eitaa logo
سنگر شهدا
2.2هزار دنبال‌کننده
85.2هزار عکس
5.9هزار ویدیو
74 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ✨پرواز پرستوها همیشه زیباست. 🍃 فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در شهر ساوه به دنیا آمد او که در خانواده‌ای پر جمعیت زندگی خود را آغاز کرده بود، بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی به برای ادامه تحصیل نزد خواهرش رفت و بعد از پایان تحصیلات وارد شد. 🍃 شهید ابراهیم اسلامی در روزهای بهمن ماه با انبوهی از مردم مواجه می‌شود که برای به خیابان هجوم اورده ‌اند فرمانده اجازه شلیک به مردم بی ‌گناه را صادر می‌کند اما اسلامی با شجاعت تمام از این کار سر باز می‌زند. 🍃 این‌چنین او زندانی ‌میشود و در روز ۲۲ بهمن دستور را صادر می‌کنند.اما با خواست خدا در همان روز انقلاب پیروز می‌شود و او رها شده و به جماران می‌رود و مانند پروانه دور امام می‌گردد. 🍃 و سرانجام به‌دست منافقین بر اثر انفجار هواپیما به درجه رفیع نائل می‌آید. ✍️نویسنده: 🌸به مناسب سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱٣ فرودین ۱٣٣۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ دی ۱٣۶٩ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌐 @sangareshohadababol
‍ ✨به نام خدا 🍃پس از پایان جنگ دفاع مقدس،مردم در گوشه کناره مینشستند و میگفتند اگر بار دیگر شود کسی حاضر نخواهد بود برای دفاع از کشور و راهی شود،با آغاز جنگ و عراق و حمله تروریست های داعشی به حریم آل الله(ع) دلاوران زیادی راهی میدان نبرد شدند و ثابت کردند که این حرف ها یاوه گویی بیش نیست و در هر شرایط و زمانی از اعتقادات مقدس خود دفاع میکنند. 🍃مدافعانی که نظر کرده بودند و غیرتشان اجازه نمیداد پای وحشی خویان به حرم عمشان زینب (س)باز شود.گویا میرفتند که باز قافله حسین(ع)را یاری کنند.همچو شهیدان پر شور و عشق؛و در این راه هیچ چیز مانعشان نبود. چنان که این راه،راه است 🍃تشدید درگیری بین جبهه اسلام و تکفیری ها در سوریه و ، قرار عاشقان بسیاری را ربوده بود و شهید ابوالفضل راه چمنی نیز یکی از این عاشقان بود🕊 🍃دلاوری که فرماندهی تیپ زینبیون را بر عهده داشت و در فرماندهی منش و رفتار موج میزد گویی همان ابراهیم است تنها با نامی دیگر. 🍃روحیه ی خستگی ناپذیر این شهیدان رد پاییست برای رسیدن به سعادت ابدی الگویی با باور های مقدس و آرمان زندگی بی ، ریاضت تدریجی برای رسیدن به است ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ٢ اسفند ۱٣۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣٩۵ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای ارمبویه تهران @sangareshohadababol
‍ 🍃شهیده بنت الهدی صدر پیشگام نهضت اسلامی زنان در عراق بود. 🍃آمنه( بنت‌الهدی)صدر،شاعر، ، معلم فقه و اخلاق بود که در اسفندماه سال ۱۳۱۶ در شهر به دنیا آمد. 🍃شهیده بنت الهدی صدر در سن ۱۱ سالگی همراه دو برادر خود یعنی سید اسماعیل و سید محمدباقر صدر به رفت و تحصیلات خود را در زمینه فقه، علم حدیث، اخلاق و نزد برادرش محمدباقر صدر دنبال کرد و به درجه رسید. 🍃او وظیفه‌ی پرورش دختران از طریق برپایی کلاسهای درس و همایش را بر عهده داشت.او سال ۱٣٣۶ فعالیت خود را آغاز کرد. 🍃داستانهایی که از وی به یادگار مانده میتوان به ای کاش می‌دانستم، و اشاره کرد. 🍃بنت الهدی سه روز در مدرسه‌های بغداد و سه روز در مدرسه‌های نجف تدریس میکرد. وقتی برادرش به دلیل فعالیت های سیاسی توسط دولت عراق دستگیر شد بنت الهدی در حرم (ع) به سخنرانی پرداخت و مردم را از دستگیری مرجع دینی‌شان اگاه ساخت. 🍃نتیجه این سخنرانی مردم نجف و آزادی شهید محمد‌باقر صدر بود. حکومت عراق با دیدن این تظاهرات شهید صدر و خواهرش را به زندان انداخت. 🍃آمنه و محمدباقر صدر در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به دست رژیم بعث به رسیدند🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱٣۱۶ 📅تاریخ شهادت : ۱٩ فروردین ۱٣۵٩ 🥀مزار شهید :نجف قبرستان وادی السلام @sangareshohadababol
‍ ✨به نام جانان 🍃دل‌هایتان را از دنیا بیرون کنید پیش از آنکه بدن‌هایتان از آن بیرون رود، در دنیا آزمایش می‌شوید و برای غیر دنیا آفریده شده اید.* 🍃اگر حقیقتا خواستار عاقبتی نیکو هستیم و تمنّای داریم، باید به این سخن پرارج یقین بیاوریم. باید بدانیم، رسم کائنات همین است که بیایی و عاشقی کنی اما دل نبندی. که بیایی و آزموده شوی و رشد کنی. 🍃باید بدانیم، ما ارزشی بس والا دارد که کنون در حصار تن اسیر گشته بهر ابتلاء و آزمایش. این روح به این جهان فانی تعلق ندارد. 🍃مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم* 🍃باید دلمان را نیز از بندهای وابستگی رها کنیم تا روحمان یابد و آزاد گردد. و آن دم، روح سرمایه های نهان خود را آشکار می‌کند و وصال محقق می‌شود. 🍃ای خوش آن روز که پروار کنم تا برِ دوست. به هوای سر کویش پر و بالی بزنم* 🍃پس اگر طالب نورانیتی حقیقی هستی، روحت را زلال کن، به روحت آرامش بده. اگر روحت خالص شد، عقیده و اراده و اعمالت هم خالص و پاک می‌شود. 🍃این، همان مسیری‌ست که های پیموده اند، عشقی متعال. اسطوره هایی که نباید بگذاریم اندیشه هایشان مدفون شود. 🍃اسطوره هایی چون ناصر اسماعیل ناظری که این مسیر را در سنین کم پیمود و روحش در ۱۸ سالگی یافت. * بخشی از خطبه‌ی ۱۹۴ نهج‌البلاغه * جناب مولوی * جناب مولوی ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢ اردیبهشت ۱٣۴٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۶ فروردین ۱٣۶۶ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃 شهید عسگر باقری کارمند مخابرات بود و صاحب یک فرزند دختر. در روزهایی که صدای توپ و تانک خبر از تعرض به می داد، به عنوان بسیجی داوطلب راهی جبهه شد و در بمباران شیمیایی شهید شد 🍃قصه کوتاه است و پایانش عاقبت بخیری ها اما غصه اش به بلندای تاریخ بر قلب می نشیند. گوشه ای حسرت، کمی آنطرف تر بغض و به وسعت سرزمین قلب، آرزوی به روزگارمان دهن کجی می کنند. 🍃دسته دسته راهی خاک های شدند. عاشق و عارف شدند و خدا با نگاهِ خریدار گلچینشان کرد. وقتی چشم به دنیا گشودیم، و آرامش این روزهایمان را مدیون شهدا شدیم که به قول خاطرخواه ما بودند قبل از آنکه ما به دنیا بیاییم 🍃شاید زیباترین تعریف این است، شهدا عاشق هایی بودند که خودشان را پیش مرگ معشوق های بی وفایی چون ما کردند. نگرانم برای این روزها که حرمت عشق را شکستیم و خون بهای عاشق ها، است 🍃نمک خوردیم و علاوه بر نمکدان، دل هایشان را هم شکستیم و غافل از روزی که باید پاسخگو باشیم ✍نویسنده : منتظر 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ خرداد ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۳ اردیبهشت ۱۳۶۵. عراق 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده حبیب الله 🌐 @sangareshohadababol
‍ ‍ 🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و است 🍃دین را با شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد. 🍃همان ای که وقتی برای مقابله با کارهای زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد. 🍃دین را با علم، دلیل و به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد. به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از می زد. 🍃وقتی او را تهدید به می‌کردند همچون ، وقت گرفت برای آخرین سخنرانی‌اش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست 🍃این روزها به دیالمه‌هایی نیاز دارد تا  دین را به ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار ، بی حرمت شود، بیاید دیالمه باشیم... 🍃دیالمه‌ها را بشناسید و گوش دهید چه سر می‌دهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در برایتان شنیدنی خواهد بود... ✍نویسنده : منتظر 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : قم @sangareshohadababol
‍ ✨غلامحسین بسطامی 🍃رشادت های بسیاری در کارنامه اعمالش ثبت شده. شرکت در و تظاهرات علیه رژیم، کمک به پاکسازی مناطق و پاوه، حضور در جبهه های جنگ، فرماندهی سوسنگردو... 🍃اما چیزی که به چشم می خورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و توطئه هایش توسط او و سایر دانشجویان مبنی بر فرمان است. 🍃می گویند تاریخ هر ملتی را باید خواند و شناخت اما گویی برخی مسئولان فراموش کرده اند که مردم چه رشادت هایی کردند و چه خون هایی برای حفظ عزت و این مرز و بوم فدا کردند. یادشان رفته که باید گوش به فرمان امام  زمان باشند. 🍃حلال مشکلات این روزهایمان شد که به قیمت فریب خوردن از دشمن نافرجام ماند. هرچه امضا کردند شد روضه و بدن های اربا اربا در آتش سوخته 🍃حالا هم تنها راه بهتر شدن روزهایمان میز ای شده که هرچه دعا کردم پایش نشکست تا نتوانند دست بدهند با اقا گرگه ای که دست های سیاهش را با فریب سفید کرده است. 🍃رفیق قافله هایی که شریک دزد هستید بروید اما بدانید پا می گذارید روی خون بسطامی ها ، روی دست قلم شده، روی خون فخری زاده ها... ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٣ اردیبهشت ۱٣٣٨ 📅تاریخ شهادت : ٧ اردیبهشت ۱٣۶٢ 🕊محل شهادت : فکه 🥀مزار شهید : گلزار شهدای شاهرود 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🌸به مناسبت سالروز 🍃دیدار حق مقدماتی دارد؛ تا کسب لیاقت نکنی؛ به جایی نمیرسی. این ها تمام آن چیزی بود که مقابل چشمان خود قرار دادی و کردی تا بدین جا رسیدی... 🍃گوشه به گوشه ی عالم را به دنبال یافتن خویش بودی و در نهایت کسب لیاقت شد تکلیفت. شد همانی که پر به تو داد و در نهایت هم تورا آسمانی کرد. رفته رفته پر شدی از تمنا، تمنای وصال یار، حق... 🍃ذره ذره ی وجودت فریاد میزد دلتنگی را برای خالق اما راه دشوار بود و مقصد دور؛ کم نیاوردی هر چه که سختی ها بیشتر میشد بیشتر استواریت را ثابت میکردی و عاقبت کار این شد که به دیرینه ات رسیدی و تو نیز کسب لیاقت کردی و نشان دادی پایان تمام سختی ها آسانی است. و تو همانی که تلمیح ی « و إنَ مَعَ العُسرِ یُسرا» خداوندی... ✍️نویسنده: 📅تاریخ تولد : ۱٣٣۴ 📅تاریخ شهادت : ٢٢ اردیبهشت ۱٣۶۱ 🕊محل شهادت : شلمچه 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
‍ ✨سید حسن نصرالله: شهید (بدرالدین) عهد کرده بود یا شهید از سوریه بازگردد یا پیروز... 🍃شهید مصطفی بدرالدین متولد ۶ اوریل ۱۹۶۱ که به نام های و سامی عیسی، الیاس صعب نیز شناخته می‌شد. مسیولیت بخش نظامی حزب الله را بر عهده داشت و جانشین محسوب میشد. 🍃وی سال ۱۹۸۲ هنگامی که از زندان کویت آزاد شد و و مبارزاتی خود را آغاز کرد همواره از سوی سازمان های جاسوسی رژیم صهیونستی و آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت و بار ها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود. 🍃شهید بدرالدین دارای شخصیتی بسیار سختگیر در امر انضباط و آموزش بود در همین حال دورن حزب الله از او به عنوان یک کار کشته و بسیار حرفه ای یاد میشد. 🍃به طوریکه گفته میشود او میتوانسته همزمان با دو تفنگ شلیک کرده و به هدف بزند. در زمینه‌ تاکتیک های نظامی نیز وی دارای هوش بسیار بالایی بود. 🍃روز جمعه ۱۳ مه ۲۰۱۶ ایستگاه تلوزیونی المنار وابسته به گروه حزب الله لبنان گزارش کرد مصطفی بدرالدین از فرماندهان ارشد شاخه نظامی این گروه در به شهادت رسیده است. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٧ فروردین ۱٣۴۰/ ۶ آوریل ۱٩۶۱ 📅تاریخ شهادت : ٢٢ اردیبهشت ۱٣٩۵/ ۱٣ مه ٢۰۱۶ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : بیروت 🌐 @sangareshohadababol
‍ ‍ « وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» "هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند." 🍃اعتقاد عجیبی به این داشت و مانند نیروی مغناطیسی عظیمی او را به وادی عاشقی کشاند. 🍃معتقد بود بین و شهادت فرسخ ها فاصله‌است. شوق کاری کرد که از تعلقات دنیوی دل بکند. دو بال از قرض بگیرد و خود را به آسمان برساند. 🍃بعضی آدم ها اهل زمین نیستند بلکه در آسمان، سبک بال و عاشق به سوی ابدیت میکنند. علیرضا هم حس کرده بود دیگر زمین جایی برای ماندن نیست، باید هرطور شده برود. 🍃همسرش با صبری که از طلب کرده بود برای شهادت آماده بود. اما دختران بابایی اند و دل کندن برایشان سخت بود. مخصوصا برای زهرای بابا که علاقه خاصی به پدر داشت. او را با توکل به خدا برای حفاظت از فرستاد. 🍃ایام شعبانیه همه سرمست از عِطر ولادت پسران بودند. اهل محل با شور و شوقی وصف ناشدنی خود را برای ولادت علمدار کربلا آماده کرده بودند. 🍃همان شب بود که علمدار، سربازِ حریمِ عشق را خرید و عیدی خود را با دستی مجروح شده و چشمانی که برای دفاع از حرم فدا شده بود گرفت. حالا در و دیوار این کوچه پر شده از بنر های تسلیت و تبریک شهادت . 🍃بسیجیِ همیشه در خط، از دوران هشت سال جنگ تحمیلی تا جبهه مقاومت، بدون وقفه و با عشق جنگید و جهاد کرد. جهاد در راه خدا را توفیقی عظیم می‌دانست که از طرف خداوند شامل حالش شده بود. 🍃او رفت و هنوز یاد و خاطره اش بین مردم به یادگار مانده است. می گویند مردم دار و همسایه خوبی بود. به رسید. 🍃آرزوی دیرینه همه مردان خدا، شهادت است که سعادت میخواهد و او نیز مثل همه مردان آسمانی این نصیبش شد. ای کاش ما هم سعادتمند شویم... 🍃اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلك.... ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵. فلوجه عراق 🥀مزار : اراک 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃کاوه در تاریخ ما آوای آشنایی است. کاوه آهنگر و داستان پر حماسه او و پسرانش که ایستادند مقابل ضحاک زمانه‌شان و نماد آنها شد همان پوستینه‌ای که غرق عرق کارگری و زحمت و حرارت کوره ‌اش بود و رقم زد ایستادگی ایرانیان در مقابل ستم‌های بیگانه که چیره بر ملت خون می‌مکند. 🍃بر گواه تاریخ، تاریخ تکرار خواهد شد. حال افسانه بوده باشد که خمیر مایه واقعیت دارد. و اما کاوه زمان ما که خود را انداخت در دهان ضحاک خون خوار و با دست خالی کرد در برابر خونخواران زمانش، کوموله ک اندکی رحم در درون سینه نداشت و مثل قصاب سر می‌برید و سلاخی می‌کرد ایستاد زمانی ک فقط امید داشت و شهرها یکی پس از دیگری از دست می‌رفت آن هم با دست خالی و بدون و مهمات که رییس جمهور محبوب آن زمان بر جوان پیرو خط امام تحریم کرده بود.. 🍃شاید چاره همه مشکلات باشد نه مقاومت، اما امثال کاوه‌ها معنای متفاوتی دارد، شاید جنگیدنی است که مستضعفان کمترین اثر را پذیرا باشند و جنگ بر سر جابجایی و نباشد. و راه مقاومت بسی و اصلا هموار نخواهد بود.... ✍نویسنده : 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ 🥀مزار شهید : مشهد 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃سال ۱٣٣٧ در یکی از روستاهای اصفهان دختری بدنیا آمد که تمام رفتارهایش با هم سن و سالانش متفاوت بود. از پنج سالگی به مکتب میرفت و تمایل داشت سر کند و چون بزرگان رو می گرفت. مادرش نگران زمین خوردنش بود  اما وقتی با او در میان می گذاشت طیبه می گفت زمین بخورم بهتره تا مردم رویم را ببینند! 🍃لباس کهنه را به نو ترجیح می داد تا مبادا طفلی یتیم نداشته باشد و حسرت بخورد. تنها شش سال داشت که دور حوض می چرخید و می خواند"خمینی عزیزم ،بگو که خون بریزم!" 🍃پدرش از روحانیون مبارز بود و طیبه قبل از نیمی از ماه مبارک را روزه گرفته و هشت روزش را برای سلامتی که در تبعید بودن و بقیه را برای سلامتی پدرش  هدیه میکرد. 🍃در هفت سالگی قرآنش که کامل شد ، قالی می بافت و می گفت: مزد قالیبافی روزم را برای ام بگذارید و مزد قالیبافی شبم را برای آقای خمینی! می خواهم وقتی به ایران بازگشت، پیش پایش گوسفند قربانی کنم. هر چه پول بدستش می رسید، یک قِران و ۱۰ شاهی کنار گذاشته و باقی را خرج می کرد. 🍃شهیده طیبه در سال ۱٣۵۰ با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان کرد و طی یک مراسم خانی به خانه بخت رفت. طیبه بعد از ازدواج با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و پرداخت. 🍃بعد از مدتی توسط همسرش به عضویت گروه مهدیون در آمد. سال ۵۴ که در صدد تعقیب ابراهیم برآمد، زندگی مخفی آنان شروع شد. سال ۵۶بعد از دستگیری همسرش، همراه پسر خردسالش، برادر و دختر خاله اش که از همرزمانش بودندتوسط ساواک محاصره شدند. 🍃 دراین  درگیری مسلحانه با ساواک، خودش دستگیر شده و همراهانش به شهادت رسیدند. وسیله آنان فرزند خردسالشان بود. طیبه و ابراهیم یک ماه زیر شکنجه بیشتر دوام نیاوردند و این در حالی بود که بانوی شهید تا آخرین لحظات در زیر شکنجه مراقب بود. 🍃گر چه طیبه نماند تا هنگام ورود امام جلوی پایش گوسفند قربانی کند اما با خون خودش راه آمدنش را هموار کرد. ✨ و راهش پر رهرو باد ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۴ تیر ۱٣٣٧ 📅تاریخ شهادت : ٣ خرداد ۱٣۵۶ 🕊محل شهادت : تهران 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃عاشقی سن و سال نمیشناسد؛ ناگهان می آید جایی میان قلبت جا خوش میکند و ماندگار میشود. میشود همدم روزها و شب هایت؛ آن هنگام است که وجودش بیقرار لقاء معشوق میگردد... 🍃تو نیز عاشق بودی؛ در آن سن چشم هایت پرده الهی را کنار زد و خدای خود را میان شلوغی های دنیا یافتی. دیگر بهانه های دنیوی نماندی و عاشقانه به سوی خالقت شتافتی... 🍃آخر این رسم عاشقی است که جز او را نبینی و تنها رهرو راه او باشی. اصلا بسیجی که باشی راه و رسم را خوب می آموزی و محال است که حبّ دنیا وجودت را تسخیر کند. بسیجی بودن رسم، نوع و *شرط* زندگی است و در این مکتب است که درس بودن را فرا میگیری. 🍃میدانی! ماجرا همان حرف روایت گر روزهای عاشقی است. خوب گفت آوینیِ جبهه ها که اگر متاع وجودت خریدنی شود هر جا که باشی و در هر سنی که باشی کارنامه ات مزین به اسم و رسم میشود و آن است که تو میشوی همان مصداق« هم المفلحون »... 🍃آن است که نهایت عاشقانه هایت میشود، با جان پذیرفتن ترکش ها در ؛ همان جایی که رد قدم های خدارا میتوان تماشا کرد. حال که طعم یار را چشیده ای؛ یادمان کن شهیدِ عاشق... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٧ اسفند ۱٣۴٧ 📅تاریخ شهادت : ۴ خرداد ۱٣۶۵ 🕊محل شهادت : جزیره مجنون 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃یکی از شهید ماجرای شهادت علی بسطامی را چنین توصیف می کند: علی بسطامی یکی از مسئولان زبده ی واحد اطلاعات عملیات لشکر۱۱ (ع) بود که در حقیقت از سرداران بزرگ لشکر در زمان جنگ به شمار می رود. آخرین روزی که در کنار او بودم، در قرارگاه بانروشان حضور داشت. 🍃صبح آن روز تعدادی از نیروهای تحت امرش را فرا خواند و به من گفت: "آمبولانسی را که در اختیار داریم، روشن کن تا بازدیدی از مهران داشته باشیم.” من هم آمبولانس را روشن کردم و به اتفاق ایشان و چند نفر دیگر به طرف مهران راه افتادیم. وقتی به مهران رسیدیم، با یکی از گردان به نام ابراهیم محمدزاده و جانشین او، (شهادت همزمان با شهید بسطامی) ملاقات کرد. سپس با ایشان جلسه ای تشکیل داد پس از خاتمه ی گفتگوهایش، به سمت خاکریزهای مرز راه افتادیم. 🍃وقتی به آن جا رسیدیم، به ما گفت: "کنار خاکریز بمانید تا شما را خبر کنم.” از ما فاصله گرفتند و به سمت جلو حرکت کردند. حدود ده، پانزده دقیقه گذشت و هنوز برنگشته بودند. بنابراین دچار دلشوره و تشویش شدیم. درست در همین موقع صدای انفجاری به گوش رسید. من و همراهان رفتیم تا اوضاع را بررسی کنیم. در مسیری که حرکت می کردیم، به کانالی رسیدیم، که یک پیچ داشت، در این لحظه محمود پیرنیا در حالی که بدنش سرا پا آغشته به خون بود، از خاکریزی که جلوتر قرار داشت، بالا آمد و گفت: "به کمک بسطامی بروید!” همراهان به طرف او دویدند تا کمکش کنند؛ اما او برای نجات خودش هیچ درخواستی نداشت. 🍃 هنوز زمین نیفتاده بود که مرتب می گفت: "به کمک بسطامی بروید!” همراهان به من گفتند: شما به سراغ بسطامی بروید. من هم از پایین رفتم  صدایش زدم؛ اما جوابی نشنیدم، همچنان که در حال جست وجو بودم، متوجه شدم، داخل بوته ها و علفزارها افتاده است. علت شهادتش انفجار مین والمر بود. دو ترکش از ترکش ها به سر و پیشانی علی اصابت کرده بود و همان دو ترکش موجب شهادتش شده بود.» 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱۳۴۲ 📅تاریخ شهادت : ٧ خرداد ۱٣۶٧ 🕊محل شهادت : مهران 🥀مزار شهید : شهرستان مهران 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃این روزها قلمم هوایت را کرده، میخواهد از تو بنویسد. به کاغذ که می‌رسد شرح دلتنگی خویش با او می‌گوید و من عمق پریشانی اش را از کلمات می‌خوانم. از زمانی که پا به این دنیا نهادی تا زمانی که پیمانه عمرت سر آمد همه را در گوش کاغذ نجوا میکند. میگوید که در آغوش زمستان متولد شدی و حال و هوای آخرین ماه این فصل را بهاری کردی. 🍃شدی سید جاسم نوری! که با مدد از پا در میدان نبرد نهادی و بعد از هشت سال با خود خس خس سینه و تنگی نفس را سوغات آوردی! سوغاتی که یادگار بود، هم شیرین بود و هم تلخ... 🍃برایت خاطرات آن روز ها را به ارمغان می‌آورد و همین تو را خرسند می‌ساخت ولی بیدار ماندن های شبانه و زمستان هایت که با دستگاه اکسیژن سپری می‌شد اذیتت میکرد و هی به جانت نیش میزد که تا مرز شهادت رفتی سید، اما برگشتی! 🍃 و قلم از فرط دلتنگی قصه جاماندنت را نمی‌گوید و چند سال جلوتر میرود تا به نزدیک تر شود. به آنجا می‌رسد که برای دفاع از داوطلبانه سوی میدان شتافتی. 🍃به الدجیل* میرسد درست زمانی که مردمانش تو را سبع‌الدجیل می‌خواندند و حماسه برهم ریختن میانه النصره و داعش میان همه پیچیده بود. کار تو بود با شعار . تو با همین شعار آوازه‌ نبردت پیچید و با همین شعار نیز آواز پروازت! سالگرد ♥️ پ.ن* الدجیل (به عربی: الدجیل) یک منطقهٔ مسکونی در عراق است که در استان صلاح‌الدین واقع شده‌است. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ اسفند ۱٣۴۶ 📅تاریخ شهادت : ٧ خرداد ۱٣٩۴ 🕊محل شهادت : عراق 🥀مزار شهید : گلزار شهدای اهواز 🌐 @sangareshohadababol
‍ ‍ 🌹بسم رب شهدا 🍃 زیباست، اما از آن زیبا تر است، تن زیباست اما پرنده ، تن را میبیند که در نهاده باشند🕊 🍃راه و رفتار خیلی هایشان فریاد میزد که" این دنیای برای شما و زندگی برای ما"، این را به ما که عاشقی نداریم پیشکش میکنند و چه بد است درد بی هنری که به رخمان میکشند!😔 🍃«و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو _ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست.» به گمانم این را روزی چند بار دیکته میکنند...✍️ که از عشق و و فرزندشان می‌گذرند و با دل و راهی می‌شوند. 🍃جواد هم این دنیا را پیشکش ما کرد و دنیای آخرت را برای خود خرید... را هدیه کرد ولی را خریدار شد...از اش گذشت اما رضایت را خرید... 🍃 از خود گذشتن را خوب بلد بود، را هم همینطور مثل نامش. 🍃این قلم به طور حتم نمی‌تواند آنچه را که است روی کاغذ بیاورد اما می‌تواند، ای از این باشد که دل و جان تشنه مرا کند... من ای که بویی از و عشق نبردم... 🍃عاشقی هنر است، و عاشق . من هنرمند نیستم که اگر بودم اکنون همره بودم 🍃کاش روزی برسد گذشتن را از خوبان بیاموزیم و زندگی ابدی را برای خود بخریم، کاش... 🕊به مناسبت سالروز ✍️نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۲۹ مرداد ۱۳۶۲ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده شهر درچه 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 همیشه دو چیز را رشک می برده ام که آن هر دو‌ را تو انگار جوری ربوده ای که حتی سهمی هم علی القاعده نباید برای چون منی باقی می ماند. یکی گمنامی در عین پر کامی و دیگری گمشده بودن. 🍃فرمانده بودن در ما یعنی فرمانده جنگ بودن و البته در چشم همگان نبودن. کیست که نداند فرمانده جنگ بودن در جبهه حق چه اوج والایی است در آسمان قرب الهی و چقدر زیباست اینگونه دور از چشم همه غرق در آغوش بودن. تو اینگونه بودی! 🍃 شاید آن و رشک دومم که تو آن را هم خیلی شیرین در دست گرفتی نتیجه همین گمنامی در عین پرکامی بود، آنسان که آنقدر دور از چشم اغیار در آغوش خدا ماندی و سینه در سینه خدا فرو بردی که دیگر اراده خدا بر این قرار گرفت که نام تو را با عنوان «عاشقی بی بدیل» فریاد بزند و شهادت را که معشوق اولیائش بود بر خلاف قاعده دنیا که همیشه در پی معشوق است، دنبال تو فرستاد! 🍃 و اینگونه شد که سالها پس از بی نامی و گمنامی، تبارک و تعالی تو را با نام روی دست گرفت تا حتی کسانی مانند من نیز کمی از قدر تو را فهمیدیم و هر وقت نام زیبایت را « شهید علی هاشمی » شنیدیم، بی اختیار در مقابلت سر فرود آوردیم و شدیم. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱٣۶٧ 🕊محل شهادت : جزیره مجنون 🥀مزار شهید : اهواز @sangareshohadababol
‍ ‍ 🍃 در سال ۱۳۶۱ رفت و هنوز برنگشته است... 🍃فرمانده ای که آرامش این روزها را از تلاش ها و رشادت های او و امثال او داریم. 🍃 چشم های زیادی منتظر حاج احمد متوسلیان هستند و دلهای زیادی از بی خبری اش پیر شدند... 🍃او هم چون اربابش زیر بار ظلم نرفت. نمی دانم سرنوشتش چون اربابش شد یا چون کاروان اسرا اما او نمونه بارز است.حال چه اسیر باشد چه .... 🍃منتظران این قصه بلا تکلیفی ۳۹ ساله هنوز هم منتظرند. ، برگرد و پایان بده به این غم بی خبری. بیا، این انقلاب و این روزها نیاز دارد به تو.... 🍃حاج_احمد، دعا کن. نشویم. شرمنده تلاش های تو، دلتنگی ها و بی قراری های خانواده ات. ✍️نویسنده: منتظر 🌺به مناسبت سالروز . 📅تاریخ تولد: ۱۵ فروردین ۱۳۳۲.تهران 📅تاریخ ربوده شدن: ۱۴ تیر ۱۳۶۱.لبنان @sangareshohadababol
‍ 🍃شهید محسن اسلامی مهر، سال ۴۰ درخانه ای از اهل معرفت ساکنان شهر ری به دنیا آمد. مرز تحصیلاتش از دیپلم گذشت، دانشجوی در کشور انگلیس شد. 🍃با شنیدن طبل جنگ صدام به ایران برگشت. با مرام سپاه پاسداران آشنا شد، همراه برادرانش رضا و حسن به عنوان یک نیروی سپاهی با سمت مسئول مهندسی به مدت چهار سال در جبهه خدمت کرد. 🍃تقدیر الهی چنین شد که دانشجوی رشته پزشکی به جای درجه پزشکی، تاریخ ۶۳.۱۲.۲۱ درجه شهید، کنار نامش حک شد. برادرانش رضا و حسن به درجه جانبازی نائل آمدند و در نهایت به محسن رسیدند. ✨روحشان شاد، مرامشان پررهرو باد.🌹 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۰ تیر ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ اسفند ۱٣۶٣ 🕊محل شهادت : جزیره مجنون 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
‍ 🍃ای شهید... در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،‌ ناله سردادی و شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد 🍃با سوز دلت بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. 🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه بخوان. برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در به رویمان باز شد 🍃از وصیت مادر به دختر و بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم.. 🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت 🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. 🍃این پایان ندارد.... سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو می شوند. شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن ♡تولدت مبارک فرمانده♡ 🌺به مناسب سالروز ✍️نویسنده : منتظر 📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ 📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه 🥀مزار : اصفهان @sangareshohadababol
‍ 🍃سال ۱٣٣٧ در یکی از روستاهای اصفهان دختری بدنیا آمد که تمام رفتارهایش با هم سن و سالانش متفاوت بود. از پنج سالگی به مکتب میرفت و تمایل داشت سر کند و چون بزرگان رو می گرفت. مادرش نگران زمین خوردنش بود اما وقتی با او در میان می گذاشت طیبه می گفت زمین بخورم بهتره تا مردم رویم را ببینند! 🍃لباس کهنه را به نو ترجیح می داد تا مبادا طفلی یتیم نداشته باشد و حسرت بخورد. تنها شش سال داشت که دور حوض می چرخید و می خواند"خمینی عزیزم ،بگو که خون بریزم!" 🍃پدرش از روحانیون مبارز بود و طیبه قبل از نیمی از ماه مبارک را روزه گرفته و هشت روزش را برای سلامتی که در تبعید بودن و بقیه را برای سلامتی پدرش هدیه میکرد. 🍃در هفت سالگی قرآنش که کامل شد ، قالی می بافت و می گفت: مزد قالیبافی روزم را برای ام بگذارید و مزد قالیبافی شبم را برای آقای خمینی! می خواهم وقتی به ایران بازگشت، پیش پایش گوسفند قربانی کنم. هر چه پول بدستش می رسید، یک قِران و ۱۰ شاهی کنار گذاشته و باقی را خرج می کرد. 🍃شهیده طیبه در سال ۱٣۵۰ با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان کرد و طی یک مراسم خانی به خانه بخت رفت. طیبه بعد از ازدواج با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و پرداخت. 🍃بعد از مدتی توسط همسرش به عضویت گروه مهدیون در آمد. سال ۵۴ که در صدد تعقیب ابراهیم برآمد، زندگی مخفی آنان شروع شد. سال ۵۶بعد از دستگیری همسرش، همراه پسر خردسالش، برادر و دختر خاله اش که از همرزمانش بودندتوسط ساواک محاصره شدند. 🍃 دراین درگیری مسلحانه با ساواک، خودش دستگیر شده و همراهانش به شهادت رسیدند. وسیله آنان فرزند خردسالشان بود. طیبه و ابراهیم یک ماه زیر شکنجه بیشتر دوام نیاوردند و این در حالی بود که بانوی شهید تا آخرین لحظات در زیر شکنجه مراقب بود. 🍃گر چه طیبه نماند تا هنگام ورود امام جلوی پایش گوسفند قربانی کند اما با خون خودش راه آمدنش را هموار کرد. ✨ و راهش پر رهرو باد ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۴ تیر ۱٣٣٧ 📅تاریخ شهادت : ٣ خرداد ۱٣۵۶ 🕊محل شهادت : تهران 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
‍ 🍃خاقانی بسیار شیوا بیان میکند، که در جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند♡ 🍃بدرستی اگر نیکو سرشت نباشی نمیتوانی در قتلگاه عشق جان عزیزت را فدای جانانت کنی، اگر در عشق، صاف و نباشی نمیتوانی حتی لحظه ای گمانت را به سوی پرواز دهی😌 🍃اصلا کدام روبه صفتی میتواند این مسیر را بپیماید، مگر غیر این است که مسلخ عشق با معنای حقیقیش را پیدا میکند. 🍃احمد کشوری جوان و تیز پروازی که زیرکانه و توانست مسیر عاشقی را تمیز دهد. ۲۷سال بیشتر نداشت، اما چون عارفی راه بلد مسیر را در کوتاهترین زمان‌ ممکن به انتهایش رسانید❣ 🍃میدانی، انتهای جاده ی عاشقی است و این مسیر را با تیز ترین پرواز ممکن به باند فرودگاهش رسانید. 🍃آری، حقیقتا عشق را باید زِ آموخت، ورنه ما ، چه میدانیم؟ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳۱ تیر ۱۳۳۲ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ آذر ۱۳۵۹.میمک 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌐 @sangareshohadababol
‍ 🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد. 🍃فرقی ندارد شام باشد یا . بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای . برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی... 🍃ورد زبانت بود که میخواهی شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ را برهم زنند... 🍃نامردانِ ؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون شهیدت آغوش را لبیک گفتی... 🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و میکردی♡ 🍃ثابت کردی خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی! میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟! ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
‍ 🍃نمی دانم به حرمت صبر در برابر از دست دادن خواهر و برادر کوچک تر از خودت بود، یا پیشی گرفتن در برای همه، از کوچک و بزرگ! شاید هم به حرمت تکریم بزرگترانت که با هر بار دیدنشان بودی! 🍃نماز اول وقتت که جای خود دارد و دعای رزق در سجده. هر کدام می تواند عامل این معجزه باشد که پیکر پاکت، نزدیک به زیر آفتاب سوزان بماند، اما دشمن سالم پیدایت کند در حالی که طاقباز دراز کشیده و دستی را زیر سر قرار داده ای! انگارکه مشغول استراحتی🥺 🍃داعش است دیگر! چطور می تواند تو را که جسم بی جانت معجزه وار مانده تحویل دهد؟ یا رهایت کند؟ تو را که یک هستی و مسلمان واقعی. تو را که مظهر پاکی هستی جان. اما به زعم آنان یک کافر! که به شهادتت رسانده اند تا پاداش از خدا بگیرند😒 🍃تحویلت نمی دهند و زود سر و ته این را هم می آورند تا مبادا مُنافاتش را با تعاریفی که از کفر شیعیان داده اند بر نیروهایشان آشکار شود. باید این خبر را درز بگیرند که پیکری زیر در بیابانی که پر از کرکس است و کفتار، نه آفتاب سوخته شده نه خوراک درنده و چرنده! حتی دریغ از خطی از ! تا دستان گناه آلودشان بر ملا نشود. 🍃نمی دانم در آن بیابان سوزان چه کسی پَر چادر یا پر َعبایش را بر سرت گسترد؟ اما می دانم بی شک کسی بوده تا حقانیت راهی را که رفته ای آشکار سازد💔 🍃چنان فاصله زندگی تو با ما زیاد است که حتی رویم نمی شود طلب داشته باشم چه رسد به شفاعت😭 🍃تنها آرزو می کنم خداوند صبری عظیم و جمیل بر دل رنج کشیده مادر نازنینت عطا فرماید که چشم به راه است... ✍️نویسنده : به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ دی ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : زرند @sangareshohadababol
‍ 🍃کاوه در تاریخ ما آوای آشنایی است. کاوه آهنگر و داستان پر حماسه او و پسرانش که ایستادند مقابل ضحاک زمانه‌شان و نماد آنها شد همان پوستینه‌ای که غرق عرق کارگری و زحمت و حرارت کوره ‌اش بود و رقم زد ایستادگی ایرانیان در مقابل ستم‌های بیگانه که چیره بر ملت خون می‌مکند. 🍃بر گواه تاریخ، تاریخ تکرار خواهد شد. حال افسانه بوده باشد که خمیر مایه واقعیت دارد. و اما کاوه زمان ما که خود را انداخت در دهان ضحاک خون خوار و با دست خالی کرد در برابر خونخواران زمانش، کوموله ک اندکی رحم در درون سینه نداشت و مثل قصاب سر می‌برید و سلاخی می‌کرد ایستاد زمانی ک فقط امید داشت و شهرها یکی پس از دیگری از دست می‌رفت آن هم با دست خالی و بدون و مهمات که رییس جمهور محبوب آن زمان بر جوان پیرو خط امام تحریم کرده بود.. 🍃شاید چاره همه مشکلات باشد نه مقاومت، اما امثال کاوه‌ها معنای متفاوتی دارد، شاید جنگیدنی است که مستضعفان کمترین اثر را پذیرا باشند و جنگ بر سر جابجایی و نباشد. و راه مقاومت بسی و اصلا هموار نخواهد بود.... ✍️نویسنده : 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ 🥀مزار شهید : مشهد @sangareshohadababol