eitaa logo
سالن مطالعه
197 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🌹🏴 🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت ۱۴۲م؛ موعد سفر رسید و با حسین عازم فرودگاه امام خمینی شدیم. توی سالن خروجی پرواز تهران دمشق به غیر از ما خانواده های زیادی بودند. تقریباً همه مردان‌شان با حسین احوال‌پرسی می‌کردند بهش گفتم: "سه سال پیش که برای اولین بار می‌اومدیم دمشق، توی پرواز به غیر از من و سارا و زهرا هیچ خانمی نبود. حالا این خانواده‌ها زائرن یا مدافع حرم؟" حسین یادش آمد که به حرف گذشته خودش که گفته بود؛ "حرم مدافع می‌خواد" اشاره می‌کنم گفت: "نمی‌گم تا خودت از نزدیک ببینی!" سوار هواپیما شدیم به غیر از ما ایرانی‌ها؛ خانواده‌هایی از سایر کشورهای اسلامی بودند که حدس زدم برای زیارت می‌روند شاید این حضور، حاکی از تغییر شرایط سوریه نسبت به گذشته بود. هواپیما دم غروب از باند فرودگاه برخاست. سارا و زهرا و امین کنار هم نشسته بودند و من و حسین کنار هم حالا هیچ‌کدام ازسؤالاتی که سه سال قبل از رفتن به سوریه در ذهن داشتم فکرم را مشغول نمی‌کرد خوشحال بودم که سه سال صبوری کردم و کنار حسینم و در شرایطی به سوریه می‌روم که اوضاع با تلاش‌های حسین و دوستانش که یکی از هزاران آن را نمی‌دانم به نفع جبهه مقاومت عوض شده است. در سفر از زبان همسر یکی ازفرماندهانی که شوهرش با حسین در ارتباط بود، شنیدم که گفت: "آقای همدانی ۱۵۰ هزار نیروی داوطلب مردمی را طی سه سال سازماندهی کرده و آموزش داده. چند قرارگاه عملیاتی تشکیل داده و حتی پای مدافعان حرم از افغانستان و پاکستان و عراق را به سوریه باز کرده است." بی آنکه بگویم که می‌دانم وضعیت سوریه رو به تثبیت و آرامش است، پرسیدم: "کمی از اوضاع سوریه بگو!" یک کلمه گفت: «خوبه!" پرسیدم: "اگه خوبه؛ ما می‌ریم چکار؟! مگه نگفتی حرم مدافع می‌خواد نه زائر؟!" سری به علامت تائید تکان داد و گفت: «حالا هم می‌گم که مدافع می‌خواد؛ اما وضع خوبه." گفتم: "مثلاً چطور؟" گفت: "سه سال پیش که شما اومدید ۷۰ درصد کشور به دست مسلحین و تکفیری‌ها افتاده بود! اما الآن كاملاً برعکسه، یعنی فقط ۳۰ درصد خاک سوریه دست اوناست. از این جهت می‌گم خوبه. الآن فقط ما و حزب الله لبنان از حرم دفاع نمی‌کنیم؛ جوانان افغانی، پاکستانی و حتی عراقی میان. با اینکه خود عراقی‌ها با همین تکفیری‌ها توی عراق درگیرن!" از دهنم پرید و ناخواسته گفتم: "اینا رو گوشه و کنار شنیده‌ام. خدا رو شکر که زحماتت نتیجه داد. می‌دونم که خیلی خسته شدی و وقت بازنشستگی رسیده. فکر می‌کنم این سفر آخر تو به سوریه باشه. برمی‌گردی و بازنشسته می‌شی. اینطور نیست؟" نخواست شیرینی امیدم را تلخ کند؛ گفت: "یادته که گفتم از خدا خواسته‌ام که چهل سال خدمت کنم؟" گفتم: "خب آره! حساب کردم از روزهای مبارزه با حکومت طاغوت از سال ۵۶ تا جنگ تو کردستان بعد از پیروزی انقلاب و بعد ۸ سال دفاع مقدس و تا حالا چند ماه بیشتر نمونده که بشه چهل سال." دید که خیلی دودوتا چارتا می‌کنم شگردش را در تغییر موضوع بحث به کار برد: "راستی پروانه خاطراتت رو نوشتی؟" گفتم: "آره! از کودکی تا سال ۹۰ رو نوشتم. تا همون روزی که با زهرا و سارا از دمشق به تهران برگشتیم." گفت: "نمی‌خوای با این سفر تکمیلش کنی؟" با شگرد خودش پاسخ را پیچاندم: "شاید توی این سفر رفتیم و قسمت‌مون شهادت شد و کار به نوشتن نرسید." با خونسردی گفت: «ان شاءالله.» 🔗 ادامه دارد ... 🏴🌹🏴-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیشنهاد منطق جمهوری اسلامی در مورد آینده فلسطین ✅ یکی از دلایل تبعید امام خمینی(ره) به خارج از کشور، سخنرانی کوبنده ایشان علیه رژیم صهیونیستی بود و البته دیدارهای مختلف ایشان در دوران قبل و بعد از انقلاب با گروه های مقاومت فلسطینی، و تاکید امام امت بر تقویت جبهه مقابله با اسرائیل، سیاست اصلی جمهوری اسلامی در قبال مسئله فلسطین را آشکار کرد. 💢 پیشنهاد منطقی جمهوری اسلامی مبنی بر تعیین سرنوشت فلسطینی ها از طریق صندوق رأی، در سازمان ملل هم به ثبت رسیده و نشان می‌دهد کشورمان، رأی و نظر مردمان اصلی این سرزمین را ملاک و معیار سیاست خود قرار داده است. ▪️🌹▪️-------------- @salonemotalee
⭕️ در انجیل آمده که، ایران اسرائیل را شکست خواهد داد! ♦️محقق مسیحی سعادة الیازجی در همایش «قدس میراث مشترک ادیان» آستان قدس رضوی(ع): در کتاب انجیل به ما مسیحیان بشارت داده شده است که ایرانیان در آخرالزمان به حکومت می‌رسند و بر پلیدی‌ها پیروز می‌شوند چون از حمایت شمشیر دولبه برخوردارند. ♦️سالها تحقیق کردم در میان شمشیرهای تاریخ تا توانستم رمز گشایی کنم که شمشیر دولبه همان ذوالفقار است و منظور از ایرانیان شیعیان امام علی (ع)است. ♦️طبق مطالبی که در انجیل آمده است ایران، اسرائیل را شکست خواهد داد و تا آن لحظه مدت زمان زیادی نمانده است. ▪️🌹▪️-------------- @salonemotalee
⭕️ قدس برای یهودی‌ها مقدّس نیست! ♦️دکتر محمد البحیصی تاریخدان و یهودشناس فلسطینی در همایش «قدس میراث مشترک ادیان» آستان قدس رضوی(ع): شاید برادران و خواهران ما ندانند ولی تمام کتب دینی یهودی‌ها را که بخوانید حتی یک مورد پیدا نمی‌کنید که شهر قدس ، برای آنان دارای قداست و جایگاه دینی باشد. 🔹در کتاب تناخ یهودیان یا همان عهد قدیم تصریح شده است که قدس هیچ جایگاه معنوی ندارد و فقط از نظر سیاسی مهم است. ▪️🌹▪️-------------- @salonemotalee
🍃🌸🍃 ✡ ✝ یهود و فرهنگ‌سازی 📖 مقاله دوم؛ اروپا و جهان در قرون جدید ◀️ قسمت پنجم؛ پس از سودان نوبت به زیمبابوه، زامبیا، اوگاندا و کنیا بود که سرزمین‌های شرق آفریقا از شمال تا جنوب را تحت سلطه و اشغال انگلیس قرار دهند. اما در جنوب آفریقا هلندی‌ها با پشتیبانی آلمانی‌ها در مقابل انگلیس ایستادند و سرانجام در سال ۱۹۰۲ آفریقای جنوبی را از آن خود ساختند. این واقعه را آغاز افول امپراتوری انگلستان دانسته‌اند. حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی که با انقلاب اسلامی ایران و تحولات جهانی حاصل از آن، از بین رفت، نتیجه‌ی حاکمیتِ این بوئرهای هلندی بود. اما داستان انگلستان در هند به گونه‌ای دیگر پیش رفت. اگرچه نادرشاه افشار این سرزمین را برای انگلیسی‌ها آماده اشغال کرده بود، اما این کشور برای اشغال هند و مهم‌تر از آن برای حفظ این اشغال با مشکلاتی جدّی مواجه شد. سرانجام زور و تزویر انگلیسی به کمک هم آمدند تا این سرزمین مهم را از درون دچار فروپاشی و از بیرون مورد حمله قرار دهند. استقرار نظام اداری انگلیسی، رواج زبان انگلیسی و اعزام دانشجویان هندی به دانشگاه‌های انگلیسی از مواردی بود که هند را از درون تهی نمود و از لحاظ فرهنگی وابسته به انگلیس قرار داد. تصرف نواحی اطراف هند مانند برمه و افغانستان، سبب تضعیف هند شد، و سرانجام ضربه نهایی با ابزار قدیمی شیطان یعنی اختلاف بر پیکر این سرزمین اسلامی با فرهنگ و تاریخی کاملاً ایرانی، وارد آمد. درگیری مسلمانان و هندوها از مواردی است که هنوز هم برای پیشبرد سیاست‌های استعماری در هند مورد استفاده قرار می‌گیرد. خیانت مزدوران محلی نیز در این هنگام به کمک انگلستان آمد و کار هندوستان را تمام کرد. چین، آخرین هدف استعمار انگلیس در آسیا بود. نحوه عمل در این مورد نیز بیشتر اقتصادی بود تا نظامی. رواج مصرف تریاک انگلستان و اعتیاد در چین و مقابله دولت با آن، سبب وقوع “جنگ تریاک” در سال ۱۸۳۹ شد که نتیجه آن استمرار مصرف تریاک، برقراری حق کاپیتولاسیون، و واگذاری بندر هنگ‌کنگ به انگلیسی‌ها بود. هنگ‌کنگ در جنوب چین، برای مدت‌های طولانی تا همین اواخر که زمان قرارداد آن به پایان رسید، نماینده سرمایه‌داری غرب در چین بود. سنگاپور نیز در جنوب مالزی با همین کارکرد برای تنظیم بازار جنوب‌شرق آسیا و کشورهای اسلامی آن منطقه ایجاد شد. پس از انقلاب اسلامی و بروز نگرانی از گسترش آن، امارات متحده عربی و به‌ویژه بندر دبی نیز در جنوب ایران با همین سیاست، توسعه خارق‌العاده‌ای یافت که پس از دوره‌ای مکیدن خون اقتصاد ایران، با پیشرفت توفنده انقلاب اسلامی توفیق چندانی نیافت. اما فرانسه در رقابت با انگلیس، ابتدا الجزایر را در سال ۱۸۴۳ تصرف کرد و سپس با کنارگذاشتن ایتالیا، ابتدا تونس و سپس با توافق با آلمان، مغرب را تحت سلطه و استعمار خود درآورد. در نهایت، فرانسه توانست بخش بزرگی از قاره آفریقا را از مرزهای سودان تا سواحل اقیانوس اطلس و از شمال این قاره تا خط استوا به زیر سلطه خود در آورد. آلمان نیز که دیرتر از دیگران به این قافله پیوسته بود، تانزانیا، نامیبیا، کامرون و توگو را از آنِ خود کرد. بلژیک نیز به‌عنوان آخرین کشور اروپایی استعمارگر، کنگو را با توسل به نیرنگ به چنگ آورد. اما ایتالیا با سرافکندگی، در این مسابقه با شکست از حبشه، از استعمار باز ماند. در تمام این دوران و در آرامش از مداخلات اروپایی، آمریکا به استعمار قاره خود مشغول بود. سرمایه‌داران و بانکداران یهودی، با کمک به گروه‌ها و احزاب همسو، سپاه این کشور در استعمار نو بودند، شیوه‌ای که هنوز نیز در قرن ۲۱ ادامه دارد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10165 🏴🌹🏴-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸🍃 ۲   قسمت هفتادوسوم؛ تماسش را قطع کرد و انگار برای جویدن حنجره‌ام آماده می‌شد دندان‌هایش را به هم می‌سایید با نعره‌ای سرم خراب شد: «پس از وهابی‌های افغانستانی؟!» جریان خون به زحمت خودش را در رگ‌هایم می‌کشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بی‌صدا در سینه مانده بود طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت: «یا حرف می‌زنی یا همین‌جا ریز ریزت می‌کنم!» همان تهدیدش برای کشتن دل من کافی بود چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم از همان‌جا با تیزی زبان جهنمی‌اش جانم را گرفت: «آخرین جایی که می‌برّم زبونته! کاری باهات می‌کنم به حرف بیای!» قلبم از وحشت به خودش می‌پیچید آن‌ها از پشت هلم می‌دادند تا زودتر حرکت کنم که ... شلیک گلوله پرده گوشم را پاره کرد از شدت وحشت رمقی به قدم‌هایم نمانده بود با همان ضربی که به کتفم خورده بود، از پله آخر روی زمین افتادم. حس می‌کردم زمین زیر تنم می‌لرزد انگار عده‌ای می‌دویدند که کسی روی کمرم خیمه زد و زیر پیکرش پنهانم کرد. رگبار گلوله خانه را پُر کرد دست و بازویی تلاش می‌کرد سر و صورتم را بپوشاند، تکان‌های قفسه سینه‌اش را روی شانه‌ام حس می‌کردم می‌شنیدم با هر تکان زیر لب ناله می‌زند: «!» دلم از سوز صدای مظلومش آتش گرفت. گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر می‌شد، پیراهنم از پشت خیس و داغ شده و دیگر ناله‌ای هم نمی‌زد فقط خس‌خس نفس‌هایش را پشت گوشم می‌شنیدم. بین برزخی از مرگ و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بی‌وقفه، چیزی نمی‌فهمیدم که گلوله باران تمام شد. صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود، چیزی نمی‌دیدم تنها بوی خون و باروت مشامم را می‌سوزاند که زمزمه مصطفی در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد. گردنم از شدت درد به سختی تکان می‌خورد، به زحمت سرم را چرخاندم پیکر پاره‌پاره‌اش دلم را زیر و رو کرد. ابوالفضل روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود، از تمام بدنش خون می‌چکید و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان می‌داد… تازه می‌فهمیدم پیکر برادرم سپر من بوده پیراهن سپیدم همه از خونش رنگ گُل شده بود، کمر و گردنش از جای گلوله از هم پاشیده و با آخرین نوری که به نگاهش مانده بود، دنبال من می‌گشت. اسلحه مصطفی کنارش مانده بود نفسش هنوز برای ناموسش می‌تپید با نگاه نگرانش روی بدنم می‌گشت مبادا زخمی خورده باشم. گوشه پیشانی‌اش شکسته و کنار صورت و گونه‌اش پُر از خون شده بود. ابوالفضل از آتش این‌همه زخم در آغوشش پَرپَر می‌زند و او تنها با قطرات اشک، گونه‌های روشن و خونی‌اش را می‌بوسید. دیگر خونی به رگ‌های برادرم نمانده بود که چشمانش خمار خیال شهادت سنگین می‌شد و دوباره پلک‌هایش را می‌گشود تا صورتم را ببیند و با همان چشم‌ها مثل همیشه به رویم می‌خندید. 🔗 ادامه دارد ... 🏴🌹🏴-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22تصویر جزء بیست و دوم.pdf
9.55M
تصویر جزء بیست و دوم ▪️🌹▪️-------------- @salonemotalee
22صوت تحدیر جزء بیست و دوم.mp3
4.06M
تلاوت جزء بیست و دوم ▪️🌹▪️-------------- @salonemotalee
22صوت ترجمه جزء بیست و دوم.mp3
6.46M
ترجمه جزء بیست و دوم ▪️🌹▪️-------------- @salonemotalee