eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
966 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
جاودانگی اسلام به برکت عاشورا 🔶🔸سر دادن ندای مظلومیت و حقانیت اسلام «خطاست اگر کسی خیال کند که امام حسین ، شکست خورد. کشته شدن، شکست خوردن نیست. در جبهه جنگ آن کس که کشته می‌شود شکست نخورده است. آن کس که به هدف خود نمی‌رسد، شکست خورده است. هدف دشمنان امام حسین علیه‌السّلام، این بود که اسلام و یادگارهای نبوّت را از زمین براندازند. اینها شکست خوردند؛ چون این‌طور نشد. هدف امام حسین علیه‌السّلام این بود که در برنامه یکپارچه دشمنان اسلام، که همه‌جا را به رنگ دل‌خواه خودشان درآورده بودند یا قصد داشتند درآورند، رخنه ایجاد شود؛ اسلام و ندای مظلومیت و حقانیّت آن در همه‌جا سر داده شود و بالأخره دشمن اسلام، مغلوب شود.» ۱۳۷۱/۴/۱۰ 🔶🔸نابودی حکومت بنی‌امیّه «هدف امام حسین این بود که در برنامه یکپارچه دشمنان اسلام، که همه‌جا را به رنگ دلخواه خودشان درآورده بودند یا قصد داشتند درآورند، رخنه ایجاد شود... خودِ این قیام و شهادت مظلومانه و اسارت خاندان آن بزرگوار، نظام حکومت بنی‌امیّه را متزلزل کرد. بعد از همین حادثه بود که در دنیای اسلام - در مدینه و در مکه - پی‌درپی حوادثی پیش آمد و بالأخره منجر به نابودی سلسله آل ابی‌سفیان شد. به فاصله سه، چهار سال، سلسله آل ابی‌سفیان به کلّی برافتاد و از بین رفت. چه کسی خیال می‌کرد این دشمنی که امام حسین علیه‌السّلام را مظلومانه در کربلا به شهادت رسانده بود، آن‌طور مغلوب انعکاس فریاد آن امام شود؛ آن هم در سه یا چهار سال؟!» ۱۳۷۱/۴/۱۰ 🔶🔸تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی «یک‌وقت مردم که فاسد می‌شوند، حکومت‌ها هم فاسد می‌شوند، علما و گویندگان دین هم فاسد می‌شوند! از آدم‌های فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمی‌شود. قرآن و حقایق را تحریف می‌کنند؛ خوب‌ها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر می‌کنند!... آن وقتی که راه، عوضی شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است... امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدیدبنای نظام و جامعه‌ی اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه‌ی اسلامی است، انجام دهد... البته این کار، گاهی به نتیجه حکومت می‌رسد؛ امام حسین برای این آماده بود. گاهی هم به نتیجه شهادت می‌رسد؛ برای این هم آماده بود.» ۱۳۷۴/۳/۱۹ 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14101 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
هدایت شده از سالن مطالعه
کابالا؛ ساحت معنویتی نوین!
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13974 قسمت دوم ◀️ کابالا چیست؟ 🔹کابالا، تصوف یهودی، نیز به شدت متأثر از فرهنگ اسلامی است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. 🔹درواقع، اندیشه‌پردازان مکتب کابالا، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تأویل‌های خود به آن روح و صبغه یهودی دادند. 🔹این کاری است که یهودیان در شاخه‌های متنوع علم و دانش انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم هوخمه [۹] (حکمت)، کدِش [۱۰] (قدس)، نِفِش [۱۱] (نفس)، نِفِش مدبرت [۱۲] (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت [۱۳] (نفس عاقله)، نِفِش حی [۱۴] (نفس حیات‌بخش)، روح [۱۵] و غیره در کابالا اشاره کرد. 🔹کتب کابالا نیز به دو بخش حکمت نظری [۱۶] و حکمت عملی [۱۷] تقسیم می‌شود. در تصوف کابالا بحث‌های مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است به ‏ویژه در تأکید فراوان آن بر مفهوم «نور» و مراحل تجلی آن. آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائز اهمیت است، شیطان‌شناسی [۱۸] و پیام مسیحایی [۱۹] این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار می‌کند. 🔶🔸پیدایش کابالا سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور (۱۱۶۰-۱۲۳۵) می‌رسد. او در بندر ناربون (جنوب فرانسه) می‌زیست و برخی نظرات عرفانی بیان می‌داشت. تعالیم اسحاق کور چون سایر آموزش‌های عرفانی است که برای کمال معنوی مراتب مختلف قائل‌اند و سیری استعلایی را برای رسیدن به کمال مطلق پیشنهاد می‌کنند. مفهوم عین صوف [۲۰] ساخته اوست. این مفهوم را، که به معنی «لایتناهی» است، اسحاق به معنی خداوند به کار برد ولی بعدها به معنی نظام هستی به‌طور عام به کار گرفته شد. [۲۱] 🔹دوران شهرت اسحاق کور در بندر ناربون مصادف است با سلطنت جیمز اوّل، شاه آراگون (۱۲۱۳-۱۲۷۶). جیمز اوّل از سال ۶۲۷ ق./ ۱۲۲۹ م. به دولت‏‌های اسلامی اندلس هجوم برد و موجی از جنگ‌های صلیبی را علیه اسپانیای اسلامی برانگیخت که بازپس‌گیری [۲۲] خوانده می‌شد. 🔹در حوالی نیمه سده سیزدهم میلادی جیمز اوّل آراگون، که اینک به جیمز فاتح شهرت داشت، از قدرت‌های سیاسی و نظامی درجه اوّل اروپا و از سرکردگان جنگ ‏های صلیبی به شمار می‌رفت. 🔹جیمز فاتح با الیگارشی یهودی رابطه نزدیک داشت؛ وزیر مالیه‌اش یهودا لاوی (جودا دلا کاوالریا) بود و در دربارش یهودیان ثروتمند دیگر نیز حضور داشتند. 🔹در تهاجم جیمز به سرزمین‏‌های اسلامی، این یهودیان نقش مهمی ایفا ‌کردند و حکومت شهرهایی که به اشغال در می‌آمد عموماً به ایشان واگذار می‌شد. در این زمان یک حاخام یهودی به ‏نام موسی بن نهمان معروف به نهمانیدس (۱۱۹۴-۱۲۷۰)، در دربار جیمز حضور داشت که با‏ نام اسپانیایی بناستروگ داپورتا نیز شناخته می‌شود. 🔹نهمانیدس «بزرگترین مقام دینی [یهودیان] عصر خود در اسپانیا» به ‏شمار می‌رفت و در اسپانیا زمانی که از «ربی»، به معنای مطلق کلمه، سخن می‌رفت منظور نهمانیدس بود. 🔹نهمانیدس با مه‌یر بن تودروس ابولافی یهودی قدرتمند آن زمان و رئیس یهودیان اسپانیا، دوستی نزدیک داشت و مورد علاقه فراوان و مشاور جیمز اوّل بود. [۲۳] 🔹نهمانیدس با الهام از نظرات اسحاق کور در شهر گرونا یک مرکز فعال تصوف یهودی ایجاد کرد. مرکز فوق در پیدایش فرقه کابالا، اشاعه آن در سراسر شبه جزیره ایبری و تولید انبوهی از رساله‌های کابالی نقش اصلی را ایفا نمود. 🔹مورخین یهودی جایگاه نهمانیدس را در پیدایش و اشاعه کابالا مهم و تعیین‌کننده می‌دانند. تألیفات نهمانیدس حدود ۵۰ کتاب و رساله در سه زمینه تفسیر تورات، فقه تلمودی و کابالاست. رساله‌های نهمانیدس تا سال ۱۳۲۵م/۷۰۴ش منبع اصلی تغذیه فکری کابالیست‌ها بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14075 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 "نیمه شبی در حله" نوشته حجت‌الاسلام مظفر سالاری بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت نیمه شبی در حله، داستانی است که در قالبی متفاوت از دیگر کتاب‌های دینی می‌کوشد مضامین عمیق دینی به ویژه در زمینه انتظار ظهور منجی عالم بشریت و وظایف مسلمانان در زمان غیبت را ترسیم کند. این داستان افزون بر برخورداری از آنچه یک داستان را خواندنی و ماندگار می‌سازد، راهی نو در پرداختن به موضوعات تاریخی-اجتماعی و دینی را می‌گشاید. این کتاب ماجرای شگفت اسماعیل هرقلی و تشرف او به محضر حضرت مهدی ارواحنافداه و شفا یافتن او است که روایت داستانی دارد. و در گروه سنی کودک و نوجوان جای می‌گیرد و به مقوله عشق به صورت جذاب می‌پردازد. داستان یک جوان اهل تسنن که کم‌کم با مذهب تشیع آشنا می‌شود. کتاب «نیمه شبی در حله» پیش از این برگزیده ششمین دوره کتاب سال ولایت نیز شده است. 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13978 ◀️ قسمت ششم معروف بود که حمام ابوراجح را یک معمار ایرانی ساخته است. پس از پله‌های ورودی، پرده‌ای گلدار آویخته بود و کنار آن اتاقکی چوبی قرار داشت که ابوراجح و یا شاگردش درون آن می‌نشیتند و هنگام رفتن، از مشتری‌ها‌ پول می‌گرفتند. چیزی که از همان لحظه اول جلب توجه می‌کرد، دو قوی زیبای شناور در حوض آب بود. یک بازرگان اندلسی آن‌ها را برای ابوراجح آورده بود. در حلّه هیچ کس جز ابوراجح قو نداشت. آن‌ها در جذب مشتری موَثر بودند و ابوراجح آن‌ها را دوست داشت و به خوبی از آن‌ها نگهداری می‌کرد. ابوراجح بالای سکو نشسته بود و با چند مشتری که لباس پوشیده بودند حرف می‌زد….. …….ابوراجح با دیدن من برخاست و به سویم آمد. پس از سلام و احوال‌پرسی، دستم را گرفت و مرا نزد آن‌هایی که بالای سکو بودند برد. آن‌ها هم به احترام من برخاستند. وقتی نشستیم ابوراجح از من و پدربزرگم تعریف و تمجید کرد. من در جواب تنها گفتم: "همه بزرگواری‌ها در شما جمع شده است." ابوراجح حکایت شیرینی را که با آمدن من، نیمه تمام‌گذاشته بود به پایان رساند. مشتری‌ها برخاستند و هر کدام سکه‌ای روی پیش‌خوان اتاقک چوبی گذاشتند و رفتند. با اشاره ابوراجح، خدمتکار جوانش که مسرور نام داشت، ظرفی انگور آورد و جلوی من گذاشت. مسرور از کودکی آنجا کار می‌کرد. وقتی ظرف انگور را جلویم گذاشت از حالت چهره‌اش دریافتم که مانند همیشه از دیدنم ناخشنود است. او از همان دوران کودکی، وقتی دیده بود ریحانه به من علاقه دارد، کینه‌ام را به دل گرفته بود. مسرور مجبور بود در حمام بماند. برای همین نمی‌توانست در گشت و گذارها و بازی‌های من و ریحانه شرکت کند. ابوراجح دستم را گرفت و گفت: "از چه ناراحتی؟!" کمی مضطرب شدم. گفتم: "این خیلی بد است که چهره‌ی انسان این‌قدر گویا باشد!" دستم را فشرد: "پدربزرگت هم