#به_رسم_آیهها
اداء حق پیامبر اعظم
👈 مرور آیات مورد اشاره در بیانات حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و میهمانان کنفرانس وحدت.
۱۴۰۲/۷/۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 جمهوری اسلامی ایران مالک بخشی از #قطب_جنوب خواهد شد.
🌤 #مهدویت
#مهدویت_در_کلام_معصومین
در همین موضوع مهدویت و قضایای مربوط به امام زمان؛
مسئله انتظار،
مسئله طول عمر،
مسئله دوران حکومت،
مسئله وظایفی که منتظرین دارند
و مسائل گوناگونی که وجود دارد؛
بهترین مرجع عبارت است از حدیث و آنچه از خود ائمه علیهمالسلام نقل شده که جای تردیدی را باقی نمیگذارد
آیتالله امام خامنهای
🍃 🌸🇮🇷 🌸🍃
#مهدویت
در کلام معصومین علیهمالسلام
#امام_مهدی_در_روایات_پیامبر
https://eitaa.com/salonemotalee/14872
#حضرت_مهدی_در_کلام_امام_علی
https://eitaa.com/salonemotalee/12852
#مهدویت_دربیان_امام_حسنمجتبی
https://eitaa.com/salonemotalee/14231
بیانات امام حسین علیهالسلام درباره مهدویت
https://eitaa.com/salonemotalee/14682
#مهدویت_در_کلام_امام_سجاد
https://eitaa.com/salonemotalee/13831
#مهدویت در روایات #امام_باقر
https://eitaa.com/salonemotalee/12511
امام زمان در اندیشه امام صادق
https://eitaa.com/salonemotalee/15389
#مهدویت_از_دیدگاه_امام_کاظم
https://eitaa.com/salonemotalee/12936
موعود در بیان امام رضا
https://eitaa.com/salonemotalee/14946
#مهدویت در روایات #امام_جواد
https://eitaa.com/salonemotalee/12283
#مهدویت_در_سیره_امام_هادی
https://eitaa.com/salonemotalee/12774
#مهدویت از منظر امام حسنعسکری
https://eitaa.com/salonemotalee/15176
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#مهدویت
#مهدویت_در_کلام_معصومین
امام زمان در اندیشه امام صادق علیهماالسلام
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15418
◀️ قسمت سوم
🔶🔸غیبت امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
۲. ابیبصیر از امام صادق علیهالسلام نقل کرد:
«طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ؛
خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما به امر ما [و امامت]، تمسک جوید، بنابراین قلبش بعد از هدایت [در مسیر امامت] منحرف نشود!»
👈 و. تصریح به طولانی بودن غیبت
۱. سدیر صیرفی میگوید: امام صادق علیهالسلام فرمود:
«اِنَّ لِلْقائِمِ مِنّا غَیْبَةً یَطُولُ اَمَدُها...؛
برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن به طول میانجامد.»
گفتم: "راز آن چیست؟!"
فرمود:
زیرا خدای متعال میخواهد امر سنتهای پیامبران را در غیبتهایشان جاری کند
و ای سدیر!
گریزی از آن نیست که به اندازه مدّت غیبتهای آنها سپری گردد.
خداوند میفرماید: «لَتَرْکَبُنَّ طَبَقا عَنْ طَبَقٍ»؛
یعنی «سنتهای پیشینیان در شما جاری است.»
۲. سلیمان بن خالد از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که آن حضرت از قول رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در جواب کسی که پرسید:
مهدی چه زمانی قیام می کند؟
فرمود:
«اِذا غابَ عَنْهُمُ الْمَهْدِیُّ وَآیَسُوا مِنْهُ؛
زمانی که مهدی از مردم غایب شود و [به قدری طول کشد که] مردم از او مأیوس شوند.»
👈 ز. تصریح به غیبت کبری و صغری
در این عصر، بیان غیبت صغری و کبری شاید خیلی مطلب مهمّی نباشد؛ ولی در دوران امام صادق علیه السلام (۸۳ تا ۱۴۸ق) که آخرین روزهای عمر آن حضرت با تولد حضرت مهدی در ۲۵۵ق، لا اقلّ ۱۰۷ سال فاصله داشته است و با دوران آغاز غیبت صغری ۱۱۲ سال، میتواند از کرامات و معجزات به حساب آید.
۱. ابیبصیر میگوید:
به امام صادق علیهالسلام عرض کردم:
امام باقر علیهالسلام میفرمود:
قائم آلمحمد صلیاللهعلیهوآله دو غیبت دارد: یکی طولانی است و دیگری کوتاه.
حضرت صادق علیهالسلام فرمود:
«نَعَمْ یا اَبابَصِیرٍ اِحْداهُما اَطْوَلُ مِنَ الاُْخْری؛
بلی [همینطور است] ای ابابصیر! یکی از آنها طولانیتر از دیگری است.»
۲. در روایت صحیحه از زراره نقل شده که امام صادق علیهالسلام فرمود:
«اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَتَیْنِ یَرْجِعُ فِی اِحْداهُما وَفِی الاُْخْری لایُدْری اَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ الْمَواسِمَ یَریَ النّاسَ وَ لایَرَوْنَهُ؛
به راستی برای قائم دو غیبت است که در یکی [زود[ برمیگردد؛ ولی در دیگری معلوم نیست او کجاست؟ در حج حضور مییابد، مردم را میبیند و مردم او را نمیبینند.»
👈 ح. فلسفه و حکمت غیبت
۱. سر است و نمیشود گفت
۱. عبد اللّه بن فضل هاشمی میگوید:
از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود: «صاحب این امر ناچارا غیبتی دارد که هر باطلجویی در آن به شک میافتد.»
گفتم:
فدایت شوم راز غیبت چیست؟
فرمود:
«لاَِمْرٍ لَمْ یُؤْذَنْ لَنا فِی کَشْفِهِ لَکُمْ
قُلْتُ فَما وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیْبَتِهِ
قالَ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیْبَتِهِ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیَباتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللّهِ تَعالی ذِکْرُهُ...؛
به خاطر امری که ما اجازه نداریم آن را برای شما هویدا کنیم.
گفتم: در غیبت او چه حکمتی وجود دارد؟
فرمود: حکمت غیبت او همان حکمتی است که در غیبتهای حجّتهای الهی پیش از او بوده است.»
و فرمود:
وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار گردد؛ همچنان که وجه حکمت کارهای خضر علیه السلام از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن دیوار بر موسی علیه السلام روشن نبود تا آنکه از هم جدا شدند.»
«یا ابْنَ الْفَضْلِ!
اِنَّ هذا الاَْمْرِ اَمْرٌ مِنْ اَمْرِ اللّهِ تَعالی وَسِرٌّ مِنْ سِرِّ اللّهِ وَ غَیْبٌ مِنْ غَیْبِ اللّهِ
وَ مَتی اَنَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَکِیمٌ صَدَّقْنا بِأَنَّ اَفْعالَهُ کُلَّها حِکْمَةٌ وَاِنْ کانَ وَجْهُها غَیْرَ مُنْکَشَفٍ؛
ای پسر فضل!
این امر، امری از امور الهی است و سرّی از اسرار خدای متعال و غیبی از غیوب پروردگار است و چون [دانستیم که] خدای عزّ و جلّ حکیم است، تصدیق میکنیم که همه افعال او حکیمانه است؛ اگر چه وجه آن آشکار نباشد.»
۲. آزادی از بیعت طاغوتیان
ابیبصیر از امام صادق علیهالسلام نقل نموده که آن حضرت فرمود:
«صاحِبُ هذا الاَْمْرِ تَغِیبُ وِلادَتُهُ عَنْ هذا الْخَلْقِ کَیْلا یَکُونَ لاَِحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ اِذا خَرَجَ
وَ یُصْلِحُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ اَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ واحِدَةٍ؛
صاحب این امر ولادتش بر این مردم پنهان است تا هنگام خروج و قیام، بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد و خدای تعالی امر وی را در یک شب اصلاح فرماید.»
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15495
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #یهود_و_سیاست
پرونده بررسی کتاب "فاتحین جهانی" ۵.
نسخه مدرن #پوریم در #دادگاه_نورنبرگ
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15390
◀️ قسمت پنجم:
🔶🔸بزرگترین عید یهود
بهمناسبت کشتارجمعی ایرانیان
🔹«با استفاده از آدمکهای مصنوعی با قیافههایی وحشتناک، نشاندهندهی انواع اتهامات شکنجه در ایناردوگاهها بود.
اگر در اردوگاهی چنین اتاق گازی وجود نداشت که در حقیقت هم در بسیاری از آنها چنین اتاقی تعبیه نشده بود، در آنها به کمک وسایل استودیویی فیلمسازی، به ساختن دروغین چنین اتاقکی میپرداختند.» (صفحه ۲۲۶)
🔹بنابراین حیلههای تصویری سینمایی را میتوان یکی از زیرشاخههای اسناد تقلبی و ساختگی یهودیان دانست که مربوط به پوریم جدید بودند و مارشالکو به آنها اشاره کرده است.
نمونهی بارزش هم فیلم خوفناک «آسیاب مرگ» (Death Mills) است که برای تحریک افکار عمومی در جلسات دادگاه نورمبرگ به نمایش درآمد.
🔹از تولیدات شاخص سینمایی در اینزمینه هم میتوانیم به فیلم «محاکمه در نورمبرگ» (Judgment at Nuremberg) ساختهی سال ۱۹۶۱ با بازی ستارگانی چون ماکسیمیلیان شل، اسپنسر تریسی و برت لنکستر اشاره کنیم.
🔹کمی پیشتر به مسأله قضات دادگاه نورنبرگ اشاره کردیم که بهظاهر مسیحی بودند، اما در باطن نه.
مارشالکو در اینباره، به دادستانهای یهودی، عوامل CIC، شاهدان دروغین و سایرینی هم که در پشتصحنهی دادگاه نورمبرگ کار میکردند، اشاره کرده است.
یکی از قضات آمریکایی دادگاه نورمبرگ بهنام قاضی ونرسترم (Charles F. Wennerstrum) بود که پشتصحنهی واقعی اینرویداد را برملا کرد.
🔹او رئیس یکی از محکمههایی بود که موارد خاص مربوط به بعضی از ژنرالهای آلمانی را که در منطقهی جنوبشرقی فرمانده بوده و به جنایات جنگی محکوم شده بودند، بررسی میکرد.
او در اثر حقایقی که دید، پُست خود را در دادگاه ترک کرد و خطر برگشت به آمریکا را به جان خرید.
نیمساعت پیش از ترک آلمان، بیانیهای را به خبرنگار روزنامهی شیکاگو تریبون که تحت کنترل یهودیان نبود، داد که در آن بهطور صریح قید شده بود اینمطلب بههیچ وجه نباید پیش از فرود هواپیمایش در آمریکا چاپ شود.
🔹یکی از خبرنگاران انگلیسی دربارهی اینخواستهی قاضی ونرسترم، کنایهی جالب توجهی دارد؛
اینکه قاضی ونراستروم بهخوبی میدانست تصادفات هوایی در بخش حمل و نقل غیرنظامی آمریکا چندان غیرمعمول نیست!!
این قاضی آمریکایی در نوشتههای خود گفته بود اگر هفتماه زودتر میدانست چه وضعی در نورمبرگ به وجود میآید، هرگز به اینمکان پا نمیگذاشت.
🔹مارشالکو با آوردن مثال اینقاضی آمریکایی، میگوید دادگاه نورمبرگ حاصل کار طرز تفکر آمریکایی یا انگلیسی نبود، بلکه محصول نازیسم قومیِ یهود بود؛
و همین مسأله، بیانگر این واقعیت است که وقتی اجرای عدالت به یهودیان سپرده میشود، از عدالت خبری نیست.
چون روش کاری دادستانهای دادگاه در هیچ ضابطهی حقوقی جا نداشت؛ مگر پروتکلهای قوم یهود.
🔹از میان سههزار نفری هم که بهعنوان کارمند به دادگاه نورمبرگ آمده و استخدام شده بودند، ۲هزار و ۴۰۰ نفر یهودی بودند؛
و هدف از محکومیتهای دادگاه، ساکتکردن همهی مخالفان یهود و زدن برچسب جنایتکار جنگی به هرکسی بود که جرأت داشت از طرز تفکر حکومت یهود انتقاد کند.
🔶🔸معدومان نورنبرگ؛ قهرمان یا جانی؟
🔹بهعکسِ روایتی که غربیها دربارهی اعدام سران ارتش آلمان و نازیها منتشر کردهاند و ما هم طیِ دهههای متمادی در آثار ادبی و سینمایی شاهدشان بودهایم؛
لوئیس مارشالکو روایت جالبی از کشتهشدگان دادگاه نورنبرگ دارد.
اما نکتهای که او ذکر نکرده، این است که این ژنرالها و چهرههای آلمانی که او از آنها نام برده هم مانند هامان، به دار مجازات کینه یهود آویخته شدند و کیفیت کشتهشدنشان شبیه به هامان بوده است.
🔹بههرحال صحنههای اعدام یواخیم فونریبنتروپ، ژنرال ویلهم کیتل، دکتر ارنست کالتنبرونژ، دکتر آلفرد روزنبرگ، دکتر ویلهلم فریک، ژولیوس استرایچر، دکتر فریتز شاکل، ژنرال آلفرد جودل و آرتور سیس اینکوارت که مارشالکو در کتابش بهطور کوتاه توصیف کرده، بهطور کامل با تصاویری که متّفقین و غربیها منتشر کردهاند و نشان از اجرای عدالت در حقشان و وجدان ناراحت یا تعصب کورکورانهی این افراد بر مرامشان دارند، در تضاد است.
🔹مارشالکو از چهرههای مصمّم و چشمان بدون ترس یا چکمههای درخشان و لباسهای مرتب این محکومان به مرگ یا به قول خودش «این مغلوبان ظاهری اما پیروز» گفته است.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
جاسوسان در تهران؛
https://eitaa.com/salonemotalee/14975
رابطین خوب آمریکا؛
https://eitaa.com/salonemotalee/15089
پلورالیسم؛ قدرت و مبارزه سیاسی
https://eitaa.com/salonemotalee/15218
اصلاحات مُرد؛ زنده باد کودتا
https://eitaa.com/salonemotalee/15306
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15392
◀️ قسمت پانزدهم
یورگن هابرماس، خاتمی و انقلابیون مأیوس ۲.
سرشت و سرنوشت جوامع در حال «گذار از سنت به مدرنیته» دغدغه پیوستهی یورگن هابرماس بود و برای تماشای «پروژهی ناتمام مدرنیته» سرزمینهای غیرغربی از چین تا ایران را پیمود. او پاییز ۱۳۸۰ دعوت عطاءالله مهاجرانی را به سبب «مبارزهی سختی که در دوران وزارت فرهنگ برای آزادی مطبوعات ایرانی پیش برد» قبول کرد (۸۱) و ۸ ماه بعد به ایران آمد. پیش از سفر به ملاقاتی طولانی با وزیر امور خارجه آلمان درباره وضعیت سیاسی نیروهای اپوزیسیون برانداز مانند اکبر گنجی در ایران رفت. وانگهی، انجمن قلم آلمان نیز از او خواستار رایزنیاش برای آزادی سیامک پورزند، جاسوس دستگیر شدهی CIA شد؛ (۸۲) همچنین لیستی از زندانیان امنیتی را به یورگن هابرماس دادند (۸۳) تا هم به ایجاد کانالهای تماس با خانوادهی آنان و هم به مذاکره با مقامات نظام برای عفوشان بپردازد؛ اما یکی از ماموریتهای اصلی او معرفی جانشینی به جای عبدالکریم سروش برای بسط «علوم انسانی سکولار» بود؛ شخصیتی که بتواند «مذهب اسلام را به علوم انسانی و فلسفه معاصر غرب پیوند دهد.» (۸۴) سروش که سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۱ را در دانشگاههای هاروارد و پرینستون آمریکا گذراند، دیگر هیچ نقشی در حوزه عمومی ایران بازی نمیکرد و حتی یورگن هابرماس اعتبار فلسفی او را زیر سوال بُرد. وانگهی، غیبت سروش در ایران نه تنها به سرخوردگی اندک هوادارانش انجامید، بلکه فقدان یک شخصیت بانفوذ سکولار در اردوگاه اصلاحات به دغدغههای محسوس بدل گشت، چون به گمان هابرماس:
مضمون سیاسی اختلافات مذهبی در داخل «جهان اسلام» را نباید دست کم گرفت. امروزه یک روحانی مانند «محمد مجتهد شبستری» نقش منتقدی مطرح را به عهده گرفته است. شبستری طرفدار «سنت تفسیر» است و از نظر او تکتک مومنان «مفسران وحی» میباشند. در مجموع، استدلالش یک «استدلال پروتستانی» در مقابل «قرائت ارتدکسی» رژیم جمهوری اسلامی است. در هر حال تأکید مجتهد شبستری بر «فردگرایی مدرن» به عنوان جایگاه درونگرایی مذهبی است. درک او از رابطهی دیالکتیکی بین ایمان و دانش، قادر است مذهب اسلام را به «علوم انسانی» و فلسفهی عصر حاضر پیوند دهد. (۸۵)
یورگن هابرماس از محمد مجتهد شبستری به عنوان گزینه مقبول غربیها برای «همسان سازی اصول اسلامی با علوم انسانی سکولار» رونمایی کرد: یک مارتین لوتر جدید و البته، همانطور که فرانسیس فوکویاما میگفت آمریکاییها در ایران صاحب چند لوتر برای تحقق پروژهی «رفرم مذهبی در خاورمیانه» هستند. (۸۶) او نه فقط با فوکویاما که با ساموئل هانتینگتون و #هانا_آرنت نیز درباره «رسالت سرنوشتساز علوم انسانی» برای مبارزه با «توتالیتاریسم» هم نظر بود. به اعتقاد هابرماس «علوم انسانی انتقادی» مانند فلسفه، جامعهشناسی، سیاست و روانشناسی باید به «وحدت» دست یابند تا موجب «آزادی» و «سکولاریزاسیون» شوند. (۸۷) با این رویکرد، هسته مرکزی سخنرانیهایش را در محافل دانشگاهی به «مناقشه حول محور بنیانهای مشروعیتِ حکومت مذهبی ایران» اختصاص داد (۸۸) و یک روز پس از اقامت در تهران، غلامرضا اعوانی صبح ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۱ او را برای ایراد سخنرانی به انجمن حکمت و فلسفه برد تا «دستاوردهای سکولاریسم در فلسفهی سیاسی» را شرح دهد. پس از پایان برنامه، اتفاقی غیرقابل پیشبینی افتاد. دکتر علی مصباح یزدی (فلسفهدان و فرزند علامه محمدتقی مصباح یزدی) از یورگن هابرماس برای حضور در جمع دانشوران موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در قم دعوت کرد، اما فیلسوف آلمانی به بهانهای این دعوت را نپذیرفت. با این حال، مصباح یزدی، پیشنهاد گفتگویی را در محل اقامت یورگن هابرماس داد و روز ۲۳ اردیبهشت همراه دکتر محمد لگنهاوزن، ابوالحسن حقانی و برادرش مجتبی مصباح یزدی به «هتل لاله» رفت. (۸۹)
علی مصباح یزدی گفتگو را با زبان تخصصی فلسفی و با پرسش از تناقضات و تحولات دیدگاههای یورگن هابرماس درباره «دین» آغاز کرد و این فیلسوف آلمانی نیز ابتدا پذیرفت که گاهی در این داوریها «شتابزدگی بسیار» به خرج داده است، (۹۰) اما با تکرار نظریههای ماکس وبر و امیل دورکیم در قلمرو جامعهشناسی دین از «فروپاشی جهانبینی دینی» سخن گفت و آن را نظریه جدید خود خواند:
فروپاشی به این معنی که جهانبینی دینی هدفگیری تک تک افراد جامعه را به طور کلی هدایت کند و خود را مبنای نظریات حقوقی، سیاسی، و تشکیلاتی نظام سیاسی بداند. (۹۱)
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15498
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
"#نیمه_شبی_در_حله"
نوشته حجتالاسلام مظفر سالاری
بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#نیمه_شبی_در_حله
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15367
◀️ قسمت چهلویکم
مسرور به قنواء گفت:
"زحمت بیهوده نکش.
وقتی ابوراجح، قوهایش را به وزیر نداد، به ارباب تو هم نخواهد داد."
قنواء به مسرور گفت:
"تو بهتر است ساکت بمانی و تا چیزی نپرسیدهام، حرف نزنی."
آنگاه رو به من گفت:
"ما آنچه را بخواهیم، صاحب خواهیم شد.
شما بهزودی این قوهای زیبا را در حوض اربابم که با سنگ یشم ساخته شده خواهی دید."
قنواء از طرف کوچهای که خلوت بود راه افتاد که برود گفتم:
"خواهیم دید."
من و مسرور دورشدن او را با آن دو اسب زیبا نگاه کردیم تا در پیچ کوچه از نظر ناپدید شد.
به مسرور گفتم:
"در این باره چیزی به ابوراجح نگو. بگذار جوهر باز گردد و خودش با ابوراجح صحبت کند."
- یعنی قوها این قدر ارزش دارند؟!
- برای کسانی که نمیدانند با ثروت فراوانشان چه کنند آری.
وارد مغازه که شدم، پدربزرگم به فروشندهها گفت:
"این جوان را میشناسید؟
قیافهاش به نظر آشنا میآید.
میگویند مدتی است به دارالحکومه رفتوآمد دارد. ببینید چه میخواهد.
لابد آمده تا هدیهی در خوری برای دختر حاکم بخرد."
روی چهارپایهام نشستم و در دل خدا را شکر کردم که قنواء با آن قیافهاش هوس نکرده بود به دیدن پدربزرگم بیاید.
پدربزرگ با تحسین نگاهم کرد و گفت:
"امروز خیلی زود به مغازه آمدهای. تازه خورشید دارد غروب میکند."
فروشندهها خندیدند و چند مشتریِ درون مغازه لبختد زدند.
گفتم:
من و شما برای روز جمعه به یک میهمانی دعوت شدهایم.
- میهمانی حاکم؟!
- نه ابوراجح از ما دعوت کرده که روز جمعه به خانهاش برویم.
پدربزرگ راحت نشست و گفت:
"خدا را شکر!
حال و حوصله رفتن به دارالحکومه را ندارم.
اما رفتن به خانه ابوراجح و صحبت با او برایم لذتبخش و دلنشین است."
به فکر فرو رفتم.
قبل از آنکه بیرون حمام از مسرور خداحافظی کنم، او به من گفته بود:
"ابوراجح به من گفت که تو و ابونعیم، روز جمعه؛ میهمان او خواهید بود."
گفتم: "درست است اما برای چه ابوراجح این را به تو گفته؟!"
گفت: "ابوراجح چیزی را از من مخفی نمیکند."
بیگمان صدای ابوراجح را شنیده بود.
پرسیدم:
"اگر اینطور است میتوانی بگویی دلیل این دعوت چیست؟"
با رنگی پریده و صدایی لرزان گفت:
"حدس میزنم تو از ریحانه خواستگاری کردهای و آن میهمانی به این قضیه مربوط است!"
از سادگی مسرور خندیدم و گفتم:
"تو که گفتی ابوراجح چیزی را از تو مخفی نمیکند؛ پس چگونه از دلیل این میهمانی اطلاعی نداری؟!"
آرزو کردم که کاش میهمانی روز جمعه برای همین بود.
بعد فکر کردم که بهتر است به مسرور بگویم که از ریحانه خواستگاری نکردهام و میهمانی، ارتباطی با این موضوع ندارد؛ تا آن بیچاره را از نگرانی بیرون آورد.
در آن لحظه نمیدانستم که گفتوگوی کوتاه من با مسرور چه فاجعهای را در پی دارد……….
…….. صبح، موقع خوردن صبحانه، امحباب به من گفت:
"خوشحالم که میبینم پس از مدتی، امروز با اشتها صبحانه میخوری و حالت بهتر شده است."
- کاش میرفتی و بار دیگر از ریحانه برایم خبری میآوردی.
- فکر میکردم ریحانه را فراموش کردهای. به هر حال من به خانه آنها نخواهم رفت.
- باید بروی.
- نمیروم. کار بیفایده را باید رها کرد.
- لازم هم نیست بروی. شوخی کردم. من و پدربزرگ، روز جمعه به خانهشان خواهیم رفت.
- باور نمیکنم! برای چه؟!
- میتوانی از پدربزرگ بپرسی. ابوراجح ما را دعوت کرده.
- مرا دعوت نکرده؟
- نه.
- چه بد!؟
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15500
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
✔️روایتی جالب از همسر #شهیدمصطفی_صدرزاده
🔹میگفت چند روز پیش به قاب عکسش نگاه کردم و گفتم: آقامصطفی! حسابش دستته چند شاخه گل بدهکاری!؟ آخه مصطفی رسمِ محبتش این بود که لااقل هفتهای یکبار برام شاخه گلی میخرید و هدیه میداد…
🔹فاطمهاش از اونور اتاق گفت: مامان! خرج بابا زیاد میشه! اگر بخواد همهٔ این مدت رو جبران کنه باید یه دستهگل شیک برات بفرسته!
🔹امروز صبح بدون هیچ برنامهٔ قبلی از جایی زنگ زدن و دعوتمون کردن برا مراسم بزرگداشت مصطفی. به محض ورودمون به مراسم، یک نفر با این دستهگل جلو آمد و گفت این رو آقامصطفی برای همسرش فرستاده!
🔸اینکه میگن شهدا زنده هستند، به اعتبار لفظ و کلام و تشبیه و استعاره نیست. شهدا صرفا ناظر نیستند، حاضرِ فعالاند؛ مثل همین مصطفی صدرزاده.
🔸به قول همسرش، آقامصطفی در لحظهلحظه زندگی با آنهاست و حضورش را کاملا ملموس احساس میکنند.
38.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
چقدر نایب امام زمان رو میشناسیم؟! 😱😳
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#سبک_زندگی_منتظرانه
یک وقت نفر تربیت میشود؛
رشد معنوی میکند!
یک وقت جامعه تربیت میشود؛
جامعه میشود محیط مساعد برای تربیت انسانها، هر کس در دل آن میرود چیز دیگری میشود.
تربیت نفوس و آحاد
قبل از انقلاب هم بود؛
اما آنچه بعد انقلاب دیدیم؛
معجزه دیگری بود.
اولا؛
جامعه معنوی ساخته شد.
این فیلم، گوشهای از باغها و بستانهای آن است.
ثانیا؛
کثرت تربیت نفوس،
آنقدر شد؛
که انسانهایی که نظر کردند به رخسار خدای متعال را نمیشناسیم
آنقدر زیادند
که برایمان عادیاند.
ثالثا؛
سرعت رشد نفوس آن قدر زیاد بود،
که پیر عارفی میگفت:
پنجاه سال عبادت کردید،
خدا قبول کند!
بروید وصیتنامه یکی از این (حتی نوجوانهای) شهید را بخوانید؛
که رهبر مایند.
یک شبه ره صد ساله را دیدیم.
راهنمای تمدن سازی ما است
این گنج لایزال.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#سلام_امام_زمانم
السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ سلام بر تو!
ای یگانه روزگار!
و ای تنهاترینِ عالم؛
سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد!
خبر آمدنت آمده؛ از راه بیا
سربزن از دل یک جمعه و ناگاه بیا
عهدکردیم و شکستیم و گذشتی صدبار
باز هم با دل آلودهی ما راه بیا
راهگمکردهی این جادهی پر پیچوخمیم
ای هدایتگر هر بندهی گمراه بیا
جمعهها رفت ولی جمعه موعود نشد
جمعهها میرود ای جمعه دلخواه بیا
ده شب، مهمان حرم سامرا شده بود.
شبها در حرم میماند.
شب آخر،
شب جمعه، خیلی دعا خواند. خیلی التماس کرد.
با پافشاری و اصرار، اذن دیدار خواست
بعد از نماز صبح، رفت به سرداب مقدس
هوا هنوز تاریک بود
با خودش شمع آورده بود،
اما دید که صحن سرداب مقدس روشن است.
خبری از چراغ نبود.
آقایی بزرگوار، نشسته بود نزدیک صفّه
جلوتر از آن آقا، ایستاد به نماز و دعا
آلیاسین و ندبه خواند
رسید به این فراز که:
«و عرجت بروحه إلی سمائک»
شنید از آن آقا که:
این جمله از ما نرسیده
بگو «و عرجت به إلی سمائک»؛
هیچ وقت هم جلوتر از امام خودت نایست!
علامه میرجهانی، ندبهخوانیاش را به آخر رساند.
وقتی به سجده رفت،
سوالها سراغش آمدند:
چرا سرداب، بدون هیچ چراغی، روشن بود؟!
آن آقا چرا گفت این جمله از «ما» نرسیده؟!
چرا فرمود: بر «امام خودت» پیشی نگیر؟!
فهمید که التماسها جواب داده
دعایش مستجاب شده بود
سر از سجده برداشت، تا دامان امامش را بگیرد.
اما سرداب تاریک بود و...
جز او، کسی آنجا نبود.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee