eitaa logo
سیده اعظم حسینی
574 دنبال‌کننده
3 عکس
19 ویدیو
0 فایل
اشعار و آثار خانم دکتر سیده اعظم حسینی.. شماره ی ایتا جهت تبادل نظر و ارائه ی پیشنهادات و انتقادات 09179148588
مشاهده در ایتا
دانلود
در آستانه ی پنجمین سالروز شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، تقدیم به آن اسطوره ی بی بدیل ایران زمین و جهان اسلام: باید بر اوج باور ایران بایستی وقتی که جز به رسم شهیدان نزیستی! همنام "قاسم" "حسنی"! پاره پاره تن! سردار عشق! "نفس زکیه"تو نیستی؟!! روییده درد، در دل ایران، بلندتر! قامت کشیده خون به خیابان بلندتر! با یاد پاسدار حرم، ضجه می زنند نقاره های سوگ خراسان، بلندتر! شولای داغ بر تنِ تبدار هر چه شهر پیراهنی که بر تن کرمان، بلندتر! هوهوی داغدار کویر از گلوی باد در مرز سوگوار درختان، بلندتر! نجوای " رود رودِ" خزر، می رسد به گوش در شروه ی خلیج پریشان، بلندتر ما لاله لاله شعله به دست ایستاده ایم هر جا نفس کشیده زمستان بلندتر! ما سایه ی بلند ظهوریم و می شویم وقت طلوع، مثل "سلیمان" بلندتر! عفریت زخم خورده ی کابوس های قدس! بردار گامهای گریزان بلندتر! حالا که ایستاده "سلیمانِ" باشکوه یک گردن از بلندی جولان، بلندتر! نامت بلند باد در ایرانِ سرفراز! در خاطرات غزه و لبنان، بلندتر! جام شراب، تا "خط بغداد"، دست تو فریاد "نوش نوشِ" شهیدان بلندتر! بعد از تو خطِّ آخر این جام و... می رسد آواز سرخوشان غزلخوان، بلندتر... "ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم" این را بگو به محضر طوفان، بلندتر... .................................... کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
تقدیم به سردارترین سرباز و سربازترین سردار وطن ،حاج قاسم عزیز دار بر دوش، کجا می روی ای طوفان مرد؟ شهر، پشتش به تو گرم است، خدا را! برگرد! ای تسلای تبرخوردگیِ زیتون ها! فصل بارانیِ مایوس ترین هامون ها! ای کمان گیرترین باورِ این دشت، ای کوه! سایه ات کم نشود از سر این دشت، ای کوه! تیرِ پرتابِ چنین دست و چنین بازویی کی نشیند به تنِ خسته ی هر گردویی؟! هر عقابی به پَرِ تیرِ تو تعظیم کند مرزها را پس از این، تیر تو ترسیم کند! دل به طوفان زده ای، دست مریزاد ای مرد! سرزمین تو پر از مردِ چنین باد ای مرد! هر چه گل، آینه ی پیکر گُلفامت باد! هر چه گهواره، پر از کودکِ همنامت باد! از بلندای تو پیداست سراسر خورشید ای دماوندترین قله! شکوهت جاوید! صبحِ آدینه ی سنگین و... خبر، سنگین تر بغض، سنگین شده و داغِ جگر، سنگین تر خبر آمد تن خونین کسی باز آمد مرد، سردارترین رفته و.... سرباز آمد! شهر در سوگ، تَرَک خوردنِ بارویش را! در کجا دفن کند قوّتِ بازویش را؟! صبح گاهی خبر آمد که تو تکثیر شدی! خواب آشفته ی نمرودی و تعبیر شدی! تو که تکثیر شدی، شهر، "سلیمان" تر شد سایه ات کم که نشد هیچ،.. فراوان تر شد... از پی ات منطقه در منطقه، طوفان شده است بی گمان خون تو فرمانده ی میدان شده است! تکه در تکه پریشان شدی و می جنگی! همه ی باورِ ایران شدی و می جنگی! شهر، امّید به تو دارد و ساماندهی ات جان فدای تو و این شیوه ی فرماندهی ات! این شغالان که به یک گرگ، ارادت دارند از همین پیرهنِ سرخ تو وحشت دارند... ترس، آمیخته با زیر و بمِ زوزه یشان خنده ماسیده به روی لجنِ پوزه یشان... می سپاریم به خاطر، بدن خونینت! پرچمِ کاوه ی ما، پیرهن خونینت! شهر، هر چند که خالی ز "سلیمانی" نیست هر کسی بگذرد از خون تو، ایرانی نیست! از پی ات، عاشق سرمست، فراوان بادا! شیرمردانِ از این دست، فراوان بادا! ای صبوحی زده بیتاب تر از مجنون ها! گاه یادی بکن از طایفه ی دلخون ها! جام می، تا خطِ بغداد، گوارا بادت! "جرعه بر خاک فشاندن" نرود از یادت!...‌ ..................................................... کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1