:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#دشمنشناسی
✡ #یهود_و_بهائیت
مقاله چهارم؛
#جامعهی_آرمانی_بابیان و بشارتهای باب
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11962
◀️ قسمت اول:
🔶🔸بشارتهای باب به گسترش آیین بیان، و تشکیل پادشاهی بیان
🔹باب در آثار خویش، برای وضعیت عمومی پیروان خود در آینده، سخنانی دارد.
بهعنوان نمونه، وی، در برخی از مهمترین آثارش، مانند «بیان عربی» و «بیان فارسی»، دربارهی گسترش آیین خود در جهان، و نیز ظهور پادشاهان بابی و حکمرانی ایشان سخن گفته، و دستورهایی صادر کرده است.
بابیان، از آنجا که آثار باب را آیات خداوند میدانستند، این گفتارها را خبردهی خداوند دربارهی پیروزیهای حتمی خود در آینده میدانستند.
🔹برخی گفتارهای باب، دربارهی گسترش آیین بیان از این قرار است:
👈 نگارش کتاب بیان با طلا
«عنقریب، همین آیات را به اعلى علو ذکر نموده، و بیانهای هزار مثقال ذهبی تمام نموده، و به آن افتخار کرده، و خود را منسوب الى الله دانسته.» [۱]
👈 ساخته شدن زیارتگاهی برای فرزند باب (احمد)
«خواهد رسید به یومی که محل طینالله احمد، در شطری از شطر آن ارض اعظم قرار گیرد، و محل صلوة مصلیان گردد، چنانچه الان در مکه ظاهر است …
مراد از این امر، این است که ارضی که به انتساب به ظهور جسد او، این نوع مرتفع گردد که آن محل، محل احرام محرمین گردد در طواف بیت او، چگونه خواهد بود اراضی اجساد ذاتیهی مُدلّه بر تکبیر او؟!» [۲]
👈 دستور به پادشاهان بابی بر باقی نگذاشتن غیر مؤمن
«ان الله قد فرض على کل ملک یبعث فی دین البیان أن لایجعل احد على ارضه ممن لمیدن بذلک الدین …
بر هر صاحب اقتداری، ثابت بوده و هست من عندالله بر این که نگذارد در ارض خود غیر مؤمن به بیان را.» [۳]
👈شرح چگونگی قصرهای پادشاهان بابی
«هر صاحب ملکی که در بیان مرتفع گردد، سزاوار است دو بیت بنا کند به اسم من یظهره الله، و محل خود قرار دهد، و عدد ابواب اول، از نود و پنج، متجاوز نشود، و ثانی، از نود، تا آن که سرّ حقیقت در جماد هم سرایت کرده باشد.» [۴]
👈 دستور بر چگونگی تاج پادشاهان بابی
«اگر پادشاهی در بیان برانگیخته شد، بر او واجب است که بر چیزی را که بر سر خویش میگذارد، نود و پنج (جواهر) که بی مثل و مانند است، قرار دهد.» [۵]
👈 دستور بر مشورت پادشاهان بابی با عالمان بابی
«هر پادشاهی که در آیین بیان برانگیخته میشود، باید از ساکنان قلمرو خویش، بیست و پنج نفر از عالمانی که شایستهاند تا مطالع حروف در کتاب الله باشند، برگزیند،
شاید در روز قیامت آیین بیان، که روز ظهور من یظهره الله است، به او ایمان آورده، [و به او] یقین کرده، و دین خداوند را یاری کنند.» [۶]
و….
🔶🔸نگاه بابیان به بشارتهای باب
در متون تاریخی نمونههایی را میتوان یافت که نشان میدهد پیروان باب به این بشارتها توجه داشتند.
نمونهی نخست؛
آنی است که سعیدخان کردستانی از میرزا مصطفی کاتب یاد کرده است.
کاتب، یکی از بابیان بسیار فعال بود که زندگی خود را با نسخهبرداری از آثار بابی میگذراند.[۷]
🔹همسر دوم باب – که از ازلیان مخالف بهاءالله بود، و بهاءالله او را «داهیهی دهماء دجّاله»، و از «اعداء الله»، و از «انفُس خبیثهی کاذبهی مُفتریه» خوانده بود [۸] – مدتی در تهران، در منزل کاتب سکونت داشت.
یکبار که این زن (عمهجان)، کاتب را از خود رنجانده بود، او، با سعیدخان درد دل کرد:
… باری، با این تفاصیل، تعجب نبود که میرزا مصطفی، به من شکایت آورد، و از دست عمهجان، داد و فریادش بود که:
«این زن، مفتنه است، و فتنه در میان دختران من میاندازد، و لابد شدم به او بگویم:
بابا! از جان من چه میخواهی؟
و در اینجا، تا کی میمانی که موجب فتنه در خانوادهی من بشوی؟!
وای بر مردم بیچاره، در آتیه، یکروزی، روی قبر تو هم قندیلها خواهند آویخت، و شمعها روشن خواهند کرد، و برایت زیارتنامهها تألیف کرده، خواهند خواند! دیگر نمیدانند تو چگونه زنی هستی!»
🔹تفسیر سعیدخان از سخن کاتب، گویای ایمان او به بشارتهای باب است:
شاید میرزا مصطفی مطمئن بود که باید دین باب، لااقل، در تمام ایران تسلط تامّه پیدا کند، و دوهزار سال هم دوام داشته باشد.
به این جهت، البته باب و سایرین و عیال [و] آل آنها، محترم شمرده خواهند شد، و مردم، به زیارتشان خواهند رفت.
من، قدری به میرزا مصطفى تسلّی دادم، [و] گفتم:
«زن پیری است. تا به حال، به او محبت زیاد کردهای، حال هم کوتاهی نکن. صبر داشته باش. به زودی خواهد مرد!» [۹]
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
🇮🇷 #وقتی_مهتاب_گم_شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۳۶م
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11964
فصل دهم
نبرد فاو ۲۷.
حاجستار میانجی شد
آرامم کرد و گفت:
"آقای بنادری اینها را فرستاده و میخواهد ببیند عراقیها جلویشان مثل خط خودمان مینگذاری کردهاند یا نه؟"
برای حاجستار احترام زیادی قائل بودم؛ اما ترجیح دادم جعفر و تخریبچی همانجا بمانند و من بروم سراغ آقای بنادری
موتور را برداشتم
انصافاً آقای بنادری "رئیس ستاد لشکر" با خط فاصله چندانی نداشت
سنگر او به مراتب بیشتر از سنگر ما در خط زیر آتش بود
وارد سنگر شدم و پرسیدم:
"مگر نیروی اطلاعاتی نیست که تخریبچیها باید به گشت بروند!؟"
آقای بنادری میتوانست جوابم را ندهد؛ اما بسیار با طمانینه و آرام گفت:
"این گشت نیرویی میخواهد که اگر داخل میدان مین، گیر کرد بتواند بیرون بیاید"
گفتم:
"من و خیلی از بچههای اطلاعات-عملیات تخریبچی هم هستیم. من نمیگذارم آن دو نفر بروند. خودم با یکی از بچههای اطلاعات، به گشت میروم."
آقای بنادری حرفی نزد
ظاهراً با علی آقا تماس گرفته بود تا دو نفر از اطلاعات را به جای تخریبچیها بفرستد
در مسیر رفتن به خط شهیدی را دیدم که در میان نمکزارها افتاده بود
آب نمک از تجزیه بدن او جلوگیری کرده اما پیدا بود که مدتی است شهید شده و دور از چشم همه داخل یک حوزه حوضچه آب نمک افتاده
بردن و حمل این شهید به عقب آنقدر زمان برد که وقتی به خط رسیدم دیدم علیآقا دو نفر از بچههای اطلاعات-عملیات را به جای تخریبچیها برای گشت فرستاده است
(ذوالفقاری و کنعانی که هر دو بعدها شهید شدند)
وقتی آن دو از خاکریز ما جدا شدند، به حاج ستار گفتم؛ "این دو نفر دیگر بر نمیگردند"
آنجا به گشت رفتن مثل مهران و سرپلذهاب نبود که لای درخت و کنج رودخانه و یا پشت تختهسنگ و بوته مخفی شویم
حتی مثل شناساییهای خط صاف در فتح خرمشهر هم نبود که تا کیلومترها خبری از عراقیها نباشد
آنجا دشت صافی بود که اگر بلدچی از دید دشمن دور میماند تازه به خاکریزی میرسید که هر دو-سه متر یک سنگر پر از نیرو بود
بهاضافه اینکه وقتی میخواست به خاکریز مقابل برسد، از چپ هم به دلیل ال شکل بودن خاکریز، در دید عراقیها قرار داشت!
آنها از معبر میدانمین خودی عبور کردند
تا نزدیک خاکریز عراقیها رفتند؛ ولی در تاریکی شب گم شدند
روز بعد با روشن شدن هوا خبری از آنها نشد تا اینکه شب دوم رسید
نیمههای شب هر دو در اوج ناامیدی ما برگشتند
لباسهایشان از شدت خوابیدن در آب نمک سفید و نمکی شده بود
تا نقطه تقاطع خاکریز الشکل عراق که رفته بودند، هوا روشن شده بود
داخل یک چاله پر از آب نمک مانده بودند تا شب برسد و بتوانند برگردند
با رفتن این دو نفر؛ چند گشت دیگر انجام شد و فرماندهان اطمینان پیدا کردند که عراق هنوز جلوی خودش میدان مینی ندارد
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12071
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
19.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ مستند #برنامه_شیطان
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11966
🎯 قسمت چهاردهم: تروریسم ۱.
🔹 سریال مستند #برنامه_شیطان با موضوع «بررسی حرکت نظاممند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکلهای دانشوران صهیون» تهیه شده است.
🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان #جبهه_باطل و اصیلترین ایادی حزبالشیطان یعنی #صهیونیسم-جهانی، بندهای کلیدی #پروتکلهای_صهیون را بررسی میکند؛
پروتکلهایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است.
🔹 بررسی صریح و بیپرده از این جریان منسجم شیطانی بهمنظور #دشمنشناسی عمیقتر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12073
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11922
🗞 مقاله سی و سوم:
#جعل_حدیث_در_جهت_منافع_یهود
◀️ قسمت سوم؛
🔹خلیفه دوم در ضمن ماجرایی دیگر، خودش برای مسلمانان اینگونه نقل کرد:
«روزهایی که یهودیان به مدراس میرفتند من نیز در کلاسشان حاضر میشدم و از اینکه فرقان و تورات یکدیگر را تأیید میکنند، شگفتزده میشدم!
یک روز آنها به من گفتند: فلانی! هیچیک از یاران تو را بیشتر از تو دوست نداریم.
گفتم: چرا؟
گفتند: تو با ما رفت و آمد داری.
گفتم: رفت و آمد من بهخاطر شگفتی از همصدایی فرقان و تورات است!…»
ادامهی این ماجرا نیز همانند گزارش پیشین است. [۱۸]
🔹این ارتباطها، همانگونه که در گزارشهای بالا نیز به آن تصریح شده، مربوط به مدینه میباشد.
از برخی گزارشها نیز چنین برمیآید که این ارتباطها اثر خود را گذاشته، و تعلیمات یهودی در ذهن و روح او رسوخ کرده بود؛ بهگونهای که در پارهای موارد، کلام او برگرفته از تورات بود:
🔹یهودیان از او دربارهی آیهی:
«بهسوی آمرزش خدایتان و بهشتی که آسمان و زمین را فراگرفته بشتابید»
این سؤال را مطرح کردند که: پس آتش کجاست؟
او گفت: وقتی شب میشود، روز کجا میرود؟ روز که میشود، شب کجا میرود؟
یهودیان گفتند: حرفهای توراتی میزنی! [۱۹]
🔹در نمونهی دوم، روزی کعبالاحبار پیش خلیفه دوم بود که وی گفت:
وای بر فرمانروای زمین از دست فرمانروای آسمان.
وی ادامه داد: مگر آن (فرمانروایی) که به حساب خودش رسیدگی کرده باشد.
کعب گفت: به آنکه جانم در دست اوست سوگند، در تورات نیز همینگونه است.
وی با شنیدن این کلام به سجده افتاد! [۲۰]
🔹مردی از اهل کتاب نزد خلیفه دوم آمد و گفت: السلام علیک یا ملک العرب!
او گفت: آیا اینچنین در کتابتان مییابید؟ آیا اینچنین نیست که اول پیغمبر است، بعد خلیفه، بعد امیرالمؤمنین و سپس پادشاهان میآیند؟
آن مرد گفت: آری. [۲۱]
🔹کار ارادت خلیفه دوم به تورات، به جایی رسیده بود که حتی شاهد تجویز ضمنی قرائت تورات از سوی او هستیم.
🔹وی به کعبالاحبار اجازه داده بود:
اگر میدانی این کتاب، همان توراتی است که بر موسی (ع) نازل شده است، شبانهروز آن را بخوان! [۲۲]
🔹رفتارهایی اینچنین، باعث شده بود تب توراتزدگی چنان در جامعه بالا بگیرد که ابنعباس زبان به اعتراض گشوده بود.
ابنعباس در اعتراض به مراجعهی مردم به اهل کتاب میگفت:
«چگونه به خودتان اجازه میدهید مطالب خود را از اهل کتاب پرسوجو کنید؟
حال آنکه قرآن، تازهترین کتاب خداوند، در میان شماست.
مگر قرآن به شما خبر نداده که آنها کتاب خدا را تحریف کردند و تغییر دادند و آنچه را خودشان نوشته بودند، به نام کتاب آسمانی معرفی کردند؟
مگر پیامبری که در میانتان بود شما را از پرسش از آنها نهى نکرد؟
(چگونه به سراغ آنها میروید حال آنکه) هیچیک از آنها را سراغ نداریم که دربارهی آیات قرآن از شما سؤال کرده باشند.» [۲۳]
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12076
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#ابن_تیمیه حرانی
🔶🔸احمَد بن عَبدُالحَلیم معروف به ابنتَیْمِیّه حَرّانی (۶۶۱ - ۷۲۸ق)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11975
◀️ قسمت دوم؛
🔶🔸اندیشهها و نظرات
✳️ دیدگاههای کلامی و اعتقادی
👈 توسل:
ابنتیمیه برای توسل سه معنا ذکر میکند:
۱- توسل به اطاعت پیامبر(ص) که آن را کاملکننده ایمان میداند.
۲- توسل به دعا و شفاعت پیامبر اسلام(ص) که در زمان حیات او و در روز قیامت امکانپذیر است.
۳- توسل به معنای قسم دادن خداوند و یا چیزی خواستن از خدا به واسطهٔ ذات پیامبر(ص).
ابنتیمیه نوع سوم توسل را جایز نمیداند و معتقد است در سیره صحابه چنین چیزی وجود نداشته است.[۲۹]
👈 تکفیر:
ابنتیمیه با این عقیده که کفر با انکار یکی از ضروریات دین یا انکار احکام متواتر و یا احکامی که اجماع بر آن است، حادث میشود،[۳۰]
افراد، گروهها و مذاهب بسیاری را تکفیر کرده و از دین خارج میداند.
فلاسفه، جهمیه، باطنیه، اسماعیلیه، شیعه اثناعشری و قدریه از گروههایی هستند که ابنتیمیه آنها را تکفیر کرده است.[۳۱]
همچنین کسی که بین خود و خدا واسطه قرار داده و او را بخواند،
کسی که یکی از ارکان اسلام مانند نماز را ترک کند،
مخالف متواتر و اجماع،
متشبّه به کفار، کسی که یهود و نصاری را تکفیر نکند و استغاثهکننده به اولیاء را نیز تکفیر کرده است.[۳۲]
👈 زیارت قبور و مشاهد:
ابنتیمیه زیارت قبور، مشاهد و اماکن مقدس و بنای عمارت بر آن را به استناد احادیثی[۳۳] بدعت میشمارد.
وی در منهاج السنة شیعیان را به دلیل ساختن مرقد بر قبور ائمه(ع) نکوهش کرده است.[۳۴]
✳️ دیدگاههای فقهی
ابنتیمیه در فقه تابع مذهب حنبلی بود؛ ولی به دلیل مطالعاتی که در دیگر مذاهب داشت، آرائی مستقل از همه مذاهب اسلامی اتخاذ میکرد. [۳۵]
🔹وی به صدور فتاوی شاذ و نادر مشهور بود و همین ویژگی او باعث بروز اعتراضات زیادی میان علما و فقهای زمانه او شده بود و بارها باعث به زندان افتادنش شد.[۳۶]
🔹برخی از فتاوای شاذ او به شرح ذیل است:
👈 در شکسته خواندن نماز فرقی میان سفر کوتاه و بلند نمیگذارد و آن را مستند به اطلاق آیه ۴۳ سوره نساء و سنت رسول خدا(ص) میکرد.[۳۷]
👈 در طلاق بر خلاف دیگر علمای اهل سنت معتقد است طلاق دادن با لفظ ثلاث فقط یک طلاق محسوب میشود و قسم به طلاق موجب وقوع طلاق نمیگردد.
👈 وی همچنین تحلیل در طلاق را به قصد اینکه زن به شوهر اول خود حلال شود را مجاز نمیداند و آن را حیله شرعی قلمداد میکرد.[۳۸]
👈 آب قلیل با ملاقات نجس، نجس نمیشود مگر در صورتی که رنگ و بوی آن تغییر کند.
👈 اگر کسی در ماه رمضان به گمان رسیدن زمان افطار، روزه خود را افطار کند و بعد خلاف آن ثابت شود، قضای روزه بر او واجب نیست.
👈 طواف حائض صحیح است.
👈 سفر برای زیارت معصیت است.[۳۹]
✳️ رویکرد حدیثی
🔹رویکرد ابنتیمیه به حدیث، تابعی از روش عام او مبنی بر اصالت دادن به نقل و مقدم داشتن آن بر عقل است.
🔹او اعتبار زیادی برای احادیث قائل بود و فقط محدثان را اهل نظر میدانست و در مقابل عقلگرایان را مورد انتقاد قرار میداد.[۴۰]
🔹ابنتیمیه در رابطه میان عقل و نقل، عقلی را معتبر میدانست که با نص سازگار باشد؛
بنابراین اقوال حکما و متکلمان را که با متون شرعی در تعارض باشد، طرد میکند.
عقل در نظر او بدون اتکا به نقل هیچ ارزش و اعتباری ندارد.[۴۱]
🔹ابنتیمیه با وجود تأکید فراوان بر اعتبار احادیث، بعضی مواقع اگر روایتی بر خلاف میلش بود، آن را ناقص نقل میکرد یا در آن دخل و تصرف انجام میداد.[۴۲]
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12107
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🏴 🇮🇷 🏴🍃
•┈┈••🌹 #وصیتنامه_امام🌹••┈┈•
💐 #رهبر_معظم_انقلاب:
دست امام، انگشت اشارهی امام در همهی پیچ و خمهای زندگی ما را راهنمائی میکند
و یکی از قویترین و بهترین مواریث معنوی امام، همین وصیتنامهی اوست.
جا دارد در برهههای مختلف، مردم، مسئولان گوناگون، جوانها این وصیتنامه را بازخوانی کنند.
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11979
◀️ قسمت ششم؛
بِسْمِ اللهِ الْرَحْمنِ الْرَّحیمْ
🔹اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیبدیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.
🔹اینجانب، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم
و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است،
به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن دارم؛
به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض مینمایم.
و از خداوند بخشاینده میخواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید .
✳️ ۱. ما میدانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید.
اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت ۳۶ میلیونی؛
با آن تبلیغات ضدّاسلامی و ضدروحانی خصوص در این صد سال اخیر
و با آن تفرقهافکنیهای بیحساب قلمداران و زبانمُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضداسلامی و ضدملی به صورت ملیت،
و آنهمه شعرها و بذلهگوییها،
و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همهوهمه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بیتفاوتی در پیشامدهای خائنانه، که به دست شاه فاسد و پدر بیفرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانههای قدرتمندان بر ملت تحمیل میشد،
و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده میشد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام «ملیت» و «ملیگرایی»،
گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمیتوانستند انجام دهند
و با اینهمه و دهها مسائل دیگر،
از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان
و با قدرت تبلیغاتْ به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان؛
ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند
و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد «الله اکبر» و فداکاریهای حیرتآور و معجزهآسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خودْ مقدرات کشور را به دست گیرد.
بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است؛
هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام.
و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است .
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12111
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee