محمّد شرمنده ...
.
✍🏻بعضی خنده ها هیچ وقت فراموش نمیشود؛ چون خندههای سرسری و از روی سبُکسری نیستند، تهِ تهِ خنده بعضی آدمها هزار هزار حرف و سخن ناب نشسته. مثل خنده ها و شوخیهای شهید محمد کوشکی نژاد...
یک روز محمد یک عالمه اسلحه و وزنه را به خودش بست و رفت برای تمرین غواصی. وسط راه حسابی خسته شده بود و داشت زیر آب میرفت. این بود که تجهیزاتش را باز کرد و برگشت بالا گفت: (شرمنده! باعث خجالت! نزدیک بود خفه بشم. پیش خودم گفتم تجهیزاتم خفه بشن بهتر از اینه که خودم خفه بشم!) از همان موقع اسمش را گذاشتیم محمد شرمنده. خنده رو بود و شوخ و باعث روحیه گردان. شب عملیات بیت المقدس ۷ گفت:
امشب خودم شرمنده میشم
خداحافظی کرد و رفت
و در آب شهید شد.
#شهید_محمد_کوشکی_نژاد
#عملیات_بیت_المقدس۷
@sangareshohadababol
این قهرمانان
روحهای بزرگی داشتند !
جفیر ، خرداد ۱۳۶۱
وقتی قهرمان وطن در حال
مداوای متجاوز به وطنه ...
#اسرای_عراقی
#عملیات_بیت_المقدس
💠 @sangareshohadababol
نگاه به نگاهم که میشوی
هوای باغهای سیب از سرم میافتد
جاذبه قانون چشمهای تو بود ...
عکاس نوشت :
"خردادماه سال ۱۳۶۱ بود
که برای بچههای خط مقدم
یک وانت سیب آورده بودند.
چهرهٔخاص، کلاه گشاد، معصومیت نگاهِ
یکی از رزمنده های جـوان و حالتی که
دستهایش با گرفتن سیبها پیدا کرده
بود، من را تحت تأثیر قرار داد و
علاقهمند شدم که از او عکس بگیرم
این عکس مرا یاد پرتره های نقاشی
دوران کلاسیک میاندازد انگار کسی
به او گفته بود چگونه در مقابل دوربین
ژست بگیرد! گویا اینجا استودیوی عکاسی
است نه عملیات بیتالمقدس، آرام و راحت
به دوربین نگاه می کند و میتوانیم از عمق
چشمانش داستان های زیادی را بخوانیم.
عکاس : مجید دوختهچی زاده
#رزمنده
#سربازی_با_سیب
#عملیات_بیت_المقدس
#جنگ_به_روایت_تصویر
💠 @sangareshohadababol
امام خمینی (ره) :
فتح خرمشهر، یک مسأله عادی نبود.
این که پانزده الی بیست هزار نفر
به صف برای اسارت بیایند و تسلیم شوند
مسأله ای مافوق طبیعت است.
#اسرای_عراقی
#عملیات_بیت_المقدس
#خرمشهر_را_خدا_آزاد_کرد
💠 @sangareshohadababol
محمّد شرمنده ...
.
✍🏻بعضی خنده ها هیچ وقت فراموش نمیشود؛ چون خندههای سرسری و از روی سبُکسری نیستند، تهِ تهِ خنده بعضی آدمها هزار هزار حرف و سخن ناب نشسته. مثل خنده ها و شوخیهای شهید محمد کوشکی نژاد...
یک روز محمد یک عالمه اسلحه و وزنه را به خودش بست و رفت برای تمرین غواصی. وسط راه حسابی خسته شده بود و داشت زیر آب میرفت. این بود که تجهیزاتش را باز کرد و برگشت بالا گفت: (شرمنده! باعث خجالت! نزدیک بود خفه بشم. پیش خودم گفتم تجهیزاتم خفه بشن بهتر از اینه که خودم خفه بشم!) از همان موقع اسمش را گذاشتیم محمد شرمنده. خنده رو بود و شوخ و باعث روحیه گردان. شب عملیات بیت المقدس ۷ گفت:
امشب خودم شرمنده میشم
خداحافظی کرد و رفت
و در آب شهید شد.
#شهید_محمد_کوشکی_نژاد
#عملیات_بیت_المقدس۷
@sangareshohadababol
این قهرمانان
روحهای بزرگی داشتند !
جفیر ، خرداد ۱۳۶۱
وقتی قهرمان وطن در حال
مداوای متجاوز به وطنه ...
#اسرای_عراقی
#عملیات_بیت_المقدس
💠 @sangareshohadababol
نگاه به نگاهم که میشوی
هوای باغهای سیب از سرم میافتد
جاذبه قانون چشمهای تو بود ...
عکاس نوشت :
"خردادماه سال ۱۳۶۱ بود
که برای بچههای خط مقدم
یک وانت سیب آورده بودند.
چهرهٔخاص، کلاه گشاد، معصومیت نگاهِ
یکی از رزمنده های جـوان و حالتی که
دستهایش با گرفتن سیبها پیدا کرده
بود، من را تحت تأثیر قرار داد و
علاقهمند شدم که از او عکس بگیرم
این عکس مرا یاد پرتره های نقاشی
دوران کلاسیک میاندازد انگار کسی
به او گفته بود چگونه در مقابل دوربین
ژست بگیرد! گویا اینجا استودیوی عکاسی
است نه عملیات بیتالمقدس، آرام و راحت
به دوربین نگاه می کند و میتوانیم از عمق
چشمانش داستان های زیادی را بخوانیم.
عکاس : مجید دوختهچی زاده
#رزمنده
#سربازی_با_سیب
#عملیات_بیت_المقدس
#جنگ_به_روایت_تصویر
💠 @sangareshohadababol
امام خمینی (ره) :
فتح خرمشهر، یک مسأله عادی نبود.
این که پانزده الی بیست هزار نفر
به صف برای اسارت بیایند و تسلیم شوند
مسأله ای مافوق طبیعت است.
#اسرای_عراقی
#عملیات_بیت_المقدس
#خرمشهر_را_خدا_آزاد_کرد
💠 @sangareshohadababol
محمّد شرمنده ...
✍🏻بعضی خنده ها هیچ وقت فراموش نمیشود؛ چون خندههای سرسری و از روی سبُکسری نیستند، تهِ تهِ خنده بعضی آدمها هزار هزار حرف و سخن ناب نشسته. مثل خنده ها و شوخیهای شهید محمد کوشکی نژاد...
یک روز محمد یک عالمه اسلحه و وزنه را به خودش بست و رفت برای تمرین غواصی. وسط راه حسابی خسته شده بود و داشت زیر آب میرفت. این بود که تجهیزاتش را باز کرد و برگشت بالا گفت: (شرمنده! باعث خجالت! نزدیک بود خفه بشم. پیش خودم گفتم تجهیزاتم خفه بشن بهتر از اینه که خودم خفه بشم!) از همان موقع اسمش را گذاشتیم محمد شرمنده. خنده رو بود و شوخ و باعث روحیه گردان. شب عملیات بیت المقدس ۷ گفت:
امشب خودم شرمنده میشم
خداحافظی کرد و رفت
و در آب شهید شد.
#شهید_محمد_کوشکی_نژاد
#عملیات_بیت_المقدس۷
@sangareshohadababol
این قهرمانان
روحهای بزرگی داشتند !
جفیر ، خرداد ۱۳۶۱
وقتی قهرمان وطن در حال
مداوای متجاوز به وطنه ...
#اسرای_عراقی
#عملیات_بیت_المقدس
💠 @sangareshohadababol
نگاه به نگاهم که میشوی
هوای باغهای سیب از سرم میافتد
جاذبه قانون چشمهای تو بود ...
عکاس نوشت :
"خردادماه سال ۱۳۶۱ بود
که برای بچههای خط مقدم
یک وانت سیب آورده بودند.
چهرهٔخاص، کلاه گشاد، معصومیت نگاهِ
یکی از رزمنده های جـوان و حالتی که
دستهایش با گرفتن سیبها پیدا کرده
بود، من را تحت تأثیر قرار داد و
علاقهمند شدم که از او عکس بگیرم
این عکس مرا یاد پرتره های نقاشی
دوران کلاسیک میاندازد انگار کسی
به او گفته بود چگونه در مقابل دوربین
ژست بگیرد! گویا اینجا استودیوی عکاسی
است نه عملیات بیتالمقدس، آرام و راحت
به دوربین نگاه می کند و میتوانیم از عمق
چشمانش داستان های زیادی را بخوانیم.
عکاس : مجید دوختهچی زاده
#رزمنده
#سربازی_با_سیب
#عملیات_بیت_المقدس
#جنگ_به_روایت_تصویر
💠 @sangareshohadababol
این قهرمانان
روحهای بزرگی داشتند !
جفیر ، خرداد ۱۳۶۱
وقتی قهرمان وطن در حال
مداوای متجاوز به وطنه ...
#اسرای_عراقی
#عملیات_بیت_المقدس
💠 @sangareshohadababol