💟 پدرم طاقت دوری ما را نداشت
🔻خاطره رهبرانقلاب از #پدر بزرگوارشان:
💗من کمتر پدری را دیدم که اينقدر نسبت به فرزندانش #محبت داشته باشد...
💗من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه میگرفتیم و میرفتیم ییلاق برای گردش و #تفریح. با دوستان طلبه میرفتیم وکیلآباد... یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمیگشتیم، خسته و کوفته میخوابیدیم.
💗پدرم که از #نماز بر میگشت، ماها را توی خواب میبوسید...
🔺طاقت نمیآورد. از صبح ما را ندیده بود. اينقدر دلش تنگ شده بود.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#انالله_واناالیه_راجعون
#پدر معزز شهیدمدافع حرم #میلادبدری دار فانی را وداع گفت.
#شهید عزیز تسلیت.
نثار روح پر فتوح #پدر معزز شهیدبدری الفاتحه مع صلوات.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#عکس_خانوادگی
همه هستند
#همه
مادر ، پسران و #پدر
#آخرین_عکس_خانوادگی خانواده #شهید #مدافع_حرم #ابراهیم_رشید
بیاییم هر چند وقت یکبار موقع گرفتن عکس خانوادگی
موقع عکس گرفتن با پدر
عکس گرفتن با برادر
زمان عکس با همسر ، یادی کنیم از #شهدا ،
#شهدای_مدافع_حرم ، از #خانواده_شهدا
شاید آن وقت دیگر حتی فکرش را هم نکنیم که #مدافعان_حرم برای مال دنیا به #سوریه رفته اند
شاید آن زمان دیگر این مقدار ساده
از کنار دروغ پراکنی آن جماعت #جاهل
که پیش گوش و چشم ما ، پشت سر #مدافعین_حرم بد بگویند ،
عبور نکنیم و بدون ترس از اخم آنان
#غیرت کافی برای پاسخ را در خود بیابیم
نکته
#شهید_ابراهیم_رشید #محمدابراهیم_رشید
طراح صحنه های انفجاری مسابقات #ضدگلوله و #فرمانده نیز بودند
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
🌹 نام شهید : ابوالفضل راه چمنی 🌹محل زندگی: شهرستان پاکدشت 🌹متولد: 1364/12/2 🌹محل شهادت : سوریه،اس
به عنوان مثال یکی از بچه محل ها ی شهید که وضع مالی خوبی نداشت و زیاد معتقد نبود بدون این که بفهمه با هزینه خودش این جوون رو میفرسته #کربلا و با رفتار خداپسندانه با این جوون دوست میشه و تاثیرات زیادی روش می گذاره و این بچه الان #نمازشب خون شده و هنوز نمیدونه که کی بردتش کربلا و .....
پدر شهید فرمودند ابوالفضل با #قرآن انس گرفته بود همیشه قرآن در دست داشت و مشغول خواندن قرآن بود.
#پدر شهید فرمودند اگر میخواین مثل ابوالفضل من بشین باید به #پدرومادر احترام بگذارین. ابوالفضل به ما احترام میکرد.
اگر میخواین مثل ابوالفضل بشین #نمازشبتون ترک نشه #ابوالفضل نماز شب خون بود و ...
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
بیش از یک سال دوره آموزش نظامی دید تا توانست به #سوریه اعزام شود. هر دوره سه ماههای که طی میکرد، ب
راوی : #پدر شهید بیاضی زاده
#سعید به خاطر اینکه درجاهای مختلف دوره دیده بود،بسیار لاغر و سیاه به نظر می رسید. در زیر آفتاب کاملا پوستش سوخته و سیاه شده بود.
بیش از یک سال دوره #آموزش نظامی دید تا توانست به #سوریه اعزام شود. هر دوره سه ماهه ای که طی می کرد، به وی می گفتند به مهارت لازم نرسیده ای اما نا امید نمی شد و در دوره دیگری شرکت می کرد.
چون سنش کم بود، به #سوریه اعزامش نمی کردند ولی کوتاه نمی آمد و مرتب اصرار می کرد و از هر دری وارد می شد.
دوباره در دوره #آموزش نظامی شرکت و آموزش می دید، پیش هر مسئول نظامی می رفت. تا در نهایت توانست به سوریه #اعزام شود. خودش مرتب می گفت: فکر می کنند من خسته شده ام کوتاه نمی آیم، این قدر می روم تا بالاخره با رفتنم موافقت کنند.
#فرزندم از همان ابتدا که به من گفت می خواهم به سوریه بروم هیچ مشکلی در رابطه با رفتنش به سوریه نداشتم. ما خانوادگی اهل #ایثار و #شهادت هستیم. خانواده ما از دوران #انقلاب بافضای شهادت، ایثار و مقاومت آشناست از #زندان سیاسی زمان انقلاب گرفته، تا جانباز دوران دفاع مقدس و شهید داریم.
اگر #رهبر دستور بدهد نه تنها خودم بلکه همه #خانواده ام را فدای چهارده معصوم می کنم.
به من گفت:مادرم راضی نیست. گفتم #مادرت را راضی می کنم نگران نباش.
در #اولین مرحله اعزامش به سوریه 2 ماه از او بی خبر بودیم.
اخباری که از #سوریه می شنیدیم ما را خیلی نگران و مضطرب کرده بود ولی دفعات بعد کمتر نگران شدیم. برای #باردوم که آمد، باهم به پابوس امام رضا (ع) رفتیم. در جوار امام رضا(ع) فرزندم از من خواست #مادرش را راضی کنم. با صحبت هایی که کردم و گفتم #وظیفه ما و فرزندانمان در شرایط حاضر #دفاع از حریم ولایت و حرم ائمه (ع) است و این اصل مهمی برای همه انسان های آزاده و مسلمان به شمار می رود و من همه داراییم را فدای حضرت می کنم؛ #مادرشان هم پذیرفتند.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
🔴 شهادت دومین نفرِ اهل #بهبهان در عملیات تروریستی اهواز #سرباز_شهید سید علی هاشمی فر از سادات من یز
سید علی(خلیل) جان #شهادتت مبارک اولین تصویر شهید سید علی هاشمی فر
#پدر شهید
شهادتت مبارک
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
بسیجی #شهید سید خلیل هاشمےفر از #بسیجیان فعال پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام رضا(ع) #بهبهان #به_رسم_
بوسه #پدر بر گلوی #پسر
بوسه پدر #شهید هاشمی فر بر گلوی پسر شهیدش که ذهن هارو به کربلا و علی اکبر حسین ع میبرد
#شهدای_ترور
#ترور_کور
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#پدر شهید سید خلیل هاشمی از #بهبهان امروز در مراسم #فرزندش و #شهید یونس پورجلو فرمود:
"حاضرم دوپسر دیگرم را هم به کشورم واسلام هدیه کنم."
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#بسم_رب_الشهداء_والصدیقین
"و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"
«هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند،مردگانند!بلکه آنان زنده اند نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
گوشه ای از زندگینامه #شهید مدافع حرم #احسان_فتحی چم خانی بزرگ مردی از سرزمین آریو برزن
شهید مدافع حرم #احسان(امید) فتحی چم خانی (در همان روزهایی که مقارن بود با رجعت پیکرپاک برادرشهیدش که بعد از چندین سال جاویدالاثر بودن به وطن بازمی گشت) در روز ۱۲ اردیبهشت سال۱۳۶۹ در #شهر شهید پرور #بهبهان دیده به جهان گشود. نامش را احسان گذاشتند گویی میدانستند که تقدیرش به بالاترین درجات احسان و نیکو کاری رقم خواهدخورد.
#پدر بزرگوار شهیدان فتحی
در روستای دژ مهتابی زندگی میکرد،این بزرگوار از ایل بزرگ طیبی از طایفهٔ گیوه چرمی بودند و شغل ایشان کشاورزی بود.
( 1)
#برادربزرگ ایشان( #شهیدبارونی_فتحی)
باشروع جنگ تحمیلی شیفتهٔ جبهه حق میشود و به جبههٔ حق علیه باطل اعزام میشود،سرانجام این شهید عزیز در تیرماه سال ۱۳۶۱ در #عملیات رمضان محور #ڪوشک ڪ به درجه رفیع شهادت نائل میشوند.
با به دنیا آمدن #شهیداحسان_فتحی امید و دل خوشی و چشم چراغی بود برای خانواده ایشان.
که خانواده ایشان همیشه او را #امید صدا میزدند چون مایهٔ شوق و امید بود و باعث می شد هرروز روح امید به خداوند در زندگی پنج خواهر دلسوخته و پدر و مادر مهربان بدمد. احسان با مهر و محبتی که داشت با تبسم های زیبا و چهرهٔ معصومانه اش به خانواده صفا و صمیمیت میبخشید.
درحالی که #احسان فقط ۶سال داشت #پدر بزرگوار ایشان دار فانی را وداع میگوید و احسان امید و پشتوانهٔ خواهران و مادری پیر میشود.
احسان دوره دبستان خود را در #مدرسه ۵آذر ودوره راهنمایی را در مدرسه #شهیدبهشتی میگذراند و با پایان رساندن دوره دبیرستان موفق به دریافت مدرک #دیپلم از هنرستان کار دانش شهدای شیمیایی (بهبهان) شد.
( 2 )
در دوران نوجوانی در #مسجد محل خود(مالک اشتر بهبهان) شروع به فعالیت در زمینه های مختلفی همچون بسیج و مراسمات هیئت و فعالیت های فرهنگی میکند و همیشه در بین دوستان خود شخصیتی دوست داشتنی و مهربان و ورزشکاری با اخلاق بود. ایشان در کنار فعالیت هایی که در زمینه های مختلف داشت از ورزش (فوتبال) نیز غافل نماند میخواست همانگونه که مولایش علی(ع) در دعای خود از خدا میخواهد
"یا رب قو علی خدمتک جوارحی"
مصداق این دعا باشد تا در راه خدمت به دین حق قوی و نیرومند گردد به همین خاطر بود که بسیاری از دوره های سخت و طاقت فرسای نظامی را در مدت کوتاهی به پایان رساند.
با توجه به عشق و انس و الفتش به بسیج وسپاه،لباس مقدس #پاسداری را زیبنده خود دید و درسال ۱۳۹۰ به عضویت #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تیپ تکاور امام حسن مجتبی(ع) در می آید و در گردان حضرت رسول(ص)شروع به خدمت میکند و با گذراندن دوره های مختلف همچون تکاوری و چتر بازی و مأموریت های مختلف و آمادگی کامل برای مأموریت های مختلف درون مرزی و برون مرزی را داشته باشد.
در همین دوران بود در فعالیت های مذهبی شهرستان و #هیأت(امام حسن عسکری«ع») شرکت میکرد،در مسجد مالک اشتر بهبهان فعالیت فرهنگی و مذهبی خود را روز به روز افزایش میداد.از نظر اخلاقی روحی آسمانی داشت و در هر فرصتی که پیش می آمد از زندگی و راه ( 3 )
و رسم شهدا میگرفت.در اکثر روزهای هفته در کنار مزار برادرشو دیگر شهدا حضور میافت و به نظافت و شست وشوی قبور شهدا
می پرداخت و از آنها طلب شهادت میکرد.به گونه ای که همهٔ دوستان او میدانستند که او به شهدا و اهل بیت و مقام رفیع شهادت علاقهٔ عجیبی دارد.
ایشان در ساخت مرقد شهدای گمنام همانند کارگری ساده در سرما و گرما، خالصانه برای شهدا از هر کمکی که بود دریغ نمیکرد.
همیشه خوش برخورد بود و لبخند به چهره داشت و در سختی ها و مشکلات این روحیه را حفظ میکرد.بدون تعلقی به رنگ و مادیات زندگی،ساده غذا میخورد و ساده لباس میپوشید و نسبت به زندگی قانع بود.
در بین خانواده،دوستان،همکاران و اهل محله به اخلاقی نیکو و پسندیده،سخت کوش و فداکار شهرت داشت. فردی بود که در حد توان خود به فقرا و نیازمندان کمک میکرد،در انجام فرایض دینی کوتاهی نمیکرد و در اکثر اوقات نمازش را اول وقت میخواند سعی میکرد در هر کجا که بود خود را به نزدیکترین مسجدبرای خواندن نماز جماعت برساند. برای خواندن نماز شب و نماز جمعه خود را مکلف میدانست.
در دانشگاه آزاد اسلامی بهبهان در رشته تربیت بدنی مشغول به تحصیل شد.
( 4 )
با شروع فعالیت های تکفیری و کشتار انسانهای بی گناه،علاقهٔ فراوانی برای حضور در جبهه و دفاع از حریم آل الله و حضرت زینب(س) نشان میداد و همیشه از ظلم وستم و کشتار انسانهای بی گناه اظهار تاسف مینمود و می گفت: «اسلام در خطر است و باید از ¬¬
از آنجایی که ایشان تک پسر خانواده بودند و برادرشان نیز به شها
#ارسالی از
#پدر شهیدسعیدبیاضےزاده
سلام خدمت شما بزرگواران یک خاطره از فرزندم #حجت_الاسلام_سعیدبیاضی_زاده
از سوریه آمده بود ما خیلی خوشحال بودیم چون عزیزمان از سفر آمده سه روز گذشت دوستان و همکلاسیهایش #مشهد بودند او در این سه روز مرتب با همرزمانش در سوریه در تماس بود یکبار که #مادرش گفت سعید چه می کنی همه ی فکرت #سوریه شد گفت من حقیقت خودم اینجا هستم #دلم وفکرم فقط سوریه است. به من گفت بابا بیا چند روز برویم #مشهد من هم که عاشق مسافرت بودم در جواب گفتم از نظر من مشکلی نیست ببین مادرت چه می گوید به مادرش که گفت در جواب، مادرش گفته بود فکر کنم پدرت برنامه اش جورنیست شیخ سعید می گوید پدرم راضی کردنش بامن شما راضی هستی برویم مشهد زنگ زد به حاج آقای اسحاقیان که یک سویت برای ما گرفتند ما با ماشین خودمان با سجاد و سارا حرکت کردیم به طرف #مشهد شیخ سعید از همان زمان کودکی بسیار #احترام به من و مادرش میگذاشت ظهر که ما از #نماز می آمدیم چای آماده بود سفره هم آما ده نهار را همراه ما می خوردند بلافاصله پیش دوستانش می رفت از آنجا می رفت پیش چند نفر از رفقایش که از نجف اشرف به مشهد آمده بودند از اذان صبح که بلند می شدند تا آخرشب همش در حرکت بودند انگار خسته نمی شد به مادرش می گفت شما حتی چای نمی خواهد درست کنی فقط به #زیارت و #دعا توجه کن غذا هم برایمان می آورد پیش از اذان ما هر کجای حرم بودیم می آمد نماز کنار هم بودیم یک قرآن از حرم برایش هدیه داده بودند آن قرآن را هدیه به مادرش یک روز هنوز منتظر نماز ظهر بودیم حرف #جنگ و #سوریه را پیش کشید گفت ببینید امروز در #کربلا جنگ است و #امام_حسین (ع) به ما می گوید کسی هست از من و اهل بیت من #دفاع کند آیا کسی هست #جانش را برای #خدا و فرستاده خدا فدا کند ما باید چه جوابی بدهیم #مادرش گفت ما همه ی خانواده حاضریم برای آقا امام حسین #جان بدهیم #شیخ_سعید گفت امروز همان روز است ببین مادر این دنیا حالا زود یا دور می گذرد اما در نظر بگیر #روزقیامت حضرت فاطمه (س) به شما نگاه نکند شما پسر داشتی جوان داشتی چرا از #دخترم_زینب (س) و سه ساله ام #رقیه (س) دفاع نکردی یا سرت را بالا بگیری و فاطمه (س) به شما بگوید آفرین برتو #مادر و از مرگ و #شهادت صحبت می کرد برای ما قرآن می خواند و معنی میکرد او خودش به مشهدرفته بود که #شهادتش را امام رضا (ع) امضا کنند و ما را به مشهد برده بود که مادرش را برای رفتن به سوریه راضی کند او اینقدر به ما محبت می کردند خدا می داند ما خجالتمان می شد شهادت حق #شیخ_سعید بود خیلی در این راه تلاش کرد و زحمت کشید خدا روح شهدا را شاد کند و ان شاءالله از دست ما راضی باشند.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
" تو " را امروز فردا و تا همیشه " قربة الی الله " دوست خواهم داشت . .💐 #شهیدسعید_بیاضےزاده❤️ h
سرنوشت عبای اهدایی #مقام_معظم_رهبری به #شهیدسعیدبیاضی_زاده
#پدر شهیدبیاضےزاده با بیان اینکه شهید بیاضی زاده ارادت خاصی به #رهبر معظم انقلاب داشت، خاطرنشان کرد: همیشه تاکید داشت باید به حرف های #حضرت_آقا عمل کنیم چرا که ایشان #نایب امام زمان (عج) هستند و باید گوش به فرمانشان باشیم؛ از آنجا که سعید جزو #نخبگان بود، یک مرتبه به دیدار رهبری رفت و از آنجا که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او عبایی هدیه کردند؛ وقتی به خانه آمد از او خواستیم #عبای اهدایی رهبر را نشان دهد که گفت من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم #هدیه کردم.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#شهید_عباس_کنعانی شهیدی از گلستان شهدا اصفهان
#ولادت: ۷۵/۰۹/۱۴
#شهادت: ۹۴/۰۱/۱۰
#نحوه_شهادت: تله انفجاری سومار
عباس در شهر اصفهان بدنیا آمد. او در ۱۶ سالگی وارد نیروی انتظامی شد. عباس از بچهگی مشکیپوش #امام_حسین(ع) بود و در دوران مدرسه راهنمایی و اول دبیرستان علاقه شدیدی به زیارت عاشورا داشت. به هر نحوی که ممکن بود خود را شریک میکرد روزهای چهارشنبه عاشورا میخوندن وقتی از مدرسه بر میگشت ارامش عجیبی داشت قبل از سن بلوغ شروع به نماز خوندن و روزه گرفتن کرده بود.
دو سال در هنرستان ثامن مشهد تحصیل کرد و پس از اخذ درجه گروهبان یکمی به خواست خودش به سومار نفت شهر نقطه صفر مرزی منتقل و مشغول به خدمت شد.
در ۱۹ سال زندگی خود هیچ موقع سر بلند نکرد. در موقع صحبت کردن چه با #پدر و #مادر چه با هر کسی که از اون بزرگتر بود سرش را بالا نمی آورد.
نکته مهم این که عباس در دو سه مرخصی اخر موقع رفتن به پدر و مادرش گفت: بابا همین روزا شهید میشم. پدر و مادر پیش خودشان این موضوع را به شوخ طبعی عباس می گرفتند غافل از این که عباس با خدا معامله کرده بود. موقع #شهادت باید منزل میماند ولی شیفت کاریش را با همکارش عوض کرد خیلی عجله داشت به مهمونی خدا برود. در تاریخ ۷ فروردین ۱۳۹۴ به محل خدمت رفت.
صبح روز ۱۰ فروردین در حین کمکرسانی به دو نفر از همکاراش که روی تله انفجاری رفته بودند با آنها به فیض #شهادت نائل آمد.
#روحشان_شاد_یادشان_گرامی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
🔹تا وقتی که نیروها غذا🍲 نخورده بودند #شهید غذا نمی خورد❌ 🔸بعضی از موقع ها به شهید🌷 غذا نمی رسید🚫 م
#خاطرات_شهدا 🌷
💠گذری کوتاه بر زندگی شهید مدافع حرم
🔰شهید روح اله صحرایی در تاریخ📆 62/10/24 در روستای #پلک_سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد👶
در دوران #کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود #پدر که در جبهههای جنگ تحمیلی بودند ، در خانه🏘 پدربزرگ زندگی می کردند.
🔰دوران ابتدایی را در #مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد📚 و از اول راهنمایی شروع به نماز📿 و #روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند
🔰از همان زمان فعالیت خود را در #مهدیه_آمل شروع کردند و با علاقه❤️ در مراسمات #مذهبی شرکت میکردند.
بعد از گرفتن دیپلم تجربی،با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند⛔️ ولی با علاقه به سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند،چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها😓 باید #مرد شد.
🔰بعد از پایان #سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد💥اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست❌ رضایتمندی ایشان را براورده کند و دلش جای دیگری💕 بود
🔰هفته ای دو بار به #سپاه آمل میرفت و میپرسید: سپاه نیرو نمی گیرد⁉️تا بلاخره پیگیری هایش جواب داد😃 و نام نویسی کردند📝 و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید تا وارد #سپاه شدند.
#شهید_روح_الله_صحرایی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
✨محمودرضا همیشه #معطر بود... همیشه #شیک میپوشید... بسیار چهره ی دلنشینی داشت و همین چهره و #اخلاق پس
6⃣1⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠عشقی فراتر از فوتبال
🔰عشق نوجوانی اش فوتبال⚽️ بود .عکس های #فوتبالیست ها را از مجلات ورزشی📰 و هر آنچه که به تیم محبوبش💖 ربط داشت جمع می کرد. #استقلال ... این عشق در آن روزها تب رایجی بود.
🔰محمودرضا از دوره راهنمایی پای ثابت پایگاه مقاومت #شهید_بابایی در مسجد🕌 چهارده معصوم شهرک پرواز شد . حالا عشق فوتبال یک #رقیب جدی پیدا کرده بود. #عشق_شهدا🌷
🔰سر تحقیق زندگی نامه📜 دو شهید👥 پایش به موسسه #شهید_حبیب هاتف هم باز شد. با حاج بهزاد پروین قدس آشنا شد. عکاس📸 بسیجی جنگ. رفته رفته تعداد بیشتر و بیشتری از برچسب های عکس های #جنگ می خرید.
🔰حتی وقتی از پایگاه به خانه بر می گشت🏘 #چفیه ای دور گردنش بود. #پدر تذکر میداد در خیابان با آن وضع نیاید. پدر جنگ را فقط در بمباران های💥 پالایشگاه تبریز تجربه کرده بود با #فرهنگ_جنگ آشنایی ویژه ای نداشت.
🔰تقریبا کسی علاقه #محمودرضا به تکرار این برنامه را نمی یافت⚡️الا #برادر بزرگ تر. انواع پیشانی بندها هم به خانه می آمد، مشکی، سبز، زرد، حتی پرچم #حزب_الله. پدر به فکر ادامه تحصیل📚 بچه هایش بود.
🔰او ابراز نمی کرد❌ اما این ته تهغاری بیشتر در دلش جا داشت😍 او با آن چهره #معصوم و نگاه شاد و شیرین و بیش از همه ادب و پاکی اش✨ در دل همه شان جا کرده بود پدر به فکر تهیه همه شرایط بود تا بچه ها خوب خوب #درس بخوانند👌 بچه های بزرگ تر همه وارد #دانشگاه شده بودند.
🔰اما محمودرضا به خدمت #بسیجی سربازی رفت و وقتی برگشت طور دیگری شده بود. گویی هر آنچه در وجود او💗 رخ داد همان جا بود. دیگر #فوتبال را رها کرد و بیخیالش شد. جا برای #عشق دیگر فراخ تر شده بود. برای #شهادت🌷
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔸وقتی #پدر شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده👣 از کرمان به #کربلا را تعریف می کرد، ناگهان #حاج_قاسم با حالت تعجب😧 از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید⁉️ گفتند: بله
🔹حاج قاسم به فرمانده گفت: چرا به من نگفته بودید که #رضا همشهری ماست⁉️ فرمانده گفتند: رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشه⛔️ ومخصوصاً به #حضرتعالی گفته نشود.
⚜آری او #اخلاص را در جزئیات هم میدانست👌
#شهید_رضا_کارگر
#سالروز_شهادت🌷
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
✍ خاطره شهید یک طرح عملیاتی را بچه های قدیمی جنگ ریخته بودند و به قول معروف جمع شده بود و میخواست ا
#بسم_رب_الشهدا_والصدیقین
#شهید مدافع حرم #مرتضی_حسین_پور ۳۰شهریور سال ۱۳۶۴ در استان گیلان شهر شلمان دیده به جهان گشود.
#شهید حسین پور فرزند اول خانواده و تنها فرزند پسر خانواده حسین پور بودند.
#پدر شهید از پاسداران سپاه بودند و بواسطه ایشان با محیط سپاه آشنا شدند. و به گفته پدرشان در مقطعی از زندگی خودشان به این درک رسیدند که پاسدار این نظام و ملت باشند.
شهید تقریبا ۱۳سال قبل از شهادتشان یعنی سال ۸۳ وارد سپاه شدند.
آقا مرتضی تقریبا ۶ سال هر سه ماه یکبار به خاستگاری #همسرشان که خواهر یکی از دوست هایشان بودند میرفتند تا بالاخره همسرشان راضی به ازدواج با شهید شدند.
#شهید حسین پور تنها یک #پسر به اسم علی دارند که پنج ماه بعد از شهادتشان به دنیا آمدند.
ایشان تقریبا ۶سال #فرماندهی محورهای مختلف حیدریون،فاطمیون و زینبیون را به عهده داشتند.
نام #جهادی شهید حسین قمی بود و همه ایشان رابه این اسم میشناختند.
شهید حسین پور در ۱۶ مرداد ماه ۹۶ در #سوریه در شمال منطقه تنف،دیرالزور همراه #شهیدتاجبخش و #شهیدحججی به شهادت رسیدند. البته در این روز تقریبا همراه این شهدا ۳۰شهید دیگر هم به شهادت رسیدند که عراقی بودند.
#رهروشهداباشیم🌹
اللهم عجل الولیک الفرج
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
بعد از سونوگرافی بهش زنگ زدن و گفتن بچه ت #پسره...
خندید و گفت : خدارو شکر که سالمه♥️
گفتن شوخی کردیم بچه ت #دختره..
باذوق چند بار پرسید جدی میگین؟ واقعاً دختره؟😍😍😍
از خوشحالی سر از پا نمی شناخت
#اسمشو از قبل انتخاب کرده بود
♥️ #زینب♥️
🌺 زینت پدر🌺
🌼 ۹۳/۵/۱۶🌼
#پــــــــدر
بلندترین شعر عاشقانه ی یک #دختر
🌺دخترعزیزم همیشه درکنارت هستم💞
🎈تولدت مبارک🎈
زینب خانم نازدانه ی شهید
#شهید_محمدتقی_سالخورده
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
اونقدر تو تشییع جنازه #شهدا گریه کرد و بهشون #متوسل شد تا بالاخره برات شهادتشو گرفت. خوشا به سعادتشو
:
💠 #پدر بزرگوار شهید سعید بیاضی زاده:
🌷وقتی پسرم به راهيان نور می رفت از شلمچه با من تماس میگرفت و از نحوه #شهادت برادرزاده و برادرم سؤال می پرسيد. از مناطق عملياتی و از عمليات دوران جنگ اطلاعات می گرفت.
راوی راهيان نور بود.برای همين كتابهای زيادی را در اين زمينه مطالعه كرده بود.
سعيد از سن 11سالگی به خاطر تحصيل و حوزه از پيش ما رفت. وقتی به مناطق محروم می رفت براي آنها يادواره شهدا ميگرفت. هميشه هم سعی بر اين داشت كه شهدا و راه و رسم زندگی شان را الگوی خود قرار دهد.
🌷ارادت خاصی به سيد اهل قلم #شهيدمرتضی_آوينی داشت و از ايشان خيلی حرف ميزد. سعيد علاقه خاصی به رزمندگان و شهدای لشكر #فاطميون داشت. بعد از شهادتش همرزمانش از او بسيار برايمان گفتند، از اينكه ايشان استاد اخلاق بوده و همواره در كنار رزمندگان فاطميون حضور داشت صحبت كردند.
با بچههای لشكر فاطميون هم ارتباط داشت. ميگفت بچههای فاطميون خيلی مظلوم هستند. در جنگ با دشمن واقعاً مردانه می جنگند و از صميم قلب برای خانم زينب(س) جانفشانی می کنند و سختی زيادی می کشند.
🌷من 23 ماه در جبهههای حق عليه باطل حضور داشتم و به يقين رسيدهام كه شهادت لياقت میخواهد. هر كسی كه می خواهد شهيد شود، اگر به آن درجه كه بايد نرسد، شهيد نميشود. به نظر من راه در دست خود انسان است.
آنطور كه سعيد میخواست شهيد شود، من نخواستم.
من ماندم و امروز سعيد شهيدمدافع حرم شد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💐🌸🌺🌷🌺🌸💐
#همسرانه
#همسرداری_شهدا
#همسر_سردار_شهید
#یوسف_کلاهدوز
شاید #علاقه_اش را خیلی به من نمی گفت ولی در #عمل خیلی به من #توجه می کرد.
با همین کارهایش #غصه_دوری از خانواده ام #یادم می رفت.
#حقوق که می گرفت، می آمد #خانه و تمام #پولش را می گذاشت توی #کمد من و می گفت: هر جور خودت #دوست داری #خرج کن .
خرید #خانه با من بود.
اگر خودش #پول لازم داشت می آمد و از من می گرفت.
هر وقت هم که #دلم برای #پدر و #مادرم تنگ می شد ، آزاد بودم یکی دو هفته بروم #اصفهان. اصلاً سخت نمی گرفت. از #اصفهان هم که بر می گشتم، می دیدم #زندگی خیلی #مرتب و #تمیز است.
#لباسهایش را خودش #می_شست و #آشپزخانه را مرتب می کرد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313