eitaa logo
مدرسه‌تـ؋ــکرونوآوری‌ نگاه
4.5هزار دنبال‌کننده
974 عکس
331 ویدیو
6 فایل
مدرسه تفکر و نوآوری نگاه؛ «آگاهی» برای سامانی دیگر سایت مدرسه: www.negahschool.ir ارتباط با ادمین: @sch_negah_admin ارتباط با مسئول سایت: @sch_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
ارائـه‌ونقد‌ دیدگــاه افسانه نجم‌آبــادی دکتر زهره عضــو هیئت‌علمی پژوهشکده زن‌وخانواده 🔻تاریخ‌نگـاری خانم افسـانه نجم‌آبــادی ترکیبی از اندیشه‌های موج سـوم فمینیسم و اندیشـه‌های تبارشناسـانه فوکو است. تاریخ‌نگـاریِ جنسیت موضوع خودش را نه «زن» بلکه «جنسیت» قرار می‌دهد. این روش برای اولین بار توسط خانم اِسکات در آمریکا آغاز می‌شود. اِسکات بیان می‌کند که جنسیت نسبی و تاریخ‌منــد است، لذا به رد تفاوت‌های بیولوژیکی می‌پردازد و مرد یا زن بودن را برساخت اجتماعی می‌داند. او همچنین در بررسی جنسیت رجوع به تاریخ را ناممکن و بی‌اعتبار می‌داند چرا که برای انکار جنسیت طبیعی زن و مرد علاوه بر رد ریشه‌ی طبیعی و بیولوژیکی، باید ریشه‌های تاریخی آن را رد کرد. این دیدگاه تحت تاثیر اندیشه‌های پساساختارگرایی فوکو است. 🔻خانم نجم‌آبــادی در کتاب «زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش» سعی می‌کند تا به انکار جنسیت طبیعی زن و مرد بپردازد. او معتقد است که تاریخ از عقلانیت‌های مختلف در هر زمان و مکانی ساخته شده است و ما باید سازوکارهای عقلانیتی که جنسیت را در جامعه ایجاد می‌کند، بازیابی کنیم. سؤالی که نجم‌آبادی در آثار خود مطرح می‌کند این است که تاریخ‌نگاری بر مبنای کدام عقلانیت نگاشته شده و مشروعیت پیدا کرده است؟ 🔻نجم‌آبــادی در پارادایم اِسکات شروع به تحلیل تاریخ زنان می‌کند که این روش دارای دو ویژگی است: اینکه جنسیت از جنس ایجاد نمی‌شود، ریشه‌ی بیولوژیک ندارد و برساخته اجتماعی است. ویژگی اسکات در تاریخ‌نگاری جنسیت این است که جنسیت نمادی از قدرت در جامعه است و ذیل قدرت در جامعه فهم می‌شود که این گزاره را نجم‌آبادی بیشتر در کتاب «دختران قوچان» بحث می‌کند. طبق روایت خانم نجم‌آبادی فروش دختران قوچان به ترکمنان در خدمت مشروطه‌خواهی قرار می‌گیرد تا استبداد طرد شده و مشروطه طلب شود‌. 🔻نجم‌آبــادی در کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش معتقد است که با ورود مدرنیته روابط و امیال جنسی در جامعه‌ی ایران تطور و تحول یافته است. او بیان می‌کند که ایرانیــان قبل از مدرنیته هم‌‌جنس‌خواهی داشتند و با ورود مدرنیته این هم‌خواهی به دگرجنس‌‌خواهی تبدیل می‌شود. در این کتاب نجم‌آبادی علاوه بر برساختی بودن زن و مرد، به برساختی بودن روابط بین دو جنس بعد از مدرنیته نیز اشاره می‌کند. ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌ 🆔 @sch_negah
ارائـه‌ونقد‌ دیدگــاه افسانه نجم‌آبــادی دکتر زهره عضــو هیئت‌علمی پژوهشکده زن‌وخانواده 🔰نمی‌توان در مسئله «جنسیت» با گفتمـان غربی به فهم گفتمـان شرق پرداخت. 🔻تاریخ‌نگـاری خانم نجم‌آبــادی از زوایای مختلفی قابل نقد است. تاریخ‌نگــاری ایشان از نوع تاریخ‌نگــاریِ فمنیستی است. تاریخ‌نگاری فمنیستی در دو موضوع زن و جنسیت بحث می‌کند که در اولی به دیدگاه‌ها و تجربیات زنانه می‌پردازد و در دومی موضوعات تاریخی فراتر از یک جنس خاص بررسی می‌شود که اگر با آگاهی‌های فمنیستی و اندیشه‌های پست مدرن همراه باشد، خطرناک است. 🔻علاوه بر نقد به روش ایشان، نوع گزینش روایت‌های ایشان هم قابل نقد است. در بحث روایت‌ها باید روایت‌های اخلاقی و ضدخلاقی و روایت‌های تاریخی و اسنــادی را از هم جدا کرد و نباید روایت تاریخی با اسنادی یکسان انگاشت. 🔻نجم‌آبــادی در کتاب‌های خود از منابعی غیر از تاریخ یعنی از سفرنامه‌ی مستشرقان استفاده کرده است. بسیاری از روایت‌های گزارش‌شده از کردار جنسی ایرانیــان، ناشی از عدم شناخت فرهنگ جامعه‌ی ایرانی و فقدان پیش‌فهم فرهنگی اروپاییان نسبت به ایرانیان است که نجم‌آبادی آن‌ها را گزینش کرده است. 🔻ایشان برخلاف اینکه سعی می‌کند براساس اندیشه‌های پست‌مدرن بحث کند، در ارتباط با جامعه‌ی ایرانی تحلیلی یکنواخت ارائه می‌کند و می‌گوید کردارهای جنسی ایرانیان، همه به صورت یک‌دست و شبیه هم است در حالی که باید به این مسئله توجه می‌شد که جامعه‌ی ایرانی دارای ساختارهای فرهنگی مختلف، گفتمان‌ها و کردارهای جنسی متفاوت است. از طرف دیگر نمی‌توان با گفتمان غربی به فهم گفتمان شرق پرداخت چراکه جنسیت امری گفتمانی است و این اقدام او به نوعی ضدِروش محسوب می‌شود. ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌ 🆔 @sch_negah
⚠️روشنفکران و وجدان عاریه‌ای اگر با هزار مسامحه به روشنفکر اروپایی حق دهیم بابت ستمی که بر یهودی‌ها روا داشته‌اند اکنون برای جبران، فلسطین را برای یهود لقمه گرفته باشند، روشنفکر ایرانی چرا در این عذاب وجدان با آن‌ها شریک می‌شود؟! *** گزارشی از محفل خوانش کتاب «اسرائیل، عامل امپریالیسم» اثر جلال آل احمد: در خوانش دهم فارغ از اشاره به انتخاب هوشمندانه و اقتضائی فرم نامه و پرداختن به دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای یهود، چند نکته از متن مطرح شد. 🔻جلال درگیری اسرائیل با فلسطین و سایر کشورهای جهان اسلام را از سنخ بحران‌هایی می‌داند که در آنها عیار انسان‌ها و جوامع مشخص می‌شود. با همین چارچوب به سراغ نقد عملکرد گروه‌هایی نظیر روشنفکران چپ جهانی و ایرانی و دولت‌ها و حتی به‌طور مشخص حکومت پهلوی می‌رود. 🔻جلال نقد خود به جریان چپ را با این تعبیر آغاز می‌کند: «دو هفته تمام آماده کردن افکار عمومی طول کشید. آن وقت که اول به میدان جست؟ دست‌چپی‌ها! حضرات وجدان جهانی!» سپس به آنها خرده می‌گیرد که چطور چشم بر روی جنایات اسرائیل بسته و می‌خواهند به مردم دنیا بقبولانند آوارگان گرسنه‌ی فلسطینی می‌توانند با یهودی‌ها کاری کنند که هیتلر کرد؟ سپس با نفرتی وصف ناشدنی یک دم خروس را نشانه می‌رود: «اسم‌نویسی داوطلبان [کمک به اسرائیل] شروع شد و پول جمع کردند. حضرت بارون ادمون دوروچیلد دبیر کل اتحادیه طرفداران اسرائیل در میتینگ هیستریک و راسیست ضدعربی، در کنار نامدارترین عناصر دست چپ قرار گرفت.» یعنی پیوند چپ و راست در حمایت از آپارتاید صهیونیستی و در جنایت علیه فلسطینی‌ها و مسلمانان و اعراب. 🔻درد جلال به همین اندازه ختم نمی‌شود و سراغ روشنفکران ایرانی هم می‌رود و از اینکه همه‌چیزشان را از غرب وام و عاریه می‌گیرند سخت می‌نالد؛ همه‌چیزشان، حتی وجدان. یعنی اگر با هزار مسامحه به روشنفکر اروپایی حق دهیم بابت ستمی که بر یهودی‌ها روا داشته‌اند اکنون برای جبران فلسطین را برای یهود لقمه گرفته باشند، روشنفکر ایرانی چرا در این عذاب وجدان با آن‌ها شریک می‌شود که نه تنها بر هیچ یهودی ستم نکرده بلکه «مردخای» یهودی، وزیر شاه هخامنشی‌اش بوده و «استر» ملکه‌اش؟ 🔻برای همه ما جای شگفتی داشت که جلال آل‌احمد در سال ۱۳۴۶ شمسی، فارغ از تمام تحلیل‌های ایدئولوژیک توانسته بود دست استعمار و امپریالیسم را در پشت قضیه اسرائیل ببیند و از «کانال سوئز» و دروازه‌ی بردن منابع خاورمیانه و آوردن محصولات غربی به منطقه سخن بگوید. ایران هم در آن سالها همانند ترکیه و عربستان کنونی، بازیچه دست همین استعمار بود که در یک رقابت ساختگی، شیر نفتش را به سوی امپریالیسم و عاملش می‌گشود و در قامت یک ژاندارم، دوشیده می‌شد. 🔻درنهایت جلال تیر خلاص را می‌زند وقتی می‌گوید: «تجربه کوبا و الجزایر و چین نشان داده است که دست استعمار را فقط با تبر می‌توان برید نه با وعده و وعید و قول و قرار و اصول بشری و انسان‌دوستی!» ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌🆔 @sch_negah
🔰بخش مهمی از اشاعه امید در سطح جامعه، ریشه در مواجهه‌های اخلاقی ما با دیگری دارد. سیره اهل بیت(ع) چگونه امید را در جامعه اسلامی ترویج کرد؟ ✍️سؤال فوق، تنها یک رویکرد نو به تاریخ پژوهی صدر اسلام نیست، بلکه در مقامی دیگر، ارجاعی اصیل است که بازآفرینی امید در مقیاسی تاریخی_تمدنی را دنبال می‌کند و در اندیشه‌ی حضوری امیدوارانه در تاریخ و جهان کنونی خویش است. 🔻بی معنایی و معناداری، دو جنس از تجربه رنج است و رنج، همان چیزی است که امروز همه ما دچار آن هستیم. بازخوانی سیره اهل بیت(ع) در موضوع امید، به منظور مواجهه با همین مسئله(رنج) است و مبتنی بر این نگرش به تحقیق می پردازد، چرا که اساسا مقولاتِ الهیاتی در تاریخ اهل بیت، تنها در ساحت ایمان و نفسِ انسانیِ نمانده‌اند و امتدادی فرهنگی_تمدنی نیز داشته‌اند. از این نظر انسانِ با ایمان در لحظه‌ای که امیدورزی می‌کند، ایمان ورزیده است در مقابل انسان کافر امیدوار، آن کسی است که مهارت حل مسئله‌های دنیوی خودش را به منصه ظهور می‌رساند. بنابراین مفهوم امید الهیاتی با امید سکولار به کلی تفاوت خواهد داشت. «ایمان»، خاستگاه معنا در زندگی است و همان عاملی است که می‌تواند لحظه‌های خالی را، یعنی لحظه‌های رنج را به ساحات معنا بکشاند. ایمان این کار را با قرار دادن لحظه‌های خالی در کنار لحظه‌های پر انجام می‌دهد، شبیه به طرح و نقش های نقاشی در هنر اسلامی. به همین جهت است که هیچگاه رنج برای انسان با ایمان به نهیلیسم نمی‌انجامد. 🔻اما سیره اهل بیت در ایجاد ایمان و گسترش امید چه بوده است؟ یافته‌های تاریخی ما که از قضا با وضعیت دنیای امروز نیز هماهنگ است، نشان می‌دهد که سیره اهل‌بیت(ع) در این موضوع، علاوه بر آنکه شامل نوعی از عقلانیت و استدلال‌ورزی عقلی برای ایمان و امید بوده است، در موارد فراوانی، آنها از طریق یک سلوک اخلاقی، دیگران را به ساحت ایمان دعوت کرده‌اند و آنها را به موقعیت اقناع برای ایمان کشانده‌اند. به همین جهت، ضروری است که توجه داشته باشیم بخش مهمی از اشاعه امید در سطح جامعه، ریشه در مواجهه‌های اخلاقی ما با دیگری دارد. مواجهه‌ای اخلاقی که مبتنی بر الهیات اسلامی بوده و از مسیر گفت‌وگو عبور می‌کند، تسهیل‌گر ایمان و امید الهیاتی خواهد بود. ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌🆔 @sch_negah
🔰سیره معصومان از آن جهت که عاری از هر خطایی است، می تواند بهترین الگو برای امیدورزی باشد. سیره اهل بیت(ع) چگونه امید را در جامعه اسلامی ترویج کرد؟ 🔻ما در دنیایی زندگی می کنیم که دچار فقدان حضور اهل بیت(ع) است ولی الگوی زیست آنها وجود دارد. از این جهت با وضعیتی دوگانه در موضوع امید روبروایم؛ امید بر آمده از ایمان که الگوی آن اهل بیت(ع) است و امید بدون ایمان که همان «امید سکولار» است. 🔻امید ناشی از الگوی اهل بیت(ع) با الگوی امید در قرآن منطبق است، چرا که هر دو از امیدی متصل به ایمان سخن می‌گویند. از این جهت امید در قرآن به دلیل جایگاهی که قرآن دارد نیز باید مورد واکاوی قرار گیرد. در قرآن تأکید تساوی مفاهیمی چون کفر و ناامیدی، لزوم بررسی مفهوم امید را در نسبت با مفاهیمی مانند کفر و ایمان مهم جلوه می‌دهد. اما اینکه «ایمان به توحید» چگونه می‌تواند امید خلق کند، پرسشی است که باید بدان پرداخت. 🔻در تاریخ تشیع به کرات دیده‌ایم که زمانه‌های عسرتی برای شیعیان رخ داده است و آن‌ها در تنگناهای بسیاری قرار گرفته‌اند. در تمام این لحظات، نیرو و عاملی وجود داشته که آن‌ها را به جریان جدیدی تبدیل کرده و گشایشی در زندگی آنها ایجاد کرده است. آن نیرو، چیزی نیست جز ایمان به غیب که سبب امید و گشایش می‌شود. این نیروی ایمان بود که مسلمانان زیر شکنجه را برای مدت طولانی آماده پذیرش سختی‌ها و عسرت‌های زمانه می‌کرد. 🔻این امر از صدر اسلام و دوران جامعه‌سازی پیامبر اکرم(ص) به عنوان مبدأ حرکت ایمانی در اسلام شروع شد. اینکه پس از شکل‌گیری این جامعه، اعضاء آن، خود را به مثابه دیگری می بینند و حاضرن به عنوان فردی از یک امت همه سختی را تحمل کنند،به امید رهایی امت پیامبر، نشانه‌ای از امید در حین عسرت است. 🔻این تأکید نشان دهنده این است که اگر عسرت و تنگنایی برای جامعه ایجاد شود، از خود گذشتگی‌ها و تحمل مصائب برای افراد ارزشمند می‌شود. لذا به مفاهیمی مثل صبر، استقامت، شهادت باید توجه نمود و هر کدام را به عنوان مختصات جامعه ایمانی در نظر گرفت که شهادت چگونه جان باختن را به مفهومی ایجابی برای فرد امت تبدیل می کند تا راه را برای رسیدن به هدف هموار کند. اینکه جوامع ایمانی مانند لبنان و فلسطین که در حال مقاومت و گذر از این موقعیت سخت تاریخی هستند، چگونه این قدرت را به دست آورده اند، باید جوابش را در باورپذیری آنها از مختصات جامعه ایمانی دانست. آن ایمان به غیب است که اکنون هم جامعه مسلمان را امیدوار به رفع سختی‌های پیش آمده در آینده‌ای نه‌چندان دور و یک امید میانی-امید به فتح و گشایشی که اگرچه دور است اما دست یافتنی است- باورپذیر کرده است. ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌🆔 @sch_negah