eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 : از فریتیوف شوان تا 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 : از فریتیوف شوان تا قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/23891 ◀️ قسمت چهارم: 🔹دو سال بعد سجویک به تهران می‌رود و بقایای «آکادمی مُعظَم ترادیشنالیستی» را می‌بیند که نصر در دوران زندگی در ایران آن را اداره می‌کرد و درمی‌یابد که نصر در ایران بسیار بیش از آمریکا نفوذ داشته؛ نفوذ وی حتی پس از انقلاب تداوم یافته و وی به‌راستی افتخار ملاقات با «مردی بزرگ» را داشته است. [۱۸] 🔹منظور سجویک از «بقایای آکادمی ترادیشنالیستی نصر» انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران است که از سال ۱۳۸۰ با نام "مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران"، وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی، به فعالیت خود ادامه می‌دهد. 🔶🔸بارون اوولا و نئوفاشیسم ایتالیا 🔹گفتیم که نصر در دیدار با سجویک، از اوولا و شوان به‌عنوان کسانی نام می‌برد که بیش از گنون «ترادیشنالیسم» را توسعه بخشیدند. تعلّق نصر به شوان روشن است؛ ولی چرا اوولا؟! 🔹بارون جولیوس اوولا [۱۹] اشراف‌زاده سیسیلی، هر چند پس از مطالعه آثار گنون شیفته او شد و به دوست ماسونش، آرتورو رگینی، گفت: گنون «رهبر بی‌رقیب زمانه ماست» [۲۰] و هر چند از گنون تأثیر گرفت و علاوه بر ترجمه کتاب «بحران جهان مدرن» گنون به ایتالیایی، در کنار ترجمه کتاب «انحطاط غرب» اشپنگلر، کتاب تأثیرگذار خود را با نام «قیام علیه جهان مدرن» (۱۹۳۴) [۲۱] نگاشت، و هر چند، به‌نوشته هنسن، در مقدمه چاپ جدید کتاب اوولا، به‌عنوان برجسته‌ترین نماینده آراء گنون در ایتالیا شناخته می‌شود [۲۲]؛ ولی دارای تمایزات اساسی فکری و اخلاقی با گنون بود. 🔹گنون مسلمانی معتقد و مقید بود که تحول فردی از طریق مراقبه را راه نجات غرب می‌دید. در حالی که اوولا به تغییر از طریق قدرت سیاسی دل بسته بود. به این دلیل، اوولا به فاشیسم ایتالیا روی آورد با این امید که بتواند دولت موسولینی را به ابزار تحقق آرمان‫هایش بدل کند. 🔹این تلاش به بهای توقیف نشریه اوولا تمام شد. به‌دلیل این‌گونه عقاید، کتاب «قیام علیه جهان مدرن» و سایر آثار اوولا در دهه ۱۹۷۰ به یکی از منابع الهام راست‌گرایان افراطی و نئوفاشیست‫های ایتالیا و بمب‌گذاری‌های ایشان بدل شد. 🔹به‌علاوه، اوولا به جادوگری علاقه‌مند بود و در این زمینه مقالاتی منتشر کرد که در سال‌های اخیر به انگلیسی منتشر شده است. [۲۳] 🔹او در دهه ۱۹۲۰ محفلی مخفی مرکب از ۱۲ یا ۱۵ نفر در پیرامونش داشت. یکی از اعضای محفل اوولا زنی روس، اصالتاً از یهودیان لهستان، بنام ماریا ناگلوسکا بود. [۲۴]‬‬ 🔹ماریا ناگلوسکا [۲۵] بعدها، در دهه ۱۹۳۰، در پاریس محفلی رازآمیز را اداره می‌کرد که کار آن «جادوی جنسی» [۲۶] بود. «جادوی جنسی» به معنی بهره‌گیری از شهوت جنسی برای دستیابی به قدرت‌های فراطبیعی است. ماریا ناگلوسکا در مناسک جنسی از نمادهای شیطانی استفاده می‌کرد و خود را «زن شیطانی» می‌خواند. 🔹طبق آموزه‌های این زن، شیطان را باید به‌عنوان نیرویی در درون بشر شناخت نه نیرویی خارجی، مخرّب و دشمن انسان. ناگلوسکا می‌گفت: «خرد در خدمت شیطان است.» او شیطان را نماد تمایل بشر به شادی و آزادی معرفی می‌کرد. 🔹او این‌گونه نوشت: «برادرانم… انسان آزاد درون تو شیطان است و او می‌خواهد از شادی جاودان بهره‌مند شوی.» [۲۷] به‌نوشته گارت مدوی، نویسنده تاریخ شیطان‌پرستی، ماریا ناگلوسکا در مناسک فوق برهنه روی میز دراز می‌کشید و مردی جامی را بر روی آلت جنسی او قرار می‌داد و چنین وردی را خطاب به ابلیس می‌خواند: «ای لوسیفر، می‌خواهم روشن شوم با کمک زنی که می‌داند چگونه به من عشق بورزد…» 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24033 🔸🌺🔸-------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ ◀️ رسالت گمشده 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 🔶🔸حاکمیت جنگ سرد در سینمای ایران و جهان ✳️ رسالت گمشده (۲) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/23894 ◀️ قسمت چهارم: جنگ سرد اصطلاحی بود که پس از پایان جنگ جهانی دوم و در ماجرای بروز اختلافات میان شوروی و آمریکا در تقسیم غنایم این جنگ موضوعیت پیدا کرد و نخستین‌بار توسط یک سیاستمدار یهودی آمریکایی به‌نام برنارد باروک (Bernard Baruch) به کار برده شد! گرچه گستره‌ی جنگ سرد در طول ۴۵ سال حاکمیت خود بر فضای تقابلی میان این دو ابرقدرت، به بسیاری از نقاط جهان به‌ویژه آسیا کشیده شد و جهان با جنگ‌ها و درگیری‌های بسیاری مواجه گردید، اما با این همه هیچ‌گاه تقابل میان شوروی و آمریکا، به‌صورت مستقیم وارد مرحله‌ی سخت نظامی نشد و به محدوده‌ی درگیری غیرمستقیم و زورآزمایی تبلیغاتی و رسانه‌ای این دو ابرقدرت در جهان خلاصه گردید که امروزه ماحصل آن را می‌توان با مرور آثار هنری برجای مانده از آن دوران، بالأخص محصولات سینمایی بلوک شرق بر محوریت سینمای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (Cinema of the Soviet Union) و بلوک غرب به سرپرستی بنگاه سینمای آمریکا (Cinema of the United States) به مرکزیت هالیوود مشاهده نمود. صنعت سینما همان‌گونه که در دوران جنگ جهانی اول و دوم مؤثر ظاهر گردید و اهداف قدرت‌های دخیل در عرصه‌ی نبرد سخت را در حوزه‌ی اذهان و افکار جوامع بشری پیگیری نمود، در دوران حاکمیت فضای جنگ سرد نیز به‌گونه‌ای بی‌بدیل ظاهر شد. با این تفاوت که سینما پیش از این به‌عنوان ابزاری رسانه‌ای جهت پیشبرد اهداف جنگ سخت موضوعیت داشت، اما در دوران جنگ سرد به نحوی کاملاً برعکس، حتی جنگ‌های نظامی نیز به‌عنوان عاملی پیش‌برنده برای اهداف رسانه‌ای و افزایش سلطه‌ی بین‌المللی به‌واسطه‌ی تسخیر اذهان جهانی تعریف شدند. در طول ۴۵ سال درگیری رسانه‌ای و تبلیغاتی وسیع میان شوروی و آمریکا و حاکمیت فضای جنگ سرد، جنگ‌ها و درگیری‌های بسیاری همچون جنگ ویتنام (Vietnam War) به‌مدت بیست سال (۱۹۵۵-۱۹۷۵)؛ جنگ افغانستان (Soviet–Afghan War) به‌مدت نُه سال (۱۹۷۹-۱۹۸۹)؛ جنگ کره (Korean War) به‌مدت سه سال (۱۹۵۰-۱۹۵۳) و بحران موشکی کوبا (Cuban Missile Crisis) در اوت ۱۹۶۲ و درگیری‌هایی همچون بیست‌وهشت سال تنش دیوار برلین (Berlin Wall) که از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ جریان داشت و یا جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ (Six-Day War) و بیش از یک سال بحران کانال سوئز (Suez Crisis) و حتی جدایی بحرین از ایران در سال ۱۹۷۰م و پنج سال جنگ ظفار (۱۹۷۰-۱۹۷۵) و صدها جنگ و درگیری دیگر در سطح جهان به وقوع پیوست. تمامی این جنگ‌ها را می‌توان به‌عنوان عاملی جهت پیشبرد اهداف این دو ابرقدرت در محدوده‌ی درگیری مستقیم و زورآزمایی تبلیغاتی و رسانه‌ای شوروی و آمریکا در جهان و سرانجام افزایش سلطه‌ی بین‌المللی آنان خلاصه نمود. ۴۵ سال حاکمیت فضای جنگ سرد بر عرصه‌ی روابط بین‌الملل به‌وضوح سطح و جایگاه رسانه را در جهان پیشِ رو معین ساخت و موقعیت منحصر به‌فرد سینما را به‌عنوان «هنر – صنعت – رسانه» بیش از پیش برای جهانیان معنا بخشیده و مفهوم تقابلات نرم (Soft Conflict) را در تصورات عمومی جوامع موضوعیت بخشید. جنگ سرد اثبات کرد که صنعت سینما ابزاری است که می‌تواند تبلیغات سیاسی را به‌نحوی دلچسب و در قالب هنر، به مخاطبان خود منتقل و اطلاعات هماهنگ و پیام‌های جهت‌دار را برای بسیج افکار عمومی ارائه نماید و این در حالی بود که رهبران ارشد جهان در فاصله‌ی جنگ اول و دوم جهانی به موقعیت انحصاری سینما پی برده و بر جایگاه و نقش بی‌بدیل این صنعت اعتراف کرده و در حد توان خویش در مسیر توسعه‌ی سینما و بهره‌گیریِ حداکثری از ظرفیت‌های آن اقدام نموده بودند. جنگ نقطه‌ی عطف تاریخ ملت‌هاست و این قاعده در مورد جنگ سرد نیز برقرار بود؛ جنگی که اگر چه در بطن خود درگیری‌های نظامی بسیاری را در جهان موجب گردید، اما درگیری رسانه‌ای و تبلیغاتیِ وسیع میان شوروی و آمریکا را حکایت می‌کرد. جنگ سرد به خوبی نشان داد که چگونه قدرت رسانه همچون قدرت نظامی و تسلیحاتی، می‌تواند از یک سو موجب اضمحلال و نابودی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها شود و از سویی دیگر ملت‌هایی با تمسک به این قدرت بتوانند اسباب ظهور و بروز تمدنی خود را در جهان فراهم کنند. جنگ سرد نشان داد که رسانه و به‌طور ویژه سینما از این قدرت برخوردار است که در مخاطبان خود تغییر و تحول ایجاد نموده و اسباب تغییر نگرش و یا متقاعد کردن جوامع را فراهم سازد و در فرهنگ جوامع نقش غالب را بازی نموده و این نقش را نه فقط با بازتاب دادن فرهنگ، بلکه با شرکت در فرهنگ‌سازی نیز به اجرا گذارَد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24035 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee