eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
✡🔥🔥✡ ۷ 🖋 مقاله‌ی سوم؛ قسمت دوم: ◀️ ج. ترور عبدالله 🔹یهود در ترور عبدالمطلب ناكام ماند و از او عبدالله به دنیا آمد. عبدالله اهل مکه بود ولی قبرش در مدینه (مقر یهود) است و این عجیب می‌نماید! درباره عبدالله، داستان‌ها صریح‌تر است. یهودیان بارها دست به ترور او زده و ناکام ماندند. (۱۹) 🔹روزی وهب بن عبدمناف، یکی از تاجران مکه، عبدالله ۲۵ساله را دید که یهودیان در میانش گرفته بودند و می‌خواستند او را بکشند. وهب گریخت و میان بنی‌هاشم آمد و فریاد زد: "عبدالله را دریایید که دشمنان، او را در میان گرفته‌اند." عبدالله معجزه‌آسا نجات یافت. وهب که شاهد نجات معجزه‌آسای عبدالله بود و نور نبوت را در چهره او می‌دید، پیشنهاد ازدواج دخترش، آمنه و عبدالله را داد و این ازدواج مبارک سر گرفت. (۲۰) 🔹گفته‌اند: کاهنان یهودی زنی را فرستادند که همسر عبدالله شود تا نطفه پیامبر آخرالزمان به این زن منتقل گردد. وی هر روز راه بر عبدالله می‌گرفت و به او پیشنهاد ازدواج می‌داد، ولی بعد از ازدواج عبدالله، دیگر این پیشنهاد را نداد. عبدالله از او پرسید: "چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟" زن گفت: "نوری که در پیشانی تو بود، دیگر نیست." عبدالله، ازدواج کرده بود. (۲۱) 🔹چند ماه پس از ازدواج آن‌دو و در شرایطی که آمنه باردار بود. عبدالله در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه از دنیا رفت. (۲۲) تیر یهود برای بار دوم دیر به هدف می‌خورد. عبدالله به گونه‌ای کاملاً مشکوک در یثرب درگذشت، اما نمی‌توان خط ترور را ردیابی کرد. ◀️ د. تلاش برای ترور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔹یک روز بعد از میلاد حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، یکی از علمای یهودیه به دارالندوة آمد و از حاضران پرسید: "آیا امشب در میان شما فردی متولد شده است؟" گفتند: "نه." گفت: "پس باید در فلسطین متولد شده باشد؛ پسری که نامش احمد است و هلاک یهود به دست او خواهد بود." حاضران، پس از جلسه، سراغ گرفتند و دریافتند که پسری برای عبدالله بن عبدالمطلب به دنیا آمده است. پس آن عالم یهودی را خبر کردند و بنابر درخواست وی، او را نزد کودک بردند. او به محض دیدن طفل، بی‌هوش شد. چون به هوش آمد گفت: "به خدا قسم که پیامبری (نبوت)، تا قیامت از بنی‌اسرائیل گرفته شد. این همان کسی است که بنی‌اسرائیل را نابود می‌کند." آنگاه با دیدن شادی قریش از این خبر، ادامه داد: "به خدا قسم، کاری با شما کند که اهل مشرق و مغرب از آن یاد کنند." (۲۳) 🔹به این ترتیب، محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله از همان نخستین روز تولد شناسایی شد. تیرهای یهود برای جلوگیری از تولد او، همه به خطا رفته بود و آنها برای رسیدن به هدفشان، می‌بایست محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را از میان برمی‌داشتند. در مقابل این توطئه‌ها، برای جلوگیری از ترور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز تلاش‌هایی صورت گرفت که در ادامه به آنها می‌پردازیم: 👈 ۱- دوری از محیط مکه در آن شرایط، عبدالمطلب وظیفه‌ای خطیر بر عهده داشت. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله برای مادر و نیز جد مادری و جد پدری بسیار محبوب بود. عبدالمطلب، محبوب ترین فرزندش، عبدالله، را از دست داده و دختر وهب نیز دو ماه پس از ازدواج بیوه شده بود. محصول این ازدواج، یک پسر بسیار زیبا بود. از این‌رو، اهمیت پاسداری از محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله برای سرپرستان ایشان، کاملا آشکار بود. او در محیط مکه، به دلیل رفت و آمد کاروان‌های تجاری و زیارتی، در امان نبود. تنها راه چاره، دور کردن وی از مکه بود؛ آن هم مخفیانه و دور از چشم اغیار، محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را به دایه سپردند تا ایشان را در سرزمینی دورتر از مکه و پنهانی نگهداری کند. منطقه سکونت حلیمه از مکه، بسیار دور بوده است. 🔸تاریخ‌نگاران علل سپردن محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله به دایه را این‌گونه برشمرده‌اند: ۱- مادر محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله شیر نداشت و باید کودک را به دایه‌ای می‌سپردند؛ ۲- آب و هوای مکه بد بود و کودکان را طاقت زندگی در آن نبود؛ ۳- رسم عرب بر آن بود که کودکان را به دایه می‌سپردند تا بیرون از شهر بزرگشان کند. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/4538 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۷) عقیده‌ی ما این است که دنیای اسلام با جمعیّت زیاد، با امکانات فراوان، با جایگاه و منطقه‌ی فوق‌العاده حسّاسی که امروز چه در آفریقا و چه در آسیا -چه در غرب آسیا، چه در مرکز آسیا- دارا است، بلاشک اتّحاد این مجموعه میتواند یک قدرت بزرگی را در دنیا تشکیل بدهد که بتواند اثرگذار باشد. این اتّحاد را بایستی ما انجام بدهیم، هم‌افزایی کنیم، به یکدیگر کمک کنیم، نیروهایمان را به کمک هم بفرستیم. این ستیزه‌گری‌هایی که معمول شده است-که بیشتر هم دست آمریکا و صهیونیست‌ها در میان است؛ آنها هستند که دارند اختلاف ایجاد میکنند-بایستی متوقّف بشود و نگذاریم برای رژیم صهیونیستی، با این کارها حاشیه‌ی اَمن درست کنند. یکی از آرزوهای دشمنان دنیای اسلام، این است که در داخلِ دنیای اسلام، اختلافات، دعواها، جنگ و خون‌ریزی وجود داشته باشد، برای اینکه حاشیه‌ی امنی برای صهیونیست‌ها درست بشود؛ از این مانع بشویم و تا آنجایی که میتوانیم، نگذاریم. ۱۳۹۶/۱۰/۲۶ بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در کنفرانس اتحادیه بین‌ المجالس سازمان همکاری اسلامی 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت هشتم حسین دستان زهرا را میان دست های خسته اش گرفت و گفت: «دخترم! کار من دست خودم نیست!» سارا هم خواست پدر را به ماندنشان راضی کند، با جدیتی که التماس در آن موج میزد و نشان از آخرین تلاش های او برای ماندن داشت، گفت: پس ما هم از اینجا، تكون نمی‌خوریم.» حسین که اصرار بچه ها را دید، اول سؤال بی‌جواب چند دقیقه قبل من را داد: «آره حاج خانم من می‌دونستم اینجا چه خبره. آگاهانه از شما خواستم بیایین دمشق. حالا هم یه جابه‌جایی تاکتیکی می‌کنید، درست مثل جابه‌جایی یه رزمنده» دخترها باز قانع نشدندو گفتند: «یا شما هم با ما بیا، یا همین جا می‌مونیم.» و حسین به ناچارگوشه‌ای از اتفاقات چند روز گذشته را بازگو کرد بلکه آنها را برای رفتن متقاعد کند: هفته پیش، وقتی شما ایران بودين، توی کاخ ریاست جمهوری، به انفجار انجام شد که چند نفر از مسئولین سوریه کشته شدن. مسلحين تا داخل کاخ نفوذ کرده بودن و اون انفجار، نتیجه همکاری یکی از کارمندان کاخ با مسلحين بود. بعد از این ماجرا نخست وزیرسوریه فرار کرد به اردن و کابینه از هم پاشید. مسلحين تا پشت کاخ اومدن و یه طرف کاخ رو گرفتن. همون روز من به آقای بشار اسد گفتم به مردمت اعتماد کن و در اسلحه خونه ها رو، به روشون باز کن، بذار اسلحه دس بگیرن و خودشون با دشمنشون بجنگن، ارتش سوریه که به تنهایی توان جنگیدن با مسلحين رو نداره!» زهرا سؤالی پرسید که نشان می‌داد حسین دارد کاملا در همراه کردن اوبا خود موفق می‌شود! "چرا نمی‌تونن!؟" حسین خنده‌ی تلخی کرد و جواب داد: "شما نباید فکر کنید اینجا مثل ایرانه و ارتش، یه ارتش کاملا وفاداره. درسته که بین‌شون آدمهای شجاع وطن‌پرستی وجود داره ولی ارتش سوریه ارتشیه که توش شکاف ایجاد شده. بخشی از اونها به اسم ارتش آزاد با دولت می‌جنگند توی این وضعیت نابسامان و دودستگی ارتش، یه عده تکفیری از بیرون مرزهای سوریه برای تسویه حساب تاریخی وارد سوریه شده‌اند و هدف اصلی‌شون جنگ و کشتار شیعیان و علویان و حتی اهل سنته!" درست شنیده بودم؛ حسین بجای "مسلحین" گفت: "تکفیری"!!!؟ و من جواب سؤالم را گرفتم. اما زهرا پرسید: "چرا با اهل سنت میونه‌ی خوبی ندارن!؟" حسین گفت: "از دید وهابی‌ها؛ شیعه و سنی که به اهل‌بیت توسل دارن و به زیارت حرم میرن، همه مشرکند و ریختن خون‌شون واجبه. این اندیشه‌ی تکفیری از عربستان به اینجا اومده وگرنه مردم سوریه، چه شیعه چه سنی و چه علوی سالهای سال در کنار هم زندگی کرده‌اند و اتفاقا خیلی هم به اعتقادات هم احترام می‌گذاشتند. نمونه‌ش احترام به حرم حضرت زینبه. خود ما هم قبل از این بلبشوها به سوریه اومده بودیم و این احترام رو از نزدیک دیده بودیم." دخترها کاملا غرق در صحبت‌های پدر شده بودند. سارا که به خوبی معلوم بود درگیر بحث شده‌، پرسید: "خوب! با وجود وضعیتِ ارتش، کیا می‌خوان آرامش رو به مردم برگردونن؟!" گویی پاسخ به این سؤال سارا آنقدر برای خود حسین شوق برانگیز بود که هدفش را از طرح این موضوعات پاک فراموش کرده بود، چشمانش را که بدون اغراق مانند دو عقیق آبدار بودند و حالا از برق شادی می‌درخشیدند، به سارا دوخت و با گونه‌هایی گل انداخته و لحنی پر از نشاط گفت: «ما اومدیم اینجا تا به عنوان فرزندان خمینی، مستشار فرهنگی اسلام ناب باشیم، ما می‌خوایم همون چیزایی رو که امام به‌مون یاد داد به این مردم مظلوم برسونیم. ما می‌خوایم اگه خدا بخواد و نظر خانم هم همراه‌مون باشه، یه چیزی مثل بسیج خودمون اینجا درست کنیم که پناه مردم بیچاره و ستمدیده اینجا و البته مدافع حرم حضرت باشه!» بعد از شنیدن این جمله آخر، تمام ابهامها برای من و دخترها یکسره کنار رفت. حسین به شکل غیر مستقیم به ما گفت که کاملا آگاهانه در اوج بحران دمشق، ما را تشویق به آمدن کرده است و به حدی امیدوارانه و با انگیزه صحبت کرد که همه ما برای لحظه ای از همه چیز و همه کس حتی همان دشمنانی که تا همین چند ساعت پیش، این کوچه و خیابان را محاصره کرده بودند فارغ شدیم و حسین مست عقاید پاک خودش، همه مان را تحت تأثیر قرار داد. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۳۱) 🔞🎥 مستند |خاطرات یک پورن استار آمریکایی ❌ به هیچ عنوان این مستند رو از دست ندید! 🔻مستند «ایکسونامی»، تجربه رسیدن به در ایالات متحده را برای مردم مورد بررسی قرار داده است و دارای آرشیوهای دیده نشده از تاریخ سده اخیر آمریکاست. این مستند نشان می‌دهد که آزادی جنسی چه تبعات منفی در آمریکا داشته و در ایران همان مسیری که آمریکا رفته‌اند، در حال طی شدن است؛ از اندازه‌گیری ارتفاع مایوهای کنار ساحل در آمریکا و مقایسه آن با ارتفاع مانتوها در ایران تا آمار جنایتکاران حرام‌زاده در آمریکا و… . 🔗 مشاهده آنلاین و دانلود رایگان مستند: Roshangari.ir/video/69921 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"زن زندگی آزادی" اپوزیسیون وطن فروش ِ خارج نشین هیچ نسبتی با این ٣واژه مقدس که برای تهیج افکارعمومی از آن سوءاستفاده میکنند ندارند الگوی اینها غرب است که در آن: زن=کالای ارزان جنسی زندگی=سقط جنین/فروپاشی خانواده/فرزندان بی سرپرست/مادران سینگل آزادی=تجاوز/همجنسبازی/کودک آزاری جنسی 🔺بخشی از مستند 🔗 مشاهده و دانلود رایگان مستند: Roshangari.ir/video/69921
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 آمارهای وحشتناک از قتل و فساد در آمریکا بعد از ✖️بحران و بی پدری که جامعه آمریکا را به این وضع دچار کرده است.. ▫️این کلیپ را در حد توان منتشر کنید! 🔺بخشی از مستند
15.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 نتیجه آزادی های جنسی و شهوت رانی در غرب!! 🔺بخشی از مستند
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 غریب گیر آوردنت لحظاتی از تشییع پیکر شهید آرمان علی‌وردی