eitaa logo
سنگر شهدا
2.2هزار دنبال‌کننده
85.2هزار عکس
5.9هزار ویدیو
74 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمانده آرپی چی زن‌های گردان عمار لشکر 27 محمد رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیاری از افراد بوده و زیارتگاه مراجعه کنندگان به گلزار شهدای تهران شده است. نام اصلی این شهید بزرگوار «منوچهر پلارک» است که نزد بیشتر افراد به «سید احمد پلارک» شهرت دارد. وی در 7 اردیبهشت 1344 دیده به جهان گشود و اصالتی تبریزی داشت. پیکر پاک شهید پلارک در تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه 26» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که غسلش داده‌ باشند و به همین علت او همیشه خوشبو و عطرآگین است. @sangareshohadababol
‍ 🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول ، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم های پدر برای مادرش بود. 🍃صدای ترک های را می شنوم و این بار عکس و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از ، به عکس و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند. 🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس ، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای ، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند. 🍃بدرقه کرد و به یک چشم بر هم زدنی خود را در دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ را می گرفت.... ✨ آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲 ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه @sangareshohadababol
اش همیشه بود و كلامش این بود كه بیایید بزنیم و كنیم. 🍃⚘🍃 یکی از دوستانش می گفت مدتی رضا بهار منصوب شده بود. 🌴 كار او بسیار و با #كهنه و بود و روی یكی از صندلی‌ ها در ابتدای در ورودی نشسته بود.به گرمی از ما استقبال كرد. بهش تبریک گفتم و ادامه دادم که رضا چرا پشت میز نشسته‌ ای و چرا این صندلی‌ ها ؟ با لبخند گفت که این مگه نمی‌ دونی كه داره ❤️سر انجام محمدرضا فراهانی همدانی هم در تاریخ #۵ مهرماه ١٣۵٩ در پل ذهاب به رسید. 🍃⚘🍃 #شهیدگلزار شهر همدان. 🍃⚘🍃 @sangareshohadababol
‍ 🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول ، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم های پدر برای مادرش بود. 🍃صدای ترک های را می شنوم و این بار عکس و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از ، به عکس و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند. 🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس ، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای ، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند. 🍃بدرقه کرد و به یک چشم بر هم زدنی خود را در دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ را می گرفت.... ✨ آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲 ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه @sangareshohadababol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو حضرت_ علی اصغر گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام} لشگر پرافتخار حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} شهادت: ۱۳ اردیبهشت۱۳۶۵ فکه (بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردن) ولادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۱ _ بهشت زهرا(س)_ قطعه۲۶_ ردیف۷۷ ا🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱 🌷 🔹عضو گردان هفت (کوثر) پادگان حضرت ولیعصر {عج} سپاه تهران — معاون گردان حنین لشگر ۲۷ محمّد رسول الله (ص) — معاون گردان سلمان لشکر ۲۷ — فرمانده گردان سلمان لشکر ۲۷ — فرمانده گردان زهیر لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا (ع) — فرمانده گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۱۰ ✍️متن شعری که مادر شهید بهمن نجفی برای حاج حسین سرودند: شرر عشق بسوزاند سراپای حسین همه جا خون خدا بود به رگ های حسین چون شهابی به سر قلّه درخشید و برفت مرحبا باد بر آن همّت والای حسین پاره کرد جامهٔ ذلت به تن ظلمت شب بار الها چه گذشت بر دل بینای حسین سمبل معرفت و زهد و صفای ملکوت حیف و صد حیف از آن دانش و تقوای حسین 📡 کانال "دفاع مقدس" @sangareshohadababol
اش همیشه بود و كلامش این بود كه بیایید بزنیم و كنیم. 🍃⚘🍃 یکی از دوستانش می گفت مدتی رضا بهار منصوب شده بود. 🌴 كار او بسیار و با #كهنه و بود و روی یكی از صندلی‌ ها در ابتدای در ورودی نشسته بود.به گرمی از ما استقبال كرد. بهش تبریک گفتم و ادامه دادم که رضا چرا پشت میز نشسته‌ ای و چرا این صندلی‌ ها ؟ با لبخند گفت که این مگه نمی‌ دونی كه داره ❤️سر انجام محمدرضا فراهانی همدانی هم در تاریخ #۵ مهرماه ١٣۵٩ در پل ذهاب به رسید. 🍃⚘🍃 #شهیدگلزار شهر همدان. 🍃⚘🍃 @sangareshohadababol
🔉 همه ... باز هم سید جعفر یکبار دیگر، همه‌ی ما را در جوار مزار مطهرش دور هم جمع میکند. . 🍃 مراسم سی و نهمین سالروز شهادت باب الحوائج لشکر ویژه ۲۵ کربلا سید جعفر مظفری... . 🕠 : جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳_ساعت ۱۷:۳۰ 📌 : سیدنظام الدین_ مظفری🇮🇷 . 💠 @hafttapeh @sangareshohadababol
سلطان تک چرخ ! عبداله از بچه‌های خیابان۱۷شهریور تهران بود که مانند اغلب جوانان دهه‌ی شصتی ، عاشق موتورسواری و تک‌چرخ زدن در خیابان بود! ایستگاه مسجد سلمان خیابان ۱۷ شهریور، هنوز خاطرات جولان عبدالله در خیابان و تک‌ چـرخ زدن‌ هایش را خـوب به یـاد دارد. او شهـره بود به این کار و دوستانـش لقبِ « سلطان تک چرخ » را به او داده بودند. اما سلطان تک‌چرخ ، با شروع جنگ ، موتور را که عشق اولش بود، کنار گذاشت و دنبال عشق بزرگتری رفت! حالا وقتش رسیده بود که در مقابل دشمن بعثی ، تک‌ چرخ بزند ..... شهادت: ۱۶ تیرماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک(مهران) ولادت :۲۹بهمن ۱۳۴۴ عبدالله کربلایی حسین شهید: بهشت زهرا (س) قطعه۵۳ ردیف۱۳۱شماره۱۸ @sangareshohadababol
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ مراسم تشییع مرحومه مغفره شادروان حاجیه محترم تک تبار فیروزجایی مادر روحانی شهید حسینعلی جعفری روز پنجشنبه مورخ: ۱۴۰۳/۰۶/۰۸ ساعت ۱۴ از شهدای سید نظام الدین(ره) به شهدای خوشنام و از شهدای گمنام به سمت شهیدجعفری و ابدیشان واقع در روستای افرابن تشییع می شود. از عموم علاقه مندان دعوت به عمل می آید. روحشان شاد با قرائت فاتحه و صلوات 🌺🌺 @sangareshohadababol