eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
124.2هزار عکس
11.5هزار ویدیو
147 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم، می‌بویم او را ... 💠 @bank_aks @sangareshohadababol
سفر کرده‌ام تا بجویم سرت را و شاید در این خاک‌ها پیکرت را ؛ پس‌از این من ای کاش هرگز نبینم‏ نگاهِ به دَر مانده‌ی مادرت را... تابستان ۱۳۷۵ فکه شمالی، ارتفاع ۱۴۶ اعضای گروه تفحص همیشه در تلاش بودند تا با کوچکترین نشانه‌ای که می‌یابند هویت قهرمانان وطن را مشخص کنند! عکاس: شهید سعید جانبزرگی 💠 @bank_aks @sangareshohadababol
دلتنگ ڪہ مےشوے ، بهترین مأوا مقبره شهداے گمنام اسٺ گمنامےشان غمهایٺ را محو مےڪند ڪاش قدر اَرزنے عشقشان را بفهمیم @sangareshohadababol
سنگر شهدا
‍ باکری را همه می‌شناسند نامش که برده می‌شود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند. قلم اینبار از حمید بنویسد... ، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد. به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند! تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ! بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "! شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از باز نگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده فرمانده حمید این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به و منصب و میز نباشد! از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگ‌ها فاصله است برای روحِ زمین‌گیرمان بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند! گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... فرمانده ✍️نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴ 📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون عراق 🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹 @sangareshohadababol
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ 🎥 مـــراسم استقبال از پیکر مطهر در سپاه ناحیه شهرستان بابل @sangareshohadababol
در امنیت دستان تو تمام آرامش دنیا سهم من است... @sangareshohadababol
این پا را خوب نگاه کن..! همان پایی است که روزی مادرش دل نداشت خاری در آن فرو رود اما وقتی پای وطن و ناموس وَ انقلاب در میان آمد، فدا کرد مادر همه‌ی فرزندش را فدای پسر فاطمه کرد... 💠 @bank_aks @sangareshohadababol
‍ 🕊️پایان ۴۳ سال چشم انتظاری 🕊️ سلام ابراهیمم... چقدر دنبالت بودم... سالها قطعه شهدای گمنام شیراز ، می‌آمدم کنارت نجوا‌میکردم.. ازتو و رفقای گمنامت حاجت گرفتم ... شادی و غمهایم را با تو تقسیم کردم با خودم‌میگفتم خدا به دل مادرت صبر دهد در دل غصه میخوردم و میگفتم نکنه پدرش از نبود فرزندش دق کرده .... زمزمه ای در گوشم میپچید که شاید خواهری یک گوشه ای منتظرش هست.. .اما امروز که نامت را فهمیدم دلم لرزید ... تازه فهمیدم پدرت دیگر نیست ... مادرت هم چشم انتظار از دنیا رفته ... ولی خدارا شکر که خواهرانت هستند .. انگار بی تاب شده اند ... بی تاب دیدن برادر... برادری که سالها نزدیکشان بوده ولی نمی دانستند ... قرار است بیایند... بیایند و بگویند گلی گم کرده ام می جویم اورا ... میخواهم به آنها بگویم مردم شیراز رسم همسایگی سالهاست ادا کردند ... نگذاشتند حتی یک عصر پنجشنبه هم کنارت خالی باشد... در سرماو گرما، در زمستان و تابستان،  عید و عزا ، حتی تحویل سالمان، کنار تو آمدیم تا بگوییم غریب نیستی ... و حالا ... نزدیک هست ... حالمان عجیب هست .... دوباره هوایی شده ایم... ابراهیم رحمانیان کوشککی.... خودت را برای میزبانی آماده کن... وصال نزدیک است.... «پایان ۴۳ سال چشم انتظاری» ✨پنجشنبه ۸ خرداد از ساعت ۱۷ دارالرحمه شیراز،قطعه شهدای گمنام✨ 🇮🇷 کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس @sangareshohadababol
عاشق همیشه تصویرِ عشقش را بهمراه دارد! یا در دلش یا در قابِ عکس ... @sangareshohadababol
گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم، می‌بویم او را ... @sangareshohadababol
سفر کرده‌ام تا بجویم سرت را و شاید در این خاک‌ها پیکرت را ؛ پس‌از این من ای کاش هرگز نبینم‏ نگاهِ به دَر مانده‌ی مادرت را... تابستان ۱۳۷۵ فکه شمالی، ارتفاع ۱۴۶ اعضای گروه تفحص همیشه در تلاش بودند تا با کوچکترین نشانه‌ای که می‌یابند هویت قهرمانان وطن را مشخص کنند! عکاس: شهید سعید جانبزرگی 💠 @bank_aks @sangareshohadababol