هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_عرفانهای_کاذب
#مریمیه:
از فریتیوف شوان تا #سیدحسین_نصر
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_عرفانهای_کاذب
#مریمیه:
از فریتیوف شوان تا #سیدحسین_نصر (۲)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/23924
◀️ قسمت پنجم:
🔶🔸رنه گنون و پیروان شوان در ایران ترادیشنالیسم
🔹رنه گنون [۲۹] اندیشمند نامدار فرانسوی – مصری، در سال ۱۸۸۶ در شهر بلوا (فرانسه) بهدنیا آمد و در سال ۱۹۵۱ در قاهره درگذشت.
گنون بهعنوان بنیانگذار جریان فکری در غرب شناخته میشود که به ترادیشنالیسم [۳۰] معروف است.
🔹پیروان شوان و نصر در ایران در پوشش نام و آراء گنون برای خود اعتبار کسب میکنند.
آنان خود را وارث فکری و معنوی رنه گنون و «سنتگرایی» گنونی معرفی میکنند در حالیکه، آنگونه که خواهیم دید، رفتار و عملکرد شوان در تقابل با سیره و عقاید گنون بود، بهنحوی که اقدامات شوان را عامل افسردگی شدید و مرگ زودرس گنون در ۶۴ سالگی میدانند؛
و چنانکه خواهیم دید گنون در اواخر عمر به شوان و «جاسوسان» شوان در پیرامون خود (مارتین لینگز و ویتال پری) بهشدت بدبین بود و از آنان هراس داشت.
🔹پیروان شوان در ایران، که خود را در پوشش گنونی پنهان کردهاند، عموماً دارای مناصب و عناوین شامخ دانشگاهی هستند، و وجهه و نفوذشان از این طریق است.
🔹این در حالیاست که گنون اندیشمندی «غیرآکادمیک» بود و بیاعتنا به قالبهای رسمی دانشگاهی غرب.
گنون با تأخیر بسیار، در ۳۰ سالگی (۱۹۱۵)، از سوربن مدرک لیسانس در رشته فلسفه اخذ کرد و این بالاترین مدرک تحصیلی اوست.
🔹او در سالهای بعد (۱۹۱۷-۱۹۱۸) در مدرسهای در الجزایر به تدریس فلسفه پرداخت و پس از بازگشت به پاریس در ۱۹۱۹ رسالهاش را با عنوان «مقدمه عمومی بر مطالعه آئینهای هندو» به دانشگاه سوربن ارائه داد ولی سیلوین لوی، هندوشناس مشهور یهودی – فرانسوی، آن را بهعنوان پایاننامه دکتری نپذیرفت.
🔹کمی بعد، در سال ۱۹۲۱، گنون رساله فوق را منتشر کرد.
این اوّلین کتاب گنون است.
معهذا، بعدها که گنون، پس از مرگ، به شهرت رسید و اندیشههایش گسترش یافت، سوربن او را از مفاخر علمی فرانسه شمرد و تدریس آراء گنون را آغاز کرد.
🔶🔸مفاهیم بنیادین در ترادیشنالیسم
🔹در زبان فارسی معادل «سنتگرایی» را برای «ترادیشنالیسم» به کار میبرند و این معادل رواج یافته است.
در واقع «ترادیشنالیسم» نام جریان فکری معینی است که با عقاید رنه گنون هویّت یافت و در این معنا با مفهوم متعارف «سنتگرایی»، در مقابل «تجددگرایی»، متفاوت است. [۳۱]
🔹منظور ترادیشنالیستها از «ترادیشن» آن چیزی نیست که در عرف زبان فارسی یا در مباحث جامعهشناسی و توسعه از «سنت» میفهمیم.
گنون به این برداشت ساده از مفهوم «سنت» در اندیشه خود معترض است.
🔹از منظر گنون، «سنت» حقایق یا اصولی است که «در معنایی وسیع از مبدأ الهی جاری شده و خارج از محبس زمان و مکان، تجلیات گوناگون نظیر ادیان، هنر و مانند آن یافته است.» و «ذات قدسی از آن حیث که ذات قدسی است، مبدأ «سنت» است و به خونی میماند که در شریانهای سنت ساری و جاری است.
سنت حضور ذات قدسی را در تمام نقاط جهان هستی گسترش میدهد و تمدنی میآفریند که ذات قدسی حضوری فراگیر در آن دارد.» [۳۲]
گنون حتی فلسفه را نیز «سنت» نمیداند به این دلیل که «در مرتبه راسیونل [عقلانی] و اساساً دنیوی است.» [۳۳]
🔹بنابراین، ترادیشنالیستها با ارائه مفهوم «سنت» منظومه فکری معینی ارائه میدهند که با معنای متعارف «سنت» تفاوت دارد.
این جریان فکری را گاه «گنونگرایی» [۳۴] مینامند ولی خود آنان ترجیح میدهند خویشتن را «ترادیشنالیست» بخوانند.
🔹ویتال پری، از پیروان وفادار و بسیار نزدیک به شوان، که با او آشنا خواهیم شد، «سنت» را اینگونه تعریف کرده است:
«سنت [ترادیشن] تداوم وحی است.
انتقال متصل اصول، علوم و قوانین جهانشناختی و معنوی برآمده از دین وحیانی، از طریق نسلهای بیشمار است:
[در ترادیشن] هیچ امری فروگذار نشده است،
از پایهریزی نظامهای اجتماعی و موازین رفتار
تا احکام و قواعدی که به کنترل و تنظیم هنرها و طرحها و نحوه تزیین و پوشیدن لباس مربوط میشود؛
سنت دربردارنده علوم ریاضی، فیزیکی، پزشکی و روانشناختی و افزون بر آن مشتمل بر علومی است که از حرکتهای فلکی گرفته میشوند.
آنچه که آن را کاملاً در مقابل علم مدرن ما، که اساساً نظامی بسته میباشد، قرار میدهد این است که سنت همهچیز را به مراحل بالاتر هستی و در نهایت به اصول غایی، که مسائلی کاملاً ناشناخته برای بشر جدید هستند، ارجاع میدهد.» [۳۵]
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24064
🔸🌺🔸--------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_هالیوود
صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ
◀️ رسالت گمشده
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_هالیوود
🔶🔸حاکمیت جنگ سرد در سینمای ایران و جهان
✳️ رسالت گمشده (۲)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/23926
◀️ قسمت پنجم:
در بلوک شرق ولادیمیر لنین، تئوریسین و رهبر انقلاب ۱۹۱۷م و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی رسماً اعلام کرد که: از نظر ما فیلم مهمترین هنر است (For us, cinema is the most important art) و همسر خود نادژدا کروپسکایا (Nadezhda Krupskaya) را مسئول مستقیم پیگیری امور سینمایی شوروی کرد.
اینان ضمن پیگیری پروپاگاندای (Propaganda) مطلوب فرهنگی سوسیالیسم، آثار سینمایی شاخصی همچون جک فراست (Jack Frost – 1964)؛ تولد یک ملت (The Birth of a Nation)؛ سولاریس (Solaris)؛ رَزمناو پوتمکین (Battleship Potemkin)؛ کودکی ایوان (Ivan’s Childhood) و دهها اثر سینمایی دیگر را تولید کردند.
اما بلوک شرق هیچگاه نتوانست در برابر قدرت رسانهای بلوک غرب و هجمهی پروپاگاندای آمریکایی، بایستد و مطلوبِ فرهنگیِ لیبرالیسم را به چالش بکشد. هالیوود در ژانرهای مختلف سینمایی، هر روز اسطورهی آمریکایی جدیدی را به عرصه میکشاند و هر روز بر قدرت رسانهای خود در جنگ سرد میافزود.
در این میان، صنعت سینمای ایران که شروع فعالیت آن از سال ۱۲۸۳ (۱۹۰۴م) با افتتاح اولین سینمای عمومی در ایران آغاز شد، از همان ابتدا بهصورتی کاملاً خود باخته، عرصهی فرهنگی کشور را در اختیار فیلمهای خارجی قرار داد و طی ۲۶ سال تنها محصولات سینمای آمریکا، فرانسه، آلمان، شوروی و حتی مصر را به نمایش گذاشته و به خورد جامعهی مسلمان ایران داد!
سینمای ایران سرانجام در سال ۱۳۰۹ (۱۹۳۰م) اولین فیلم سینمایی صامت ایرانی تحت عنوان آبی و رابی (Abi and Rabi) و پس از آن فیلم صداداری با عنوان دختر لُر (Lor Girl) را در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۴م) تولید کرد و عملاً بدون خط فکریِ خاص و بهدور از توجه به تحولات جهان پیرامون و بالاخص دو جنگ خانمانسوز جهانی که تأثیرات ویژه و همهجانبهای بر ایران داشت، اقدام به بسط و گسترش خود نمود.
این قاعده که: «جنگ نقطهی عطف تاریخ ملتهاست» در مورد ایران نیز صادق بود و همانگونه که مرزهای جغرافیایی ایران در طول جنگ جهانی اول مورد تعرض واقع شده و سرانجام به تشکیل حکومت مستبد رضاخان میرپنج در سال ۱۳۰۵ (۱۹۲۶م) منجر گردید؛ فرهنگ و تمدن ایرانی نیز دستخوش تغییرات ویژهای بود که هیچگاه سینمای ایران قصدی برای دیدن و شنیدن آن نداشت!
سینمای ایران در دوران پس از جنگ جهانی اول بدون هرگونه جریانسازیِ صحیح فکری و یا تولید آثار ملی، تنها به نمایش آثار سرگرمکنندهی سینمای جهان و بالأخص محصولات هالیوود مبادرت ورزیده و همراستا با نوسازیِ فرهنگیِ! پهلوی و بهدور از توجه به دغدغههای ملی و همچنین تحولات جهانِ پیرامون، به عامل رسانهای نفوذ فرهنگ غرب مبدل گردید.
مشی سینمای ایران در بیهویتی و اصالت بخشیدن به موضوع سرگرمی در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن، عینیّتی غیر قابل انکار به خود گرفت و نشان داد که نهتنها دغدغهای برای توجه به موضوعات ملی و فراملی ندارد، بلکه سعی میکند تا بهعنوان ابزار رسانهای متجدد، دائماً به بُنمایههای سنتی فرهنگ انسانِ مسلمانِ ایرانی و باورهای دینی او بتازد.
جنگ جهانی دوم تأثیرات فرهنگی بسیاری بر جامعهی مسلمان ایران گذاشت و این در حالی بود که سینمای ایران سعی نمود تا بهجای حساسیت نسبت به موضوعاتی نظیر اشغال ایران توسط نیروهای متفقین و قحطی و نابسمانانی کشور و فرار رضاشاه کبیر! به امر دول بیگانه و حضور شاه فاسد جوانی چون محمدرضا پهلوی بر اریکهی سلطنت و تشکیل یکی از مهمترین اجتماعات تاریخ جنگ با حضور رؤسای جمهور انگلیس، آمریکا و شوروی در تهران تحت عنوان کنفرانس تهران در آذرماه سال ۱۳۲۲ (۱۹۴۳م) که بدون هماهنگی با تهران صورت گرفت و همچنین صدها موضوع مهم دیگر، همچنان بر اساس مشیِ عاشقانهسازی اولیه خود که در آثاری همچون دختر لُر و طوفان زندگی و شرمسار و… تبلور مییافت، ادامهی مسیر دهد و با افزودن بر حجم ضدمذهبی آثارش، بر تولید آثار بیمایهی عاشقانه و مؤنثمحور تأکید ورزیده و تا به آنجا پیش رود که گونهای جدید و سبکی منحصر بهفرد از فیلمسازی را با عنوان فیلمفارسی (Persian Film) عرضه کند!
با کمال تأسف میتوان سینمای ایران را موجودی مفلوک تصور کرد که در اوج تحولات جهانی پس از جنگ جهانی اول، سر در گریبانِ سینمای غرب نمود و عملاً ذهن و فکر جامعهی ایران را در اختیار آثار سینمایی مهاجم قرار داده و با حفظ این فلاکت در دوران پس از جنگ جهانی دوم، اقدام به تولید محصولاتی فاسد کرد که ابعاد داستانی آن بر وجوه نازل و بسیار پست روابط انسانی بنا نهاده شده بود.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24067
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#چارلز_داروین
روز ۱۲ فوریه به مناسبت تولد این زیستشناس انگلیسی و بنیانگذار نظریهٔ تکامل (١٨٠٩م)به "روز جهانی داروین!" نامگذاری شده؛
خلاصهی مقالهای به این مناسبت:
✡️ پیشینهٔ راهبرد اصلاح نژاد و #کاهش_جمعیت
🔹پیشینهٔ برنامههای جهانی #تحدید_نسل و همچنین برنامهٔ #اصلاحات_ژنتیکی بشر، به سالهای نیمهٔ قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد.
🔹این زمان مقارن با آغاز تحول نگاه انسانشناسانه و عمیق غرب با اتکا بر نظریات #چارلز_داروین (١) است، که بهشدت سیاست، اقتصاد و علوم اجتماعی غرب را دستخوش تحوّل کرد. (٢)
🔹لزوم تغییر در شرایط ژنتیکی نوع بشر نیز اولین بار توسط پسر عموی ناتنی داروین مطرح شد.
وی که #فرانسیس_گالتون (٣) نام دارد برای اولین بار در آکادمی علوم انسانی بریتانیا، ویژگیهایی مانند #هوش_برتر را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و نتیجه گرفت که این ویژگیها موروثی هستند؛
به اینترتیب اینگونه بیان کرد که صفات مطلوب میتواند از روشهای وراثتی منتقل شود.
🔹این تئوری تا اینجا مشکلی ایجاد نمیکرد، اما گالتون در سال ١٨۶٩، یک برنامهٔ پرورش گزینشی برای انسانها را در کتاب خود با نام «نابغه ارثی» (۴) مطرح کرد. او نوشت:
✍️ امکان خلق یک «نژاد یا ملت بسیار با استعداد» از طریق ازدواجهای پیاپیِ کنترلشده طیِ چند نسل، کاملاً محتمل است.
🌐 پینوشتها:
[1] Charles Darwin (1809-1882)
نظریات او دربارهٔ پیدایش انسان، آغازگر عصری جدید در غرب است؛ با تکیه بر این نظریات، به باقیماندهٔ مؤلفههای اجتماعیِ متکی به ادیان الهی در تمدن غرب تیر خلاص زده شد.
[٢] این نظریه ابتدا #بقای_اصلح در حیات را تئوریزه کرد؛ اما در سالهای بعد، این اصل و صورتِ تغییریافتهٔ آن (یعنی: قانون تنازع بقا) در تئوریهای سیاسی و اقتصادی غرب مطرح و تثبیت شد. این نگاه، به انسان غربی اجازه میداد، در حوزههای مختلف و بیمحابا به جدال با همنوعانش بپردازد. چرا که بر این اساس «آنکه در تزاحم یا رقابت باقی میماند، ذاتاً اصلح و شایستهٔ ماندن است»؛ از اواخر قرن نوزدهم تاکنون، این نگاه، مبنای #انسانشناسی تمدن غرب قرار گرفته است.
[3] Francis Galton (1822–1911)
[4] Hereditary Genius
📖 متنکاملیادداشت «نظریهٔ اصلاح نژاد بشر» در همین کانال(مقاله سوم از سلسله مقالات #پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا)
قسمت اول؛https://eitaa.com/salonemotalee/1759
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_استعمار
پلانتوکراسی و تجارت جهانی برده
رازهای تمدن جدید غرب
#پلانتوکراسی
🔹فاجعه بومیان تاسمانیا بیشک یکی از تراژدیهای هولناک سده نوزدهم است.
این جزیره بزرگ، که در جنوب استرالیا واقع است، در سال ۱۶۴۲م/۱۰۲۱ش به وسیله یک ماجراجوی دریایی کمپانی هند شرقی هلند به نام ابل جانسون تاسمان “کشف!!!” شد و در سال ۱۸۰۳م/۱۱۸۲ش به تصرف انگلیسی ها درآمد.
سیاست امحاء بومیان تا سال ۱۸۷۶م/۱۲۵۱ش، مقارن با دولت میرزا حسین خان سپهسالار در ایران، تداوم داشت.
در این زمان آخرین بقایای سکنه اصلی این سرزمین از میان رفت.
🔹الوین تافلر می نویسد:
#چارلز_داروین، خود درباره فاجعه کشتار بومیان تاسمانیا مقالاتی نوشت و با شور و حرارتی که این قتل عام در او برانگیخته بود چنین پیشبینی کرد:
در دوره ایاز آینده… نژادهای متمدن انسان بطور قطع نسل نژادهای وحشی را از روی زمین برمی دارند و خود جایگزین آن می شوند.
🔹نمونه #چارلز_داروین قابل تعمیم به تمامی فرهیختگان غربی نیست.
در اروپا نیز بوده اند انسانهای آزادهای که فاجعه نسلکشی به وسیله غارتگران ماوراء بحار را محکوم می کرده اند.
برای مثال؛
ویلیام هاویت، نویسنده مسیحی انگلیس، میگفت:
بربریت و فجایع وحشیانهای که نژادهای به اصطلاح مسیحی در هر نقطه جهان و علیه مردم هر کشور مسخر مرتکب شدهاند در هیچ عصری از اعصار تاریخ و نزد هیچ نژادی، هرقدر وحشی و عقبافتاده، هر اندازه بیرحم و بیشرم، نظیر ندارد.
🔹روشن است که مستملکات پهناور و حاصلخیز ولی خالی از نیروی انسانی نمیتوانست سودی برای کانونهای مستعمراتی اروپا داشته باشد.
هدف “پول” بود نه حکمرانی بر برهوتی خالی از سکنه.
مهاجرت وسیع اروپاییان تهیدست و انتقال خیل عظیم مجرمین و تبهکاران آغاز شد!
ولی این نیز چاره کار نبود!
چنین بود که “شکار!” سکنه قاره آفریقا و انتقال آنان به مستملکات ماوراء بحار به یکی از پایه های اصلی اقتصاد دنیای غرب بدل شد.
این فرایندی است که دورانی طولانی، سه سده، تداوم داشت.
✳️ بیشتر بدانیم؛
👈 #پلانتوکراسی و تجارت جهانی برده
https://eitaa.com/salonemotalee/22434
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_ترویج_فحشا
پروژه لولیتا سازی و دعوت به طغیان اخلاقی
جفری اپستین (Jeffrey Epstein)؛
جعبه سیاه فساد و انحراف جنسی عمیق طبقه حاکم بر آمریکا در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی.
دستکم رفاقت نزدیک دو تن از روسای جمهور ایالات متحده (از دو حزب) یعنی بیل کلینتون و دونالد ترامپ با او آشکار و قطعی بود و البته دهها چهرهی متنفّذ و قدرتمند آمریکا در دایرهی دوستان جفری اپستین بودند.
تخصص اصلی جفری اپستین، قاچاق دختران نوجوان به آمریکا و تشکیل محفلهای شیطانی برای بهرهکشی جنسی سیاستمداران، سوپرسرمایهداران، ستارگان موسیقی و سینما و ورزش از این دختران بود.
جفری اپستین که به لطف حامیان قدرتمند خود، بارها از تلهی قانون گریخته بود و گویی مصونیّت آهنین داشت، سرانجام در پی همهگیر شدن جنبش «me too»، بهواسطهی کثرت و وسعت سیاهکاریهایش بازداشت شد.
در روند رسیدگی قضایی، به نحوی آشکارا مشکوک؛ با ادعای خودکشی در سلول، از صحنه خارج شد.
بسیاری از اهالی رسانه در آمریکا معتقدند که اصل خبر خودکشی اپستین دروغ بوده و با این ترفند او را از صحنه خارج کردهاند تا با هویت جعلی جدید در نقطهای دیگر از دنیا ادامه حیات دهد.
البته، محتملتر است که مهرهی سوختهای چون اپستین که رازهای تکاندهنده بسیاری از فساد و انحرافات اخلاقی شدید حاکمان آمریکا داشت، کلاً حذف شود.
اواخر دهه ۱۹۸۰م - ۱۳۶۰ش، زمانی که اردوگاه سرمایهداری به سردمداری آمریکا در آستانهی غلبه بر رقیب سوسیالیست خود بود، در فضای سرمستی حاصل از پیروزی قریبالوقوع، در حوزهی اجتماعی و فرهنگی هم داشت تغییرات بنیادین اتفاق می افتاد.
طراحان پشتپرده به دنبال نمادسازی برای شورش و عصیان کامل در برابر اخلاقیات مسیحی در حوزهی فرهنگ و هنر بودند.
غولهای یهودی حاکم بر هالیوود (به عنوان بایگاه اصلی تولید سبک زندگی و ایدئولوژی مدرن) موسیقی و سینما را به سمت پردهدریهای اخلاقی و طغیان در برابر اخلاقیات ریشهدار مسیحی هدایت کردند و برای این روند، نمادهایی هم تراشیدند.
«مدونا» (Madonna)، آوازهخوان و رقصندهی لاتینتبار، تبدیل به نماد عصیان فمینیستی در برابر سنّتهای اخلاقی و محدودیتهای اخلاقی شد.
موزیک ویدیوهای اروتیک و سرشار از نمادهای جنسی او، دوران جدیدی را در موسیقی و به تبع آن لایف استایل آمریکایی رقم زد.
----------------------------
💥 بیشتر بدانیم:
از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا
https://eitaa.com/salonemotalee/14300
----------------------------
متن اشعار، سناریوهای داستانی دقیقی که برای ویدیوهای این پدیده جدید نوشته میشد، همراه با کارگردانی فنّی بسیار ماهرانه و بهروز، از دخترکی «معصوم» روایت میکرد که با ظاهری بیگناه، موهای کوتاه به سبک دختران دبیرستانی و کمی رمانتیک، به ناگهان به قالبی اروتیک، تحریککننده و بهشدت عصیانگر تغییر ماهیت میداد.
مدونا تبدیل به یک نماد از شورش «دخترکان معصوم» در برابر اخلاقیات ریشهدار و هنجارهای پذیرفتهشده و به یک الههی فتّانه و افسونگر و بیپروا به لحاظ جنسی و اخلاقی تبدیل شد.
این روند نمادسازی، در دهه ۱۹۹۰م - ۱۳۷۰ش با چهرههایی چون «بریتنی اسپیرز»، «کریستینا آگیلرا»، «جسیکا سیمپسون» و گروههایی چون «اسپایس گرلز» (Spice Girls) ادامه یافت.
در قرن بیست و یکم، چهرههایی چون «مایلی سایرس»، «ریحانا»، «تیلور سوئیفت» و «کیتی پری»، به نماد آن «دخترک معصوم» که در برابر اخلاق عصیان میکند، تبدیل شدند.
گفتنی است که این طراحی شیطانی برای نمادپردازی «دختر نوجوان بیپروا» در فرهنگ پاپ امریکایی اواخر دهه ۹۰م - ۱۳۷۰ش جریانساز شد و به عنوان «گرایش لولیتا» شناخته میشد.
«لولیتا» (Lolita) برگرفته از نام رمان معروفی نوشته نویسنده روستبار آمریکایی، ولادیمیر ناباکوف (Vladimir Nabokov) بود که شخصیت اصلی آن یک دختر نوجوان «اغواگر» است.
این رمان بعد از اولین انتشار، تا سالها بهخاطر محتوای هنجارشکن و ضدیت آن با اخلاقیات مسیحی، در بسیاری از کشورهای غربی ممنوع بود.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/18499
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
✡️ 💥 رخنهٔ تفکرات صهیونیسم مسیحی در کابینهٔ ترامپ
🔹رادیو ملی آمریکا (NPR)، در گزارشی به تأثیر افکار افراطی مذهبی برخی اعضای تیم ترامپ، بر مسایل غرب آسیا و بهویژه موضوع مناقشهٔ فلسطین و رژیم اسرائیل پرداخته است.
🔹نکتهٔ قابلتأمل این گزارش، معرفی جریان صهیونیسم مسیحی است که از نظر نویسندهٔ مقاله، حتی یهودیان عادیِ سرزمینهای اشغالی نیز، دانسته یا نادانسته، آلت دست آن شدهاند.
🔹انتخاب دونالد ترامپ برای پست سفیر ایالات متحده در اسرائیل، مایک هاکابی، و گزینهٔ وزارت دفاع، پیت هگست، باورهای آشکاری به صهیونیسم مسیحی دارند.
این باعث نگرانی است که این نوع انتصابات میتواند چه معنایی برای جنگ اسرائیل و حماس و چشمانداز صلح داشته باشد.
🔹بهطور خلاصه، صهیونیسم مسیحی شامل این این اعتقاد است که خدا سرزمین مقدس را به یهودیان داده است.
برخی از صهیونیستهای مسیحی میگویند که کتاب مقدس پیشبینی میکند که یهودیان باید این سرزمین را کنترل کنند تا ظهور دوم مسیح اتفاق بیافتد.
و نسخههای افراطیتر این نحله، این باور را آموزش میدهند که در طول یک نبرد آخرالزمانی، یهودیان یا کشته میشوند یا به مسیحی تبدیل میشوند.
🔹اما صهیونیسم مسیحی فقط یک باور مذهبی نیست؛
بلکه همچنین یک سیاست است.
🔹برخی در ایالات متحده از آن برای توجیه حمایت از اسرائیل و دفاع از اقدامات آن نسبت به فلسطینیها استفاده میکنند.
برای مثال، آنها از اصطلاحات کتاب مقدس، همچون یهودیه و سامره بهجای کرانه باختری استفاده میکنند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ 👇👇👇
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
✡️ 💥 رخنهٔ تفکرات صهیونیسم مسیحی در کابینهٔ ترامپ
🔹بسیاری از صهیونیستهای مسیحی معتقدند که سومین معبد یهودی در اورشلیم در محل گنبد صخره ساخته خواهد شد.
🔹اینکه هاکابی و هگست باورهای اینچنینی دارند، قرائنی روشن در سوابق این دو دارد.
🔹مایک هاکابی در سال ٢٠١٧ با گروهی از خبرنگاران صحبت کرد.
در فایل صوتی این جلسه، میشنویم که هاکابی میگوید:
"کلمات خاصی وجود دارند که من از استفاده از آنها امتناع میکنم.
چیزی به اسم کرانهٔ باختری وجود ندارد.
نام آن یهودیه و سامره است.
چیزی به اسم «شهرک» [اسرائیلی] وجود ندارد.
آنها اجتماعات هستند.
آنها محلات هستند.
آنها شهر هستند.
چیزی به اسم اِشغال وجود ندارد."
🔹این هم بخشی از صحبتهای چندسال پیش پیت هگست در اورشلیم است:
"هیچ دلیلی وجود ندارد که معجزهٔ بازسازی معبد در کوه معبد امکان پذیر نباشد."
او به صراحت میگوید:
"یک مسجد باید برداشته شود و در عوض، یک معبد یهودی در آنجا برپا شود."
🔹لازم به تأکید نیست که خروجی چنین باور و اظهاراتی چقدر بر التهاب اوضاع خواهد افزود.
هگست همچنین بهخاطر خالکوبیهای روی بدنش، که شامل نمادهای #جنگهای_صلیبی قرون وسطی است، از جمله صلیب اورشلیم و شعار صلیبیها، «ارادهٔ خدا چنان است»، مورد انتقاد قرار گرفته است.
🔹چنین باورهایی به شدت در میان بسیاری از #مسیحیان_انجیلی وجود دارد.
این گروهی است که بخش مهمی از طرفداران سرسخت دونالد ترامپ را شکل میدهند.
ترامپ بهندرت بدون در نظر گرفتن معنای یک اقدام برای این سنخ از طرفدارانش، دست به آن میزند.
اما با این حال، مسیحیان زیادی هستند که به #صهیونیسم_مسیحی اعتقاد ندارند.
🔹با این حال، نگرانی عمیق منتقدان و ناظران از معرفی این دو فرد برای این پستهای دولتی، کاملاً قابلدرک است.
🔹وارد کردن «خدا» به یک درگیری سیاسی باعث افزایش تنش در همهٔ طرفهای دخیل میشود.
و البته تاریخ #سرزمین_مقدس پر از نبردها بر سر دین است.
نگرانی بزرگ این است که این الهیات میتواند منجر به حذف مردم فلسطین شود.
🔹#منذر_اسحاق، کشیش مسیحی و متالّه فلسطینی، که یک جماعت در بیت لحم در کرانه غربی اشغالی را رهبری میکند، کاملاً منتقد افکار و باورهای هاکابی و هگست است.
🔹از نظر این کشیش مسیحی:
"وقتی هکابی میگوید که هیچ «اِشغالی» وجود ندارد، من واقعاً میخواهم از او بپرسم،
پس چگونه میتوان سربازی را توجیه کرد که، هر روز که بچههایم را به مدرسه میبرم، اسلحهاش را به سمت من نشانه میرود؟!
🔹اسحاق تأکید میکند:
"#صهیونیسم_مسیحی در واقع علیه آرزوی خدا برای صلح کار میکند."
اسحاق، ایدئولوژی صهیونیسم مسیحی را حتی «ضدیهودی» مینامد.
🔹باید به یاد داشت که رهبران و افراد مهم جریان صهیونیسم مسیحی، نه یهودی، بلکه مسیحی هستند.
این #ایدئولوژی یک برداشت خاص از رجعت دوبارهٔ مسیح است.
از نظر اسحاق، حتی اهالی یهودیِ سرزمینهای اشغالی نیز در جهت دیدگاه صهیونیسم مسیحی به کار گرفته شدهاند.
📚 منبع:
👉 https://www.npr.org/2024/12/02/nx-s1-5193348/what-trump-teams-christian-zionism-beliefs-mean-for-gaza-war-west-bank-settlements
والحمدلله
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee