🏴#لطیفه_نکته ۲۵۹
▪️#متن_خطبهی_فدکیه
قسمت چهارم؛.
فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبیمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ ظُلَمَها،
وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها،
وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها،
وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایَةِ،
فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایَةِ،
وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایَةِ،
وَ هَداهُمْ اِلَى الدّینِ الْقَویمِ،
وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ.
ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِیارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ایثارٍ،
فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فی راحَةٍ،
قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِکَةِ الْاَبْرارِ
وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ،
وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ،
صَلَّى اللَّهُ عَلی أَبی نَبِیِّهِ وَ اَمینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ،
وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
🏴🏴🏴🏴🏴
پس خداى بزرگ بوسیله پدرم محمد صلى اللَّه علیه و آله تاریکىهاى آن را روشن،
و مشکلات قلبها را برطرف،
و موانع رؤیت دیدهها را از میان برداشت،
و با هدایت در میان مردم قیام کرده
و آنان را از گمراهى رهانید،
و بینایشان کرده،
و ایشان را به دین استوار و محکم رهنمون شده،
و به راه راست دعوت نمود.
تا هنگامى که خداوند او را به سوى خود فراخواند،
فراخواندنى از روى مهربانى و آزادى و رغبت و میل،
پس آن حضرت از رنج این دنیا در آسایش بوده،
و فرشتگان نیکوکار در گرداگرد او قرار داشته،
و خشنودى پروردگار آمرزنده او را فراگرفته،
و در جوار رحمت او قرار دارد،
پس درود خدا بر پدرم، پیامبر و امینش و بهترین خلق و برگزیدهاش باد،
و سلام و رحمت و برکات الهى بر او باد..
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6204
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121505752154462.pdf
12.16M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز پنجشنبه
۲۴ آذر ۱۴۰۱
۲۰ جمادیالاول ۱۴۴۴
۱۵ دسامبر ۲۰۲۲
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
پیدیاف روزنامههای ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه"
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#معرفی_بازی ۷۴
بولینگ
√ بازی بولینگ باعث رشد و هماهنگی مهارتهای بدنی می شود.
√ هماهنگی چشم و دست بچه ها را افزایش میدهد.
√ هنگامی که کودک در ریختن بولینگها موفق میشود، حس غرور و پیروزی میکند که در افزایش اعتماد به نفس کودک بسیار مؤثر است.
√ بازی بولینگ باعث رشد مهارتهای اجتماعی کودک میشود و احساس همکاري وی را افزایش میدهد.
🔸آموزش بازی بولینگ در خانه
میتوانید برای بازي بولینگ در منزل از بطریهای آب استفاده کنید.
شش بطری آب را در انتهای اتاق پذیرایی یا نشیمن بگذارید.
با استفاده از یک نوار پارچه ای یا چسب، خط شروع بازي را مشخص کنید.
توپی متوسط که مناسب فضای منزل باشد، بردارید.
میتوانید امتیاز هر شخص را یادداشت کنید تا در پایان برندهی بازي مشخص شود.
برای دشوارتر کردن شرایط بازي میتوانید به جای استفاده از بطری خالی از بطریهای پر استفاده کنید.
میتوان برای آموزش رنگ به کودکان ۳ تا ۴ سال از بطریهای رنگی استفاده کرد.
◀️ نکته
🔺بچههایی که "فقط بازی فردی" میکنند، پس از مدتی روحیه فردگرایانه پیدا میکنند.
‼️حوصله همراهی با جمع در این نوع بچهها کمتر از دیگران است.
این بچهها همکاری دیگران را دخالت میدانند.
از همین رو برخی از این کودکان روحیه مستبدی و برخی دیگر روحیه گوشهگیری پیدا میکنند.
سعی کنید کودک را تشویق به همراهی با گروه کنید.
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۵۸
🖋 مقالهی سیزدهم:
#نقش_یهود_در_شهادت_حضرت_فاطمه (س)
قسمت چهارم؛
▪️خلیفه اول فردی بسیار خوش ظاهر، خوش بیان و از نظر سِنّی جا افتاده بود و هیچکس این اجازه را به خود نمیداد که در مورد خلیفه اول تصور منفی داشته باشد.
▪️برای افشای چهرهی واقعی ابوبکر آنهم در شرایطی که امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه برای جلوگیری از جنگ داخلی ناچار به سکوت هستند، هیچکس جز حضرت زهرا سلاماللهعلیها نمیتوانست اقدامی کند.
▪️حضور آن بانوی بزرگوار در میان مردم مدینه آنقدر خطرناک بود که به بهانههای واهی امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه را تحت فشار قرار دادند تا حضرت زهرا سلاماللهعلیها را به بیرون از مدینه منتقل کنند تا صدای گریهی مظلومهی تاریخ را هیچکس نشنیده و راه روشنگری بر ایشان بسته شود.
اما همهی این ترفندها به نتیجه نرسید و حضرت زهرا سلاماللهعلیها اقدامات روشنگرانه خود را از سنگر بیت الاحزان نیز ادامه دادند.
▪️آیا قاتلین رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در کمین حضرت زهرا سلاماللهعلیها نبودهاند؟
در حالیکه این افراد مزدور قطعاً وجههای ظاهرالصلاح داشته و رفت و آمدشان به خانه پیامبر کاملاً عادی جلوه مینموده است؟
آیا میتوان باور کرد که حضرت زهرا سلاماللهعلیها در اثر حوادث یک هفته اول پس از شهادت پدرشان به شهادت رسیده باشند؟!
آیا دشمن پس از آن حوادث دیگر اقدامی برای ترور حضرت نکرده است؟!
آیا میتوان قبول کرد که یک خانم جوان آنهم از خاندان بنیهاشم تنها با ضرب یک سیلی به صورتش به شهادت برسد؟!
آیا میتوان باور کرد که ضربهی در به پهلوی آن حضرت و یا غلاف شمشیر به بازوی مبارکشان ایشان را به شهادت رسانده باشد؟!
آیا ضربه به بازو، پهلو و صورت یک انسان، حتی اگر انسان ضعیفی هم باشد، میتواند کشنده باشد؟!
▪️تنها در صورتی میتوان پذیرفت که اتفاقات مذکور -که در وقوع آن تردیدی هم نداریم- منجر به شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها شده است که حضرت در تمام مدت حیات مبارکشان پس از شهادت پدر بزرگوارشان در بستر بیماری و وضعیت کما به سر برده باشند و یا حداقل هوشیاری کامل نداشته و توان حرف زدن، گام برداشتن و ابتدایی امور را هم نداشته باشند و این در حالیاست که آن بانوی بزرگوار حداقل به مدت ۴۵ یا ۷۵ و یا ۹۵ روز آنهم بهصورت مداوم مشغول افشاگری سخنرانی و دفاع از حریم ولایت بودهاند.
▪️آیا میتوان قبول کرد که فردی امروز سیلی بخورد و تا ۷۵ روز سخنرانیهای آتشینی همچون خطبه فدک داشته باشد و بعد از ۷۵ روز آن هم در اثر یک سیلی به شهادت برسد؟!
این مطلب قطعاً از نظر علم پزشکی مردود است و اگر ضربه به پهلو، صورت و بازو منجر به کشته شدن کسی بشود مستلزم آن است که فرد در طول این مدت در شرایط ویژهای مانند ICU بستری باشد.
▪️حتماً تا به حال این حدیث را شنیدهاید که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند: ما مِنّا إلا مقتولٌ أو مسمومٌ. (*)
بر اساس این حدیث شریف، شهادت حضرت رسول بهوسیله سم قطعی است و همچنین شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها بهوسیله سم نتیجهگیری میشود.
◀️ نتیجهگیری:
۱. بر اساس حدیث فوق در شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها تردیدی نیست.
۲. با توجه به فاصله زمانی بین ضربه خوردن حضرت زهرا سلاماللهعلیها تا شهادت ایشان و فعالیتهای روشنگرایانه آن حضرت در طول این مدت احتمال شهادت آن حضرت از طریق ضربات مذکور منتفی است.
۳. بر اساس حدیث مذکور با توجه به منتفی بودن احتمال شهادت آن حضرت از طریق ضربه، مسموم شدن حضرت زهرا صلواتاللهعلیها تنها گزینهی ممکن است و این یعنی اینکه بانوی بزرگوار اسلام با سم به شهادت رسیدهاند.
۴. درک ما نسبت به شهادت اهل بیت علیهمالسلام بسیار سطحی است و حتی ما شیعیان نیز به تمام زوایای مظلومیت اهل بیت نپرداختهایم و سطحینگری ماست که موجب شبههافکنی برخی از خائنین شده است.
▪️آخرین سؤال:
آیا میدانید سرزمین فدک زمانی از آنِ یهودیان بوده است و بدون وقوع درگیری نظامی این سرزمین بهدست مسلمانان افتاد و پیامبر آن را به حضرت زهرا سلاماللهعلیها بخشیدند؟
و یهودیان صهیونیست بر این باورند که اموال خود را در دست غیریهودی که بیابند باید او را بکشند؟!!
نویسنده: محمد ابراهیمنیا
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6222
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#دشمن_شناسی
#صهیونیسم_در_کلام_رهبری (۳۵)
راجع به این خیانتی که متأسّفانه دولت امارات متّحدهی عربی کرد؛
هم به دنیای اسلام خیانت کرد،
هم به دنیای عرب خیانت کرد،
هم به کشورهای منطقه خیانت کرد،
هم به مسئلهی مهمّ فلسطین خیانت کرد.
این کاری که اماراتیها کردند،
یک لکّهی ننگی است؛
البتّه این از بین خواهد رفت،
یعنی این حالت دیری نخواهد پایید
انشاءالله،
لکن این لکّهی ننگ بر پیشانی کسانی که این اقدام را امروز انجام دادند خواهد ماند.
اینها خیانت کردند،
کار بسیار بدی کردند،
پای صهیونیستها را در منطقه باز کردند.
مسئلهی فلسطین با این اهمّیّت،
[یعنی] غصب یک کشور،
آواره کردن یک ملّت،
چیز کوچکی است؟
[اینها] به بوتهی فراموشی سپردند و عادیسازی کردند.
ملّت فلسطین،
چه در غزّه،
چه در بخش اراضی به اصطلاح اشغالی -البتّه همهی فلسطین اراضی اشغالی است،
امّا آن قسمتی که حالا در عُرف سیاسی به آن میگویند اراضی اشغالی-
از همه جهت زیر فشارهای شدید قرار دارند:
این شهرکسازیها،
این کارهایی که انجام میگیرد؛
اینها این جوری [هستند]،
آن وقت آنها بیایند با اسرائیلیها و با عناصر صهیونیستِ خبیثِ آمریکایی که با اسرائیلیها همراهند -مثل همان یهودیای که در خانوادهی ترامپ هم حضور دارد- [توافق کنند].
و اینها دارند متأسّفانه علیه مصالح دنیای اسلام و مصالح منطقه کار میکنند و با قساوتِ تمام دارند با مسائل این منطقه برخورد میکنند؛
ما نبایستی به آنها کمک بکنیم؛
و اماراتیها به این مسئله کمک کردند.
امیدواریم زودتر بیدار بشوند و کاری را که کردند جبران کنند.
۱۳۹۹/۰۶/۱۱
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت چهل و هفتم؛
مامانم همان پشت پنجره با چشمهای خیس، بدرقهاش کرد.
عمه خجالت میکشید که بگوید برای خواستگاری آمدهام.
با اینکه سالها ورد زبانش، عروس خانم بود. اما به حرمت داییام، خیلی نجیبانه با مادرم برخورد میکرد.
حرف که میزد سرش پایین بود.
حسین را نیاورده بود
از طرف او یک حلقه گران قیمت و قشنگ آورده بود.
عمه جوری از حسین پیش مادرم حرف میزد که گویی مادرم او را نمیشناسد.
میگفت:
«حسین مرد زندگیه، روزی سه شیفت کار میکنه، اهل حلال و حرومه، اهل بریز و بپاش هم نیست.»
مادرم سکوت کرده بود.
سکوتی که به ذائقه من، خیلی خوش نیامد.
عمه اوصاف حسین را با آبوتاب همچنان میشمرد و مادرم فقط گوش میکرد:
«از قدیم گفتن، حلال زاده به داییش میره. حسین مثل داملا دستودل بازه، مهربونه، خونواده دوسته.»
مادر پس از ماهها، لبخندی شیرین زد.
عمه که تبسم و خوشرویی را روی صورت مادرم دید، خودمانیتر شد و حرف آخر را زد:
«همه حرفا که زدم یه طرف این حرف هم یه طرف که، حسین پروانه رو میخواد.»
سرانجام مادرم به حرف آمد وگفت:
«شاواجی، یه جور از حسین حرف میزنی
انگارنهانگار خونه یکی بودیم و بچههامون با هم بزرگ شدن. من به داداشت گفتم که دو رکعت نماز حسین به دنیا میارزه.»
عمه صورت رنگ پریده مادرم را بوسید و با لحنی امیدوارانه پرسید:
«داملا که حرفی نداره، داره؟»
داداشت هم مادرم گفت:
«من و داداشت، حسین رو از تخم دو تا چشمهامون بیشتر دوست داریم ولی پروانه هنوز سنوسالی نداره، درسم که میخونه.»
عمه میدانست که پیش کشیدن سنوسال و درس حرف دل مادرم نیست و شاید فهمیده بود که به حرمت نظر آقام، نمیخواهد زودی جواب مثبت بده. با خوشحالی گفت:
«حالا این حلقه بمونه تو دست پروانه تا داملا از سرویس بیاد و ایشالله عقدش کنیم.»
بعد بلندشد.
مرا هم بوسید و حلقه را توی دستم کرد و با مهربانی گفت:
«هرچی خدا بخواد همون میشه؛ و خدا تو
رو برای حسین خواسته.»
من هم عمه را بوسیدم و رفتم سر.مشق و درسم.
آقام با عقد مخالف بود.
میگفت: «این نشانی که گوهر آورده برای ما، مثل قسم حضرت عباسه، پروانه تا وقتی که مامانش خوب بشه، صبرمیکنه و بعد میره خونه حسین.»
حسین از انبار گمرک رفته بود و در تولید دارو کار میکرد.
اما همیشه به خاطر مادرم یک پایش همدان بود. همچنان نامزد مانده بودیم که برای اولین بار حرفهای شخصی با من زد.
میخواست با من اتمام حجت کنه، گفت:
"پروانه خانم، خوب فکر کن، هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و ما فقط یه حلقه آوردیم، شما توی خونه دایی، خیلی راحت زندگی کردی اما اگه با من زندگی کنی، خیلی سختی میکشی.»
حرفی نزدم و نپرسیدم چه سختی!؟
سرم پایین بود.
ادامه داد:
«من رابط همدان و تهران هستم، تو یه گروه انقلابی ضد شاه کار میکنم. هر آن ممکنه، گیر بیفتم، یا حتی اعدام بشم.»
چون و چرایی نداشتم.
بازسکوت کردم
حسین سعی کرد به حرفم بیاره.
جدیتر گفت:
«راهی که من انتخاب کردم توش راحتی و رفاه نیست! این برای شما مهم نیست؟!»
یک کلمه بیشتر نگفتم:
«نه.»
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee