هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،،
یک مسأله؛
۱. تداوم کشف حجاب
۲. و در نتیجه، عادیسازی اجتماعی
۳. و آنگاه، فروپاشی اقتدار است،
و مسألهی دیگر؛
۱. گسترش کشف حجاب
۲. و شکلگیری یک لایهی اجتماعی بزرگ
۳. و آنگاه، امتناع مواجهه است.
ازاینرو، مخالفت شورایعالی امنیت ملی، معقول و منطقی نیست. دستکم باید اجرای پلکانی را برمیتابیدند.
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1741154031661483415
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،
رئیسجمهور گفته قانون حجاب را به دلیل اینکه به معنی ایستادن در برابر مردم است، اجرا نمیکنم.
او در مقام سخن، به «حق» و «عدل» ارجاع میدهد، اما اینک در مقام عمل، «عرف» را معیار میانگارد؛ آن هم عرفِ سکولارِ اقلّی را. میدانستیم که مبنای نظری لیبرالهای اصلاحطلب، «دموکراسی سکولار» است.
#دولتترمیدور
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1741231121111018940
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،،
حضور اهل فسق و هرزگی و بیبندوباری در مراکز دولتی و تظاهرشان به کشف حجاب و بیعفتی، دل مؤمنان را خون کرده. قانونشکنی رئیسجمهور و چراغ سبز او به جریان لاابالیگری، بر حجم لجنپراکنیها و گستاخیها افزوده. علمای قم! بزرگان جبههی انقلاب! حرمت و اعتبار شریعت اسلام در عرصهی عمومی، از دست رفته است...
🖇 افزوده:
با بیستونه زنی که در زمستان سال نودوشش، کشف حجاب کردند نیز برخورد قضائی شد، ولی اثر نبخشید و سرانجام، این دمل چرکین، ترکید. امروز در تهران، شاید در حد بیست درصد کشف حجاب در خیابان مشاهده میشود. این وسوسه، ریشه و زمینه دارد و همچون بیماری واگیردار است؛ عوام را فریب میدهد و در عمق جامعه پیش میرود تا تبدیل به یک جریان و موج اجتماعی شود. میخواهند حاکمیت را در برابر جماعت انبوه قرار بدهند تا مواجهه، ممتنع شود. همهی تحرکات، مهندسیشده و معطوف به براندازی هستند. فرهنگ، مقدمه است برای فروپاشی سیاسی. تعللها و تأخیرها، عفونت را وسعت بیشتر میبخشد و همهی پیکر را آلوده میسازد. خاستگاه اصلی فتنهی هویتی، در درون خود نظام است؛ نیروهای استحالهشدهای که نقش خواص جلال را ایفا میکنند. اینان اگر هم در قدرت رسمی نباشند، بازوهای رسانهای دارند و در حال ذهنیتسازی هستند. عنان و زمام ذائقهی جمعی را به دست گرفتهاند و میخواهند میوهی نافرمانی فرهنگی را در قلمرو سیاست بچینند.
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1741279088329135887
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،
والله دروغ میگویند؛ به اسلام، ایمان ندارند. ما از سادگیمان فریب اینها را میخوریم. آرزویشان لغو احكام اسلام است؛ «اصلاحات» را این میدانند. باید ببینیم فكر و سیاستهایشان چیست. این برنامهها با اسلام میسازد؟! گیرم کسی دو متر پارچه هم دور سرش ببندد.
علامه مصباح، ۱۳۸۰/۳/۱۵
https://B2n.ir/y77820
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1741345964720503889
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🗒 غرق گذشته برای تنفّس اکنون
مهدی جمشیدی
۱. در فیلم «در سایهی سرو»، خود دختر، هویت جهانیشده دارد؛ یعنی اینجایی نیست. از اینجاییبودن او، تا حد بسیار زیادی نشانهزدایی شده و همین نشان میدهد که جهانی (تجددی) شده است. البته اندک نمادهایی از سنت بومی و محض به چشم میخورد، اما روشن است که این بقایا، در حکم میراث فرهنگی هستند و کارکرد هویتی ندارند. اینجاییبودنِ رقیق و سست وی، چیزی شبیه عواطف و رسوم قومی و ملی است که همچون پوسته و عاداتواره هستند.
۲. او فقط با عصبانیت روانشناختی پدرش درگیر نیست، بلکه مسأله، گذشتهی آرمانی و ایدئولوژیک است که همچنان سایهی خویش را گسترده و زندگی را به محاق برده است و تا غرق نشود، زندگی در تعلیق خواهد بود. باید از آن گذشته رها شد تا طعم زندگی را چشید. زندگی، مشروط به این نفی و انکار شده است. آن گذشتهی آرمانی، جنگ و ایدئولوژی است که تاریخش سپری شده اما سایهاش برقرار مانده است. حال و هوای پدر، حاصل همین گذشته است و گویا جنگ، هیچ نتیجهای جز این تلخی مستمر نداشته است. فیلم، در ستایش صلح است و در مذمت جنگ، و میخواهد بگوید نسل جدید که زخمخورده از جنگ است، فقط به زندگی میاندیشد.
۳. این فیلم، مبتنی بر گونهی دیگری از طرح استعمار است که کمتر روایت شده است. کسانی که بر اساس اشکال رایج استعمار قضاوت میکنند، گمان میکنند که این اثر، خارج از طرح استعمار است. در این روایت جدید، میان ما و استعمار، هیچ فاصلهای نیست و ما طرح استعمار را بهصورت تشدیدشده، درونی کردهایم. این انسان، جهانی (تجددی) شده و دغدغههایش عام و انسانگرایانه است.
۴. پدر در این اثر، به صورت ذاتی، خبیث و خشن نیست، بلکه هرچه هست، تهنشستهای ایدئولوژی است که او را به زنجیر کشیده است. او اگرچه میخواهد اما نمیتواند به خود واقعیاش که مستقل از ایدئولوژی است بازگردد. او به سبب تعلقاتش به گذشتهی تاریخی و هویتی، ازخودبیگانه شده است. پدر، دیگر جایی در زیستجهان جدید ندارد و بهناچار، باید برود تا امکان زندگی فراهم آید. او مزاحم و مانع است، چون نمیتواند خودش را از گذشتهاش تهی کند. این اثر، دفاع مقدس را اینچنین تباه و سیاه بازنمایی میکند و ارثیهی جنگ را در بیماری عصبی پدر، منحصر میسازد. فرورفتن لنج در عمق آب، غرقشدن همهی خاطرات و ارزشها و آرمانهای دفاع مقدس است تا بتوان به زندگی بازگشت.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،
«باید بترسیم و مراقب باشیم که با ابتلاء به خودفراموشی اجتماعی، هویت خود، فلسفهی انقلاب و شاکلهی نظام را از یاد نبریم.»(رهبر انقلاب، ۱۴۰۳/۱۲/۱۸).
چرخشهایی که در بخشهایی از حاکمیت و جامعه مشاهده میکنیم، برخاستهی از فراموشی خویشتن اصیل انقلابی و استحالهشدن در تمدن غربی است.
#خودفراموشیاجتماعی
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1741457848792937003
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،
در خواب هم نمیدیدیم که روزی برسد در نظام جمهوری اسلامی، زنان مؤمن برای استقرار حکم شرعی و سیاسی حجاب، در سرما و زیر باران، تحصن کنند! بدیهیات هویتی، به محل نزاع در ساختار رسمی تبدیل شدهاند! حتی چراغ نهادهای فرهنگی نیز دراینباره، خاموش است! شاکلهی نظام، دچار محافظهکاری شده...
#خودفراموشیحاکمیتی
🖇 افزوده:
فلسفۀ وجودیِ انقلاب، تحقّق اجتماعی و ساختاریِ شریعت بود، اما اینک مینگریم که تردید و انکار به جانِ واضحات انقلاب افتاده است؛ چه در ساحت عمومی و چه در ساحت رسمی. ترکیب لیبرالیسم و محافظهکاری، راه تنفّس انقلاب را مسدود کرده و میرود که در گرداب زنجیرهای از عقبنشینیها و انفعالها فرو برویم. حوزه که باید برای احکام اسلام، فریاد برآورد، سکوت را برگزیده و نهادهای فرهنگی نیز همگی گرفتار اهمال هستند. شورایعالی انقلاب فرهنگی که باید نقش قوّۀ عاقلۀ فرهنگی را ایفا کند، نهفقط تدبیر ندارد، بلکه باور نیز ندارد. هیچکس نسبت به آنچه که حرام شرعی خوانده شد و گفته شد که بهقطع، برچیده خواهد شد، احساس مسئولیّت ندارد. آنچه که مشاهده میکنیم، تعلیق نیست، بلکه غرض، تعطیلی است. ارادههای سرد و عقیم و ناانقلابی در عمق ساختار رسمی، چشم به امکانها ندارند و با اعداد، به جنگ ارزشها رفتهاند. رسم عافیت آن است که من نیز مُهر سکوت بر لب بکوبم و زباندرازی نکنم، اما به روحالله عجمیان و آرمان علیوردی چه خواهم گفت؟!
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1741502569289562662
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
،،،،
کاش آوینی بود. کاش مصباح بود. غربت، چقدر دشوار است. آتش دشمن، سنگین است. برخی خودیها تردید کردهاند. نیروهای کمی در خط مقدم ماندهاند. کسانیکه ماندهاند، خسته و زخمیاند، اما قصد عقبنشینی ندارند. آتشبهاختیار شدهاند. ماندهاند تا خط، شکسته نشود. ماندهاند تا شهید بشوند. خشاب من، پر است...
#جنگ
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربههای تاریخی، تکرار میشوند. لیبرالیسم فرهنگی، در لحظهی بازتولید حداکثری قرار دارد.
به تعبیر استاد مطهری؛
#فکر_اساسی
#توبهی_جمعی
و به تعبیر رهبر انقلاب؛
#بازگشت_بنیانهای_طاغوتی
#خودفراموشی_اجتماعی
البته کسانی هستند که خود را انقلابی میدانند، اما حتی اندکی دربارهی موج لیبرالیسم فرهنگی _ که اکنون در کشف حجاب، نمود یافته است _ سخن صریح نمیگویند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60