eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
123.3هزار عکس
11.3هزار ویدیو
147 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگر شهدا
‍ 🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول ، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم های پدر برای مادرش بود. 🍃صدای ترک های را می شنوم و این بار عکس و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از ، به عکس و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند. 🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس ، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای ، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند. 🍃بدرقه کرد و به یک چشم بر هم زدنی خود را در دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ را می گرفت.... ✨ آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲 ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه @sangareshohadababol
🏴امشب شب شهادت مادر ادب بی بی ام البنین هست ،این شعر را تقدیم می کنیم به شما عزیزان ، ما رو هم دعا کنین ▪️بدون قدم می زنم سحرها را گرفته اند از این آسمان ها را ▪️چقدر سرش ریخته است، معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را ▪️نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پسرها را ▪️چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را ▪️نشسته است سر راه و می خواند که در بیاورد آه رهگذرها را ▪️ندیده است اگر چه ولی خبر دارد سر عمود عوض کرده شکل سرها را ▪️کنار دو تا دست بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را ▪️بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز دم زد و گفتی که از بگو ▪️ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی ▪️به خانه ولی الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم شدی ▪️به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش کنیز حلقه به گوش شدی ▪️تنور خانه دوباره گرم شد و برای چرخش دستار انتخاب شدی ▪️چهار تا پسر آوردی برای که جای ام البنین شدی ▪️دلت همیشه چنین شوهری دعا می کرد تو مثل مستجاب شدی ▪️اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت میان به زانویت نگرفت ▪️تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد به عربیه تو گیر نکرد ▪️تو را که فرق عــلی دیده ای و خون حسن به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد ▪️به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه تو نیت حصیر نکرد ▪️از آن زمان که شنیدی خزان گلها را هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد ▪️چه خوب شد که نبودی بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد ▪️به نعل تازه گرفتند تا بدنها را به ضرب دست لگد میزدند زن ها را 🇮🇷 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
💠 ماجرای برق کشی باغ غلامرضا پهلوی غلامرضا پهلوی (پسر رضاخان و برادر محمدرضاپهلوی) باغی در رامسر د
❌ عاقبت شوم خاندان پهلوی !!👇 ۱. ، به دست اربابان غربی اش به جزیره ای در آفریقا تبعید شده و همانجا مُرد. جسد وی پس از سه سال، به ایران آورده شد و بعدها مجددا به مصر منتقل گردید. ۲. ، همسر اول رضاخان، به دلیل امتناع رضا پهلوی از نگهداری او، در سرای بی‌خانمان‌های نیویورک مُرد و به دست مأموران شهرداری در گورستان مخصوص ولگردها و بی‌ خانمان‌ها، دفن شد. ۳. توران ، همسر دیگر رضاقلدر و مادر غلامرضا پهلوی نیز در خانه سالمندانی در پاریس فوت کرد و همان جا دفن شد. ۴. شبیه ترین فرد به رضاخان، در زمانی که شایعه ولیعهدی او بر سر زبان ها افتاد، در ۶ آبان ۱۳۳۳ در یک سانحه هوایی کشته شد و احتمال قتل وی به دست محمدرضا جدی است. ۵. خواهر تنی محمدرضا نیز در کالیفرنیا از دنیا رفت طبق آیین مسیحیت! تدفین و در گورستانی ناشناخته مدفون شد! ۶. ، خواهر دوقلوی محمدرضا، پرحاشیه‌ترین و یکی از فاسدترین اعضای خانواده پهلوی بود وی پس ابتلا به آلزایمر مُرد و در گورستان کشور موناکو مدفون شد. ۷. فرزند اشرف، قاچاقچی عتیقه جات و مواد مخدر بود که در پاریس، با اصابت گلوله کشته شد. ۸. که با صور اسرافیل در شبکه‌های سلطنت‌طلب همکاری می‌کرد، در پی اختلافات شدید با آنها، به طرز مشکوکی مرد و در کالیفرنیا مدفون شد. ۹. پهلوی فرزند دهم رضاخان نیز بر اثر بیماری صعب‌العلاجی در سال ۱۳۶۶ در لندن دفن شد. ۱۰. ؛ شاه مخلوع ایران که پس از ۳۷ سال سلطنت ظالمانه بر مردم و پادویی برای منافع غرب، عاقبت با خفت هر چه تمام از ایران فرار کرد و بعد از مدت کمی، بخاطر مصرف زیادی که از داروهای جنسی در عیاشی ها و پاتوق های شبانه داشت، به سرطان سختی دچار شد و نهایتا به هلاکت رسید و مخذولانه در کشور مصر دفن گردید. ❎محمدرضا پنج فرزند داشت شهناز، فرحناز، لیلا، رضا و علیرضا👇 ۱۱. در ۳۱ سالگی با مصرف ۱۷ قرص خواب دست به خودکشی زد. ۱۲. ، فرزند دیگر محمدرضا هم با شلیک گلوله در دهانش بشکل مشکوکی مرد؛ عده ای رضا را متهم به برادر کشی کردند. ۱۳. ، خسیس ترین عضو خانواده پهلوی، در پاریس با مصرف مواد مخدر مرد. ۱۴. فرزند دهم رضاخان نیز بر اثر بیماری صعب‌العلاجی در سال ۱۳۶۶ در لندن دفن شد. ۱۵. ، یکی از شاخص ترین ها در فساد اقتصادی، براثرمصرف بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست داد و مخفیانه در یکی از گورستان‌های نیویورک دفن شد. ۱۶. برادر هوسران و آلوده به مواد مخدر محمدرضا، عضو دیگر این خاندان بود. فسادهای اخلاقی او نیز مانند اشرف شهره بود. حمید رضا دو فرزند داشت👇 ۱۷. ، فرزند حمیدرضا نیز که بازیگر فیلم های پورن شده بود، در 29سالگی در پاریس با حواشی بسیاری مرد. ۱۸. فرزند دیگر حمیدرضا هم به دلیل اعتیاد شدید به کوکائین در اسپانیا جان داد. ▫️خیانت های بی نظیر پهلوی ها به تاریخ و مردم ایران به حدی بود که خاک ایران، آنان را در خود نپذیرفت. ▫️در عین حال ثروت مفتی و هنگفتی که از ملت ایران سرقت کردند در کنار فساد اخلاقی شان، از عوامل اصلی خودکشی های مکرر این خاندان است. 🔰وسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون( آیه ۲۲۷ سوره شعراء) 💠 و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه بازگشت گاهی (دوزخ انتقامی) بازگشت می‌کنند. @sangareshohadababol
جان ! یا حضرت ! ‏️🔹‏در شان تو این بس، که دربیت پیمبر 🔹هر روز توراکرده صدا ، ‎مادر 🏴نه یکروز و نه یکماه، بلکه یکسال باید برایت اعلام کرد؛ چراکه پیامبرص سال رفتنت را (سال غم) نامید؛ تا دنیا بداند که چه گوهری و چه انسان نمونه ای را ازدست داده است 🌸ثواب اعمال امروزمان را هدیه کنیم به پیشگاه این بانوی فداکار اسلام با ذکر صلوات بر مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ @sangareshohadababol
‍ 🍃شرطش برای این بود که همسرش حضور همیشه او را در جبهه بپذیرد .بیشتر دنبال بود تا همسر ، از روزی که امام گفته بود جنگ در اولویت است درس و را رها کرده و خود را به جبهه رسانده بود. 🍃با خطبه ای که امام خواند شد هم رزمش تا او به نهایت آرزویش که بود برسد. چند روز بعد از عقد، راهی جبهه شد. به قول دوستانش گاهی از تلفن زدن به همسرش امتناع می کرد و عقیده داشت باید فکر و ذهنش به طور کامل در اختیار جنگ و جبهه باشد و به مردم خدمت کند. 🍃از زلزله طبس گرفته تا روزهای جنگ، همه وجودش را صرف خدمت کرده بود. درکارنامه اش سمت ، مسئول طرح و عملیات منطقه ۶ سپاه،مسئول طرح و عملیات نصر ۵ خراسان و به چشم می خورد. بافروتنی خاصی که داشت خیلی ها نفهمیدند او فرمانده است یا رزمنده معمولی... 🍃۶ سال روزهایش در جبهه شب شد و شب هایش شاهد و دعا برای رسیدن به کاروان دوستان شهیدش بود . سرانجام با اصابت گلوله ای که به سرش خوردمجروح شد و پس از گذشت ۲۱ روز در بیمارستان و به دور از جبهه، به خیل شهدا پیوست. 🍃از او دختری به نام به یادگار مانده که مونس مادر است. اندکی تفکر لازم است تا بدانیم چه اندازه مدیونیم به سردارچراغچی ها و خانواده هایشان. کاش به جای زخم زدن، مدیون بودن را یاد بگیریم و مسئول قطره قطره خونشان باشیم ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱٣٣٧ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣۶٣ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهشت رضا @sangareshohadababol
🦋 . ▫️عكس دخترش فاطمه رو با خودش به جبهه می برد و پشت عكس آنقدر می نوشت فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه ... و یک ذره نقطه خالی نمی گذاشت و می گفتم كه چرا این جوری می كنی؟ می گفت: اون وقت كه دلم تنگ می شه می روم سر عكسش اون كارها را می كنم و خاطرم جمع می شود و دیگه راه نمی افتم كه بیام. می گفتم: به همین قدر قانعی؟ می گفت: كسی که برای اسلام و انقلاب كار می كند باید از زن و بچه اش بگذرد. می گفت: من وقتی كه از خط بر می گردم می روم سر كیفم و چیزی بگیرم تازه یادم میاد زن و بچه ای هم دارم، تو جبهه همه چیز فراموش می شود. . 🌷بیاد سردار سبزعلی خداداد فرمانده تیپ ۲ لشکر ویژه ۲۵ . 💠 @hafttapeh @sangareshohadababol
🦋 . ▫️عكس دخترش فاطمه رو با خودش به جبهه می برد و پشت عكس آنقدر می نوشت فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه ... و یک ذره نقطه خالی نمی گذاشت و می گفتم كه چرا این جوری می كنی؟ می گفت: اون وقت كه دلم تنگ می شه می روم سر عكسش اون كارها را می كنم و خاطرم جمع می شود و دیگه راه نمی افتم كه بیام. می گفتم: به همین قدر قانعی؟ می گفت: كسی که برای اسلام و انقلاب كار می كند باید از زن و بچه اش بگذرد. می گفت: من وقتی كه از خط بر می گردم می روم سر كیفم و چیزی بگیرم تازه یادم میاد زن و بچه ای هم دارم، تو جبهه همه چیز فراموش می شود. . 🌷بیاد سردار سبزعلی خداداد فرمانده تیپ ۲ لشکر ویژه ۲۵ . @sangareshohadababol
‍ 🍃خلاصه زندگی اش را قلم میزنم از همسایگی تا دو سال استراحت در آغوش . از آن لحظه نابی که اذن دفاع را از بانوی گرفت تا زمانی که بال در‌آورد و به سوی آسمان شتافت. 🍃شاید همه آن چیزی که من میدانم همین باشد، در ذهن کوچک و خسته ام نمی‌گنجد که او را ترسیم و توصیف کند از این پایین تا آن بالا راه بسیار است او به وصال به آسمان عروج کرد و من به قعر چاه . 🍃از زمین، جور دیگریست، ابرهایش سفرنامه ها می‌خوانند اگر خوب گوش کنی. از میگویند اینکه مادری کنج خانه نشسته و از پنجره حیاط را تماشا می‌کند بلکه در باز شود و قامت رعنای پسرش را باز به کشد♡ 🍃از همسفری میگوید که به دل بست و شد و چه خوب می‌دانست "هجران، کیفر است"* که چون به انتظار نشست و این کیفر را به جان خرید. 🍃به آخر سفرنامه که میر‌سندبغض می‌کنند. به آن لحظه که ابوزینب رفت و برنگشت، چشمه اشک خشک شد نیامد، دل همسر هزارتکه شد اما نیامد. به گمانم مادر دلش نیامد، پسر از لطف حضور (س) بی نصیب بماند که دست به دعا نبُرد بلکه به نشست. 🍃و انتظار،عجیب سخت و است. اینبار قلم را به دست میگیرم تا در چاه برای خودم گمنامی‌اش را رسم کنم، سری که بر دامن زهراست و که دو سال میزبان مهمان ایرانی اش بود. ☆☆ *امیرالمومنین علی (ع) ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۵۲ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای قم 🕊محل شهادت : تدمر سوریه @sangareshohadababol
سنگر شهدا
سالروز #شهادت #شهید #مهدی_قره_محمدی 📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶ 🕊محل شه
‍ 🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول ، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم های پدر برای مادرش بود. 🍃صدای ترک های را می شنوم و این بار عکس و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از ، به عکس و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند. 🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس ، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای ، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند. 🍃بدرقه کرد و به یک چشم بر هم زدنی خود را در دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ را می گرفت.... ✨ آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲 ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه @sangareshohadababol
🏴امشب شب شهادت مادر ادب بی بی ام البنین هست ،این شعر را تقدیم می کنیم به شما عزیزان ، ما رو هم دعا کنین ▪️بدون قدم می زنم سحرها را گرفته اند از این آسمان ها را ▪️چقدر سرش ریخته است، معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را ▪️نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پسرها را ▪️چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را ▪️نشسته است سر راه و می خواند که در بیاورد آه رهگذرها را ▪️ندیده است اگر چه ولی خبر دارد سر عمود عوض کرده شکل سرها را ▪️کنار دو تا دست بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را ▪️بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز دم زد و گفتی که از بگو ▪️ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی ▪️به خانه ولی الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم شدی ▪️به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش کنیز حلقه به گوش شدی ▪️تنور خانه دوباره گرم شد و برای چرخش دستار انتخاب شدی ▪️چهار تا پسر آوردی برای که جای ام البنین شدی ▪️دلت همیشه چنین شوهری دعا می کرد تو مثل مستجاب شدی ▪️اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت میان به زانویت نگرفت ▪️تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد به عربیه تو گیر نکرد ▪️تو را که فرق عــلی دیده ای و خون حسن به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد ▪️به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه تو نیت حصیر نکرد ▪️از آن زمان که شنیدی خزان گلها را هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد ▪️چه خوب شد که نبودی بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد ▪️به نعل تازه گرفتند تا بدنها را به ضرب دست لگد میزدند زن ها را 🇮🇷 @sangareshohadababol
جان ! یا حضرت ! ‏️🔹‏در شان تو این بس، که دربیت پیمبر 🔹هر روز توراکرده صدا ، ‎مادر 🏴نه یکروز و نه یکماه، بلکه یکسال باید برایت اعلام کرد؛ چراکه پیامبرص سال رفتنت را (سال غم) نامید؛ تا دنیا بداند که چه گوهری و چه انسان نمونه ای را ازدست داده است 🌸ثواب اعمال امروزمان را هدیه کنیم به پیشگاه این بانوی فداکار اسلام با ذکر صلوات بر مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ @sangareshohadababol
‍ 🍃شرطش برای این بود که همسرش حضور همیشه او را در جبهه بپذیرد .بیشتر دنبال بود تا همسر ، از روزی که امام گفته بود جنگ در اولویت است درس و را رها کرده و خود را به جبهه رسانده بود. 🍃با خطبه ای که امام خواند شد هم رزمش تا او به نهایت آرزویش که بود برسد. چند روز بعد از عقد، راهی جبهه شد.به قول دوستانش گاهی از تلفن زدن به همسرش امتناع می کرد و عقیده داشت باید فکر و ذهنش به طور کامل در اختیار جنگ و جبهه باشدو به مردم خدمت کند. 🍃از زلزله طبس گرفته تا روزهای جنگ، همه وجودش راصرف خدمت کرده بود. در کارنامه اش سمت ، مسئول طرح و عملیات منطقه ۶سپاه،مسئول طرح و عملیات نصر ۵ خراسان و به چشم می خورد. با فروتنی خاصی که داشت خیلی ها نفهمیدند او فرمانده است یا رزمنده معمولی... 🍃۶ سال روزهایش در جبهه شب شد و شب هایش شاهد و دعا برای رسیدن به کاروان دوستان شهیدش بود . سرانجام با اصابت گلوله ای که به سرش خورد مجروح شد و پس از گذشت ۲۱ روز در بیمارستان و به دور از جبهه، به خیل شهدا پیوست. 🍃از او دختری به نام به یادگار مانده که مونس مادر است. اندکی تفکر لازم است تا بدانیم چه اندازه مدیونیم به سردار چراغچی ها و خانواده هایشان. کاش به جای زخم زدن، مدیون بودن را یاد بگیریم و مسئول قطره قطره خونشان باشیم ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱٣٣٧ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣۶٣ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهشت رضا @sangareshohadababol