eitaa logo
سرزمین شعرها 🏴
1.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
545 ویدیو
76 فایل
ارتباط با بنده: @javadmd14 خط‌خطی‌هایم: @javad14md
مشاهده در ایتا
دانلود
چه می‌شد حرف چشمان و دهانِ دیگری بودم زنِ غم‌لهجهٔ برقع به‌روی بندری بودم دلم می‌خواست که یک دختر غمگین کمان باشم خدا می‌خواهد انگاری زمین زعفران باشم کتاب منتشر شد! کتاب سه‌شنبه ۲۹ شعر؛ ترانه، محاوره، کلاسیک از خانم ملیحه آخوندی انتشارات فصل پنجم عضو کانال ایشون بشید و برای سفارش و خرید کتاب با خودشون هماهنگ کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/seshanbee
سلام عید همگی مبارک 🌸🌺☘🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 یا علی گفتیم و عشق آغاز شد 📣 توجه❗️ : با موضوع: ولایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در قالب غزل و رباعی🍃 سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی 🌸 دوستان شاعر می‌توانند تا شنبه دوم تیرماه (۱۴۰۳/۴/۲) اشعار خودشون رو در قالب غزل و رباعی (دست‌کم ۲ رباعی) برای شرکت در مسابقهٔ شعر غدیر بفرستند. 👌📝 هدایای نفرات برگزیدهٔ غزل: 🎁 نفر اول: مبلغ ۳۰۰ هزار تومان ✅ نفر دوم: مبلغ ۲۵۰ هزار تومان ✅ نفر سوم: مبلغ ۲۰۰ هزار تومان ✅ هدایای نفرات برگزیدهٔ رباعی: 🎁 نفر اول: ۱۸۰ هزار تومان ✅ نفر دوم: ۱۵۰ هزار تومان ✅ نفر سوم: ۱۲۰ هزار تومان ✅ 🔸اشعار باید جدید و نوسروده باشد و قبلا جایی نشر داده نشده باشد👌 🔹داوری مسابقه توسط یکی از مدرسان شعر در ایتا خواهد بود👌🌸 🔸نفرات برگزیده در روز عید غدیر اعلام می‌شود. 🔹اشعار خودتون رو برای شرکت در مسابقه به یکی از شناسه‌های زیر بفرستید👇 @Hazrate_baran_786 @javadmd14 🌸🌼🌸🌼🌸 آبادی شعر @abadiyesher
هرگز دلم ز کوی تو جایی دگر نرفت یک‌دم خیال روی توام از نظر نرفت جان رفت و اشتیاق تو از جان به‌در نشد سر رفت و آرزوی تو از سر به‌در نرفت هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت هم بی‌خبر بیامد و هم بی‌خبر برفت در کوی عشق بی‌سروپایی نشان نداد کو خسته‌دل نیامد و خونین‌جگر نرفت عمرم برفت در طلب عشق و عاقبت کامی نیافت خاطر و کاری به‌سر نرفت شوری فتاد از تو در آفاق و کس نماند کو چون عبید در سر این شور و شر نرفت
در جهانی که همه مدّعی‌اند در جهانی که پر از حرّافی است منم و بی‌کسی و تنهایی و خدایی که به شدت کافی است عید قربان شد و قربان کردم پای لبخند خدا دنیا را به خودش رو زده‌ام تا زین پس نکِشم منّت آدم‌ها را خواندم او را که اجابت کُنَدَم که بگویم ز همه بیزارم بوسه زد روی مرا با لبخند چه خداوند رفیقی دارم رفتم و در زدم و در وا کرد دیدم آن چشم خطاپوشش را اصلا انگار نه انگار که من بارها پس زدم آغوشش را آن خدایی که برایم یک عمر از سر باغ خودش گل می‌چید هدیه‌ها داد به من اما گاه هدیه را بین بلا می‌پیچید از همان دم که خدا را دیدم دل به شاهان جهان نسْپُردم نان یک عدّه به نرخ روز است من فقط نان دلم را خوردم پشت من گرم به خونی داغ است تیغ‌ها بغض مرا داشته‌اند گُرده‌ام باغچهٔ خنجرهاست دوستانم همه گُل کاشته‌اند نیستم بینِ شما، معتقدم که خدا کرده مرا غربالم خوب‌هاتان اگر این‌اند چه خوب! من به بد بودنِ خود می‌بالم بگذارید مرا طرد کنند راه من سخت از این قشر جداست چون که عمری است نیاموخته‌اند که قضاوت فقط ازآن خداست نشدم من به نقاب آلوده هرچه هستم خودمم باکی نیست غُسل دادم دل خود را با اشک دین به جز پاکی و دل‌پاکی نیست خسته‌ام خسته از این شهری که حرف‌ها ساخته پشت سر من مهربان بودم و تاوان دادم نیست با هیچ‌کسم میل سخن چای می‌نوشم و با یاس حیاط خانه‌ام یکسره عطرآگین است شعر و مداحی و سجاده و اشک خلوت سادهٔ من شیرین است هرکه را شهر خرابش کرده است می‌کند دست خدا آبادش آن خدایی که در این تنهایی دلم آرام شده با یادش
هم بر لب تو قند فراوان باشد هم بر لب ما خنده نمایان باشد قربان نگاه مهربانت خورشید ای کاش همیشه عید قربان باشد!
تصمیم، به یک اشاره برخاستن است برخیز دلم، که چاره برخاستن است صدبار اگر شکست خوردم، غم نیست پیروزی من دوباره برخاستن است
ایّامِ امیدبخش و دلخواه رسید خنده به لب بقیة الله رسید در فاصلهٔ عید غدیر و قربان میلاد امام هادی از راه رسید
شب، محو انتظار تو بودم دمید صبح گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌علیرضا عصار ای عاشقان 🍃🌹🍃🌹
چند نکته دربارۀ گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱. گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیشتر به وضع واژه‌های تخصصی علوم گوناگون می‌پردازد و کمتر برای واژه‌های عمومی واژه‌سازی می‌کند. ۲. تصویب نهایی هر واژه در فرهنگستان سه سال پس از تصویب مقدماتی آن واژه است. یعنی فرهنگستان در ابتدا واژه‌ای را مصوب می‌کند و تا سه سال افراد گوناگون می‌توانند آن را نقد کنند یا واژۀ دیگری را پیشنهاد دهند. اگر کسی به واژه‌ای نقد دارد، می‌تواند در این سه سال نظر خود را مطرح کند. ۳. یکی از مهم‌ترین نکته‌ها در واژه‌گزینی این است که عموم مردم ندانند واژه‌ای که به‌کار می‌برند برساخته است و آن را به‌مانند دیگر واژه‌های زبان به‌کار برند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مورد بسیار موفق بوده‌است، اما ناآگاهی از همین نکتۀ بسیار مهم موجب انتقادهای برخی غیرمتخصصان به فرهنگستان شده‌است؛ زیرا این افراد به‌نادرست می‌پندارند که از میان واژه‌های مصوب فرهنگستان فقط «یارانه» و احتمالاً چند واژۀ معدود دیگر به زبان عموم راه یافته‌اند. در اینجا ۴۱ واژۀ عمومی و پربسامد مصوب فرهنگستان فهرست شده‌است. این واژه‌ها، که از میان چندصد واژۀ رایج فرهنگستانی گزینش شده، به‌جز ده‌ها هزار واژۀ تخصصی مصوب فرهنگستان است که در علوم گوناگون رواج یافته و وارد زبان عموم نشده، و نباید هم می‌شده‌است. برخی از این واژه‌ها پیش از فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم کاربرد داشته‌اند، ولی فرهنگستان آن‌ها را برگزیده و با این کار خود موجب تثبیت آن‌ها شده‌است: آرمان‌گرا بازیافت بدافزار برنامه (در حوزۀ رایانه) پایانه پرتودرمانی پژوهانه پسماند پهپاد پیاده‌راه پیامک تراکنش جورچین چندرسانه‌ای درشت‌نمایی دم‌نوش دورکاری راهبرد ریزتراشه سازوکار سامانه سخت‌افزار شاخابه فرادما فناوری کاربر کارکنان کالابرگ کشسانی کنارگذر گدازه گردشگر گسترش گستره گسل گشتاور گفتاردرمانی گمانه‌زنی نرم‌افزار وارونگی همایش 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟ یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد از لعلِ تو گر یابم انگشتریِ زنهار صد مُلکِ سلیمانم در زیرِ نگین باشد غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل شاید که چو وابینی خیرِ تو در این باشد هر کاو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیال‌انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد جامِ می و خونِ دل هر یک به کسی دادند در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد در کارِ گلاب و گل حکمِ ازلی این بود کاین شاهدِ بازاری وان پرده‌نشین باشد آن نیست که حافظ را رندی بِشُد از خاطر کاین سابقهٔ پیشین تا روزِ پَسین باشد
آره واقعا 👌👌👌 شعرگفتن دل خوش و خیال آسوده و جیب پرپول می‌خواد! برای همینه که ما نمی‌تونیم شعر بگیم😢
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کی شعر تر انگیزد؟ خوانش: فریدون فرح‌اندوز
ای‌که طی شد عمر تو در پشت نیسان بیشتر دیده ای از هرکسی داغ عزیزان بیشتر می‌شود تقدیر از تو گرچه در هر برهه‌ای قدردانت هست ایران، عید قربان بیشتر...
من چشـم و دلــم سیــــر شد از شــوق تماشــا یا این‌که دگر سرو قدی نیست در این شهر؟! 🟢@yahyaei_m
کانال کمی کافر... اشعار و گاه‌نوشته‌های مصعب یحیایی نیازی به تعریف نداره فقط باید عضو بشید و استفاده کنید
چون مجمر از فراقت دارم دلی پرآتش دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
سلام، روز همگی به‌خیر 🌸 لینک ناشناس 👇👇👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1894020 هر گونه نقد و نظر و انتقاد و پیشنهاد، دربارهٔ کانال کم‌نظیر بل‌که بی‌نظیر 《سرزمین شعرها》 و نوع فعالیت کانال و پست‌های ارسالی کانال دارید در لینک ناشناس بالا بفرمایید 😊🙏 هرچند که کو گوش شنوا؟! 😐🙂
👋با سلام خدمت شما محبان مولا امیرالمومنین علیه السلام ان شاءالله امسال هم به یاری شما عزیزان، قصد داریم عید غدیر عید امامت و ولایت مولا رو جشن بگیریم😊 هم مراسم جشن مفصل داریم، هم ایستگاه صلواتی، هم ۷۰۰ پرس غذا و هم مسابقه😍 💰هزینه این برنامه ها حدود ۱۵ میلیون تومان است که تا حالا ۱۰ میلیون تومان جمع آوری شده.💰 ☺️اگه دوست دارید به عشق آقا امام علی ع در این جشن با ما سهیم باشید، بسم الله. ✅یادمان نرود که یک وعده غذا در عید غدیر برابر با غذا دادن به ۱۲۴ هزار پیغمبر خداست.✅ 💳شماره کارت جهت واریز نذورات ۶۰۳۷۶۹۷۵۷۶۰۱۹۳۱۶ بنام میثم نوری 💐ان شاءالله مورد قبول حضرت زهرا سلام الله علیها 💐 🇮🇷هیات جوانان آل یاسین علیهم السلام🇦🇫
امسال هم مثل هر سال روز عید غدیر ایستگاه صلواتی داریم و شربت و شیرینی و ناهار... هرچی در توانتون بود و دوست داشتید، واریز کنید به کارت میثم. اجرتون با خود آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🌸🌺
دو بار تا حالا توی لینک ناشناس خواستند که از کانالشون حمایت کنیم @majhool72
در جاده گذشت، عمر بی‌حاصل من دنبال تو می‌گشت، دل غافل من یک عمر پیِ تو آمدم شهر‌به‌شهر دردا که خبر نیافت، از تو دل من خودم