eitaa logo
سنگر شهدا
2.2هزار دنبال‌کننده
85.2هزار عکس
5.9هزار ویدیو
74 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
خودت را که خالص کنی ، خدا تو را برای خودش سوا می‌کند! آن‌وقت است که می‌شوی؛ آن‌قدر که....چهره‌ات را هم، فقط برای خودش می‌خواهد.... جوانان چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامی ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقی ، نه غربی ،ای کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود می آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک می ماليدند. من زندگي را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علی وار شهيد شدن، حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاری‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد می زند و خواهد زد. ۲۷حضرت‌رسولﷺ ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۳۴/۰۱/۱۲ ◻️محل ولادت: شهرضا_اصفهان ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ ◻️محل شهادت: جزیره مجنون ◻️عملیات : خیبر @sangareshohadababol
به روایت شهید سیدمرتضی آوینی : وقتی از این ڪانال ... که سنگرهـای دشمن را به یکدیگر پیوند می‌داده‌اند بگذری ، به « فرمانده » خواهی رسید به علمـــدار ... او را از آستین خالیِ دست راستش خواهی شناخت ... چه می گویـم !! چهره ریز نقش و خنده‌های دلنشینش نشانه ی بهتـری است ... مواظب باش ...! آن همه متواضع است که او را درمیان همراهانش گم میکنی اگر ڪسی او را نمی شناخت ، هرگز باور نمی ڪرد که با فرمانده لشکر امام‌ حسین (؏) رو به رو است ... @sangareshohadababol
🖋 بر گرفته از کتاب انتظار "وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه‌های نان رو از روی زمین برمی‌داره، تمیز می‌کنه و می‌خوره. اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم: داداش! تو فرمانده تیپ هستی. این کارها چیه؟ مگه غذا نیست؟ خودم دیدم دارن غذا پخش می‌کنند. کاظم گفت: اون غذا مال بسیجی‌هاست این نان‌ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند. درست نیست اسراف کنیم." 🌹 @sangareshohadababol
ماه رمضان‌ ها امکان نداشت یک روز بیدار شوم و نبینم سحری را آماده کرده است. می‌گفت تو بخواب و استراحت کن، سحری بامن. امسال یک روزهایی وقت سحر حس می‌کنم که تکانم می‌دهد تا مبادا خواب بمانم. من بهترین زندگی را با شعبان تجربه کردم. هیچ کمبودی با بودن او نداشتم. اگر او را ببینم می‌گویم چرا من را گذاشتی و رفتی! کاش کنارم می‌ماندی و با هم شهید می‌شدیم.. آخرین دیدارمان در بود. وقتی چهره ‌اش را دیدم گفتم حاجی باعث سربلندی و افتخارمن شدی. دوست داشتم برای روزی که قدس فتح خواهد شد، بودی و می‌جنگیدی و آزادیش را می‌دیدی. این تمام حرف من بود بر سر پیکرش. راوی : 🌷 🕊🕊 🇮🇷 @sangareshohadababol
🍃شهدای گمنام زائران بسیاری دارند. هرکس که تیغ تنهایی به تنش بخورد و بغض صاحبخانه دلش باشد مهمان همیشگی شهدای گمنام است. اما هستند شهدایی همچون حاج شعبان که بر روی مزار نامشان هک شده اما در قلب و ذهن مردم اند. سرباز گمنام بود و هدفش تشکیل جامعه مهدوی برای آمدن هادی روزهای . برایش فرق نداشت ایران، آفریقا یا موصل. هرجا که پاگذاشت همه را و دلباخته خود کرد. مثل همان روز های جنگ که سربازان صدام کم کم با رفتار و اخلاق نیکوی او، شدند و برگشتند سوی حاج شعبان و دوستانش. حال در روزهایی که ندای از حرم عمه سادات شنیده شد حاج شعبان راهی شد و بازهم مثل روزهای جنگ همه مجذوب او شدند و کمی بعد که شهادت روزی اش شد عده ای فهمیدند حاج شعبان نصیری، هم رزم نبوده بلکه مسئول لشکر بوده است. همان روز که غسل کرد و موذن اذان ظهر شد و لحظاتی بعد به رسم در شعله های آتش سوخت. 🍃 نه دفتر و میز کاری داشت و نه قبول کرده بود درجه هایی را که باید روی دوشش میدرخشید. او مصداق یه سرباز واقعی برای بود و با شهادت اجر خدمت خالصانه اش را گرفت. چهل روز بعد از شهادتش موصل آزاد شد و دوستانش از او با نام موصل یاد کردند. جای حاج شعبان ها خالی است در روز های حیرانی و پر از مشکل این روزها. کاش بودند و بدون نشستن پشت میز و صندلی ، به فکر مردم و دردهایشان بودند... ✍️ منتظر تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۳۷ تاریخ شهادت : ۵ خرداد ۱۳۹۶ محل شهادت : عراق، موصل مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
✨بسم ربّ الزهرا(س) 🍃مدت‌هاست طنین صدایشان آسمان در آسمان دنیا پیچیده اما آنقدر مشغول زیبایی‌های آن شده‌ایم و آنقدر صدای این شلوغی ها اوج گرفته که دیگر قادر به شنیدن صدای آنها نیستیم. 🍃شهدا را صدا زدیم. آنجا که گره‌ای که به کارمان افتاده بود را نتوانستیم خودمان باز کنیم؛ جواب ندادند. نه بهتر است بگویم ما لایق شنیدن آن نبودیم. شاید هم جوابشان را قبول نداشتیم. به هرحال از آن پس، دور رفاقت با آنها را خط کشیدیم. این رسم رفاقت و عاشقی نبود. 🍃بیایید از حاج محمود شیوه پیمودن این راه را بیاموزیم... ارادت و را با نائب امام زمان(عج) در طول انقلاب و جنگ تجربه کرد. در عملیات‌های مختلف شرکت کرد. کم‌کم تا پایان جنگ، دوستانش از بند اسارت دنیا آزاد شدند اما او ماند و آثاری که از این رفاقت و رشادت بر تنش جا خوش‌ کرده بودند. 🍃بعد از آن ۸سال، خاک‌های گلگون به خون شهدا را در ایران و زیر و رو کرد تا اثری از پیکر مطهر رفقایش پیدا کند. در یکی از همین کاوش ها در عراق بود که بیل مکانیکی به یک مین برخورد کرد. ترکش‌هایش در بازو و قلبش آرام گرفتند. 🍃او پای عشقش به و شهدا ماند و پس از قریب به سی سال، از همان‌جایی که خودش آن را اتوبان شهادت نامیده بود، به جمع رفقایش پیوست. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ شهادت : ۱۰ مهر ۱٣٩٨ 🕊محل شهادت : عراق 🌹مزار شهید : گلزار شهدای اصفهان @sangareshohadababol
بهشت اینجاست در تلاقی نگاه هایمان و لبخندی که تو ما را مهمان کرده‌ای @sangareshohadababol
🖋 بر گرفته از کتاب انتظار "وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه‌های نان رو از روی زمین برمی‌داره، تمیز می‌کنه و می‌خوره. اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم: داداش! تو فرمانده تیپ هستی. این کارها چیه؟ مگه غذا نیست؟ خودم دیدم دارن غذا پخش می‌کنند. کاظم گفت: اون غذا مال بسیجی‌هاست این نان‌ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند. درست نیست اسراف کنیم." 🌹 @sangareshohadababol
تمنای شاعرانه حاج قاسم برای شهادت: رقص اندر خون خود "مردان" کنند.... مکن تهدیدم از کُشتن... که من تشنه ی زارم به خونِ خویشتن! گر که ریزد خونِ من آن دوست روی پای کوبان،جا برافشانم بر او رقص جولان بر سرِ میدان کنند رقص اندر خون خود،"مردان" کنند... چون جهند از دستِ خود دستی زنند چون رهند از نفسِ خود رقصی کنند... 🇮🇷 @sangareshohadababol
همه شهر پر از بوی خداست؛ عابرى گفت: که این مطلق نادیده کجاست؟! شاپرک پر زد و با رقص خود آهسته سرود.. چشم دل باز کن این بسته به افکار شماست ... 🌷 @sangareshohadababol
🌺از قافله های شهدا جاماندیم رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم افسوس که در زمانه دلتنگی مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم @sangareshohadababol
« سختی ها را تحمل می‌کنید اما می دانم که می دانید زیبایی تحمل این سختی ها، در این است که باعث می شود انسان به عمق سختی‌های حرکتی که امام حسین(ع) در مثل چنین روزهایی انجام داد، بیشتر از پیش پی ببرد انقلاب اسلامی ما هم، از روز اول موجودیت اش ، حرکت خودجوش را بر اساسِ همان حرکت مقدس حسینی آغاز کرد و همچنان، بر همین مناسبت که دارد پیش می رود .... ان شاءالله این انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی آقا امام زمان(عج) اتصال پیدا می کند. تحقق این آرزو، چندان دور نیست و بدون شک در لوح محفوظ الهی زمان وقوع آن تعیین شده است منتها برای ما که از حکمت های الهی و حقایق عالم غیب آگاهی نداریم موعد دقیق آن روشن نیست مع‌الوصف انتظاری که خداوند از ما دارد این است که به جهاد خودمان ادامه بدهیم و در این راه دشوار استقامت و شکیبایی داشته باشیم همین و والسلام » ۲۶ مهر ۱۳۶۲ - قلّاجه اردوگاه تاکتیکی شهید بروجردی به روایت همت، ص ۸۰۹ @sangareshohadababol
عاشق حضرت رقیه(س) بود، چند روز آخر اقامتش در دمشق، مکرر به زیارت حضرت رقیه (س) می رفت، شب آخر، چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه (س) رفته بود، شاید هم حاجت بیست و چند ساله اش را از دختر سه ساله امام حسین (ع) گرفت، در همان روزهای شهادت حضرت رقیه (س) شهید شد. ✍اَلهَدفُ وَاضِح وَمحددٌ وَدقیِق "إِزَالةُ إِسرائیل فِی‌الْوُجُود" 🔹هـدف واضح و روشن و دقیق است پاڪ ڪردن اسرائیـل از صفحۂ روزگار 🌷سالروز ولادت 16 آذر 1341 🌷سالروزشهادت 23 بهمن 1386 @sangareshohadababol
📸 🌷دو شهید یک قاب🥰 شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید مدافع حرم میثم مدواری 🇮🇷 @sangareshohadababol
ماه رمضان‌ ها امکان نداشت یک روز بیدار شوم و نبینم سحری را آماده کرده است. می‌گفت تو بخواب و استراحت کن، سحری بامن. امسال یک روزهایی وقت سحر حس می‌کنم که تکانم می‌دهد تا مبادا خواب بمانم. من بهترین زندگی را با شعبان تجربه کردم. هیچ کمبودی با بودن او نداشتم. اگر او را ببینم می‌گویم چرا من را گذاشتی و رفتی! کاش کنارم می‌ماندی و با هم شهید می‌شدیم.. آخرین دیدارمان در بود. وقتی چهره ‌اش را دیدم گفتم حاجی باعث سربلندی و افتخارمن شدی. دوست داشتم برای روزی که قدس فتح خواهد شد، بودی و می‌جنگیدی و آزادیش را می‌دیدی. این تمام حرف من بود بر سر پیکرش. راوی : 🌷 🕊🕊 🇮🇷 @sangareshohadababol
همه شهر پر از بوی خداست؛ عابرى گفت: که این مطلق نادیده کجاست؟! شاپرک پر زد و با رقص خود آهسته سرود.. چشم دل باز کن این بسته به افکار شماست ... 🌷 @sangareshohadababol
🌺از قافله های شهدا جاماندیم رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم افسوس که در زمانه دلتنگی مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم @sangareshohadababol
‍ ✨بسم ربّ الزهرا(س) 🍃مدت‌هاست طنین صدایشان آسمان در آسمان دنیا پیچیده اما آنقدر مشغول زیبایی‌های آن شده‌ایم و آنقدر صدای این شلوغی ها اوج گرفته که دیگر قادر به شنیدن صدای آنها نیستیم. 🍃شهدا را صدا زدیم. آنجا که گره‌ای که به کارمان افتاده بود را نتوانستیم خودمان باز کنیم؛ جواب ندادند. نه بهتر است بگویم ما لایق شنیدن آن نبودیم. شاید هم جوابشان را قبول نداشتیم. به هرحال از آن پس، دور رفاقت با آنها را خط کشیدیم. این رسم رفاقت و عاشقی نبود. 🍃بیایید از حاج محمود شیوه پیمودن این راه را بیاموزیم... ارادت و را با نائب امام زمان(عج) در طول انقلاب و جنگ تجربه کرد. در عملیات‌های مختلف شرکت کرد. کم‌کم تا پایان جنگ، دوستانش از بند اسارت دنیا آزاد شدند اما او ماند و آثاری که از این رفاقت و رشادت بر تنش جا خوش‌ کرده بودند. 🍃بعد از آن ۸سال، خاک‌های گلگون به خون شهدا را در ایران و زیر و رو کرد تا اثری از پیکر مطهر رفقایش پیدا کند. در یکی از همین کاوش ها در عراق بود که بیل مکانیکی به یک مین برخورد کرد. ترکش‌هایش در بازو و قلبش آرام گرفتند. 🍃او پای عشقش به و شهدا ماند و پس از قریب به سی سال، از همان‌جایی که خودش آن را اتوبان شهادت نامیده بود، به جمع رفقایش پیوست. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ شهادت : ۱۰ مهر ۱٣٩٨ 🕊محل شهادت : عراق 🥀مزار شهید : گلزار شهدای اصفهان @sangareshohadababol
سلام بر او که می گفت: «این انقلاب، آن قدر تلاطم و سختی دارد که یک روزی شهدا آرزو می کنند زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب دوباره شهید شوند» گویی این روزها را می دید... @sangareshohadababol
عاشق حضرت رقیه(س) بود، چند روز آخر اقامتش در دمشق، مکرر به زیارت حضرت رقیه (س) می رفت، شب آخر، چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه (س) رفته بود، شاید هم حاجت بیست و چند ساله اش را از دختر سه ساله امام حسین (ع) گرفت، در همان روزهای شهادت حضرت رقیه (س) شهید شد. ✍اَلهَدفُ وَاضِح وَمحددٌ وَدقیِق "إِزَالةُ إِسرائیل فِی‌الْوُجُود" 🔹هـدف واضح و روشن و دقیق است پاڪ ڪردن اسرائیـل از صفحۂ روزگار 🌷سالروز ولادت 16 آذر 1341 🌷سالروزشهادت 23 بهمن 1386 @sangareshohadababol
برپا شده است جبهه و سربند دیگری ؛ شد سوریه برایِ تو اروند دیگری ... سردار حاج : بنده مخالف اعزام حسین بودم امّا او با پافشاری و اصرار ، ۴۰ روز بر سرِ قبر شهید یوسف‌الهی چله گرفت و مشغول راز و نیاز شد؛ هنوز نمی دانم که روزِ اعزام وقتی با خنـده به من نگاه ڪرد چی شد تا به آمدن بادپا راضی شدم.. ▫️جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس ▫️شهادت: ۹۴/۰۱/۳۱ بصری‌الحریر @sangareshohadababol
ماه رمضان‌ ها امکان نداشت یک روز بیدار شوم و نبینم سحری را آماده کرده است. می‌گفت تو بخواب و استراحت کن، سحری بامن. امسال یک روزهایی وقت سحر حس می‌کنم که تکانم می‌دهد تا مبادا خواب بمانم. من بهترین زندگی را با شعبان تجربه کردم. هیچ کمبودی با بودن او نداشتم. اگر او را ببینم می‌گویم چرا من را گذاشتی و رفتی! کاش کنارم می‌ماندی و با هم شهید می‌شدیم.. آخرین دیدارمان در بود. وقتی چهره ‌اش را دیدم گفتم حاجی باعث سربلندی و افتخارمن شدی. دوست داشتم برای روزی که قدس فتح خواهد شد، بودی و می‌جنگیدی و آزادیش را می‌دیدی. این تمام حرف من بود بر سر پیکرش. راوی : 🌷 🕊🕊 🇮🇷 @sangareshohadababol
همه شهر پر از بوی خداست؛ عابرى گفت: که این مطلق نادیده کجاست؟! شاپرک پر زد و با رقص خود آهسته سرود.. چشم دل باز کن این بسته به افکار شماست ... 🌷 @sangareshohadababol