🌷🍀گذری بر زندگی عرفانی صادق مزدستان🍀🌷
فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا
🌹در سال 1335 در شهرستان #قائمشهر مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود.
🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید :
صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران #کودکی وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان #قائمشهر به تحصيل پرداخت.
🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها #تکاليفش را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر #افرادزورگو ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت.
🔹اخلاق صادق با ديگر #فرزندان خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با #فوتبال،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. #تحصيلات خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چارة کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان #خانواده و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این را زندگی خود را تامین می کرد.
🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات #سياسی و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد در اين راه لحظه ای آرام قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی #فعاليتهای چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و #تظاهرات عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف #انقلابيون توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود.
🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب بر علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از #کردستان در تاسيس انجمن اسلامی #شهيد مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای #مازندران شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت.
🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در #سوسنگرد درکنار او جنگيد. پس از تشکيل #تيپ_کربلا به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در #عمليات فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات #محرم نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد.
🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک #تکليف می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد.
يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به #قائمشهر آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست.
در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند.
🔸در آنجا صادق به #همسرش گفت: «اگر اين بار افتخار #شهادت در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از #مشهدمقدس به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که #فرماندهی_تيپ_دوم لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات #شناسايی در خط مرزی عين خوش و در جنگل امقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به #شهادت رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت.
🌺 جنازه #شهيدصادق_مزدستان در گلزار #شهدای_قائمشهر به خاک سپرده شد. شش ماه بعد #علی_مزدستان در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال برادر ديگرش #منوچهر در عمليات والفجر 6 در منطقه #عملياتی_چيلات در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار شهيد و بدنش متلاشی شد تا در درگاه الهی #جاویدالاثر باشد.
🌼
🌸🍃
🌺🍃🌺
🌼🍃🌼🍃
@sangareshohadababol
🌷🍀گذری بر زندگی عرفانی صادق مزدستان🍀🌷
فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا
🌹در سال 1335 در شهرستان #قائمشهر مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود.
🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید :
صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران #کودکی وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان #قائمشهر به تحصيل پرداخت.
🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها #تکاليفش را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر #افرادزورگو ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت.
🔹اخلاق صادق با ديگر #فرزندان خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با #فوتبال،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. #تحصيلات خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چارة کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان #خانواده و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این را زندگی خود را تامین می کرد.
🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات #سياسی و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد در اين راه لحظه ای آرام قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی #فعاليتهای چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و #تظاهرات عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف #انقلابيون توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود.
🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب بر علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از #کردستان در تاسيس انجمن اسلامی #شهيد مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای #مازندران شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت.
🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در #سوسنگرد درکنار او جنگيد. پس از تشکيل #تيپ_کربلا به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در #عمليات فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات #محرم نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد.
🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک #تکليف می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد.
يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به #قائمشهر آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست.
در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند.
🔸در آنجا صادق به #همسرش گفت: «اگر اين بار افتخار #شهادت در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از #مشهدمقدس به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که #فرماندهی_تيپ_دوم لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات #شناسايی در خط مرزی عين خوش و در جنگل امقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به #شهادت رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت.
🌺 جنازه #شهيدصادق_مزدستان در گلزار #شهدای_قائمشهر به خاک سپرده شد. شش ماه بعد #علی_مزدستان در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال برادر ديگرش #منوچهر در عمليات والفجر 6 در منطقه #عملياتی_چيلات در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار شهيد و بدنش متلاشی شد تا در درگاه الهی #جاویدالاثر باشد.
🌼
🌸🍃
🌺🍃🌺
🌼🍃🌼🍃
@sangareshohadababol
اولین های استان مازندران، انقلاب و دفاع مقدس ،شهرستان بابل
1-🌷 #اولین فرمانده شهید ، سردار عباس قندی ( آبادان ،کوی ذوالفقاریه 1359/8/9 ) از محله پیرعلم بابل
2- 🌷#اولین شهید کارگر،مطلب احمدی ( از اولین گروه اعزامی سپاه بابل به سر پل ذهاب 1359/7/13 ) از روستای رمنت
3-🌷 #اولین شهیدکارمند،علی قلی پور گودرزی #جاویدالاثر ( خرمشهر ، دارخوین 1359/7/15 ) از روستای درزی کلا آخوندی
4-🌷 #اولین شهید دفاع مقدس از استان مازندران از سربازان نیروی انتظامی ، محمدرضا نصیر احمدی ( سومار 1359/6/28 ) از روستای احمدکلا بندپی شرقی بابل
@sangareshohadababol
#اطلاعات_و_عملیات
جزء اطلاعات و عملیات بودن
یعنے بی نام و نشان شدن
یعنے دل ڪندن
یعنے قید همه چیز را زدن
سر دادن و جان دادن
امّا تسلیم نشدن ...
مردان خدا اینچنین بودند
از همه چیزشان گذشتند
ولی پای اعتقادشان
راسخ ایستادند
و عاشقانه سوختند
و گفتند هرگز
#ذلت_نمی_پذیریم...
اما تسلیم شدن؛
که این روزها به نام مصلحت
و اعتدال و ... اتفاق افتاده و
#عزت_ملت لطمه دیده،
یعنے تخلیهٔ اطلاعاتے شدن
یعنے لو دادن عملیات
یعنے سر شکستگی ....
مسؤلین مراقب باشند در
کدام راه قدم گذاشته اند!
بہ یاد #شهید بے مزار
مهمان حضرت زهرا سلام اللّه علیها
فرمانده گمنام اطلاعات و عملیات
لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول اللّه (ص)
#جاویدالاثر
#شهید_سیدمجتبی_حسینی🌷
#شهادت_شلمچه_کربلای۵
#التماس_شفاعت
#اطلاعات_و_عملیات
@sangareshohadababol
🌷🍀گذری بر زندگی عرفانی صادق مزدستان🍀🌷
فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا
🌹در سال 1335 در شهرستان #قائمشهر مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود.
🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید :
صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران #کودکی وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان #قائمشهر به تحصيل پرداخت.
🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها #تکاليفش را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر #افرادزورگو ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت.
🔹اخلاق صادق با ديگر #فرزندان خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با #فوتبال،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. #تحصيلات خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چاره کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان #خانواده و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این راه زندگی خود را تامین می کرد.
🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات #سياسی و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد و در اين راه لحظه ای آرام و قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی #فعاليتهای چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و #تظاهرات عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف #انقلابيون توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود.
🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از #کردستان در تاسيس انجمن اسلامی #شهيد مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای #مازندران شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت.
🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در #سوسنگرد درکنار او جنگيد. پس از تشکيل #تيپ_کربلا به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در #عمليات فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات #محرم نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد.
🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک #تکليف می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد.
يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به #قائمشهر آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست.
در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند.
🔸در آنجا صادق به #همسرش گفت: «اگر اين بار افتخار #شهادت در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از #مشهدمقدس به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که #فرماندهی_تيپ_دوم لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات #شناسايی در خط مرزی عين خوش و در جنگل عمقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به #شهادت رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت.
🌺 جنازه #شهيدصادق_مزدستان در گلزار #شهدای_قائمشهر به خاک سپرده شد. شش ماه بعد #علی_مزدستان در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال بعد برادر ديگرش #منوچهر در عمليات والفجر 6 در منطقه #عملياتی_چيلات در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار شهيد و بدنش متلاشی شد تا در درگاه الهی #جاویدالاثر باشد.
اولین های استان مازندران، انقلاب و دفاع مقدس ،شهرستان بابل
1-🌷 #اولین فرمانده شهید ، سردار عباس قندی ( آبادان ،کوی ذوالفقاریه 1359/8/9 ) از محله پیرعلم بابل
2- 🌷#اولین شهید کارگر،مطلب احمدی ( از اولین گروه اعزامی سپاه بابل به سر پل ذهاب 1359/7/13 ) از روستای رمنت
3-🌷 #اولین شهیدکارمند،علی قلی پور گودرزی #جاویدالاثر ( خرمشهر ، دارخوین 1359/7/15 ) از روستای درزی کلا آخوندی
4-🌷 #اولین شهید دفاع مقدس از استان مازندران از سربازان نیروی انتظامی ، محمدرضا نصیر احمدی ( سومار 1359/6/28 ) از روستای احمدکلا بندپی شرقی بابل
@sangareshohadababol
🌷🍀گذری بر زندگی عرفانی صادق مزدستان🍀🌷
فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا
🌹در سال 1335 در شهرستان #قائمشهر مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود.
🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید :
صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران #کودکی وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان #قائمشهر به تحصيل پرداخت.
🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها #تکاليفش را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر #افرادزورگو ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت.
🔹اخلاق صادق با ديگر #فرزندان خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با #فوتبال،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. #تحصيلات خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چاره کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان #خانواده و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این راه زندگی خود را تامین می کرد.
🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات #سياسی و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد و در اين راه لحظه ای آرام و قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی #فعاليتهای چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و #تظاهرات عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف #انقلابيون توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود.
🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از #کردستان در تاسيس انجمن اسلامی #شهيد مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای #مازندران شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت.
🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در #سوسنگرد درکنار او جنگيد. پس از تشکيل #تيپ_کربلا به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در #عمليات فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات #محرم نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد.
🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک #تکليف می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد.
يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به #قائمشهر آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست.
در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند.
🔸در آنجا صادق به #همسرش گفت: «اگر اين بار افتخار #شهادت در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از #مشهدمقدس به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که #فرماندهی_تيپ_دوم لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات #شناسايی در خط مرزی عين خوش و در جنگل عمقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به #شهادت رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت.
🌺 جنازه #شهيدصادق_مزدستان در گلزار #شهدای_قائمشهر به خاک سپرده شد. شش ماه بعد #علی_مزدستان در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال بعد برادر ديگرش #منوچهر در عمليات والفجر 6 در منطقه #عملياتی_چيلات در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار شهيد و بدنش متلاشی شد تا در درگاه الهی #جاویدالاثر باشد.
سردار!
نمیدانم چه خطابت کنم
بگویم شهید ، مفقودالاثر ، اسیر
نمیدانم ؛ اما دوست دارم
تو را جاویدالاثر بنامم
چرا که یادت ،
خاطره جاودان قلبم خواهد بود
#جاویدالاثر
#قهرمان_وطن
#حاج_احمد_متوسلیان
@sangareshohadababol
اولین های استان مازندران، انقلاب و دفاع مقدس ،شهرستان بابل
1-🌷 #اولین فرمانده شهید ، سردار عباس قندی ( آبادان ،کوی ذوالفقاریه 1359/8/9 ) از محله پیرعلم بابل
2- 🌷#اولین شهید کارگر،مطلب احمدی ( از اولین گروه اعزامی سپاه بابل به سر پل ذهاب 1359/7/13 ) از روستای رمنت
3-🌷 #اولین شهیدکارمند،علی قلی پور گودرزی #جاویدالاثر ( خرمشهر ، دارخوین 1359/7/15 ) از روستای درزی کلا آخوندی
4-🌷 #اولین شهید دفاع مقدس از استان مازندران از سربازان نیروی انتظامی ، محمدرضا نصیر احمدی ( سومار 1359/6/28 ) از روستای احمدکلا بندپی شرقی بابل
@sangareshohadababol
#اطلاعات_و_عملیات
جزء اطلاعات و عملیات بودن
یعنے بی نام و نشان شدن
یعنے دل ڪندن
یعنے قید همه چیز را زدن
سر دادن و جان دادن
امّا تسلیم نشدن ...
مردان خدا اینچنین بودند
از همه چیزشان گذشتند
ولی پای اعتقادشان
راسخ ایستادند
و عاشقانه سوختند
و گفتند هرگز
#ذلت_نمی_پذیریم...
اما تسلیم شدن؛
که این روزها به نام مصلحت
و اعتدال و ... اتفاق افتاده و
#عزت_ملت لطمه دیده،
یعنے تخلیهٔ اطلاعاتے شدن
یعنے لو دادن عملیات
یعنے سر شکستگی ....
مسؤلین مراقب باشند در
کدام راه قدم گذاشته اند!
بہ یاد #شهید بے مزار
مهمان حضرت زهرا سلام اللّه علیها
فرمانده گمنام اطلاعات و عملیات
لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول اللّه (ص)
#جاویدالاثر
#شهید_سیدمجتبی_حسینی🌷
#شهادت_شلمچه_کربلای۵
#التماس_شفاعت
#اطلاعات_و_عملیات
@sangareshohadababol
🌷🍀گذری بر زندگی عرفانی صادق مزدستان🍀🌷
فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا
🌹در سال 1335 در شهرستان #قائمشهر مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود.
🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید :
صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران #کودکی وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان #قائمشهر به تحصيل پرداخت.
🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها #تکاليفش را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر #افرادزورگو ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت.
🔹اخلاق صادق با ديگر #فرزندان خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با #فوتبال،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. #تحصيلات خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چاره کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان #خانواده و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این راه زندگی خود را تامین می کرد.
🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات #سياسی و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد و در اين راه لحظه ای آرام و قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی #فعاليتهای چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و #تظاهرات عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف #انقلابيون توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود.
🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از #کردستان در تاسيس انجمن اسلامی #شهيد مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای #مازندران شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت.
🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در #سوسنگرد درکنار او جنگيد. پس از تشکيل #تيپ_کربلا به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در #عمليات فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات #محرم نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد.
🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک #تکليف می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد.
يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به #قائمشهر آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست.
در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند.
🔸در آنجا صادق به #همسرش گفت: «اگر اين بار افتخار #شهادت در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از #مشهدمقدس به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که #فرماندهی_تيپ_دوم لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات #شناسايی در خط مرزی عين خوش و در جنگل عمقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به #شهادت رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت.
🌺 جنازه #شهيدصادق_مزدستان در گلزار #شهدای_قائمشهر به خاک سپرده شد. شش ماه بعد #علی_مزدستان در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال بعد برادر ديگرش #منوچهر در عمليات والفجر 6 در منطقه #عملياتی_چيلات در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار شهيد و بدنش متلاشی شد تا در درگاه الهی #جاویدالاثر باشد.
@sangareshohadababol
✅ سرباز وظیفه و آزاده شهید🌷 علمدار ربیعی فرادنبه
فرزند مرحوم مشهدی میرزامحمد
🗓 ولادت 🌺
۱۰ فروردین ۱۳۴۵
👈 گذراندن دوران کودکی تا اواخر دوره ابتدایی در روستای قدیم فرادنبه
👈 اشتغال به کار برای کمک به تأمین معیشت خانواده
👈 اعزام به خدمت مقدس سربازی
👈 گذراندن دوره آموزش نظامی و اعزام به جبهه های دفاع مقدس
👈 جمعی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷
👈 اسارت به دست متجاوزان بعثی در منطقه سومار
🗓 شهادت 🌷
۱۳ فروردین ۱۳۶۸
👈 زیر شکنجه در اردوگاه اسارت در عراق
👈 شهادت در ايام سالروز ولادت
🏴 درگذشت پدر و مادر شهید 🌷 در فراق فرزند
🗓 شناسایی و تشییع
۷ مرداد ۱۳۸۱
👈 حدود ۱۳ سال #جاویدالاثر
📍 مزار
شهرستان بروجن، بخش مرکزی، گلزار شهدای شهر فرادنبه
#علمدار_ربیعی
http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/42341
https://ajashohada.ir/MartyrDetails/24673/
http://faradonbeh850.blogfa.com/post/19
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
🆔 @sangareshohadababol
🥀🕊#شهدای_ارتش
🔸 فرمانده گروهان تکاوران لشکر ۲۳نیروهای ویژه هوابرد
ارتش جمهوری اسلامی ایران
💐متولد : ملایر همدان
🔸 فارغ التحصیل دانشڪده افسرے حضرت امام علی (علیه السلام)
🔹 قهرمان رشته ڪشتی
🌷 شهادتـ : فروردین ۱۳۶۷ - پنجوین مریوان، عملیات بیت المقدس ۵
🌴در تصرف ارتفاعات ڪله قندے در حالے که پیشاپیش نیروهایش بود مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت ولی فریاد زد و نگذاشت بہ خاطر خودش نیروهایش عقب نشینے ڪنند و عملیات به دستور او ادامه پیدا ڪرد، پیڪر مطهـر این شهید یافت نشد. و تا به امروز هم گمنام و بے نشان است ...🕊
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#سالروز
#بیست_و_دوم_فروردین_۱۳۶۷
#عملیات_بیت_المقدس_۵
#پنجوین
#ارتش
#فرمانده #گروهان_تکاوران
#تیپ_23_نیروی_ویژه_هوابرد
#تکاور
#شهید_ایرج_آبگون
#کشتی
#ارتفاعات_کله_قندی
#تیر_مستقیم
#شهادت
#جاویدالاثر
✅ @sangareshohadababol
سردار!
نمیدانم چه خطابت کنم
بگویم شهید ، مفقودالاثر ، اسیر
نمیدانم ؛ اما دوست دارم
تو را جاویدالاثر بنامم
چرا که یادت ،
خاطره جاودان قلبم خواهد بود
#جاویدالاثر
#قهرمان_وطن
#حاج_احمد_متوسلیان
@sangareshohadababol