هر وقت ناراحت و غمگین بود می‌آمد پیش من." به چهره‌ی مهربانش نگاه کردم. چگونه می‌توانستم بگویم که ناراحتی‌ام به خود او مربوط می‌شود. چهره‌اش مانند همیشه زرد بود و در صورتش موهای اندک و پراکنده‌ای روییده بود. هنگامی که لبخند می‌زد، دندان‌های زرد و بلند و غیرمنظمش هویدا می‌شد. عجیب بود که با آن چهره‌ی زردگون ولاغر، لطافت و مهربانی در چشم‌هایش موج می زد! چشم‌هایش همان حالت چشم‌های ریحانه را داشت. سال‌ها پیش پدربزرگ گفته بود: "هیچ کس باور نمی‌کند که ریحانه به این زیبایی، فرزند چنین پدری باشد؛ مگر این‌که به چشم‌های ابوراجح دقت کند." از صحن حمام صدای ریزش آب و سروصدای مبهم و نامفهوم مشتری‌ها به گوش می‌رسید. مسرور با قطیفه‌ای، به استقبال مردی رفت که در حال بیرون آمدن از صحن بود. آن مرد قطیفه را به دور کمر خود پیچید، وارد رخت‌کن شد و پاهایش را در حوض زد. قوها مانند همیشه به آن سوی حوض رفتند. روی سکوی مقابل، سه نفر خود را خشک می‌کردند و لباس می‌پوشیدند و دو نفر آماده می‌شدند تا وارد صحن حمام شوند. مسرور، قطیفه هر کس را که می‌گرفت، جایی می‌گذاشت تا به موقع بتواند آن را روی دوشش بیندازد. اولین و آخرین نگاه مشتری‌ها متوجه قوها بود. دلم می‌خواست آنچه را در دل داشتم به ابوراجح بگویم. یقین داشتم که با آرامش به حرف‌هایم گوش می‌دهد. نمی‌دانستم چرا باید چیزی به نام مذهب بین ما فاصله ایجاد کند. اگر چنین فاصله‌ای در میان نبود چقدر احساس سعادت می‌کردم و حرف زدن درباره ریحانه و آینده، آسان به نظر می‌رسید. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14077 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ بیانات کمتر شنیده شده رهبری در مورد بدحجابی 🔹برخی با دیدن ناهنجاری در جامعه می‌گویند نسل جوان از دست رفته اما... مستند کوتاه «آزمون های دشوار» روایت رهبر انقلاب از حماسه شکست حصر پاوه در ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ است. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله تروريستى دو جور داريم …! به مناسبت حمله تروريستى اخیر به حرم شاهچراغ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✳️ مقاله اول یهود؛ آتش‌افروز جنگ ایران و عثمانی https://eitaa.com/salonemotalee/13787 ✳️ مقاله دوم؛ نقش خرم سلطان در افول امپراتوری عثمانی https://eitaa.com/salonemotalee/13841
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13980 ✳️ مقاله سوم؛ نقش یهودیان مخفی و آتاتورک در فروپاشی عثمانی ۱. 🔹بسیاری از یهودیانی که در زمان حاکمیت امپراتوری عثمانی به‌عنوان «مسلمان» یا «یهودیِ اسلام‌آورده» در ساختار نظام عثمانی رخنه کرده بودند، با فراهم آمدن شرایط لازم جهت طرح ایده‌های صهیونیستی، به همکاری مؤثّر با سران انقلاب ۱۹۰۸م/۱۲۸۷ش پرداختند. 🔹هرچند که سران انقلاب از عوامل یهودی ترک بودند، ولی آنان مانند یک کاتالیزور صهیونیستی برای تأسیس یک حکومت لائیک ضدّ اسلامی بر ویرانه‌های عثمانی عمل نمودند. 🔹طلعت پاشا که نماینده‌ی شهر «ادرنه» در مجلس و یهودی بود، به سِمَت وزیر کشور انقلاب ترک‌های جوان برگزیده شد. او به‌عنوان تئوریسین این گروه نیز مطرح بود. 