#شهیدانه
گفتند که تا ،
صبح فقط یک راہ است
با عشق فقط،
فاصله ها کوتاہ است
هرچند که
رفتند ولی بعد از آن
هر قطعه ی
این خاک زیارتگاہ است
#رزمندگاندفاعمقدس
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات 🌱
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#وعده_صادق #فتح_قله
@sangareshohadababol
#شهیدانه #سبک_زندگی_شهدا #روایتگری
🇮🇷🌷 چهارده سالگی رفت جبهه...
🍃تو گردان مسلم لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود.
🍃شش سال تو جبهه ها بود و بیش از ده عملیات حضور داشت و خط شکن بود.
🍃هفت بار مجروح شد...بهش میگفتن
ابراهیم تو چرا همش مجروح میشی
شهید نمیشی .....؟
🍃میگفت #دعای_مادر نمیزاره شهید شم...
🍃تو اعزام آخر مادر برایش دعای شهادت کرد و ابراهیم تو جزیره مجنون شهید شد و پیکرش هفت سال بعد برگشت...
#ابراهیم_جهانبین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#وعده_صادق #فتح_قله
@sangareshohadababol
#شهیدانه #روایتگری #خرمشهر
صبح ...لبخندِ شماست
و آفتاب، از کرانه ی ی لبانتان ...
هـر روز طلوع می کند
دوران دفاع مقدس آنهم در #عملیات_بیت_المقدس یادش بخیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دوران_اقتدار #فتح_قله
@sangareshohadababol
#روایتگری #شهیدانه #مقتدرانه
📷 نبرد #بیت_المقدس، اطراف #خرمشهر
💠 یکی از رزمندگان در حال اقامه نماز
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
💠 نتایج عملیات بیت المقدس:
▪️طی عملیات بیت المقدس 5038 كیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 كیلومتر از خط مرزی تامین شد.
▫️ با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید كارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.
▪️ فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای كه نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاك دفاعی خارج شوند.
▫️ عملیات بیت المقدس موجب شد تا كشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
▪️طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن كشته و زخمی شدند.
#نمازاول_وقت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sangareshohadababol
#شهیدانه #مقتدرانه #روایتگری اردیبهشت ۱۳۶۷، سالروز شهادت عزت الله اوضح
#عملیات_بیت_المقدس
📷شهیدان حاج حسین نوروزی، حاج حسین اسکندرلو، عزت الله اوضح، حبیب الله چیذری
🌴 اروند، سال ۱۳۶۴ قبل از عملیات والفجر ۸
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
✅️نگاه بلند و عمیق شهدا پیام آخرزمانی در مسیر بندگی، پیام عملی برای جامعه است
#خادم_الرضا #شهید_جمهور
#شهید_خدمت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دوران_اقتدار #فتح_قله
@sangareshohadababol
#شهیدانه #روایتگری #مقتدرانه
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🔆 این کار فلسفه داره!
🥀 یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور. نمازش که تمام شد، گفتم: «منصور جان، مگه جا قحطیه که برای نماز میآیی وسط بچهها؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم بیام دنبال مُهر تو بگردم!» تسبیح را برداشت و همانطور که میچرخاندش، گفت: «این کار فلسفه داره.
🌷من جلوی اینها نماز میخونم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مُهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم یه اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چطور بعداً بهشون بگم بیایین نماز بخونین؟!»
🥀 قرآن هم که میخواست بخواند، همینطور بود. ماه رمضانها بعد از سحر کنار بچهها مینشست و با صدای بلند و لحن خوش، قرآن میخواند. همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم میگرفتم و خطبهخط با او میخواندم.
اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت بهجای اینکه چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.
🌿 برگرفته از کتاب «آسمان ۵ #سرلشکر_شهيد_منصور_ستاری به روايت همسر شهید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sangareshohadababol
🌹مصطفی حال و حوصله درس تئوری را نداشت. اما سرش درد می کرد برای کارهای علمی و آزمایشگاهی. سال سوم دانشگاه بودیم
🔸همراه هم رفتیم پیش معاون دانشجویی دانشکده، پروژه بگیریم. قبول کرد. یک پروژه به ما داد درباره غشاهای پلیمری.
🔸شب و روز در آزمایشگاه بودیم. کار آن قدر سخت بود که من بریدم. پا پس کشیدم.
👈 مصطفی اما پای کارماند و نتیجه اش شد یک مقاله علمی پژوهشی.
کتاب یادگاران، جلد ۲۲؛
کتاب #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
بقلم مرتضی قاضی
نشر روایت فتح
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهیدانه
✅ @sangareshohadababol
🌹خداحـافظ بچههـا؛ ما رفتیم تهــرون!
🔸هنوز آمبولانس چند متری دور نشده و حرف قاسم تمام نشده بود که در مقابل چشمان ناباور ما، گلولهای مستقیم را دیدیم که از سمت چپ، از تانکی عراقی شلیک شد و عجولانه از پهلو، از درِ عقب پشت راننده وارد شد و در حالی که وحشیانه از طرف دیگر خارج میشد، بدنهای تکهتکه را که بعضی در حال سوختن بودند، هرکدام را به طرفی پرت کرد.
🌷 با منهدم شدن آمبولانس و آتش گرفتنش در «ســه راه شهـــادت»، اجساد شهدا در جاده پخش شدند و عراق از شادمانی زدن آمبولانس پر از مجروح، با خمپاره ۶۰ آنجا را زیر آتش گرفت، تا کسی نتواند جلو برود.
🔸 یک آن از همان فاصله ۴۰-۵۰ متری، متوجه تکانخوردنهای مشکوکی شدم. با خودم گفتم: «امکان دارد کسی از آنها زنده باشد و به کمک نیاز داشته باشد.» بیخیال خمپارهها شدم و با ذکر «وجعلنا» به طرف آمبولانس دویدم.
کنارش که رسیدم، سریع روی زمین دراز کشیدم. سعی کردم در فرصت اندک، با چشمانم اطراف را بکاوم و هر که را زنده است پیدا کنم.
🔹 تنهای تنها، کنار آمبولانسی که میسوخت، دراز کشیده بودم؛ ولی هیچ ندیدم جز تکههای بدن که در حال جان دادن بودند. دستها، پاها و سرهایی که به اطراف پاشیده شده بودند.
آنچه از دور دیده بودم، چیزی نبود جز تکانهای غیرارادی دستوپای قطعشده شهدایی که بدنشان متلاشی شده بود.
📚 از معـراج برگشتگان / حمید داودآبـادی
#شهیدانه
✅ @sangareshohadababol
🌹...هنوز حرفهایم تمام نشده بود که یکی از همان تیـرها به آصفی خورد و او را در کنارم به زمین انداخت.
🌷 آصـفی با صورتی نورانی به من نگاه میکرد و حرف میزد؛ ولی سر و صدا آن قدر زیاد بود که نمیشنیدم. بعد با دست مرا کنـار زد؛
گویــا به جـایی خیـره شـده بود؛ بعد تمــام کرد و چه زیبــا هم تمــام کرد. در حالی که صحنه جان دادن آصفی ذهنم را مشغول کرده بود، پیـکر پاکـش را به گوشه ای کشیدم تا سر راه نباشد.
🔹 حالم خیلی گرفته بود؛ همه اش فکر بابایی، صابری، فروزانفر و آصفی بودم اما چه میشد کرد فعلا وقت این حرفها نبود؛ شاید هم بود و من غافـل بودم.
رفتم داخل کانال؛ تیر قناسه و تیربار تانکها فضای بالای کانال را پوشش داده بود.
🌹 جنازه بچه ها کنار هم لاله زاری را به تماشا گذاشته بودند.به زحمت پیکر بابایی را پیدا کردم آنهم از روی کلاه آهنی او که رویش نوشته بود: «میخواهـم زنـده بمــانم»
واقعا هم زندگی جاوید و ابدی را به دست آورده بود. به بیرون کانال سر کشیدم؛ چند عراقی در دشت فرار میکردند. پشت دژ هم، جنازه عراقیها روی هم ریخته بود.
📚 زنده باد کمیل/ محسن مطلق
#شهیدانه
✅ @sangareshohadababol
و سلام بر او که می گفت:
«خدایا ثروت چشمانم گوهر
اشک بر حسین فاطمه است»
| شهید سپهبد قاسم سلیمانی❣|
#شهیدانه
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#تمازاول_وقت
@sangareshohadababol
اگر #شهیدانه زندگی کنی #شهادت
خودش #پیدایت میکند...
لازم نیست دنبالش بگردی،
#مراقب کارهایی که میکنیم #باشیم!
#قاسم_سلیمانی
@sangareshohadababol
#شهیدانه🕊🌷
◽️برای نماز که میایستاد، شانههایش را باز میکرد و سینهاش را میداد جلو. یکبار بهش گفتم "چرا سر نماز این طور میکنی؟"
◽️گفت: وقتی نماز میخوانی مقابل ارشدترین ذات ایستادهای. پس باید خبردار بایستی و سینهات صاف باشد."
📚کتاب چمران، جلد۱،
✍️از مجموعه کتب يادگاران
#نماز_اول_وقت_سفارش_یاران_آسمانی🕊📿
@sangareshohadababol