💫🌺🍃 🌺 ❇️ نوآهنگ| جان دلم 🍃💞 جان دلم ... 🍃💞 همه جا حرف مهربونیته 🍃💞 پرمخاطب‌ترین نوشته عالم 🍃💞 کتاب آسمونیته 🎙 محمدرضا نوشه‌ور 🌺 #عید_مبعث_مبارک 🌺 💫🌺🍃 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

عشق بر شهر خدا تابیده بود شهر مکه با صفا خوابیده بود چشم حق بین پیمبرباز بود با نمازش باخدا همراز بود میزبانش ام هانی هم به خواب همچو فردی خواب باشد روی تاب صوت زیبای امین آمدبگوش شد پیمبر از می حق جرعه نوش با تحیّت گفت جبریل امین شو مهیای سفر از این زمین گفت باشد این سفر خیلی عجیب سیر بنمای تو جاهای غریب بر بُراق باد پیما شو سوار مرکبی آرام باشد چون مدار هست مقصد بیت مقدس بهر ما سیر بنمایم تمام شهر ما میرویم بیت المقدس بهر کار تا ببینیم زادگاه شهر یار بیت لحم از رنج پاکش میکنیم سجده ی شکری به خاکش می کنیم خواند پیغمبر نمازی آن مکان آن زمین بر خود ببالید ان زمان مقصد دیگر بود عرش خدا سیر بنمای تو برفرش خدا بر بهشت و دوزخش بنما گذر سا کنانش را بکن لختی نظر زُن مکان تا عرش حق تنها روی نزد حق تنها دمی مهمان شوی تا که برگردی تو از نزد حبیب سیر هستی مینمایم ناشکیب پیک حق گفتا به پایان میرسد زود بر گردیم سحرگه میدمد صبح شد نزدیگ باید باز گشت سیر بنمایم مسیر کوه و دشت رفت آمد مردم اما جمله خواب خوابشان بی هود بودی چون سراب گفت با مردم حکایات سفر تا که پوشیده نماند این خبر #محمدفاریابی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

#فجرجهان‌مصطفی! ضلالت وگمراهی خودش را تا دهانه ی غار رسانده بود... تنها جایی که روشن بود دل او بود در حرا. محلی برای نیایش با معبود. محمد از دست های تاریک وفتنه انگیز دشمنان از خرافه پرستی وجهل پیشگی مردم زمانش به ستوه آمده و به آنجا پناه برده بود. خداوند هر روز صبر بیشتری پیشکش وجود معصومش می کرد. چهل سال او را از غربال فرشته هایش،آزموده بود. بدون ذره ای خطا واشتباه. ردای پیامبری فقط بر قامت او می درخشید.و فقط او لایق ولایت وجانشینی خداوند روی زمین بود... حالا دیگر وقتش رسیده بود،که آوای وحی را بشنود.وپاسخ بگوید... ای محمد بخوان به نام پروردگارت! در حیرت وشگفتی و عاجزانه می گوید؛ چگونه بخوانم ؟من که خواندن ندانم، پروردگارم...! -به اذن خدایت بخوان! و خواند. بنام پروردگارش...با صدای معبودش خواند... اینک روز بر انگیخته شدن عقل و خرد بود؛ عقلی محبوس در سیاهچاله ی خرافات و هوس پرستی. روز تولد عاطفه هایی که در تیر رس شمشیر جهل وشیطان پرستی وظلمت، نشان شده بودند. روزهایی که دختران معصوم به جای آغوش مادر،به آغوش خاک سرد نفس می سپردند. و جوانانی که در جنگ جهالت وخرافه پرستی جان می باختند... وزنان بی پناهی که اسیر گمراهی و خرافات بودند. آن زمان چه خارهایی که پای بشریت رانمی خلید،وچه زخم ها که بر دل عاطفه ها ماندگار نمی شد... روز مبعث ،روز مرگ بی رحمی ها وقساوت هاست. روز مرگ کراماتی ست که قربانی سر بت‌ها می شدند. و روز مرگ شرک و پرستش های ناروا... واو مبعوث شده بودکه عید پیروزی و یکتا پرستی وحقانیت را برای بشریت جشن بگیرد ونوری برای پنجره های تاریک باشد... صل الله علیک یا پیامبر نبی یا رسول الله....! #دلنوشته #مینو_سلیمی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

خبر رسید غزل با زبان تازه رسیده برای قوت مضمون بیان تازه رسیده برای گفتن از تو دهان تازه رسیده که غار گفته به همراه إقرأَت اقرا زده است تکیه به خورشید کوه اما نه چه قدر داشته غاری شکوه اما نه در آمد از تنم از شوق روح اما نه جهان معادله ای تازه در بغل دارد قلم به وصف تو شد دور خویش سرگردان نشسته مدح تو در هل أتی علی الانسان بتاب تا بشود کور چشم بو سفیان شهاب ثاقب شب های جهل و بی نوری به سرو قامت تو اقتدا علی کرده که شرط اول اسلام را ادا کرده نماز را به اذانش به وجد اورده چه باک اگر کر و کورند بیشمار این جا چقدر آینه در چشم آب گنجانده تبر به دور هبل ها و لات چرخانده به خنده اش دل جبریل عشق لرزانده چقدر منتظر آیه های تطهیر است به گُل نشست مغیلان غم ز قرآنش کویر کرده لبی تر به نورِ بارانش شکوفه های نجابت دخیل دامانش سروش محو صدای بهشتی اش شده است به باغ خسته دوباره بهار بخشیدی به نام خویش به شعر اعتبار بخشیدی غزل شدی و به حافظ نگار بخشیدی به غمزه مسئله آموز صد مدرس تو به وصف تو شده الکن چنان بدیع وبیان کم است گر که بگویم به مدح صد دیوان چگونه قطره کند وصف حضرت باران قلم ز شاخه ی طوبا زدن توانم نیست #زهرا_حاجی_پور 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

مبعث عشق در دل غار حرا رایحه ی جان پیچید جبرئیل آمد و آوازه ی انسان  پیچید باسم ربک که فقط منتظر إقراء بود بعد از آن بر لب پیغمبر دوران پیچید گشته آرام دگر قلب ابو طالب ها مبعث عشق که طومار خدایان پیچید جان گرفتند دوباره همه ی دخترکان زندگی در لحد زنده به گوران پیچید قوم ابلیس به جهل بشری می خندید ناگهان در همه جا ناله ی شیطان پیچید قرنها قحط خدا بود و بشر هم تشنه بر کویر بشری شر شر باران پیچید منطق حاکم بر روی زمین خنجر بود از لب مرد خدا نکهت ایمان پیچید بشریت که فراخوان رسالت را دید مثل هدهد به سراپای سلیمان پیچید چارده قرن پس از زمزمه جبرائیل نغمه ای بار دگر در دل یاران پیچید ملتی بار دگر جهل بشر را فهمید نقشه اهل ستم را به گریبان پیچید با خمینی که فقط دست خدا را می دید ملتی دست وفا داده و پیمان پیچید و چنین بود که بر قلب همه ملت ها بانگ جمهوری اسلامی ایران پیچید #مجتبی_کشوری 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky