eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
99.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
94 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴امشب شب شهادت مادر ادب بی بی ام البنین هست ،این شعر را تقدیم می کنیم به شما عزیزان ، ما رو هم دعا کنین ▪️بدون قدم می زنم سحرها را گرفته اند از این آسمان ها را ▪️چقدر سرش ریخته است، معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را ▪️نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پسرها را ▪️چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را ▪️نشسته است سر راه و می خواند که در بیاورد آه رهگذرها را ▪️ندیده است اگر چه ولی خبر دارد سر عمود عوض کرده شکل سرها را ▪️کنار دو تا دست بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را ▪️بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز دم زد و گفتی که از بگو ▪️ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی ▪️به خانه ولی الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم شدی ▪️به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش کنیز حلقه به گوش شدی ▪️تنور خانه دوباره گرم شد و برای چرخش دستار انتخاب شدی ▪️چهار تا پسر آوردی برای که جای ام البنین شدی ▪️دلت همیشه چنین شوهری دعا می کرد تو مثل مستجاب شدی ▪️اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت میان به زانویت نگرفت ▪️تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد به عربیه تو گیر نکرد ▪️تو را که فرق عــلی دیده ای و خون حسن به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد ▪️به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه تو نیت حصیر نکرد ▪️از آن زمان که شنیدی خزان گلها را هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد ▪️چه خوب شد که نبودی بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد ▪️به نعل تازه گرفتند تا بدنها را به ضرب دست لگد میزدند زن ها را 🇮🇷 @sangareshohadababol
🌹 🔸مهدی گاهی می‌گفت : «مامان دعا کن من شهید بشم»، می‌گفتم آخه مادر اگر همه شهید بشن پس کی این انقلاب را نگه داره. می‌گفت «نه، اگر من شهید نشمم، چون فرمانده هستم، مرا می‌برند پشت این میزها و از آن بالا پرت می‌کنند توی جهنم، ممکن است خدایی ناکرده نادانسته کار اشتباهی انجام دهم که دیگر ندانم جواب خدا را چه بدهم»...بهمن ۱۳۶۴ ترکش خمپاره مهدی رو تو فاو شهید کرد. . 🌷 روح مهدی ملکی ویژه ۲۵ . @sangareshohadababol
▪️پروردگارا خودت میدانی یک بنده گنهکارم یک بنده گنهکارم که دوست دارم بسوی تو ایم.خدایا دوست دارم که فردای قیامت با بدن پاره پاره و خونی پیامبر(ص) و مولایم را زیارت کنم تا وقتی چشمم به انها افتاد,شرمنده نباشم. . (🌷 از فیض اله بزرگی اتویی از ویژه ۲۵ ... ) @sangareshohadababol
🌊 چیزی تا کربلای ۴ و بسته شدن دست هایشان نمانده ! . 📷 یکی از آن ۱۷۵ نفر ؛ محمد صادق معلمی از لشکر ویژه ۲۵ 🇮🇷 . @sangareshohadababol
🔸 سید حسن علی امامی از واحد و عمليات لشکر ویژه ۲۵ : . 🔸من تقواي عيني را در همسرم ديدم كه چطور موقع نماز از هوش مي‌رفت. هميشه تن خسته داشت و براي اسلام خيلي مجاهدت مي‌كرد. با وجود همه خستگي‌هايش هيچ‌گاه در طول زندگي‌مان ادب را كنار نگذاشت. مثلاً اگر آب مي‌خواست بعد از عذرخواهي طلب آب مي‌كرد. مي‌گفت اگر شهيد شدم به خدا مي‌گويم حوري نمي‌خواهم! فاطمه‌ام همسر بهشتي‌ام است. هر وقت خواب مي‌بينم مي‌گويد عيال؛ من كنار جدم هستم. دستخطي از او هست كه طبق مضمون اين دستخط سيدحسن امام زمان(عج) را ديده است و در عالم رؤيا امام حسين(ع) به او گفته است كه تو شهيد مي‌شوي. همرزمش شهيد رسولي براي ما تعريف مي‌كرد كه يك شب قبل از شهادت سيدحسن ديدم بالاي سنگر با كسي حرف مي‌زند. بعد آمد و به من گفت: امام زمان(عج) را ديدم. اما تا زنده‌ام با كسي حر ف نزن. . @sangareshohadababol
شهدا به ما یاد دادند : موقع شادی، ستایش خدا موقع سختی، یافتن خدا موقع آرامش، عبادت خدا موقع دردناک، اعتماد بـه خدا ودر تمامی مواقع تشکر از” خدا ” 🌙شب بخیر . 💢عکس : سمت راست : سردار قاسم آقا برار نژاد_سردار ملک ابراهیم زمانی از دلاوران ( گردان یا رسول لشکر ویژه ۲۵ ) اهل شهرستان . . @sangareshohadababol
💢 محمد طالب نژاد ، ویژه ۲۵ ؛ ۴ دی ۱۳۶۵ : . ▪️خواهر شهید: آخرین بار وقتی می خواست به جبهه بره به مادرم گفت: مادر من باید برم و راه برادرم یعقوب را ادامه بده م. مادرم گفت: برادرت هنوز نیامد و جنازه اش پیدا نشد صبر کن پیکز برادرت بیاید بعد برو. گفت: امکان ندارد باید بروم و سنگر خالی او را پر کنم.رفت و خودشم ۹ سال بعد پیکرش برگشت...شادی روح شهیدان طالب نژاد صلوات.🌷 . @sangareshohadababol
💢 . ▫️سردار شهید ابراهیم نجات بخش.متولد ۱۳۳۴ روستای دابو-ازباران-فریدونکنار.پدرش مغازه دار بود.دیپلم برق را که گرفت سال ۵۹ عازم جبهه و جنگ شد.طی 7مرحله ـ 20/11/59 تا 4/10/65 از سپاه بابلسر ـ لشکر 25 کربلا با عضویت بسیجی به منطقه غرب و جنوب اعزام شد .تک تیرانداز ـ تیربارچی ـ فرمانده گروهان.ایشان از فرماندهان توانا بود  در یک عملیات همه به ستون بودند که یک دفعه دید یک نفر مشکوک است گفت شما ؟ جوابی نداد از صف او را اورد بیرون دیدیم عراقی است  چون موقع عملیات بود او را بازداشت کرد . . این ی ویژه ۲۵ در ۴ ۱۳۶۵ در ام الرصاص رسید... . @sangareshohadababol
🌹 اسدالله لطفی( شهادت ۴ دی ۱۳۶۵ کربلای ) ، و معاون ادوات ویژه ۲۵ : . ▪️یک تذکر به آن دسته ی مردم که جبهه را جای افراد ول گرد می دانند، باید بدانند که این جوانان خالص ترین و پاک ترین افراد هستند و الان شما که در خانه تان راحت به سر می برید، این افراد بسیجی که شهید شدند و هستند و دارند می جنگند باعث شدند که شما راحت در آغوش خانواده تان بسر می برید.▪️خدایا! زمان آن رسیده که وداع کنم با دنیا و به سوی تو پرواز کنم. خدایا! بال هایم را خونین کن تا لذت وصال ات را بیشتر بچشم.خدایا! با کوله باری از گناه و با چهره ای شرم سار به سوی تو می آیم. خدایا! اگر تو دست رد به سینه ام زنی دیگر کسی را ندارم که به سوی او بروم. . @sangareshohadababol
💢 یکی از زیبایی های جبهه های ما همین بود.فرمانده با نيروهايش باهم بودند.باهم زندگی می‌کردند، سر یک سفره باهم غذا می‌خوردند، باهم میجنگیدن و باهم تیر و ترکش می‌خوردند...دقیقا امروز ، عکس این قضیه در بعضی از سازمان ها و نهادهای ما مشاهده میشه.بین مدیر و کارشناس اداره ، بین رییس سازمان و نیروی شرکتی و خدماتی زمین تا آسمون فاصله ست... 🌊 #رزمندگان و لشکر ویژه ۲۵ در کنار هم ... 🌱 . @sangareshohadababol
🌷دستنوشته صادق مزدستان ✍️🌷بخوان… وقتی می گذرند ماندگان ز خجلت در پناه دیوارها پنهان می شوند اما هر روز از این گذر می گذرد و من و تو هر روز در گریزیم. بنگر برادر… بنگر خواهر، است اما من و تو مسافران از ره مانده ایم، ما مانده ایم قافله رفته است، ما مانده ایم قافله می رود، ما…؟ 🌷و می دانی ای برادر و ای خواهر که دیگر تو خود نیستی، زنده ای بر خاک که در رگهایت خون سرخ هر جاریست و بر کتاب سینه ات وصیت سرخ هر ورق می خورد.مادرم زنی است که اگر سر بریده ام را برایش ارمغان بیاورند آن را به میدان جنگ باز می گرداند.ای امام: به فرمانت آنقدر در می مانم تا بر پیکرم گل مقاومت بروید.بی من اگر به رفتید از تربت پاک مشتی به همراه بیاورید و بر گورم بپاشید شاید به این خاک خدا مرا بیامرزد. @sangareshohadababol
▫️ رفقا دقت کردین بعضی عکس ها انگار حرف میزنند!نگاه کنید...صادق فرمانده بود دیگه.دلش می‌خواست خودش دم آخر با نیروهاش وداع کنه ...!!! . 💢 صادق ، تیپ ۲ ویژه ۲۵ ، با لباس به نيروهايش بر بالین حاضر و می‌کند... شهید مزدستان: ای امام ! بر من ببخش كه فقط يك بار به فرمانت شهيد شدم @sangareshohadababol