🔹جمال پاشا که یک فرمانده‌ی نظامی اقتدارگرای عثمانی با استعداد عالی در امور اطلاع‌رسانی و هماهنگی بود، شورش علیه عبدالحمید، خلیفه‌ی عثمانی را سازماندهی کرد. انور پاشا هم که رهبری جریان شورش سال ۱۹۰۸م را علیه عثمانی به‌عهده داشت نیز یک یهودی بود. 🔹سه نفر یاد شده، که یک مثلث شوم ضداسلامی را تشکیل می‌دادند، توانستند گروه «جمعیت آزادی عثمانی» [۱] را که در «سالونیک» با تلاش «اسماعیل جان بولات» و مصطفی کمال (‌آتاتورک) تشکیل شده بود، با خود همراه سازند و از پتانسیل‌های این انجمن یهودی- صهیونیستی، بهره‌برداری کنند. 🔹گروه «جمعیت آزادی عثمانی»، به‌سرعت در میان افسران و کارمندان دولتِ ولایات «مقدونیه» نفوذ یافته بود و افراد این گروه، به‌صورت هسته‌های کوچک و مانند تروریست‌های بلغاری سازماندهی شده بودند. 🔹سازمان جدید، ظاهراً جلسه‌های خود را در «لژهای فراماسونری» برگزار می‌کرد و کمک‌های مالی و حمایت‌های دیگری از «یهودیان مسلمان‌شده» یا از دونمس‌ها (دونمه‌های به‌ظاهر مسلمان) [۲] دریافت می‌داشت. 🔹این سازمان همچنین با گروه‌های ملی و مسلمان آلبانیایی، که در شمال توسط فراماسونری و صهیونیسم سازماندهی شده بودند، تماس گرفت و اختلاف نظرهای موجود درباره‌ی چگونگی تشکیلات نهایی امپراتوری را تحت‌الشّعاع خواست مشترکشان، یعنی مبارزه با سلطان قرار دادند. [۳] 🔹«انجمن آزادی عثمانی» و سایر مخالفان در سال ۱۹۰۷م/۱۲۸۶ش به‌رهبری طلعت پاشا، جمال پاشا و انور پاشا پس از ائتلاف با «ترک‌های جوان» [۴] ساکن پاریس، گروه «اپوزیسیون اتحاد و ترقّی» را تشکیل دادند. 🔹آنان با شعار اجرای قانون اساسی مصوّب ۱۸۷۶م/۱۲۵۵ش، خواهان اصلاحات در جامعه‌ی عثمانی با برکناری عبدالحمید از قدرت شدند. اما بعد از آن‌که سلطان عبدالحمید قانون اساسی سال ۱۸۷۶م را پذیرفت، تقریباً خلع سلاح شدند، لیکن در سال ۱۹۰۹م مجدداً با شورش نظامی علیه باب عالی، عبدالحمید را از سلطنت خلع نمودند. 🔹دقیقاً بعد از خلع عبدالحمید و کودتای ۱۹۰۹م/۱۲۸۸ش، «فراماسونری»، که بازوی دیگر صهیونیسم بود، توسط صهیونیسم گسترش یافت و یهودیان مهاجرت به «فلسطین» را با شدت هرچه بیشتر ادامه دادند. با اجرای قانون اساسی و تأسیس «مجلس مبعوثان»، یهودیان بسیاری در قالب نمایندگان مردم از شهرهای بزرگ مثل «اسلامبول»، «ادرنه»، «سالونیک» و… وارد مجلس شدند. 🔹همین جریان در خصوص وزرا نیز صادق بود. چنان که از تعداد ۱۳ پست وزارت دولت «ترکان جوان»، چهار وزارت‌خانه در دست یهودیان قرار داشت؛ 👈 وزارت پست و تلگراف در دست «اوسقان افندی»، که یک صهیونیست تمام‌عیار بود، سپرده شد. او پنج سال قبل از وزیر شدن، تنها یک منشی دون‌پایه بود ولی دست‌های نامرئی صهیونیسم به یک‌باره از او وزیر ساخت. 👈 یهودی رومانی‌الاصل دیگری به‌نام «بساریا افندی» (Nicolae Constantin Batzaria) که نماینده مجلس و نویسنده روزنامه صهیونیستی «ترک جوان» بود، به سِمَت وزیر کار و امور اجتماعی برگزیده شد. 👈 وزارت بازرگانی و کشاورزی توسط یک صهیونیست کامل به‌نام «نسیم مازلیاح» که قبلاً نماینده مجلس بود، تصاحب گردید. 👈 معروف‌ترین یهودی دونمه (‌به‌ظاهر مسلمان) «جاوید بیگ» (Mehmed Cavid Bey) نام داشت، که وزارت اقتصادی و دارایی را در اختیار گرفت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14079 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ✡ 🕎 روچیلدها و امپراتوری جهانی صهیونیسم https://eitaa.com/salonemotalee/13514 🕎 روچیلدها و اقتصاد غرب https://eitaa.com/salonemotalee/13727 🕎 پدر «ارض اسرائیل» https://eitaa.com/salonemotalee/13791 🕎 روچیلدها و استعمار بریتانیا https://eitaa.com/salonemotalee/13882 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ روچیلدها و امپراتوری جهانی صهیونیسم قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13982 ◀️ قسمت یازدهم مقاله چهارم؛ روچیلدها و استعمار بریتانیا ۴. 🔶🔸روچیلدها و دوستی با نازی‌های آلمان هیتلری 🔹به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران صهیونیسم، در سال‌های ظهور نازیسم در آلمان و جنگ جهانی دوم، روچیلدها در پیوندی مرموز با سران آلمان هیتلری قرار داشتند 🔹یوری ایوانف می‌نویسد: کسانی که علاقه‌مند به بحث درباره‌ی «مسائل به ظاهر متناقض» خاصه در پیوند با جریان صهیونیسم جهانی هستند بهتر است ابتدا به این پرسش پاسخ گویند: چرا و چگونه خاندان روچیلد، این خانواده یهودی که افرادش به طفیل اقتصاد ممالک متعددی زندگی می‌کنند، در حالی که نازی‌ها بسیاری از مردم اروپا و مِن‌جمله یهودیان را با خشونت هرچه بیش‌تر به قتل می‌رسانیدند، نه تنها جان سالم از معرکه به در بردند بلکه ثروتمندتر از پیش نیز شدند؟! قبلاً دیدیم که چگونه صهیونیست‌هایی که از گهواره دست‌پرورده‌ی روچیلد بودند نقش قربانیان نازی را به یهودیان اروپایی تحمیل کردند و چگونه با نازی‌ها از درِ سازش درآمدند و با ایشان به توافق رسیدند که یهودیان را روانه‌ی کوره‌های آدم‌سوزی سازند و با به کیبوتص‌های سرزمین «کنعان» اعزام دارند. (۱۳) 🔹محقق فوق می‌افزاید: روچیلدها خوب می‌دانند که اسرارشان را چگونه حفظ کنند؛ چنان‌که راز ملاقات‌های خویش را طی دو جنگ جهانی به کمال حفظ کردند: آری، آن‌گاه که از اطریش و فرانسه و انگلستان گرد هم می‌آمدند تا در انجمن‌های خانوادگی و از فراز گیلاس‌های شامپانی بر مردم اروپا که در جاهایی دیگرـ که از لحاظ آن‌ها در حکم جاهایی در سیاره‌ای دیگر بود ـ خون‌شان ریخته می‌شد خیره شوند و نقش‌ها و حوزه‌های نفوذ را تقسیم کنند و به حساب سود خود برسند. (۱۴) 🔹اگر توجه کنیم که یک‌سال پیش از به قدرت رسیدن هیتلر، یهودیان تنها ۱۹ درصد جمعیت فلسطین را تشکیل می‌دادند و علی‌رغم خشونت و ارعاب بارون ادموند روچیلد تمایلی به مهاجرت به فلسطین از خود نشان نمی‌دادند، خدمت بزرگ نازیسم آلمان به روچیلدها و پیوند مرموز میان آنان ملموس‌تر خواهد شد. (۱۵) در این‌جا این سئوال به جد مطرح است که به‌راستی آیا صهیونیسم آرمان روچیلدهاست یا ابزاری است در دست آنان برای ایجاد یک امپراتوری عظیم مالی در خاورمیانه؟!! 🔹لرد روچیلد دوم بلاعقب بود و پس از مرگ وی رهبری روچیلدهای انگلیس به آنتونی گوستاو روچیلد (۱۸۸۷ـ۱۹۶۱)، پسر لئوپولد (برادر لرد روچیلد دوم)، رسید. آنتونی گوستاو روچیلد بخشی از سرمایه‌ی روچیلدها را به سمت صنعت پزشکی هدایت کرد و سیطره‌ی خود را بر تأسیسات بیمارستانی و پزشکی انگلیس برقرار ساخت. 🔹علاوه بر او، جیمز آرماند روچیلد (۱۸۷۸ـ۱۹۵۷)، پسر بارون ادموند روچیلد فرانسه (پدر «ارض اسرائیل»)، نیز که از جوانی در انگلستان مقیم و تبعه این کشور بود و در جنگ اول جهانی به همراه ارتش‌های فرانسه و انگلیس در خاورمیانه حضور فعال داشت، در صحنه سیاست انگلیس درخشش یافت و در سال‌های حساس ۱۹۲۹ـ۱۹۴۵ به‌عنوان نماینده «حزب لیبرال» در مجلس عوام حضور داشت. 🔹جیمز روچیلد در دوران دولت مک‌دونالد از طرح مستعمره‌کردن فلسطین هواداری جدّی کرد که به زعم او تنها راه حفظ منافع یهود و اعراب و جلوگیری از سلطه‌ی یکی بر دیگری بود! 🔹در سال‌های پس از جنگ دوم، به‌ویژه از دهه‌ی ۱۹۵۰، لرد روچیلد سوم (ویکتور روچیلد) در رأس امپراتوری نامرئی روچیلدها قرار گرفت که دامنه‌ی این امپراتوری را به درون سرویس‌های اطلاعاتی مُعظَم غرب گسترش داد. 🔹پس از جنگ دوم جهانی، سرمایه‌ی روچیلدهای انگلیس علاوه بر مجتمع غول‌آسای «رویال داچ شل» راه‌های نوینی برای توسعه یافت. روچیلدها مبالغ کلانی در ایالات متحده آمریکا و کانادا سرمایه‌گذاری کردند؛ در کانادا به‌ویژه بر صنعت فیلم و تلویزیون این کشور چنگ انداختند و در آمریکا وارد اتحاد با «بنیاد مورگان» شدند که اکنون شریک اصلی آن‌ها در کمپانی «شل» محسوب می‌شد. 🔹دوران پس از جنگ دوم که با تأسیس دولت غاصب اسرائیل همراه است، شاهد سرمایه‌گذاری‌های کلان روچیلدها در فلسطین اشغالی است. با سرمایه لرد روچیلد سوم (ویکتور روچیلد) بود که شبکه تلویزیونی اسرائیل تأسیس شد و جیمز روچیلد نیز راه پدرش را در سرمایه‌گذاری در اسرائیل دنبال کرد و زنان روچیلدها انواع مؤسسات «خیریه» و کلوپ‌های رقص را در «ارض موعود» پایه‌ریزی کردند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14081 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13985 ◀️ قسمت شصت‌وسوم؛ 📒 فصل دهم: فرش پوسیده ۲. 🔶🔸قدرشناسی از همسر مقاوم از باب حق گذاری باید کمی هم شده به نقشی که همسرم در زندگی من داشته اشاره کنم ایشان قبل از هر چیز از یک طمأنینه و آرامش و روحیه قوی برخوردار است؛ لذا با آن‌که خانه ما بارها مورد یورش دژخیمان واقع شد و با آن‌که من بارها در برابر او بازداشت شدم و حتی در نیمه‌شب که برای دستگیری من به خانه ما ریختند مورد ضرب و جرح واقع شدم که شرح آن را بعداً خواهم گفت، علی‌رغم همه این‌ها هیچ‌گاه ترسی یا ضعفی یا افسردگی و ملالتی در او مشاهده نکردم با روحیه‌ای عالی و قوی در زندان به ملاقات من می‌آمد در این ملاقات‌ها به من اعتماد و اطمینان می‌داد هرگز نشد وقتی در زندان بودم خبر ناراحت‌کننده‌ای به من بدهد به یاد ندارم که مثلاً خبر بیماری یکی از فرزندان را به من داده باشد یا مطلبی را که برایم ناخوشایند باشد درباره خانواده و بستگان و والدین گفته باشد همچنین باید به صبر و شکیبایی فراوان او در تحمل سختی و مشقت زندگی در دوران پیش از انقلاب و اصرار او بر ساده.زیستی در دوران پس از انقلاب اشاره کنم بحمدالله خانه ما همواره تاکنون از زوائد زندگی و زرق‌وبرق‌های دنیوی که حتی در خانه‌های معمولی مردم یافت می‌شود به دور مانده است و همسرم در این امر بالاترین سهم و مهم‌ترین نقش را داشته است درست است که من زندگیم را به همین شکل آغاز کردم و همسرم را نیز در این مسیر هدایت کردم و این روحیه را در او زنده نگاه داشتم؛ اما صادقانه بگویم که او در این زمینه بسیار از من پیشی گرفته است من درباره زهد و پارسایی این بانوی صالحه نمونه‌های بسیاری در ذهن خود دارم که بیان برخی از آن‌ها خوب نیست از جمله مواردی که می‌توانم بگویم این است که هرگز از من درخواست خرید لباس نکرده است؛ بلکه نیاز خیلی ضروری خانواده به لباس را به من یادآور می‌شد و خود می‌رفت و می‌خرید هیچ وقت برای خود زیورآلات نخرید مقداری زیورآلات داشت که از خانه پدری آورده بود و یا هدیه برخی بستگان بود همه آن‌ها را فروخت و پول آن‌ها را در راه خدا صرف کرد او اینک حتی یک قطعه زروزیور و حتی یک انگشتر معمولی هم ندارد به یاد دارم از جمله مواردی که زیورآلات خود را فروخت؛ زمانی بود که سالی در مشهد زمستان نزدیک شد و سرما شدت یافت مردم برای گرم کردن خانه‌های خود به خرید مواد سوختی که در آن زمان زغال بود روی آوردند در چنین مواقعی تعدادی از مومنین به من مراجعه می‌کردند و پولی در اختیار من می‌گذاشتند تا با آن زغال بخرم و بین نیازمندان توزیع کنم معمولا زغال را از زغال‌فروشی می‌خریدم و بعد به کسانی که نیاز داشتند حواله می‌دادم تا از آنجا بگیرند در آن سال پولدارها به من مراجعه نکردند فقرایی مراجعه کردند که معمولاً در چنین ایامی برای گرفتن زغال در خانه علما را می‌زنند آن سال این افراد از خانه من ناامید باز می‌گشتند و این امر مرا بسیار اندوهگین می‌ساخت همسرم که این حال را دید به من پیشنهاد کرد دستبندی را که برادرش به مناسبت تولد یکی از فرزندان به او هدیه کرده بود بفروشم من مخالفت کردم ولی او اصرار ورزید دستبند را گرفتم می‌خواستم آن را به قیمت هرچه بیشتر بفروشم معمولاً زرگرها طلا را بر اساس وزن می‌خرند و دستمزد ساخت آن را حساب نمی‌کنند اتفاقاً یکی از همسایگان و دوستان به خانه ما آمد من جریان را برایش تعریف کردم تا تشویق شود که دستبند را به قیمت هرچه بیشتر برایم بفروشد او رفت و آن را به هزار و چند صد تومان فروخت و گفت من هم به اندازه همین پول روی آن می‌گذارم لذا مبلغ خوبی فراهم شد با آن زغال خریدم و نگرانی همسرم هم برطرف گردید و به قول حطیئه: و بات ابوهم من بشاشته ابا لضیفهم و الام من بشرها اما پدر و مادرشان آنقدر شادمان و خوشرو بودند که با میهمانشان نیز رفتار پدرانه و مادرانه کردند 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14171 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
۴۹. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 یاد باد؛ آن روزگاران یاد باد روزگار وصل یاران یاد باد یاعلی 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 مرحوم آیه الله احمد سیبویه ۲۰سال امام جماعت حرم حضرت ابالفضل علیه‌السلام بود. حالات وخصائص عجیبی داشت در ۱۰۰ سالگی مثل یک نوجوان روضه می‌خواند وگریه می‌کرد موقع روضه می‌آمد لابلای جمعیت می‌گشت گریه‌کن‌ها رو شکار می‌کرد یعنی می‌رفت زانوبه‌زانوش براش روضه می‌خواند بدون میکروفن صدای رسائی داشت. یه روز توی قم بود اومد توی محراب زانو به زانوی آیه‌الله بهجت شد. وسط روضه یاد جوانی کرد گفت: شیخ محمدتقی! یادته جوانی شب‌های محرم بین‌الحرمین تا صبح دوتائی می‌خواندیم و سینه می‌زدیم؟ این عارف فرزانه می‌گفت: شیخ حسین سامرائی بمن گفت: شبی در سرداب سامرا تنهائی گرم اشک و روضه زینب کبری علیهاالسلام بودم ناگهان متوجه شدم آقائی پشت سرم نشسته که از هیبتش توان برگشتن ندارم او با زمزمه‌های من سخت گریه می‌کرد مقداری بعد از روضه که گذشت فرمود: شیخ حسین به شیعیانم بگوئید خدا را به عمه جانم زینب قسم بدهند و برای فرجم دعا کنند سپس من توانی در خود احساس کردم برگشتم ولی دیگرکسی را ندیدم. روحش شاد 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا