❓پرسش 88:
اگر #دلیل بر #اصل تقدم دارد، چرا در برخی #کتب_فقهی مانند #لمعه، ابتدا اصل و سپس دلیل بیان شده است؟!
#تقدم_دلیل_بر_اصل
#فقه #اصول_فقه
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
✏️سلام.
خدا قوت. از انتخاب و همراهی تون ممنونم😊
♨️یه متن فوق العاده جذاب به دستمون رسیده که میخوام بهتون هدیه بدم به شرط خوندن و انتشار گسترده اش😉
میخواستم به رسم امانت، اسم نویسنده اش بنویسم ولی پیدا نکردم، امیدوارم خدا به قلمشون برکت بده
🔻🔻🔻
#نحو_المحبوب❤️
🌸 می خواستم 14 #صیغه را پشت سرهم #صرف کنم: محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین… به یکباره احساس کردم یکی از صیغه ها بیشتر مورد #خطاب من است پس مفرد مذکر غایب، مخاطب من شد و من متکلم وحده شدم.
آری! اسم تو اعرف #معارف است ولی خیلی ها می خواهند که #نکره شود. با این وجود #معرفه همیشه در #ابتدا قرار می گیرد و نیاز به هیچ #مسوغ و مجوزی ندارد. همیشه #فاعل صریح هستی و فعلت #معلوم؛ #مجهول در تو راه ندارد.
🌸ای رکن هستی! تمنی من این است که همیشه #مفعول_معه تو باشم و همیشه لأجل تو زندگی کنم؛ پس #ظرفیت مرا بالا ببر تا فقط #متعلق به تو باشم متعلق به #مصدر_اصلی که ریشه تمام ذوات است می خواهم متعلق به وجود مطلق تو باشم که اگر چه دیده نمی شود ولی همیشه موجود #حاضر است.
🌸می خواهم #مبنی باشم تا #حرکت آخرم همه جا ثابت باشد و تحت تأثیر #عوامل مختلف تغییر نکنم. خواست من این است که با معیت تو #مبنی بر #سکون و آرامش باشم. آرزویم این است که همیشه #تابع تو بمانم و در همه حرکات از تو #تبعیت کنم و با اعمال مورد رضایت تو #مؤکد وجودت باشم.
🌸 دوست داشتم #بدل تو باشم ولی رسیدن به جایگاه ابدال تو ممتنع است؛ چراکه آنها در طول زمانها همیشه متوغل در ابهامند و هیچوقت #معرفه نمی شوند. آری! بدل نیستم ولی سعی می کنم خودم را به تو #معطوف کنم. من هیچوقت از تو #اضراب نمی کنم. #قسم می خورم و قسم خود را با #تأکید های فراوان همراه می کنم. و بدان همیشه #مجرور توام و تو عامل #جر من هستی.
ای #ضمیر مستتر! کی #بارز می شوی؟
🌸ای #مستغاث!
کی #ندبه های ما را پاسخ می دهی؟ هرچه عالم #مشغول_عنه تو شده کافی است کی مشغول به تو شویم؟ دیگر از تحذیر خسته شدیم مغری به ما بیا. تمام جهان مملو از #تنازع شده ای #اسم_فاعل عمل کن، همه ما #معمول هایت آماده عملیم. زمان #حال و #استقبال است دیگر زمان گذشته نیست تا عملی صورت نگیرد.
🌸 ای صدرنشین عالم!
کی بر قلوب داخل می شوی و ظن را به یقین محوّل می کنی؟
کی می رسد آن روزی که #حرف_تنبیه #ألا یا اهل العالم تو را بشنویم. آنگاه که جهان را #منادا ی خود کنی و جواب ندایت را بدهیم. آن زمان که اسلام را #رفع دهی و پرچم حق را بر فراز کعبه #نصب کنی و همه به سوی تو #مجرور شوند.
🌸 در آن #ظرف_زمان قلبهای مؤمنان #سکون پیدا می کند. هیچ #زائد و شبه زائدی در جهان نخواهد ماند و با #نفی_جنس ابلیس و توابعش جمله ی شرور محلی از #اعراب نخواهد داشت. ظلم حذفش واجب می شود و حق سد مسد آن می گردد. در آن هنگام تو تمام ابهامات را #تمییز می دهی همه چیز صریح می شود و نیازی به #کنایه ها و #استعاره ها و #مجازها نخواهیم داشت.
🌸 در آن موقع تمام عالم #حال ثابته خواهد داشت و عامل حال فقط تو هستی و #رابط های آن 313 معدود خواهند بود که همیشه درحال #نصب هستند. آن وقت فقط تفضیل دیده می شود و عالم متعجب از این تغییر می گردد.
به امید روزی که فاطمیه #اسم_مکان شود و مهدیه #اسم_زمان!
و به امید روزی که جهان #نحو تو حرکت کند...
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
#نحوالمحبوب❤️
#امام_زمان «عجل الله تعالی فرجه»
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 88:
اگر #دلیل بر #اصل تقدم دارد، چرا در برخی #کتب_فقهی مانند #لمعه، ابتدا اصل و سپس دلیل بیان شده است؟!
✍پاسخ:
💠تقدم یا تأخر بیان اصل نسبت به دلیل، در #فرآیند_استنباط، از مطالبی است که در مشی #فقهاء مورد اتفاق نیست. به هر حال، تقدم بیان اصل می تواند دارای فوایدی باشد که به بیان برخی از آنها خواهیم پرداخت:
🌀گاهی تقدم بیان اصل، آن هم به نحو احتمالی، مسیر استنباط را کوتاه می کند اما به جهت همین احتمال، تقدم بیان اصل معقول است نظیر کسی که بین دو مسیر برای یک مقصد، مسیری را انتخاب میکند که احتمال ترافیک در آن کمتر است.
🍀مثال: در بحث طهارت یا نجاست اهل کتاب، روایات متعددی برای طرفین وجود دارد. اصل در این جا، طهارت است. بنابر این، اگر ادلهٔ طرف نجاست بررسی شده و هیچ یک دلالت بر نجاست نداشته باشد، بررسی ادله طهارت لازم نیست زیرا اصل نیز موافق طهارت است.
🌀تقدم بیان اصل می تواند پشتوانه ای برای ادلهٔ ضعیف السندی باشد که با اصل توافق دارند.
#تقدم_دلیل_بر_اصل
#فقه #اصول_فقه
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
#شهدای_پنجگانه_شیعه #شهید_ثانی
#تراجم
#فقه
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 86:
لطفا در مورد شهدای پنجگانه شیعه، توضیح دهید؟!
✍🏽پاسخ:
💠قسمت2️⃣ :
🔴در میان #علمای_امامیه ، کم نیستند صاحبان علم و حافظان مذهب که خونشان به دست ستمگری بر زمین جاری شده است. این ها کسانی که با دو بال به سوی خداوند پرواز میکنند: بال #علم و بال #شهادت؛ بال خون🩸 و قلم✒️. اما در میان این شهدای علم، چند نفر آن چنان ویژهاند که لقب «شهید» بر نامهایشان نهاده شده است. در این قسمت، به معرفی اجمالی #شهید_ثانی از این 5شهید خواهیم پرداخت⬇️
شهید ثانی:
🌀منظور از شهید ثانی، زینالدین بن علی عاملی جبعی است که در سال 965، در جبع توابع از نواحی جبل عامل لبنان متولد شد.
🌀او از استادان بسیاری، مانند پدرش، #محقق_کرکی، #سیدحسن_بن_جعفرکرکی، #شیخ_احمد_بن_جابر و ...اساتیدی از مذاهب مختلف اهل سنت استفاده کرد.
🌀اثر مشهور او #الروضة_البهیة در شرح #لمعه و #منیة_المرید در آداب #تعلیم_و_تربیت است.
🌀 #آیتالله_محمدباقر_خوانساری می گوید: «در میان عالمان جلیل مثل او دیده نشده، مبالغه نکرده است.»
#علامه_سیدمحسن_امین هم درباره او مینویسد: «چه میپنداری درباره مردی که مولفات جلیل جاودانهاش را در گذر زمان، در حالی که بر جان خویش ترسان است، تالیف میکند؛ آن هم میان دیوارهای خانههای کوچک و پرچین تاکستانها، نه در کاخهای بلند و باغهای شاداب.»
🌀درباره ماجرای #شهادت ایشان، روایت مشهوری از #شیخ_حرعاملی وجود دارد که پس از اینکه شهید در یک اختلاف قضایی داوری خود را اعلام کرد، طرف به نزد قاضی شهر شکایت برد و قاضی متعصب بود برای دستگیری و مجازات شهید اقدام کرد. او درنامهای به سلطان عثمانی از او بدگویی کرد و بر شیعه بودن او انگشت گذاشت، به این ترتیب حکم قتل او را صادر و سرش را از تن جدا کردند.
#شهدای_پنجگانه_شیعه #شهید_ثانی
#تراجم
#فقه
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
✏️سلام
شبتون بخیر☺️
شاید بعضی تصور کنند اگر سؤالات ساده بپرسند یا مثلا هر روز و هر شب برامون سؤال ارسال کنند، پاسخ داده نمیشه! اصلا اینطور نیست. مجموعه پاسخگو در خدمت شما و متعلق به شماست🌹
❓پرسش 89:
طریقه مجهول کردن #فعل_لازم و #فعل_متعدی را توضیح دهید؟
#مجهول_کردن_فعل
#صرف_ساده #مبادی_العربیة
#صرف
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 89:
طریقه مجهول کردن #فعل_لازم و #فعل_متعدی را توضیح دهید؟
✍🏽پاسخ:
💠مقدمۀ1: #فعل_مجهول ، فعلی است که #فاعل آن در کلام ذکر نشود و #مفعول به جای آن بنشیند. در این صورت مفعول سابق را #نایب_فاعل می نامند.
💠مقدمۀ2: افعال به سه دسته #لازم، #متعدی_بنفسه و #متعدی_به_حرف_جر تقسیم می شوند و فعل لازم، مجهول نمی شود. فعلی را می توان مجهول کرد که متعدی بنفسه یا متعدی به حرف جر باشد.
💠طریقۀ ساخت فعل مجهول:
1️⃣ طریقۀ ساخت #ماضی_مجهول:
🌀برای ساخت فعل مجهول از فعل ماضی(صیفۀ اول)، حرف ماقبل آخر را کسره می دهیم و تمام حروف متحرک قبل از آن را مضموم می کنیم.
🍀مثال: ضَرَبَ⬅️ضرِبَ اِستَخرَجَه⬅️استُخرِجَ ذَهَب بِه⬅️ ذهِبَ به
🌀برای ساخت مجهول سایر صیغه ها در صورتی که فعل متعدی بنفسه باشد آن را با توجه به صیغه اول بدست می آوریم.
🍀مثال: نُصِر نُصِرا نُصِرُوا نُصِرت نُصِرتا نُصِرن نُصِرتَ نُصِرتُما نُصِرتُم نُصِرتِ نُصِرتُما نُصِرتُنّ نُصِرت نُصِرنا.
🌀برای ساخت مجهول سایر صیغه ها در صورتی که متعدی به حرف جر باشد، صیغه فعل تغییری نمی کند و فقط ضمیر متصل به حرف جر تغییر می کند.
🍀مثال: ذُهِبَ به، ذُهِبَ بهما، ذُهِبَ بهم ذُهِبَ بها، ذُهِبَ بهما، ذُهِبَ بهن ذُهِبَ بکَ، ذُهِبَ بکما، ذُهِبَ بکم ذُهِبَ بکِ، ذُهِبَ بکما، ذُهِبَ بکنّ ذُهِبَ بی، ذُهِبَ بنا
2️⃣ طریقۀ ساخت #مضارع_مجهول :
🌀حرف مضارع را مضموم کرده و حرف ماقبل آخر را مفتوح می نمائیم.
🍀مثال: یَنصُرُه⬅️ینصَرُ یَجحَد بأیاتنا⬅️ یجحَدُ بأیاتنا
🌀صرف چهارده صیغه #مضارع_مجهول از متعدی به نفسه و به حرف جر مانند فعل ماضی مجهول است.
🍀مثال: یُنصَر یُنصرانِ یُنصَرونَ تنصرُ تنصران یُنصرنَ تُنصر تنصران تنصرون تُنصَرینَ تنصران تُنصرنَ اُنصَرُ نُنصَرُ
یُذهَبُ به، یُذهَبُ بهما، یُذهَبُ بهم یُذهَبُ بها، یُذهَبُ بهما، یُذهَبُ بهنّ یُذهَبُ بکَ، یُذهب بکما، یُذهب بکم یُذهب بکِ، یُذهب بکما، یُذهب بکنّ یُذهب بی، یُذهب بنا
#مجهول_کردن_فعل
#صرف_ساده #مبادی_العربیة
#صرف #ادبیات_عرب
📚مبادي العربية في الصرف و النحو، ج4، ص: 28
📚صرف ساده، ص87
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 90:
اطلاق مقامی را با مثال توضیح دهید؟
#اطلاق_مقامی
#اصول_فقه
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای عجیب لات نجف و #آیتالله_قاضی «رحمة الله علیه»
🎙#استاد_عالی
منبع: 🔵کانال سبک زندگی
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 90:
اطلاق مقامی را با مثال توضیح دهید؟
✍🏽پاسخ:
💠اطلاق مقامی، یکی از مباحث اصولی است که در بحث #مطلق_و_مقید مطرح می شود و در مواردی به کار می رود که اطلاق لفظی وجود ندارد.
اطلاق مقامی، عبارت است از شمولی که از کلام برداشت می شود در فرضی که مولی در #مقام_بیان حکم افراد کثیره و در مقام بیان همۀ آن چه در مقصودش دخالت دارد، باشد بدون وجود قالب لفظی که شامل جمیع افراد باشد در کلام باشد و بدون آن که کلام مقید به جزء یا قید خاص شود.
💠توضیح مطلب این است که گاهی در کلام لفظ خاص و قالب خاص لفظی وجود دارد که از آن عموم یا اطلاق فهمیده می شود.
🍀مثال1: در «لا اله الا الله»، قالب #نکره_در_سیاق_نفی، دلالت بر #عموم می کند.
🍀مثال2: در «اکرم العلماء»، #جمع_محلی_به_ال دلالت بر #عموم می کند.
🍀مثال3: جملۀ «اعتق رقبة» شمول و اطلاق لفظی دارد و شامل همۀ اقسام رقبة می شود؛ زیرا قیدی در کلام ذکر نشده است اگرچه احتمال تقیید لفظ «رقبة» به «ایمان» وجود داشت.
💠 اما در برخی موارد، اخذ قید در متعلق ممکن نیست. در این صورت بر فرض آن که مولا در مقام بیان تمام آن چه دخالت در غرضش داشته، باشد از کلام اطلاقی برداشت می شود که به آن اطلاق مقامی گفته می شود.
🍀مثال4: برای مثال اگر سائل بپرسد: «بيّن لي الأغسال الواجبة» و امام «علیه السلام» در پاسخ آن، #غسل_جنابة، #غسل_حیض، #غسل_استحاضه و #غسل_مس_میت را بفرمایند بدون آن که #غسل_جمعه ذکر شود، به مقتضای اطلاق مقامی، عدم وجوب غسل جمعه برداشت می شود.
🍀مثال5: در «اعتق رقبة» از اطلاق مقامی عدم اعتبار #قصد_قربت فهمیده می شود؛ زیرا مولی در مقام بیان بوده ولی به ذکر «اعتق رقبة» اکتفا کرده و با امر دومی اعتبار قصد قربت را بیان نفرموده است.
#اطلاق_مقامی #اطلاق_لفظی #اطلاق
#اصول_الفقه #انوار_الاصول #الوسیط_فی_اصول_الفقه
#اصول_فقه
📚اصول الفقه، ج1،ص75
📚الوسيط في اصول الفقه، ج1، ص: 97
📚انوار الأصول، ج1، ص: 280
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 91:
تفاوت #تضاد، #تناقض و #دخول_تحت_تضاد را توضیح دهید؟
#تفاوت_تناقض_و_تضاد_و_دخول_تحت_تضاد
#منطق
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 91:
تفاوت #تضاد، #تناقض و #دخول_تحت_تضاد را توضیح دهید؟
✍🏽پاسخ:
🌀اگر دو #قضیه را با یکدیگر مقایسه کنیم، دو حالت کلی متصور است:
🌿الف- دو قضیه، در #موضوع و #محمول، هیچ اشتراکی ندارند.
⭐️مثال: بین قضیه «انسان حیوانی است تعجب کننده» و قضیه «آهن فلزی است که در حرارت منبسط میشود»، هیچ وجه اشتراکی از حیث موضوع و محمول نیست.
🌿ب- دو قضیه، در موضوع یا محمول یا هر دو، با یکدیگر شرکت دارند. در این صورت، میان دو قضیه نیز یکی از چهار نسبت تناقض ، تضاد ، دخول تحت التضاد ، تداخل بر قرار است.👇🏻 (لازم به ذکر است نسبت تناقض یا تضاد، در مفردات نیز وجود دارد و خاص قضایا نیست.)
💧1- #تناقض : دو قضیه در موضوع و محمول و سایر جهات به استثنای #کم و #کیف با هم وحدت داشته باشند اما در کم( #کلیت و #جزئیت ) و کیف( #سلب و #ایجاب ) اختلاف داشته باشند
⭐️مثال: دو قضیه «هر انسانی تعجب کننده است» و «بعضی انسانها تعجب کننده نیستند»، متناقض هستند.
💧2- #تضاد : دو قضیه در موضوع و محمول و همچنین کم، وحدت داشته باشند و هر دو کلی باشند اما در کیف اختلاف داشته باشند.
⭐️مثال: دو قضیه «هر انسانی تعجب کننده است.» و «هیچ انسانی تعجب کننده نیست»، متضاد هستند.
💧3- #دخول_تحت_تضاد : دو قضیه در موضوع و محمول و همچنین کم، وحدت داشته باشند و هر دو جزئی باشند اما در کیف اختلاف داشته باشند.
⭐️مثال:دو قضیه «بعض انسان ها تعجب کننده هستند.» و « بعض انسان ها تعجب کننده نیستند»، متضاد هستند.
💧4- #تداخل: دو قضیه در موضوع و محمول و کیف وحدت داشته باشند اما در کم اختلاف داشته باشند یعنی یکی کلیه و دیگری جزئیه باشد.
⭐️مثال: دو قضیه «هر انسانی تعجب کننده است.» و «بعضی انسانها تعجب کننده هستند.» ، تداخل دارند.
#نسبت_قضایا
#آشنایی_باعلوم_اسلامی
#شهد_مطهری
📚آشنایی با علوم اسلامی، ج1، ص67
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 92:
صیغه 11 مضارع از ماده «تبع» در باب تفعل چیست؟!
#تمرین_صرف
#قواعدخصوصی_باب_تفعل
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش:
صیغه 11 مضارع از ماده «تبع» در باب #تفعّل چیست؟!
✍🏽پرسش 92:
💠مقدمه: در باب «تفعّل»، 4 قاعدۀ اختصاصی وجود دارد که به جهت تناسب با پرسش، دو قاعده مقدمتاً بیان می گردد:
1️⃣ در #مضارع_معلوم از صیغههای 4 و 5 غائب و شش صیغه مخاطب که دو تاء در اول صیغه جمع میشود جائز است تاء دوم را که تاء باب است بیاندازیم.
🍀مثال: تتصرّف⬅️ تصرّف.
2️⃣ هر گاه فاء الفعل این باب یکی از دوازده حرف «ت ث ج د ذ ز س ش ص ض ط ظ» باشد جائز است که «تاء باب» را هم جنس #فاء_الفعل نموده در آن #ادغام نماییم و در مواردی که لازمه این عمل سکون اول کلمه است چون #ابتداء_به_ساکن محال یا مشکل است همزه وصل مکسوری در اول کلمه درمیآوریم .
🍀مثال: اثبت یثبت اثبت لیثبت اثبت
💠ذی المقدمه: مضارع معلوم صیغه11 باب «تفعّل»، بر وزن «تَتَفَعّلان» می باشد. بنابر این ساخت این صیغه از مادۀ «تبع»، «تَتَتَبَّعانِ» خواهد بود.
🔆نکتۀ1: طبق قاعدۀ خصوصی 1️⃣ باب «تفعّل» که مطرح شد، تاء باب جوازاً حذف می شود و استعمال «تَتَبَّعانِ» نیز برای این صیغه، جایز است.
🔆نکتۀ2: طبق قاعدۀ 2️⃣ باب «تفعّل» که مطرح شد، در صورت ادغام جوازی تاء باب در فاء الفعل، این صیغه به صورت «تتَّبَّعان» استعمال میگردد.
❇️نتیجه: استعمال این صیغه از مادۀ «تبع» و مشابه آن، به سه صورت جایز است.
#صرف_باب_تفعّل #قواعد_اختصاصی_باب_تفعّل
#صرف_ساده
#تطبیق_قواعد_صرفی #صرف #ادبیات_عرب
📚صرف ساده، ص69
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 93:
تفاوت #تنقیح_مناط و #الغای_خصوصیت را بیان کنید؟
#اصول_فقه
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
#اگر_اراده_کنی
#آیت_الله_حق_شناس «رحمة الله علیه»
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
✏️سلام.
روزتون بخیر و خوشی🌻
به نظرم رسید یه نکته ای رو بگم بیشتر بهش دقت بشه.
حجم سؤالاتی که به دست ما میرسه بیشتر از اونی هست که فکرش رو میکردیم اما در کانال این سؤالات کم کم منتشر خواهند شد...
میدونید چرا❓
دلیلش اینه که دوست داریم به مطالب علمی توجه ویژه کنید و اگه حجم مطالب زیاد بشه، توجه پایین میاد...
شنیدم مرحوم #دکترحسابی، خیلی پای سفره مینشستند. وقتی میپرسیدن چرا؟ فرموده بودند: همسرم خیلی برای ابن غذا زحمت کشیده من نباید با عجله از سر سفره بلند بشم☺️
❓پرسش 93:
تفاوت #تنقیح_مناط و #الغاء_خصوصیت چیست؟
✍🏽پاسخ:
💎در کلمات و استعمالات #فقهاء ، این دو اصطلاح در بسیاری از موارد به یک معنی ذکر شده است. برای مثال، حضرت #آیت_الله_سبحانی «حفظه الله» در کتاب اصول فقه مقارن بعد از تعریف تنقیح مناط می فرمایند: « و هذا ما يعبر عنه في الفقه الإمامي، بإلغاء الخصوصية، أو مناسبة الحكم و الموضوع، مضافاً إلى التعبير عنه بتنقيح المناط.»
البته ممکن است در نگاه موشکافانه، تفاوتی بین این دو اصطلاح قائل شویم کما این که در نظر برخی مانند #حضرت_امام «اعلی الله مقامه» این دو اصطلاح متفاوت است. لذا به بیان تعریف این دو اصطلاح و تفاوت آن خواهیم پرداخت👇🏻
❇️تنقيح المناط: #تنقیح در لغت، به معنای مغز استخوان را بیرون کشیدن است. و #مناط در لغت از ریشه نوط و به معنای جایِ آویختن است که مجازاً به معنای علت نیز به کار میرود. و در اصطلاح، تنقیح مناط عبارت است از اینکه شارع حکم را به همراه اوصافی ذکر کند که #مجتهد با کشف مناط و #علت حکم، یقین می کند آن اوصاف، دخلی در حکم ندارند.
🍀مثال: در روایت «الخمر حرام »، بر فرض این که از قرائنی یقین کنیم علت و مناط حکم اسکار است و اوصاف و قیود و شرایط دیگری در حکم دخالت ندارد، این حکم به همۀ مسکرات تسری می یابد.
❇️الغای خصوصیت:
الغای خصوصیت یا الغای فارق، الغای خصوصیت یعنی حذف و ملغی کردن چیزی است که صلاحیت علیت برای حکم را نداشته است و یا اینکه گفته شده الغای خصوصیت، یعنی پاک نمودن و بیاعتبار کردن اوصاف و ویژگیهایی که دخالتی در حکم ندارد.
🍀مثال1: اعرابی مشکل خود را به حضرت رسول «صلی الله علیه و آله» عرضه کرده و گفت: «هلكت يا رسول اللّه! فقال له: ما صنعت؟ قال: وقعت على أهلي في نهار رمضان، قال: أعتق رقبة» در اینجا استظهار می شود که قید اعرابی در حکم مذکور دخالتی ندارد.
🍀مثال2: در روایت «إن سافرت بين مكّة و المدينة ثمانية فراسخ فقصّر» و با توجه به سایر نصوص، متوجه می شویم مکه یا مدینه خصوصیتی ندارد.
❇️تفاوت های تنقیح مناط و الغای خصوصیت:
1️⃣با توجه به تعریفی که بیان شد، تفاوت این دو اصطلاح روشن است و در مواردی الغای خصوصیت به لحاظ قرینه یا تناسب حکم و موضوع، روشن است در حالی که مناط و علت حکم به نحو یقینی منقح نمی شود.
2️⃣برخی قائل شده اند که الغای خصوصیت ناظر به الغای اوصاف زاید در ناحیه موضوع و تنقیح مناط ناظر به الغای اوصاف زاید در ناحیه علت است.
🔅نکته: برخی از عامه، بین اصطلاحات #تنقیح_المناط ، #تخريج_المناط و #تحقيق_المناط نیز تفاوت قائل شده اند.
#تفاوت_تنقیح_مناط_و_الغای_خصوصیت
#تنقیح_مناط #الغای_فارق #الغای_خصوصیت
#اصول_العامه_فی_الفقه_المقارن #انوار_الاصول #المدخل_إلى_عذب_المنهل
#اصول_فقه
📚اصول العامه فی الفقه المقارن، ص301
📚انوار الاصول، ج2، ص152
📚المدخل إلى عذب المنهل في أصول الفقه، المتن، ص 186
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