اصلا نماینده مکتب آیت الله العظمی بروجردی نیستند، حالا ممکن است بگوییم یک جور نماینده مکتب قم هستند ولی کار ایشان با کار آیت الله بروجردی تفاوت های زیادی دارد، 🔆 آیت الله العظمی شبیری حجیت شهرت را قبول ندارد، اجماع را قبول ندارد، از این جهت شبیه است و اصلا در روششان هم آن نکات اساسی مکتب آیت الله عظمای بروجردی را ندارند. 🔆آیت الله العظمی بروجردی حساب ویژه ای برای فتوای مشهور دارند، نصوص متلقّات را ایشان با تحقیقات تاریخی که داشته اند به این نتیجه رسیدند که در حکم روایات هستند و لذا روایات را با نصوص متلقات و شهرت تضعیف و تقویت می کنند، این نکته و روشِ کار اصلا در روش اجتهادی آیت الله العظمی شبیری نیست، ممکن است در دادن فتوا آیت الله شبیری اگر ببینند یک نص متلقاتی در کتاب های فقهی شیخ صدوق یا مثلا شیخ طوسی یا دیگران هست مخالفت نکنند 👈👈ولی این نکته در فقه استنباطی ایشان نیست یعنی به عنوان یک مبنی و روش در اجتهادشان نیست البته در فقه فتوایی در مقام فتوا ممکن است احتیاط کنند ولی این مساله ربطی به روش اجتهادی ایشان ندارد. 🔆شباهتی که کار آیت الله شبیری با کار آیت الله بروجردی دارند شباهت تدریسی است یعنی آیت الله بروجردی روی یک مبنائی داشتند که طبق آن مبنا می آمدند دانه دانه روایات را در یک موضوع سندا و دلالتا بررسی می کردند، بعد این دلالت ها اگر مشکلاتی بین خود آن روایات در یک موضوع نه حتی یک باب داشت جواب می دادند، و بعد مرحله های دیگر روش اجتهاد را می رفتند، ایشان فقط شباهت تدریسی دارند نه شباهت در روش اجتهاد لذا شما درس ایشان بروید ایشان می آیند در یک موضوع روایاتش را دانه دانه می خوانند و سندی و دلالی مطرح می کنند اما در مراحل بعدی کاری که آیت الله بروجردی داشتند اصلا ایشان تبعیت نمی کنند، ببینید چقدر متفاوت می شود. 🔆از نظر بنده تنها ادامه دهنده نوه دختری ایشان آیت الله علوی بروجردی هستند 🔆این یک فائده تحصیلی برای برای غیر مجتهدین است که ثمرات زیادی دارد، 🔆دیده می شود طلبه دو سال، سه سال، پنج سال، بعضی ها ده سال می روند، هنوز نمی دانند استاد چه کار می کند، نمی دانند به دو معنا یکی این که هنوز کلیت روند را درک نکردند، که استاد چگونه و به چه روشی اجتهاد می کند و یکی بالاتر که منظور ما این است که اصلا نمی دانند این استادِ کدام مکتب و روش اجتهادی است که روند و روش اجتهادش چنین است، 🔆و لذا مکتب شناسی در شناخت دقیق و صحیح و علمی اساتید یک مکتب و ادامه دهنگان آن خیلی مهم و تاثیرگذار است و به صورت علمی میتوان گفت که هر استاد طبق چه مکتبی اجتهاد میکند و کدام فرد یا شاگرد ادامه دهنده این مکتب است چون روش استنباط را کاملا علمی می شناسیم. @salmanraoofi
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) 2 باسمه تعالی فایده برای غیر مجتهدین 1. تسهیل در شناخت یکی از مشکلات خواندن و این است که این کتب به گونه ای درس خارج اند و کسی که میخواهد این مطالب را بفهمد ، نکته ای که طرح نمی شود تئوری این مسائل و نقشه راه این مباحث است یعنی طلبه نمیداند که ره میخواهد به چه روندی به حکم برسد البته غیر از بعضی تقدم و تاخرهایی که فکر جوال شیخ دارد و نظم مباحث را کمی به هم می ریزد، طلبه در و یا که وارد می شود دقیقا مثل این است که بدون مقدمه و شناخت تئوری و روند و روش کار او را به اتاق جراحی ببرند و بگویند جراحی کنید. در درس خارج، استاد می آید موضوعی یا فرعی را مطرح می کند بعد اقوال یا ادله را مطرح می کند، بعد این اقوال و ادله را به روش خودش نقد می کند و بعد به یک نتیجه می رسد، این کلیت درس خارج است، البته در یا در ممکن است مقداری کار متفاوت باشد، ولی محصل باید خیلی گیرایی داشته باشد که متوجه بشود که این استاد چه روندی و چه روشهایی برای رسیدن به نتیجه دارد. مشکلی که در داریم همین است یعنی وارد عمل می شوند اما تئوری و روش کار گفته نمی شود شما باید تئوری و روش را در حین کار یاد بگیرید در واقع اگر کسی هم در شود می شود گفت مجتهد تجربی شده یعنی بدون دانستن نظریة کار، کار را یاد گرفته است. اگر طلبه در ابتدا یک آشنایی اجمالی با روش داشته باشد می داند که الان قاعدتا شیخ این طور کار را شروع می کند و اینطور ادامه می دهد و اینطور به پایان میبرد حالا گاهی تقدم و تاخرهایی در کار هست ولی بالاخره می داند روش کار این است و الان کجای روش کار در است و لذا سر در گمی در کل روش کار ندارد بلکه می داند این روش اجتهادی روندش این گونه است و من مثلا ایستگاه موضوع شناسی یا ظهور گیری یا حل تعارض یا غیره هستم و اشراف به روند دارد الان برای طلبه مکاسب خوان اصلا اشراف به روند در ورود به درس نیست لذا اصلا طلبه از اساس در کار شیخ سر در گم است چون نه تئوری اجتهاد را به طور اجمالی می داند و نه روش کار را مطلع است لذا یک فایده اشراف به روند و گم نشدن در روند اجتهاد مجتهدینی مثل است یا است که این فایده برای غیر مجتهد خیلی بیشتر است ولی برای مجتهد هم نسبتا فایده دارد. @salmanraoofi
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) ۳ باسمه تعالی فایده برای غیر مجتهدین 👈👈2. شناخت روش اساتید و شاگردان ادامه دهنده آن روش به طور دقیق در زبان اساتید ممکن است زیاد شنیده شود و و بعد گفته می شود. 🔆مکتب قم فرد شاخص و شاگردهای ایشان هستند بعد چه کسانی مکتب آیت الله العظمی بروجردی را ادامه می دهند؟ می گویند و ، 🔆شما وقتی خیلی دقیق دروس خارج این افراد را می شکافید می بینید که آیت الله منتظری روح کار آیت الله العظمی بروجردی را درک کردند ولی انگار دقیق برای ایشان روشن نیست که آیت الله العظمی بروجردی به چه روش و روندی کار اجتهادی می کنند لذا ایشان در مکاسب محرمه ای که نوشته اند، تقریبا هم شبیه کار آیت الله العظمی بروجردی است ولی یک بزنگاه هایی دارد که در آن بزنگاه ها اصلا ایشان شبیه آیت الله العظمی بروجردی نیست 🔆و همینطور آیت الله العظمی شبیری که اصلا نماینده مکتب آیت الله العظمی بروجردی نیستند، حالا ممکن است بگوییم یک جور نماینده مکتب قم هستند ولی کار ایشان با کار آیت الله بروجردی تفاوت های زیادی دارد، 🔆 آیت الله العظمی شبیری حجیت شهرت را قبول ندارد، اجماع را قبول ندارد، از این جهت شبیه است و اصلا در روششان هم آن نکات اساسی مکتب آیت الله عظمای بروجردی را ندارند. 🔆آیت الله العظمی بروجردی حساب ویژه ای برای فتوای مشهور دارند، نصوص متلقات را ایشان با تحقیقات تاریخی که داشته اند به این نتیجه رسیدند که در حکم روایات هستند و لذا روایات را با نصوص متلقات و شهرت تضعیف و تقویت می کنند، این نکته و روشِ کار اصلا در روش اجتهادی آیت الله العظمی شبیری نیست، ممکن است در دادن فتوا آیت الله شبیری اگر ببینند یک نص متلقاتی در کتاب های فقهی شیخ صدوق یا مثلا شیخ طوسی یا دیگران هست مخالفت نکنند 👈👈ولی این نکته در فقه استنباطی ایشان نیست یعنی به عنوان یک مبنی و روش در اجتهادشان نیست البته در فقه فتوایی در مقام فتوا ممکن است احتیاط کنند ولی این مساله ربطی به روش اجتهادی ایشان ندارد. 🔆شباهتی که کار آیت الله شبیری با کار آیت الله بروجردی دارند شباهت تدریسی است یعنی آیت الله بروجردی روی یک مبنائی داشتند که طبق آن مبنا می آمدند دانه دانه روایات را در یک موضوع سندا و دلالتا بررسی می کردند، بعد این دلالت ها اگر مشکلاتی بین خود آن روایات در یک موضوع نه حتی یک باب داشت جواب می دادند، و بعد مرحله های دیگر روش اجتهاد را می رفتند، ایشان فقط شباهت تدریسی دارند نه شباهت در روش اجتهاد لذا شما درس ایشان بروید ایشان می آیند در یک موضوع روایاتش را دانه دانه می خوانند و سندی و دلالی مطرح می کنند اما در مراحل بعدی کاری که آیت الله بروجردی داشتند اصلا ایشان تبعیت نمی کنند، ببینید چقدر متفاوت می شود. 🔆از نظر بنده تنها ادامه دهنده نوه دختری ایشان آیت الله علوی بروجردی هستند 🔆این یک فائده تحصیلی برای برای غیر مجتهدین است که ثمرات زیادی دارد، 🔆دیده می شود طلبه دو سال، سه سال، پنج سال، بعضی ها ده سال می روند، هنوز نمی دانند استاد چه کار می کند، نمی دانند به دو معنا یکی این که هنوز کلیت روند را درک نکردند، که استاد چگونه و به چه روشی اجتهاد می کند و یکی بالاتر که منظور ما این است که اصلا نمی دانند این استادِ کدام مکتب و روش اجتهادی است که روند و روش اجتهادش چنین است، 🔆و لذا مکتب شناسی در شناخت دقیق و صحیح و علمی اساتید یک مکتب و ادامه دهنگان آن خیلی مهم و تاثیرگذار است و به صورت علمی میتوان گفت که هر استاد طبق چه مکتبی اجتهاد میکند و کدام فرد یا شاگرد ادامه دهنده این مکتب است چون روش استنباط را کاملا علمی می شناسیم. @salmanraoofi
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) 2 ☀گوشه ای از دروس مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره پیاده شده از دروس ارائه شده باسمه تعالی برای غیر مجتهدین 1. تسهیل در شناخت یکی از مشکلات خواندن و این است که این کتب به گونه ای درس خارج اند و کسی که میخواهد این مطالب را بفهمد ، نکته ای که طرح نمی شود تئوری این مسائل و نقشه راه این مباحث است یعنی طلبه نمیداند که ره میخواهد به چه روندی به حکم برسد البته غیر از بعضی تقدم و تاخرهایی که فکر جوال شیخ دارد و نظم مباحث را کمی به هم می ریزد، طلبه در و یا که وارد می شود دقیقا مثل این است که بدون مقدمه و شناخت تئوری و روند و روش کار او را به اتاق جراحی ببرند و بگویند جراحی کنید. در درس خارج، استاد می آید موضوعی یا فرعی را مطرح می کند بعد اقوال یا ادله را مطرح می کند، بعد این اقوال و ادله را به روش خودش نقد می کند و بعد به یک نتیجه می رسد، این کلیت درس خارج است، البته در یا در ممکن است مقداری کار متفاوت باشد، ولی محصل باید خیلی گیرایی داشته باشد که متوجه بشود که این استاد چه روندی و چه روشهایی برای رسیدن به نتیجه دارد. مشکلی که در داریم همین است یعنی وارد عمل می شوند اما تئوری و روش کار گفته نمی شود شما باید تئوری و روش را در حین کار یاد بگیرید در واقع اگر کسی هم در شود می شود گفت مجتهد تجربی شده یعنی بدون دانستن نظریة کار، کار را یاد گرفته است. اگر طلبه در ابتدا یک آشنایی اجمالی با روش داشته باشد می داند که الان قاعدتا شیخ این طور کار را شروع می کند و اینطور ادامه می دهد و اینطور به پایان میبرد حالا گاهی تقدم و تاخرهایی در کار هست ولی بالاخره می داند روش کار این است و الان کجای روش کار در است و لذا سر در گمی در کل روش کار ندارد بلکه می داند این روش اجتهادی روندش این گونه است و من مثلا ایستگاه موضوع شناسی یا ظهور گیری یا حل تعارض یا غیره هستم و اشراف به روند دارد الان برای طلبه مکاسب خوان اصلا اشراف به روند در ورود به درس نیست لذا اصلا طلبه از اساس در کار شیخ سر در گم است چون نه تئوری اجتهاد را به طور اجمالی می داند و نه روش کار را مطلع است لذا یک فایده اشراف به روند و گم نشدن در روند اجتهاد مجتهدینی مثل است یا است که این فایده برای غیر مجتهد خیلی بیشتر است ولی برای مجتهد هم نسبتا فایده دارد. @salmanraoofi
هدایت شده از تعلیقات
📌 دروس خارج و انقطاع از مسئله اجتماعی (نگاهی به ظرفیت مغفول دروس خارج و سکوت ممتد در حوادث مهم) 🔻 طبق هر روز، صبح سر استاد بزرگوارمان حاضر بودم، امسال توفیق درک درس خارج سه استاد شاخص را دارم. دروس خارج مطرح بین 70 تا 300 نفر طلبه شرکت‌کننده دارند. 🔻 برخی دروس خارج عمومی است اما برخی دروس بیشتر مجمع الفضلا است و طلاب متوسط یا مبتدی کمتر در آن‌ها شرکت می‌کنند. چنین درسی با محوریت نخبگان و فضلای جوان حوزه، یعنی یک ویژه و قابل توجه. 🔻 اما طبق معمول در همه سه ماه گذشته اساتید معظم مباحث علمی خودشان با محوریت و شرح عروة را ادامه می‌دهند. هیچ سخنی درباره مملکت مطرح نیست. داشتم فکر می‌کردم آیا این دروس با این همه ، نمی‌توانند یک روز در هفته یا یک روز در ماه را به بررسی، گفتگو، و پیرامون مسائل مهم اختصاص دهند؟ 🔻 استاد با همان روش فنی، تحلیلی و با بهره از قوه استنباطی زاویه‌ی نگاهی را مطرح کند، طلبه‌ها بحث و اشکال کنند، در نهايت خروجی علمی یا عملی از آن بیرون بیاید! آیا نمی‌شود؟ ❌ بحث بر سر نفی مسیر موجود نیست، بی‌شک باید روال آموزشی دروس خارج بر همین منوال باشد تا مجتهدینی تربیت شوند، بحث بر سر فعال‌سازی دیگر ظرفیت‌های این دروس است. بحث بر این است که آیا اساتيد ما خود را مخاطب مسائل جامعه می‌دانند؟ 🔻 الان نسبت درس خارج با مسائل جاری جامعه یا است یا اتصال با چندین واسطه‌ی بعیده. گاهی در روند آموزشی چاره‌ای هم نیست ولی نمی‌توان بین آموزش و نیاز اجتماعی جمع کرد؟ این ظرفیت عظیم از طلاب با پراکندگی به مقیاس همه استان‌های کشور، هم تنوع در اخبار منطقه‌ای دارند، هم تنوع در امکان ، هم انگیزه برای یک . 📍به‌نظر می‌رسد می‌توان به کارکردها و ظرفیت‌های جدیدی از اجتماعات علمی حوزوی اندیشید. درس خارج، برای حل اسلامی بوده است، هر فرع فقهی یک نیاز را پاسخ می‌دهد اما نیازهای امروز هم در دروس خارج جایگاهی دارند؟ امروز نیاز به فعال‌سازی این جنبه داریم! ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹 پی‌نوشت: طبیعتاً مقصود این نیست که هر بزرگواری در هر زمینه‌ای حتی خارج از حوزه تخصص خود نظر دهد، مسئله اصلی بزرگان است. این‌که اساتید معظم باید ناظر به نیازهای جاری و اساسی جامعه اسلامی توأمان دارای واکنش باشند. 🆔 @taalighat