eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
962 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 علاج؛ رشد اقتصادی 🔸رهبر انقلاب، در دیدار اخیر: آنچه به نظر من می‌رسد، امروز مهم‌ترین کارهای ما کارهای اقتصادی است. چند روز پیش در همین حسینیّه عدّه‌ای از تولیدکنندگان و کارآفرینان موفّق کشور جمع بودند، من به آنها [هم] گفتم؛ گفتم این کشور باید رشد اقتصادی پیدا کند، بدون رشد اقتصادی کار پیش نمی‌رود. 🔹خب رشد اقتصادی اگر بخواهد پیدا بشود، تولید اگر بخواهد افزایش پیدا کند، باید ثبات اقتصادی باشد، تورّم باید مهار بشود. 🔸امروز یکی از کارهای اساسی‌ای که مسئولین کشور، قوّه‌ی مجریه، قوّه‌ی مقنّنه، دستگاه‌های پیگیری و دستگاه‌های اجرائی به عهده دارند ــ مسئولین مستقیم، مسئولین غیر مستقیم ــ این است که [مشکلات را] علاج کنند. علاج‌پذیر است؛ این‌جور نیست که علاج نداشته باشد؛ راه دارد، باید راهش را پیدا کنند. علاج کنند تورّم را؛ این ثبات اقتصادی، ثبات قیمتها، کشور را پیش می‌برد؛ پس نگاه باید این نگاه باشد. 💻 Farsi.Khamenei.ir 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
✡ بیت شیرازی یا دفتر ؟! نویسنده: حامد دهقانی منبع: اندیشکده مرصاد قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/8952 قسمت دوم؛ 🔹از دیگر اعضای کمیته بین‌ادیانی، الی عبادی (Elie Abadie)، حاخام صهیونیست است که در نوامبر ۲۰۲۰ و پس از امضای توافقنامه عادی‌سازی ابراهیم، از قدس اشغالی به دبی نقل مکان کرد تا حاخام ارشد امارات شود. 🔹همچنین در این کمیته نام؛ هیسن هیسنی (Hysen Hyseni)، رئیس انجمن یهودی «بت اسرائیل کوزوو» [۹] و توماس شیرماخر (Thomas Schirrmacher)، اسقف مسیحیت انجیلی، به چشم می‌خورد که هر دو روابط نزدیکی با صهیونیست‌ها دارند و از بازوهای تبلیغی آن‌ها در دفاع از هولوکاست و مبارزه با یهودستیزی در نهادها و مجامع دینی و علمی گوناگون هستند. 🔹🔸حمایت از صهیونیست‌ها در بیانیه‌ها و یادداشت‌ها و فعالیت‌های مجلس علماء الدین نیز به روشنی تبلیغ می‌شود؛ همچون بازنشر یادداشت «مسلمانان و یهودیان: ایجاد پیوند بر دوستی و اعتماد» [۱۰] از لابی‌گر صهیونیست در آمریکا، حاخام مارک اشنایر و یادداشت «خاورمیانه باید از هولوکاست درس بگیرد» [۱۱] از علی النعیمی اماراتی در پایگاه اطلاع‌رسانی مجلس. 🔹همچنین مجلس در بیانیه‌ای اعلام کرده است که در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۰ به‌عنوان نخستین نهاد علمایی با همکاری دفتر فرستاده‌ی ویژه ایالات متحده برای نظارت و مبارزه با یهودستیزی، تعریف کاری IHRA از یهودستیزی را پذیرفته است. 🔹اتحاد بین‌المللی یادبود هولوکاست (IHRA) سازمانی بین‌دولتی است که در سال ۱۹۹۸ تأسیس شد و دولت‌ها و متخصصان را برای تقویت، پیشرفت و ترویج آموزش و تحقیقات هولوکاست متحد می‌کند. 🔶🔸عادی‌سازی مذهبی و سرطان مجلس‌های علمایی 🔹اگر شورایی متشکّل از علما و نخبگان مسلمان را دیدید که بیش از چندین سال از عمر آن نمی‌گذرد و با رویکردی بیناالادیانی شعارهای صلح، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و مبارزه با افراطی‌گری را تکرار می‌کند، باید گمان بسیار برد که بخشی از پروژه عادی‌سازی اماراتی-آمریکایی-صهیونیستی است. 🔹دست‌اندرکاران پروژه‌ی عادی‌سازی، «دیپلماسی مذهبی» را ابزار خود برای رنگ و لعابی اسلامی بخشیدن به سازش با رژیم صهیونیستی قرار دادند و از سال‌ها پیش تلاش کردند با برکشیدن گفتمان «صلح و سازش» در دورانی که داعش جولان می‌داد، عادی‌سازی را در زَرورق «وحدت ابراهیمی» به خورد مسلمانان دهند. 🔹اماراتی‌ها که سرمایه‌گذار اصلی پروژه عادی‌سازی بوده و هستند، تلاش کردند در کشورهایی که برنامه‌ی عادی‌سازی برای آن‌ها ریخته شده بود، الگوی یکسانی را دنبال کنند و با ایجاد «مجلس‌های علمایی»، صدایی حامی صهیونیست‌ها را از میان علمای مسلمان رسانه‌ای کنند، هرچند این صدا، نحیف، دروغین و دستوری بوده باشد. 🔹اماراتی‌ها که پیش‌تر شیرینی بر پا کردن «مجلس حکماء المسلمین» (به ریاست احمد الطیب شیخ الازهر در ۲۰۱۴) و «منتدی تعزیز السلم» (به ریاست عبدالله بن بیه در ۲۰۱۴) را چشیده و توانسته بودند به‌راحتی سرمایه‌های مالی خود را به سرمایه‌های مذهبی تبدیل کنند، تأسیس مجلس‌های علمایی را سرطان‌وار ادامه دادند. 🔹اماراتی‌ها «المجلس العالمی للتسامح و السلام (GCTP)» را به ریاست احمد الجروان در ۲۰۱۷ و «المجلس العالمی للمجتمعات المسلمة (TWMCC)» را به ریاست علی النعیمی در ۲۰۱۸ در کشور خود تأسیس کردند. اما به این‌ها بسنده نکرده و در دیگر کشورها نیز مجالس مشابهی را برپا کردند تا هریک به‌گونه‌ای در پیشبرد پروژه عادی‌سازی خدمت کنند. 🔹نمونه‌ای از آن‌ها، «المجلس العالمی للسلام» به ریاست «شیخ قاسم بدر» از دروزی‌های شهر حُرفیش در الجلیل در فلسطین اشغالی است. این مجلس در سپتامبر ۲۰۲۰ صفحه فیسبوک خود را ایجاد کرده [۱۲] و در اوت ۲۰۲۱ نخستین کنفرانس صلح خود را با تمجیدهای بسیار از شخصیت‌های اماراتی، در دبی برگزار کرده است. [۱۳] 🔹قاسم بدر که تا پیش از این چندان چهره‌ی شناخته‌شده‌ای نبود، در محافل و رسانه‌های محور عادی‌سازی ترویج می‌شود، تا جایی که در دسامبر ۲۰۲۱ پاپ فرانسیس او را شخصاً در دفترش در واتیکان به حضور می‌پذیرد. [۱۴] ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9031 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت صدودوازدهم؛ فرمانده کل سپاه یکی دو کار به او پیشنهاد داد یکی از آنها فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله بود. فرمانده سپاه با شناختی که از روحیه حسین داشت این پیشنهاد را داده بود اما برای حسین مهم بود که به جای چه کسی منصوب می‌شود فرمانده قبلی پس از تحویل کار به کجا می‌رود. آیا شأن و جایگاه او حفظ می‌شود یا نه؟ اتفاقاً فرمانده قبلی همرزم سابق ودیرینش، حاج احمد سوداگر بود حسین او را نابغه ناشناخته و بنیانگذار اطلاعات در جنگ می‌دانست. تصویری که حسین از احمد سوداگر در ذهنم ترسیم کرده بود، سیمای یک جوان پرکار، متواضع، بااخلاص، باهوش و خستگی ناپذیر بود که یک پایش را در آغاز جنگ در جبهه جا گذاشته بود. و با داشتن پای مصنوعی این گونه از استقامت و بزرگی او یاد می‌کرد: "اواخر جنگ من و احمد سوداگر معاونین فرمانده قرارگاه قدس بودیم. من معاون عمليات بودم و او معاون اطلاعات عملیات وقتی از شناسایی ارتفاعات سربه فلک کشیده کردستان عراق برگشتیم، احمد پای مصنوعی‌اش را درآورد به حجم یه کاسه داخل پای مصنوعی‌اش خون جمع شده بود. استخوان پای بریده توی گوشت نشسته بود اما خم به ابرو نمی‌آورد پای مصنوعی رو از خون خالی کرد و پوشید این یه گوشه از گمنامی حاج احمد توی جنگ بود بعد از جنگ هم ناشناخته موند و من نمی‌خوام برم جای این مرد بزرگ" گفتم: «شما می‌ری جای اون، ایشونم می‌ره جای یکی دیگه. گفت: "احمد می‌خواد بره دنبال کار بیرون از سپاه. اصرار داره که برم جاش؛ اما نمی‌خوام برم." حسين بلاتکلیف مانده بود می‌رفت و پای درد دل‌های احمد سوداگر می‌نشست سر دو راهی تصمیم‌گیری قرار گرفته بود. تا یک اتفاق که نه؛ یک خواب تردیدش را به یقین تبدیل کرد ... توی خواب با خودش حرف می‌زد حتی گریه می‌کرد با صدای او من هم از خواب پریدم بالشش خیس آب بود چراغ را روشن کردم یک لیوان آب و بیدمشک بهش دادم هنوز گرم خواب بود باور نمی‌کرد که بیدار شده مثل کسی که از دنیای دیگری آمده باشد غریبه‌وار دور و بر را نگاه می‌کرد. پرسیدم: "حسین جان! چی شده!؟ چی توی خواب دیدی؟!" گفت: "خیلی سخت بود!" پرسیدم: "مگه کجا بودی؟!" با صدایی که هنوز صاف و روان نبود گفت: "پل صراط..." و بریده بریده خوابش را گفت: "روز قیامت شده بود باید از پلی باریک عبور می‌کردم. من این طرف پل صراط بودم اون طرف پل غبارآلود بود و خوب دیده نمی‌شد جرئت رفتن نداشتم پاهام به زمین چسبیده بود به خدا التماس کردم تمام اعمالم یک آن جلوی چشمم آمد. گریه‌ام گرفت ... یه دفعه از اون طرف، غبارها کم شدن و چند نفر اومدن لب پل غبارها که کنار رفتن دوستان شهیدم رو دیدم احمد متوسلیان، محمود شهبازی و ابراهیم همت جلوتر از بقیه بودند اشاره می‌کردند که نترس؛ بیا! راه افتادم به طرف احمد، محمود و همت وقتی رسیدم با هم برای سیدالشهدا عزاداری کردیم و سینه زدیم که بیدار شدم" ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا بماند برای عاقل ها ما مجنون‌ها دل‌هایمان هوای آسمان دارد ... هوای شهادت ؛ هوای حسین (ع) 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🌹شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته‌اند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان‌گونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به‌ چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همان‌گونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید. "شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی " 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✡ 🕎 (۵) در باب هولوكاست نویسنده: دیوید دیوک مترجم: محمدحسین خدّامی قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/8945 قسمت یکم؛ ✡ با انتشار گزارش لیوشتر (Leuchter report) همان‌گونه که انتظار می‌رفت، صاحب‌نظران هولوكاست او را آماج حملات، افترا، سرکوب و تهدید و ایذاء قرار دادند و حتی به زندان فرستادند. لیوشتر قربانی عملیات بین‌المللی سهمگینی شد که اعتبار او را از بین برد و از جهت مالی به نابودی کشاند. ✡ گروه‌های یهودی به مراجعانی که در زندان دولتی به او مراجعه می‌کردند، نامه‌های موهنی نوشتند تا قراردادهای خود را با او لغو کنند. آن‌ها توانستند مجوز پیگرد او را در ایالت محل سکونتش ماساچوست به بهانه‌ی یک قانون محرمانه در مورد پرداختن به مهندسی بدون مجوز دریافت کنند، در حالی‌که تخصّص و اختراعات ثبت شده‌ی او برای همه روشن بود. ✡ دولت آلمان تنها به خاطر ارائه‌ی نتایج فنی لیوشتر در یک سخنرانی در «ویسهایم» در سال ۱۹۹۱ او را به مدت شش ماه زندان کرد. ✡ آقای گونته دایکرت (Günter Deckert) یک معلم سابق دبیرستان بدون هیچ سوءسابقه‌ای تنها به‌خاطر ترجمه و توضیح این سخنرانی به مجازات تعلیقی یک‌ساله محکوم شد! قاضیان دادگاه، دکتر اورلت (Ranier Orlet) و دکتر مولر (Wolfgang Mueller) در حکم صادره اشاره کرده‌اند که دایکرت عضو شورای شهر بوده و با موفقیت شایان‌توجهی از دانشگاه هیدلبرگ در رشته‌ی حقوق فارغ‌التحصیل شده و دارای شخصیت اخلاقی بالایی است. از آنجا که به ادعای مطبوعات جهانی شدّت مجازاتی که قاضی‌ها برای دایکرت صادر کردند کافی نبود، قاضی‌ها خود با تهدید و ارعاب مواجه شدند و تلاش‌هایی برای به هم زدن محکومیت وضع شده صورت گرفت. ✡ خانم زابینه لویتهویسر-اشنارنبرگر (Sabine Leutheusser-Schnarrenberger) وزیر دادگستری آلمان حکم صادره را به منزله‌ی یک سیلی بر صورت تمام قربانیان هولوکاست دانست و حکم تعلیق از خدمت دو قاضی را صادر کرد و آن‌ها را به مرخصی استعلاجی فرستاد. ✡ دادستانِ مانهایم،‌ هانس کلین حکم صادر شده را استیناف داد و در نتیجه دایکرت به مجازات دو سال زندان محکوم شد. همچنین کلین وعده داد متن حکم را به هدف یافتن هرگونه عبارتی که می‌تواند زمینه‌سازی محاکمه‌ی دو قاضی باشد، مورد مرور و بررسی قرار دهد. ✡ کاملاً روشن است که سیستم دادرسی‌ای که حکم قاضی را به خاطر این‌که علّت نرمش و برخورد مداراجویانه‌ی خود را در محدوده‌ی اختیاراتش توضیح داده است، فسخ می‌کند و حتی از او شکایت می‌کند، یک سیستم آزاد نیست. ✡ به نظر می‌رسد در قرن حاضر تغییرات اندکی در آلمان صورت گرفته است. اما در آمریکا سخت است تصور کنیم شخصی تنها به‌خاطر ترجمه‌ی یک سخنرانی علمی به زندان برود یا یک قاضی به‌خاطر ارائه‌ی حکم یا مجازاتی که از جهت سیاسی صحیح به‌نظر نمی‌رسد، از خدمت معلّق شود و یا تهدید به بازداشت گردد. با این وجود اینها همه راه‌های حمایت از داستان هولوکاست است. ✡ آلمان تنها ناقضِ آزادی بیان در این زمینه نیست. چندی بعد، فرد لیوشتر (Fred A. Leuchter) که از جهات بنیه‌ی جسمی و قوه بینایی ضعیف شده بود در انگلستان نیز به زندان افکنده شد و از آن کشور اخراج شد. ✡ یک سال پس از جنجال لیوشتر، مقامات موزه آشویتس مخفیانه آزمایش‌های لیوشتر را مجدداً تکرار کردند و به همان نتایج علمی رسیدند. البته آن‌ها نتایج علمی بدست آمده را در کتابچه‌های راهنما مورد بررسی قرار ندادند. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
⁉️مغز متفکر هیئت اسرائیلی در نشست امنیتی اردن کیست؟ 🔯 از نکات جالب اجلاس اردن، حضور رونن لوی مدیرکل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در کنار دیگر مقامات امنیتی این رژیم در این اجلاس است. مرد در سایه توافق ابراهیم به عنوان مدیرکل وزارت امور خارجه منصوب شد 🔯 رونن لوی ملقب به "مائوز" מעוז به جای آلون اوشفیز به عنوان مدیرکل وزارت امور خارجه اسقاطیل منصوب شد که پس از حدود دو سال و نیم پایان سمت خود را اعلام کرد. لوی در پشت پیمان ابراهیم نقش داشت و تا زمان انتصاب به مدیرکلی، انتشار نام او ممنوع بود. 🔯 لوی، ۴۸ ساله، تقریبا ۳۰ سال در جامعه اطلاعاتی و امنیتی فعالیت (جنایت) و ۲۰ سال در شاباک بوده است. او در سمت‌های میدانی، عملیاتی و اطلاعاتی در شاباک شروع به کار کرد. ابتدا در بخش استخدام و جذب منابع و عوامل (عملا و جواسیس) فعال بوده، بعد هم ۵ سال قبل رئیس بخش غزه بوده و سپس مسئول خنثی کردن اقدامات حماس و جهاد از طریق استفاده از همه ابزارها (رشته‌های) موجود برای شاباک بوده است. 🔯 در این سمت مسئول هماهنگی بین ماموران شعبه‌ها Desks با بخش SIGNET بوده. سپس به سمت ریاست بخش ارشد در ستاد امنیت ملی در دفتر نخست وزیری رسید و در سالهای اخیر رییس بخش روابط ویژه در ارتش این رژیم بود. 🔯 پس از پیمان ابراهیم، به عنوان هماهنگ کننده با اعراب منصوب شد. با این وصف باید او را چهره کلیدی و مغز متفکر هیئت اسرائیلی در اجلاس اردن تلقی کرد. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
✳️ این تصویر مربوط به در سال ۲۰۰۳ است که کشتار ده‌ها یا حتی هزاران کودک بی‌گناه در شهرهای مختلف به ویژه فلوجه و موصل توسط نیروهای آمریکایی را نشان می‌دهد. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳سکانسی از فیلم سینمایی W 2008 به کارگردانی الیور استون آمریکایی 🔺 ایران را کنترل کنیم، جهان در دستان ماست... 🚨اگر نمی‌دانید چرا آمریکا دست از سر ایران برنمی‌دارد این کلیپ رو نگاه کنید... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۲   قسمت چهل‌ودوم؛ ورودی حرم راهم را سد کرد نفسش به شماره افتاد: «خواهرم! اینجا دیگه امنیت قبل رو نداره! من بعد از زیارت جلو در منتظرتون می‌مونم!» عطش چشمانم برای زیارت را با نگاهش می‌چشید با آهنگ گرم صدایش به دلم آرامش داد: «تا هر وقت خواستید من اینجا منتظر می‌مونم، با خیال راحت زیارت کنید!»… بی‌هیچ حرفی از مصطفی گذشتم و وارد صحن شدم گنبد و ستون‌های حرم آغوشش را برای قلبم گشود و من پس از این همه سال جدایی و بی‌وفایی از در و دیوار حرم خجالت می‌کشیدم قدم‌هایم روی زمین کشیده می‌شد و بی‌خبر از اطرافم ضجه می‌زدم. از شرم روزی که اسم زینب را پس زدم، از شبی که چادرم را از سرم کشیدم، از ساعتی که از نماز و روزه و همه مقدسات بریدم و حالا می‌دیدم (علیهاالسلام) دوباره آغوشش را برایم گشوده با دستانم، دامن ضریحش را گرفتم به پای محبتش زار می‌زدم بلکه این زینب را ببخشد. گرمای نوازشش را روی سرم حس می‌کردم و دانه‌دانه گناهانم را گریه می‌کردم، او اشک‌هایم را می‌خرید و من ضریحش را غرق بوسه می‌کردم هر چه می‌بوسیدم عطشم برای عشقش بیشتر می‌شد. با چند متر فاصله از ضریح پای یکی از ستون‌ها زانو زده بودم، می‌دانستم باید از محبت مصطفی بگذرم و راهی ایران شوم تمنا می‌کردم گره این دلبستگی را از دلم بگشاید نمی‌دانستم با پدر و مادرم چه کنم که دو سال پیش رهایشان کرده و حالا روی برگشتن برایم نمانده بود. حساب زمان از دستم رفته بود، مصطفی منتظرم مانده و دل کندن از حضور (علیهاالسلام) راحت نبود قلب نگاهم پیش ضریح جا ماند و از حرم بیرون رفتم. گره گریه تار و پود مژگانم را به هم بسته و با همین چشم پُر از اشکم در دنبال مصطفی می‌گشتم نگاهم از نفس افتاد. چشمان مشکی و کشیده‌اش روی صورتم مانده و صورت گندمگونش گل انداخته بود. با قامت ظریفش به سمتم آمد، مثل من باورش نمی‌شد تنها نگاهم می‌کرد دیگر به یک قدمی‌ام رسیده بود که رنگ از رخش رفت و بی‌صدا زمزمه کرد: «تو اینجا چیکار می‌کنی زینب؟» نفسم به سختی از سینه رد می‌شد، قلبم از تپش افتاده و همه وجودم سراپا چشم شده بود تا بهتر او را ببینم. صورت زیبایش را آخرین بار دو سال پیش دیده بودم زیر محاسن کم پشت مشکی‌اش به قدری زیبا بود که دلم برایش رفت به نفس‌نفس افتادم. باورم نمی‌شد او را در این حرم ببینم نمی‌دانستم به چه هوایی به سوریه آمده نگاهم محو چشمانش مانده و پلکی هم نمی‌زدم. در این مانتوی بلند مشکی عربی و شال شیری رنگی که به سرم پیچیده بودم، ناباورانه حجابم را تماشا می‌کرد دیگر صبرش تمام شده بود با هر دو دستش در آغوشم کشید و زیر گوشم اسمم را عاشقانه صدا می‌زد. عطر همیشگی‌اش مستم کرده بود، تپش قلبش را حس می‌کردم دیگر حال و هوا از این بهتر نمی‌شد که بین بازوان برادرانه‌اش مصیبت دو سال تنهایی و تاریکی سرنوشتم را گریه می‌کردم ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸🍃 💠 درمسیر کربلا بودم که ... ✍️ علامه حِلّی(ره) می‌گوید: شب جمعه‌ای به قصد زیارت امام حسین علیه‌السلام به سوی کربلا می‌رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه‌ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم‌کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟! در این حال به فکرم رسید از او بپرسم؛ آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب‌الزمان (عجل‌الله‌فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی‌توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست» 💥پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم. 📚 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱ 📚 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا