eitaa logo
سلمان رئوفی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
324 ویدیو
186 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ| خاطره رهبر انقلاب از دوران غربت خرمشهر ▶️ @HawzahNews
باسمه تعالی برادران گرامی 👈👈توجه کنید 🔆به شیوه صحیح درس بخوانید و برای نزدیک شدن به هدف اجتهاد 👈لااقل دو مطلب را رعایت کنید 🔆اول: سعی کنید خودتان متن را بفهمید و برای فهم متن از مراجعه به شروح خودداری کنید 🔆بعد از اینکه به نظر خودتان متن را متوجه شدید 🔆از تدریس استاد یا با مراجعه به شروح ببینید آیا آنچه فهمیده اید با آنچه استاد یا شرح میگوید یکیست یا خیر 🔆در این مرحله سعی کنید مطمان شوید فهم شما و توضیح استاد یا شرح با متن تطبیق می کند یا خیر 🔆دوم: نسبت تتبع و تفکر خود را مساوی قرار دهید 🔆از اینکه بیشتر تتبع کنید یا بیشتر تفکر کنید و کمتر فکر کنید یا به اقوال مراجعه کنید بپرهیزید 👈تتبع و دیدن اقوال و تفکر و توجه به ابعاد مساله و مباحث دو بال هستند که هر کدام کمتر کار کند روح علمی کار و اجتهاد شما آسیب میبیند سعی کنید عادات بد درسی خود اعم از ۱/ تعطیلی حتی با عذر ۲/ مباحثه نکردن ۳/ حاضر نشدن در دروس اساتید به هر دلیل ۴/ بی حصوله گی در تحصیل به هر دلیل و بهانه ۵/ رفع نکردن مشکلات علمی را اصلاح کنید 🔆🔆آینده طلبه به تقوی و تحصیل او وابسته است برای هر دو مساله تلاش کنید @salmanraoofi
📝 : کجا برای هجرت و استقرار جهت تبلیغ بلندمدت، مناسب‌تر است؟ 🔷 فرمول تشخیص محل تبلیغ، «تأثیرگذاری + سازگاری» است. یعنی بهترین محل برای استقرار بلندمدت، آنجا است که «مبلغ و خانواده‌اش»، حداکثر «تأثیرگذاری» و «سازگاری فرهنگی-اجتماعی» را متناسب با مقدورات خود، داشته باشند. تفصیل این دو مقوله👇 1⃣ تأثیرگذاری: مهمترین زمینه‌ها و میدان‌های تأثیرگذاری یک مبلغ توانمند: ۱. مبلغ در مقصد تبلیغی، اعتبار اجتماعی داشته باشد یا بتواند کسب کند. ۲. بتواند امام جماعت مسجد شود. ۳. امکان تدریس در حوزه (برای اساتید مبلغ) ۴. امکان ارتباط با جوانان در دانشگاه، یا مدارس، یا مؤسسات فرهنگی (غیر از ارتباط با جوانان محل که در مسجد صورت می‌گیرد) ۵. امکان کار جمعی برای رفع معضلات اجتماعی و در رأس آنها «فقر» و «اعتیاد» در قالب تشکیل خیریه. این آسیب‌ها در وضع فعلی جامعه ما به بحران اجتماعی-فرهنگی نزدیک و یا تبدیل شده‌اند، و لزوم اقدامات جدی برای حفظ جامعه بر حوزویان، مبرهن است. مقام معظم رهبری(مدظله) نیز، خدمات اجتماعی را در کنار هدایت دینی و سیاسی، می‌دانند. ( yon.ir/f1HyV ) 2⃣ سازگاری: محورهای مهم: ۱. «هم‌زبانی» و «هم‌فرهنگی» «مبلغ و اعضای خانواده‌اش» با مقصد تبلیغی. ۲. همگونی اجمالی امکانات و زیرساخت‌های مقصد تبلیغی، با محل زندگی قبلی و سطح نیازهای عرفی مبلغ و خانوده‌اش. 🔷 نکته جالب: حکمت توصیه به بازگشت به در «آیه نَفْر» از مجموع تحلیل، به خوبی نمایان می‌شود. چون همه امور مذکور، نوعاً در وطن مبلغ، بهتر از هر جای دیگر، محقق می‌شود. 🌸دانش‌پژوهان 🆔 @dph110 🔆 @salmanraoofi
🚨پایگاه اطلاع‌رسانی Khamenei_ir متن کامل بیانات ۸۸ دقیقه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی مسئولان نظام را منتشر کرد؛ متن را از پیوند زیر مطالعه کنید👇 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39655
باسمه تعالی 🔆اگر صحبتهای رهبر معظم انقلاب حفظه الله را از لحاظ اهمیت زمانی و سطح مطالب رتبه بندی کنیم 🔆صحبتهای دو روز پیش از جمله صحبتهای بسیار مهم و رتبه یک است 🔆رسیدن به این رتبه از فهم در سیاست و عمل در حیطه سیاسی لازمه اولیه اش درک درست از منظومه بلکه پارادایم فکر سیاسی امام خمینی ره و رهبری است همانطور که اجتهاد احتیاج به داشتن نظریه اجتهادی متقن و ممارست در به کارگیری نظریه و به اصطلاح کار در فروع دارد سیاست هم همینطور است 👈معاهدات کذایی را آتش زدن مشکلات سیاسی ما را حل نمیکند 🔆بلکه کار مطابق نظریه رهبری و در جهت تقویت اهداف ایشان که 👈در گرو دانستن پارادایم سیاسی امام خمینی ره و تشخیص دقیق و صحیح وظیفه است مشکل گشا و حافظ شان سیاسی طلاب و حوزه خواهد بود 🔆البته محتوای کتب زیر را کامل تایید نمیکنم ولی فعلا از بین حدود ۱۵ کتاب بهترین، همین ها هستند برای این مساله دو کتاب زیر را دقیق مطالعه کنید بلکه اگر استادی یافت شد درس بگیرید. ۱۳۹۷/۳/۴ @salmanraoofi
باسمه تعالی 👈وعده داده بودم در سال جدید کتبی را که به بالا بردن افق دید طلاب کمک میکند معرفی کنم این هم اولین کتاب خدمت دوستان، بسیار کتاب خوبیست حتما دقیق مطالعه کنید که در فهم سیاست و افق سیاسی مکتب امام خمینی ره کمک میکند. 🔆محور اصلی و اساسی تحقیق حاضر، تبیین همه جانبه برخورد امام خمینی (س) با برخی از مسائل جامعه در سالهای 1357 ـ 1368 در ابعاد مختلف سیاسی ـ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و ... می باشد 🔆به عبارت دیگر، در این مجموعه کوشش خواهد شد تا برخی از مسائل و موضوعات حیاتی و اساسی نظام جمهوری اسلامی طی سالهای مذکور، شمارش شده و سپس به تجربه و تحلیل چگونگی برخورد رهبری انقلاب اسلامی با آنها پرداخته شود. 🔆پس از ذکر مقدمه و سخن ناشر ده بخش جداگانه و نتیجه گیری و فهارس آمده است: ✳️بخش اول: امام و دولت موقت ✳️بخش دوم: امام و مسأله اشغال لانه جاسوسی ✳️بخش سوم: امام و مسأله بنی صدر ✳️بخش چهارم: امام و انقلاب فرهنگی ✳️بخش پنجم: امام و مسأله حزب جمهوری اسلامی ✳️بخش ششم: جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه 598 ✳️بخش هفتم: امام و مسـأله دولت مهندس موسوی ✳️بخش هشتم: امام و مسأله انشعاب در روحانیت ✳️بخش نهم: امام و مسأله ارتداد سلمان رشدی ✳️بخش دهم: نامه امام به گورباچف. 🔆نتیجه گیری: ✳️فصل اول: چکیده اصول حاکم بر سیره امام خمینی ✳️فصل دوم: تجربه و تحلیل آماری اصول حاکم بر سیره عملی امام خمینی @salmanraoofi
باسمه تعالی 🔆در صحبتهای رهبر معظم انقلاب حفظه الله باز هم بحث سنتهای الهی و وظایف ما مطرح شد 🔆این بحث از مباحث بسیار مهم دینی است 🔆صوت زیر توضیحی از این بحث است @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیهم السلام بحث سنن اولیه و ثانویه در تحلیل کارهای ائمه بسیار مهم است تطبیق این سنت بر قیام امام حسین علیه السلام @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب شناسی اصولی و فقهی حفظه الله 🔆جلسه 1 @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب شناسی اصولی و فقهی حفظه الله 🔆جلسه 2 @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب شناسی اصولی و فقهی حفظه الله 🔆جلسه 3 @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب شناسی اصولی و فقهی 🔆جلسه 4 @salmanraoofi
ماه مبارک رمضان بحث نگاهی به مبانی و مکتب اصولی و فقهی آیت الله سیستانی 🔆از شنبه ۲۹ اردیبهشت ساعت ۱۲ تا ۱ 🔆مکان میدان سپاه بلوار شهید اخلاقی پلاک ۱۲ موسسه فتوت مدرس روبروی آسانسور @salmanraoofi
باسمه تعالی برای دریافت صوتهای مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره به کانال @d_raoofi مراجعه کنید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆حجت الاسلام رفیعی 🔆موضوع: زندگانی و فضائل حضرت خدیجه علیهاالسلام @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رفیعی 🔆به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها 🔆 @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙خدیجه کبری سلام الله علیها در قرآن حجت الاسلام رفیعی 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆عظمت حضرت خدیجه سلام الله علیها از زبان رهبر انقلاب حفظه الله وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد 🔆 @salmanraoofi
در نتیجه : گاهی یک حدیث از لحاظ رجالی معتبر محسوب می شود ولی از لحاظ فهرستی مورد قبول واقع نمی شود و بالعکس. توضیح اینکه : چند مورد روایت در کافی (و موارد کمتری در تهذیب) داریم که بعینه همین سند (حسن بن موسی الخشاب عن غیاث عن إسحاق بن عمار) در آن تکرار شده است و همه هم روایاتی هستند که حضرت صادق (علیه السلام) در آن ها از پدر و اجدادشان (علیهم السلام) نقل می کنند. در نهایت هم حدیث به أمیر المؤمنین (علیه السلام) یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله) می رسد. البته به یاد ندارم که حدیثی به رسول الله (صلّی الله علیه و آله) رسیده باشد. شاید صدها روایت از اسحاق بن عمار جلیل القدر داریم که در هیچ کدام بدین نحو روایت نشده است. (اینکه برخی خیال کرده اند دو تا اسحاق بن عمار داریم توهمی است که از کلام شیخ پید اشده است. ما یک اسحاق بن عمار بیشتر نداریم که ایشان است و جلیل القدر است. ظاهرا باید گفت : غیاث بن کلوب نسخه ای از اسحاق بن عمار عن الصادق علیه السلام (شبیه اسانیدی که اهل سنت مثل سکونی دارند : عن آبائه عن علی علیه السلام) نقل کرده است. چون در اینجا تعبیر «عن أبیه عن آبائه» دارد تا به رسول الله (صلّی الله علیه و آله) یا امیر المؤمنین (علیه السلام) می رسد لذا از ان تعبیر به حدیث مسند می کنند. این اصطلاح از اهل سنت است. اگر از خود حضرت باشد «روی عنه» می گویند. اگر حضرت را دیده باشد ولی روایت نکند «لقی» می گویند. روایاتی که با این سند (غیاث عن إسحاق) داریم کمتر از بیست مورد است. ما اینها را مشکل می دانیم چون شیوه اش شیوه ی روایات اسحاق نیست. احتمال دادیم که اسحاق مجموعه ای روایات مسند داشته که به این عامی (از باب تألیف قلوب یا هر چیز دیگر) داده است. چون اسحاق یک شخصیت اجتماعی هم بوده است. ظاهرا إسحاق این مجموعه احادیث را را به اجلای اصحاب نداده است. ولی چون اینها را حسن بن موسی از غیاث بن کلوب گرفته است و حسن بن موسی الخشاب هم از اجلای کوفی ماست لذا این احادیث در میان اصحاب ما جا افتاده است. صفار و سعد و دیگران در سفری که به کوفه داشته اند احادیثی از حسن بن موسی گرفته اند من جمله این احادیث. راه فهرستی این است که به هیئت ترکیبی نگاه می کنیم نه به مفردات صرف. پس ما گاهی یک حدیث که رجالی مورد قبول است را با مبنای فهرستی رد می کنیم (مثل اینجا) و گاهی بر عکس (مثل روایت حفص بن غیاث) @rejalemadadi @salmanraoofi
وتطبیق بر ما نحن فیه: مباحثی که در رجال مطرح شد از سالهای 145 تا 150 شروع شد. اولش هم بحث عدالت و وثاقت بود. بعد هم مباحث دیگری اضافه شد مثل تمییز مشترکات. و همچنین مسائل دیگری که توضیحاتش رادر جای دیگر بیان کرده ایم. موسی بن عمر هم در کتب ما به دو نفر اطلاق شده است : «موسی بن عمر بن بزیع» و «موسی بن عمر بن یزید». نجاشی دومی را توثیق نکرده است. دو بحث است : اینکه این شخص کدام است؟  اینکه ایشان ثقه است یا خیر؟ بحث سومی هم در میان اهل سنت و سپس در میان ما شروع شد که بحث قبول روایت است جدای از توثیق روات. اخباری ها این حرف را گرفتند و ادامه دادند. خود علامه در قرن هشتم هم بحث خبر عدل و تقسیم حدیث به صحیح و موثق و... را مطرح کردند و به صورت تطبیقی وارد شدند و کتاب رجال نوشتند تا اقسام را روشن کنند. بعد از ایشان با مشکلاتی برخود کردند مثل مجهولیت موسی بن عمر در امثال این روایت که باعث ضعف حدیث می شد. اخباری ها گفتند که مثلا در اینجا موسی بن عمر را شاید توثیق نکنیم ولی روایت را قبول می کنیم به خاطر کتب مشهوره یا عمل اصحاب و... . مرحوم وحید بعد از اخباری ها بحث جدیدی را شروع کرد که اقامه شواهد جدیدی برای توثیق روات بود. یعنی فقط اعتماد بر مصادر اولیه (اصول خمسه رجالیه به اصطلاح آقایان به علاوه رجال برقی و فهرست ابی غالب و رجال علامه) نکنیم چون راه های دیگری هم برای توثیق هست. خود ایشان هم عدم استثناء را دلیل بر وثاقت گرفتند. کاری که وحید در امثال این مورد کرد این بود که چون محمد بن احمد از ایشان نقل کرده و ابن ولید ایشان را استثناء نکرده است پس ثقه است. این بحث رجالی است و باعث می شود که این شخص در غیر نقل محمد بن احمد (در نوادر الحکمه) هم ثقه باشد. بعد از وحید حوض های کری درست کردند برای توثیق روات: *بحث کثرت روایت راوی را مطرح کردند* و همچنین بحث نقل اجلاء از یک شخص را مطرح کردند. این دو راه اجمالا راه های خوبی است. این غیر از بحث قبول روایت است که اخباری ها مطرح کردند. ما راه دیگری رفتیم که توثیق فهرستی است. یعنی طبق شواهدی که دیده ایم نقش ایشان در نقل آثار مهم کوفه به قم بوده است. راوی از ایشان بزرگان قم هستند مثل محمد بن احمد و سعد به عبد الله. و مروی عنه هم بزرگان کوفه هستند مثل حجال و ابن فضال پدر و دیگران. روایتی هست که در سندش «موسی بن عمر بن یزید البصری» یا «موسی بن عمر البصری دارد که شاید نشان دهد که ایشان بصری هستند. اگر روایتی را نقل کند که دو طرفش بصری هستند روی مبنای ما معلوم نیست که حجت باشد چون مثلا دو طرفش اجلاء نیستند. یکی از کارهای بحث فهرستی، نسخه شناسی است. نسخه شناسی همان بحث فهرستی نیست. ممکن است وثاقت نوفلی ثابت نباشد ولی نقل نوفلی از سکونی قبول شده است. چون اصحاب ما به کتاب سکونی به نسخه نوفلی عمل کرده اند. این نه توثیق نوفلی به صورت مطلق است و نه قبول هر روایتی است که اصحاب قبول کرده اند، بلکه ایشان را به عنوان راوی کتاب سکونی قبول کرده اند. به این توثیق، توثیق فهرستی گفته می شود. نه عمل به ورایت است و نه توثیق شخص به صورت عام بلکه توثیق شخص به صورت محدود. یعنی توثیق این شخص به اطلاقش ثابت نشده است. طبیعت این توثیق محدود است. اگر عمل باشد فقط مواردی است که به روایات سکونی عمل شده است قبول می کنیم. چون نسبت عمل به روایات سکونی، عموم و خصوص من وجه است لذ طبق آن مبنی باید مقدار مسلم را قبول کرد. عمل اصحاب همان مبنای جابریت است که برخی پس از علامه مطرح کردند. بحث دیگر فهرست : روایات سکونی در تعابیرش انفراد دارد. روایات کمی دارد که با روایات اصحاب یکی باشد. بعد از ایشان هم مهمترین راوی نوفلی است. غیر ایشان هم از سکونی روایت می کنند ولی کم هستند. راوی از نوفلی هم ابراهیم بن هاشم است. دیگران هم هستند ولی کم. بعد از ابراهیم بن هاشم کتاب سکونی مشهور می شود و بزرگانی مثل صفار و... آن را نقل می کنند. عده ای هم در این طریق، از ابراهیم بن هاشم تعبیر به ابی اسحاق می کنند. مرحوم محقق اولین کسی است که سعی می کند از تعبیر شیخ طوسی در مورد سکونی، توثیق رجالی در بیاروند. بعدش هم اصحاب ما حرف محقق را قبول کردند. ظاهرا مرحوم تستری اولین کسی است که روی فهم مرحوم محقق اشکال می کنند که کلام شیخ دلالت بر توثیق نمی کند ولی توضیح کامل نمی دهند. ما توضیح دادیم که مرحوم محقق با جلالت قدری که دارند این مطلب را از کتاب عده ی شیخ، اشتباه نقل کرده اند. در کتاب عده مطلب، جور دیگری است. ما ممکن است سکونی را در حد فهرستی قبول کنیم یعنی روایاتی که از غیر کتابش هست قبول نکنیم. نه توثیق رجالی است و نه عمل به روایت. چیزی بین این دو است. در اینجا موسی بن عمر راوی میراث های کوفه به قم است و ابن ولید هم او را از رجال نوادر الحکمة استثناء نکرده است. پس این شخص قابل اعتماد است. @rejalemadadi @salmanraoofi
خصوص این روایت در میراث های دیگر قمی ها مثل کافی و فقیه هم قبول شده است. این نحوه تفکر که توثیق رجالی می خواهیم، متعارف دنیای رجال بوده است. اول در اهل سنت بوده است و سپس در میان اصحاب ما وارد شده است. ما اسم این را طریقه قدماء را، منهج فهرستی یا تحلیل فهرستی گذاشته ایم. یعنی نسخ موسی بن عمر قابل اعتماد بوده است چون دو طرفش بزرگان بوده اند. مطلب دیگر تشخیص ایشان است که خالی از صعوبت نیست. چند مورد در کتب اربعه (در غیر کتب اربعه باید بیشتر باشد) داریم که موسی بن عمر به صورت مطلق آمده است و چون در جاهای دیگر در دو طرف ایشان بزگان هستند و در این جاها هم اینگونه است لذا احتمال اینکه مراد از موسی بن عمر به صورت مطلق، ایشان باشند فوق العاده زیاد است. @rejalemadadi @salmanraoofi
۱ طریق شیخ صدو!ق باقی می ماند: روی محمد بن مسلم. که مرحوم استاد این حدیث را قبول کرده اند و دقیقاً نمی دانیم چرا به این حدیث اعتماد کرده اند؟ خود محمد بن مسلم کتابی داشته که معلوم نیست در اختیار ما باشد با عنوان: «اربعه مأئه مسأله فی الحلال و الحرام». که این حدیث اربعه مأئه معروف نیست. آنچه ما از محمد بن مسلم، خوب داریم، بهترینش آن است که «العلاء بن رزین القلاء» نقل می کند. «قلاء» یعنی حلوا درست می کرده اند: «كان يقلي السويق»،[21] سویغ همان حلوا است. «صحب محمد بن مسلم و فقه عليه»[22]. یکی از شاگردان بزرگ محمد بن مسلم و ناشر آراء او است. نجاشی خیلی نسخ کتاب علاء را اسم نبرده ولی شیخ چهار نسخه نام برده ولی بیش از این است، نسخ متعددی داشته است. یکی از کتاب های اساسی شیعه است. یکی از اصول کتاب اصول سته عشر که بعد از حاجی نوری به ما رسیده، همین کتاب علاء بن رزین است. نسخه موجود به نحو وجاده است. طریق صدوق به محمدبن مسلم چنین است:  [بيان الطريق إلى محمّد بن مسلم الثقفيّ] و ما كان فيه عن محمّد بن مسلم الثقفيّ فقد رويته عن عليّ بن أحمد بن عبد اللّه ابن أحمد بن أبي عبد اللّه، عن أبيه، عن جدّه أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ، عن أبيه محمّد بن خالد، عن العلاء بن رزين، عن محمّد بن مسلم.[23] محمد بن خالد طیالسی: جزو اجلایی است که ما استضهار کردیم، ولی توثیق واضحی ندارد. به نظر ما جزو مشایخ حدیث است. صدوق آنچه از علاء نقل می کند بواسطه او است. عليّ بن أحمد بن عبد اللّه ابن أحمد بن أبي عبد اللّه: «احمد» آخری، برقی پسر است.   یکی از نسخ این کتاب، در اختیار مرحوم صدوق بوده است در قم. این نسخه توسط محمد بن خالد برقی (در اختیار خاندان برقی بوده است) نقل شده که جدشون محمد بن خالد از علاء نقل کرده است. محمد بن خالد کوفه بوده به قم آمده است. علاء هم کوفی است. بنابراین اینکه علاء از محمد بن مسلم نقل می کند تاریخش واضح است؛ نسخه ای که محمد بن خالد از علاء در کوفه شنیده به قم آورده تا رسیده به صدوق. صدوق از یکی از اساتیدش (نوه نوه برقی پسر) از خاندان برقی پدر و پسر تا علاء، نقل می کند؛ احمد بن ابی عبدالله: برقی پسر است. علی بن احمد بن ... نوه پسر برقی پسر است. بنابراین این از میراث های علمی خاندان برقی است که دست به دست چرخیده تا یک نسخه اش به استاد صدوق رسیده است. کلینی گاهی از این نسخه نقل می کند، اما بیشتر از نسخه های دیگر نقل می کند، چون خیلی نسخه معروفی نبوده است. علی ای حال آنچه مامی دانیم انفراد زیاد دارد. محمد بن خالد: ثقه هست ولی «کان ضعیفاً فی الحدیث». در حدیث شناسی ضعیف است.[24] محمد بن خالد را نجاشی می گوید ضعیف فی الحدیث، شیخ می گوید ثقه. چون کتاب علاء معروف بوده و نسخ متعدد دارد، - شیخ چهار نسخه نام می برد- بزرگان همچون صفوان و.. همه نسخه علا را نقل کرده اند. چون برقی پسر هم «کان یعتمد علی الضعفا»، «یروی عن المراسیل» عادتاً احتمال غلط در این نسخه هست و قابل اعتماد نیست. نقل محمد بن مسلم از این رویات به یک لحاظ مشکل تر است از نقل کلینی بخاطر وجود محمد بن خالد. یعنی منحصر است به نسخه خاندان برقی که خود برقی اصلی هم وضعیت خوبی ندارد؛ کان ضعیفاً فی الحدیث. قابل اعتماد نیست چه رسد به باقی فرزندان. محمد بن خالد ذوق اخباری داشته به وجاده هم اعتماد می کرده است ممکن است این علاء بن سیابه بوده، نه علاء بن رزین، ایشان تبدیل کرده است، بعد گفته علاء تنها که نمی شود باید محمد بن مسلم اضافه شود. یعنی اول روایت علاء بوده، بعد محمد بن خالد که کان ضعیفاً فی الحدیث، فکر کرده علاء بن رزین بوده و با واسطه محمد بن مسلم نقل می کند و خودش اضافه کرده است. چون متن یکی است ظاهراً یک روایت بوده است. قطعاً اگر محمد بن مسلم بود و در نسخه علاء بود، کلینی باید نقل می کرد، چون بیشتر دسترسی داشت. کلینی یک طبقه به برقی نزدیک تر است. کلینی با یک واسطه از این خاندان نقل می کند ولی صدوق با دو واسطه از احمد برقی نقل می کند. کلینی شاید قبول داشته که به تراث بنی فضال باز می گردد لذا اعتماد کرده است و محمد بن موسی هم ناقل حدیث است لذا اعتماد کرده است. پس هردو طریق مشکل دارند. آنچه صدوق نقل کرده مشکلش بیشتر است تا آنچه کلینی نقل کرده. طریق کلینی وضعیت بهتری دارد. پس اینکه آقای خویی گفته است طریق صدوق بهتر است، خیر اینطور نیست. ما بی میل نیستیم که برقی اشتباه کرده یا نوه های برقی اشتباه کرده اند و فکر کرده اند علاء بن رزین است. @rejalmadadi @salmanraoofi