eitaa logo
کانال صرف افعال لهجه عراقی حب الحسین
1.8هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشارکت برای عموم آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۹۷ عاد/ یعيد / الاعاده (كرر/ يكرر/ التکرار) : تكرار کرد/ تکرار می کند ماضی 👇 هوّه عاد، (كرر): تکرار کرد هیّه عادت، (كررت): تکرار کرد همّه عادو، (كررو): تکرار کردند هنّه عادن، (كررن): تکرار کردند انت عدت، (كررت): تکرار کردی انتی عدتی، (كررتي): تکرار کردی انتو عدتو، (كررتو): تکرار کردید انتن عدتن، (كررتن): تکرار کردید انی عدت، (كررت): تکرار کردم احنه عدنه، (كررنه): تکرار کردیم مضارع👇 هوّ یعيد (یکرر): تکرار می کند هیّه تعيد (تکرر): تکرار می کند همّه یعيدون (یکررون): تکرار می کنند هنّه یعيدن (یکررن): تکرار می کنند، انته تعيد (تکرر): تکرار می‌کنی انتی تعيدین (تکررین): تکرار می کنی انتو تعيدون (تکررون): تکرار می کنید انتن تعيدن (تکررن): تکرار می کنید انی اعيد (اکرر) : تکرار می کنم احنه نعيد (نکرر): تکرار می کنیم امر👇 عيد، (كرر): تکرار کن عيدی، (كرري): تکرار کن عيدو، (كررو): تکرار کنید عيدن، (كررن): تکرار کنید نهی👇 لا تعيد، (لاتكرر): تکرار نکن لا تعيدین، (لاتكررين): تکرار نکن لا تعيدون، (لاتكررون): تکرار نکنید لا تعيدن، (لاتكررن): تکرار نکنید اسم فاعل👇 عايد‌‌، (مکرر): تکرار کرده است، تکرار کرده ای، تکرار کرده ام عايده (مکرره): تکرار کرده است، تکرار کرده ای، تکرار کرده ام عايدین، (مکررین): تکرار کرده اند، تکرار کرده اید، تکرار کرده ایم عايدات، (مکررات): تکرار کرده اند، تکرار کرده اید، تکرار کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۴۹۸ رجع يرجع / الرجوع : برگشت، برمی‌گردد (برگشتن) ماضی👇 هوّه رجع: برگشت هیّه رجعت: برگشت همّه رجعو: برگشتند هنّه رجعن: برگشتند انته رجعت: برگشتی انتی رجعتی: برگشتی انتو رجعتو: برگشتید انتن رجعتن: برگشتید انی رجعت: برگشتم احنه رجعنه: برگشتیم مضارع 👇 هوّه یرجع: بر می گردد هیّه ترجع: بر می گردد همّه یرجعون: بر می گردند هنّه یرجعن: بر می گردند انته ترجع: بر می گردی انتی ترجعین: بر می گردی انتو ترجعون: بر می گردید انتن ترجعن: بر می گردید انی ارجع: بر می گردم احنه نرجع: بر می گردیم امر👇 ارجع: برگرد ارجعي: برگرد ارجعو: برگردید ارجعن: برگردید نهی👇
لا ترجع
: برنگرد
لا ترجعين: برنگرد
لا ترجعون
: برنگردید
لا ترجعن
: برنگردید
اسم فاعل👇
راجع
: برگشته است، برگشته ای، برگشته ام
راجعه
: برگشته است، برگشته ای، برگشته ام
راجعين
: برگشته اند، برگشته اید، برگشته ایم
راجعات
: برگشته اند، برگشته اید، برگشته ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۴۹۹ اتلاگه/ یتلاگی: ملاقات کردن دو نفر با یکدیگر ماضی👇 هوّه اتلاگه: ملاقات کرد هیّه اتلاگت: ملاقات کرد همّه اتلاگو: ملاقات کردند هنّه اتلاگن: ملاقات کردند انته اتلاگیت: ملاقات کردی انتی اتلاگیتی: ملاقات کردی انتو اتلاگیتو: ملاقات کردید انتن اتلاگیتن: ملاقات کردید انی اتلاگیت: ملاقات کردم احنه اتلاگینه: ملاقات کردیم مضارع👇 هوّه یتلاگی: ملاقات می کند هیّه تتلاگی: ملاقات می کند همّه یتلاگون: ملاقات می کنند هنّه یتلاگن: ملاقات می کنند انته تتلاگی: ملاقات می کنی انتی تتلاگین: ملاقات می کنی انتو تتلاگون: ملاقات می کنید انتن تتلاگن: ملاقات می کنید انی اتلاگی: ملاقات می کنم احنه نتلاگی: ملاقات می کنیم امر👇 اتلاگی: ملاقات کن اتلاگی: ملاقات کن اتلاگو: ملاقات کنید اتلاگن: ملاقات کنید نهی👇 لا تتلاگی: ملاقات نکن لا تتلاگین: ملاقات نکن لا تتلاگون: ملاقات نکنید لا تتلاگن: ملاقات نکنید اسم فاعل👇 متلاگی: ملاقات کرده است، ملاقات کرده ای، ملاقات کرده ام متلاگیه: ملاقات کرده است، ملاقات کرده ای، ملاقات کرده ام متلاگین: ملاقات کرده اند، ملاقات کرده ایی، ملاقات کرده ایم متلاگیات: ملاقات کرده اند، ملاقات کرده اید، ملاقات کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۴۹۹ لگه / یلگي: پیدا کرد، پیدا می کند (پیدا کردن) ماضی👇 هوّه لگه: پیدا کرد هیّه لگت: پیدا کرد همّه لگو: پیدا کردند هنّه لگن: پیدا کردند انته لگیت: پیدا کردی انتی لگیتی: پیدا کردی انتو لگیتو: پیدا کردید انتن لگیتن: پیدا کردید انی لگیت: پیدا کردم احنه لگینه: پیدا کردیم مضارع👇 هوّه یلگه: پیدا می کند هیّه تلگه: پیدا می کند همّه یلگون: پیدا می کنند هنّه یلگن: پیدا می کنند انته تلگي: پیدا می کنی انتی تلگین: پیدا می کنی انتو تلگون: پیدا می کنید انتن تلگن: پیدا می کنید انی الگي: پیدا می کنم احنه نلگي: پیدا می کنیم امر👇 الگي: پیدا کن الگي:پیدا کن (مونث) الگو: پیدا کنید الگن: پیدا کنید(مونث) نهی👇 لا تلگي: پیدا نکن لا تلگین: پیدا نکن لا تلگون: پیدا نکنید لا تلگن: پیدا نکنید اسم فاعل👇 لاگي: پیدا کرده است، پیدا کرده ای، پیدا کرده ام لاگیه: پیدا کرده است، پیدا کرده ای، پیدا کرده ام لاگین: پیدا کرده اند، پیدا کرده ایی، پیدا کرده ایم لاگیات: پیدا کرده اند، پیدا کرده اید، پیدا کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۰ صفن/ یصفن: خیره شد، خیره می شود (خیره شدن) ماضی👇 هوّه صفن: خیره شد هیّه صفنت: خیره شد همّه صفنو: خیره شدند هنّه صفنن: خیره شدند انته صفنت: خیره شدی انتی صفنتی: خیره شدی انتو صفنتو: خیره شدید انتن صفنتن: خیره شدید انی صفنت: خیره شدم احنه صفنّه: خیره شدیم مضارع👇 هوّه یصفن: خیره می شود هیّه تصفن: خیره می شود همّه یصفنون: خیره می شوند هنّه یصفنن: خیره می شوند انته تصفن: خیره می شوی انتی تصفنین: خیره می شوی انتو تصفنون: خیره می شوید انتن تصفنن: خیره می شوید انی اصفن: خیره می شوم احنه نصفن: خیره می شویم امر👇 اصفن: خیره شو اصفنی: خیره شو اصفنو: خیره شوید اصفنن: خیره شوید نهی👇 لا تصفن: خیره نشو لا تصفنین: خیره نشو لا تصفنون: خیره نشوید لا تصفنن: خیره نشوید اسم فاعل👇 صافن: خیره شده است، خیره شده ای، خیره شده ام صافنه: خیره شده است، خیره شده ای، خیره شده ام صافنین: خیره شده اند، خیره شده اید، خیره شده ایم صافنات: خیره شده اند، خیره شده اید، خیره شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۱ طرد/ یطرد: اخراج کرد، اخراج می کند(اخراج کردن) ماضی👇 هوّه طرد: اخراج کرد هیّه طردت: اخراج کرد همّه طردو: اخراج کردند هنّه طردن: اخراج کردند انته طردت: اخراج کردی انتی طردتی: اخراج کردی انتو طردتو: اخراج کردید انتن طردتن: اخراج کردید انی طردت: اخراج کردم احنه طردنه: اخراج کردیم مضارع👇 هوّه یطرد: اخراج می کند هیّه تطرد: اخراج می کند همّه یطردون: اخراج می کنند هنّه یطردن: اخراج می کنند انته تطرد: اخراج می کنی انتی تطردین: اخراج می کنی انتو تطردون: اخراج می کنید انتن تطردن: اخراج می کنید انی اطرد: اخراج می کنم احنه نطرد: اخراج می کنیم امر👇 اطرد: اخراج کن اطردی: اخراج کن اطردو: اخراج کنید اطردن: اخراج کنید نهی👇 لا تطرد: اخراج نکن لا تطردین: اخراج نکن لا تطردون: اخراج نکنید لا تطردن: اخراج نکنید اسم فاعل👇 طارد: اخراج کرده است، اخراج کرده ای، اخراج کرده ام طارده: اخراج کرده است، اخراج کرده ای، اخراج کرده ام طاردین: اخراج کرده اند، اخراج کرده اید، اخراج کرده ایم طاردات: اخراج کرده اند، اخراج کرده اید، اخراج کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۲ لزم/ یلزم: گرفت، می گیرد (گرفتن)، نگه داشتن چیزی ماضی👇 هوّه لزم: گرفت هیّه لزمت: گرفت همّه لزمو: گرفتند هنّه لزمن: گرفتند انته لزمت: گرفتی انتی لزمتی: گرفتی انتو لزمتو: گرفتید انتن لزمتن: گرفتید انی لزمت: گرفتم احنه لزمنه: گرفتیم مضارع👇 هوّه یلزم: می گیرد هیّه تلزم: می گیرد همّه یلزمون: می گیرند هنّه یلزمن: می گیرند انته تلزم: می گیری انتی تلزمین: می گیری انتو تلزمون: می گیرید انتن تلزمن: می گیرید انی الزم: می گیرم احنه نلزم: می گیریم امر👇 الزم: بگیر الزمی: بگیر الزمو: بگیرید الزمن: بگیرید نهی👇 لا تلزم: نگیر لا تلزمین: نگیر لا تلزمون: نگیرید لا تلزمن: نگیرید اسم فاعل👇 لازم: گرفته است، گرفته ای، گرفته ام لازمه: گرفته است، گرفته ای، گرفته ام لازمین: گرفته اند، گرفته اید، گرفته ایم لازمات: گرفته اند، گرفته اید، گرفته ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۳ ندل/ یندل: بلد بود، بلد هست (بلد بودن نسبت به آدرس مکان) ماضی👇 هوّه ندل: بلد بود هیّه ندلت: بلد بود همّه ندلو: بلد بودند هنّه ندلن: بلد بودند انته ندلت: بلد بودی انتی ندلتی: بلد بودی انتو ندلتو: بلد بودید انتن ندلتن: بلد بودید انی ندلت: بلد بودم احنه ندلنه: بلد بودیم مضارع👇 هوّه یندل: بلد هست هیّه تندل: بلد هست همّه یندلون: بلد هستند هنّه یندلن: بلد هستند انته تندل: بلد هستی انتی تندلین: بلد هستی انتو تندلون: بلد هستید انتن تندلن: بلد هستید انی اندل: بلد هستم احنه نندل: بلد هستیم امر👇 اندل: بلد باش اندلی: بلد باش اندلو: بلد باشید اندلن: بلد باشید نهی👇 لا تندل: بلد نباش لا تندلین: بلد نباش لا تندلون: بلد نباشید لا تندلن: بلد نباشید اسم فاعل👇 نادل: بلد بوده است، بلد بوده ای، بلد بوده ام نادله: بلد بوده است، بلد بوده ای، بلد بوده ام نادلین: بلد بوده اند، بلد بوده اید، بلد بوده ایم نادلات: بلد بوده اند، بلد بوده اید، بلد بوده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi فعل عرف/ یعرف هم معادل همین فعل است و می شود به جای آن به کار رود.
۵۰۴ جمع/ یجمع: جمع کرد، جمع می کند (جمع کردن) ماضی👇 هوّه جمع: جمع کرد هیّه جمعت: جمع کرد همّه جمعو: جمع کردند هنّه جمعن: جمع کردند انته جمعت: جمع کردی انتی جمعتی: جمع کردی انتو جمعتو: جمع کردید انتن جمعتن: جمع کردید انی جمعت: جمع کردم احنه جمعنه: جمع کردیم مضارع👇 هوّه یجمع: جمع می کند هیّه تجمع: جمع می کند همّه یجمعون: جمع می کنند هنّه یجمعن: جمع می کنند انته تجمع: جمع می کنی انتی تجمعین: جمع می کنی انتو تجمعون: جمع می کنید انتن تجمعن: جمع می کنید انی اجمع: جمع می کنم احنه نجمع: جمع می کنیم امر👇 اجمع: جمع کن اجمعی: جمع کن اجمعو: جمع کنید اجمعن: جمع کنید نهی👇 لا تجمع: جمع نکن لا تجمعین: جمع نکن لا تجمعون: جمع نکنید لا تجمعن: جمع نکنید اسم فاعل👇 جامع: جمع کرده است، جمع کرده ای، جمع کرده ام جامعه: جمع کرده است، جمع کرده ای، جمع کرده ام جامعین: جمع کرده اند، جمع کرده اید، جمع کرده ایم جامعات: جمع کرده اند، جمع کرده اید، جمع کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۵ أمر/ يأمر: دستور داد، دستور می دهد (دستور دادن) ماضی👇 هوّه أمر: دستور داد هیّه أمرت: دستور داد همّه أمرو: دستور دادند هنّه أمرن: دستور دادند انته أمرت: دستور دادی انتی أمرتی: دستور دادی انتو أمرتو: دستور دادید انتن أمرتن: دستور دادید انی أمرت: دستور دادم احنه أمرنه: دستور دادیم مضارع👇 هوّه یأمر: دستور می دهد هیّه تأمر: دستور می دهد همّه یأمرون: دستور می دهند هنّه یأمرن: دستور می دهند انته تأمر: دستور می دهی انتی تأمرین: دستور می دهی انتو تأمرون: دستور می دهید انتن تأمرن: دستور می دهید انی أمر: دستور می دهم احنه نأمر: دستور می دهیم امر👇 أمر: دستور بده أمری: دستور بده أمرو: دستور بدهید أمرن: دستور بدهید نهی👇 لا تأمر: دستور نده لا تأمرین: دستور نده لا تأمرون: دستور ندهید لا تأمرن: دستور ندهید اسم فاعل👇 آمر: دستور داده است، دستور داده ای، دستور داده ام آمره: دستور داده است، دستور داده ای، دستور داده ام آمرین: دستور داده اند، دستور داده اید، دستور داده ایم آمرات: دستور داده اند، دستور داده اید، دستور داده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۶ فشل/ یفشل: شکست خورد، شکست می خورد (شکست خوردن) ماضی 👇 هوّه فشل: شکست خورد هیّه فشلت: شکست خورد همّه فشلو: شکست خوردند هنّه فشلن: شکست خوردند انته فشلت: شکست خوردی انتی فشلتی: شکست خوردی انتو فشلتو: شکست خوردید انتن فشلتن: شکست خوردید انی فشلت: شکست خوردم احنه فشلنه: شکست خوردیم مضارع👇 هوّه یفشل: شکست می خورد هیّه تفشل: شکست می خورد همّه یفشلون: شکست می خورند هنّه یفشلن: شکست می خورند انته تفشل: شکست می خوری انتی تفشلین: شکست می خوری انتو تفشلون: شکست می خورید انتن تفشلن: شکست می خورید انی افشل: شکست می خورم احنه نفشل: شکست می خوریم امر👇 افشل: شکست بخور افشلی: شکست بخور افشلو: شکست بخورید افشلن: شکست بخورید نهی👇 لا تفشل: شکست نخور لا تفشلین: شکست نخور لا تفشلون: شکست نخورید لا تفشلن: شکست نخورید اسم فاعل👇 فاشل: شکست خورده است، شکست خورده ای، شکست خورده ام فاشله: شکست خورده است، شکست خورده ای، شکست خورده ام فاشلین: شکست خورده اند، شکست خورده اید، شکست خورده ایم فاشلات: شکست خورده اند، شکست خورده اید، شکست خورده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۷ فشّل/ یفشّل: ضایع کرد، ضایع می کند (ضایع کردن) ماضی👇 هوّه فشّل: ضایع کرد هیّه فشّلت: ضایع کرد همّه فشّلو: ضایع کردند هنّه فشّلن: ضایع کردند انته فشّلت: ضایع کردی انتی فشّلتی: ضایع کردی انتو فشّلتو: ضایع کردید انتن فشّلتن: ضایع کردید انی فشّلت: ضایع کردم احنه فشّلنه: ضایع کردیم مضارع👇 هوّه یفشّل: ضایع می کند هیّه تفشّل: ضایع می کند همّه یفشّلون: ضایع می کنند هنّه یفشّلن: ضایع می کنند انته تفشّل: ضایع می کنی انتی تفشّلین: ضایع می کنی انتو تفشّلون: ضایع می کنید انتن تفشّلن: ضایع می کنید انی افشّل: ضایع می کنم احنه نفشّل: ضایع می کنیم امر👇 فشّل: ضایع کن فشّلی: ضایع کن فشّلو: ضایع کنید فشّلن: ضایع کنید نهی👇 لا تفشّل: ضایع نکن لا تفشّلین: ضایع نکن لا تفشّلون: ضایع نکنید لا تفشّلن: ضایع نکنید اسم فاعل👇 مفشّل: ضایع کرده است، ضایع کرده ای، ضایع کرده ام مفشّله: ضایع کرده است، ضایع کرده ای، ضایع کرده ام مفشّلین: ضایع کرده اند، ضایع کرده اید، ضایع کرده ایم مفشّلات: ضایع کرده اند، ضایع کرده اید، ضایع کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۸ اتفشّل/ یتفشّل: سرافکنده شد، سرافکنده می شود ( سرافکنده شدن، آبرو ریزی شدن) ماضی👇 هوّه اتفشّل: سرافکنده شد هیّه اتفشّلت: سرافکنده شد همّه اتفشّلو: سرافکنده شدند هنّه اتفشّلن: سرافکنده شدند انته اتفشّلت: سرافکنده شدی انتی اتفشّلتی: سرافکنده شدی انتو اتفشّلتو: سرافکنده شدید انتن اتفشّلتن: سرافکنده شدید انی اتفشّلت: سرافکنده شدم احنه اتفشّلنه: سرافکنده شدیم مضارع👇 هوّه یتفشّل: سرافکنده می شود هیّه تتفشّل: سرافکنده می شود همّه یتفشّلون: سرافکنده می شوند هنّه یتفشّلن: سرافکنده می شوند انته تتفشّل: سرافکنده می شوی انتی تتفشّلین: سرافکنده می شوی انتو تتفشّلون: سرافکنده می شوید انتن تتفشّلن: سرافکنده می شوید انی اتفشّل: سرافکنده می شوم احنه نتفشّل: سرافکنده می شویم امر👇 اتفشّل: سرافکنده شو اتفشّلی: سرافکنده شو اتفشّلو: سرافکنده شوید اتفشّلن: سرافکنده شوید نهی👇 لا تتفشّل: سر افکنده نشو لا تتفشّلین: سر افکنده نشو لا تتفشّلون: سر افکنده نشوید لا تتفشّلن: سر افکنده نشوید اسم فاعل👇 متفشّل: سرافکنده شده است، سر افکنده شده ای، سرافکنده شده ام متفشّله: سرافکنده شده است، سر افکنده شده ای، سرافکنده شده ام متفشّلین: سرافکنده شده اند، سر افکنده شده اید، سرافکنده شده ایم متفشّلات: سرافکنده شده اند، سر افکنده شده اید، سرافکنده شده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi
۵۰۹ ناده/ ینادی: صدا کرد، صدا می کند (صدا کردن) ماضی👇 هوّه ناده: صدا کرد هیّه نادت: صدا کرد همّه نادو: صدا کردند هنّه نادن: صدا کردند انته نادیت: صدا کردی انتی نادیتی: صدا کردی انتو نادیتو: صدا کردید انتن نادیتن: صدا کردید انی نادیت: صدا کردم احنه نادینه: صدا کردیم مضارع👇 هوّه ینادی: صدا می کند هیّه تنادی: صدا می کند همّه ینادون: صدا می کنند هنّه ینادن: صدا می کنند انته تنادی: صدا می کنی انتی تنادین: صدا می کنی انتو تنادون: صدا می کنید انتن تنادن: صدا می کنید انی انادی: صدا می کنم احنه ننادی: صدا می کنیم امر👇 نادی: صدا کن نادی: صدا کن نادو: صدا کنید نادن: صدا کنید نهی👇 لا تنادی: صدا نکن لا تنادین: صدا نکن لا تنادون: صدا نکنید لا تنادن: صدا نکنید اسم فاعل👇 منادی: صدا کرده است، صدا کرده ای، صدا کرده ام منادیه: صدا کرده است، صدا کرده ای، صدا کرده ام منادین: صدا کرده اند، صدا کرده اید، صدا کرده ایم منادیات: صدا کرده اند، صدا کرده اید، صدا کرده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi در شماره ۱۶۴ صرف فعل صاح/یصیح گذاشته شده که هم معنی این فعل است و بیشتر در لهجه کاربرد دارد، و فعل ناده/ ینادی بیشتر در فصیح مورد استفاده است.
۵۱۰ شرح/ یشرح: شرح داد، شرح می دهد (شرح دادن) ماضی👇 هوّه شرح: شرح داد هیّه شرحت: شرح داد همّه شرحو: شرح دادند هنّه شرحن: شرح دادند انته شرحت: شرح دادی انتی شرحتی: شرح دادی انتو شرحتو: شرح دادید انتن شرحتن: شرح دادید انی شرحت: شرح دادم احنه شرحنه: شرح دادیم مضارع👇 هوّه یشرح: شرح می دهد هیّه تشرح: شرح می دهد همّه یشرحون: شرح می دهند هنّه یشرحن: شرح می دهند انته تشرح: شرح می دهی انتی تشرحین: شرح می دهی انتو تشرحون: شرح می دهید انتن تشرحن: شرح می دهید انی اشرح: شرح می دهم احنه نشرح: شرح می دهیم امر👇 اشرح: شرح بده اشرحی: شرح بده اشرحو: شرح بدهید اشرحن: شرح بدهید نهی👇 لا تشرح: شرح نده لا تشرحین: شرح نده لا تشرحون: شرح ندهید لا تشرحن: شرح ندهید اسم فاعل👇 شارح: شرح داده است، شرح داده ای، شرح داده ام شارحه: شرح داده است، شرح داده ای، شرح داده ام شارحین: شرح داده اند، شرح داده اید، شرح داده ایم شارحات: شرح داده اند، شرح داده اید، شرح داده ایم https://eitaa.com/sarfeafalelahjeiraqi